فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز شهری یکی از عوامل هویت بخش ساختار محلات تاریخی شهرها محسوب می شوند که در بسیاری از موارد، نادیده گرفته شدن ارزش های ساختاری و معنایی آنها باعث از هم گسیختگی بافت تاریخی در پی طرحهای توسعه ای شده است و این امر به وضوح در مرکز تاریخی شهر کرمان مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات مدوّن و مستندی پیرامون فضاهای باز و عمومی در قلمرو پژوهش (بافت قاجاری شهر کرمان) صورت نگرفته و خطر تخریب و دگرگونی تمامیت بافت تاریخی و از جمله فضاهای باز را تحت تاثیر قرار داده، شناخت و مستندنگاری روند و علل تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانی در این فضاها ضروری به نظر می رسد. روش: نوشتار حاضر پژوهشی کیفی با راهبرد تاریخی– تفسیری است که با روش توصیفی-تاریخی، تحلیلی با کمک اسناد مکتوب، پیمایش میدانی و تبدیل عکس های هوایی دهه های مختلف به نقشه های متریک درصدد این مهم برآمده است. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که حضور کاربری های مذهبی (مسجد و به خصوص حسینیه) در پویایی و مانایی فضاهای باز شهری کرمان نقش تعیین کننده دارند و هندسه و نحوه شکل گیری غالب در این فضاها هندسه منظم ارگانیک است که مرکزیت فضایی آنها در بافت همجوار کاملا مشهود می باشد. در بررسی تحولات نیز نقش عوامل طبعی و انسانی به چشم می خورد. نتایج: با توجه به سرعت روند تخریب و از هم گسستگی در بافت تاریخی شهر کرمان و حذف یکایک فضاهای باز شهری (و نقش غیرقابل انکار عوامل انسانی)، بازبینی سیاست های توسعه ای و تعریف پروژه های تخصصی مستندنگاری در بافت تاریخی، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آیندهای با هویت و پویا ضروری به نظر می رسد.
تحلیل معیارهای تاب آوری در بافت فرسوده شهری در برابر زلزله با تأکید بر تاب آوری کالبدی (مورد: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
1 - 21
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر جمعیت پذیری و توسعه شهری با تأکید بر پایداری منابع آب (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو، در مرحله اول به ارزیابی پایداری منابع آب شهر یزد براساس مدل های توسعه شهری پایدار پرداخته شد و سپس جمعیت بهینه یزد براساس تأمین آب مورد نیاز در سال 1395 تعیین شد. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی (اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای اطلاعات کمی) استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، فرم های پایدار شهری بررسی و در ادامه، مدل های پایداری منابع آب شناسایی شد. وضعیت منابع آبی استان، دشت یزد-اردکان و شهر یزد با استفاده از اسناد مرتبط تعیین و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه تولید و مصرف آب محاسبه شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد دشت یزد-اردکان فقط 2 درصد از منابع آب زیرزمینی استان را دارد؛ در حالی که 58/82 درصد جمعیت شهری استان، در شهر یزد ساکن اند و 80 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می شود که متعلق به آب انتقالی از زاینده رود در فاصله 330 کیلومتری است؛ بنابراین برای تعیین اندازه بهینه جمعیت و پایداری شهر بر اساس مدل های ویلیامز و هال، شهر یزد در ارتباط با منابع آبی، شهر پایداری نیست و براساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ، ادامه حیات در آن ممکن نیست و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (آب انتقالی از زاینده رود) 59000 نفر جمعیت مازاد دارد. از این رو، باید در جهت کنترل جمعیت از یک سو و مصرف بهینه آب از سوی دیگر، تدابیر لازم اندیشیده شود.
ارزیابی تحلیلی شناسه های حرارتی جداره های خارجی ابنیه بومی روستایی اقلیم کوهپایه ای استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
310 - 327
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تحلیلی شناسه های حرارتی مصالح مصرف شده در جداره های خارجی خانه های بومی واقع در مناطق روستایی اقلیم کوهپایه ای استان مازندران است. لذا نمونه هایی به روش نمونه گیری تصادفی ساده در پهنه موردمطالعه تعیین و جزییات 30 نمونه از جداره های خارجی خانه های بومی با قدمت 60 تا 80 سال و با مساحت زیربنای 40 تا 60 مترمربع در روستاهای محدوده پژوهش برداشت شده است. در ادامه مشخصات مصالح مصرفی در جداره های متداول را بر اساس استاندارد طراحی محیطی (CIBSE) و اطلاعات مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن استخراج کرده و شناسه های حرارتی هشت گانه هرکدام از جداره ها بر اساس لایه های مصرفی آن ها با استفاده از برنامه طراحی شده در محیط نرم افزار EXCEL محاسبه گردید. همچنین تمامی انواع جداره ها بر پایه هرکدام از شناسه های حرارتی هشت گانه در قالب نمودارهای میله ای مقایسه و درنهایت با توجه به اولویت بندی میزان اهمیت هرکدام از شناسه های حرارتی، قیاس جداره ها بر اساس کم ترین و بیش ترین میزان اتلاف انرژی حرارتی انجام شد. به عنوان نتیجه از میان انواع جداره های موجود، جداره خشت خام ازنظر گرمای ویژه حجمی، ضریب کاهش و زمان تأخیر، کارایی بالایی داشته و در موارد دیگر کارایی متوسطی را از خود نشان داده و درمجموع مناسب ترین نوع جداره از منظر موضوع این پژوهش (شناسه های حرارتی هشت گانه) است.
