فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۹٬۳۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
Purpose- Ecotourism is a foundation of sustainable development of societies and a way for conserving natural landscapes and reservoirs. In this regard, rural tourism, especially rural ecotourism, is a sort of tourism that can be highly effective in the revival of villages considering the natural and cultural capacities of these areas. So, this research analyzes the infrastructure for the development of rural ecotourism in Ardabil province, Iran. Design/methodology/approach - The research is an applied study in goal and an analytical study in nature. The research realm includes 311 villages with a population of over 500 people in Ardabil province. The research adopted the TOPSIS model. The criteria used to measure the ecotourism potential included healthcare, transportation infrastructure, business and services, information technology, energy, and cultural, sports, and religious infrastructure. Weights were assigned by experts to the criteria based on their importance. Finding- The results showed that the villages with the highest potential for the development of rural ecotourism in the counties of Ardabil, Bileh Savar, Parsabad, Khalkhal, Sareyn, Kowsar, Germi, Meshgin Shahr, Nir, and Namin included Somarin, Gug Tappeh, Shahrak-e Gharbi, Shal, Ardi Musa, Zarjabad, Qarah Aghaj-e Pain, Alni, Virseq, and Anbaran-e Olya. In this regard, the village of Anbaran-e Olya in Namin exhibits the best performance across the province with a CL score of 1. Out of all studied villages, 86 percent were placed in the moderate and low category, 2 percent in the very high category, 8 percent in the high category, and 4 percent in the very low category. Research limitations/implications - The main limitation of the research is the lack of access to up-to-date information. Practical implications - Given the results, it is recommended to invest in villages that have the potential for ecotourism, thereby contributing to attracting tourists and converting them into rural tourism hubs. Originality/value - The analysis of the potential of Ardabil province, which is a tourist destination, for the development of rural ecotourism can help identify touristy villages to focus on their prosperity.
بررسی مؤلفه های شهروند محیط زیستی و ارتباط آن با رفتار زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
270 - 285
حوزه های تخصصی:
مقوله محیط زیست و حفاظت از آن مهم ترین دغدغه انسان معاصر است. محیط زیست به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته بوده و فرآیندی است که از زیستن حمایت می کند. از زمانی که بشر پا بر روی کره خاکی گذاشته، تعامل مداوم و پایداری بین او و جهان طبیعی برقرار بوده است. اما با رشد جمعیت و صنعتی شدن جوامع، تقاضای فزاینده ای را به طبیعت تحمیل و باعث تخریب منابع آن گردید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های انسانی با محیط زیست طبیعی و میزان آگاهی شهروندان از این مقوله است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر مراغه است که نمونه ای شامل 348 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از سنخ تحقیقات توصیفی-تحلیلی است، که از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. انتخاب اعضای نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای-تصادفی انجام گرفته است. جهت تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، شهروندان با میانگین 4/3 درصد، نسبت به مسائل زیست محیطی شهر خود حساسیت و آگاهی لازم را دارند، اما به دلیل عمق مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها، مسائل محیط زیستی با 8/6 درصد جزء دغدغه اصلی مردم نبوده است. رفتار، نگرش و دانش زیست-محیطی شهروندان در وضعیت مطلوب قرار دارد. اما مؤلفه های قانونی-نهادی که به عنوان بسترساز فکر و عمل صحیح مردم، مدیران و مسئولین محسوب می شود؛ با میانگین 2/5 وضعیت چندان مطلوبی ندارند. همچنین بین مؤلفه های شهروند زیست-محیطی با رفتار زیست محیطی شهروندان رابطه وجود دارد. بنابراین با آموزش و برگزاری دوره های الگوی مصرف صحیح و بسترسازی های قانونی-نهادی می توان الگوهای مصرف و عمل منطبق با ارزش های زیست محیطی را ترویج داد.
