فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
127 - 149
حوزه های تخصصی:
از پیش شرط های اساسی برنامه ریزی به منظور ارتقای کیفیت زندگی و افزایش سطح پایداری در جوامع گوناگون، شناسایی عوامل و عناصر تأمین کننده و مؤثر بر زیست پذیری شهری است که نقش بسیاری در برنامه ریزی های راهبردی دولت دارند. یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر تمام جنبه های زندگی شهری، به ویژه زیست پذیری شهری عوامل اقتصادی مانند شغل مناسب، درآمد مناسب، مسکن مناسب و... است؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی –تحلیلی و به کمک تکنیک مدل سازی ساختاری–تفسیری (ISM) در پی آن است که شاخص های اقتصادی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تبریز را شناسایی، سطح بندی کند. درنهایت نیز مدلی مناسب با وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز ارائه شود. در ابتدا شاخص های مورد نیاز پژوهش به کمک روش تحلیل محتوا، روش دلفی و مصاحبه با خبرگان در قالب 12 شاخص شناسایی شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری – تفسیری وضعیت شاخص ها و سطح بندی آن ها انجام شد و درنهایت به کمک تکنیک میک مک نوع شاخص ها در قالب چهار نوع شاخص مستقل، وابسته، پیوندی و کلیدی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد پنج شاخص وضعیت امنیت شغلی، درآمد مناسب و کافی، داشتن شغل مناسب، فرصت های شغلی مناسب و فرصت های درآمدزایی در منطقه با میزان تأثیرگذاری 12، مؤثرترین شاخص های اقتصادی در زمینه بهبود وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز هستند؛ بنابراین بهره برداری از اقتصاد قوی بازار در راستای ایجاد شغل مناسب و سرمایه گذاری در منطقه پیشنهاد می شود.
نقشه برداری ذهنی از فضای اول-مادی شهر، مطالعه ای تطبیقی از ساکنان سکونتگاه های رسمی و غیررسمی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای اول شهر، همان فضای مادی (فیزیکی) شهر یا در مطالعات نقشه های ذهنی، فضای ادراکی شهر است. این فضا نخستین بعد در مطالعات نقشه های ذهنی به شمار می آید که از دهه 1960 نظر پژوهشگران شهری را به خود جلب کرده است. تحلیل فضای ادراکی ساکنان شهر رویکردی مهم در مطالعات فضامندی نقشه های ذهنی است. در مطالعه حاضر شهر رشت از نظر دو طبقه اجتماعی شهری شامل ساکنان رسمی منطقه 1 و ساکنان غیررسمی منطقه 4 شهری تحلیل شده است. در این پژوهش، حجم نمونه 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های رسمی منطقه 1 و 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های غیررسمی منطقه 4 شهر رشت را شامل شده است. نمونه گیری به روش نظری و برداشت داده ها با استفاده از «مصاحبه و مشاهده» صورت گرفت. داده ها شامل نقشه برداری کروکی، یادداشت برداری و عکس برداری بود و تجزیه و تحلیل آن ها به روش ژئو تجسم تراکم سطوح در جی آی اس کیفی (QGIS) انجام شد. براساس نتایج پژوهش، در تحلیل فضای اول-مادی شهر رشت در نقشه ذهنی دوطبقه اجتماعی مورد مطالعه، فضا پاسخگوی نیازهای شهروندان طبقه متوسط شهری است. همچنین شکل گیری فضاهای جدید فیزیکی، تجاری، تفریحی، فرهنگی و... از الزامات شرایط زندگی مدرن این طبقه محسوب می شود. در این میان، ساکنان کم درآمد شهر در شکل گیری، تداوم و افول این فضاها نقشی ندارند.
