فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۷۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و پهنهبندی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش دامنههای شمالی آلاداغ (مطالعه موردی حوضه زهکشی چناران در استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات مرفولوژی شهری ( مطالعه موردی شهر رشت در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استخراج گسل های البرز مرکزی با استفاده از تصاویر سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کاربردهای دورسنجی در زمین شناسی تهیه نقشه خطواره هاست که به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در مطالعات زمین شناسی مناطق مختلف در نظر گرفته می شود. هدف از این تحقیق، استخراج خطواره های (گسل) البرز مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار است. بعد از انجام تصحیحات هندسی تصاویر تکنیک های بارزسازی مکانی شامل فیلترگذاری، تجزیه مؤلفه های اصلی و نسبت گیری باندی بر روی تصاویر سنجنده ASTER اعمال شد. استخراج خطواره ها بر روی این تصاویر پردازش شده به دو روش تفسیر بصری و رقومی خودکار انجام شد. سپس خطواره های استخراج شده به دو روش بصری و رقومی خودکار با یکدیگر و با خطواره های (گسل) استخراج شده از نقشه زمین شناسی منطقه مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان گسل های استخراج شده با روش تفسیر رقومی خودکار با میزان گسل های نقشه زمین شناسی همخوانی ندارد و روش تفسیر رقومی خودکار نتوانسته سبب استخراج و شناسایی خطواره های گسلی منطقه (گسل خزر و شمال البرز) شود. ولی میزان خطواره های استخراج شده به روش بصری با میزان گسل ها در البرز همخوانی بیشتری نشان می دهد. بنابراین روش رقومی خودکار به علت دقت پایینی که دارد، برای مطالعات زمین شناسی که بر مبنای مطالعات صحرایی دقت بالایی دارد، پیشنهاد نمی شود. در نتیجه، بهترین روش برای انجام مطالعات زمین شناسی و بررسی های ساختاری در مناطق وسیع و یا مناطقی که دسترسی به آنها مشکل است، استفاده از روش تفسیر بصری و رقومی سازی دستی برای استخراج خطواره هاست.
ویژگی های خندق ها و عوامل کنترل کننده ی فرآیندهای خندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خندق ها از پیچیده ترین اشکال خطی هستند که تحت عوامل کنترل کننده مختلف، طی چندین مرحله، و در طول زمان، تحول و رشد می یابند. فعالیت فرآیندهای طبیعی که منجر به زایش خندق می شوند، معمولا در اثر کشت غیر اصولی، سیستم های آبیاری، چرای مفرط، جاده سازی، تغییرات کاربری و تغییرات اقلیمی، تشدید می گردند. منطقه مورد مطالعه که از محدوده مستعد به زایش خندق ها می باشد، به سبب دخالت عوامل انسانی، فعالیت چنین پدیده هایی به مرحله بحرانی و خطرناک رسیده است. در این مقاله سعی شده است که اثرات عوامل مختلف انسانی و طبیعی، بر روی فرسایش خندقی در روی شیب های مختلف، مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعات نشان می دهد که شیب و مساحت حوضه های زهکشی بالادست هر خندق، عامل اصلی در تمرکز آب های جاری و تعیین کننده حد آستانه برای پدید آمدن خندق ها است. به همین دلیل در این مطالعه، نقش این دو پارامتر با استفاده از داده های جمع آوری شده بررسی و رابطه S=0.407A4.54857 به دست آمده است. علاوه بر رابطه مذکور، رابطه S=A0.4 نیز در منطقه مورد مطالعه، بررسی و مقادیر آن از 4،04 تا 21.32 به عنوان آستانه های برش بالا برای زایش خندق و طویل شدن آن، حاصل شده است. نتایج حاصل تحلیل های رگرسیونی نیز نشان می دهند که در بین پارامترهای مختلف توپوگرافی، طول دامنه و اختلاف ارتفاع، در طویل شدن خندق های