واکاوی رئالیستی مدل اعتدال گرا ؛ نگاه نوین حکمرانی خوب در جغرافیای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت سیاسی و کشورداری نسبت به مدیریت توسعه محور سنتی است. وجه مشخصه و کار ویژه آن نیز به دلیل نقش ممتاز آن در همه ابعاد متضاد زندگی سیاسی، اقتصادی و ... مردم از جمله در تأمین امنیت، آزادی و خدمات اجتماعی، اقتصادی و رفاهی شهروندان در قرن بیست و یکم به صورت هم زمان است. در عرصه سیاسی ایران نیز به طور مشخص در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوزادهم شعار حکمرانی خوب در قالب دولت اعتدال گرا با پیروزی در انتخابات بر مسند اداره کشور نشست. مسئله مقاله حاضر این است که مدل اعتدال گرا با نگاه رئالیستی، در عرصه داخلی و بین المللی تا چه اندازه با مدل حکمرانی خوب تطابق و یا حداقل همسویی دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در صدد تحلیل آن هستیم این است که به نظر می رسد ویژگی های مدل اعتدال گرا که عبارت اند از اعتقاد و التزام به اسلام رحمانی، قانون اساسی، هویت ایرانی – اسلامی، توجه به مصالح و منافع ملی، تخصص گرایی، شایسته سالاری، خردورزی، توسعه پایدار با تفکر و خط مشی اعتدالی و فراجناحی با مدل حکمرانی خوب سازگاری نسبتاً بالایی دارد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که دولت تدبیر و امید با در نظر داشتن متغیر مهم نظام بین الملل و پذیرش اصول مشترک و اساسی واقع گرایی که همانا مفروضه دولت محوری، مفروضه عقلانیت و مفروضه قدرت است، ابتدا سعی در ایجاد توازن قوا در عرصه بین المللی به نفع ایران داشت و این مهم را هم زمان از طریق تقویت شاخص های اقتصادی و اجتماعی حکمرانی خوب در داخل (چراکه قدرت دارای ابعاد مختلفی است) و مذاکره با قدرت های جهانی در عرصه ی خارجی به پیش برد. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی و استفاده از نقشه ها و نمودارهای مختلف به توصیف و تحلیل موضوع مورد مطالعه پژوهش پرداخته شود. Abstract Good governance is a new concept in political management and management towards the development of traditional-oriented management. Its characteristic feature and its special work is also due to its privileged role in all the conflicting dimensions of political, economic and ... life, including in providing security, liberty and social, economic and welfare services of citizens in the 21st century. In the political arena of Iran, in the eleventh and two-day presidential elections, the slogan of good governance in the form of a moderate government with the victory of the elections was held in the country's governing body. The issue of the present paper is that the moderator model, with a realistic view, in the domestic and international arena, is consistent with or at least consistent with the model of good governance? The hypothesis to answer the main question of the article we are trying to analyze it, it seems the features of the moderate model, namely, the belief and commitment to Islam Rahmani, the constitution, the Iranian- Islamic identity, attention to national interests and interests, specialization, meritocracy, wisdom, Sustainable development with moderation and phylogeny with a good governance model, it has relatively high adaptability. The results of this article also show that the state of thought and hope, considering the important variables of the international system and accepting common principles and the basic of realism, which is the assumption of a state government, is the assumption of rationality and the assumption of power, first, sought to balance the forces in the international arena in favor of Iran and this is important at the same time by strengthening the economic and social indicators of good governance inside (because power has different dimensions) and negotiating with world powers in the foreign arena. Given this introduction this paper will attempt to use library resources and scientific and research papers and the use of various maps and diagrams to describe and analyze the topic of research.