تأثیر جهت گیری های ارزشی - فرهنگی و نگرانی محیط زیستی بر رفتار حفاظت خاک کشاورزان (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
714 - 727
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر جهت گیری های ارزشی - فرهنگی (تقدیرگرایانه، فردگرایانه، مساوات طلبانه و پایورمحورانه) و نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک بر رفتار حفاظت از خاک کشاورزان بود. جامعه آماری موردمطالعه کشاورزان روستاهای شهرستان میاندوآب بودند (22750 N =) که 378 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات متخصصان دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ محقق گردید (91/0≤ α ≤ 73/0). نتایج نشان داد نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک اثر مثبت و معنی داری بر روی رفتار حفاظت خاک داشت. افزون بر این، جهت گیری های ارزشی مساوات طلبانه و پایورمحورانه در زمینه حفاظت خاک دارای اثرات مثبت و معنی داری بر نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک هستند. این در حالی بود که جهت گیری های فردگرایانه و تقدیرگرایانه در زمینه حفاظت خاک اثراتی منفی و معنی دار بر نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک داشتند. درنهایت متغیرهای مستقل موجود در چارچوب پژوهش توانستند 5/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتار حفاظت خاک را پیش بینی کنند.
تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان برز شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
22 - 32
حوزه های تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می کنند. از این رو مقاله حاضر نیز با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه های ظرفیت سازی، هم افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اث رات متقابل/ساختاری، مولفه های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است.
نقش و جایگاه چیدمان مبلمان شهری در شادابی و سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه موردی: مناطق 11 گانه شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
83 - 96
حوزه های تخصصی:
امروزه نبود مبلمان شهری مناسب و چیدمان آراسته و هماهنگ آن، در تمام شهرهای ایران باعث معضلی بنام به هم ریختگی و عدم شادابی و روحیه ی متناسب برای استفاده کنندگان از محیط شهری شده است. شهر شیراز به عنوان مهم ترین شهر جنوب کشور و گردشگرپذیر، لازم است که به سنجش میزان چیدمان متناسب مبلمان شهری خود پرداخته تا بتواند فضای متناسب شاد را در شهر ایجاد نماید. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش و جایگاه چیدمان مبلمان شهری در شادابی فضای شهری در شیراز است. پژوهش از نوع کاربردی و روش مطالعه، پیمایشی- تحلیلی است. به منظور تعیین نقش مبلمان شهری در شادابی شهری از آزمون رگرسیون استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل جمعیت شهر شیراز در سال 1395 به تعداد 1712745 نفر در نظر گرفته شده است و تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته 35 سؤالی است که روایی آن به تأیید کارشناسان مربوط رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تأیید قرار گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که نحوه ی چیدمان مبلمان شهری بر شادابی فضای شهری در سطح معناداری 0.000 تأثیر دارد. همچنین این امر در بین سایر متغیرهای مبلمان شهری (تفریحی-فراغتی، خدماتی، زیست محیطی، بهداشتی، ترافیکی و تجهیزات و تأسیسات) در سطح معناداری 0.000 توانسته است بر شادابی فضای شهری تأثیرگذار باشد. بر این اساس می توان بیان داشت که بهره گیری متخصصان شهری در داخل و خارج از کشور در زمینه ی طراحی مبلمان شهری چه در بحث ابزارها و چه در بحث محیطی می تواند زمینه ساز ساختار نظام مند آن شده، به شادابی بیشتر شهری منجر شود.
ارزیابی سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان گنج افروز شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین سرمایه های توسعه ای است که در رویکردهای اخیر بسیار به آن توجه شده است. از این رو شناخت این نوع سرمایه در مناطق روستایی به منظور ارائه الگوهای توسعه ای از ضرورت ویژه برخوردار است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی دهستان گنج افروز شهرستان بابل است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی، زمینه یابی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت دهستان گنج افروز در سال 1395 بوده، که 378 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t یک طرفه، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، مدل تحلیل خوشه ای K و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در روستاهای دهستان گنج افروز از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی نابرابری دیده می شود. همچنین نتایج بیانگر رابطه معکوس بین جمعیت و سرمایه اجتماعی بوده است. Abstract Social capital is one of the most important development funds that has received much attention in recent approaches. Therefore, recognizing this type of capital in rural areas is a special necessity in order to provide development patterns. The purpose of this study is to assess the social capital situation in rural settlements of Ganj Afrooz district of Babol. The present study is applied based on the aim and descriptive-analytic and correlation based on the method. Using stratified random sampling, the statistical population of the study consisted of the population of the village of Ganj-Afrooz in 2016, in which 378 people are as sample size. The library and field method have been used to collect data. For data analyses below items have been applied: descriptive statistics, inferential statistic, t test, one-way analysis of variance, K-Means Custer analysis, and pearson correlation coefficient. The results of the study showed that in rural villages of Ganj-Afrooz, inequality is seen in terms of social capital status. The results also indicate an inverse relationship between population and social capital.
