فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۸۱ تا ۵٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی اثرات فعالیت انسانی بر روی محیط زیست، سالیان متمادی است که کانون توجه محقّقان، کارشناسان، برنامه ریزان قرار گرفته است. بنابراین، ارزیابی اثرات فعالیت های گردشگران بر روی محیط طبیعی با استفاده از شاخص ردپای بوم شناختی، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
روش: ردپای بوم شناختی، شاخصی است که با ارزیابی و محاسبه انرژی و مواد کاربردی در یک شهر، منطقه و یا کشور، فشاری را که جمعیت و فرآیندهای صنعتی بر اکوسیستم وارد می سازند، برآورد می کند. مؤلّفه های اصلی مورد نیاز در این روش، شامل حمل و نقل، الکتریسیته، سوخت (نفت و گاز)، آب، غذا و زباله می باشد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، بیان گر آن است که ردپای بوم شناختی گردشگری روستای وشنوه در گروه های مصرف غذایی، حمل و نقل، گرمایش، آب، برق و نیز تولید زباله برابر با 08/1 هکتار (سرانه هر گردش گر) بوده است. مقایسه این مقدار با فضای پشتیبان آن، حاکی از آن است که گردشگری در روستای وشنوه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری زیست محیطی خود، متّکی به منطقه ای فراتر از این روستا می باشد.
محدودیت ها: پراکندگی اطلاعات مربوط تعداد گردشگران واردشده به روستا، مهم ترین چالش پیش روی تحقیق حاضر بود. از این رو، داده های مورد نیاز از جمع بندی اطلاعات ثبت شده در مراکز اقامتی روستا و اطلاعات ارائه شده توسط شورای اسلامی و دهیاری روستا به دست آمد.
راهکارهای عملی: توسعه سیستم حمل و نقل عمومی جهت مراجعه گردشگران به روستا، آموزش همگانی در خصوص نحوه مصرف و رعایت بهداشت محیط، گازرسانی به روستا و جای گزینی آن با نفت و گازوئیل که آلایندگی بالاتری دارند، برخی از مهم ترین رهیافت های کاهش اثرات فعالیت های گردشگری در این روستا به شمار می آید.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعدّدی پیرامون تحلیل ردپای بوم شناختی در حوزه مطالعات شهری و روستایی صورت گرفته است. با این حال، پژوهش حاضر به این دلیل حائز ارزش و اعتبار است که به بررسی اثرات فعالیت های گردشگری بر روی محیط زیست پرداخته است و با توجّه به این که این مدل انتخابی، قابلیت ارزیابی از مقیاس محلّی تا مقیاس جهانی را دارد، بنابراین، یکی از روستاهای هدف گردشگری استان قم (روستای وشنوه) به عنوان محدوده مورد مطالعه، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تاثیر مدیریت گردشگری درتحولات اجتماعی و فرهنگی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۳۸-۳۲۱
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعت در آمدزا و از همه مهمتر وسیله ای ارتباطی بین ملتها و اقوام مختلف در جهان و آشنایی با مردم دنیا با همدیگر مورد توجه همه کشورها بوده است. صنعت گردشگری استراتژی اقتصادی و فرهنگی دوران مدرن و پسامدرن محسوب می شود و تاثیرات زیادی را در حیطه های فرهنگی و اجتماعی جامعه برجای می گذارد و هر جامعه بنا بر موقعیت خودش می تواند بر گردشگران تاثیر بگذارد و یا از آن متاثر بشود. در سالهای اخیر شهر قم بدلیل موقعیت ویژه اش در مرکز ایران و نیز رشد گردشگری ناشی از وجود بارگاه مطهر حضرت معصومه(ع) و مسجد مقدس جمکران، سالیانه 18-20میلیون گردشگر را از نقاط مختلف کشور و دنیا به خود جلب کرده است و تحقیق حاضر، تاثیرات گردشگری بر فرهنگ و اجتماع شهر قم را مورد توجه قرار داده که بصورت پرسشنامه ای و تصادفی بین 200 نفر از گروه های مختلف فرهنگی توزیع و بعد از گردآوری اطلاعات، بر اساس سامانه spss تجزیه وتحلیل شده است و مشخص شده که فرهنگ شهر قم تحت تاثیر روابط، ارتباطات، نوع پوشش، روحیه مهمانوازی، بهداشت و غیره گردشگران قرار گرفته است و رابطه معناداری وجود دارد.
