فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
381 - 403
حوزه های تخصصی:
زمینه اصلی فعالیت شهرداری ها خدمات رسانی عمومی به شهروندان است که شامل طیف وسیعی از فعالیت ها از جمله بهداشت، سلامت، امنیت و عمران می شود. با این حال، بخش هایی از وظایف شهرداری های استان کرمانشاه به دلیل روشن نبودن قوانین مربوط مغفول مانده است. ضعف برنامه مدون و دقیق به همراه توزیع تسهیلات و خدمات که تنها با تصمیمات شخصی مدیران یا کارشناسان متناسب و مطابق است، از دیگر ضعف های گریبانگیر شهرداری های این استان به شمار می آید؛ بدین ترتیب این نوع بی عدالتی و شکاف درخصوص برخورداری یا عدم برخورداری شهرهای مختلف در دستیابی به خدمات موردنیاز شهروندان سبب ایجاد نوعی بی تعادلی در توزیع فضایی نظام شهری استان شده است. در این مقاله ابتدا وضعیت نظام شهری استان از نظر جمعیتی بررسی، سپس براساس شاخص های اصلی خدمات شهری، میزان برخورداری شهرهای استان کرمانشاه به نسبت میزان جمعیت آن ها سنجیده می شود. برای این کار از مدل های رایج در برنامه ریزی مانند تاکسونومی و تحلیل عاملی رتبه بندی استفاده شده است. شهرهای استان نیز با استفاده از مدل خوشه ای در 5 دسته (کاملاً برخوردار تا برخورداری خیلی ضعیف) طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین برخورداری و عدم برخورداری شهرها با جمعیت دریافت کننده خدمات شهری ارتباطی منطقی برقرار نشده است؛ به طوری که شهرهای کوچک تر نظام شهری استان در مقایسه با به شهرهای بزرگ تر، شرایط مناسب تری از نظر برخورداری از خدمات شهری دارند. نشانه این امر را می توان در مقایسه نوع و تعداد خدمات شهری موجود در شهر سومار با 9 نفر (رتبه اول) با شهر کرمانشاه و سایر شهرهای پرجمعیت استان مشاهده کرد.
ارزیابی کیفیت نورپردازی پیاده روها و تأثیر آن بر امنیت ادراک شده شهروندان (مطالعه موردی: منطقه گردشگری شورابیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
425 - 444
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی انسان ها احساس امنیت و ایمنی است. حتی در عصر حاضر نیز که در مقایسه با دوره های قبل عصر فناوری محسوب می شود، بیشتر مباحث مطرح در روزنامه ها، اخبار رادیو و تلویزیون و سایر منابع اطلاعاتی به گونه ای بر محور امنیت قرار دارد. در جامعه مدرن امروز نورپردازی فضای شهری به طور اعم و پیاده روها به طور اخص، به نیازی متداول مبدل شده است. بهبود کیفیت و کمیت نورپردازی فضاهای پیاده یکی از مهم ترین و قابل اتکاترین راهبردها برای طراحی محیط به منظور کاهش وقوع جرم و درنهایت بهبود حس امنیت در فضاهای عمومی به شمار می رود. هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت نورپردازی پیاده روها در محدوده منطقه گردشگری شورابیل در شهر اردبیل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر توزیع پرسشنامه محقق ساخته (پیمایش) و نوع تحقیق کاربردی مبتنی است. جامعه آماری نیز شامل شهروندانی است که در ساعات شبانه این منطقه را برای پیاده روی انتخاب می کنند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 148 نفر است و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری هدفمند توزیع شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 انجام شده و برای تحلیل فرضیات از آزمون های ناپارامتری فریدمن (تحلیل واریانس دوطرفه)، همچنین آزمون های یومن وایت نی، 2X تک متغیره، همبستگی تاوی-بی کندال و کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ویژگی های محیطی پیاده روها شامل یکنواختی نورپردازی، قابلیت تشخیص چهره در شب و اختفا بر میزان امنیت ادراک شده مؤثر است؛ به عبارتی میزان امنیت با توجه به این ویژگی ها، تفاوت آماری معناداری دارد (05/0>P). بین روشنایی ادراک شده شبانه و امنیت ادراک شده، بین میزان آشنایی مردم با منطقه و میزان امنیت ادراک شده و بین دفاع پذیری ادراک شده و میزان امنیت رابطه آماری معناداری وجود دارد (000/0=sig).