ارائه مدل تعیین کننده های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری حاشیه خلیج فارس (مورد: بندر لنگه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
302 - 319
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان از ارکان اصلی پایداری بافت های تاریخی طی دوره های گذشته تاکنون بوده است. ضعف و یا کاهش حس تعلق به مکان به عنوان یک چالش ریشه ای و پنهان، علاوه بر آسیب های اجتماعی، روحی و جسمی، در بلند مدت موجب بی توجهی شهروندان به محیط شهر و حتی فضاها و مسائل کلان تر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی و ... می شود. از این رو شناسایی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در بافت های تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و علی و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفته است، شناسایی تعیین کننده های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندر لنگه است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی تشکیل می دهد که از میان آن ها 190 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد شده و به صورت کاملاً تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. ابزار اصلی پژوهش برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایندهای مربوطه، تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amos Graphic استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کلی حس تعلق به مکان با میانگین 022/4 بالاتر از حد متوسط است. نتایج مدل ساختاری تعیین کننده های حس تعلق به مکان نشان داد مدل ساختاری طراحی شده قابلیت برازش بالایی دارد و توانسته است 75 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید. در مدل ساختاری مذکور اثر کل چهار متغیر مدت اقامت، وضعیت درآمد، دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی تفریحی و سرمایه اجتماعی به ترتیب با مقادیر 402/0، 379/0-، 342/0 و 308/0، به لحاظ آماری معنی دار بوده است و متغیر امنیت با اثر کل 167/0، اثر آماری معناداری بر حس تعلق به مکان نداشته است.
مدل بازیابی گردشگری در دوران پساکرونا مبتنی بر تورهای مجازی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
41 - 54
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، صنعت گردشگری تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین صنایع در بخش اقتصاد کشورها شده است. با شیوع گسترده ویروس کرونا (کووید-19)، این صنعت به دلیل ماهیت خدماتی و ارتباط انسانی، بیش از سایر صنایع تحت تأثیر اثرات منفی قرار گرفت. به طوری که تا مدت ها تمامی فعالیت های گردشگری در سرتاسر جهان متوقف گردید. بنابراین، یکی از دغدغه های مدیران این بخش، بازیابی صنعت گردشگری است به گونه ای که بتواند مجدد جایگاه خود را پیداکرده و از بحران خارج شود. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اصلی موثر بر بازیابی گردشگری در دوران پسا کرونا مبتنی بر تورهای مجازی و درنهایت ارائه مدل برای کلان شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر، کاربردی و از حیطه محتوا و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه گردشگری و برنامه ریزی شهری بوده و حجم نمونه آماری موردنظر در این پژوهش، به دلیل بهره گیری از معادلات ساختاری، از طریق نرم افزار Sample power محاسبه و 148 نفر می باشند. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده گردید. درنهایت، یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که سیاست گذاری و نهادها با ضریب 884/0، زیرساخت و تجهیزات مجازی با ضریب 652/0، تبلیغات و اطلاع رسانی با ضریب 637/0، درک از تورهای مجازی با ضریب 445/0، تمایل به بازدید از مقصد با ضریب 364/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بازیابی گردشگری پساکرونا دارند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پژمردگی فضاهای شهری (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
157 - 182
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، فضاهای شهری به دلایل مختلفی همچون کاهش نرخ اقتصادی توسعه، تغییرات جمعیتی، تعدیل ساختار صنعتی و اُفت بازار املاک و مستغلات تحت فشار بوده اند و بحث زوال و پژمردگی شهری گسترش یافته و به یک پدیده جهانی تبدیل شده است؛ ازاین رو، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر گسترش پژمردگی شهری و برنامه ریزی استراتژیک به منظور مواجهه با گسترش این پدیده و تحقق توسعه پایدار ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پژمردگی فضاهای شهری در کلان شهر تبریز است. روش تحقیق ترکیبی از رویکردهای کمّی-کیفی و با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده و در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی Smart-pls استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کارشناسان، مدیران و مسئولان شهری و نخبگان دانشگاهی بوده (حدود 1400 نفر) و حجم نمونه با استفاده از قواعد خاص روش حداقل مربعات جزئی و مدل اصلاح شده کوکران 344 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری در راستای شکل گیری پژمردگی شهری در کلان شهر تبریز مربوط به متغیرهای نظام مدیریتی تکنوکرات گرا و سوق یافتن منابع و امکانات به سمت دهک های پردرآمد جامعه، عدم تفکیک مداخلات در انواع بافت های شهری (جدید، قدیمی، فرسوده و غیررسمی)، فرسودگی بافت و قدیمی بودن تجهیزات و تحول در مراکز اقتصادی به ترتیب با امتیاز 791/0، 744/0، 728/0 و 639/0 بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که تحولاتی همچون جابه جایی های جمعیتی و تغییر مراکز اقتصادی در دهه های اخیر موجب شکل گیری عدم تعادل های فضایی در ابعاد مختلف و پژمردگی برخی از فضاهای شهر شده است.
ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری (مطالعه موردی: بازارهای سنتی کرمان)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری در بازارهای سنتی کرمان پرداخته شد. این تحقیق از نظر هدف اکتشافی - توصیفی، از نظر نوع داده های مورد استفاده کیفی، از نظر محل اجرا میدانی، از نظر روش پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و همچنین گردشگران بناهای ارزشمند تاریخی شهر کرمان به ویژه بازارهای سنتی می باشد. در این تحقیق برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که تعداد 65 نمونه برای مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و تعداد 165 نمونه برای گردشگران بازارهای سنتی کرمان و در مجموع 230 نمونه به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد سیستم سازه و تأسیسات نوین، ایجاد شفافیت فضایی، ویژگی های اقلیمی و حفظ ارزش های منطقه اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان دارد؛ اما ترکیب فناوری های نو با فرم های بومی اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان ندارد. همچنین، اصول معماری منطبق و معماری هم جوار اثر معناداری بر هویت شهری دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد، که اگرچه استفاده از تکنولوژی و پیاده سازی کلیه معیارهای فنی و مهندسی و منطقی حاصل از دستاوردهای علوم تجربی در ساختمان سازی، به نحو مطلوبی در معماری هم جوار بناهای ارزشمند بازارهای سنتی کرمان انجام شده است، ولی استفاده از خلاقیت های معمارانه در انواع هندسه ها، احترام و احتیاط در نحوه برخورد با طبیعت، بهره وری کامل از شرایط متنوع اقلیمی , ارزش دادن به فرهنگ بومی به دست فراموشی سپرده شده است.
تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذاری مولفه های رقابت پذیری بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
212 - 227
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان کانون اصلی زیست بشر، در حال حاضر یکی از مهم ترین مقوله ها در حوزه برنامه ریزی به شمار می رود. شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر می باشند. باتوجه به کاربردی بودن پژوهش حاضر، هدف تبیین پیشران های تاثیرگذار بر ارتقا مولفه های رقابت پذیری در راستای اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشد که از منظر ماهیت انجام کار ترکیبی از توصیفی_تحلیلی و استفاده از روش های اقتصاد سنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین شاخص های 29 گانه، شفافیت و انسجام در سیاست ها، قوانین و مقررات اقتصادی حاکم، اشتغال زایی و ایجاد زمینه های جدید فعالیت برای نیروی کارآ و متخصص، آموزش منابع انسانی تامین سرمایه انسانی لازم برای اقتصاد دانش محور، شفاف سازی اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا در حوزه های پولی، تجاری، ارزی و...، افزایش استفاده مردم از کالاهای داخلی و ایجاد مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی، توانمندسازی نیروی کار و افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقا آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی با محوریت رشد بهره وری و رقابت پذیری در اقتصاد و توسعه و تقویت خلاقیت در جامعه (اتکای توسعه به خلاقیت در جامعه) موثرترین پیشرانها در شکل گیری و ارتقا اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشند.
آینده پژوهی رشد شهری کلانشهر تبریز با تاکید بر رویکرد شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانشهر تبریز دارای منابع و ظرفیت های فراوانی برای هوشمندشدن در ابعاد گوناگون با توجه به ظرفیت های درونی و بیرونی است و این امر امروزه به یکی از دغدغه های اصلی شهروندان و مسئولان این شهر تبدیل شده است. در این پژوهش به تیین آینده پژوهی تحولات رشد کلانشهر تبریز مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند پرداخته شده است.جهت تجزیه و تحلیل منابع پژوهش به شناسایی و تعیین سطح اهمیت شاخص های عملیاتی توسعه آتی کلانشهر تبریز و تعیین روابط تأثیر و تأثری بین مهم ترین شاخص های شناسایی شده مبتنی بر رویکرد مخبره محور پرداخته شده است. به این صورتکه ابتدا شاخص های عملیاتی پژوهش (شاخص های شش گانه شهر هوشمند) و گویه های پژوهش (شامل 25 مورد)، استخراج و در مرحله اول با استفاده از روش AHP در نرم افزار Expert Choice به ارزیابی و مقایسه زوجی معیارها مبتنی بر ارزیابی خبرگان پرداخته شد. در مرحله دوم مبتنی بر فرمول نویسی بهینه در محیط اکسل و شناسایی سطوح تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها، از روش دیمتل فازی بهره برده شده است. مطابق با تحلیل های کمی، از 10 گویه مرتبط با عوامل آینده شهر تبریز، به رتبه بندی سلسله مراتبی 25 گویه وزن دار شده پرداخته شد و در مجموع نمودار ماتریسی 10*10 ترسیم شد. براساس نتایج کیفی به دست آمده مشخص گردید که بارزترین ویژگی کلانشهر تبریز توجه به عرصه منابع طبیعی و محافظت از منابع زیست کره (آب، خاک و هوا) است. پس از این ابعاد، توجه به دولت الکترونیک، توسعه زیرساخت ITC، حمل و نقل هوشمند، منابع انسانی و توسعه اجتماعی به ترتیب دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. در زمینه بررسی مقادیر تاثیرگذاری و تاثیرپذیری (دیمتل) مشخص گردید که توسعه مبتنی بر دانش برنامه ریزی شهری، با تأسیس شرکت های دانش بنیان در این حوزه (و سایر حوزه های مرتبط با مدیریت شهری در عرصه فیزیکی و مجازی) مهم ترین عامل تاثیرگذار در تحقق شهر هوشمند آینده است.
