فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
ارزیابی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط با پایداری روستاها مورد: بخش دهدز در شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند که بایستی همانند نقاط شهری به آن ها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمان های مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامه ریزی و توسعه منطقه ای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقه ای به صورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه می باشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل می دهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی به تمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و داده ها از طریق پرسش نامه در سطح روستاها و افراد جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمان ها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی می باشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشان دهنده وجود رابطه مستقیم و معنی داری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخص های موردبررسی است؛ به گونه ای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمان ها در هرکدام از شاخص های توسعه، دیگر شاخص ها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم می شود.
سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهر کرمان بر اساس معیارهای منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و مسأله دار شهری در کشورهای در حال توسعه همانند ایران بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض خطر زلزله قراردارند. شهر کرمان به دلیل وجود گسل های متعدد فعال و وقوع زمین لرزه های ویرانگر با تلفات انسانی زیاد به زلزله خیزترین استان کشور تبدیل شده است. از کل مساحت بافت فرسوده استان کرمان که حدود چهارهزار و شصت و دو هکتار می باشد، 1589 هکتار آن در شهر کرمان قرار دارد. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی و شهری محسوب می گردد. هدف تحقیق شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهری است. مسأله ی اساسی این است که شهر کرمان مناطق آسیب پذیر زیادی دارد و شناسایی سطوح آسیب پذیر و کاهش ضریب آسیب پذیری می تواند کمک مؤثری به مدیریت بحران نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی تهیه شده، از اطلاعات مدیریت بحران شهرداری کرمان استفاده گردیده و شاخص هایی چون نوع مصالح، تراکم جمعیّت، عرض معابر، نوع کاربری و تراکم سازه ای مورد بررسی قرار گرفته است و نقشه های هر کدام از این معیارها با استفاده از نرم افزارSDM FUZZY در محیط Arc GIS تهیه شده است. نقشه ی آسیب پذیری نهایی نشان می دهد که بافت های شهر کرمان با 7/11 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد، 1/14 درصد آسیب پذیری زیاد، 3/13 درصد آسیب پذیری متوسط، 5/15 درصد آسیب پذیری کم، 9/45 درصد آسیب پذیری خیلی کم روبرو هستند که وضعیت نامناسب بافت ها را نشان می دهد.
ترافیک اصفهان و آلودگیهای ناشی از آن
حوزه های تخصصی:
نقش مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیطی فضای شهری (نمونه موردی: مجموعه زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیط مجموعه زندیه شیراز می باشد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مخاطبان این محدوده تشکیل می دهند، که طبق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد400 پرسشنامه در این محدوده توزیع گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های غنای حسی و کیفیت محیط شهری می باشد. از طرفی، براساس آزمون T تک نمونه ای، از میان شاخص های پنجگانه غنای حسی، حس بویایی با میانگین52/3 و حس بینایی با میانگین11/3، (که بالاتر از میانه نظری 3 می باشند)، نقش بیشتری نسبت به سایر حواس دارند، و پس از آنها، حس لامسه90/2 و شنوایی89/2 نقش متوسط و حس چشایی59/2 از کمترین نقش برخوردار می باشند. همچنین در میان شاخص های چهارگانه کیفیت محیطی این پژوهش، متغیرهای ادراکی و زیبایی شناسی دارای بیشترین رضایتمندی می باشند و پس از آنها شاخص های عملکردی و زیست محیطی قرار می گیرند. در آخر، این پژوهش به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی جهت بهبود کیفیت فضاهای شهری امروز پرداخته است.
