فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدل های شبکه عصبی مصنوعی از مدل های اطلاعات محور به شمار می آیند. مدل تبدیل کاربری/ پوشش زمین، از مدل هایی است که شبکه عصبی مصنوعی را با سیستم اطلاعات جغرافیایی مرتبط می سازد و برای مدل سازی توسعه شهری در شهر گرگان در دوره زمانی سال های 2001-1987 از همین مدل استفاده شد. این مدل از 6 برنامه کاربردی که در برنامه MS-DOS اجرا می شود، تشکیل شده است. در این مطالعه، سه گروه از متغیرها شامل متغیرهای بیوفیزیکی، اقتصادی - اجتماعی و کاربری زمین به کار برده شد. ده متغیر موثر بر توسعه شهری از سه گروه مذکور به عنوان نود ورودی و متغیر وابسته تغییرات شهری به عنوان نود خروجی مورد استفاده قرار گرفتند. استفاده از نود مخفی، برای شناسایی ارتباطات غیرخطی در مدل بوده است. انجام مدل در چرخه 3000 دارای کمترین میزان خطای مجذور میانگین مربعات بود؛ لذا از این چرخه برای استخراج مناطق توسعه شهری آینده و حساسیت سنجی مدل استفاده گردید. برای تایید مدل از تصویر احتمال این چرخه استفاده شد که رویکرد آماریRelative Operating Characteristic (ROC) برای آن 0.75 برآورد گردید و باعث تایید مدل در شرایط پیش گفته شد. با استفاده از این تصویر، الگوی توزیع شهری برای سال های 2010، 2020، 2030 و 2040 استخراج گردید. اثر نسبی متغیرها با استفاده از ROC و با روش حذف یک متغیر، و اجرای مدل با متغیرهای باقی مانده و مقایسه با مدل کامل برآورد گردید. برای انجام این کار، 11 شبکه با داده های کامل و داده های بدون یک متغیر ایجاد شد و مراحل آموزش و آزمون برای همه آنها به اجرا درآمد. متغیرهای کاربری زمین های تحت کاشت، تعداد سلول های شهری و کاربری مرتعی دارای بیشترین اثر در دوره زمانی مورد مطالعه بودند؛ و متغیرهای فاصله تا مراکز آموزشی، کاربری جنگل و زمین های بایر کمترین اثر را بر رشد شهری گرگان داشتند؛ به عبارت دیگر، مشخص شد که نوع کاربری منطقه تاثیر زیادی بر توسعه شهری در گرگان دارد.
کاربرد تکنیک تاپسیس در تحلیل و اولویت بندی توسعه پایدار مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات توسعه و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ، ظهور مسایل گوناگون و پیچیده اجتماعی- اقتصادی در داخل شهرها و ورود شهرهای بزرگ جهان سوم به سیستم اقتصادی جهان، برنامه ریزی شهری به ابعاد تازه ای دست یافته و باعث تحلیل دقیق شرایط سیاسی و اجتماعی در قلمرو جغرافیای شهری شده است. برای شناخت توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی مناطق، به بررسی الگوی نابرابری های ناحیه ای، تفاوت های میان نواحی و بررسی میزان برتری یک مکان نسبت به ساختار مکان های مشابه در سطح شهر نیاز است . هدف از این مقاله، به کارگیری مکانیسم فرصت های برابر و دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در مناطق شهری اصفهان، از لحاظ شاخص های مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدل های کمی استفاده شده است. برابر تحلیل صورت گرفته، مناطق سیزده گانه شهرداری اصفهان در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار(متوسط) و(محروم)یا فروبرخوردار جای گرفته اند. برای شناخت سطوح برخورداری مناطق شهر اصفهان، 21 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده است و در نهایت، با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS ، نقشه سطوح برخورداری مناطق شهر ترسیم گردیده است. نتیجه حاصل از بررسی انجام شده ، نشان می دهد که در میان مناطق شهری اصفهان ، شش منطقه محروم با ضریب اولویت 22/0 تا 34/0 در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند و اولین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده اند. دومین سطح ، شامل: چهار منطقه شهر است که دارای ضریب اولویت 42/0 تا47/0 است و سطح دوم اولویت توسعه مناطق را در بر می گیرد. سطح یک، سه منطقه برخوردار از لحاظ 21 شاخص مورد بررسی را شامل می شود، با ضریب اولویت 53/0 تا 64/0و آخرین اولویت توسعه را در بر دارد.