تحلیلی بر نقش پارامترهای جغرافیایی در الگوهای توسعه فیزیکی شهرها موردشناسی؛ شهر صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاًشهرنشینینقشاساسیدرخطمشیتوسعه یجغرافیاییجمعیتورشدشهریدارد،ازاین رودردهه هایاخیردرایرانرشدوگسترششهرهابهصورتیکمسألهدرآمدهولزومتوجهبهمسایلشهریبهویژهمسایلکالبدیآن،درقالبیکچارچوبعلمیاهمیتیافتهوضرورتویژهپیداکردهاست. دراینپژوهشبررسینقشپارامترهایجغرافیاییبرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانونیزعواملمؤثربرآنموردبررسیوتحلیلقرارگرفتهاست. درتحقیقحاضر،ازروشترکیبیاستفادهشدهاست،بهنحوی کهبرایجمعآوریداده ها،ازروشتوصیفیوبهمنظورتجزیهوتحلیلداده هاازروش هایعلّیاستفادهشدهاست. بهمنظورآزمونفرضیه هایتحقیق،ازابزارپرسشنامهاستفادهشدهاستکهتوسط 30 نفرازکارشناسانشاغلدراداراتشهرصوفیانتکمیلشدهاستوضریببالای (0.90) آلفایکرونباختأییدکنندهپایاییپرسشنامهمی باشد.تحلیلآماریتحقیقبااستفادهازآزمونپارامتریتکمتغیرهوآزمونناپارامتریدوجمله ایانجامگردیدونتایجحاکیازآنستکهعواملمحیطینقشچندانیدرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانایفاءنکردهاند،لیکنموقعیتجغرافیاییشهرصوفیانمؤثرترینعاملدرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانمی باشد. ازطرفدیگر،عاملفاصلهازشهرتبریز،عاملیتعیینکنندهدرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانمیباشدونهایتاًاینکهتوسعهفیزیکیشهرصوفیاندرطیدههاخیرهوشمندنبودهاست.
ضرورت توسعه پایدار در مناطق عشایری استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار جامعه عشایری، فرآیندی است که در آن سیاست های طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی و دیگر سیاست ها چنان طراحی شده باشند که از نظر اقتصادی، اجتماعی و بوم شناسی پایدار باشد. جامعه عشایری به عنوان جامعه سوم در کنار سایر جوامع (شهری - روستایی) در ایران به جامعه ای اطلاق می شود که معیشت مبتنی بر دامداری، و استفاده از مراتع می باشد. بنابر این بررسی توسعه پایدار در جامعه عشایری استان فارس حائز اهمیت فراوانی است. این پژوهش در این راستا از جامعه آماری منطقه مورد نظر با استفاده از فرمول کوکران تعداد 60 نمونه(نفر) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک های مشاهده و مصاحبه انجام گرفت. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای ساختار اقتصادی 88/0 بدست آمده و با استفاده از نرم افزار (19 (SPSSمیزان همبستگی ساختار اقتصادی از طریق آزمون پیرسون با فاکتورهایی مانند تعداد دام های عشایر، میزان درآمد سالانه از دامداری و سابقه بهره برداران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده بین میزان ساختار اقتصادی با میزان درآمد سالانه از دامداری و سابقه بهره برداران رابطه مستقیم معنی دار و با تعداد دام رابطه عکس معنی داری وجود دارد و نشان دهنده رابطه تنگاتنگ جامعه عشایری با ساختار اقتصادی آن ها است. از جمله نتایج حاکی از ضعف اقتصادی بهره برداری های عشایری، بهران مدیریت و تخریب ناشی از چرای مفرط، افزایش هزینه های تعلیف دستی دام، نگرش منفی به روند زندگی آتی عشایر، عدم حمایت کافی از بیمه عشایر توسط دولت، نبود بازار مشخص خرید و فروش دام، مهاجرت فصلی جوانان عشایر به شهرها برای تأمین هزینه های زندگی به دلیل ناکافی بودن درآمد، همچنین جامعه عشایر مورد مطالعه تحت نظام ایلی توان پتانسیل توسعه خود را به دلیل محدودیت های جمعیتی( اکولوژیکی) اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی را تا حدودی از دست داده است و اقتصاد عشایر مورد مطالعه دارای ضعف های اساسی می باشد. بنابر این ترسیم افق آتی و داشتن برنامه بلند مدت و میان مدت برای این جامعه می تواند در توسعه پایدار جامعه عشایری کشور مؤثر واقع گردد.
بررسی تاثیر کاربری زمین بر رفتار عابران در خیابان های شهری مطالعه موردی: خیابان دانشجو- مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
57 - 68
حوزه های تخصصی:
امروزه خیابان های شهری به سبب وجود کاربری های مختلف، از جمله تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمره شهروندان هستند. اما متاسفانه بی توجهی طراحان و برنامه ریزان شهری به تأثیرات کاربری ها بر رفتار عابران، اثرات نامطلوبی بر کیفیت های فضای شهری از جمله تعاملات اجتماعی و تنوع بخشی فعالیت ها را به همراه داشته است. در این بین بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که در ادبیات طراحی شهری مطالعه رفتارهای عابران صرفا معطوف به حرکت پیاده بوده و به تأثیر انواع کاربری ها بر رفتار عابران در فضاهای شهری کمتر توجه شده است. از این رو مطالعه حاضر بر آن است تا با بررسی تأثیر کاربری ها بر انواع فعالیت ها و رفتار عابران علاوه بر تأمین خلاء تحقیقاتی موجود پیرامون عوامل عملکردی مؤثر در ایجاد سرزندگی در طراحی شهری به فراهم نمودن زمینه مطلوب جهت ایجاد تنوع رفتاری با تأکید بر نوع کاربری در خیابان دانشجو ی مشهد بپردازد. لذا مخاطب اصلی این مقاله را می توان طراحان و برنامه ریزان شهری دانست. مقاله حاضر به صورت کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و در آن از روش هایی نظیر مشاهده و ثبت الگوهای رفتاری، برای بررسی رفتار عابران و انجام دادن بازدیدهای میدانی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات پیرامون کاربری ها استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده از این طریق به کمک آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد میان کاربری ها و رفتار عابران رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده دراین مقاله حاکی از آن است که کاربری های با مقیاس عملکردی ناحیه و کاربری های با میزان تناوب مراجعه یک یا چند بار در ماه و پاسخ گو به نیازهای ثانویه، قادر به ایجاد رفتارها و فعالیت های متنوع تر عابران در خیابان هستند.