طبقه بندی و شناسایی تغییرات اراضی ساخته شده با استفاده از تصاویر سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
445 - 468
حوزه های تخصصی:
در پی شهرنشینی بی سابقه در دهه های گذشته و افزایش جمعیت شهرها، چشم اندازهای طبیعی در حال تبدیل شدن به چشم اندازهای انسانی است و فضاهای باز شهری به اراضی ساخته شده مبدل شده است. در این بین، تغییرات کاربری اراضی مدیران شهری را مجاب می کند که همواره اطلاعات به روزی از این تغییرات داشته باشند تا بتوانند درباره مدیریت شهری سریع تر تصمیم گیری کنند. هدف از انجام این مطالعه طبقه بندی اراضی ساخته شده و شناسایی میزان تغییرات این اراضی در شهر تهران است. همچنین این مطالعه به بررسی و عملکرد هفت شاخص طیفی به منظور طبقه بندی و تشخیص تغییر اراضی ساخته شده با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 سنجنده ETM + و تصاویر ماهواره لندست 8 سنجنده OLI / TIRS می پردازد. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر تهران با وسعت 68995 هکتار است. روش انجام این تحقیق نیز بدین گونه است که ابتدا برای جداسازی سطوح دارای آب از سطوح بدون آب بر روی تصاویر، از شاخصMNDWI و روش آستانه گذاری اتسو استفاده شده است. پس از آن به منظور توجه مطلق بر مناطق بدون آب، یک ماسک آب تولید، و برای پوشاندن آب در تمام تصاویر به کار رفته است. درنهایت با استفاده از روش اتسو برای تمامی شاخص ها اراضی ساخته شده و ساخته نشده از یکدیگر جدا و طبقه بندی شده اند. دقت طبقه بندی نیز با استفاده از 3500 نقطه مرجع برای هر تصویر بررسی شده است. نتایج نشان می دهد شاخص VbSWIR1-BI با دقت کلی 88/92 درصد (لندست 7) و 68/92 درصد (لندست 8)، دقت کلی بیشتری دارد. همچنین نتایج تغییرات اراضی ساخته شده شهر تهران براساس شاخص VbSWIR1-BI در بازه زمانی 2001 تا 2015 به میزان 38/6 درصد بوده است. گفتنی است بیشترین تغییرات مکانی اراضی ساخته شده در بخش های غربی و جنوب غربی شهر تهران دیده می شود.
سنجش رابطه محیط با ترس از جرم در مجموعه های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
515 - 537
حوزه های تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوبی علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر در حوزه جغرافیایی مجموعه مسکن مهر پاکدشت انجام شده است؛ مجموعه ای که علی رغم مدت کوتاه شکل گیری، براساس آمار و اطلاعات، یکی از کانون های اصلی جرم و ناهنجاری های اجتماعی در این شهرستان است. در پژوهش حاضر، با شناسایی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر امام رضای پاکدشت، بخشی از معضلات اجتماعی را که مجموعه های مسکن مهر به شهر تحمیل کرده اند شناسایی، و برای رفع آن ها راهکارهای درخور ارائه می کنیم؛ بدین منظور از دو دسته عوامل عینی (فقر و مهاجرت) و ذهنی (ویژگی های محیطی از نگاه شهروندان) استفاده کرده ایم. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است. ابتدا تعدادی معیار و شاخص براساس مرور متون و تجارب مرتبط به دست آمده و با توجه به آن پرسشنامه ای تنظیم شده است. درادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، 384 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در بین ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل عاملی و رگرسیونی خطی انجام گرفته است. چهار عامل کالبدی، اجتماعی، رضایتمندی و امنیت در مجموعه مسکن مهر مقدار ویژه بزرگ تر از یک دارند که نشان دهنده حدود 63 درصد از تغییرات است، همچنین با توجه به نتایج، فقر در دسته عینی، و عوامل کالبدی در دسته ذهنی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر هستند.
تعیین پهنه های مناسب مکان گزینی دوربین های CCTVs در راستای تحقق شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
607 - 628
حوزه های تخصصی:
دوربین های نظارت تصویری یکی از سیستم های هوشمند در سطح شهرها و بخش کلیدی سامانه های مدیریت شهری به شمار می روند که توانایی ایجاد اطلاعات تصویری و استخراج اطلاعات مورد نیاز از تصاویر را به منظور تصمیم گیری آگاهانه فراهم می کنند. با توجه به اهمیت زیاد سامانه نظارت تصویری و دوربین های مداربسته در تحقق شهر هوشمند، مقوله مکان یابی سامانه های هوشمند به دلیل تأثیر مستقیم آن در بازدهی و کارایی سامانه، اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی دوربین های نظارت تصویری در سطح شهر زنجان است. به منظور شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی، دوربین های مداربسته شهری از چهار معیار اصلی شامل کاربری، کالبدی، جمعیتی و طبیعی و 25 زیرمعیار انتخاب شده اند. از روش مقایسه زوجی مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به منظور تعیین ضریب اهمیت معیارها و از روش فازی برای استانداردسازی لایه ها استفاده شده است. درنهایت، لایه های استاندارد موزون، با استفاده از تابع Raster Calculator با یکدیگر تلفیق شده و نتیجه نهایی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری مدل فازی و تلفیق معیارها نشان می دهد پهنه های مرکزی و میانی، برای استقرار دوربین های مداربسته مناسب، و استفاده از دوربین های بیشتر در این پهنه ها ضروری است.
