فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
97 - 114
حوزه های تخصصی:
تعداد شهرهای کوچک در ایران طی دو دهه گذشته رشد بالایی داشته است. شهرهای کوچک عملکردهای متفاوتی مانند ارائه خدمات و امکانات و رفع محرومیت زدایی به مناطق پیرامون، پایداری جمعیت، رونق اشتغال و درآمد، ایجاد بازار برای تولیدات کشاورزی، توسعه کشاورزی، افزایش دسترسی به تسهیلات و خدمات بانکی و بهداشتی، تبادل اطلاعات و ارتباطات و غیره دارد. این مطالعه با موضوع بررسی اثرات و پیامدهای اجتماعی شهر لیکک بر توسعه روستاهای اطراف و منطقه در دو دوره قبل و بعد از ایجاد شهر انجام شد. در این مطالعه از دو روش کتابخانه ای برای بررسی نظریات و دیدگاه ها و روش میدانی برای گردآوری اطلاعات خانوارها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق با توجه به نوع مطالعه، سرپرستان خانوارها تشکیل داده است. در روش میدانی با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای 220 خانوار برای مطالعه انتخاب شد. نتایج کلی تحقیق حاکی از وجود اثرات جذب منابع روستایی توسط شهر بوده است. به عبارتی اثر جذب بیشتر از اثرات نشر بوده است. وضعیت روستاها در ابعاد پایداری جمعیت، سرمایه اجتماعی، تولیدات و توسعه کشاورزی بهبود چشمگیری نداشته است؛ اما وضعیت ابعاد آموزش، دسترسی به خدمات و امکانات، خدمات بهداشت و سلامت و رتباطات روند مثبتی داشته و نسبت به دوره قبل بهبود یافته است.
نقش فضای چندگانه حسی بر هویّت اجتماعی در بازار سنّتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدّمه: یکی از مشکلات اجتماعی انسان در روزگار معاصر، «فقدان هویّت» بخصوص در مواجه با معماری مدرن است که نتیجه تعامل انسان با این نوع معماری است. در مقابل معماری مدرن، معماری سنّتی شهرها، «حس بودن» را در مخاطب ایجاد می کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فضای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان به عنوان یک نمونه از معماری سنّتی- در شکل گیری هویّت در فرآیند ادراک مخاطب است.
داده و روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، ابتدا شاخص های قابل سنجش با پرسشنامه سنجیده می شوند و سپس داده ها در نرم افزار SPSS و GIS بررسی می شوند. از روش درون یابی معکوس فاصله برای تحلیل داده های مکانی و از روش استدلال منطقی برای استنباط از خروجی های نرم افزارGIS وSPSS استفاده می شود که به ترتیب به شکل نقشه های پهنه بندی، جداول و نمودار های آماری نشان داده می شود.
یافته ها : از مقایسه فضاهای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان از طریق نقشه های خروجی GIS، که پهنه بندی پراکنش شدّت مناظر حسی در بازار سنّتی را نشان می دهد فهمیده می شود که وزن و شدّت مناظر حسی (مؤلفه های محیطی-ادراکی) از دیدگاه مخاطبان متفاوت است و منظر بویایی-چشایی بیشترین شدّت و منظر بینایی در کنار منظر بساوایی کمترین شدّت را دارند؛ از طرفی، از مقایسه فضاهای چندکارکردی بازار از منظر مؤلفه های محیطی-ادراکی این نتیجه به دست می آید که شدّت این مؤلفه ها در این فضاها به ترتیب از زیاد به کم، متعلق به 1- قدمگاه، 2- چهارسوق، 3- بازار گنجعلی خان، 4- بازار اختیاری، 5- بازار حاج آقا علی، 6- قیصریه ابراهیم خان، 7- میدان گنجعلی خان، 8- بازار وکیل، 9- بازار مظفری و 10- بازار نقّارخانه و سراجی است.
نتیجه گیری: فضای چندگانه حسی و فضای چندکارکردی بازار سنّتی کرمان با هم افزایی حسی در راستای تشدید میزان مؤلفه های محیطی- ادراکی در روند ادراک چندحسی، سبب هویّت مندی بازار سنّتی در ذهن مخاطب می شوند و از طرفی، هویّت اجتماعی فرد را نیز، در این نوع معماری افزایش می دهند. این امر به دلیل ویژگی های خاص کالبدی-کارکردی-اجتماعی بازار سنّتی کرمان و نیز، ساختار سیستماتیک این بازار است؛ همچنین در فرآیند شکل گیری ادراک چندحسی، علاوه بر اینکه تک تک فضاها برای مخاطب هویّت مند می شوند، برآیند هویّت مندی کل فضاهای بازار سنّتی نیز اتفاق می افتد.