تاثیر عوامل کالبدی فضاهای بازی بر خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
39 - 50
حوزه های تخصصی:
در توسعه روز افزون شهرها با وجود امکانات گسترده ای که در اختیار کودکان قرار می گیرد، توجه ویژه ای به نحوه تاثیر فضاها بر خلاقیت کودکان نشده است. با توجه به این مسئله که کودکان از سن 6 سالگی بیشتر به صورت مستقل در فضاهای بازی به ویژه در پارک های شهری حضور دارند و بیشترین تاثیرپذیری از محیط در همین دوران می باشد؛ لازم است که به فضاهای بازی کودکان جهت تقویت خلاقیت با دقتی مضاعف نگریسته شود؛ بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر مولفه های کالبدی فضاهای بازی بر افزایش خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال ایرانی در پارک های شهری می باشد. در پژوهش حاضر از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توامان استفاده شده است. در بخش دیدگاه های نظری و مروری بر مطالعات پیشین از روش توصیفی و برای دستیابی به روابط علی و شناخت همبستگی و روابط بین متغیرها و شاخص ها، روش تحلیلی به کار گرفته شد؛ در این مرحله داده های مورد نیاز با کمک روش مطالعات پیمایشی و از طریق پرسشنامه بسته – پاسخ محقق ساخته، از جامعه آماری منتخب جمع آوری و پس از دسته بندی با استفاده از نرم افزار spss، با روش تحلیل عوامل و همبستگی، متغیرهای موثر در تحقیق به دست آمد؛ سپس با روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار Smart PLS مدل پژوهش بر اساس روابط میان متغیرها تدوین گردید و در نهایت جهت اطمینان از نتایج به دست آمده، از جامعه آماری کودکان 6 تا 12 سال پرسشنامه تصویری به همراه مطالعه رفتار آن ها در حین بازی تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده وجود رابطه معنادار میان مولفه های محیطی و خلاقیت را نشان می دهد و در خصوص میزان تاثیرگذاری مولفه های کالبدی بر خلاقیت، مولفه تنوع (شامل شاخص های تنوع در جزئیات بصری و تنوع مصالح)، بیش از دیگر مولفه ها تاثیرگذار است و پس از آن به ترتیب میزان تاثیر مولفه سرزندگی ناشی از حضور عوامل طبیعی و انعطاف پذیری کالبدی، بیشترین تاثیر را بر مولفه های خلاقیت دارند.
امکان سنجی کاربست رویکرد کلان شهرهای شبکه ای چندمرکزی خلاق در منطقه ی کلان شهری مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها بستر نوآوری و محمل هدایت انرژی خلاق بشر تلقی می شوند و همچنین نقش مؤثری در تمرکز و مدیریت سرمایه های انسانی بر عهده دارند. خلاقیت در دو حوزه ی صنایع و طبقه خلاق نیاز به بستری مناسب و مطلوب برای شکوفا شدن دارد. از این روی، اکثر صاحب نظران بر این عقیده اند که ساختارهای شبکه ای- چندمرکزی به دلیل ساختار فضایی خاص خود، اولویّت و مزیّت بیشتری در جذب این صنایع و طبقه ی خلاق دارند. بر این اساس در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی ابعاد و مؤلفه های مؤثر در جذب صنایع خلاق در منطقه ی کلان شهری مازندران مرکزی که شامل 4 شهر بزرگ استان اعم از مازندران، ساری، بابل و آمل می شود، مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع 14 شاخص در پنج رویکرد میراث تاریخی و فرهنگی، ساختار صنعت و صرفه های تجمع، تنوع وابسته، سرمایه ی انسانی و طبقه ی خلاق مورد آزمون قرار گرفت. تراکم میراث فرهنگی و تاریخی، اندازه شرکت، سهم متخصصان از کل اشتغال، معکوس شاخص هرفیندال، جمعیّت به عنوان اندازه ی بالقوه بازار، شاخص تنوع وابسته، شاخص سیسونه -هال، شاخص آنتروپی، تجمع افراد تحصیل کرده، شاخص همپایی، سهم افراد تحصیل کرده از متقاضیان کار و سهم مهاجران استان های دیگر شاخص های این پژوهش را تشکیل می دهند. نتایج حاکی از آن است که این منطقه ی کلان شهری از تنوع و آستانه ی تقاضایی کارامد و مطلوب برخوردار نیست و دلیل این امر را نیز می توان به ماهیّت تکه تکه منطقه و نبود محیط کلان شهری نسبت داد. همچنین، تراکم مطلوب فعالیّت های اقتصادی مشاغل خلاق نتوانسته فعالیّت های وابسته را در کنار هم تجمیع نماید و منجر به تولید محصولی با کیفیت تر گردد. ولی در مقابل، این منطقه محیط مناسبی را برای جذب طبقه ی خلاق، فراهم می آورد که مواردی همچون تراکم امکانات فرهنگی و تاریخی شهرهای منطقه، پذیرش فرهنگی مردم اقوام دیگر، و استعداد منطقه در جذب فناوری های جدید این موضوع را اثبات می کند.