منطقه، نقش اساسی ایفا می کنند. مشاهدات میدانی و تحلیل نمونه ای از خاک های جمع آوری شده، حاکی از این است که بیشتر خندق های بزرگ و عمده منطقه بر روی آبرفت های قدیمی توسعه یافته اند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوزة آبخیز جلیسان با استفاده ازمدل LNRF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از سرزمین ایران را مناطق کوهستانی فرا گرفته است. یکی از مخاطراتی که همواره این مناطق را تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای است. وقوع این پدیده، هر ساله خسارات زیادی را به اراضی دامنه ای و مورد بهره برداری انسان وارد می کند. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها پدیدة لغزش می باشد. هدف بررسی علل وقوع و شیوه های پایدارسازی این فرآیند است. در این تحقیق نیز هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش به منظور به نقشه در آوردن لغزش های موجود در حوضة جلیسان (یکی از زیر حوضه های چالکرود) به عنوان مطالعة موردی است. این حوضه در استان مازندران و در غرب شهرستان تنکابن واقع شده است. شرایط خاص زمین شناسی و ژئومرفولوژیکی، اقلیمی و نوع استفاده از زمین سبب شده که این حوضه از مناطق مستعد زمین لغزش به شمار آید. تخریب جنگل ها، جاده ها، آبادی ها و از بین رفتن زمین های کشاورزی از جمله خسارت هایی هستند که در اثر وقوع این پدیده به طور مکرر مشاهده می گردد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه، ابتدا نقشة عوامل اصلی مؤثر در رخداد این پدیده تهیه و رقومی شده است. سپس با استفاده از تکنیک تفسیر عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ایETM+2002 و عملیات میدانی (GPS)کلیة لغزشهای موجود در حوضه شناسایی و در روی نقشه ثبت شده اند. سپس با تلفیق نقشه های عامل با نقشة زمین لغزش ها در قالب مدل LNRF، مقدار عددی هر یک از عوامل محاسبه و درصد وقوع لغزش در واحدهای مختلف هر نقشه بدست آمده است. در نهایت نقشة پهنه بندی خطر زمین لغزش با همپوشانی نمودن لایه های مختلف اطلاعاتی حاصل شده است. نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی بسیار خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی زمین لغزش در نواخی مرطوب تا نیمه مرطوب نشان می دهد.
دانسته های نوین درباره ی آمیزه های رنگین ایران
حوزه های تخصصی:
زمین شناسی دره رهق (شمال غرب کاشان، ایران مرکزی)
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمال غربی کاشان قرار دارد و در دو منتهی الیه آن آبادیهای استرک و رهق دیده می شود. روستاهای این دره شامل استرک، جوشقان استرک، فتح آباد، فرح آباد، کله، ارمک، از ناوه و رهق بوده که از موقع جغرافیایی میان دره ای برخوردار شده اند. دره رهق مانند اکثر قسمتهای مرکزی ایران منطقه ایست خشک و نسبتاً فقیر از پوششهای گیاهی که آنرا برای مطالعات زمین شناسی ممتاز می نماید، جهت چین خوردگی در این منطقه جنوب شرقی، شمال غربی است. تشکیلات شمال غربی کاشان با تشکیلات " قم " (Dosy 1955) که از دیدهای مختلف زمین شناسی مورد مطالعه زیادی قرار گرفته شباهت زیادی دارد. (Gansser 1955) تشکیلات اخیر به دوره های اولیگوسن میانی و فوقانی و میوسن تحتانی تعلق دارند و جزء منطقه تیپ محسوب می شوند. ( Bozorgnia 1966). نفت ایران مرکزی در مجاورت لایه های الیگومیوسن قرار دارد و بهمین علت بررسی این لایه ها در ایران مرکزی از نیم قرن پیش توجه شرکت ملی نفت ایران را بخود جلب کرده است. نفت قم در سال 1956 بدنبال همین تجسسات کشف گردید و در همین اوان نفت جنوب و جنوب غربی ایران نیز در سنگ آهک آسماری که معادل اولیگومیوسن ایران مرکزی است پیدا شد.