تحلیل کیفی چالش های گردشگری روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
568 - 581
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های گردشگری روستایی استان کرمانشاه با بهره جستن از پارادایم کیفی و روش نظریه بنیانی در بازه زمانی بهار و تابستان سال 1396 انجام شد. جامعه موردمطالعه پژوهش را کارشناسان و متخصصان گردشگری استان کرمانشاه تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی، 15 نفر از آنان انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که تا رسیدن به سطح اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. پدیده ناشناخته ماندن فضای گردشگری روستایی استان کرمانشاه، موضوع اصلی بود که پژوهشگران در مرور و بازخوانی یادداشت های میدانی خود، مکرراً با آن برخورد داشتند. همچنین در این بررسی با بهره گیری از مدل پارادایمی شرایط زمینه ای، شرایط علی (همچون: ناکارآمدی فرآیند هدایت سرمایه گذاران و کارآفرینان در حوزه گردشگری روستایی، ناکارآمدی فرآیند هدایت سرمایه گذاران و کارآفرینان در حوزه گردشگری روستایی، کمبود امکانات زیرساختی در روستاها)، شرایط مداخله گر (نظیر: سالخوردگی و کاهش جمعیت روستایی، مالکیت خصوصی اراضی و مسائل و مشکلات امنیتی)، راهبردها و پیامدهای مرتبط با این پدیده همچون مهاجرت روزافزون به شهرها، افزایش تقاضا برای مشاغل غیرمفید و کاذب و رکود اقتصادی روستاها، نارضایتی از شرایط زندگی و زیست اقتصادی و ناشناخته ماندن ظرفیت های طبیعی، فرهنگی و گردشگری روستاها، مورد واکاوی قرار گرفت.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
راهبردهای مشارکت روستاییان در بازارچه های مرزی مورد: شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاهای مرزی عمدتاً به دلیل دوری از مرکز و وجود برخی ناامنی های احتمالی و انزوای جغرافیایی، با مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند. بازارچه های مرزی به عنوان یکی از اهرم های مهم توسعه پایدار در نواحی مرزی به شمار می روند و می توانند تأثیرات متعددی بر روستاهای پیرامون خود داشته باشد. لازمه بهره گیری از فرصت های مرتبط با بازارچه های مرزی، تقویت عناصر مشارکت روستایی جهت پیوند و ارتباط با بازارچه های مرزی و توسعه برنامه ریزی مشارکتی و ارائه راهبردهای مطلوب است. در این پژوهش به تبیین روابط و پیوندهای بین بازارچه های مرزی و روستاهای پیرامون با تاکید بر برنامه ریزی مشارکتی و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت توسعه آتی این پیوند در شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات، با استفاده از پیمایش و مطالعات میدانی و استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. برای تحقق این هدف، 335 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه (سرپرستان خانوار) بصورت تصادفی و 25 نفر کارشناس که شامل پژوهشگران و محققان، مدیران و مسئولان بازارچه های مرزی و مدیران روستایی (شورا، دهیار) بودند، انتخاب شدند. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی – تحلیلی و تبیینی از طریق تحلیل SWOT اقدام به ارائه نقاط قوت، ضعف، فرصت ها، تهدیدها و راهبردهای مؤثر در این زمینه شد. نتایج نشان می دهد نقاط قوت بسیار کمتر از نقاط ضعف بوده است و میزان تأثیرات بازارچه های مرزی بر ابعاد توسعه روستایی، عوامل جلب مشارکت مردمی نیز نسبی و محدود و چندان برجسته نبوده است. بررسی عوامل درونی و بیرونی راهبردها نیز نشان می دهد که سهم تأثیرات عوامل بیرونی با وزن نهایی 296/3 بیشتر از عوامل درونی با وزن نهایی 230/3 است. بر این اساس با توجه به وضعیت موجود، راهبردهای مشارکت روستاییان در بازارچه های مرزی شهرستان سردشت ارائه گردیده و با استفاده از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی ( QSPM ) اولویت راهبردها مشخص شده است.