تبیین عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر از وضعیت سکونت مطالعه موردی: شهر دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
63 - 76
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان، در پایین ترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح می گردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نه چندان تازه اما بسیار مهم روبه رو شده اند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی به شدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. داشتن مسکن مناسب، حق هر شهروند است. در قانون اساسی ایران، بر تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه تأکید شده است. دراین بین اقشار کم درآمد جامعه با مشکلات متعددی جهت تأمین مسکن روبه رو هستند. این موضوع سبب سیاست گذاری های مختلف در بخش تأمین مسکن نظیر مسکن اجتماعی، مسکن قابل استطاعت و مواردی چون آن شده است. در سال های اخیر، یکی از بزرگ ترین تصمیمات دولتی اخذشده در بخش مسکن ایران، مسکن مهر است، که در راستای تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه تدوین شده است. هدف مهم این مقاله ارزیابی میزان رضایت قشر کم درآمد ساکن در مجتمع های مسکن مهر از متغیرهای کیفی و کمی سکونت است. در این مقاله ابتدا شاخص های کیفیت سکونت در مطالعات پیشین بررسی شده، سپس متغیرهای لازم (71 متغیر) جهت ارزیابی میزان رضایت ساکنین از طریق پرسشنامه تبیین و مورد ارزیابی قرارگرفته اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، 22 عامل در قالب چهار سطح واحد مسکونی، ساختمان مسکونی،سایت مسکن مهر و محدوده بلافصل سایت مسکن مهر به عنوان عوامل موثر بر رضایتمندی ساکنین مسکن مهر شناسایی شده اند. در این مقاله پروژه مسکن مهر شهر دهاقان با 609 واحد مسکونی مورد مطالعه قرار گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه برابر با 150 خانوار بوده که با به کارگیری آزمون کرویت بارتلت(sig<0.05) و معیار کیسر-مه یر- اولکین(KMO=0.611)، مناسب بودن حجم نمونه جهت انجام تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که نبود دسترسی مطلوب به خدمات رفاهی پایه (آموزشی، مذهبی، امنیتی) و مراکز عمده فعالیتی، عدم مطلوبیت وضعیت پیاده مداری(وضعیت معابر) و اختلاط کاربری، فقدان مراقبت و نگهداری از فضای داخلی مجتمع، وجود آلودگی های زیست محیطی در مجاورت سایت و درون آن، فقدان فضای گذران اوقات فراغت و پرورش استعدادها از مهم ترین عوامل در نارضایتی ساکنین مجتمع مسکن مهر دهاقان است. جهت محاسبه میزان رضایت مندی ساکنین از وضعیت سکونت، مجموع امتیازات عاملی هر عامل نرمال شده و عوامل به صورت نسبی بر حسب امتیازات نرمال شده سطح بندی شده اند. همچنین خروجی های تحلیل خوشه ای بیانگر آن است که 76درصد از ساکنین از وضعیت سکونت خود ناراضی می باشند.