تبیین عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث ها و نگرانی در مورد تغییرات محیطی و تغییرات کاربری زمین به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون تی و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد در بین عوامل اقتصادی کاهش درآمد بخش کشاورزی در روستاها، با نمره میانگین 93/4 بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی روستاها داشته است. عوامل کاهش سطح زیر کشت، نداشتن بودجه کافی برای خرید ماشین آلات کشاورزی، نبود حمایت مالی در مراحل تولید و نداشتن بودجه کافی برای خرید بذر ، کود و سم نیز در رتبه های بعدی قرار داشتند. در بین عوامل اجتماعی عامل بیکاری با نمره میانگین 98/3 در رتبه اول و بیشترین تأثیرگذاری را داشته است. همچنین عوامل تمایل نداشتن نسل جدید به فعالیت کشاورزی، نگرش کشاورز به لزوم رفاه در زندگی و افزایش جمعیت گردشگران در رتبه های بعدی قرار داشتند. نتایج روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل اقتصادی در مقایسه با عوامل اجتماعی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری بر مسئله پژوهش دارند. در بین عوامل اقتصادی خشکسالی و کمبود آب کشاورزی مسائل زیادی را برای کشاورزان دامن زده و مانع انجام فعالیت های کشاورزی شده است.
تحلیل اثرات اجتماعی و اقتصادی یکپارچه سازی اراضی در شهرستان تربت جام مورد: شرکت سهامی زراعی نیل آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ ویﮋگی های بخش کشاورزی در ﻣﻨ ﺎﻃﻖ روﺳ ﺘﺎیی ای ﺮان، ﭘﺎییﻦ ﺑﻮدن ﺑﻬﺮه وری ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻮﻟیﺪ اﺳﺖ. قطعهﻗﻄﻌﻪ ﺑﻮدن اراﺿی زراﻋی از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ایﻦ اﻣﺮ می باشد و مناسب ترین راﻫکﺎر، اﺟﺮای ﻃﺮح های یکﭙﺎرﭼﻪ ﺳﺎزی اراﺿی اﺳت. از مهم ترین آثار اجرای طرح های یکپارچه سازی اراضی کشاورزی، آثار اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است که به منظور گرد آوری اطلاعات، برحسب مقتضیات پژوهش از مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل 1448 خانوار سهام دار شرکت سهامی زراعی نیل آباد تربت جام است که با استفاده از فرمول کوکران 174 سهام دار به عنوان نمونه انتخاب و مورد پرسش گری واقع شدند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار استنباطی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، در بُعد اجتماعی- فرهنگی، شاخص افزایش دانش کشاورزان با میانگین 93/3 و در بعد اقتصادی- معیشتی، شاخص هزینه مصرف آب، با میانگین 82/3 نسبت به سایر شاخص ها افزایش معناداری را نشان می دهد. به طور کلی میانگین اثرات یکپارچه سازی اراضی در قالب شرکت سهامی 47/3 است که بالاتر از میانگین عددی 3 و در حد متوسط تا مطلوب ارزیابی گردیده است. بنابراین شرکت سهامی زراعی نیل آباد در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی سهام داران تاثیر نسبتاً مثبتی داشته است. با اینحال، با گذشت ۵۰ سال از فعالیت شرکت، اکنون پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی، عدم وجود صنایع مکمل در زنجیره تولیدی، افزایش اعضای اولیه از ۲۷۶ نفر به حدود ۲۰۰۰ نفر به عنوان عواید بگیر، عدم رضایت سهام داران از هیات مدیره شرکت سهامی زراعی، مهم ترین مسائل شرکت از دیدگاه مدیران و سهام داران است.