ضرورت ایجاد شهر های اکولوژیک ، چالش ها و موانع پیش روی آن در ایران
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رویکردهای مختلفی برای رسیدن به تعادل و پایداری شهری ارائه شده است، یکی از این رویکردها شهر اکولوژیک است. هدف این پژوهش تبیین ضرورت توجه به ایجاد رویکرد شهراکولوژیک در نظام برنامه ریزی شهری کشور در راستای دستیابی به توسعه پایدار است. روش بررسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و از لحاظ ماهیت توصیفی، تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و تحلیل محتوا بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد؛ امروزه به رویکرد شهراکولوژیک در بسیاری از مناطق دنیا توجه خاصی شده است. در ایران در بسیاری از شهرها تحت تأثیر تحولات جهانی و اجرای طرح های مختلف شهری، عامل اقتصادی به عنوان عامل اصلی تعیین کننده می باشد و تحولات قرن جاری و اقتصاد متکی بر نفت، تراکم بیش از حد جمعیت، تمرکز فعالیت ها و فراوانی ساخت و سازها، رشد و گسترش فیزیکی کانون های شهری و تخریب اکوسیستم طبیعی شهرهای کشور را در پی داشته است؛ هر چند در برخی از شهرهای کشور اقداماتی در جهت دستیابی به شهراکولوژیک انجام شده است ولی نمی توان ادعا کرد که ساخت شهر اکولوژیک به طور کامل در ایران انجام شده است و ضرورت ایجاد و برنامه ریزی برای ساخت شهر اکولوژیک با توجه به مشکلات پدید آمده برای شهرهای کشور هر روز بیشتراحساس می شود.
ارزیابی مدل توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) با توسعه مدل مکان-گره و تحلیل خوشه ای، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
160 - 173
حوزه های تخصصی:
توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) یک استراتژی برای ادغام کاربری اراضی و سیستم حمل و نقل عمومی در مناطق شهری در اطراف ایستگاه های مترو و BRT است.TOD به معنای حداکثر تراکم، حداکثر تنوع کاربری، ایجاد امکانات برای عابرپیاده، ایجاد فضاهای عمومی در اطراف ایستگاه ها و طراحی ایستگاه ها به صورت مراکز تفریحی، در محدوده ای با 10 دقیقه پیاده روی از ایستگاه های حمل و نقل است. این تحقیق با هدف خوشه بندی 9 ایستگاه در خط یک مترو مشهد، با توسعه مدل مکان-گره در مناطق TOD و بهره گیری از تحلیل خوشه ای Ward انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی_ارزیابی و از نظر ماهیت و روش انجام توصیفی-تحلیلی و کمی است. همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک نرم افزارهای Execle و Arc map صورت گرفته است. در انجام این پژوهش از داده های شهرداری استفاده گردید؛ و اطلاعات کاربری اراضی به صورت میدانی تهیه و وارد نرم افزار Arc map شد. برای دستیابی به این هدف دایره ای به شعاع 500 متر به مرکزیت هر ایستگاه رسم گردید و سه شاخص مکان، گره و دسترسی مورد ارزیابی قرار گرفت. در مرحله بعد، نمودار اسکاتر مدل مکان-گره رسم گردید. و با اضافه کردن معیار دسترسی (شامل شاخص های IPCA و مسیر دوچرخه) به خوشه بندی ایستگاه ها پرداخته شد. نتایج نمودار مکان-گره نشان می دهد که به صورت میانگین معیار مکان از گره بالاتر است. به صورتی که میانگین مکان 0.303 و میانگین گره 0.274 است. همچنین همه ایستگاه ها به جز یک مورد در منطقه متعادل قرار دارند. نتایج خوشه بندی Ward نشان می دهد؛ با اضافه کردن معیار دسترسی موقعیت ایستگاه ها در خوشه ها تغییر کرده و در چهار دسته کلی طبقه بندی می گردند. همچنین میزان همبستگی بین دو معیار مکان و گره با دسترسی مثبت است. ولی این عدد برای دسترسی و گره بسیار کم و میزان r 0.12 و برای دسترسی و مکان r 0.6 است. به علاوه می توان گفت معیار گره از مرکز شهر به اطراف کاهش پیدا می کند. معیار مکان متاثر از تقاطعات اصلی است و در محلات قدیمی واحدهای تجاری و جمعیت بیشتر است. معیار دسترسی در محلات جدید به دلیل تقاطعات بیشتر و بلوک های شهری کوچکتر افزایش یافته است.
واکاوی ظرفیت های مغفول مانده گردشگری عشایری در ناحیه رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ترکیب اجتماعی جامعه ایران را سه جمعیت متمایز شهری، روستایی و عشایری تشکیل می دهد. با توجه به این مهم که ایران با سابقه کهن دارای قومیت های متفاوت است، در این راستا دارای بستر بسیار مناسبی برای برنامه ریزی انواع گردشگری است و با توجه به اینکه از معدود کشورهایی است که کوچ همچون گذشته در آن جریان دارد و هنوز عشایر ایران سنت های خویش را برپا می دارند، می تواند محمل مناسبی برای گردشگری عشایری باشد، در این میان قلمرو عشایری با جاذبه های طبیعی، منابع و پتانسیل های سنتی، فرهنگی و زیست محیطی، فرصت بزرگی در توسعه گردشگری عشایری، در ایران به شمار می رود. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر، بررسی و واکاوی ظرفیت های مغفول گردشگری عشایری ناحیه رضوانشهر می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی و کمی می باشد، و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و مدل های FBMW, FARAS))، استفاده شد. همچنین جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل خبرگان گردشگری، عشایری و روستایی می باشند که بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد (45)، نفر تعیین شدند.. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرستان رضوانشهر، در شمال غربی ایران بین سواحل دریای خزر و رشته کوه های تالش قرار دارد و از دو بخش جلگه ای و کوهستانی تشکیل شده است. این شهرستان از شمال به دریای خزر و شهرستان تالش، از غرب به شهرستان خلخال، و از جنوب به شهرستان های صومعه سرا و ماسال و در نهایت از شرق با شهرستان بندرانزلی مرز مشترک دارد. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد که اقدامات لازم برای توسعه گردشگری عشایر، محصولات و تولیدات منحصر به فرد از سوی عشایر، فرهنگ ملموس و ناملموس عشایر، نیروی متخصص و بومی در بین عشایر برای توسعه گردشگری در رضوانشهر، از دیدگاه متخصصان مورد شناسایی قرار گرفته شد، در نهایت نتایج مدل های فازی نشان داد، بین مقولات مطرح شده، محصولات و تولیدات منحصر بفرد از سوی عشایر با وزن نهایی 350/0، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده اند. نتایج: شناسایی ظرفیت های مغفول مانده گردشگری عشایری، بخشی از بازار گردشگری و منبعی برای اشتغال و درآمد است و راهبردی برای حفظ محیط زیست و فرهنگ سنتی عشایر و منبعی مکمل و متنوع ساز در اقتصاد عشایر و در نتیجه سیاستی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی جوامع عشایری ناحیه رضوانشهر قلمداد می شود.