بررسی وضعیت زیست محیطی سکونتگاه های شهری استان مازندران با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش و ارزیابی یکی از راه های قابل قبول برای دست یابی به اهداف توسعه پایدار است که می تواند به عنوان یک ابزار برنامه ریزی، اثرات بالقوه زیست محیطی را که در نتیجه اجرای پروژه های عمرانی و توسعه در مناطق شهری، پدیدار می شوند، شناسایی کند و گزینه های منطقی برای حل آن ها را انتخاب نماید. استان مازندران با تنوع اکوسیستم های مناسب و مساعد برای زیست انسانی جزء مهم ترین نقاط جمعیت پذیر کشور به شمار می رود، که طی دهه های اخیر دارای نر خ رشد متوسط جمعیت شهری در مقابل کاهش نرخ رشد جمعیت روستایی بوده است. این امر باعث افزاش ضریب شهرنشینی و در نتیجه افزایش شدت فشار بر محیط زیست استان گردیده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت زیست محیطی سکونتگاه های شهری استان مازندران با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره VIKOR، صورت پذیرفته است. در نهایت نتایج حاکی از آن است که سکونتگاه های شهری نوشهر و آمل به ترتیب رتبه های اول و آخر را در سطح استان به خود اختصاص داده اند
آثار گسترش فیزیکی و تغییر کاربری های شهری بر حریم رودخانه (مطالعه موردی: رود خشک در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها و اراضی پیرامونی آن ها منجر شده است. استفادة انسان از رودخانه و نوع دخالت در حریم آن موجب تغییراتی در کانال رود و حاشیة آن می شود. در دهه های اخیر، کلان شهر شیراز شاهد گسترش بیش ازحد فضاهای ساخته شده بوده است؛ به گونه ای که بیش از دیگر شهرهای استان رشد فیزیکی دارد. بخش اعظم این توسعه، نامنظم و خودسرانه صورت گرفته و درنتیجه، توسعة فیزیکی شهر به تغییر لندفرم های ژئومورفولوژیکی اطراف منجر شده است. هدف این پژوهش، بررسی توسعه شهری در حریم رودخانة خشک و دامنة تغییرات آن در بازة زمانی 48 ساله در شهر شیراز است.این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. پژوهش با استفاده از عکس هوایی سال 1346 به مقیاس 1:20000، تصاویر ماهوارة لندست در سال 1394، سنجندة اولی و نقشه های توپوگرافی منطقه و برداشت داده های میدانی به کمک سامانه موقعیت یاب جهانی (GPS) صورت گرفت. همچنین به منظور پردازش داده ها و تهیه نقشه، از نرم افزارهای ArcGis10.3 و Envi4.8 استفاده شد. مطابق نتایج، در دوره زمانی فوق توسعه فیزیکی شهر در حریم رودخانه، در مقایسه با سال 1346 در بازه اول 21 هکتار، در بازه دوم 220 هکتار و در بازه سوم 54 هکتار است. به طورکلی، 295 هکتار از حریم رودخانه به کاربری های ساخت وساز شهری تعلق گرفته و جابه جایی عرضی رودخانه در بخش یک 176 متر، بخش دوم 145 متر و در بخش سوم 68 متر بوده است.همچنین بررسی ها نشان می دهد الگوی گسترش فیزیکی کلان شهر شیراز، از هسته ای به سمت خطی پیش رفته است.
تحلیلی بر قابلیت ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی؛ با تأکید بر شاخص های شهر سالم در مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها در کشور، توجه به چگونگی کنترل گسترش شهرها و گام برداری در راستای توسعه پایدار به منظور ایجاد شهر سالم را ضروری ساخته است. شهر نورآباد ممسنی در سال های اخیر با افزایش سریع جمعیت مواجه بوده که این امر سبب گسترش و دست اندازی شهر به محیط های پیرامونی شده است. بدین منظور ضرورت توجه به رشد آتی آن، تدوین برنامه ای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان می نماید. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی عوامل تأثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از مدل SWOT مشخص شود. در این مرحله توسعه شهر را با توجه به شاخص های طبیعی توسعه فیزیکی و شاخص های مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است. استنتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که اراضی واقع در مشرق و جنوب شرقی، زمین های بایر درون بافت شهر و همچنین برخوردار بودن از مراکز دانشگاهی، بهترین نقاط قوت توسعه فیزیکی شهر محسوب می شود. کمبود شدید کاربری فضای سبز در شهر، مناسب نبودن سیستم شبکه بندی شهر، نبود ساخت و ساز عمودی به نسبت تمرکز بیشتر جمعیت در مرکز شهر و فقدان سیستم فاضلاب شهری در سطح کل شهر از نقاط ضعف به شمار می رود
سنجش نابرابری فضایی سطح سلامت در استان قزوین با استفاده از تکنیک الکتره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تأثیر گذار در توسعه هر کشوری، بهینه بودن ارائه خدمات بهداشت و درمان است. این خدمات زمانی مطلوب تر خواهند بود که به طور عادلانه در مناطق مختلف توزیع شوند و رضایت جامعه را فراهم کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل نابرابری سلامت منطقه ای در استان قزوین است؛ بدین منظور با رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی و تحلیلی انجام یافته است. جمع آوری داده با شیوه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است که مشتمل بر مطالعه ادبیات جهانی سلامت، پژوهش های انجام شده پیشین و استناد به سالنامه آماری استان قزوین در سال 1392 است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از مدل الکتره فازی، مدل جمع وزنی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب پراکندگی و آزمون تی صورت گرفته است که بدین منظور از نرم افزارهای Excel و SPSS برای اطمینان از صحت و دقت در محاسبه ها بهره گیری شد. محاسبات روش الکتره فازی نشان دهنده برتری غالب شهرستان قزوین با 5 امتیاز بر سایر شهرستان های استان است و در جایگاه های بعدی به ترتیب شهرستان های بوئین زهرا با 4 امتیاز، تاکستان با 3 امتیاز، آبیک با 2 امتیاز، البرز با 1 امتیاز و آوج با صفر امتیاز، رتبه های دوم تا ششم را کسب کردند. محاسبات آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب پراکندگی نیز نشان دهنده نابرابری توزیعی چه در بین شهرستان ها و چه در درون آن ها (شهرها و روستاها) است؛ وجود نابرابری در استان قزوین، از توزیع ناعادلانه خدمات سلامت و فاصله از دو اصل در دسترس بودن و فراهم بودن بین شهرستان ها و درون آنها حکایت دارد.