تحلیل پدیده ترس از جرم در الگوهای جابه جایی روزمره زنان (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که تحرک و جابه جایی در شهر بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره شهروندان است، احساس ترس از به خطر افتادن امنیت فردی در محیط های حمل ونقل به تجربه روزانه بسیاری از افراد به ویژه شهروندان زن بدل شده است. ترس از جرم پدیده ای پیچیده، غیرملموس و چندلایه است که وجود و تداوم آن می تواند در تجربه های جابه جایی افراد سبب محرومیت فضایی و به تبع آن محرومیت اجتماعی گسترده برای گروه های آسیب پذیر در دستیابی به امکانات و فرصت های ارائه شده در شهر شود. براین اساس پژوهش کمی حاضر به دنبال بررسی انواع الگوهای جابه جایی زنان و ترس برخاسته از این الگوها هنگام جابه جایی در منطقه 6 شهرداری تهران است؛ از این رو براساس نمونه گیری تصادفی، 320 نفر از زنان ساکن در منطقه مورد پژوهش، حجم نمونه را تشکیل داده اند. نتایج نشان می دهد 95 درصد پاسخ دهندگان پس از تاریکی، هنگام جابه جایی احساس ترس می کنند که میزان این ترس در 52 درصد آن ها فراتر از حد متوسط و در میان زنان جوان مجرد بیش از سایر گروه هاست. بیشترین میزان ترس در انواع الگوهای جابه جایی متعلق به جابه جایی افراد پیاده در مقایسه با سواره و موتوری، حمل ونقل همگانی در مقایسه با حمل ونقل خصوصی، سفر مستقل در مقایسه با سفرهای مشایعت شده و مراجعه به مقصد از پیش ناشناخته است.
برنامه ریزی ساختار کالبدی- فعالیتی با تأکید بر تنوع پذیری (مطالعه موردی: محلات شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد بالای جمعیت شهرنشین و عدم برنامه ریزی صحیح برای استقرار آن ها و سیاست های منطقه بندی دوران مدرنیسم باعث بروز مشکلات بسیاری در ساختار شهرها شده است که برای حل آن ها مفاهیمی نظیر توسعه پایدار و کیفیت زندگی اتخاذ شده که بر بازگرداندن تنوع به ساختار کالبدی-فعالیتی تأکید دارند. در شهر جدید شاهین شهر، کمبود فعالیت های متنوع در برخی محلات باعث شده این محلات به خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شوند و برخی محلات با تراکم بالای فعالیتی، جمعیت زیادی را به خود جذب کنند. بر این اساس، این پژوهش با هدف برنامه ریزی برای افزایش تنوع ساختار کالبدی-فعالیتی محلات جامی، عطارمیانی و مخابرات شاهین شهر به عنوان محلات مورد مطالعه انجام شده است. برای دستیابی به هدف، ابتدا بیانیه مشکلات ساختار کالبدی-فعالیتی براساس شاخص های تنوع استخراج و پس از تدوین اهداف، با روش AIDA، سناریوهای ممکن برای افزایش تنوع معرفی و با استفاده از ماتریس دستیابی به اهداف مناسب ترین سناریو انتخاب شد (برای تدوین بیانیه مشکلات علاوه بر استفاده از شاخص های آنتروپی، سیمپسون و مرکز ثقل، 377 پرسشنامه در بین ساکنان توزیع و نتایج با آزمون میانگین تحلیل شد). نتایج پژوهش نشان می دهد که مقدار شاخص تنوع مسکن در محله جامی 1.87، در محله عطارمیانی 2.72 و در محله مخابرات 2.26، مقدار شاخص امنیت در محله جامی 2.38، در محله عطارمیانی 2.6 و در محله مخابرات 2.5 و مقدار شاخص ارتباط فیزیکی در محله جامی 3.07 و در محلات مخابرات و عطارمیانی 2.9 است. بنابراین برای افزایش تنوع در ساختار کالبدی-فعالیتی محلات باید سناریویی با 6 عرصه سرزندگی، عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، مسکن، شبکه حرکت و امنیت درنظر گرفته شود.