بررسی تأثیرات فرهنگ بر تغییرات الگوی خانه های بومی در روستای طولارود بالای شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
348 - 361
حوزه های تخصصی:
به زودی شاهد از بین رفتن الگوهای خانه های بومی به واسطه قوانین و روش های ساخت جدید خواهیم بود. این مهم بر اهمیت مطالعه و مستندسازی خانه های بومی تأکید می کند. در این راستا پنج خانه با ویژگی های بومی با الگوی یکسان، به صورت هدفمند به عنوان نمونه موردی برای این پژوهش انتخاب شدند که در پای کوه روستای طولارود بالای شهر تالش قرار دارند. ترکیبی از روش های کمی و کیفی در این مقاله استفاده شده است. شرایط موجود خانه های تغییریافته برداشت و ترسیم شد. از آنجا که تغییرات در مراحل مختلفی بوده، اطلاعات دقیق آن توسط مصاحبه از ساکنین به دست آمد. پس از ترسیم، پلان ها وارد نرم افزار ای گراف شدند که بواسطه تحلیل های کمی آن، لیست های عددی مستخرج گردید. این اطلاعات برای تحلیل های قیاسی در بخش نتایج و همراه با استدلال استنباطی و منطقی اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ساکنان قابل استفاده است. با مقایسه اطلاعات آشکار گردید که ایوان در این خانه ها با عمق کم در پیکره بندی فضایی همراه با ارزش های بالای ارتباط، کنترل و هم پیوندی، اولین و محتمل ترین فضا برای پذیرش تغییرات است. یکی از آثاری که برای روستاهای نزدیک شهر می توان قائل شد، احتمال تأمین زیرساخت هایی همچون برق، لوله کشی گاز و آب است که ایده جاگذاری فضاهایی همچون آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی را برای استفاده از آن ها ترغیب می نماید. استفاده از تسهیلات مدرن زندگی از طریق تغییر دادن شکل خانه های اولیه بومی بواسطه تغییر فرهنگ ساکنین قابل پیش بینی است.
سنجش کمی اثرات مثبت همه گیری کووید-19 در تغییر کیفیت زندگی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به مثابه سیستمی زنده و ساختاری پویا در تمامی طول تاریخ از بدو تولد تا به امروز رفتاری منعطف در برابر چالش های پیش روی خویش نشان داده است و پیوسته بر آن بوده تا با گذر از مشکلات و بازتولید ارکان خود بتواند چالش ها را به فرصت هایی کارآمد و قابل استفاده در آینده تبدیل کند، در مواجهه با چالش پاندمی کرونا نیز شهر به همین شیوه عمل کرده و رفتار متقابلی را از خود نشان داده است و سعی داشته تا این بحران را نیز به شکل کارآمدی از پیش رو بردارد. از همین رو نیاز است تا برنامه ریزان و مدیران شهری نیز با رویکرد و دیدگاه متفاوتی به شهر و عناصر آن بپردازند. پاندمی کرونا فارغ از اثرات مخربی که بر جسم و روح انسان ها گذاشته، کیفیت زندگی در شهرها و محیط آن ها را نیز مورد تغییر و تحول زیادی قرار داده است به طوری که الگو های زیست جدیدی تشکیل و برخی از ساختار های گذشته کنار گذاشته شده اند . هدف از این پژوهش، شناسایی و سنجش جنبه های مثبت پاندمی کرونا ویروس در زندگی شهروندان و محیط پیرامون آن ها است. برای این منظور پس از مطالعه ادبیات نظری و بررسی اقدامات صورت گرفته در تجارب جهانی ابعاد، عوامل و شاخص های اثرپذیر از پاندمی کرونا شناسایی شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از طریق پرسش نامه و با استفاده از روش های کمی و کیفی و ابزار تحلیل عاملی تأییدی، به تبیین یافته های مورد نظر پرداخته شده است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که 14 شاخص، تغییر سبک زندگی و رعایت پروتکل های بهداشتی، افزایش معاشرت های مجازی، کاهش نابرابری بین گروه های دارای دسترسی به کامپیوتر های هوشمند و اینترنت در مقایسه با افراد محروم تر، ترویج و گسترش گردشگری دیجیتال (سفر های مجازی)، توسعه استارت آپ ها و کسب و کار نو پا، افزایش بازارهای تجاری خرد مقیاس، ارتقا تجهیزات پزشکی، افزایش تعامل کشور ها در حوزه سلامت و بهداشت، اهمیت کاشت درختان، استفاده از حمل و نقل عمومی، افزایش ظرفیت حمل و نقل عمومی، تعبیه بیشتر فضاهای باز و سبز در سطح شهر، توجه بیشتر به مناطق محروم و زاغه ها و طراحی مجدد فضاهای عمومی بر اساس شرایط حاکم شهر تهران موجب فراهم سازی اثرات مثبت در دوران پاندمی شهر تهران می باشند. همچنین از دیگر نتایج پژوهش آن که کلانشهر تهران در بعد کالبدی- فضایی (59/4) بیشترین و در بعد اجتماعی (03/3) کمترین میزان اثرپذیری مثبت را در پاندمی کووید را داشته است. از همین رو به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی در محیط های کلانشهری بویژه در دوران پاندمی ها پیشنهادهایی ارائه گردیده شده است.