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های خدمات عمومی شهری در نواحی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از اصول توسعه پایدار شهری، دستیابی عادلانه عموم شهروندان به خدمات شهری موردنیاز است و اصولاً این مهم زمانی محقّق می شود که اراضی و منابع مختلف شهری، به طور برابر میان واحدهای فضایی و اجتماعی شهر تخصیص یابد؛ موضوعی که تاکنون در اغلب شهرهای ما عینیت بیرونی نداشته و ازاین رو توزیع نامتناسب خدمات و تسهیلات عمومی در سطح محلاّت و نواحی شهرها یکی از نمادهای بارز ناپایداری شهری قلمداد می شود. هدف کلّی این پژوهش، بررسی و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی کاربری های اساسی خدمات شهری نواحی شش گانه شهر بوشهر براساس جمعیت، مساحت و سرانه کاربری های مذکور با استفاده از مدل ها و روش های مناسب می باشد. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است که از خدمات عمومی ۶ ناحیه شهر بوشهر صورت پذیرفته است. داده ها و اطلاعات موردنیاز از منابع کتابخانه ای به ویژه از طرح جامع و تفصیلی شهر بوشهر جمع آوری شده است. جهت بررسی، تحلیل و مقایسه توزیع کاربری های خدماتی موردنظر، سه مدل امتیاز استانداردشده، ضریب مکانی و ویکور به تفکیک و سپس به صورت ترکیبی برای رتبه بندی آنها در سطح نواحی به کار گرفته شده است. یافته ها/نتایج: نتایج نهایی پژوهش نشان می دهد که براساس تمامی روش ها، خدمات عمومی به طور عادلانه در بین نواحی شهر بوشهر توزیع نشده است و در بین ۶ ناحیه، ناحیه ۲ با کمترین جمعیت ساکن نسبت به سایر نواحی، از بیشترین خدمات شهری برخوردار می باشد. ازجمله مهم ترین دلایل تمرکز خدمات در ناحیه ۲ را می توان منطبق بودن بخشی از این ناحیه با بخش مرکزی تجاری شهر دانست. نتیجه گیری: از نتایج ناموزونی در توزیع خدمات در ۶ ناحیه بوشهر، انجام سفرهای درون شهری گاهی شدید به سوی نواحی برخوردار می باشد. ازاین رو لازم است در مدیریت و برنامه ریزی شهری به مقوله عدالت فضایی در توزیع خدمات اساسی شهری، به مؤلّفه مهم جمعیت و نیازهای آن توجّه ویژه به عمل آید.
گونه شناسی ذی نفعان مناطق ساحلی در حمایت از پارادایم توسعه گردشگری پایدار (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت و همکاری ساکنان، تضمین کننده موفقیت اجرای برنامه های گردشگری پایدار است و نبود این مشارکت موجب شکست اجرای آن ها می شود. به همین سبب، سنجش نگرش ساکنان به توسعة گردشگری پایدار، اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد و میزان حمایت ساکنان از توسعة گردشگری پایدار را نیز در شهر بابلسر مطالعه می کند. هدف این پژوهش، بررسی نگرش ذی نفعان گردشگری به فعالیت های پایدار و طبقه بندی آن ها براساس نگرش هایشان به فعالیت های مربوط به توسعة گردشگری پایدار و نیز بررسی ویژگی های جمعیت شناختی هر طبقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای شهر بابلسر (درمجموع، 13,486 خانوار) است. بنابر جدول مورگان، از میان آن ها 380 نمونه به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. برای سنجش نگرش ساکنان، از مقیاس SUS-TAS استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله انجام گرفت. در مرحله نخست، برای تعیین روایی سازه پرسشنامه، از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel استفاده شد و تأیید روایی پرسشنامه صورت گرفت. در مرحله دوم، برای تقسیم نمونه ها به گروه های متجانس براساس نگرش آن ها به فعالیت های پایدار در توسعة گردشگری، از تحلیل خوشه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد و نمونه ها به سه گروه تقسیم شدند: بدبینان، حامیان متوسط و حامیان سرسخت. در مرحله سوم، برای مشخص کردن تفاوت های جمعیت شناختی خاص هر طبقه، برحسب مقیاس متغیرهای مورد مقایسه، از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و کروسکال- والیس استفاده شد. مطابق نتایج این آزمون، گروه ها از نظر توزیع متغیرهای مدت سکونت در منطقه و وضعیت تأهل همگون اند و از نظر متغیرهای سن، جنس، سطح تحصیلات، میزان درآمد ماهیانه و ارتباط شغل با گردشگری تفاوت معنادار دارند.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت شناخت و تحلیل علل نابرابری ها و شکاف های منطقه ای، برنامه ریزان را بر آن داشته که تکنیک ها و روش هایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی مناطق بتوانند به تفاوت های منطقه ایی دست یابند. از همین رو در دهه های اخیر، برای تصمیم گیری های پیچیده توسعه در سطح مناطق، توجه محققین به مدل های تصمیم گیری چند معیاره معطوف گردیده است . بر همین اساس بررسی حاضر نیز بعنوان یک پژوهش بنیادی با بهره جویی از روش های تصمیم گیری چندشاخصه و با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتستان به انجام رسیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 استان بوشهر بوده است که طی آن 40 شاخص در ابعاد مختلف استخراج و با استفاده از تکنیک ویکور فازی، سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتستان به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، حکایت از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتستان دارد. به طوری که روند توزیع و دسترسی به منابع در 12 دهستان شهرستان دشتی حاکی از آن است دهستان های زیارت با ضریب 06/0 دارای بیشترین میزان توسعه و دهستان های اسماعیل خانی با ضریب 1، وحدتیه با ضریب 968/0، ارم با ضریب 897/0، پشتکوه با ضریب 811/0، دهرود با ضریب 782/0 و زیارت با ضریب 702/0 در رده مناطق روستایی محروم قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد توسعه متوازن مناطق روستایی شهرستان دشتستان مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و توزیع برابر فرصت ها با رویکرد برنامه ریزی فضایی در مناطق محروم می باشد.