واکاوی نقش دولت های محلی در توسعه پایدار شهری ( نمونه موردی : شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها به عنوان مکان های زیست بشر [1]</sup></sup> آنچنان جایگاهی یافته اند که توسط مدیریتی مستقل اداره می شوند. در این راستا شهرها، نیازمند مدیریتی هستند که بتواند زمینه ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین شهری را در راستای توسعه پایدار شهری فراهم آورد. بدین ترتیب دولت های محلی به عنوان تنها نهادهای محلی موجود در شهر که ارتباط نزدیکی با زندگی شهروندان شهری دارند، می توانند نقش بسیار مؤثری در توسعه پایدارِ شهری ایفا نمایند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین نقش دولت های محلی در توسعه پایدار شهری و در راستای آن ارئه مدلی مفهومی جهت توسعه پایدارِ شهرهای ایران می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که روی آوردن به توسعه پایدار شهری در جهت ساختن شهر پایدار و شهروند سالم در ایران، ضروریست (بهداشت، کیفیت زندگی و پایداری محیط و سلامت شهروند) در اولویت اقدامات دولت های محلی در راستای مدیریت شهری مد نظر قرار گیرد تا بتوان بسیاری از معضلات شهری را رفع نمود و در راستای آن توسعه پایدار شهری را در فضای شهرهای ایران مهیا ساخت. <br clear="all" /> [1]. در این نوشتار، اصطلاحات فلسفی «زیست جهانی»، «به سامان شدن»، «کامیابی»، «شادکامی»، «بالندگی» برگرفته از کتاب «مقدمه ای به فلسفه علم جغرافیا» نوشته آرش قربانی سپهر بوده که به صورت ترکیبی در قالب فلسفی-کاربردی در این پژوهش از آن بهره گرفته شده است.
ارائه الگوی همگرایی منطقه ای فیمابین کشورهای ایران، عراق و ترکیه با تأکید بر ساختار ژئوپولیتیکی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه یک منطقه ژئوپولیتیکی است که می توان وجوه اشتراک مثبت و منفی بسیاری را در بین کشورهای آن مشاهده نمود که موجب فرصت ها و تهدیداتی در این منطقه شده است. چالش های داخلی منطقه و تهدیدات بیرونی سبب شده تا منطقه خاورمیانه به وضعیتی شکننده برسد. اما قوت های داخلی و فرصت های بیرونی نیز وجود دارد که زمینه های همگرایی بین این کشورها و توسعه و امنیت در منطقه را فراهم می آورد. کشورهای ایران، ترکیه و عراق نیز به عنوان کشورهایی در منطقه خاورمیانه هستند که در مسیر همگرایی و روابط متقابل دارای ظرفیت ها و چالش هایی هستند که برخی از آن ها ریشه در محیط داخلی و روابط بین این کشورهاست و برخی نیز ریشه در محیط بیرونی منطقه و جهان دارد. برای رسیدن به همگرایی می بایست الگویی براساس این عوامل داخلی و خارجی طراحی گردد که ضمن کاهش چالش ها به توسعه ظرفیت ها پرداخته شود. در این مقاله سعی شده تا با بررسی واقعیت های ژئوپولیتیکی منطقه یک الگوی همگرایی منطقه ای طراحی گردد. در این راستا سوال اصلی مقاله این است که براساس واقعیت های ژئوپولیتیکی منطقه چه نوع الگویی می تواند ضمن تنش زدایی به نوعی همگرایی منطقه ای پایدار بین سه کشور منجر گردد؟ در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است و برای ارائه مدل راهبردی از روش تحلیل راهبردی سوات «SOWT» بهره برده شده است.
بررسی شرایط دمایی استان فارس جهت تعیین شهرهای مستعد زنبورداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر محبوبیت زنبورداری شهری به سرعت در حال افزایش است، به طوری که ممنوعیت زنبورداری در بسیاری از شهرهای دنیا رفع شده است. مهم ترین نتیجه پرورش زنبور عسل، گرده افشانی است اما یکی از اهداف بشر از پرورش زنبور عسل، برداشت تولیدات آن می باشد. زنبورداری شهری به گرده افشانی درختان و گل های پارک ها و خیابان ها در فضای شهر کمک زیادی می کند و همچنین می تواند به عنوان یک کسب و کار خانگی محسوب شود. با توجه به اینکه در زنبورداری شهری کندوها کوچ داده نمی شوند، توجه به دما به عنوان مهمترین عنصر جوی موثر بر زنبورداری حائز اهمیت است. در این تحقیق از آمار دمای کمینه و بیشینه روزانه ایستگاه های هواشناسی در دوره آماری 20 ساله استفاده شده است. از این داده ها برای تطبیق آستانه های دمایی موثر بر فعالیت زنبور عسل استفاده شده است. نتایج برآوردهای ایستگاهی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و با توجه به رابطه مستقیم بین تغییرات ارتفاعی و تغییرات دمایی به پهنه استان فارس تعمیم داده شده است. سپس نقشه پهنه بندی قابلیت زنبورداری شهری در استان فارس ترسیم گردید. نتایج نشان داد شرایط حرارتی فعال تقریبا در بیشتر نواحی استان از ماه فروردین آغاز شده و به تدریج به مناطق مرتفع استان می رسد. نواحی جنوبی و کم ارتفاع استان در ماه های تیر تا مهر دارای محدودیت گرمایی هستند. مناسب ترین مکان ها جهت استقرار کلنی ها با تبعیت از نقشه های پهنه بندی بر پایه شرایط دمایی جهت زنبورداری شهری، شهرهای واقع در نوار مرکزی استان با ارتفاع متوسط 1500 متر از سطح دریا هستند.