تحلیل فضایی شاخص های تبیین کننده تاب آوری در زیرساخت شریانی حمل ونقل (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
375 - 391
حوزه های تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای ارتقای ظرفیت مانایی مؤلفه های توسعه شهری در برابر حوادث و بلایای انسانی و طبیعی است. آگاهی و اتخاذ سیاست های راهبردی برای بسترسازی تفکر مانایی و تحمل پذیری این مؤلفه ها، به خصوص در بخش زیرساخت های شریانی مانند شریان های حمل ونقل شهری، امری ضروری و مهم در شهرها و به خصوص کلان شهرها، به جهت تراکم جمعیت و تراکم مصرف آنها می باشد. براین اساس، پژوهش کاربردی-توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، به تحلیل تاب آوری زیرساخت شریانی حمل ونقل در کلان شهر اهواز پرداخته است. بدین منظور پنج شاخص تبیین کننده، یعنی الگوی طراحی شبکه شریانی، قرارگیری در بافت شبکه، درجه محصوریت شبکه، سنخ شناسی شبکه و تراکم مصرف شبکه با استفاده از روش دلفی و شیوه نمونه گیری هدفمند شناسایی شد و مبنای تحلیل و ارزیابی میزان تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز قرار گرفت. جهت وزن گذاری شاخص های تبیین کننده، از دیدگاه های پانزده کارشناس مرتبط با موضوع مورد بحث استفاده شد. ابزارهای تحلیلی پژوهش، مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) و تحلیل فضایی (Spacial Analysis) در قالب نرم افزار Arc GIS 10-3 است که متناسب با اهداف پژوهش برای تحلیل وزن ها و نمایش و تحلیل فضایی تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در گستره فضایی کلان شهر اهواز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پیشران تبیین کننده درجه محصوریت شبکه بیشترین حساسیت را برای تبیین تاب آوری در حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز دارد. از سوی دیگر، تحلیل فضایی پیشران های تبیین کننده سه نقطه بحرانی با لکه های داغ را در بخش های مرکزی، شمالی و غربی کلان شهر اهواز برای سنجش تاب آوری حمل ونقل شهری نشان می دهد.
تاثیر نوستالژی و بازاریابی تجربی بر رضایت مشتریان از طریق تبیین ارزش های تجربی: مطالعه ای از مکان های گردشگری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
15 - 32
حوزه های تخصصی:
رضایت مشتری امروزه به عنوان موضوعی راهبردی و تأثیرگذار، نقشی ویژه در موفقیت کسب وکارهای مختلف ایفا می کند. از طرفی صنعت گردشگری به عنوان متنوع ترین و بزرگ ترین صنایع در جهان، مهم ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است. بر این اساس تحقیق حاضر با در نظر گرفتن متغیرهای نوستالژی، بازاریابی تجربی و ارزش های تجربی به عنوان مفاهیمی نسبتاً جدید به بررسی تأثیر این متغیرها بر سطح رضایت در صنعت گردشگری پرداخته است. جامعه آماری این مطالعه را گردشگران بازدیدکننده از آثار تاریخی-فرهنگی شهر اصفهان تشکیل می دهند. تعداد نمونه معادل 384 نفر محاسبه گردید. انتخاب اعضای نمونه از روش نمونه گیری اتفاقی از جامعه در دسترس بوده است. با توجه به موضوع موردبررسی، تحقیق حاضر ازنظر روش توصیفی -پیمایشی می باشد. از سویی دیگر، این تحقیق از نوع همبستگی است. به منظور بررسی نتایج حاصل از پرسشنامه از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد لیزرل استفاده شد. نتایج به دست آمده کلیه فرضیه های پژوهش را تائید نمود و نشان داد که اگرچه متغیرهای نوستالژی و بازاریابی تجربی هم به صورت مستقیم و هم از طریق متغیر ارزش های تجربی بر رضایت گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند، تأثیر نوستالژی بر رضایت گردشگران از طریق ارزش های تجربی بیشتر از اثر مستقیم بوده است. اما بازاریابی تجربی به صورت مستقیم تأثیر بیشتری بر رضایت گردشگران داشته است.