تحلیل تأثیر طرح های توسعه شهری بر ساختار فضایی خرد و کلانِ شهرها (مطالعه موردی: طرح محور زینبیه شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
645 - 670
حوزه های تخصصی:
بیشازنیم قرنازاجرایطرح هایجامعبر کالبد شهرایرانیمی گذرد که اساس آن ها برگرفته از جنبش مدرن، مبتنی بر ساماندهی به عملکردهای چهارگانه اسکان، کار، آمدوشد (ترافیک) و گذران اوقات فراغت است که نتوانسته اهداف و چشم اندازهای مورد انتظار را باز پس دهد. اجرای این گونه طرح ها بر پیکره بافت های مرکزی شهرها، به تدریج سبب فروریختن ساختار سنتی، اصالت و هویت ذاتی آن ها شده است؛ از این رو نتیجه این طرح ها صِرف تکیه بر مداخلات کالبدی، با نادیده گرفتن روابط فضایی حاکم بین انسان و فضا که از درون مایه های منطق اجتماعی فضاست، چیزی جز ناهمگونی در تقابل بین سنت و مدرنیته نبوده و در این میان، شبکه معابر به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی، نقش اصلی در برقراری روابط فضایی داشته است؛ بنابراین، در این مقاله سعی شده است که با بررسی تأثیر طرح های توسعه بر روابط فضایی حاکم بر ساختار شهر بتوان ارزیابی درستی از موضوع داشت. طرح محور زینبیه در بافت تاریخی شهر زنجان نیز از ناهمگونی های فضایی مستثنا نیست که این امر ریشه در نا آگاهی و تأثیر این طرح بر ساختار و روابط فضایی شهر است؛ بنابراین، هدف این پژوهش تحلیل تأثیر طرح توسعه محور زینبیه در بافت تاریخی بر ساختار فضایی خرد و کلان شهر زنجان به روش چیدمان فضاست. کاربرد اصلی این روشِ هوشمند، رویکردی جدید در تحلیل ساختار و پیکره بندی فضایی براساس روابط فضایی شهری به شمار می آید که در آن پارامترهای نوینی مطرح است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات نظری آن ازطریقمطالعاتکتابخانه ایجمع آوریشده است. تحلیل ها شامل دو بخش از تحلیل های چیدمان فضاست که عبارت است از: 1. بررسی تأثیر طرح زینبیه در مقیاس خرد (سطح محله)؛ 2. بررسی تأثیر طرح مذکور در مقیاس کلان شهر. با نگاهی به نتایج پژوهش درمی یابیم که هرچند در ابتدا تأثیر اجرای این طرح در مقیاس محله، سبب افزایش میزان هم پیوندی شده، از سوی دیگر تفاضل هم پیوندی بین خطوط شبکه محلات دور و نزدیک را به استخوان بندی اصلی شهر افزایش داده است. میزان این افزایش اختلاف تفاضل برای عابران سواره 986/0 و برای عابران پیاده 443/0 بعد از اجرای طرح است که این امر یکی از عوامل مؤثر نشانگر وجود گسست فضایی و انزوای کالبدی حاصل از اجرای آن در محله مورد نظر است. با مقایسه میانگین پارامترهای ترکیبی چیدمان فضا قبل و بعد از اجرای طرح بر بافت قدیم و ارگانیکی، افزایش میزان دید و دسترسی (به دلیل افزایش هم پیوندی)، تضعیف نظام سلسله مراتبی (به دلیل تحمیل الگوی شطرنجی بر بافت ارگانیکی) و افزایش میزان وضوح (به دلیل افزایش ضریب همبستگی) در محله زینبیه به وجود آمده است؛ همچنین در سطح کلان نیز پس از اجرای طرح با کوچک ترین تغییر در میزان هم پیوندی بین دو محور اصلی شهر با اختلاف 074/0 تغییرات بزرگ در ترتیب فضایی و جابه جایی رتبه هم پیوندی بین محورهای اصلی را به وجود آورده است که این عامل در کنار سایر عوامل طراحی شهری بر توسعه و ساختار شهر تأثیرگذار بوده و مجموعه این فرایند بر دیگر مشخصه ها از جمله تغییر کاربری و ارزش املاک، مکان یابی جاذب های فضایی (کاربری ها)، حرکت عابر و ... مؤثر بوده است.
تحلیل فضایی کاربری های چندمنظوره در شهر با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کاربری مذهبی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری و استقرار بسیاری از تأسیسات و ابزارهای اقتصادی و از همه مهم تر جمعیت زیادی که در آن ها ساکن هستند، همواره در معرض تهدیدات و خطرات متعددی هستند؛ چه این خطرات طبیعی همچون سیل و زلزله و چه غیرطبیعی همچون جنگ ها و حملات تروریستی و غیره باشند، چاره ای جز اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در طرح های شهری با استفاده از فضاهای چندعملکردی و چندمنظوره نیست. ملاحظات دفاعی و امنیتی می تواند نقش اساسی و تأثیرات قابل توجهی در کاهش آسیب پذیری ساکنان شهری در برابر تهدیدات داشته باشد که شهر میاندوآب نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، بررسی هم افزایی تهدیدات و افزایش آسیب ها و خطرات در زمان بحران های نظامی، از اهمیت خاصی برخوردار است. ازاین رو، این تحقیق با هدف بررسی نقش آفرینی کاربری مذهبی (مساجد، حسینیه ها و تکایا) در پدافند غیرعامل شهری انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و از ابزارهای نزدیک ترین همسایگی و تحلیل شبکه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نحوه توزیع این کاربری ها در سطح شهر تصادفی است. همچنین، نتایج روش تحلیل شبکه نیز نشان دهنده دسترسی بیشتر ساکنان شهر به این کاربری ها است، درحالی که نتایج بررسی میزان سرانه های مذهبی نشان داد که میزان سرانه مذهبی شهر با توجه به میزان پیشنهادی طرح جامع و همچنین، استانداردهای موجود مطابقت ندارد و با وجود دسترسی مناسب به این کاربری از استفاده از آن محروم هستند.