تحلیل نقش تحقق «مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی» در توسعه پایدار روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن بررسی عوامل موثر و بازدارنده در ساختار سازمانی مدیریت توسعه روستایی استان گیلان، نقش تحقق مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی این استان را تحلیل و در نتیجه "شورای مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی" را پیشنهاد نموده است. نمونه ای به حجم 81 نفراز متخصصین، مدیران، کارشناسان بخش های مختلف امور روستایی استان گیلان، با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی و نظام مند انتخاب و داده های مرتبط با متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. روایی پرسشنامه بر اساس مبانی نظری و مطالعه مقالات و در نهایت پس از نظرات اصلاحی اساتید محترم تایید و برای پایایی بهتر با استفاده از آلفای کرونباخ با عدد 82/0 مورد تایید قرار گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت توصیفی – تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی و کیفی است و اطلاعات به دست آمده از37 گویه با استفاده از نرم افزار SPSS برای اثبات نظریه و ارائه راهکارهای مبتنی بر5 شاخص اصلی توسعه پایدار روستایی و 5 شاخص هماهنگی میان سازمانی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که با ایجاد مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی می توان به توسعه پایدار روستایی استان گیلان دست یافت.
تحلیل مقایسه ای سطح پایداری سکونتگاه های روستایی دارای طرح هادی و بدون طرح (مطالعه موردی: دهستان میان ولایت، بخش مرکزی شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای اهداف توسعه پایدار در نواحی روستایی و افزایش کیفیت زندگی همچنین ماندگاری روستاییان در محیط های روستایی، طرح ها و برنامه های متعددی انجام می شود. یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین طرح های روستایی، تهیه و اجرای طرح هادی است تا به نوعی منجر به زیست پذیری زندگی در محیط های روستایی گردد. اجرای طرح هادی از ابعاد گوناگون، پایداری روستاها را می تواند تحت تاثیر قرار دهد. در پژوهش حاضر، به تحلیل اثرات اجرای طرح هادی بر پایداری سکونتگاه های روستایی در سطح دهستان میان ولایت، پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور 7 روستای دارای طرح هادی و 7 روستای دیگر با نظر کارشناسان از میان روستاهایی که طرح در آن اجرا نشده و به لحاظ مسافتی نزدیک به روستاهایی که در آن طرح اجرا گردیده، انتخاب شده است. تعداد نمونه ها در روستاهای دارای طرح 93 نفر و در روستاهای بدون طرح نیز 91 نفر به صورت تصادفی و در سطح سرپرست خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازه گیری0.1 انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها، از آزمون های "تی استیودنت، تی دونمونه مستقل و همبستگی پیرسون و همچنین مدل تصمیم گیری Waspas استفاده شد. نتایج پژوهش، نشان داد بیشترین تاثیرگذاری طرح هادی در سکونتگاه های روستایی مورد مطالعه، در دو بعد پایداری کالبدی- فضایی با میانگین 07/3 و زیست محیطی با میانگین11/3 بوده و کمترین تاثیر در بعد اقتصادی با میانگین 88/2 بوده است. در مجموع اجرای طرح هادی، بطور معناداری بر پایداری اجتماعی – فرهنگی، کالبدی – فضایی و زیست محیطی سکونتگاه ها در منطقه مورد مطالعه تاثیرگذار بوده است. همچنین وضعیت پایداری در سکونتگاه های روستایی بدون طرح در همه ابعاد در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. بنابراین اجرای طرح هادی اثرات مثبت قابل قبولی برای روستاها داشته و بهتر است جنبه های اقتصادی طرح نیز در روستاها تقویت گردد.