سطح بندی توسعه گردشگری روستاهای بخش برزک در شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بخش بسیار مهمی از فعالیت های گردشگری در دنیا مبتنی بر بهره مند شدن از طبیعت است که اکوتوریسم نام گرفته و مناطقی که دارای توان های طبیعی با ارزش تری باشد، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. بخش برزک یکی از چهار بخش تابع شهرستان کاشان در استان اصفهان است که در قسمت جنوب غربی این شهرستان قرار گرفته و دارای جاذبه های طبیعی و انسانی زیادی است. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره ANP ابتدا مهمترین عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی با تأکید بر توسعه اکوتوریسم در منطقه شناسایی شده و سپس با استفاده از نظرسنجی از تعداد 12 نفر از کارشناسان و مسئولان آشنا به منطقه، روستاهای منطقه جهت توسعه گردشگری اولویت بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان 17معیار مورد بررسی 3 معیار: مشارکت سرمایه گذار محلی، برگزاری تورهای بازدید از منطقه و استفاده از راهنمای محلی به ترتیب بیشترین امتیاز را کسب کرده و از میان 11 روستای منطقه نیز 3 روستای مرق، سادیان و ویدوجا به ترتیب اولویت اول تا سوم را جهت توسعه گردشگری روستایی به خود اختصاص داده است. از دیگر یافته های تحقیق آن است که نقش و حضور جوامع محلی به دلیل حس تعلق خاطری که آنان به محیط زندگی خود دارند، نقشی تأثیرگذار است و استفاده از آنها در برنامه های عمرانی همواره نتایج مثبتی در افزایش ضریب موفقیت و مثمرثمر بودن به همراه خواهد داشت. به علاوه توجه و حمایت مسئولان محلی و دهیاری ها نیز در کنار آن بر بهبود نتایج برنامه های توسعه ای تأثیر خواهد داشت.
آسیب شناسی برنامه های توسعه در بخش روستایی با روش آمیخته (مورد مطالعه: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
146 - 163
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به آسیب شناسی پیامدهای برنامه های توسعه در بخش روستایی شهرستان ورزقان با روش آمیخته (کمی- کیفی، به شیوه همگرا) پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. به لحاظ گردآوری داده ها، از نوع ترکیبی بوده و بنیان فلسفی آن مبتنی بر رویکرد پراگماتیسم است. جامعه آماری شامل کارشناسان محلی است که در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته (برای 132 نفر پاسخگو) و در بخش کیفی از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته (51 نفر مصاحبه شونده در دو مرحله) استفاده شده است. نبود فرصت های شغلی مناسب برای جوانان، فقدان فعالیت های تولیدی اشتغال زا، ناموفق بودن ایجاد صنایع متصل به کارخانجات معدنی موجود در منطقه، ناموفق بودن صنایع و کارگاه های کوچک اشتغال زای کشاورزی و افزایش فقر و محرومیت اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مستخرج از تجزیه وتحلیل کیفی به روش تئوری بنیادی است. نتایج ارزیابی نیکویی برازش حاصل از مدل ساختاری (حداقل مربعات جزئی) نشان می دهد که مدل ارائه شده در سطح مطلوب با داده های تجربی سازگاری دارد و در منطقه موردمطالعه ارتباطی یک سویه بین پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و جامع وجود دارد که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی برنامه های توسعه منجر به بروز پیامدهای فضایی و جامع هستند؛ به طوری که شرایط اجتماعی و اقتصادی به فضا و کالبد منطقه تأثیر منفی می گذارند؛ همچنین تحلیل مسیر پیامدهای فضایی با پیامدهای جامع نشان می دهد که کمرنگ شدن جایگاه روستا و کشاورزی در رویکرد توسعه ملی و عدم تطابق اقدامات با بنیان های توسعه پایدار از مهم ترین متغیرهای با ضریب تأثیر بالا هستند.