ارزیابی شاخص های کیفی مسکن در برنامه ریزی مسکن (مطالعه موردی: نواحی شهری نظرآباد، استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه ویژه به مسکن نیز پس از گذر از جبران کمبود مسکن، نگاهی کیفی به آن است. تحلیل ویژگی های کیفی می تواند زمینه ساز تحول در برنامه ریزی جامع مسکن و اتخاذ سیاست مناسب در عرصه های مختلف شهری به ویژه بخش مهم مسکن شود. در این پژوهش شاخص های کیفی مسکن در شهر نظرآباد استان البرز و نواحی شهری آن ارزیابی می شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و براساس هدف کاربردی است. ابتدا شاخص های کیفی مسکن در سه بخش اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی استخراج و تنظیم و با استفاده از پرسش نامه، این شاخص ها در سطح شهر نظرآباد و نواحی آن در معرض سنجش توسط شهروندان گذاشته شد. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران، 378 واحد مسکونی است. از مدل VIKOR برای سنجش اختلاف نواحی شهری در شاخص های کیفی و سطح بندی این شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت شاخص های سه گانه در شهر نظرآباد مطلوب نیست. طبق خروجی مقدار آمارهٔ آزمون T تک نمونه ای برابر با 268/83 و سطح معناداری آزمون فرضیه (000/0) است. بنابراین، ازآن جایی که سطح معناداری کمتر از 05% است، وضعیت نسبتاً نامطلوب در سه گروه شاخص کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح کل شهر نظرآباد تأیید می شود. نتایج مدل VIKOR هم نشان می دهد که مقدار Q در ناحیه دوم شهر نظرآباد برابر است با 406/0 که نشان دهنده وضعیتی نیمه توسعه یافته و نسبتاً مطلوب در شاخص های کیفی است. نواحی اول و چهارم شهر در مقدار Q، با 588/0 و 0490/0 وضعیت متوسط دارند. نواحی سوم و پنجم به ترتیب با 641/0 و 643/0 وضعیت نسبتاً نامطلوب و کمترتوسعه یافته دارند.
بررسی عوامل موثر بر افزایش مشارکت اجتماعی با تأکید بر احساس تعلق محله ای (مطالعه موردی: نورآباد دلفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی با تاکید بر احساس تعلق محله ای در شهر نورآباد دلفان انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه برآورد شد. روش انتخاب نمونه ها به استناد به طرح جامع سال1390 شهر نورآباد که این شهر را به 3 ناحیه و 14 محله تقسیم کرده، از هر ناحیه 2 محله و جمعاً 6 محله به صورت تصادفی ساده بوده است. پرسشنامه ها به صورت مساوی بین این محلات تقسیم شد. پس از جمع آوری اطلاعات، اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای زمینه ای شامل (جنسیت، سن، تحصیلات، شغل، میزان درآمد، مدت زمان سکونت در محله) با آمادگی برای مشارکت رابطه معنادار وجود دارد. به این صورت که تحصیلات بالاتر افراد برابر است با درک بالاتر افراد از مزایای مشارکت و پایگاه شغلی بهتر برابر است با انگیزه بالاتر افراد در فرآیند مشارکت، میزان درآمد بالاتر برابر است با قدرت مانور بیشتر افراد در فرآیند مشارکت و سال های سکونت بیشتر برابر است با احساس هویت محله ای بیشتر و آمادگی بالاتر برای مشارکت، و هم چنین بین متغیرهای اصلی پژوهش (احساس تعلق محله ای، احساس امنیت محله ای) با آمادگی برای مشارکت رابطه معنادار وجود داشت و حس تعلق به محله موجب مسئولیت پذیری افراد و در نهایت آمادگی برای فعالیت های مشارکتی می شود.
تحلیل انطباق پذیری کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با معیارهای مرکزیت و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
وظایف دولت در طراحی شهری با توجه به نظریه توسعه انسانی آمارتیاسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۱۴۰-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
توسعه انسانی حلقه پایانی زنجیره ی نظریات ابراز شده در دانش اقتصاد توسعه است که بنابر رای بنیادگذارانش، تحقق آن منوط بر تحقق توسعه در چهار بعد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بطور همزمان خواهد بود. آمارتیا سن، اقتصاد دان نامدار هندی که از مهمترین مروجان این نظریه است، معتقد است که برای تحقق توسعه در تمامی این ابعاد، آزادی ابزاری باید تامین و تضمین شوند. یکی از آنها آزادی دسترسی به فرصتهای اجتماعی است. این آزادی نقش بی بدیل و بسیار مهمی در تحقق توسعه انسانی دارد. یکی از عوامل مهم در دسترسی به فرصتهای اجتماعی، پراکندگی متناسب آنهاست که با مقوله طراحی شهری نسبت تام و تمام دارد. دولت بمثابه نخستین مسئول تحقق فرآیند توسعه موظف است که فضاهای زیست شهری و پراکندگی امکانات را بنحوی طراحی نماید که هیچ شهروندی بجهت صعوبت دسترسی، از فرصتهای اجتماعی محروم نشود.