ارزیابی میزان فقر چندبعدی (قابلیتی) در مناطق روستایی شهرستان همدان با استفاده از روش آلکایر و فوستر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
989 - 1010
حوزه های تخصصی:
موفقیت برنامه های فقرزدایی، به شناسایی دقیق پدیده فقر و معرف های آن بستگی دارد. شاخص فقر چندبعدی (MPI)، الگوی متفاوتی از فقر درآمدی ارائه می دهد و محرومیت هایی را که یک خانوار هم زمان با آن مواجه می شوند، با هم ترکیب می کند؛ از این رو هدف مطالعه حاضر، برآورد شاخص فقر چندبعدی با استفاده از روش آلکایر و فوستر (AF) است. جامعه مورد مطالعه، خانوارهای روستایی ساکن در مناطق روستایی شهرستان همدان (27695=N) هستند. با استفاده از فرمول کوکران 855 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای از روستاهای نمونه (21 روستا) براساس سطوح توسعه یافتگی انتخاب شدند. در این مطالعه به منظور وزن دهی نماگرها براساس نظر کارشناسان (30=n) از نرم افزار Expert Choice و برای پردازش داده ها از نرم افزار Excel و Stata استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، وسعت فقر 01/49 درصد، شدت فقر 75/43 درصد و میزان شاخص چندبعدی فقر که حاصل ضرب این دو مقدار است، در مناطق روستایی شهرستان همدان 44/21 درصد است. همچنین نماگرهای درآمد، تغذیه، بیمه بازنشستگی و وضعیت اشتغال به ترتیب بیشترین سهم را در شاخص فقر چندبعدی دارند. درنهایت پس از محاسبه شاخص فقر چندبعدی به تفکیک روستاها، با استفاده از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی (روش وارد) روستاهای مورد مطالعه در سه خوشه طبقه بندی شدند و نتایج به کمک نرم افزار GIS به صورت نقشه نمایش داده شد.
تبیین نقش و کارکرد ژئوپلیتیک خلیج چابهار در تحولات اقیانوس هند (با تأکید بر رقابت های میان هند و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1051 - 1071
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی در سده بیستم، مناسبات ژئوپلیتیک در مقیاس جهانی سرشتی ژئواکونومیک محور یافت؛ بدین معنا که کارکرد اقتصادی مکان ها به آن ها وزن ژئوپلیتیک داد. خلیج چابهار فضای جغرافیایی واجد نقش آفرینی ژئوپلیتیک است که در کانون توجه قدرت های اقتصادی دنیا قرار گرفته است؛ زیرا دسترسی به پهنه های اقیانوس هند را فراهم می کند و به منزله محل اتصال فضای درونی و میانی با فضای بزرگ می تواند در ساختار نوین اقتصاد سیاسی بین الملل و اقتصاد سیاسی تجارت و ترانزیت انرژی در منطقه اقیانوس هند، در شکل دهی به سازمان همکاری های منطقه ای نقشی راهبردی ایفا کند. در این میان، ایران می تواند از این ظرفیت برای سامان دهی نهادهای منطقه ای و بین المللی، به ویژه در منطقه اقیانوس هند استفاده کند و از این راه منافع کشورهای دیگر را با ساحل دریای عمان پیوند بزند. همچنین می تواند علاوه بر ارتقای منزلت ژئوپلیتیک خود در جهان و منطقه، با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین امنیت ملی خود تولید کند؛ از این رو پژوهش حاضر به بررسی و تبیین نقش ژئوپلیتیک خلیج چابهار در رقابت میان دو قدرت هند و چین متمرکز است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، روشی آمیخته است. پژوهشگر با مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های اکتشافی، شاخص های مدنظر را احصا کرده و ابزار پرسشنامه را برای تأیید روایی و پایایی نتایج مصاحبه ها را ساخته است. پس از تجزیه و تحلیل نتایج در محیط نرم افزاری SPSS، مشخص شد ژئوپلیتیک خلیج چابهار با اطمینان 99 درصد در رقابت میان دو قدرت هند و چین اثرگذار است.
قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده مداری در بافت تاریخی شهری (مورد شناسی: خیابان خواجه نصیر شهر گز بُرخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش روز افزون بشر به زندگی ماشینی و توأم با آن، استفاده بی رویه از اتومبیل شخصی، عدم استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی، افزایش آلودگی های محیطی و در نهایت حرکت جامعه به سمت زندگی انفرادی، باعث تیره شدن تعاملات اجتماعی و دور شدن انسان ها از یکدیگر شده است. رویکرد تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در بخش مرکزی شهرها همراه است، باعث ارتقای کیفیت محیط و افزایش سرزندگی در این فضاها می شود. مطالعه حاضر به بررسی قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده محوری در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت تاریخی شهر گز بُرخوار پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، رویکردی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان است. تحلیل متغیّرهای مورد استفاده، با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos انجام گرفت. در فرضیه اول، اجرای طرح پیاده محوری از نظر ابعاد حمل و نقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول، نشان دهنده رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد بررسی بود و فرضیه اول تأیید شد. در فرضیه دوم به بررسی قابلیت سنجی پذیرش اجرایی طرح از دید کسبه و شهروندان پرداخته شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه دوم نیز وجود رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد سنجش را نشان داد و فرضیه دوم نیز تأیید شد. همچنین نتایج مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که عامل اقتصادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی 86/0 به خود اختصاص داده است. پس از آن عامل اجتماعی و کالبدی با وزن رگرسیونی 82/0 و عامل زیست محیطی با وزن رگرسیونی 74/0 در رتبه بعدی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این است که اجرای طرح پیاده مداری در خیابان خواجه نصیر مورد پذیرش شهروندان و کسبه است و ازنظر ابعاد ترافیکی و تردد مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
بررسی پایداری محیطِ کالبدی در محله های فقیرنشین با تأکید بر سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: محله زمزم شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
13 - 24
حوزه های تخصصی:
امروزه در رویکردهای گوناگون توسعه شهری، سرمایه اجتماعی بعنوان عامل اصلی و شرط لازم جهت توسعه محله ای و کاهش فقر مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو بررسی سرمایه اجتماعی بخصوص در محله های فقیرنشین ضروری است. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت و رابطه سرمایه اجتماعی با پایداری محیط کالبدی در محله فقیرنشین زمزم از منطقه 17 شهر تهران به منظور کسب شناخت لازم و ارائه راهبردهای مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه خانوار گردآوری شد. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با ۲۵۰ خانوار تعیین شد و نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. اندازه گیری شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محیط کالبدی با استفاده از مدل SAW انجام شد. وزن شاخص ها نیز با روش AHP گروهی و با پرسش از ۱۵ خبره دانشگاهی در رشته های مرتبط بدست آمد. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد مقدار شاخص کلی سرمایه اجتماعی محله زمزم برابر با عدد 32/2 و در حد متوسط به بالا می باشد. مقدار شاخص کلی کیفیت محیط کالبدی نیز برابر با ۷۱/۱ و بیانگر وضعیت پایین و نامناسبی می باشد. ضریب همبستگی بین پایداری محیط کالبدی و سرمایه اجتماعی 48/0 و در سطح 05/0 معنادار است. ضریب تبیین نیز نشان داد که بیش از 80 درصد از میزان پایداری کالبدی ناشی از شاخص های اعتماد اجتماعی، مشارکت، همبستگی و شبکه اجتماعی است.
فرصت ها و محدودیت های نظام بین الملل و سیاست خارجی کشورها (مطالعه موردی: ایران و مالزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بین الملل و قدرت های بزرگ به مثابه «متغیر مستقل» و نظام های فرعی–منطقه ای به مثابه «متغیر میانی»، سیاست خارجی کشورها را تحت تأثیر قرار داده، با وجود فرصت هایی برای توسعه واحدها، محدودیت هایی برای آنان در جهت پیگیری اهداف و منافع ملی ایجاد می کنند. با وجود این، دولت های کوچک و متوسط در ساختار موجود، توان نسبی برای پیگیری اهداف توسعه ای خود دارند؛ از جمله این کشورها، ایران و مالزی را می توان نام برد. به طور تقریبی، مالزی در قلب ناحیه شرق آسیا قرار دارد؛ منطقه ای که در حال حاضر به یکی از مناطق مطرح اقتصاد جهانی تبدیل شده است و در صلح و ثبات به سر می برد و ایران در منطقه خاورمیانه قرار دارد؛ منطقه ای بحران زا و با نظم هابزی. این شرایط منطقه ای تأثیر ساختار نظام بین الملل و قدرت های بزرگ بر سیاست خارجی دو کشور را دستخوش تحول کرده است. شرایط نامناسب منطقه خاورمیانه در کنار موانع و محدودیت های آمریکا، سیاست خارجی ایران را به ویژه در بعد تأثیر بر فرایند توسعه، با محدودیت مواجه کرده است؛ در حالی که در شرق آسیا، حضور چین و ژاپن در کنار آمریکا، علاوه بر تعدیل محدودیت های این ابرقدرت، سبب ارتقای فناوری، سرمایه و اقتصاد مالزی شده است. در بعد ظرفیت و توان سازمان های محلی نیز عضویت مالزی در «آسه آن»، با زیر مجموعه های کاربردی آن، شرایط دستیابی به سرمایه های محلی و همکاری فنی، به منظور کسب منافع منطقه ای را فراهم کرده است؛ بر خلاف سازمان منطقه ای اکو که نتوانسته چنین جایگاهی برای ایران داشته باشد.