بررسی شاخص سازگاری در برنامه ریزی کاربری زمین شهری به منظور پایداری اقتصادی شهر، مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکانیابی و ساخت کاربری های شهری در اقتصاد شهر و پایداری اقتصادی آن نقش به سزایی دارد. امروزه رشد ناموزون کاربری ها در بعضی از نواحی شهری موجب ناسازگاری و افزایش هزینه های شهری شده است. شاخص های سازگاری به طور مستقیم و غیرمستقیم در پایداری اقتصاد شهر تأثیر گذارند. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت کاربری زمین شهری بر اساس معیار سازگاری به منظور دست یابی به پایداری اقتصادی در منطقه یک شهرداری تهران است. در این پژوهش شاخص های سازگاری کاربری ها از جمله فاصله از خط گسل، همجواری کاربری ها با کاربری های آلوده کننده و مزاحم، مکانیابی کاربری ها بر اساس شیب زمین است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار (excel) است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای و نقشه های رقومی منطقه به کمک GIS تحلیل شده است. نتایج مشخص می سازد مکان گزینی حدود 40 درصد کاربری هایی که در محدوده 700 متری خط گسل قرار دارند؛ خطرساز می باشد، بیش از 20 درصد کاربری ها در شیب نامناسب ساخته شده اند، هم چنین 3/0 درصد از کاربری های منطقه از لحاظ شاخص آلودگی و مزاحمت، وضعیت نامطلوبی دارند، در مجموع، این فرآیند موجب خسارات مالی و جانی متنوعی می گردد که ناپایداری اقتصادی منطقه را به دنبال خواهد داشت.
نقش گردشگری در تحولات کالبدی - کارکردی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی- شهرستان لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان گردشگری به عنوان ابزاری برای توسعه مناطق روستایی به شمار می آید. هرچند که ساختار بیشتر روستاها با گذشت زمان دچار تغییر و تحول می شود، اما در روستاهایی که وارد چرخه گردشگری می شوند سرعت و میزان تغییرات بیشتر است. هدف این پژوهش بررسی نقش گردشگری در تحولات کالبدی و کارکردی روستاها است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده های مورد نیاز به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. به منظور رتبه بندی روستاها بر اساس میزان تحولات ناشی از گردشگری، از مدلAHP استفاده شده است. در این پژوهش تعداد 8 روستا از بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که دارای جاذبه های گردشگری بودهو گردشگری در آنها رواج یافته؛ مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تعداد 98 نفر از کارشناسان و مدیران محلی و شهرستانی مرتبط با موضوع بوده است، که بر اساس جدول استاندارد مورگان تعداد 80 نفر به صورت تصادفی بعنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای بررسی موضوع، هشت معیار مرتبط با گردشگری و تحولات کالبدی و کارکردی (تغییر کاربری اراضی، خدمات عمومی، خدمات اقامتی، خدمات پذیرایی، مشاغل، خانه های دوم، کیفیت ابنیه و قیمت زمین) مورد تأکید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که مهم ترین تأثیرات گردشگری در این روستاها، گسترش خانه های دوم (491 واحد)، تغییر کاربری اراضی از کشاورزی به مسکونی و تجاری به میزان 622 هکتار، کاهش فعالیت های کشاورزی، رونق فعالیت گردشگری و ایجاد فعالیت های اقتصادی جدید در بخش خدمات، احداث سازه های مرتبط با گردشگری و رونق فعالیت های خدماتی بوده است. بر اساس خروجی مدل AHP از میان روستاهای مورد مطالعه، روستای شیخانبر با وزن 26/0 بیشترین و روستای سرچشمه با وزن 04/0 کمترین میزان تحولات کالبدی و کارکردی را داشته است.