تحلیل دلایل اجتماعی تخریب منابع آب روستایی (مورد مطالعه: مناطق روستایی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
219 - 234
حوزه های تخصصی:
بیان مس ئ له و اهمیت موضوع: فعالیت های اقتصادی در مازندران همواره بر تولیدات کشاورزی متمرکز بوده است. کشاورزان از منابع آبی برای فعالیت های خود به ره برداری می کردند، اما نوع جدیدی از تولید در کنار این روش سنتی شکل گرفته است که مبتنی بر تولید برای کسب سود است. این نوع تولید و رقابت برای کسب سود بیشتر موجب تخلیه منابع آبی استان شده است. با توجه به اهمیت منابع آب در حیات جوامع و نیز اهمیت رشد کشاورزی در فرایند توسعه جوامع، در این تحقیق، با استفاده از نظریه چرخه تولید اشنایبرگ به بررسی س ؤ الات زیر پردا خته شده است : 1 . رشد تولیدات کشاورزی چه ت أ ثیری در منابع آبی گذاشته است؟ 2 . کارگران استان مازندران چه ت أ ثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ 3 . دولت و نهادهای دولتی چه تأثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ روش تحقیق: در این تحقیق از روش اسنادی برای بررسی نقش هریک از عوامل تولید در تخریب منابع آبی استان مازندران استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان دهنده رشد سرمایه گذاری در زمینه های به کارگیری ماشین آلات کشاورزی، کود، سموم ، و سطوح زیر کشت محصولات آبی بوده است که باعث افزایش تولیدات زراعی آب بر از 1374501 تن به 2019620 تن شده است. هم زمان، میزان مصرف آبخوان های استان از 791 میلیون متر مکعب به 1397 میلیون متر مکعب طی سال های 1389 تا 1398 رسیده است. نتایج : نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن است که نظریه چرخه تولید تببین جامعه شناختی مناسبی برای علل تخریب منابع آبی استان مازندران ارا ئ ه می دهد.
نقش سرمایه فرهنگی در احساس امنیت حاشیه نشینان ( مورد مطالعه :فضاهای معماری شهر کرمان )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت در بین ساکنان حاشیه نشین شهرهای کرمان است. روش انجام پژوهش حاضر پیمایشی از نوع مقطعی بوده است که برای نیل به اهداف پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران312 نفر از ساکنان حاشیه نشین شهر کرمان به روش خوشه ای و تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سرمایه فرهنگی بوردیو و پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت فضاهای معماری بود. روایی آن از طریق اعتبار محتوایی و صوری؛ و پایایی آن نیز ازطریق محاسبه آلفای کرونباخ76/0 تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احساس امنیت رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون حاکی از وجود رابطه معنادار بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته با امنیت جانی، مالی و شغلی بود، همچنین آمارهای استنباطی مبین رابطه معنادار بین متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته و بعدامنیت مالی و شغلی نیز بود. اما براساس یافته های پژوهش رابطه ای بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته با امنیت جانی و عاطفی وجود ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دادکه سرمایه فرهنگی نهادینه شده اثری بر میزان احساس امنیت شهروندان ندارد.
ارزیابی بازنمایی فضاهای شهری در آثار منتخب سینمای ایران با تمرکز بر فضاهای عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
17 - 30
حوزه های تخصصی:
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.