سنجش و ارزیابی سطح پایداری در سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از مدل جای پای بوم شناختی (مورد شناسی: محله عباس آباد بالاشهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، گونه ای از سکونت خارج از ضوابط و مقررات رایج موسوم به اسکان غیر رسمی است که همواره به مثابه یک چالش مدیریت و برنامه ریزی شهری مطرح بوده است. با مطرح شدن توسعه پایدار شهری در دهه 1980 و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر (اعم از زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی) به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مطالعات سکونتگاه های غیر رسمی وارد دوره مطالعاتی جدید و بیشتر در ارتباط با ارزیابی سطح پایداری در این گونه سکونتگاه ها شد. تفکر توسعه پایدار باعث پیدایش روش ها و شیوه های کاربردی نوینی در راستای ارزیابی اثرات زیست محیطی از دهه 1990 تا به امروز شده است. در این میان، تحلیل جای پای بوم شناختی یکی از شاخص هایی است که توجه بیشتری را در سطوح آکادمیک، سیاسی و آموزشی به خود جلب کرده است. شهر سنندج نیز مانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مشکلاتی روبه روست که از دهه های 40 و 50 ازجمله با مهاجرت های گسترده روستا شهری، بر هم خوردن تعادل شهر و روستا، توسعه شتابان شهری و از این دست موارد همراه بود و یکی از پیامدهای آن شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی عمده ای در داخل و اطراف شهر بوده است. در این پژوهش با روشی تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و بهره گیری از مدل جای پای بوم شناختی، سعی شده است تا میزان پایداری محله عباس آباد شهر سنندج ب عنوان یکی از محلات غیررسمی شهر سنندج مورد سنجش قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان کل جای پای بوم شناختی محله عباس آباد برابر با 74560.551 هکتار بوده که این مقدار با توجه به جمعیت 19578 نفره این محله، مبیّن سرانه 3.808 هکتار برای هر نفر در سال 1390 است.
تحلیل الگوی فضایی شاخص های کیفیت زندگی در اجتماعات شهری (نمونه موردی: اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه جوامع شهر نشین بعد از تحولات صنعتی شدن، منجر به بروز تحولاتی در جوامع شهری شده است که یکی از جلوه های آن بروز ناهنجاری ها در جوامع شهری است که اغلب با کاهش مولفه ها و شاخص های کیفیت زندگی همراه بوده است. در این بین کاهش این مولفه ها در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی اثرات بسیاری بر تحولات جوامع شهری داشته است. این پژوهش که از نوع هدف کاربردی است و ماهیت توصیفی و تحلیلی دارد، مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی تنظیم گردیده است. جامعه اماری384نفر از ساکنان اسلامشهر بوده و نتایج حاصل از پرسشنامه در نرم افزار spss با استفاده از آزمون های کای اسکوییر برای تعیین سطح معناداری پاسخ ها، t استیودنت به منظور مقایسه میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل گرفته است. پس از بیان نظریات و نقد آنها، نسبت به بررسی وضعیت مولفه های کیفیت زندگی در جوامع شهری پرداخته و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که شهر اسلامشهر در مجموع در شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالیدی، زیستی دارای کیفیت زندگی مطلوبی نبوده است. همچنین در پایان الگوی فضایی رضایت مندی اجتماعی و اقتصادی در شهر اسلامشهر نیز در قالب نقشه ترسیم شده است
تأثیر ثبات هژمونیک جمهوری اسلامی ایران بر امنیت مرزهای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های قدرت شامل جمعیت، قدرت نظامی، موقعیت جغرافیایی، برتری اقتصادی، داشتن فناوری های برتر و حتی داشتن اطلاعات می باشند که به طور خلاصه می توان در 4 دسته ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوپولیتیک و ژئوکالچر خلاصه کرد. ایران به عنوان کشوری که دارای بیشتر مؤلفه های یاد شده بعلاوه ایدئولوژی شیعی اسلامی است، خود را به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه خاورمیانه معرفی کرده که خواهان سهمی از توازن قدرت در جغرافیای سیاسی منطقه است. به دست آوردن این جایگاه ابعاد مختلف حیات کشورمان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این مقاله تبیین و شناخت تأثیر قدرت هژمونیک جمهوری اسلامی ایران بر امنیت کشور و به ویژه در مرزهای شرقی است. سؤال اصلی مقاله این است که مؤلفه های هژمونیک جمهوری اسلامی ایران یعنی ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر چه تأثیری بر امنیت مرزهای شرقی داشته است. برای پاسخگویی به این سؤال فرضیه ای را که در صدد بررسی آن هستیم این است که جایگاه هژمونیک جمهوری اسلامی ایران تأثیر مستقیم و مثبت بر امنیت مرزهای شرقی دارد. نتایج این مقاله نشان می دهد که ایران با داشتن منابع محسوس مانند موقعیت جغرافیایی، جمعیت، قدرت نظامی، منابع طبیعی، قدرت اقتصادی و عوامل نامحسوس مانند وحدت ملی، قدرت فرهنگی به اضافه رهبری ولایت فقیه و ایدئولوژی اسلامی، شیعی واجد قدرت هژمون (قدرت مسلط برتر) منطقه ای است که این موقعیت دارای تأثیرات مثبتی در ابعاد الف- فرهنگی – اجتماعی ب- اقتصادی و سیاسی ج- امنیتی، انتظامی و د- هیدروپلیتیک و مسائل زیست محیطی است. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی تحلیلی است. منبع گردآوری اطلاعات منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی است.