ارزیابی تاثیرات مولفه های فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری با تاکید بر جنسیتی شدن آن؛ نمونه موردی: منطقه 2 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۶۰-۲۴۱
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بازنمودی از کیفیت زندگی شهروندان برپایه ساختارهای محیطی، فرهنگی و اجتماعی به شمار رفته و با کاوش در آنها به عنوان جزئی از کلیت شهر یا جامعه می توان به دیدگاهی روشن و عمومی در این ارتباط دست یافت. به دلایلی چند از جمله سهولت درک کالبد و محیط در مقایسه با معنا و عملکرد فضای شهری، مطالعه فضاهای شهری عموما با غفلت از مورد اخیر صورت پذیرفته و به بیان دیگر، رویکرد پدیدارشناسی و انسان گرایی کمتر در کیفیت فضاهای شهری به کار می روند. تاکید بر رویکردهای یاد شده، پذیرش تاثیرپذیری فعالیت و رفتارهای انسان از محیط را به دنبال داشته که به صورت تخصصی در دانش روان شناسی محیطی مورد توجه قرار دارد. این مقاله با هدف واکاوی نظری- تحلیلی تاثیرپذیری رفتار انسان از محیط (فضای شهری) با تاکید بر رفتارهایی که با تحدید حضور برخی گروه های اجتماعی به ویژه زنان به جنسیتی شدن فضای شهری منجر می گردند، با استفاده از نظریات مطرح در روان شناسی محیطی انجام شده است. روش انجام این پژوهش راهبردی- شهری با رویکرد کارکردی برگرفته از نتایج بررسی های توصیفی- استنتاجی و اسنادی- کتابخانه ای بوده که برمبنای آن مدل سازی صورت گرفته است. پایه های نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه اکولوژیکی (بوم شناسی) و نظریه محتوای- اثباتی لنگ، از میان نظریات مرتبط با ادراک در روان شناسی محیطی بر نظریه کنش گرایی احتمالی برونزویک، قابلیت های محیطی گیبسون و ویژگی های جلب کننده محیط برلاین استوار است. در ارتباط با نظریات مرتبط با جنسیتی شدن فضای شهری از نظریه فضای افتراقی لوفور و دیدگاه های مون، راکرفلر، کاسکلا، تانکیس و به صورت ویژه نظریه رویکرد غیرکلامی راپاپورت بهره گیری شده است. ارزیابی صحت و دقت فرضیات پژوهش به کمک روش معادلات ساختاری SEM به طور مشخص روش کمترین مربعات جزئی(PLS) در نرم افزارهای Smart PLS و SPSS صورت پذیرفته است. آزمون های خودگران سازی، تحلیل عاملی تاییدی و تی تک نمونه ای (t-value) در این راستا و آزمون های شاخص اعتبار اشتراک (CV com)، شاخص اعتبار افزونگی(CV red)، واریانس تبیین شده (R2) و شاخص GOF جهت نکویی برازش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشانگر آن است که محیط مانند یک قرارگاه رفتاری عمل کرده که برمبنای آن میان جنبه های کالبدی و الگوهای رفتاری رابطه ویژه ای برقرار بوده که بر بروز رفتارهای نسبتاً مشابه در زمان های مختلف توسط افراد گوناگون دلالت دارد. فزونی سطح معناداری 403/3 در ارتباط با معنای فضای شهری، سطح معناداری 405/2 در ارتباط با عملکرد فضای شهری و سطح معناداری 085/6 در ارتباط با شکل فضای شهری از میزان قابل قبول 96/1 بیانگر مثبت بودن فرضیه ها و تایید رابطه میان معنا، عملکرد و شکل فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری می باشد. در مرحله بعد نیز معناداری الگوهای رفتاری با سطح 725/8 بر فضای شهری جنسیتی تایید شده است. بدین ترتیب و در صورت شناسایی عوامل محیطی موثر بر رفتار می توان قابلیت های محیط را جهت رخداد یا ممانعت از شکل گیری الگوهای رفتاری معین مورد برنامه ریزی و طراحی قرار داد. تقسیمات فضایی و نمادین حاصل از فرآیند یاد شده می توانند حضور برخی گروه های اجتماعی چون زنان را تشویق یا تحدید نموده و بدین ترتیب بر شکل گیری جغرافیای جنسیتی شهرها موثر باشند.
بررسی رابطه بین عناصر منتخب آمیخته بازاریابی با ارزش ویژه برند شرکت صباح (مطالعه موردی: مشتریان شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۹۶-۲۷۳
حوزه های تخصصی:
عناصر آمیخته بازاریابی به ویژه قیمت،توزیع و تبلیغات نقش عمده ای در ایجاد ارزش ویژه برندهای مختلف ایفا می نمایند و با افزایش اثربخشی و کارایی آن ها، قدرت و ارزش برند نیز ارتقا می یابد. لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه بین عناصر منتخب آمیخته بازاریابی (قیمت، توزیع، تبلیغات) با ارزش ویژه برند محصولات صباح در بین مشتریان شهرستان گرگان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری کلیه مشتریان شرکت صباح در شهرستان گرگان که تعداد آن ها نامحدود در نظر گرفته شده است و تعداد نمونه نیز بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 384 نفر است. ابزار گرداوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است که از پرسشنامه استاندارد یو، دانتو و لی (2000) استفاده شده است که ضریب آلفای کرونباخ همه متغیرها بالای 7/0 بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری مبتنی بر نرم افزار smartpls.2 استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیات اصلی پژوهش حاکی از آن است که بین قیمت و ارزش ویژه برند، بین تبلیغات و ارزش ویژه برند رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین توزیع با ارزش ویژه برند رابطه ای وجود ندارد. همچنین، نتایج حاصل از فرضیات فرعی پژوهش حاکی از آن است که بین قیمت و تداعی برند، بین توزیع و آگاهی برند، بین تبلیغات و وفاداری برند، بین تبلیغات وآگاهی برند، بین تبلیغات و کیفیت درک شده و بین وفاداری، کیفیت درک شده و تداعی برند با ارزش ویژه برند ارتباط معناداری وجود دارد ولی بین قیمت با کیفیت درک شده و قیمت با وفاداری مشتریان و بین توزیع و کیفیت درک شده و بین توزیع و وفاداری مشتریان رابطه معناداری وجود ندارد.