کارکرد فضای مجازی در ارتقای سطح فکری و اجتماعی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی که به دلایل کارکردهای متعدد و جذابیت های نو به دنیای دوم انسان ها تبدیل شده، تأثیرات بسیار پیچیده ای بر رفتار و کردار انسان ها به جا گذاشته است. این فناوری نو ارتباطی که محصول دوره چهارم دستاوردهای فنی بشر به شمار می آید، توانسته است به طرز شگفت آوری در تمام گروه های سنی به گستردگی نفوذ پیدا کند. در این پژوهش، سعی شد که ابعاد مختلف کارکردهای فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به مثابه رسانه ای چندوجهی و میزان اثرگذاری آن بر جامعه زنان ایران بررسی شود. بنابراین، سعی شد با درنظر گرفتن قابلیت ها و کارکردهای مختلف آن، ابعاد و میزان اثرگذاری آن بر زنان ایرانی تجزیه و تحلیل شود. در این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی و جمع آوری برخی اطلاعات از راه پرسشنامه، به بررسی سطح و میزان اثرگذاری فضای مجازی بر زنان، آثار مثبت و منفی آن در تغییر الگوهای رفتاری در متغیرهای رفتاری اجتماعی پرداخت. نتایج نشان داد که فضای مجازی امکان پویایی و تحرک اجتماعی زنان را بیشتر فراهم کرده و با حضور معنادار در گروه های متعدد اجتماعی، آنان را تا حد گسترده ای از انزوای اجتماعی خارج کرده است؛ هرچند پیامدهای ناشی از حضور بدون محدودیت در فضای مجازی نیز برای زنان فراوان بوده و در موارد متعددی منجر به تحمیل هزینه های روحی و روانی به آنان شده است. اما بررسی های علمی نشان می دهد که حضور در فضای مجازی سبب تحرکات بیشتر زنان در جامعه شده و در جهاتی به ارتقای ذهنی و فکری آنان در دسته های مختلف اجتماعی منجر شده است.
تحلیل نقش شبکه جاده ای در انتقال محصولات کشاورزی نواحی روستایی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل زیربنایی برای توسعه هر کشوری و مناطق روستایی آن، وجود شبکه جاده ای کارامد و مطلوب در آن کشور جهت رفع نیازهای حمل و نقل آن است. در روند توسعه روستایی، شرط اصلیِ به حرکت در آوردن مکانیسم های توسعه اقتصادی ایجاد شبکه جاده روستایی مناسب است. با وجود چنین شبکه ای، حمل آسان فرآورده های کشاورزی به مراکز مصرف و صادرات، امکان پذیر گشته و کشاورزی را از سودآوری کافی برخوردار می سازد. چه بسیارند روستاهایی که از موقعیت مناسب تولیدی برخوردارند ولی به دلیل نبود امکانات ارتباطی و حمل و نقل در انزوا به سر می برند و از این موقعیت بهره کافی ندارند. لذا این موضوع به طور گسترده ای پذیرفته شده است که یک اقتصاد با شبکه های ارتباطی-جاده ای - مناسب در مقایسه با اقتصادهای با شبکه ارتباطی ضعیف در شرایط رقابت پذیری با صرفه تری قرار دارد. پیشرفت در حمل و نقل و ارتباطات، بخش کشاورزی، صنعت و دیگر بخش ها را ارتقاء داده و همچنین منجر به بهبود استاندارد زندگی عموم مردم می شود. از دیدگاه توسعه ای بهبود دسترسی، محرومیت اجتماعی را با افزایش قابلیت های فردی کاسته و مزایای فیزیکی، اجتماعی-اقتصادی و روانی را ایجاد می کند. در مناطق دور افتاده روستایی، خدمات حمل و نقل روستایی دسترسی حیاتی بین مزارع، روستاها و بازار برای انتقال مردم، نهاده ها، تولیدات کشاورزی و کالاهای مورد نیاز برای معیشت روستایی فراهم می کنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش(اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی/کالبدی) شبکه جاده ای روستایی با تاکید بر مناطق روستایی صادرکننده محصولات کشاورزی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای تولیدکننده محصول سیب شهرستان مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی می باشد. و از آزمون آماری تی تک متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان داد شبکه دسترسی جاده ای در روستاهای مورد مطالعه در بعد اقتصادی دارای نقش مناسب بوده و در دیگر ابعاد از عملکرد پایین برخوردار بوده و نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند.