تأثیر اعتبارات خُرد بر توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در جوامع محلی (نمونه موردی: بخش احمدی، شهرستان حاجی آباد هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
201 - 226
حوزه های تخصصی:
اعتبارات خُرد، به عنوان یکی از راهکارهای توانمندسازی، اشتغال زایی و کاهش فقر در کشورهای درحال توسعه معرفی شده است. در ایران تأمین مالی خُرد یا ایجاد صندوق های توان افزایی به روش های گوناگون و از سوی نهادها و سازمان های مختلف در مناطق روستایی و محروم پیگیری و اجرا شده است. این مقاله به بررسی تأثیر اعتبارات خُرد بر توانمندسازی، اشتغال و کاهش فقر در جامعه محلی بخش احمدی پرداخته است. در این پژوهش از پارادایم اثبات گرایی بهره برده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی توسط پرسشنامه و روش تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون T تک نمونه ای و ماتریس همبستگی آمار استنباطی است. جامعه هدف 2579 نفر از اعضای صندوق توان افزایی وابسته به بنیاد علوی در 30 روستای بخش احمدی شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان بوده است. نتایج بیانگر آن است که صندوق های اعتباری خُرد در فقرزدایی با میانگین 62/3، در توانمندسازی و اشتغال زایی با میانگین 52/3 و 44/3 بالاتر از حد نظری میانگین مؤثر واقع شده است. ضریب همبستگی 462/0 بین توانمندسازی با توسعه جامعه محلی وجود دارد و بین مؤلفه فقرزدایی با توسعه ضریب همبستگی 451/0 برقرار است. همچنین ضریب همبستگی بین مؤلفه اشتغالزایی و توسعه 474/0 است. درنهایت نتایج این مطالعه نشان می دهد که رابطه معنی داری بین مؤلفه های مورد بررسی و توسعه جامعه محلی وجود دارد و صندوق های اعتباری نقش مؤثری در توسعه روستاهای مورد بررسی داشته اند.
ارتباط شاخص های توسعه مالی و گازهای گلخانه ای (با تأکید بر نرخ شهر نشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
86 - 99
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های توسعه مالی بر گازهای گلخانه ای در 20 کشور منا در بازه زمانی 2000-2020 می-پردازد. شاخص توسعه مالی با سه متغیر پول گسترده، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری (بازار سرمایه) سنجیده شده است. از برآوردگرهای حداقل مربعات کاملا اصلاح شده(FMOLS)، حداقل مربعات پویا(DOLS)، میانگین گروهی تلفیقی(PMG) جهت برآورد ضرایب بلند مدت استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معناداری شاخص های توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در تمامی مدل های برآوردی دارد در حالی که متغیرهای نرخ شهرنشینی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. در روش PMG اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری به ترتیب موجب کاهش 150/0، 147/0، 123/0 درصدی انتشار دی اکسید کربن شده، در حالی که نرخ شهرنشینی موجب افزایش 366/0 درصدی آن شده است. بیشترین ضریب تأثیرگذاری متغیرهای شاخص توسعه مالی و نرخ شهرنشینی بر انتشار co_2 در بین سه روش به کار رفته، مربوط به اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی(797/0) و روش DOLS است. نتایج هر سه روش با هم سازگار می باشند، بدین ترتیب که اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری در هر سه روش تحقیق موجب کاهش و نرخ شهرنشینی نیز موجب افزایش انتشار دی اکسید کربن شده است و فقط در اندازه تأثیرگذاری ضرایب متفاوت است، در نتیجه می توان استدلال کرد که نتایج تحقیق از استحکام کافی برخودار بوده و فرضیات مطالعه حاضر را تأیید می کنند.
تحلیل فضایی- کالبدی شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه (23 محله) یاسوج براساس مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت شهری و مهاجرت به آن باعث تغییرات بالایی در ساختارهای فضایی شهرها شده، جهت کنترل و بهبود این وضعیت، الگوهایی از جمله رشد هوشمند ارائه شده است. این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از 63 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به بررسی وضعیت نواحی چهارگانه شهری یاسوج به لحاظ شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته است. در این راستا از مدل تاپسیس جهت رتبه بندی و از مدل تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی محلات استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر این بود؛ تنها ناحیه یک در شهر یاسوج از شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار بوده و سایر نواحی واقع در شهر یاسوج (نواحی 2 تا 4) ازاین شاخص ها بی بهره هستند. به طوری که بر اساس مدل تاپسیس نواحی 3 و 4 نیمه برخ وردار و ناحیه 2 محروم می باشند. همچنین، نتایج حاصله در بررسی محلات 23گانه شهر یاسوج براساس شاخص های تلفیقی رشد هوشمند حاکی از آن است که محله 17 کاملاً برخوردار، محله 3 برخوردار، محله 22 نیمه برخوردار و سایر محلات محروم می باشند. نتایج نهایی تحلیل رگرسیونی نشان داد، شاخص های زیست محیطی و کالبدی (کاربری اراضی) در سطح 95 درصد اطمینان با متغیر وابسته (شاخص های تلفیق رشد هوشمند شهری محلات شهر یاسوج) دارای ارتباط معنی داری هستند. براساس نتایج بدست آمده درزمینه محلات با استفاده از شاخص تلفیق، توجه به الگوی رشد هوشمند شهری ضروری می باشد.