تحلیل و ارزیابی بافت فرسوده در نقاط شهری منتخب استان کردستان با تأکید بر مشکلات بخش مسکن
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده شامل گونههای تاریخی، میانی و دارای اسکان غیر رسمی هستند که در حدود 30 درصد بافتهای شهری با 34 درصد جمعیت شهرنشین نقاط منتخب شهری استان کردستان را شامل میشود. این بافتها با مشکلات متعدد کالبدی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند که بخش عمده آن ناشی از کیفیت و کمیت نازل مساکن آنها در کنار مشکلات اقتصادی است. در عین حال این بافت ها پتانسیل های مناسبی برای تأمین مسکن در شهرها را فراهم می کنند. توجه به این بافتها در راستای احیاء و توانمندسازی آنها برای حل مشکلات خود این بافتها و نیز راه حلی برای توسعه فیزیکی شهرها با استفاده از توسعه درونی اهمیت حیاتی دارد. این مطالعه به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و از نتایج طرحها و مطالعات انجام شده و نیز آمارهای رسمی کشور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که 30 درصد بافت شهرهای منتخب با 34 درصد جمعیت شهرنشین جزء بافتهای فرسوده است؛ که در این بافت تنها 30 درصد واحدها از نظر کیفی در رده قابل قبول و از نظر کمی تنها 6/43 درصد در گروه قابل نگهداری قرار دارند. در این بافت تراکم خالص مسکونی 200 نفر در هکتار نسبت به میانگین کشوری بیشتر است.
ارزیابی و تحلیل رضایت مندی مدیران محلی از خدمات سازمان های محلی مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش و تحلیل رضایت مدیران محلی از عملکرد سازمان های محلی فعال در نواحی روستایی شهرستان شیروان و چرداول (استان ایلام) انجام شده است. حوزة پژوهش، تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان است که در زمان پژوهش، شورای اسلامی داشته اند و جامعة آماری تحقیق نیز تمامی اعضای شورای اسلامی این روستاهاست. به دلیل ضرورت آگاهی از میزان رضایت روستاییان تمامی روستاها، مطالعه به صورت تمام شماری انجام شد و در مجموع، 445 پرسشنامة بسته از 168 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. در این پژوهش، برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر مدیران محلی از آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای و برای مقایسه و سطح بندی رضایتمندی، از تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد روستاییان، در مجموع از عملکرد سازمان های محلی، رضایت اندکی دارند. در این میان، روستاییان دهستان زردلان با امتیاز 5/3 (در بازة یک تا پنج) کمترین و روستاییان دهستان کارزان با امتیاز 53/3 بیشترین رضایت را از خدمات عمومی اعلام کردند. خدمات رسانة جمعی (رادیو و تلویزیون)، آنتن دهی موبایل، بیمة روستاییان و خدمات آموزش ابتدایی، بیشترین امتیاز رضایتمندی جامعة آماری را کسب کردند و در نهایت، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص عمومی برخورداری، و ارتباط معکوس و معناداری بین شاخص میانگین فاصلة دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
ارزیابی میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی در محله های مجاور صنایع شهری: مطالعه موردی منطقه 8 شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه رسیدن به توسعه پایدار شهری در شهرهای امروزی، دستیابی تمام اقشار جامعه شهری به خدمات و امکانات موجود یا به عبارتی دیگر توزیع متوازن و برابر امکانات در بین جامعه شهری در بعد اجتماعی – فضایی می باشد. در سال های اخیر شاهد رشد سریع و خودجوش شهرها می باشیم که یک نوع نابرابری اقتصادی، اجتماعی، زیستی در بعد فضایی شهرها به وجود آمده است. نواحی سکونتی مجاور صنایع شهری به دلیل مشکلات موجود در این مناطق چندان مورد توجه قشرهای ممتاز و متمول شهری قرار نمی گیرد به همین دلیل امکان تزریق امکانات و سرمایه ها در این مناطق از طرف جامعه شهری وجود ندارد و در این مکان ها افلب جامعه فقیر و مادون شهری سکنی دارند. بنابراین برنامه ریزان شهری در سال های اخیر توجه زیادی را به متعادل سازی وضعیت زندگی در نواحی شهر ساخته اند تا بتوانند توسعه پایدار شهری را فراهم سازند. از این رو مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت زندگی ساکنان نواحی مجاور صنایع شهری که فرض می شود به عنوان نواحی فقیر شهری باشند، به مطالعه پرداخته است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها با استفاده از 382 پرسشنامه صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که در کل میانگین تمام متغیرهای سنجش کیفیت زندگی پایین تر از حد متوسط می باشد به طوری که وضعیت فیزیکی – کالبدی (86/2)، کیفیت بهداشتی – زیست محیطی (63/2)، وضعیت امنیتی (71/2)، شاخص اجتماعی – فرهنگی (71/2)، وضعیت اقتصادی (67/2)، روانی - آرامشی (82/2) می باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که متغیر روانی آرامشی با بتای 0.234، بیشترین تاثیر را بر رضایت ساکنان محدوده مورد مطالعه از کیفیت زندگی دارد.