بررسی شاخص های کمی و کیفی مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری (مطالعه موردی: شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و در نتیجه رشد و گسترش ابعاد فیزیکی و اجتماعی شهرها، تأثیرات قابل توجهی بر زندگی شهری دارد؛ به طوری که امروزه مفهوم شهرها بدون در نظر گرفتن فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیرقابل تصور است. از این رو هدف اصلی این پژوهش، کمک به ارتقا و بهبود کیفیت فضای سبز در شهر میانه است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. پس از شناخت مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری، به بررسی آن در حوزه های چهارگانه شهر میانه پرداخته شد. در نهایت، برای تعیین تعداد اعضای نمونه آماری، از فرمول کوکران استفاده شد. جامعه آماری، تمامی استفاده کنندگان از پارک ها و فضای سبز شهر میانه؛ در ماه های مرداد، شهریور و مهرسال 1391 بود که با فرض سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 383 نفر برآورد شد. 383 پرسشنامه با در نظر گرفتن مقیاس و شعاع دسترسی هر پارک، به روش نمونه گیری تصادفی، توزیع شد. روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه با 10 کارشناس مرتبط با فضای سبز شهری به ارائه راهکارهایی در راستای برنامه ریزی مطلوب فضای سبز شهر میانه، پرداخته شد. براساس نتایج تحقیق، مؤلفه کالبدی، بیشترین اهمیت نسبی را در میان سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده و مؤلفه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، در درجه های بعدی اهمیت قرار گرفته اند. همچنین وضعیت فضای سبز حوزه 3 شهر میانه، نسبت به سایر حوزه های این شهر در سطح پایین تری می باشد؛ بنابراین باید در اولویت برنامه ریزی و احداث فضای سبز شهری قرار گیرد.
باب کتاب کرمانشاهان - کردستان (مسعود گلزاری)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و شورای شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و شورای شهر در مدیریت شهری و بر اساس یافته های حاصل از یک بررسی میدانی در شهر کاشان تهیه شده است که میزان رضایت شهروندان از این سازمانها را در سه بعد مدیریت شهری، یعنی بعد اقتصادی، کالبدی – زیست محیطی و فرهنگی – اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. روش تحقیق و متدولوزی به کار رفته در این تحقیق پیمایشی بوده و مطالعه میدانی آن با استفاده از ابزارهای تحقیق ( مصاحبه و پرسشنامه ) صورت گرفته است. همچنین، جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق ساکنان شهر کاشان می باشند که به طور تصادفی تعداد 260 نمونه انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بین آنها توضیع شده است. داده های گردآوری شده، از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و شورای شهر در سطح متوسط به بالا قرار دارد. نتایج به دست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان دهنده رضایتمندی بالای شهروندان از عملکرد شهرداری در ابعاد فرهنگی و کالبدی و همچنین رضایتمندی متوسط در بعد اقتصادی می باشد. همچنین برای بررسی تفاوت در میزان رضایتمندی شهروندان منطقه یک و دو از عملکرد سازمانهای مزبور از آزمون یومان ویتنی استفاده شده است که بجز در چند مورد تفاوت معناداری بین رضایتمندی این دو منطقه وجود ندارد. از آزمون رگرسیون نیز جهت بررسی رابطه بین وضعیت اجتماعی – اقتصادی شهروندان (متغییر مستقل) و میزان رضایتمندی از عملکرد شهرداری و شورای شهر (متغییر وابسته) استفاده شده است که نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین میزان تحصیلات و سطح رضایتمندی و همچنین وجود رابطه بین سن و درآمد و رضایتمندی از عملکرد سازمانهای مزبور می باشد.