مقایسه تطبیقی روستاهای دارای دهیاری و فاقد دهیاری در روند توسعه یافتگی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیتی که مدیریت روستایی در تحقق اهداف توسعه روستایی و نیز با در نظر داشتن اینکه دستیابی به توسعه پایدار در شرایط فعلی جهان بر اساس دانایی محوری است. نقش مدیریت در توسعه روستایی ایران حائز اهمیت بوده و این مدیریت باید بر دانایی محوری تکیه کند و بر همین اساس باید نیروهای لازم برای دانایی محوری در روستاهای کشور را فراهم کند. هدف از این تحقیق مقایسه نقش دهیاری های روستایی در توسعه پایدار در منطقه اسلامشهر با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بوده و محقق به ارزیابی تفاوت در روستاهای دارای دهیاری و فاقد آن با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی در محدوده اسلامشهر پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که مهم ترین معیار در ارزیابی عملکرد دهیاری ها در تمامی روستاهای مورد مطالعه تحصیلات و تخصص نیروی انسانی فعال در بخش دهیاری ها در نظر گرفته شده است و عواملی چون اقتصاد، نابرابری اجتماعی، زیرساخت ها، عوامل فرهنگی – اجتماعی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. همچنین از دیدگاه ساکنان این مناطق مهم ترین عامل مربوط به زیر معیار فقدان مهارت های مدیریتی به دست آمده است؛ بنابراین می توان گفت که مهم ترین عامل عدم توسعه یافتگی در مناطق مورد مطالعه فقدان مدیریت و مهارت های مدیریتی مناسب با مسئله دهیاری روستایی بوده که از سوی ساکنین تشخیص داده شده است.
Evaluation of Rural Governance for Achievement of a Sustainable Local Government (Case Study: Rural Area Surrounding Karaj Metropolis)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- This study tries to evaluate rural governance and identify its effective factors in a rural area, around Karaj Metropolis, for the achievement of local governance in central Iran. Design/Methodology/Approach - In terms of goal and nature, it is practical, while with regards to its methodology, it serves as a survey. The statistical populations of this research include 53 rural managers of rural settlements as rural governors (Dehyar), 105 rural councils, and 366 heads of village households, selected based on classification sampling within a multi-stage process. Both techniques of PROMETHEE and Analytic Network Process (ANP) have been employed for analysis, level evaluation, and classification of governance in the studied rural area. Findings- Based on the parametric method, results show that out of 53 studied local government, 53% had good governance; 25%, average governance; and 22%, weak governance. Furthermore, based on ANP Technique, the rural district (Dehestan) of Adran had the highest governance rank, while the rural district of Kamal Abad had the lowest. In general, the findings show that governance level in the studied local governments were quite desirable. Research limitations/Implications- Governance is a multidimensional issue with various definitions and theories thereof the villagers’ attitude towards rural governance and its indicators is restricted. Practical implications- In the study area, rural governance is in a good position, but some of the rural governance components and indicators are in an unsatisfactory and critical situation and require serious attention for improvement. Originality/Value- So far, there has been little attention paid to rural governance in the cities, especially in the peripheral regions of metropolitan areas. Accordingly, the present study is of considerable importance.
بررسی تطبیقی الگوهای مکان - رفتار در مساکن قبل و بعد از زلزله روستای زلزله زده سرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
34 - 49
حوزه های تخصصی:
روستای سرند از توابع شهرستان هریس در زلزله آذربایجان شرقی 1391 دچار تخریب صد در صد گردید. هدف از پژوهش حاضر، شناخت و بررسی روند بازسازی و الگوی مسکن ارائه شده برای آسیب دیدگان و مقایسه آن با الگوهای پیشین و نیز ارزیابی تطبیقی الگوهای مکان-رفتاری در دو وضعیت قبل و بعد از زلزله و روشن شدن نواقص و مشکلات به وجود آمده جهت رفع آن در حوادث بعدی است. در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر، علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک موجود، از پیمایش محیطی نیز استفاده شده است، بدین منظور از روش اکتشافی توصیفی در کل پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوهای مکان- رفتار بعد از زلزله مساکن روستای سرند تفاوت اساسی با الگوهای قبل از زلزله داشته و به دلیل شتاب زده بودن بازسازی توجهی به الگوهای سنتی و بومی و مشارکت اهالی روستا، همچنین معیشت روستائیان نشده است. علاوه بر این نتایج نشان می دهد زبان الگوی خانه های جدید (بعد از زلزله) در مقابل زبان الگوی خانه های سنتی، قرار دارد. همچنین در مورد الگوهای انسانی می توان نتیجه گرفت که الگوهای مکان-رفتار خانه های سنتی به الگوهای کالبد-عملکرد در خانه های جدید تقلیل یافته اند. لذا می توان گفت با همکاری و مشارکت دادن روستائیان در بازسازی و استفاده از تجربه و اندیشه آنان و به کارگیری اصول سنتی و بومی تا حد لزوم می توان تا حدودی زیادی از شدت مشکلات احتمالی در آینده کاست.
تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان؛ یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
614 - 633
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی در ارتباط تنگاتنگی با مباحث اقتصادی بوده و این موضوع در مناطق کم برخوردار مانند مناطق روستایی اهمیت بیشتری دارد. ازاین رو، هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان بود. نمونه آماری پژوهش شامل 29 تن از دریافت کنندگان اعتبارات بانک کشاورزی بودند که به روش ارجاع زنجیره ای تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازنظر روش از نوع پژوهش های کیفی است و برای تحلیل محتوای مصاحبه ها از روش ترکیبی تحلیل روایت و اسنادی استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل تماتیک با استفاده از شبکه مضامین و تحلیل مقایسه ای بود. روایی درونی ابزار پژوهش از راه اعتباریابی توسط اعضا و فرایند مثلث سازی؛ و روایی خارجی از راه تکنیک حداکثر تنوع در انتخاب نمونه ها تأیید شد. یافته ها نشان داد که تأثیر اعتبارات بر کیفیت زندگی بر پایه میزان و نوع اعتبارات با هم متفاوت است. دریافت اعتبارات خرد جاری در کوتاه مدت به بهبود کیفیت تولید و کیفیت سلامت و امنیت کمک کرده؛ درحالی که در بلندمدت، به دلیل انحراف در کارکرد موجب محرومیت نسبی افراد شده و کیفیت زندگی آنان کاهش یافته است. دریافت اعتبارات خرد سرمایه ای به دلیل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار زمینه ساز دسترسی به امکانات و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت زندگی در کوتاه مدت شده است. این اعتبارات در طول زمان به بهبود کیفیت زندگی افراد روستایی و رضایتمندی آن ها از زندگی کمک کرده است. دریافت اعتبارات کلان سرمایه ای نیز بهبود کیفیت اشتغال و درآمد، کیفیت دارایی ها، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت روابط اجتماعی و کیفیت محیطی را موجب شده است.
تحلیل و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی مبارکه در راستای تحقّق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: توزیع فضایی مطلوب کاربری ها، در برنامه ریزی و مدیریت استفاده از زمین، یکی از پارامترهای بنیادین تحقق توسعه پایدار است. در عصر حاضر نیز به واسطه افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی، ﭘﺪیﺪه تخریب سرزمین در قالب تبدیل بخش وسیعی از اراضی جنگلی و مرتعی به مسکونی و صنعتی، در حال گسترش است. لذا پژوهش ﺣﺎﺿﺮ از طریق داده های دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﺑﻪ ﭘﺎیﺶ تغییر کﺎرﺑﺮی اراﺿی مبارکه در بازه ی 30 ساله (1985-2015) ﭘﺮداﺧﺘﻪ است. روش: جهت دستیابی به اهداف از ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮاره ای ﻟﻨﺪﺳﺖ، سنجنده های MSS (1985) و OLI (2015) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑدیﻦ ﺗﺮﺗیﺐ که ﭘﺲ از انجام مراحل پیش پردازش شامل رفع خطاهای رادیومتریک و اتمسفری، چینش باندها، موزاییک تصاویر و ﺟﺪاﺳﺎزی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌاتی؛ تصاویر ﺑﻪ روش ﺣﺪاکﺜﺮ اﺣﺘﻤﺎل ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی، و ﻧﻘﺸﻪ کاربری اراﺿی در دو مقطع زﻣﺎنی ﺗﻬیﻪ ﮔﺮدیﺪ. سپس با استفاده از روش تفاضل تصاویر ﻣیﺰان و ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺗﻐییﺮات هر کاربری برآورد شد. یافته ها: نتایج نشان داد در سال 1985 مساحت اراضی صنعتی 16/9 کیلومترمربع بوده که در سال 2015 به 33/20 کیلومترمربع گسترش یافته است. در این دوره وسعت زمین های کشاورزی، مراتع و جنگل به ترتیب 75/38، 18 و 45/1 کیلومترمربع (09/5، 37/2 و 19/0 درصد) کاهش داشته و در مقابل وسعت اراضی صنعتی، شهری، رها شده و بایر به ترتیب 17/11، 46/9، 14/16 و 1/7 کیلومترمربع (47/1، 24/1، 12/2 و 93/0 درصد) افزایش یافته است. نتایج: تغییر کاربری از مرتع و کشاورزی به صنعت و مسکونی به میزان 46/7 درصد در طول سه دهه از 1985 تا 2015 منجر به بهره برداری شدیدتر از منابع اکوسیستمی و نهایتاً باعث ناپایداری در منطقه شده است. بنابراین جهت اعمال مدیریت صحیح محیط، لازم است هرگونه اقدام اعم از تغییر کاربری اراضی مهار گردد تا منجر به تخریب شدیدتر اکوسیستم نشود.