نقش ویلیام دیویس در جغرافیای آمریکا
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در شهرستان تالش با GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نخستین گام ها در برنامه ریزی برای توسعه گردشگری منطقه، داشتن شناخت کامل از محیط است؛ به گونه ای که ضمن شناسایی مناسب ترین مکان ها برای توسعه گردشگری آن، پهنه های نامناسب یا در معرض خطر نیازمند حفاظت یا احیاء نیز مشخص شوند تا بدین ترتیب ضمن طرح ریزی برای ارائه بهترین و سودآورترین برنامه ها، اصول توسعه پایدار نیز رعایت شود. از این رو در پژوهش حاضر، با به کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، پهنه های مناسب توسعه گردشگری در شهرستان تالش که به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی همچون کوهستان، جنگل های انبوه، رودخانه، روستاهای ییلاقی - تاریخی، آبشارها، چشمه های طبیعی و همچنین سواحل دریای خزر، از منظر اکوتوریسم، توانمندی های بسیار مناسبی دارد و از شهرستان های برتر استان گیلان به شمار می رود، به ترتیب اولویت مشخص شده اند. بدین منظور، پس از تعیین 5 معیار و 27 زیرمعیار برای بررسی پتانسیل های گردشگری منطقه در قالب پرسش نامه مقایسه های زوجی، به توزیع پرسش نامه بین خبرگان و صاحب نظران حوزه گردشگری در شهرستان تالش، اقدام شد. پس از ارزش گذاری این معیارها با روش AHP، لایه های رقومی مربوط به معیارها و زیرمعیارها در محیط GIS تهیه و تلفیق شدند تا درجات تناسب محیطی برای توسعه گردشگری در منطقه مشخص شوند. یافته ها بیان می کند 777 کیلومتر مربع از زمین های شهرستان تالش در طبقه بسیار مناسب و 415 کیلومتر مربع از این پهنه ها در طبقه مناسب قرار دارند؛ به عبارت دیگر، در مجموع، 55 درصد از زمین های شهرستان تالش شرایط پذیرفتنی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری دارند. همچنین، بخش مرکزی با برخورداری از مساحت 434 کیلومتر مربع از پهنه های با درجه بسیار مناسب، اولویت اول را برای برنامه ریزی توسعه گردشگری به دست آورده است. پس از آن، بخش های کرگانرود، اسالم و حویق به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
تحلیل قابلیت ها و موانع متنوع سازی معیشت در راستای توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بدون توجه به متنوع سازی معیشت، پایداری روستاها با چالش های زیادی روبه رو می شود. تحول و تنوع در معیشت روستایی از مهم ترین و اساسی ترین اقدامات برای توسعه پایدار روستایی به شمار می آید. از این رو، تحقیق حاضر با هدف شناخت موانع و قابلیت های متنوع سازی معیشت در روستاهای شهرستان رضوان شهر پرداخته شده است.
روش: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر انجام، توصیفی-تحلیلی است. به منظور دست یابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش فرضیه و متغیرهای مورد تحقیق، از روش های اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss استفاده شد. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه خانوار بوده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در شهرستان مورد مطالعه، بخش کشاورزی به تنهایی قادر به تأمین معیشت خانوارها نیست. همچنین، مشخص شد که توان های طبیعی و محیطی با ضریب ۴۴۷/۰، بیش از سایر عوامل(عوامل اقتصادی و اجتماعی)در متنوع سازی معیشت روستایی شهرستان نقش داشته است؛ به علاوه از میان موانع موجود، موانع مدیریتی نهادی با ۷۲۱/۰، عمده ترین مانع در جهت متنوع سازی در روستاهای این شهرستان است.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی سکونت گاه های روستایی و دسترسی به برخی از روستاهای کوهستانی برای جمع آوری اطلاعات از مهم ترین چالش ها و مشکلات پژوهش حاضر بودند.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق تعیین موانع و به تبع آن، شناسایی قابلیت ها و توان ها راهکاری مناسب برای متنوع سازی معیشت در نواحی روستایی است که می تواند پایداری این نواحی را به همراه داشته باشد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعددی پیرامون متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی صورت گرفته است. با این حال، تحقیق حاضر به این دلیل دارای ارزش است که به بررسی موانع و قابلیت های تنوع سازی معیشت پرداخته است و در تحقیقات پیشین به این موضوع پرداخته نشده است.
مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
تحلیل عاملی عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان کرج، 1389)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع توسعة اجتماعی گفتمانی است که اندیشمندان علوم اجتماعی از اواخر قرن بیستم تاکنون به آن توجه کرده اند. هر جامعه ای که در جهت توسعة اجتماعی تلاش می کند، باید به گونه ای برنامه ریزی کند که با شناخت درستْ،عوامل پیش برنده تقویت و عوامل بازدارنده تضعیف شوند. تحقیق حاضر، با هدف دستیابی به درکی عمیق از توسعة اجتماعی در روستاهای شهرستان کرج، به روش پیمایشی، توصیفی، تحلیلی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 124 نفر تعیین شدکه برای اطمینان بیشتر 150 نفر انتخاب شد. این تعداد(6354نفر) از بین جامعة آماری مردان و زنان عضو خانوار کشاورزان ساکن روستاهای شهرستان کرج، انتخاب شدند. برای انتخاب روستاها از روش نمونه گیری چندمرحله ای و برای انتخاب افراد از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه ای که روایی آن بر اساس نظرخواهی از کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (بالای 7/0) به تأیید رسید، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss و تکنیک تحلیل عاملی تحلیل شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، عوامل پیش برندة توسعة اجتماعی محیط زیست (17/16%)، حمل ونقل (37/10%)، اشتغال زنان (66/9%)، ارتباطات (53/9%)، همبستگی اجتماعی (6/8%)، روابط خانوادگی (69/7%)، درخواست کمک از دیگران (24/6%)، و علاقه به کار (69/5%) شناخته شد و در مجموع 97/73 درصد از واریانس کل را تبیین کرد. عوامل بهداشت سنّتی (36/14%)، عدم احساس نیاز به آموزش (92/11%)، عدم احساس امنیت (25/11%)، بی اعتمادی به دیگران (10%)، خوداتکایی منفی (84/9%)، و درون گرایی (11/8%) جزء عوامل بازدارندة توسعة اجتماعی شناخته شد و 51/65 درصد از واریانس کل را تبیین کرد.
ارزیابی راهبرد توانمندسازی حاشیه نشینان در بهسازی شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از مسائل و مشکلات مدیریت شهری کشور به شمار می رود. در جدیدترین تجربة نظام برنامه ریزی شهری، کشور با برنامة بهسازی و توانمندسازی، در پی کاهش و کنترل ابعاد این مشکل برآمده است، اما هنوز در این زمینه کاستی هایی مانع دستیابی به اهداف توسعة یکپارچة شهری است. شهر زابل در سال های اخیر و به خصوص از 1355 به بعد، رشد و گسترش فیزیکی زیادی داشته است که باعث به وجود آمدن محله های زیادی در حاشیة آن شده است. وضعیت حاشیه نشینان شهر زابل که از نظرِ تأسیسات و خدمات زیربنایی شهری مانند آسفالت معابر و کوچه ها، فاضلاب شهری، فضاهای عمومی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ این سؤال را به وجود می آورد که مهم ترین مشکل حاشیه نشینان در بهسازی محله هایشان چیست؟ مقالة حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندسازی آنها بر اساس ویژگی های اجتماعی- اقتصادی سرپرستان خانوارها، وضعیت کالبدی و فضایی محله ها، مسکن و وضعیت مشارکت حاشیه نشینان زابل پرداخته است. اطلاعات حاصل از 316 پرسشنامة توزیع شده در 14 محلة حاشیه ای زابل، به وسیلة نرم افزارهایSPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده و امتیاز شاخص های اصلی و فرعی توانمندسازی هر یک از محله های حاشیه ای به دست آمده است. مجموع نمرات استاندارد هر یک از محله ها تعیین و بر مبنای روشZ-score ، محله های حاشیه ای زابل رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر محله ها، 10 محله از 14 محلة حاشیه نشین در سطح خیلی ضعیف تا متوسط از نظرِ توانمندسازی قرار دارند که مهمترین عامل آن مشکلات اقتصادی مانندِ بیکاری 9/26 درصد از سرپرستان خانوار و درآمد حاشیه نشینان است که نتیجة آن، توانایی تنها 85/2 درصد از حاشیه نشینان در پرداخت نقدی هزینة بهسازی محله هاست. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ثابت می تواند باعث توانمندسازی حاشیه نشینان زابل شود.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
جغرافیای ایران: جغرافیای بلوچستان
حوزه های تخصصی:
Proposing a Model for the Design of Post-Disaster Temporary Housing Based on the Needs of the Injured with Post-Implementation Evaluation Approach (Case Study: Earthquake-Stricken Villages in Heris of East Azerbaijan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: This study aimed to design a temporary housing pattern tailored to the needs of the injured after a natural disaster.