بررسی نقش طرح های اسکان در توسعه اقتصادی و اجتماعی عشایر، مطالعه موردی: کانون های اسکان استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان عشایر، یکجانشین شدن عشایری است که درحال کوچ فصلی، از محلی به محل دیگر برای امرار معاش، در تکاپو هستند. میتوان گفت که اسکان گروههای عشایری راهبرد پذیرفته شده جهانی برای حل مشکلات عشایر است. طرح اسکان عشایر از جمله طرح هایی است که قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران به اجرا درآمده و در هر دوره حساسیت های زیادی به همراه داشته است. لذا بررسی تاثیر اسکان عشایر بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و معیشت عشایر از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر به تغییرات اقتصادی و اجتماعی عشایر قبل و بعد از اسکان در شهرکهای عشایری پاکوه، کلاغ نشین و منصور آباد در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش اجرای طرحهای اسکان عشایر پس از اسکان است. روش شناسی تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و روش تحقیق کمی بوده که از ابزار پرسشنامه جهت تحلیل و پردازش داده ها استفاده شد. جامعه نمونه این پژوهش مشتمل بر 80 خانوار بوده که با روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت اسکان عشایر بر وضعیت اجتماعی آنان است. با این همه تاثیر اقتصادی اسکان عشایر اندک بوده و در عین حال دارایی های عشایر تغییر چندانی نیافته است. همچنین نگرش عشایر نسبت به طرح اسکان مثبت ارزیابی می شود. بعلاوه سطح تولید محصولات کشاورزی و دامی عشایر کاهش یافته و از تعداد دام عشایر پس از اسکان کاسته شده است.
سنجش و ارزیابی سرزندگی فضاهای عمومی شهری و نقش آن در ارتقای کیفیت زندگی جوانان موردشناسی: خیابان نظر شرقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و فضاهای عمومی شهری به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به خصوص جوانان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش ارائه، سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی فضاهای شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی، مطالعات رفتاری جوانان و شناخت نیازهای آنان، معیارهای سرزندگی فضاهای شهری در ارتباط با کیفیت زندگی جوانان، در چهار سطح دسته بندی و استخراج گردیده است. سپس، بر اساس معیارهای سطح چهارم به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت اقدام گردید. میانه نظری پاسخ ها در این تحقیق عدد سه در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 101 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین جوانان در خیابان نظر شرقی شهر اصفهان که یکی از فضاهای سرزنده شهر است، تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19استفاده شد. روش تحلیل این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده است. نتایج نشان از میانگین امتیاز 3.37 سرزندگی خیابان نظر شرقی بوده که بیشتر از میانه نظری است و سرزندگی این خیابان در حد خوب ارزیابی شده است. امتیاز بُعد سرزندگی اقتصادی خیابان نظر شرقی اصفهان با 4.43 بیشتر از امتیاز بُعد سرزندگی اجتماعی (3.14) و سرزندگی محیطی (3) است. با توجه به تحلیل های آماری اهمیت سرزندگی محیطی برای جوانان در خیابان نظر شرقی با 711/. = ß بیشتر از ابعاد سرزندگی اقتصادی و سرزندگی اجتماعی است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحصیلی دارای رابطه معنی داری با سرزندگی درک شده توسط جوانان است؛ به عبارتی با افزایش تحصیلات، درک سرزندگی فضای شهری نیز افزایش یافته است. در پایان با بحث پیرامون نقش سرزندگی فضاهای شهری در کیفیت زندگی جوانان، پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت سرزندگی فضای شهری ارائه گشته است.