مقدمه ای بر ایکنولوژی
حوزه های تخصصی:
جایگاه مخروط افکنه های کواترنری دامنه شمالی میشوداغ در سیستم های رودخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توده کوهستانی میشوداغ در شمال غرب ایران و در شمال دریاچه ارومیه در جهت شرقی ـ غربی کشیده شده است. مورفولوژی این کوهستان بیش از هر چیز، متأثر از فعالیت های تکتونیکی گسل مورب لغز شمالی میشو و گسلهای فرعی آن است. چین خوردگی نهشته های کواترنر در میشو شرقی، میزان تضاریس جبهه کوهستانی (براساس محاسبه ضریب تضاریس جبهه کوهستانی برای میشو شرقی 1/2 و برای میشو غربی 1/9 )، انحراف آبراهه ها از مسیر اصلی خود و نیم رخ طولی آبراهه اصلی حوضه های منطقه تماماً حاکی از ادامه فعالیت های تکتونیکی کواترنر در منطقه، به ویژه در میشو شرقی میباشد. موقعیت مخروطه افکنه های منطقه مورد مطالعه نیز ارتباط مستقیمی با فعالیت های تکتونیکی نئوژن و ویژگیهای منابع رسوبی تغذیه کننده آنها دارد، به طوری که آثار این ویژگیها در نیمرخ مخروطه افکنه و توالی رسوبی آنها به خوبی مشهود است. مخروطه افکنه های منطقه مورد مطالعه در واقع بخشی از سیستمهای رودخانه ای میشو هستند. این سیستمها زمینه ورود عناصر حاصل از فرسایش دامنه های پرشیب شمال این کوهستان را در آبراهه های تغذیه کننده مخروطه افکنه های منطقه فراهم میآورند. لذا موقعیت و ویژگیهای مخروطه افکنه های بیارتباط با خصوصیات سایر بخشهای سیستم نیست و مخروطه افکنه ها به تغییرات محیطی از قبیل تغییرات رواناب و تغییرات رسوبی واکنش نشان میدهند. اطلاعات مورد نیاز در مورد ویژگیهای عمومی مخروطه افکنه های منطقه از عکسهای هوایی، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و به ویژه مشاهدات میدانی به دست آمده است.
سیکلون حرارتی لوت و تأثیر آن در لندفرم های بادی (ایده ای درحوزه دانش ژئومورفولوژی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه وسیعی از بخش های مرکزی ایران در قلمرو شرایط اقلیمی خشک و بیابانی قرار دارد. توپوگرافی نسبتاً هموار و پست، خشکی محیط و استمرار وطول تونل باد در این ناحیه موجب غلبه فرایند فرسایش بادی در این مناطق شده است. مشخص ترینلندفرم حاصل از این فرایند، تمرکز توده های بزرگی از ماسه های بادی( ارگ ها) است. تاکنون علل تشکیل و تمرکز این توده های ماسه ای را توپوگرافی سطحی، جهت وزش باد و وجود موانع و شرایط بادپناهی می دانستند. بررسی ها ومطالعات اخیر نشان میدهد که برخلاف تصور رایج توجیه بوجد امدن چنین پدیده گسترده و کم نظیری نیاز مند یک بازنگری وطرح مدلی اقلیمی در مقیاس منطقه ایست و اثبات تطبیق مورفولوژی بادی و مکان گزینی ارگ لوت در موقعیت کنونی با تمسک به چنین دلایلی تبیین پذیر نیست. ضرورت چنین اصلی سبب بررسی های دقیق تری برمبنای مطالعات ژئومرفیک شامل باز شناسی پدیده ها توسطعکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی وتحلیل مورفومتری و مورفولوژی تپه های ماسه ای و سایر لندفرم های بادی به عنوان شاخصی برای تعیین ویژگی های باد غالب در منطقه گردید. حاصل این بررسی ها که گستره وسیعی از دشت لوت ایران را شامل گردید نشان دادکه ایجاد چنین پدیده ای مستلزم وجود یک سیستم اقلیمی محلی در مقیاس منطقه ای ایست وتسلط یک سلول کم فشار حرارتی تابستانی در چاله لوت بوجود امدن ارگ را امکان پذیر ساخته است. فرم اشکال ارضی دشت لوت به عنوان گرم ترین نقطه کره زمین بیشتر تحت تاثیر یک سیستم اقلیمی خودساخته محلی است زیرا تحدب برخان-ها و مورفولوژی سایر اشکال فرسایش بادی و تفسیر داده ها، نشانگر راستای وزش باد غالب در هر نقطه است و نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که تصویر فضایی مورفولوژی توده های ماسه ای لوت ایران به عنوان بزرگ ترین توده ماسه ای در پهنه ایران، الگویی