اولویت سنجی مکانی توسعه ی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی با استفاده از روش AHP ،مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
953 - 967
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با رویکرد «قیاسی، توصیفی- تحلیلی» تلاش شده است تا ضمن ارزیابی وضعیت موجود، بررسی توزیع و پراکندگی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی میاندوآب، نواحی محروم از این خدمات در سطح شهر با توجه به ضوابط و استانداردهای مکان یابی و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت های مکانی توسعه این نوع فضاها در سطح نواحی پنج گانه شهر میاندوآب تعیین گردد. معیارهای مکان یابی مراکز بهداشتی- درمانی در این پژوهش سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، فاصله از مراکز و کارگاه های صنعتی، مجاورت با فضای سبز، شیب منطقه، تراکم جمعیت تعیین شدند. گزینه ها نیز نواحی پنج گانه شهر میاندوآب می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مکان فعلی اکثر مراکز بهداشتی- درمانی در شهر میاندوآب با معیارهای علمی و ضرورت های این نوع کاربری مطابقت ندارد. ضمن اینکه توزیع فضایی این مراکز به گونه ای است که قسمت های شمالی و جنوبی شهر خارج از محدوده خدمات رسانی این مراکز قرارگرفته اند. نتیجه مطالعه نشان داد که ناحیه یک شهر میاندوآب با امتیاز 385/0، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده و در اولویت اول توسعه مکانی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر قرار دارد. نواحی سه، دو و چهار به ترتیب با امتیازهای 278/0، 175/0 و 100/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. ناحیه پنج کمترین امتیاز (061/0) را به خود اختصاص داده و درنتیجه کمترین اولویت مکانی را جهت توسعه مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر دارا می باشد.
تحلیلی بر ساختار فضایی مناطق کلان شهری از منظر قابلیت های هم افزایی اقتصادی، مورد پژوهی: منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1059 - 1081
حوزه های تخصصی:
مناطق کلان شهری به دلیل وجود قابلیت های گوناگون از نظر اقتصادی همواره موردتوجه برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده اند. این مناطق در ادبیات جهانی به عنوان موتور توسعه کشورها شناخته می شود. ازاین رو، بررسی وضعیت ساختار فضایی نظام فعالیت مناطق کلان شهری که بازنمایی از اقتصاد این مناطق و بیانگر میزان توسعه یافتگی اقتصادی است، ضرورت دارد. نوع ساختار فضایی، بیانگر توسعه منطقه است که هر چه این ساختار فضایی به سمت روابط کارکردی و دوسویه پیش برود، بیانگر توازن منطقه ای و مکمل بودن و هم افزا بودن نظام فعالیتی در منطقه است. روش پژوهش در این تحقیق ترکیبی است. برای سنجش ساختار فضایی ابعاد مورفولوژیکی، کارکردی و جهت تحلیل نظام فعالیت اقتصادی از منظر تخصص گرایی از نظریه جغرافیای اقتصادی جدید بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار فضایی منطقه کلان شهری از بعد مورفولوژیکی تک مرکزی است که گرایش به سمت چند مرکزیت دارد و از بعد کارکردی به دلیل شکل گیری مراکز ضعیف کارکردی، گرایش بسیار ضعیف به سمت ساختار فضایی کارکردی دارد. بررسی شاخص های هم افزایی نشان می دهد که شاخص های تخصص گرایی، تنوع گرایی و تمرکزگرایی در تهران روند کاهشی دارد اما این موضوع در سایر شهرستان های منطقه کلان شهری شامل کرج، ساوجبلاغ، ری، پاکدشت، رباط کریم و شهریار تقویت شده است که بیانگر اهمیت اقتصادی این شهرستان ها برای ایفای نقش هم افزا است. اما ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران قابلیت های کمی جهت پشتیبانی از روابط هم افزا میان بازیگران منطقه کلان شهری دارد. در نهایت، فقدان یکپارچگی، انسجام کارکردی و توزیع نامتوازن فعالیت ها موجب ناکارآمدی ساختار فضایی منطقه کلان شهری جهت هم افزایی اقتصادی شده است.