کاربرد روش التذاذی(هدونیک)در برآورد ارتباط میان سطح خدمات، آلودگی و بهای مسکن در مناطق انتخابی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش اقتصادی و بازاری کالاها و خدمات زیست محیطی دستکم در ظاهر پنهان است. در میان روش های مرسوم برای تعیین بها, یا ارزشگذاری اقتـصادی برای محیط زیست، روش تعیین بـهای مـحیط زیست شهری براسـاس اصل رفاه گرایی معروف به روش هدونیک، یا التذاذی(HPM) است که از نظر اقتصادی بر پایة این فرضیه استوار است که افراد غالباً با انتخاب مکان مسکونی و منازل خویش سطح تقاضای خود را نسبت به کیفیت محیط زیست نشان میدهند. بنابراین در تصمیم گیری برای خرید یک خانه، بازار نهفته ای وجود دارد که در آن کیفیت محیط زیست نیز ارزیابی میشود و میزان تقاضا برای مصرف یا استفاده از کالاها و خدمات زیست محیطی غیربازاری همچون وجود، یا فقدان آلودگی هوا، یا صدا، با قیمت کالاها مرتبط است. روش هدونیک با استفاده از تکنیکهای کمی و آماری و سایر روش ها به برآورد ارزش اقتصادی مکان ها از نظر زیست محیطی میپردازد. این مقاله با تحلیل بها و ارزش مساکن در نقاط مختلف انتخابی شهر تبریز، با بهره گیری از روش التذاذی در تلاش برای برقراری ارتباط در بین این عوامل و ویژگیهای زیست محیطی و نیز عوامل دیگر است. نتایج تحقیق مبین معنیداربودن همبستگیهای مورد نظر است که به عنوان شاخص هایی مهم, اما اندازه گیری نشده برای ارزش بالای محیط زیست و مواهب زیست محیطی در تصمیم گیریهای مردم برای خرید خانه به شمار میرود که میتوان این عامل نهفته را میزان تمایل و اشتیاق مردم به پرداخت بیشتر برای زیستن در محیطی بهتر و بدون آلودگی تلقی کرد.
نقش تکنیک Meta Swot در برنامه ریزی راهبردی گردشگری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی به عنوان یک ابزار جهت انجام بهتر فعالیت ها و رسیدن به اهداف مطلوب در آینده و در راستای اهداف تعیین شده به کار می رود. برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده در صنعت گردشگری نیز مطرح شود. در هسته گردشگری مانند تمام فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT است. امروزه پس از سال ها استفاده و ارزیابی از این مدل کاربردی این نتیجه حاصل شده که SWOT مبتنی بر الهامات ذهنی و غیرسیستماتیک است، (داده های کیفی) و از سوی دیگر از کمی سازی اجتناب کرده و همچنین فاقد قدرت پیش بینی است. مدل Meta-SWOT در یک برنامه متشکل از پنجره عنوان و هفت پنجره به هم پیوسته اجرا می شود. هدف آن رهنمون ساختن تصمیم گیرندگان در فرایندی یک پارچه از مرحله اولیه توفان مغزی به ایجاد فهرست رتبه بندی شده ای از اولویت های استراتژیک است. این ابزار بازبینی های نامحدود نهاده ها را امکان پذیر می کند، زیرا افراد تصمیم گیرنده ارزیابی خود را در طول یک فعالیت برنامه ریزی تغییر می دهند. این پژوهش با هدف توسعه گردشگری در شهر یزد برای نخستین بار به معرفی مدل استراتژیکMeta-SWOT در امر گردشگری شهری پرداخته است. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و روش گردآوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و پیمایشی است. جهت تدویناستراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عامل در راستای توسعه گردشگری شهری در شهر یزد ثبات سیاسی در سطح کلان است. توجه مسئولین، نیروی انسانی مجرب در گردشگری و سرمایه گذاری از دیگر مواردی است که باید در راستای آن اقدمات مؤثری صورت پذیرد.
ریز پهنه بندی خطر زلزله شهر سبزوار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سبزوار یکی از شهرهای کهن استان خراسان رضوی است که در حال حاضر به عنوان دومین شهر پرجمعیّت استان خراسان رضوی بعد از مشهد شناخته می شود. طیّ دهه ی گذشته شاهد توسعه و گسترش سریع فیزیکی بوده که به ساخت و سازهای بدون ملاحظات ایمنی از نظر حوادث طبیعی از جمله زلزله و صرفاً برای پاسخ گویی به نیازهای سکونتی در کوتاه مدت انجام گرفته منجر گشته است. گسترش و توسعه ی شهر به سمت شمال موجب اشغال عوارض زمین شناسی و ژئومورفولوژی پر خطر مانند گسل ها، تپه های نئوژن، کانون های زلزله، شیب های تند و رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه های جدید کواترنری شده است. در این تحقیق ابتدا مهم ترین عوامل مؤثر به عنوان عوامل اصلی تشدید خطر در صورت وقوع زمین لرزه شناسایی گشت، سپس لایه های اطلاعاتی با استفاده از GISساخته شدند که شامل لایه های فاصله از گسل، شیب، توپوگرافی، شیب لایه های زمین، لیتولوژی، کاربری زمین، تراکم جمعیّت و ساختمان، قدمت ساختمان و فاصله از کانون زلزله های تاریخی می باشند. در ادامه عوامل مؤثر به روش AHP وزن دهی گردیدند که نقشه پهنه بندی خطر در پنج گروه خطر بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تهیه گردید. نقشه ی پهنه بندی تهیه شده نشان می دهد که در صورت بروز زلزله 11 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر بسیار زیاد، 37 کیلومترمربع از وسعت شهر در پهنه خطر زیاد، 49 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر متوسط، 60 کیلومترمربع از وسعت شهر در پهنه خطر کم، 59 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر خیلی کم قرار می گیرند.