زیرساخت های ضروری جهت خط مشی گذاری (سیاستگذاری) موفق در حیطه سلامت نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۷۴-۳۶۳
حوزه های تخصصی:
آرمانهای دموکراسی و حکمرانی خوب نمی توانند بدون محیط امن و سالم میسر شوند. شفافیت، منابع انسانی، رشد فرهنگی اجتماعی و وضعیت اقتصادی پنج عامل مهم در ایجاد محیط امن در خدمات عمومی می باشد. سلامت نقطه مقابل فساد اداری بوده و در کشورهای درحال توسعه با دموکراسی و دولت سازی ارتباط نزدیکی دارد. از اینرو هدف اصلی مقاله شناسایی چالش ها و ارائه راهکارهایی برای دستگاه های اجرایی کشور به منظور خط مشی گذاری موفقیت آمیز سلامت اداری می باشد تا بتوان با سرعت خوب در مسیر توسعه حرکت نمود. بنابراین در گام اول مجموعه ای از زیرساخت های لازم جهت سیاستگذاری موفق در حیطه سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد باید شناخته شود که در این تحقیق براساس ادبیات پژوهش شناسائی شدند و در گام بعد مهمترین عناصر شناسایی شده براساس دیدگاه اساتید و خبرگان دکتری مدیریت دولتی با سابقه اجرایی با تکنیک دلفی غربال گری گردیده است. پنل دلفی در تحقیق حاضر 21 نفر از اساتید دکتری مدیریت با تجربه اجرایی بوده اند برای خوشه بندی عناصر از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده از کدنویسی VB در محیط اکسل استفاده شده است. همچنین مدل اندازه گیری با استفاده تکنیک حداقل مجذورات جزیی و نرم افزار Smart PLS ارزیابی شد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مهم ترین زیرساختها در تحقیق حاضر شامل مولفه های، رشد اجتماعی، رشد فرهنگی، منابع اﻧﺴﺎﻧﯽ، وضع اقتصادی، همکاری های بین المللی و ارتقای سیستم های اطلاعاتی در جهت شفافیت می باشد که مولفه همکاری های بین المللی (با دو شاخص) در راند دوم با توجه به تجمیع نظر خبرگان حذف شد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در زیر ساخت ها شفافیت و ارتقای سیستم های اطلاعاتی در جهت رویه های دولت الکترونیک و سایبر بورکراسی بیشترین تاثیر را بر سلامت اداری دارد.
امکان سنجی استفاده از تکنیک های متناسب طراحی شهری مشارکتی مبتنی بر بستر و ظرفیت های اجتماعی - مکانی (نمونه ی موردی بازار نوغان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۷۴-۶۱
حوزه های تخصصی:
امروزه ضرورت مشارکت شهروندان در بهبود وضعیت شهرها بر کسی پوشیده نیست. اما در حوزه ی طراحی شهری این ضرورت در بسیاری از موارد نادیده گرفته شده و مطالبات مردم مغفول مانده است. علاوه بر این در اغلب مطالعات انجام شده، استفاده از مشارکت شهروندان در فرآیند طراحی نتوانسته است نتایج چندانی را در عرصه ی کاربرد به همراه داشته باشد؛ چرا که این مورد غالباً بی توجه به امکان سنجی صحیح به منظور انتخاب بهینه ی ابزارهای مشارکت مردمی صورت می گیرد. بازار نوغان مشهد از قدیمی ترین بازار های این شهر است که در طرح نوسازی و بهسازی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) واقع شده است. با نگاهی به این طرح می توان دریافت که نقش مردم به عنوان مخاطبان اصلی تصمیم گیری به درستی تبیین نشده است. این پژوهش با هدف کاربردی به دنبال کاربست شیوه ها و فنون طراحی شهری مشارکتی مناسب در فرآیند ساماندهی عرصه های همگانی شهری است. از این رو در بستری اجتماعی- مکانی، سعی در انتخاب بهینه ی ابزار های مناسب جهت مشارکت حداکثر مردمی دارد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه می باشد و داده های مستخرج از پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزارSPSS و روش های آماری تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از پرسش نامه با پایایی 0.76، میزان حس جمعی افراد در محدوده ی بازار نوغان بالا است و تکنیک های مناسب جهت تعامل با آن ها، تکنیک های چاپی نظیر بروشور، بهره گیری از افراد تسهیل گر اجتماعی، مصاحبه، پرسش نامه، برگزاری جلسات برای تمامی گروه های سنی و جنسی و کاربرد شبکه های اجتماعی برای گروه سنی جوانان می باشد.
بررسی رابطه میان میزان استفاده از رسانه های جمعی در شهرها و اعتماد سیاسی شهروندی؛ نمونه موردی: معلمین شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۷۸-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مقولاتی که برای اداره کنندگان یک جامعه بسیار حائز اهمیت است، موضوع اعتماد سیاسی است. طبق یک تعریف، اعتماد سیاسی نگرش مثبت به نظام سیاسی، نهادهای سیاسی و کنشگران سیاسی یا متصدیان اقتدار در جامعه است. افزایش اعتماد سیاسی موجب حمایت و پشتیباتی مردم از مسئولان، رعایت قوانین و مقررات توسط آنها، افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی، اعتماد به سازمان ها و نهادهای دولتی و در کل موجب افزایش مشروعیت سیاسی نظام می شود. ازجمله اقشار بسیار تاثیرگذار در تمامی جوامع، قشر معلمین می باشند که سنجش دیدگاه های آنان در خصوص نظام، با توجه به ارتباطی که با دانش آموزان دارند، می تواند اثرات مهمی در جامعه پذیری آنها داشته باشد. از جمله عوامل موثر بر این اعتماد سیاسی، رسانه های جمعی می باشند. تحقیق حاضر به روش پیمایشی با نمونه 390 نفر از شهروندان شهرستان سبزوار و با استفاده از نظریه کاشت، در پی پاسخ به این سوال بوده که اعتماد سیاسی شهروندان سبزوار به چه میزان بوده و تاثیر برخی رسانه جمعی بر اعتماد سیاسی چگونه است. نتایج حاکی از رابطه معکوس و منفی میان رسانه هایی مانند ماهواره و فیس بوک و توییتر و اعتماد سیاسی معلمان می باشد.