آینده پژوهی پیشران های موثر بر درآمدهای پایدار شهری در شهرداری ها (مورد مطالعه: منطقه 22 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه مدیریت شهری، در دنیای امروز بایستی به دنبال برقراری درآمدهای پایدار برای بهبود اداره محیط شهر باشد و این امر، در گام نخست با کاهش منابع مالی ناپایدار امکان پذیر است. بی تردید درآمدزایی در شهرداری، تأثیر زیادی بر خدمات رسانی و آسایش شهروندان همراه با کیفیت مناسب دارد. اما تمامی درآمدها، پایدار نیستند و ناپایداری در درآمدها، با توجه به عدم تناسب جمعیت، ناهمگونی فضاهای شهری و پراکنش ناموزون جمعیت، هزینه های شهرداری منطقه را بالا می برد. الگوی حاکم بر پژوهش، به لحاظ هدف، شناختی؛ از نظر روش، میدانی و اسنادی تحلیلی؛ از نظر زمانی، مقطعی؛ و به لحاظ نوع داده، کمی کیفی است. جامعه آماری تحقیق، شامل خبرگان متخصص در حوزه مدیریت شهری و اقتصاد شهری است. ابزار تحقیق، پرسشنامه ماتریس اثرات متقابل است که به عنوان پیشران ها، در اختیار متخصصان قرار داده شده است. نرم افزارهای میک مک و سناریوویزارد به ترتیب برای تعیین عوامل کلیدی و سناریوهای مطلوب، مورد استفاده قرار گرفته اند. روایی پرسشنامه با ارزشیابی توسط اساتید دانشگاه، مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز براساس شاخص ها و با دو مرحله چرخش داده ها، از مطلوبیت تام برخوردار است. یافته های تحقیق نشان می دهد پنج شاخص 1) اقتصاد سبز، 2) گردشگری شهری، 3) سرمایه گذاری خارجی، 4) بهینه سازی در حوزه فناوری و 5) توسعه فضاها و صنایع فرهنگی، عوامل کلیدی بوده و از میان آنها نیز، عوامل 2، 3 و 5 از بالاترین سازگاری در درآمدزایی پایدار برای شهرداری منطقه 22 برخوردار هستند.
واکاوی چالش های آتی پیشروی سیاست های مسکن مهر و طرح اقدام ملی مسکن (مورد مطالعه: شهرجدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های ساخت مسکن در کشور بعد از انقلاب اسلامی و طی دو دهه اخیر با چالش های زیادی روبرو بوده و موفقیت چندانی نداشته اند. کاهش شدید ساخت مسکن و تأخیر در تحویل، از چالش های عمده در حوزه سیاست های ساخت مسکن در کشور ایران است. بازار ساخت طی یک دهه گذشته تاکنون که سیاست مسکن مهر را بازتاب می دهد و سپس طرح اقدام ملی مسکن برای تداوم آن و رفع ضعف های موجود مطرح می گردد، به دلیل افزایش شدید قیمت زمین، مصالح، تورم و غیره با رکود فزاینده مواجه بوده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و هدف آن، واکاوی چالش های آتی در سیاست های مسکن مهر و طرح اقدام ملی مسکن برای شهرجدید پردیس واقع در استان تهران است. انتخاب معیارها و شاخص ها و نهایی شدن آنها، با نظرخواهی از متخصصان و براساس تکنیک دلفی انجام شده و پرسشنامه به عنوان ابزار تحقیق، تهیه گردید و در اختیار 35 کارشناس متخصص و خبره در حوزه مسکن قرار گرفت. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان خبره و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، مورد تأیید قرار گرفته است. برای تحلیل داده های به دست آمده، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMART-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی شاخص های مورد نظر به عنوان مسائل حاد، ضعف های حساس و چالش های آسیب زا در آینده مطرح هستند و براساس پردازش های مبتنی بر روابط میان متغیرها، معیار کالبدی با اهمیت 268/0، معیار اقتصادی با اهمیت 262/0، . معیار اجتماعی با اهمیت 248/0 و معیار مدیریت با اهمیت 205/0 برحسب ترتیب، پرچالش ترین مؤلفه های آتی در سیاست های مسکن مهر و طرح اقدام ملی برای شهرجدید پردیس هستند.
تحلیل شاخص های هوشمند سازی شهر و شهرداری سمنان با تلفیق تکنیک بهترین-بدترین BWM و دلفی فازیFuzzy Delphi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در «شهرداری هوشمند» کلیه فرآیندهای شهرسازی، هوشمند است که در آن فرآیند تعریف، انتخاب و انجام پروژه ها هوشمند باشد و این پروژه ها با مشارکت مردم و «با عنصر انگیزش و مشارکت»و به صورت یکپارچه اجرا شود تا بتواند رضایت و شفافیت«رضایت شهروندان و ذینفعان» را به دنبال داشته باشد. هدف شهر و شهرداری هوشمند افزایش سطح کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعه پایدار است. شهر هوشمند مکانی متمایز برای توسعه ی پایدار و تعالی شهر است. این پژوهش با رویکرد کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، شناسایی بهترین و بدترین(شدت و رجحان برتری) مولفه های زیر ساختی هوشمندی در مدیریت امور شهری سمنان و شهرداری سمنان سنجیده شده است. هدف کلی این تحقیق تبیین ضرورت ها و الزامات شهر و شهرداری سمنان برای هوشمند شدن در ابعاد مختلف و همچنین ارائه راهبردها و اقدامات مقتضی برای حرکت هدفدار به سمت شهر و شهرداری هوشمند می باشد که در مرحله اول جهت شناخت مولفه ها براساس دلفی فازیFuzzy Delphi و پرسشنامه خبرگان و همچنین ادبیات و پیشینه تحقیق،16مولفه مورد شناسایی قرار گرفت. حاصل تحلیل ها و نتایج پژوهش، ارزش عوامل عملکرد(فرآیندها و گردش کاری شهر و شهرداری) را با مقدار 0/594 ، عوامل زیرساختهای هوشمند را با مقدار 289/0 ،عوامل انگیزش و مشارکت را با مقدار وزن 202/0 و عامل رضایت و شفافیت(رضایت شهروندان و ذینفعان) را با مقدار0/212 به ترتیب اولویت نشان می دهد و در این راستا شاخص عملکرد(فرآیندها و گردش کاری شهر و شهرداری) در همراهی کامل با زیرساخت های هوشمند به عنوان مهمترین استراتژی در ایجاد شهرداری هوشمند در مدیریت شهری شهرداری سمنان مطرح است که نیازمند برنامه ریزی هدفدار در جهت حرکت و دستیابی به آن می باشد.