الگوی توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های سکونتگاهی شهری در بلندمدت تبعیت از انتظام فضایی سلسله-مراتب گونه دارد. روند روبه رشد شهرنشینی در دهه های اخیر تعادل در ساختار فضایی شهرها را الزامی نموده است . در این راستا بررسی الگوی نظام شهرنشینی و نحوه توزیع اندازه جمعیت سکونتگاه های شهری یک ضرورت تلقی می شود. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل نظام شهری استان مازندران با تکیه برنحوه پراکندگی جمعیت شهرهای این استان با استفاده از مدلها و تکنیکهای رایج در زمینه تحلیل نظام شهری- قانون مرتبه- اندازه زیپف و الگوی نخست شهری- در چهار دوره سرشماری 1355 ،1365 ،1375 و 1385 می باشد. نظم فضایی موجود در نحوه پراکنش شهرهای استان در انطباق کامل با نظمها و تئوریهای تجربه شده در سطح جهانی نیست اما بطور شماتیک چهره عمومی سلسله مراتب شهرهای استان مازندران را بازگو می کند. در کل می توان گفت نظام شهری استان مازندران درچهار دوره مورد مطالعه 1355-1385 منطبق بر الگوی نخست شهری می باشد و از قانون مرتبه و اندازه پی روی نمی-نماید.
مدیریت شهری و ساماندهی سکونت گاه های غیر رسمی (نمونه ی موردی: کوی نه دره مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد با دوو نیم میلیون تن جمعیت به عنوان دومین کلان شهر کشور، در حال حاضر میزبان هشتصد و بیست هزار تن حاشیه نشین است که در شصت هسته جمعیتی به وسعت 3200 هکتار به صورت غیرمجاز زندگی می کنند. کوی نه دره به عنوان محدوده ی مورد مطالعه از جمله ی این سکونت گاههای غیررسمی است که با بیست و هفت هزار تن جمعیت و وسعت هشتاد هکتار در محدوده ی منطقه ی نه شهرداری مشهد قرار داراد. هدف این مقاله تبیین موانع و مشکلات پیش روی فرایند ساماندهی کوی نه دره و چاره جویی برون رفت از وضع موجود می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با طرّاحی دو نمونه پرسشنامه متشکل از ساکنان محله ی(صد خانوار)، مدیران شهری(ده سازمان) صورت گرفته است، سپس اطلاعات با استفاده از برنامه های نرم افزاری SPSS ، MINITAB و GIS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که ساماندهی سکونتگاه غیررسمی کوی نه دره با موانع و مشکلات متعددی از جمله نداشتن متولی مشخص، تعدد مدیریتی و ناهماهنگی بین دستگاهی، نگرش های نادرست مدیران به اسکان غیررسمی و نبود یک مدیریت واحد روبرو می باشد. از سوی دیگر، به دلیل نبود یک ارتباط تعریف شده سازمانی و هماهنگ بین شهرداری مشهد و سایر سازمان های تأثیرگذار در مدیریت شهری، ضرورت یک مدیریت واحد شهری نه تنها در حاشیه ی کوی نه دره، بلکه در کلیه ی مناطق حاشیه-نشین شهر احساس می شود.
بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی رشتههای کشاورزی دانشگاه تهران (پردیس کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال و بیکاری دانش آموختگان آموزش عالی یکی از مسائل مورد توجه در کشورهای مختلف است. بررسی شاغلین در بخشهای مختلف اقتصادی کشور نشان میدهد که بخش خدمات بیشترین فرصت اشتغال را برای تحصیل کردگان آموزش عالی مهیا کرده است و بخشهای صنعت و کشاورزی در ایجاد شغل موفق عمل ننمودهاند. در همین راستا نیاز به مطالعه در زمینه اشتغال فارغ التحصیلان کشاورزی امری مهم به حساب میآید، به این ترتیب تحقیقی با عنوان "بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (پردیس کرج)" انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (پردیس کرج) از سال 84- 1380 بود. تجزیه و تحلیل با 108 مورد نمونه انجام شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. درصد اشتغال فارغالتحصیلان 4/57% میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که، بین وضعیت اشتغال و سن و اثربخشی برنامههای درسی رابطه معنیداری وجود دارد و وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی آنها بر روی آن تاثیر دارد. همچنین بین نوع اشتغال و سن رابطه معنیداری وجود دارد و جنسیت، وضعیت تاهل، مقطع تحصیلی و نحوه استخدامی بر روی آن تاثیر دارد. مقطع تحصیلی بر روی محل اشتغال تاثیر دارد.
اولویت بندی توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک پرومتی مطالعه موردی: دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان خدابنده استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی از فعالیت هایی است که می تواند به نوعی برطرف کننده بسیاری از چالش های عمده بزرگ (همچون بیکاری، درآمد پایین، عدم تنوع اقتصادی و جز آن) در مناطق روستایی باشد و در سایر جنبه های زندگی انسانی روستاییان نیز تاثیر مثبت نهد. به همین علت اقتصاددانان و صاحب نظران معتقدند که کارآفرینان از عوامل اصلی و راهبردی توسعه اقتصادی اند که با استفاده از تجربیات روش های کهنه و حذف ناکارآمدی های آنها و جایگزینی شیوه های کارآمد و نو، به نظام اقتصادی پویایی و حیات می بخشند. بنابراین می توان به این نتیجه دست یافت که کارآفرینی روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی با هدف کاهش شکاف شهر - روستا، ایجاد برابری اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی است و ابزاری مهم در رسیدن به توسعه پایدار به شمار می آید. با این حال توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی به انتخاب بهترین مکان برای استقرار فعالیت های مرتبط با کارآفرینی وابسته است. اگرچه برنامه ریزان روش های متفاوتی را برای اولویت بندی مکان ها مورد استفاده قرار داده اند، اما به نظر می رسد که تکنیک رتبه بندی بر اساس تحلیل های تصمیم گیری چندمتغیره، از مفیدترین روش ها در جهت اولویت بندی مکان هاست. لذا در این مطالعه از تکنیک پرومتی برای اولویت بندی توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی دهستان حومه مرکزی شهرستان خدابنده ـ به عنوان جامعه نمونه ـ استفاده شد، که نتایج به دست آمده بر اساس شاخص های 10 گانه نشان دهنده این است که روستاهای نظرقلی، اقچه قیا و لاچوان به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به دست آوردند. روش شناسی تحقیق توصیفی - تحلیلی است.