Design/methodology/approach: This study had an applied objective and employed a descriptive-analytical method with an approach to survey and post-implementation evaluation. The criteria for temporary accommodation design were collected through library research and the victims’ satisfaction of these criteria was considered through field research. The criteria included socio-cultural, physical-functional and technical-structural elements. Field research was carried out in 10 villages of Heris County, East Azerbaijan, which were destroyed completely by earthquake in 2012. Field research was conducted through user-oriented procedures of questionnaires, interviews and field observations. In total, the criteria were evaluated in separate tables based on the Likert spectrum.
Findings: The results indicated that the victims were dissatisfied with temporary resettlement after the earthquake in all three criteria.
Research limitations/implications: The main limitation of this study was the high cost of numerous visits to villages and low willingness of their inhabitants to cooperate with interviewers and answer the questions for various reasons.
Practical implications: Improvement strategies were proposed to enhance the quality temporary housing through organized interviews with the injured. Suggestions made by experts led to proposing some improvement strategies as well. Finally, the design of the temporary housing model was put forward in accordance with these solutions.
Originality/value: This article initiated an innovative design of temporary housing which was tailored to the needs of those who had experienced the disaster based on their perceptions, not merely based on existing theoretical foundations.
رویکرد پژوهش در عمل فضایی: تعادل میان مقیاسی به روابط قدرت، دانش و تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی راهبردی بر اساس رویکرد دموکراسی مشارکتی و عقلانیت ارتباطی مطرح شد و سپس به دلیل عدم ارائه کاربست عملی مورد نقد قرار گرفت. برای رفع این محدودیت، برخی محققین مانند گاونتا، کرنوال و آتاو معتقدند باید بر رویکرد پژوهش در عمل به مثابه یک راه حل روش شناختی تمرکز کنیم که در آن تأکید بر امر یادگیری متقابل است و منجر به کنش متقابل میان مجموعه متعددی از بازیگران می شود. با وجود این، تحلیل پژوهش های آن ها نشان می دهد که تنها به کاربرد رویکرد پژوهش در عمل در یک مقیاس جغرافیایی توجه شده و از مفهوم کثرت گرای مقیاس غفلت کرده اند، درحالی که به دلیل ماهیت چندمقیاسی مکان ها و ارتباط متقابل مقیاس ها، موفقیت دموکراسی مشارکتی در یک سطح به سطوح دیگر نیز وابسته است. بنابراین، ضروری است تا نگرشی موزون و بهم پیوسته برای برنامه ریزی راهبردی و رویکرد پژوهش در عمل بر اساس روابطِ میانِ مقیاس های مختلف و معنای کثرت گرای مقیاس تدوین شود. این نوشتار با رویکردی کثرت گرایی فضایی و طرح مفهوم “برنامه ریزی با مقیاس ها” افق گسترده تری را برای رویکرد پژوهش در عمل فراهم می آورد و از این طریق می تواند به تعادل بخشی روابط دانش، قدرت و تصمیم گیری میان مقیاسی در برنامه ریزی راهبردی مساعدت و ابعاد دموکراتیک آن را تقویت کند.