را ارائه می کند که از طریق آن می توان موقعیت یک سامانه کم فشار حرارتی و همرفتی محلی حاکم بر چاله لوت را به خوبی شناسایی نمود. وجود این سامانه و نقش آن در تکوین لندفرم های فرسایش بادی لوت می تواند به سایر ریگ های موجود در ایران مرکزی تعمیم یافته و دیدگاه های پیشین را بازنگری نماید. به عبارت دیگر نظریه جدید ثابت می کند عواملی را که تا این زمان به عنوان عوامل موثر در مکان گزینی توده های ریگ ایران بر شمرده اند عوامل اصلی نبوده بلکه نقش اصلی را موقعیت سامانه کم فشار حرارتی ایفا می کند که در طول دوره گرم سال بر منطقه لوت تسلط دارد.
پهنه بندی حرکات توده ای با استفاده از مدل LNRF (مطالعه موردی حوضه سد کلان ملایر)
حوزه های تخصصی:
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع، خسارت های مستقیم (مسدود کردن راهها و مسیر آبراهه ها، مدفون کردن مناطق مسکونی و تاسیسات خدماتی) و خسارت های غیرمستقیم (اثرات ناگوار زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها) را به دنبال دارد.
تحقیق حاضر در حوضه سد کلان ملایر با هدف مشخص کردن عوامل موثر در حرکات توده ای و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین وزن که بیانگر میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده است، صورت گرفته است. از بین عوامل موثر در وقوع حرکات توده ای عوامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش در این تحقیق انتخاب گردید. با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی در قالب سستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار AreGIS نقشه های تحقیق بصورت رقومی و لایه بندی و برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از طریق بررسی متغیرهای موثر از مدلLNRF بعنوان ابزار مفهومی تحقیق استفاده گردید. در خاتمه با وزن دادن به عوامل موثر و جمع جبری آنها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید و نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان را نشان می دهد.
تحلیل فضائی حوضه کُر با تکیه بر استدلالهای ژئومورفیک و هیدرولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های ژئومورفولوژی حوضه ها را می توان از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار داد؛ که این دیدگاه ها عبارتند از I. دیدگاه تاریخی (موریس دیویس و طرفداران نظریه او)، II . کاتاستروفیسم (بزرگی وقوع رویدادها با توجه به بسامد این رویدادها) و III. دیدگاه سیستمی (تراز بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئومورفیک). در مقاله حاضر تحولات ژئومورفولوژیکی حوضه کر از دریچه تئوری فضائی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین وضعیت تعادلی و پایداری حوضه از گذشته تاحال و در آینده می باشد. روش انجام تحقیق تعیین ورودی و خروجی ماده و انرژی (بارش، تابش خورشیدی، تکتونیک و نئوتکتونیک و ...) به حوضه با توجه به سیبرنتیک میان دادی حوضه هم چنین محاسبه بیلان انرژی و ماده در سطح حوضه با توجه به آنتروپی مثبت و منفی در سطح حوضه بوده است. با استناد به یافته های پژوهش حاضر که حاصل برآیند سیبرنتیکی بین فرم و فرآیند در حوضه است، می توان با اطمینان اظهار نمود که حوضه در چه وضعیت تعادلی قرار داشته است که خود این وضعیت تعادلی موجود، برآیند حالت های تعادل ایستا، دینامیکی و یک نواخت است که بر وضعیت ژئومورفولوژیک حوضه مسلط می باشند. بنابراین با توجه به وضعیت سیستم ژئومورفیک حوضه بهترین روش آمایشی حوضه از میان روش های (برنامه ریزی، مدیریت ریسک و مدیریت بحران) در حوضه که هم مستلزم صرف هزینه های گزاف نباشد و هم باعث ایجاد اغتشاش در پایداری و تعادل ژئومورفولوژیک حوضه رودخانه کر نگردد؛ استفاده از شیوه مدیریت بحران می باشـــد.