کاربرد منطق فازی در تبدیل روستا به شهر، نمونه موردی: استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تفکرات موجود برنامهریزی، سکونتگاههای انسانی یا شهر هستند و روستا. در واقعیت سکونتگاهها دارای تنوع بیشتری هستند و تعاریف رایج از شهر و روستا به لحاظ اداری، سیاسی و علمی مصداق کامل، مانع و جامع ندارد. رویکرد موجود در تبدیل یک سکونتگاه روستایی به شهر در کشور رویکردی دوارزشی (دو وجهی) است که حاکی از عدم توجه کامل به ابعاد متنوع، خصایص و ویژگیهای این گونه از سکونتگاهها است و فقط تقاضاهای مردمی و عوامل سیاسی در شکلگیری و تبدیل یک روستا به شهر تأثیر دارند . استفاده از مدلهای مبتنی بر منطق فازی، به عنوان یک رویکرد نسبی، در شناسایی و دستهبندی سکونتگاهها میتواند علاوه بر تنوع بخشی در تقسیمبندی سکونتگاههای انسانی، پایداری و کارآمدی آنها و بویژه روستاهای متقاضی تبدیل شدن به شهر را در پی داشته باشد. تبدیل روستا به شهر بدون ایجاد بسترهای مناسب در ابعاد اجتماعی، اقتصادی, کالبدی و زیربنایی علاوه بر افزایش هزینههای بخش عمومی بدلیل عدم توانایی ساکنین در کمک و تامین هزینهها, سبب افزایش سطح توقع و انتظار ساکنین این سکونتگاهها و تقویت باور تلاش در تبدیل روستا به شهر به منظور جذب حمایتهای مالی و اعتباری جهت توسعه و عمران روستا, میگردد. شناسایی سکونتگاههای مساعد و پیش بینی در خصوص نحوه تغییر و تحول آنها و انجام اقدامات لازم در خصوص بسترسازی مناسب جهت شکلگیری زمینههای اجتماعی, اقتصادی, کالبدی و زیربنایی جهت تبدیل شدن این سکونتگاهها به شهر نه تنها زمینههای مشکلات یادشده را از میان برداشته, بلکه امکان جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی را نیز فراهم آورده و سبب شکلگیری نظامی پویا و متحول از سلسله مراتب سکونتگاهی خواهد شد که از حیات اقتصادی برخوردار بوده و قادر به توسعه و دستیابی به سطوح بالاتر نظام سکونتگاهی بدون نیاز به سرمایه گذاری بخش عمومی خواهد بود. در این مقاله با طرح ناکارآمدی الگوی موجود در تبدیل روستا به شهر، به آزمون چگونگی استفاده از منطق فازی در شناسایی و تبدیل روستاهای مستعد به شهر پرداخته شده است. هدف مطالعه حاضر نیز استفاده از منطق فازی در شناخت سکونتگاههای روستایی مستعد به منظور تبدیل شدن به شهر است، و سوال اساسی که هدف نهایی پاسخگویی به آن میباشد، عبارت است از : آیا شناخت سکونتگاههای روستایی مستعد تبدیل شدن به شهر با رویکرد فازی امکانپذیر است؟ به منظور پاسخ به این سوال و ارزیابی امکانپذیری آن، سکونتگاههای روستایی استان تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب و آزمون کاربرد رویکرد مزبور بر آن اعمال و سکونتگاههای مستعد تبدیل شدن به شهر استخراج گردیده است.
رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس زیرساخت های گردشگری شهری با روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از موارد، گردشگری شهری یکی از بخش های سرآغاز توسعه پایدار در شهرهای مناطق در حال توسعه در نظر گرفته شده است و سرآغاز برنامه ریزی صحیح برای دستیابی به گردشگری شهری پایدار، شناخت پتانسیل های نواحی از این منظر است. از جمله پتانسیل های نواحی مختلف در ارتباط با گردشگری شهری می توان به زیرساخت های گردشگری شهری اشاره کرد. بنابراین اهداف پژوهش حاضر در مرتبه اول، رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری و در مرتبه دوم، مشخص کردن نحوه توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان با استفاده ازتکنیکTOPSIS،SAW و ضریب چولگلی پیرسونی است.این پژوهش ازنوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز آن به روش اسنادی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اولاً شهرستان های تبریز، مراغه و شبستر، سه شهرستان اول و شهرستان های ورزقان، چاراویماق و خداآفرین، سه شهرستان آخر در رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری می باشند. ثانیاً به کارگیری ضریب چولگی پیرسونی نیز نشان می دهد که توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان آذربایجان شرقی نامتقارن با چولگی مثبت است.
برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری در منطقه خلیج فارس (مطالعه موردی: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر، نقش مهمی در توسعه پایدار محلی ایفا می کند. این صنعت از طریق ترکیب همزمان منابع داخلی و خارجی، منافع اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی زیادی را برای فضاهای جغرافیایی به همراه دارد. امروزه نهادهای متولی صنعت گردشگری در سراسر دنیا، به امور گردشگری در طبیعت و در ورای آن به لزوم حفظ محیط زیست بیش از هر زمان دیگر اذعان دارند. به طور کلی، هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی پتانسیل های طبیعی و فرهنگی و تاریخی منطقه قشم است و برای برنامه ریزی و توسعه آتی گردشگری آن راهکارهایی ارائه گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع، توصیفی ـ تحلیلی و پیمایشی بوده و از منابع کتابخانه ای ـ اسنادی استفاده شده است. همچنین، جهت ارائه بهتر مباحث از مدل SWOT استفاده گردیده است. این جزیره بزرگترین جزیره ایرانی خلیج فارس است که نزدیکترین آنان به ساحل نیز است. توسعه پایدار جزیره با توجه به ماهیت جزیره ای بودن آن از نظر اکولوژیکی و حضور اکوسیستم های خاصی چون جزایر مرجانی، جنگل های حرا و اراضی خاص و وسیع داخلی آن در کنار روند نابسامان توسعه گذشته مستلزم دقت خاصی است که باید حتما بر شناخت دقیق وضعیت موجود از همه نظر، برنامه ریزی و مدیریتی مستمر از نظر محیط زیست مبتنی باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه قابلیت جذب بالای گردشگری را دارا است که لازم است برای پیشبرد اهداف مورد نظر تمهیداتی در این زمینه صورت پذیرد.
تدوین و انتخاب استراتژی توسعه ی گردشگری استان لرستان بر اساس تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان لرستان با وجود داشتن مناطق ممتاز گردشگری مانند قلعه ی فلک الافلاک، دریاچه ی گهر، آبشارهای زیبا، تاریخ کهن، میراث فرهنگی کم نظیر، موقعیت استراتژیک و فرصت های متعدد پیش رو همچون افزایش انگیزه مسافرت در بین مردم، وجود نیروهای متخصص و شرایط اقلیمی و طبیعی مناسب با ضعف ها و تهدیدهایی در استفاده از توانمندی های موجود در این زمینه مواجه است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی گردشگری استان لرستان و ارائه ی استراتژی های مناسب و کارامد می باشد.
در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از گردشگران و صاحب نظران ادارات و سازمانهای دولتی مرتبط با صنعت گردشگری و هتل داری و صاحبان آژانسهای مسافرتی و تفریحی در سطح استان که سال ها در استان سابقه ی فعالیت در این زمینه را دارا بودند، مصاحبه به عمل آمد و با استفاده از مدل SWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژی های مناسب استان در چهار دستهSO، ST،WOوWTتعیین گردید.
در مرحله ی بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه ی این صنعت ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOTپرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط 30 نفر از کارشناسان و خبرگان گردشگری در سطح استان لرستان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های تدافعی مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه ی گردشگری استان، می باشند. استراتژی WT3با میانگین 85/1 با تأکید بر تشویق و ترغیب مردم برای مسافرت به استان لرستان و تبلیغ جاذبه های گردشگری در بازارهای هدف به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
بررسی مهاجرت های روستایی و تأثیر آن بر مورفولوژی شهرها نمونه موردی : شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی های ناحیه ای یکی از اصول مسلم، پیوند ناگسستنی شهر و روستا و ارتباط آنها با یکدیگر است که درکالبد، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ نقاط جمعیتی ملموس و مسجل می باشد. از این رو یکی از عوامل تأثیرگذار در مورفولوژی شهرها، حرکات جمعیت روستایی آنها است. این پدیده در شهرهای میانی و کوچک بخوبی مشهود است. حرکات ناسنجیده جمعیت روستایی می تواند عوارض نامطلوبی بر پیکر شهرها داشته باشد و مورفولوژی آنها را دچار دگرگونی ناهنجاری بنماید. همچنین چهره ی روستاها را نیز از رونق بیندازد و باعث رکود و انزوای جغرافیایی آنها گردد. این پژوهش روند فوق را برای روستاهای شهر سقز از توابع استان کردستان بررسی می کند. جامعه آماری در این پژوهش40 روستا در حوزه سقز می باشد. روش بررسی توصیفی- تحلیلی است که در آن مورفولوژی شهر سقز و گسترش فیزیکی آن در فاصله زمانی سالهای 1385- 1345 بررسی می شود. این روند در رابطه با مهاجرت جمعیت روستایی ارتباط معنی داری را به ذهن متبادر می کند که در نتیجه می توان گفت: مورفولوژی شهری در این مکان جغرافیایی بیش از همه از مهاجرت جمعیت روستایی پیرامون خود تأثیر پذیرفته است.