نوشهرگرایی و حس مکان: مطالعه موردی محله هفت حوض شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
801 - 814
حوزه های تخصصی:
نوشهرگرایی به عنوان یک جنبش جدید در برنامه ریزی و طراحی شهری با اصول خود که برساخت شهرهایی مردمی و مناسب برای زندگی تأکید دارد، مکان سازی و فضای عمومی را در اولویت برنامه های خود قرار داده است. نوشهرگرایان ادعا می کنند که برنامه های آنان در قالب اصول ده گانه می تواند در شکل گیری حس مکان افراد مؤثر باشد. ازاین رو، هدف از انجام این تحقیق، شناخت میزان تأثیر هر یک از اصول نوشهرگرایی بر حس مکان در محله هفت حوض تهران می باشد. جهت تحقق این هدف، از روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن "پرسشنامه محقق ساخته" می باشد که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین محله هفت حوض واقع در منطقه 8 شهر تهران می باشد که تعداد آن 30401 نفر است. ازاین بین 500 نفر به عنوان نمونه جهت مطالعه میدانی و توزیع پرسشنامه ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین اصول نوشهرگرایی، 9 اصل از آن تأثیر مثبت بر افزایش حس مکان دارند. طبق نتایج، اصل کیفیت زندگی با ضریب رگرسیون 63/0 بیشترین تأثیر مثبت و اصل افزایش تراکم با ضریب 09/0- تأثیر کاهنده بر حس مکان در محله هفت حوض دارد. بنابراین می توان گفت اصول نوشهرگرایی، به جز اصل افزایش تراکم، بر تقویت حس مکان در محله هفت حوض تهران تأثیر دارد و به عنوان رویکردی مطلوب در توسعه و بهبود زندگی شهری پذیرفته می شود.
تحلیل نگرش و انتظارت زنان گردشگر از فضاهای جذب گردشگری روستایی، مطالعه موردی: دهستان رودپی شرقی شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
999 - 1019
حوزه های تخصصی:
توجه به نگرش و انتظارات زنان گردشگر از فضاهای جذب گردشگر روستایی و رفع نیازهای اساسی آنان در ابعاد فردی، روانی، اجتماعی و زیستی به منزله یکی از عوامل کلیدی و اساسی در راستای تقویت روابط اجتماعی در فضا و زمان است که نقش بسیار مهمی در جذب و حضورشان در فضاهای گردشگری روستایی دارد هرچند در کشور ما توجه چندان به آن نشده است. این پژوهش باهدف شناسایی نگرش و انتظارات زنان گردشگر و ارزیابی آن در روستاهای دهستان رودپی شرقی در شهرستان ساری انجام شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر واکاوی ادبیات نظری به منظور شناسایی فضاهای جذب گردشگری روستایی است که در این خصوص 13 شاخص شناسایی شده است. سپس شاخص های مرتبط با هر متغیر تهیه و در قالب پرسشنامه تدوین شده است. پس از تعیین روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید؛ نگرش و انتظارات زنان از فضاهای جذب گردشگر مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق 208 نمونه محاسبه و به صورت تصادفی بین زنان گردشگر توزیع و پخش شده است. نتایج به دست آمده از آزمون فریدمن نشان می دهد که متغیر محافظت با امتیاز 37/2 و آسایش با امتیاز 18/2 و لذت با امتیاز 45/1 بیشترین میانگین ها را به خود اختصاص دادند که نشان می دهد توجه به نیازهای زنان گردشگر در فضاهای عمومی خیلی مهم است. نتایج یافته های آزمون t تک نمونه ای نشان داد که سطح معناداری برای همه شاخص ها وجود دارد، به طوری که در شاخص های کیفی بصری با امتیاز 39/4 و شرایط نامساعد جوی با امتیاز 38/4 بیشترین میانگین ها را به خود اختصاص دادند.