تکامل ژئومرفولوژی دلتای رود سپیدرود درکواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلتای سپیدرود بزرگترین دلتای ایرانی در ساحل جنوبی دریای خزرکه طی دو میلیون سال گذشته شکل گرفته، دارای تاریخ تکامل پیچیدهای است و به دلیل بسته بودن دریای خزر، روند دلتا سازی آن با دریا های آزاد تفاوت دارد. جابجایی مکرر دهانه نقش مؤثری در روند تکامل دلتا داشته، اما به تدریج میزان جابجایی کمترشده است. تاکنون در مورد نقش جریان های دریایی شرقی- غربی در انتقال رسوب، در خصوص انحراف دهانه سپیدرود اغراق شده و به نقش جابجایی دهانهها در مرفولوژی دلتا توجه ای نشده است. افزایش سطح آب دریا به میزان کم به تنهایی نمیتواند مانع گسترش دلتا شود. شکل گیری زبانه های ماسه ای، جزایر سدی و تپههای زیر آبی در روند تکامل دلتای اهمیت بسزایی دارد. در این مقاله سعی شده با استفاده از منابع تاریخی، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، عکس های هوایی وتصاویر ماهواره ای لندست و در نهایت بررسی های میدانی، فرایند تکامل دلتای سپیدرود مورد بررسی قرار گیرد. واژگان کلیدی: ژئومرفولوژی، دلتا، سپیدرود، کواترنر، دریای خزر.
تکوین دشت انباشتی اردبیل در شمال غرب ایران
حوزه های تخصصی:
دشت اردبیل در شمال غربی ایران، یک دشت میانکوهی به وسعت تقریبی990 کیلومترمربع است که بین تودهی آتشفشانی سبلان در غرب و رشته کوه تالش (باغروداغ) در شرق قرار گرفته است. گسل نئور و گسل های هیر و دویل که به موازات گسل نئور و با جهت شمالی - جنوبی قرار گرفتهاند و چندین گسل فرعی دیگر سبب شده اند که کوه های تالش (باغروداغ) به صورت یک فرازمین یا هورست بالا بیایند و در نتیجه دشت اردبیل در غرب این گسل ها فرونشسته و به صورت یک چاله سوبسیدانس درآید. بعد از پیدایش گسل ها که در دوره ی ائوسن رخ داده، ریخت کلی چاله ی اردبیل شکل گرفته است. در اواخر دوران سوم (نئوژن) منطقه به صورت یک حوضهی دریاچهای بسته یا نیمه بسته در آمده که جریانات سطحی اطراف ورسوبات حاصله را دریافت میکرده و آب آن شیرین بوده است. بعد از چینخوردگی حوضهی رسوبی نئوژن محل رسوبگذاری مواد به محل کنونی دشت جابه جا شده و مرکز آن در جنوب رودخانه ی قره سو در نزدیکی روستای قرهلر قرار گرفته است. ادامهی فعالیت های تکتونیک در دامنهی شمال غربی تالش( باغروداغ) در دوران کواترنر چاله تکتونیکی اردبیل را نیز متاثر ساخته است. تکرار این عمل باعث فرونشینی دشت اردبیل شده که بر اثر آن رودخانههای جاری در دشت مانند قره سو، بالخلی چای، قوری چای و دیگر رودخانهها نتوانند رسوبات خود را به خارج از دشت حمل نمایند و در نتیجه حجم زیادی از مواد آبرفتی را در دشت اردبیل بر جا گذاشتهاند. ضخامت این نهشتهها در بخش های مختلف دشت یکسان نیست و بر اساس موقیعت توپوگرافی ضخامت آن نوسان دارد. حواشی دشت(غرب و شرق) به وسیلهی رسوبات آذرآواری و کنگلومرایی پلیو-کواترنر احاطه شده است. وجود این کنگلومرا در پایکوه های باغرو میتواند دلیل فعالیت تکتونیک در اوایل کواترنر باشد، و بدین ترتیب فعالیت نئوتکتونیک در منطقهی مورد تایید قرار میگیرد.