تحلیل و ارزیابی اثرات رسانه ها در ارتقاء سطح رضایتمندی شهروندان (نمونه موردی : شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۹۴-۵۶۹
حوزه های تخصصی:
رسانه ها نماد زنده بودن جامعه هستند و هر چه رسانه صادق تر و درست تر در مسیر اطلاع رسانی حرکت کند، حیات سالم و زیبا را بیشتر برای جامعه و مردم به ارمغان خواهد داشت. امروزه نقش رسانه ها در کلیه امور جامعه و در بین تمام ملل بسیار پر اثر است و کسی نیست که بر این اثرگذاری صحه نگذارد. رسانه ها به عنوان دیده بان های همیشه بیدار در شهرها و مناطق هم نقش نظارتی دارند و هم نقش هدایتگری که اگر مدیران شهری قادر به بهره گیری از این پتانسیل باشند، روند اصلاحی امور و پیشرفت کشور تسریع خواهد یافت. از سویی دیگر مدیریت یک شهر مدرن، نیازمند برخورد سنجیده با شهروندانی است که در ایفای وظایف و حقوق شهروندی خود، دسترسی بیشتری به منابع آگاهی دهنده دارند. با این توصیفات می توان به یکی از مهم ترین عناصر دنیای جدید پرداخت: رسانه ها، تردیدی نیست که بار ازجاکندگی مکانی عصر مدرن بر دوش ارتباطات است. ابزارهای مختلف ارتباطات چنین جهانی را برقرار نگاه داشته است؛ گویی با ستون های نامرئی و طناب افقی ابزارهای ارتباطی است که تار و پود عصر مدرن پابرجا شده است. در این میان، رسانه به عنوان یکی از ابزارهای مهم ارتباطی، از نقش و رسالت مهمی برخوردار شده است. رسانه ها ارتباط یک طرفه حاکمان و مردم را به یک رابطه دو طرفه بدل کرده اند. آنان با انعکاس صدای شهروندان، جایگاه آنان را از یک شنونده و تماشاگر به یک کنشگر و خواهنده تغییر داده اند. توان تأثیرگذاری رسانه ها یکسان نیست و فارغ از توانایی و عدم توانایی اصحاب رسانه در تأثیرگذاری بر مخاطب، انواع رسانه ها به طور بالقوه نیز از سطوح متفاوتی از توانایی برخوردارند. بر این اساس رسانه های تصویری به دلیل درگیر کردن حواس بیشتری از مخاطب (همچون بینایی و شنوایی) با موضوع مورد بررسی و نیز پویایی در نمایش آن، توان تأثیرگذاری بیشتری دارد. حال با توجه به موارد مطرح شده در بالا، می توان به طرح مسئله اساسی این پژوهش پرداخت که جایگاه رسانه های تصویری در ارتقای مدیریت شهری شهر تهران چیست؟ این رسانه ها تا چه اندازه می توانند عملکرد مدیریت و شهری را تحت الشعاع قرار دهند و نسبت به خواسته واقعی مردم و مشکلات و مسائل موجود در جامعه شناخت پیدا کنند؟ از آنجایی که در تحقیق حاضر سعی شده است که به بررسی نقش رسانه های تصویری در ارتقای مدیریت شهری تهران پرداخته شود، می توان این پژوهش را از لحاظ هدف تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی به شمار آورد. ملاک دیگر در تقسیم بندی روش های تحقیق بر حسب نحوه گردآوری داده ها می باشد که براساس این ویژگی، تحقیق حاضر را می توان از نوع تحقیقات تبیینی محسوب می گردد. روش تحقیق مورد تاکید در اینجا روش پیمایشی ،Survey Methodاست. در این روش از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.همچنین برای تکمیل اطلاعات مورد نظر و مراجعه به منابع اصلی پژوهش از روش اسناد ومدارک علمی با تکنیک فیش برداری توصیفی بی بهره نبوده ایم.