بررسی تجارب جهانی سیاست های کاهش فقر شهری
حوزه های تخصصی:
فقر شهری پدیده ی چند بعدی است وشهرنشینان به خاطر بسیاری از محرومیت ها؛ از جمله عدم دسترسی به فرصت های اشتغال، مسکن و زیرساخت های مناسب، نبود تأمین اجتماعی و دسترسی به بهداشت، آموزش و امنیت فردی دررنج و مضیقه اند. فقر شهری تنها محدود به ویژگی های نام برده نبوده واشاره به شرایط ناپایدار منجربه آسیب پذیری وناتوانی درمقابل آسیب ها نیزدارد. با توجه به اهمیت موضوع فقر شهری، دولت ها همواره در حال اندیشیدن به سیاست هایی هستند که منجر به کاهش فقر شهری شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. و جامعه آماری این پژوهش شامل گزارشاتی است که در دسترس هستند و مضمون اصلی آنها در مورد سیاست های کاهش فقر شهری است که نمونه آماری آن مربوط می شود به شهر نیویورک و کشورهای برزیل و اندونزی. نتایج پژوهش حاضر بیان کننده این مطب است که برنامه ها و سیاست های کاهش فقر در نیویورک موفق به نظر می رسد و دلیل این موفقیت این است که این برنامه کاهش فقر صرفا به بعد اقتصادی فقر تاکید ندارد و بعد اجتماعی آن را نیز مد نظر قرار می دهد. در ارتباط با برنامه و سیاست کاهش فقر کشور اندونزی و برزیل می توان چنین نتیجه گرفت که این کشورها برای شناسایی فقر به عنوان یک پدیده چند بعدی تنها به بعد اقتصادی تاکید دارند و با توجه به نادیده گرفتن ابعاد دیگر فقر شهری ، تعداد کثیری از فقرا در برنامه های کاهش فقر نادیده گرفته می شوند.
آینده پژوهی ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در راستای امنیت غذایی پایدار (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی حوزه جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
284 - 297
حوزه های تخصصی:
واکاوی وضعیت آینده ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در راستای امنیت غذایی پایدار در سکونتگاه های روستایی در ناحیه موردمطالعه هدف پژوهش حاضر است. در این پژوهش کاربردی و توصیفی - تحلیلی، اطلاعات لازم به دو شیوه کتابخانه ای و پرسش نامه ای گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها هم از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. یافته ها نشانگر آن است که 52 عامل به عنوان ظرفیت های بنیادی مؤثر بر وضعیت امنیت غذایی پایدار ناحیه موردمطالعه شناسایی شدند. وضعیت پراکندگی متغیرهای ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در امنیت غذایی پایدار روستاهای موردمطالعه گویای وضعیت ناپایدار آن ها است. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل بنیادین انجام شد. عوامل کلیدی نهایی که عبارت اند از نیروی کار متخصص شهری و روستایی، خدمات کشاورزی و پشتیبان تولید، نهادهای رسمی و غیررسمی شهری در تعامل با نهادهای روستایی و بخش کشاورزی که دربردارنده کارگاه های آموزشی، بهبود خاک، اراضی مناسب کشت، منابع آب و زیرساخت های انتقال و بهره برداری مناسب، نهادسازی هدفمند و همچنین، شکل گیری و گسترش فعالیت های غیر کشاورزی همانند صنایع تبدیلی و تکمیلی، شبکه های اجتماعی برای عرضه محصولات و تبادل اطلاعات، بنگاه های اقتصادی و اعتبارات خرد، برند سازی و بازاریابی آشکار شدند. برمبنای این عوامل چهار سناریو برای وضعیت آینده ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در امنیت غذایی ناحیه موردمطالعه ارائه شد.
ارزیابی سطوح معیشت پایدار جوامع روستایی (موردمطالعه: منطقه گردشگری اورامانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
332 - 347
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به منظور دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. این نوع گردشگری معرف زندگی، فرهنگ، هنر و میراث مناطق روستایی است و جامعه محلی را از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بهره مند می سازد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سطوح معیشت پایدار جوامع روستایی اورامانات (چهار شهرستان پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی) می پردازد. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی به صورت توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، ۱۷۷۶۳ نفر بود (۱۷۷۶۳=N) که ۲۸۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته مرتبطی با سؤالات مرتبط با دارایی های معیشتی کشاورزان چهارچوب معیشت پایدار ارائه شده توسط دپارتمان توسعه بین الملل بود. روایی پرسش نامه توسط اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان کرمانشاه موردبررسی قرار گرفت و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ تأیید شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بالاترین سطح سرمایه، سرمایه فیزیکی و مالی، اجتماعی و کمترین آن سرمایه انسانی است. «اجاره منزل، فروش صنایع دستی، فروش غذاهای محلی» عمده ترین مشاغل مرتبط با گردشگری بودند. نتایج بیانگر تأثیر مثبت و معنی داری گردشگری بر سرمایه های معیشتی خانوار روستایی بود. درنهایت راه اندازی دفتر گردشگری محلی، فراهم نمودن زیرساخت ها و تجهیزات روستایی برای گردشگران و توجه به ابتکارات مردم محلی پیشنهادات کلی مطالعه حاضر است.