تحلیلی بر میزان احساس امنیت گردشگران شهری (مطالعه موردی: گردشگران داخلی شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش تحلیل احساس امنیت گردشگران در شهر گرگان و ارایه راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت گردشگران میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران مراجعهکننده به شهر گرگان در بهار سال 1395میباشد که با بهرهگیری از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 384 نمونه انتخاب و اطلاعات توسط پرسشنامه محققساخته جمعآوری و از نرمافزار spss برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه 891/0 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت بالایی از اعتماد ابزار مورد تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که رابطه معناداری بین عملکرد نیروی انتظامی و عملکرد سازمانهای مرتبط با گردشگری با احساس امنیت گردشگران وجود دارد. نتایج آزمونt نشان داد که عملکرد رسانهها در تقویت احساس امنیت گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین بین متغیرهایی مانند: جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و پایگاه اقتصادی– اجتماعی با احساس امنیت گردشگران تفاوت معناداری وجود دارد.
واکاوی مطلوبیت فضاهای عمومی شهری از دیدگاه زنان مطالعه ی موردی: منطقه 4 شهراصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی از جمله متغیّرهای مهمی است که بر رضایت شهروندان تأثیرگذار می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل و شاخص های مؤثر در ارتباط با مطلوبیت و رضایت از فضاهای عمومی با تأکید بر دیدگاه زنان می باشد که بر اساس یافته ها ونتایج یک بررسی پیمایشی از منطقه 4 شهر اصفهان تهیه شده است و با استفاده از تکنیک شاخص ساز، شاخص هایی جهت سنجش میزان رضایت شهروندان محدوده ی مورد مطالعه برای زنان استخراج گردید.این پژوهش از لحاظ ماهیّت و روش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی – توسعه ای می باشد. روش تحقیق ترکیبی از نوع میدانی و کتابخانه ای است و گردآوریداده ها از طریق پرسشنامه و جامعه ی آماری را زنان بالای 15 سال در فضاهای عمومی منطقه 4 شهرداری اصفهان شامل می شود. با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 5 عامل از 27 شاخص فوق استخراج گردید که همگی دارای مقادیر ویژه بالای 1 بوده و جمعاً 50/68 درصد از واریانس را تبیین می کنند.با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که مؤلفه های امنیت محیطی با ضریب همبستگی876/0، ایمنی با ضریب819/0، پاکیزگی محیط با 827/0، حس تعلق و وابستگی به مکان با ضریب 814/0 و زیبایی فضا 806/0 مؤثرترین عوامل در میزان رضایت مندی در فضاهای عمومی شهر از دیدگاه زنان می باشد و به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی شهروندان شناسایی شدند.
بررسی میزان تأثیرگذاری جابجایی برخی از کارکردهای شهر تهران در ساماندهی وضعیت پایتخت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای پایتختی در کشورهای در حال توسعه به دلیل تمرکز بالای عملکردها، به لحاظ مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی دچار مشکلات عدیده ای هستند و نقش های بسیار مهمی در حیات این کشورها دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر جابجایی برخی از کارکردهای شهر تهران در راستای ساماندهی پایتخت است. روش پژوهش تحلیلی- اسنادی، جامعه آماری کارشناسان مسائل اقتصادی و اجتماعی و حجم نمونه 36 نفر بر مبنای نمونه گیری خوشه ای است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل مسیر و آزمون های آماری استنباطی استفاده شده است. یافته های تحقیق بر اساس مدل تحلیل مسیر نشان می دهد، جابجایی مرکزیت علمی – آموزشی و دانشگاهی، مرکزیت صنعتی، مرکزیت جمعیتی و گردشگری به ترتیب با میزان 827/0، 769/0، 743/0 و 741/0 دارای بیشترین تأثیر در ساماندهی پایتخت می باشند. همچنین بر اساس ضرایب همبستگی گام به گام، جابجایی کارکردهای علمی- آموزشی با مقدار 902/0 در گام اول بیشترین تأثیر را در ساماندهی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی- اداری و فرهنگی پایتخت دارد. به گونه ای که جابجایی مرکزیت علمی- آموزشی که شامل مراکز دانشگاهی، قطب های علمی- پژوهشی، مراکز کتابخانه ای به تنهایی 63 درصد از واریانس ساماندهی پایتخت را تبیین کرده است و در نتیجه ارتباط بین جابجایی این کارکردها از پایتخت و ساماندهی پایتخت در سطح 99 درصد معنادار می باشد. به عبارت دیگر به ازای یک واحد افزایش در جابجایی کارکردهای علمی و آموزشی در ساماندهی پایتخت به میزان 864/0 واحد دگرگونی حاصل می گردد. بنابراین همزمان با انتقال این کارکردها باید برنامه ریزی های دقیقی بر روی کنترل شدید مهاجرت ها به تهران، افزایش سرمایه گذاری های زیرساختی در سایر شهرها، افزایش امکانات آموزشی و ایجاد جاذبه برای ماندگاری نیروهای متخصص صورت گیرد تا تأثیر انتقال چنین کارکردهایی را خنثی نکند.