جایگاه حقوق شهروندی در نظام حقوقی کشور مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۰۸-۵۹۷
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی، مجموعه ای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که فرد به عنوان یک تبعه دولت-کشور از آن برخوردار است. در حقیقت مفهوم شهروندی ناظر بر دو مولفه اصلی است، در مولفه اول، شهروندی به مثابه وضعیت حقوقی معرفی می شود که با حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی گره خورده است. مولفه دوم مبتنی بر رویکردهای جامعه شناسی است و به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که چگونه شهروندان منفرد در بستر جامعه مدنی انسجام می یابند و از حقوق جمعی بهره مند می شوند. مالزی به عنوان کشوری برخوردار از سطح مطلوبی از توسعه یافتگی دارای نظام سیاسی پادشاهی مشروطه بوده و مرکب از گروههای نژادی مختلف اعم از مالایی 49 %، چینی 32%، هندی 9% و دیگر نژادها 10% می باشد. با این وصف طبیعی است که این جامعه بستر ظهور ادیان متفاوت نظیر اسلام، ، بودا ، هندو و دیگر ادیان باشد. هر چند مطابق با اصل (3) قانون اساسی مالزی اسلام مذهب رسمی فدراسیون است، اما سایر مذاهب قادرند در صلح و هماهنگی با مذهب رسمی در هر نقطه از فدراسیون اجرا شوند. کشور مالزی به عنوان جامعه ای دارای بافت متکثر نژادی و مذهبی می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای اثبات امکان پذیری همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف و تضمین حقوق شهروندی آنها در یک جامعه چند نژادی تلقی شود. از یک طرف نظام حقوقی مالزی در حالی که به دین اسلام رسمیت می بخشد، زمینه حضور قانونمند سایر ادیان را نیز در جامعه فراهم میکند و حق آزادی انتخاب مذهب و انجام مناسک مرتبط با آن را برای عموم شهروندان تضمین میکند.
تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر انسجام کالبد شهری در فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی (نمونه موردی: مرکز محله شهیدگاه اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۱۶-۳۰۱
حوزه های تخصصی:
شهرها و فضاهای شهری، همانند بسیاری از مصنوعات ساخت دست بشر، در گذر زمان دچار فرسودگی و تأثیرات ناشی از آن در کالبد و عملکرد خود می باشند. عدم تصمیم گیری به موقع سازمان های دولتی برای کاهش تأثیر فرسودگی بر کالبد و فقدان هماهنگی بین آن ها، در کنار کمرنگ شدن حس تعلق شهروندان به مکان، منجر به عدم حفاظت و نگهداری از بافت ها و در نتیجه تشدید فرسودگی آن ها گشته است. تمام این رویدادها عاملی برای از میان رفتن انسجام کالبدی در بافت و ایجاد حس عدم یکپارچگی در ذهن شهروندان می شود. با توجه به اینکه بافت های تاریخی هر شهر، حافظه تاریخی یک ملت و بخش های جدایی ناپذیر و هویت بخش آن شهر هستند، جاری ساختن مجدد زندگی شهری در آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این امر می تواند از طریق بازنگری در فضاهای عمومی رهاشده در بافت های تاریخی و تجدید حیات آن ها به عنوان محل هایی برای برقراری تعامل اجتماعی شهروندان، صورت پذیرد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت عوامل انسجام بخشِ به فراموشی سپرده شده یا کم اثر شده بافت های تاریخی، تحلیل آنها، ارائه راهکارهایی کارآمد برای پیوند فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی با شهر به صورت یک کلیت یکپارچه با استفاده از عوامل منتج از پژوهش می باشد. به ویژه آنکه بازنگری توأم با تجدید حیات این فضاها، علاوه بر اعتلای مناسبات درون بافتی، می تواند به رونق صنعت گردشگری و مآلاً بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی شهر منجر گردد. برای رسیدن به این منظور از روش های تحقیق اسنادی (کتب، مقالات و طرح های فرادست) و میدانی (گشت زدن و عکس برداری از محیط) بهره گرفته شده است که در انتها با تحلیل و نتیجه گیری از آن ها، به عوامل ناکارآمدی اصلی (از جهت انسجام و یکپارچگی کالبدی) مرکز محله شهیدگاه اردبیل به عنوان یک فضای عمومی واقع در بافت تاریخی ارزشمند، پرداخته شده و پس از تحلیل این عوامل، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود، ارائه می گردد. شایان توجه است که رفع مشکلات یک بافت تاریخی و رسیدن به یک وضعیت مطلوب، نیازمند راهکارهایی بنیادی تر، با صرف زمان و هزینه بیشتر خواهد بود.
مدیریت آینده نگار راهبردی میراث فرهنگی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۴۵-۵۳۳
حوزه های تخصصی:
در جهان معاصر، ضرورت آگاهی از روند تغییرات و تحولات، منجر به شکل گیری شاخه نوینی موسوم به «مطالعات آینده»، «آینده پژوهی» و «آینده نگاری» گردید. این علم در پی آن است که نیروها و عواملی را شناسایی و درک کند که سبب تغییرات و تحولات بنیادین در زندگی بشر می شود. پژوهشگران این عرصه، روند نوآوری های فنی، تغییرات نظام ارزشی جوامع، مسایل امنیت داخلی، ژئوپلتیک، آلودگی ها و بحران های محیط زیست، الگوهای جمعیتی و از همه مهتر مسایل فرهنگی را دنبال می کند و تلاش می کنند تا سناریوهایی برای تحولات آینده ارایه دهند و با توجه به این نکته که هویت و تمدن هر کشور در میراث ملموس و ناملموسِ به یادگار مانده از گذشتگان نمود می یابد و این میراث ماندگار باید حفظ شوند مدیریت سنتی و اتخاذ تدابیر غیرعلمی در این حوزه می تواند پیامدهای جبران نشدنی در پی داشته باشد زیرا این شیوه مدیریت توان رویارویی با نیازهای جدید جامعه را ندارد. بنابراین برای جلوگیری از این مشکلات باید میراث فرهنگی را تحت یک مدیریت واحد راهبردی قرار داد و از دانش به روز و کارآمد مدیریتی در این حوزه به بهترین شکل استفاده نمود.