بررسی عوامل آسیب رسان اجتماعی در بافت های تاریخی (نمونه موردی: محله قلعه محمود شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : بافت محلات تاریخی در میانه ساختار شهرهای امروزی، نمادی از کلیت شهر و هویت آن می باشند. حفاظت از این نواحی می تواند در ارتقای تنوع فرهنگی و مبارزه با فقر موثر باشد و هویت فرهنگی و کیفیت زندگی را برای ساکنان شهر به ارمغان بیاورد. حفاظت از ساختمان های قدیمی را نمی توان از جمعیت محلی که به آن مناطق تاریخی معنا می بخشد جدا کرد. ساکنان بافت های تاریخی باید از کیفیت شرایط زندگی خود آگاه شوند و آنها را برای انتقال هویت ارزشمند خود به نسل های آینده تشویق کرد. کارکردهای جدید شهرها و شهرهای معاصر باید با کارکردهای قدیمی سازگار باشد. لذا این عدم هماهنگی میان کالبد بافت محلات قدیمی و نوع ساختار اجتماعی از مهمترین مسائل شهری در مواجهه با بافت های تاریخی می باشد. وجود معضلات اجتماعی که خاستگاه آنها نوع برخورد مدیران با بافت های تاریخی است؛ موضوع اصلی این پژوهش می باشد. هدف از این پژوهش، پرداختن به آسیب های اجتماعی این بخش از بافت تاریخیِ شهر کرمان با عنایت به پیوستگی آن به بافت زنده شهری معاصر است.
داده و روش : تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و به روش استنادی به اجرا درآمده است. با توجه به اطلاعات گردآوری شده میدانی در حوزه کالبدی و نظام اجتماعی به دسته بندی معضلات و تحلیل آن ها در بافت مجموعه بازارهای اطراف میدان ارگ کرمان به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی پرداخته شده است.
یافته ها : بافت محله قلعه محمود واقع در بخش جنوبی میدان ارگ دارای سکنه غیر بومی و مهاجر بوده که متاسفانه به دلیل غفلت مسئولین و البته عدم آگاهی کافی مردم متروکه شده و به یکی از مکان های تجمع معتادین و مهاجران افغان تبدیل گشته است. همچنین راسته بازاری که تقریبا غیرفعال می باشد و متأثر از این بافت اجتماعی است.
نتیجه گیری : در نهایت بیان گردید که معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برهم تاثیر داشته و جدای از هم نمی توان آن ها را دید. بخصوص در بافت این محله که بخشی از محله فقط در طول روز فعال بوده و این باعث عدم هماهنگی ساختار کالبد با نظام اجتماعی در این گردیده است.
نگرش سیستمی در برنامه ریزی فضایی توسعه روستایی با توجه به رویکرد ساختاری- کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
269 - 287
حوزه های تخصصی:
توسعه روستایی مفهومی همه جانبه و سسیستمی است که، علاوه بر عمران و بهسازی روستا، همه جنبه های حیات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی روستا را دربر می گیرد. یک برنامه ریزی آرمانی و هدفمند در مناطق روستایی نیازمند رویکردی جامع است که باید ناظر به این ویژگی ها و پوشش دهنده آن ها باشد. تفکر سیستمی فرایند شناخت مبتنی بر تحلیل (تجزیه) و ترکیب در جهت دست یابی به درک کامل و جامع یک موضوع در محیط پیرامون خویش است که ویژگی هایی همچون هدف، کلیت، روابط متقابل، و محیط بیرونی و درونی از اصول تشکیل دهنده آن است. بنابراین، برنامه ریزی روستایی نیازمند شناخت روستا با نگرش سیستمی با توجه به کنش متقابل و وابستگی اجزای تشکیل دهنده آن با یکدیگر و محیط پیرامون در سطوح ملی و منطقه ای است . شناخت سیستمی در دو سطح است: 1. روستا؛ توجه به کارکردها- ساختارها و پیوندهای درونی- بیرونی روستایی در عرصه برنامه ریزی و توسعه روستایی با زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، و کالبدی قابل بررسی و با عملکردهای خدماتی و توزیع خدمات رابطه دارد؛ 2. سرزمین؛ توجه به عوامل خلأ فضایی- عملکردی خدماتی روستایی با نتایج منطقه ای قابل بررسی و با وابستگی روستا به شهر، مهاجرت، و عدم انباشت سرمایه در روستا رابطه دارد. سامان دهی تنوعات موجود از لحاظ برخورداری منابع ناحیه ای، نیازها و توانمندی های منطقه ای، تقسیم کار بین بخش های شهری و روستایی با برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین قابل بررسی و از طریق ساختارهای نهادی و مدیریتی به طور نظام مند هدایت می شود. نگرش سیستمی در برنامه ریزی فضایی با رویکرد ساختاری- کارکردی با شناخت جامع سازمان فضایی زمینه توسعه نهادی محلی، ملی، و منطقه ای را فراهم می آورد.