بررسی مکانی پارکینگ طبقاتی کلپا در شهر همدان به روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
587 - 602
حوزه های تخصصی:
انتخاب مکان برای احداث پارکینگ های طبقاتی یکی از مسائل مهم و کلیدی در شهرهای بزرگ و کلان شهرهاست؛ از این رو با توجه به تعدادی از معیارها و پارامترها، به کارگیری اصول صحیح مکان یابی و با هدف تعیین مناسب ترین مکان، باید به بررسی و تعیین این مسئله پرداخت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل مکانی پارکینگ کلپا و دلایل موفقیت یا شکست آن در جذب رانندگان و ساکنان در شهر همدان است. برای دست یابی به این هدف، از پارامترهای دسترسی، شعاع عملکرد، امنیت، کاربری مناسب برای تأسیس پارکینگ، مساحت زمین و... استفاده شده است. پس از تعیین معیارهای مورد نظر، به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در فضای نرم افزار Expert choice، وزن دهی و مقایسه معیارها و گزینه های انتخابی انجام شد تا گزینه بهینه مشخص شود و مکانی مناسب برای احداث پارکینگ های جدید در این محله مدنظر قرار بگیرد. براساس نتایج بررسی گزینه های منتخب، محل احداث پارکینگ کلپا، مشکلات و مسائل بسیاری دارد و مکان مناسبی برای احداث پارکینگ مورد نظر نیست. همچنین بررسی تعیین نقاط انتخابی و مقایسه آن ها با یکدیگر نشان می دهد گزینه 5 که زمین متروکه است و دسترسی آن از دو خیابان بوعلی و بین النهرین تأمین می شود، به دلیل ویژگی های بهتر، از دیگر نقاط ارجحیت دارد و مکانی مناسب برای احداث پارکینگ طبقاتی جدید در محله کلپا در شهر همدان است.
مدلسازی و اولویت بندی عوامل کلیدی در دستیابی به شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
93-105
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان مکان هندسی ممتاز برای شکوفایی، بهترین مکان برای برخورد عملی با برخی از چالش های پسابحرانی جدید شناخته می شود. امروزه شکوفایی شهری رویکردی کل نگر و جامع برای ارتقاء سطح خوشبختی جمعی و هدایت شهرها بسوی افقی روشن از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی است. هدف اصلی تحقیق مشخص کردن کلیدی ترین شاخص های دستیابی به شکوفایی شهری در شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SmartPLS به تحلیل مؤلفه های شکوفایی شهری در شهر سنندج پرداخته است. جامعه آماری خبرگان متشکل از 30 نفر مدیران فعال اجرایی استان، اعضای هیئت علمی و کارشناسان برنامه ریزی در سطوح مختلف بوده است. نتایج نشان دهنده آن است که یک نوع همبستگی و ارتباط منطقی و معنادار در ارتباط مؤلفه ها نسبت به یکدیگر ایجاد شده است. مؤلفه حکمروایی و قانون گذاری شهری با مقدار 875/0، مؤلفه پایداری زیست محیطی با مقدار 847/0، مؤلفه کیفیت زندگی با مقدار 767/0، مؤلفه توسعه زیرساخت با مقدار 721/0، مؤلفه عدالت و مشارکت اجتماعی با مقدار 477/0 و مؤلفه بهره وری با مقدار 439/0 به ترتیب بیشترین نقش را در دستیابی به شکوفایی شهری سنندج، دارا هستند.