کانی ها و سلامتی انسان
حوزه های تخصصی:
گل فشان چیست؟ (همراه با نگرشی بر گل فشان های ایران)
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر زمین شناسی لوت
حوزه های تخصصی:
هیئت تحقیقاتی لوت شاید اولین دسته ایرانیست که با تجهیزات نسبتا کامل و با برنامه ای درست رهسپار منطقه ای شد که برای غالب مردم و در شرایط عادی غیر قابل عبور و پر از مخاطرات فراوانی است. . دکتر مستوفی با پیش بینی و رهبری درست خود نشان داد که دانشگاه تهران قادر است با وجود مشکلات کار در انجام کارهای علمی وشناخت میهن خود کوشا باشد وکار خود را در سطحی قابل قبول بین المللی عرضه نماید. وظیفه خود می دانم که از توجه وهمکاری همه جانبه ریاست محترم دانشگاه و آقای دکتر مستوفی تشکر کنم . کار زمین شناسی لوت وسیع ومتنوع وجالب است. وسیع است چون باید منطقه ای را در طول 400 کیلومتر و درعرض 300 کیلومتر در نوردید. متنوع است. چون در حاشیه آن از کوههای مرتفع 4 تا 4000 متری با طبقات رسوبی از اعصار گذشته زمین از طبقات پیش از عهد اول تا دوران چهارم و یا از توده های آذرین با رنگهای تند‘ تا سنگهای دگرگونی و شیستهای استروتیت دارو در داخله آن رسوبات تخریبی ونمگ و گچ با شکلها وحالتهای مختلف می توان یافت وتاثیر همه عوامل تغییر دهنده سطح زمین ‘ چه عوامل خارجی مانند باد‘ باران (اگر چه در داخل چاله مرکزی کم است) تا تغییرات شدید درجه حرارت شب روز و چه عوامل داخلی مانند حرکات کوهزایی در جهت بر افراشته شدن ارتفاعات یا پایین رفتن قسمتهایی از زمین ‘ یا فورانهای آتشفشانی این دریچه های اطمینان کوره مذاب زمین را در آن می توان بررسی نمود. کار زمین شناسی لوت جالب است چون شکل خاص حوضه آن که شاید منطقه مقاومی در فلات ایران باشد و با اشکال خاصی از تخریب وساختمان‘ بادالانهای وسیع‘ برجهای افسانه ای و تپه های هلالی شکل ماسه ای منفرد و یا مجتمع که گاهی تا قله های بلند کوه نیز دامن خودرا می گستراند ‘ برای زمین شناسی هزاران سوال وگفتگو را مطرح می کند که درمیان همه آنها ‘ تعیین سن این پدیده ها ارتباط این حوضه وسیع و عظیم با کناره های آن نقش شکستگیها‘ فروریختگی ها و آنچه که در زیر این توده مرکزی کویری می تواند باشد. بیش از همه مشغول کننده است. با این توضیح کار زمین شناسی در لوت‘ کار هیئاتی است که باید مدتها با این سنگها و یا این دریای وسیع شکلها و پدیده ها آشنا گردد. مسافرت یکماه در کویر و بازدید 10 روزه از مناطق کرمان و اطراف آن فقط امکان می دهد که خطوط اصلی زمین شناسی این ناحیه را رسم و بیش از پیش مشاهدات خود راکه در ضلع جنوب غربی این منطقه‘ یعنی از شهداد تاکشت متمرکز است . بیان ونتایج این بررسی را با بازدیدهای قسمت غربی و شمال وشمال شرقی مقایسه نماییم . بنابراین در این گزارش به ترتیب مسائل زیر را مورد توجه قرا رمی دهیم: 1- موقعیت زمین شناسی دشت لوت در مجموعه فلات ایران و زمین شناسی اطراف لوت. 2- بررسی زمین شناسی نواحی غرب و جنوب غربی دشت که شامل مناطق زیر است. الف- هشتادان ب- اندوجرد ج- جهر د-چهار فرسخ وخرم آباد 3- بررسی زمین شناسی ومورفولوژی لوت مرکزی که شامل مقطع کلوتها‘ گندم بریان‘ پوزه کال ودشت شمالی وماسه ها و چاله جنوبی است. 4- بررسی زمین شناسی شمال شرقی لوت 5- نتیجه