بررسی تأثیر نقش کنشگران تولید مکان در شکلگیری مفهوم حس دلبستگی مکانی (مورد پژوهی: اسلام شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
148 - 163
حوزه های تخصصی:
سیاست های متفاوت توسعه شهری منجر به نقش کنشگران مختلف در شکل دهی به مکان می شود و این امر نتایج متفاوتی در تولید مکان در پی خواهد داشت. درک این تفاوت و تاثیر آن بر محصول نهایی (شکل گیری مکان و از آن رهگذر حس دلبستگی مکانی میان ساکنین) هدف این پژوهش است. بر این اساس در این مقاله با بهره گیری از روش ترکیبی کیفی- کمی به بررسی میزان حس دلبستگی مکان (به عنوان شاخص اصلی در شکل گیری مکان) در محلات شهر اسلامشهر با خاستگاه های مختلف شکلگیری حاصل از نقش متفاوت کنشگران، پرداخته شده است. روش گردآوری داده ها در بخش بررسی میزان دلبستگی مکانی، پیمایش با استفاده از پرسشنامه و در بخش بررسی میزان نقش کنشگران، تحلیل اسناد و مصاحبه عمیق با مطلعین بوده است (رویکرد کیفی پژوهش). روش تحلیل داده ها بر مبنای بررسی معناداری اختلاف میانگین شاخص حس دلبستگی مکانی بین محلات دسته بندی شده در سه گونه مشارکت کنشگران است (رویکرد کمی پژوهش). این سه دسته عبارتند از: "ساخت به وسیله کنشگران با خاستگاه غیررسمی (مردم)"، "ساخت به وسیله کنشگران با خاستگاه رسمی (دولت)" و "ساخت به وسیله کنشگران با خاستگاه ترکیبی از کنشگران". نتایج نشان می دهد در محیط های شکل گرفته تحت تأثیر ترکیبی از کنشگران، حس دلبستگی مکانی بالاتر از محیط های شکل گرفته تحت تأثیر تنها کنشگران رسمی (دولت) یا غیررسمی (جامعه محلی) است. به عبارت دیگر می توان چنین نتیجه گرفت، کنش متقابل میان کنشگران و تأمین شدن منافع کلیه گروه های ذی مدخل می تواند منجر به تبدیل فضا به مکانی دارای معنا برای ساکنین و از این رهگذر ارتقای حس دلبستگی مکانی آنان شود.
بررسی شکل معماری خانه های مسکونی مناطق گرم و خشک ایران با توجه به شرایط محیط جغرافیایی منطقه با تاکید بر حوضخانه (مطالعه موردی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانه های مسکونی مناطق جغرافیایی اقلیم گرم و خشک ایران، از جمله بناهای ارزشمند این سرزمین محسوب می شود. شناخت ویژگی های شکلی و ساختارکالبدی خانه های مناطق جغرافیایی اقلیم گرم و خشک ایران نه تنها سبب نگهداری و مرمت این دستاورد گرانبها در دوره های تاریخی گذشته این مرز و بوم خواهد بود، بلکه در شناسایی ویژگی ها و پتانسیل های نهفته موجود در این بناها نیز نقش مهم و مفیدی ایفاء خواهدکرد. پژوهش حاضر بر آن است تا به شناخت ویژگی های ساختاری حوضخانه در ارتباط با سایر فضاهای بناهای مسکونی پرداخته، به بررسی و تحلیل نحوه و میزان تأثیرگذاری حوضخانه در شکل گیری ساختار خانه های مسکونی اقلیم گرم و خشک ایران بپردازد. در همین راستا پژوهشگر ابتدا از بین شش نمونه خانه های مسکونی واجد حوضخانه که به صورت تصادفی از بین نمونه های جامعه آماری موجود انتخاب شده است به استخراج ویژگی های شکلی پرتکرار در فضای حوضخانه و تأثیر آن در پیدایش پلان خانه های مسکونی می پردازد. در این پژوهش روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی می باشد و روش تحلیل داده ها به صورت مقایسه-ای انجام گرفته است. ابزارهای به کارگرفته شده دراین تحقیق شامل گردآوری یافته های تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه با اهل فن و استادکاران است. نتایج به دست آمده نشان می دهد هرچند مطابق الگوی اقلیمی، ساختارکالبدی اکثر ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و خشک ایران دارای محور غالب شمالی- جنوبی هستند اما همواره موقعیت استقرار فضای حوضخانه در امتداد محور غالب خانه قرار دارد؛ حتی در مواردی که امتداد اصلی و محور غالب خانه در این اقلیم به صورت شرقی- غربی تعریف شده باشد.
پایش چرخه عمر کسب وکار نوغانداری در مناطق روستایی شهرستان رامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه داربودن فعالیت نوغانداری در فرهنگ و تمدن ایرانی، لزوم حفظ و تداوم آن با تکیه بر استفاده از استراتژی های مختلف مرتبط با تغییرات سیستماتیک بازار مانند چرخه حیات، راهی برای فعال کردن، افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی قلمداد می شود. این پژوهش با هدف پایش فعالیت نوغانداری در نواحی روستایی شهرستان رامیان انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری پژوهش را 65 نفر از فعالان صنعت نوغانداری در سطح شهرستان تشکیل می دهند. انتخاب نمونه ها برای کارشناسان و خبرگان به صورت هدفمند و برای جامعه محلی به صورت تصادفی بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مجموع نمرات میانگین، آزمون فریدمن، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون T در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی چرخه حیات کسب وکار نوغانداری بر مبنای مقایسه میانگین وضع موجود و میانگین پیش بینی شده درجهت رشد و توسعه کسب وکار (T-value=3) نشان می دهد که کسب وکار نوغانداری با میانگین عددی 11/2 در مرحله ای پایین تر از رشد و توسعه خود یعنی در مرحله درگیری قرار دارد. براین اساس حضور در بازارهای منطقه ای، تولید به سبک سنتی، برنامه ریزی نامنظم، تلاش درجهت احیای نوغانداری و نقش پررنگ خانوارها در بازاریابی و تهیه مواد اولیه از مهم ترین ویژگی های آن به شمار می رود. همچنین بررسی مناسبات بین مؤلفه های چرخه عمر این کسب وکار مبیّن فراهم بودن سرمایه های محیطی و برخورداری از مزایای رقابتی این کسب وکار است.