تغییرات ژئومورفولوژیکی ناشی از احداث سدهای سهند و ملاجیغ در بستر رودخانه های قرنقو و شور و دامنه های مشرف به دریاچه های سدها ( واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نواحی نیمه خشک، تاثیرات ژئومورفولوژیکی (ریخت شناسانه) سدها بسیار شاخص است. این ساختارهای دست ساز انسانی، با وجود مزایایی که در تنظیم جریان رودخانه ها و کاستن از بزرگی و فرکانس وقوع سیلاب ها دارند، رژیم های مصنوعی از جریان آب در پایاب رودخانه ها پدید می آورند و در مسیر انتقال رسوبات از سراب ها، آشفتگی هایی ایجاد می کنند. تغییرات در عملکرد فرایندهای ژئومورفولوژیکی، با افزایش لغزش ها، به عمق رفتن بستر جریان و تغییر در آرایش جریان رودخانه ها و به طور کلی تغییر در فرایندهای فرسایشی و نهشته گذاری در پایاب و سراب سدها جلوه گر می شود. حوضه قرنقوچای (واقع در دامنه های شرقی سهند با مختصات جغرافیایی از تا طول شرقی و از تا عرض شمالی) که رودخانه های شور و قرنقو آن را زهکشی می کنند از حوضه های نیمه خشک با سدهای متعدد است که در دهه های اخیر با تغییرات عمده ای مواجه شده است. در این مقاله برای بررسی تغییرات ژئومورفولوژیکی رخ داده در اطراف سدها، آشفتگی های ایجاد شده در دامنه ها و همچنین شدت فرسایش، میزان رسوب دهی بخش های مختلف آن با استفاده از روش دومتغیره ارزیابی و با بهره گیری از امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، محدوده های حساس تعیین و پهنه بندی گردیده است. نقشه های ترسیمی نشان می دهند که بخش های بالادست حوضه از نظر شدت فرسایش، در وضعیت نسبتاً بحرانی قرار دارند و فعالیت فرایندهای مختلف فرسایشی و وقوع لغزش های نسبتاً بزرگ در کناره دره ها و در نزدیکی سدها، رسوبات زیادی را وارد آبراهه ها می کنند. بررسی ها همچنین حاکی از این است که واکنش های ژئومورفولوژیکی در اطراف سدها به صورت به عمق رفتن بستر جریان، ایجاد پیچان ها، افزایش فرسایش خطی، فرسایش کناره ای، لغزش ها و در قالب افزایش میزان رسوبات منعکس شده است.
مطالعات کانی شناسی و سیالات درگیر در کانسار مس- طلا کالچویه، شرق اصفهان
حوزه های تخصصی:
کانسار مس- طلا کالچویه در 110کیلومتری شرق اصفهان و در داخل سنگهای آتشفشانی و آذر آواری ائوسن واقع شده است. توفهای ماسه ای و گدازه های آندزیتی بیشتر حجم این مجموعه را به خود اختصاص داده اند. کانی سازی در منطقه به شکل رگه ای و رگچه ای بوده و گانگ اصلی کانی سازی، کوارتز می باشد. کانیهای فلزی اصلی شامل کالکوپیریت، کالکوسیت، گالن و کانی های هوازده شامل گوتیت، اکسیدهای آهن، مالاکیت و آزوریت می باشند. بررسیهای انجام شده در این منطقه حاکی از آن است که کانی سازی فلزی کالچویه از نوع کانسارهای کم سولفید کوارتز رگه های گرمابی است و نتایج مطالعات دماسنجی بر روی کانیهای کوارتز، نشان دهنده وجود محلول با دمای کم تا متوسط و قدرت کم کانی سازی است.