ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۷۹۰ مورد.
۱۰۴۱.

ارزیابی آثار هیدرولوژیک تغییر کاربری بر میزان رواناب سالانه در حوضه آبخیز قره سو با استفاده از مدل (L-THIA)

کلیدواژه‌ها: L-THIA حوضه قره سو تغییر کاربری آثار هیدرولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۱
تغییرکاربری زمین در یک حوضه از جمله مهم ترین عوامل موثر بر هیدرولوژی آن محسوب می شود. مدل L-THIA روشی برای ارزیابی آثار درازمدت هیدرولوژیک در یک حوضه است که کاربران می توانند توسط آن تغییرات نسبی را که به واسطه تغییر کاربری در رواناب رخ داده، تعیین کنند. در همین راستا بخش بالادست رودخانه قره سو در استان اردبیل از نظر تغییرات کاربری (1987-2012) و آثاری که بر تولید رواناب منطقه دارد، مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجام این کار از آمار بارش روزانه چهار ایستگاه، تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده TM و ETM) و نرم افزار تخصصی L-THIA و Arc Map استفاده کرده ایم. نتایج مدل سازی نشان می دهد که در طی 25 سال بر اثر تغییرات کاربری زمین، مقدار رواناب تولیدی در حوضه به طور متوسط 8/1 میلی متر افزایش داشته است که این امر سبب افزایش 86/2 میلیون مترمکعبی حجم رواناب در منطقه شده است. تغییرات کاربری عمدتاً در جهت افزایش مناطق مسکونی، کاهش سطح زمینهای جنگلی و مراتع است. در برخی از مناطق مثل دشت اردبیل به دلیل تبدیل مراتع به زمین کشاورزی تغییر کاربری در جهت مثبت ع مل کرده و باعث افزایش نفوذپذیری زمین و متقابلاً کاهش تولید رواناب در این بخش از منطقه شده است. مدل مذکور با توجه به توان تهیه نقشه پهنه بندی حجم و عمق رواناب، قابلیت مناسبی در نمایش آثار هیدرولوژیک تغییر کاربری و نشان دادن مناطق حساس و سیل خیز را در حوضه دارد.
۱۰۴۲.

بررسی نو زمین ساختی منطقه ی کاکلی- راز واقع در خراسان شمالی با استفاده از شاخص های مورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوزمین ساخت حوضه ی آبریز کپه داغ مرکزی شاخص مورفومتریک فعالیت تکتونیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۷ تعداد دانلود : ۵۵۳
منطقه ی مورد مطالعه در کپه داغ مرکزی، شمال بجنورد و شیروان، بین روستاهای کاکلی- راز قرار دارد. هدف از این پژوهش تفکیک مناطق فعال از مناطق با فعالیت کمتر می باشد. در این پژوهش برای ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی شاخص های طول- شیب رودخانه(SL) ، نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره(Vf) ، فاکتور عدم تقارن توپوگرافی (T)و انتگرال هیپسومتریک (Hi) محاسبه گردید. گسل ها و شکستگی های منطقه با استفاده از باندVNIR تصویر ASTER استخراج گردید و شاخص-های مورفومتریک با استفاده از GIS و Global mapper محاسبه شد. بیشترین مقدار شاخص SL مربوط به پهنه های شمالی می باشد، افزایش شاخص SL در پهنه های شمالی مربوط به گسل ها و شکستگی هایی است که مسیر آبراهه ی اصلی را قطع می-کند، محاسبه ی شاخص Vf نشان می دهد که بیشترین نرخ بالاآمدگی مربوط به پهنه های شمالی می باشد، وجود دره های V شکل در آن منطقه نیز گویای این مطلب می باشد. محاسبه ی شاخص T در این پژوهش نشان می دهد که رودخانه های موازی با روند چین ها کج شدگی به سمت جنوب را نشان می دهند. بیشترین مقدار شاخص انتگرال هیپسومتریک مربوط به حوضه ی شمالی (شیرین رود) می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مقدار فعالیت تکتونیکی مربوط به قسمت شمالی منطقه ی مورد مطالعه می باشد، و قسمت شمالی کپه داغ مرکزی فعال تر از قسمت جنوبی آن می باشد.
۱۰۴۳.

نقد نظریه کینگ و چالش های تجربی آن (نقدی درحوزه دانش ژئومورفولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک جنبا گلاسی دور فرسایشی حرکات سفره ای آب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۹ تعداد دانلود : ۶۸۵
سطح زمین مجموعه ای است که عوامل درونی و بیرونی بر آن تأثیرگذار بوده و موجب پیکر تراشی سطح زمین و در نتیجه فرم سازی آن می شود. نواحی خشک و نیمه خشک یکی از صحنه هایی است که علی رغم بی عارضه بودن آن، فرایند های متعدد و پیچیده ای در چهره پردازی آن نقش داشته است به گونه ای که محققان همواره در توجیه چگونه به وجود آمدن آن ها با نظریات متعدد و گاه پیچیده رو به رو بوده اند. از جمله پدیده های عام در مناطق خشک و نیمه خشک دشت سرها هستند که بیکرانگی، هموار بودن و وسعت، آن ها تعجب بیندگان را به خود جلب نموده و محققان ژئومرفولوژیست برای توجیه نحوه به وجود آمدن آن نظریات و مکانیسم های متعددی را ابراز داشته اند. یکی از محققان ژئومرفولوژیست که در مورد به وجود آمدن دشت سرها نظریه جامعی تحت عنوان ""تسطیح ورقه ای حرکت غیر متمرکز آب"" ارائه نمود ال. سی. کینک (.C .King) است. وی در نظریه خود نحوه به وجود آمدن این دشت های کم شیب و کم عارضه را به حرکات سفره ای نسبت داده و البته به وجود آمدن آن را مشروط به حاکمیت یک دوره طولانی فرسایش آبی می داند. کارهای دو محقق لاگو (Lago) و المدرسی که بیشتر متکی به تکوین ناهمواری ها است سبب شد که نسبت به نظریه کینگ شک و تردیدی به وجود آید. لذا در تحقیقی که در دانشگاه اصفهان به اجرا گذارده شد با باز سازی یک مدل مینیاتوری به تجربه عملی نظریه کینگ مبادرت گردید. در این مدل مینیاتوری که سعی شد با حذف مقیاس زمانی تحولات یک عارضه بازسازی شود نتایج متفاوت و متباینی با آن چه کینگ در نظریه خود به آن اشاره دارد به دست آمد. حاصل تجربی بازسازی دشت سرها در مدل مینیاتوری را می توان در موارد زیر خلاصه نمود: - استدراج در منحنی مقعر سطوح ارضی گلاسی ها برخلاف نظر کینک زائیده تکتونیک جنبا است - تراس بندی پلکانی درسطوح ارضی، نماد عدم تحرک پوسته ارضی در یک دوره ارام فرسایشی است.
۱۰۴۴.

بازسازی آب و هوای کواترنر پسین با استفاده از پذیرفتاری مغناطیسی و ژئوشیمی عناصر اصلی لس های منطقه آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم کواترنر لس پذیرفتاری مغناطیسی آزادشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۳ تعداد دانلود : ۴۸۷
تشکیل رسوبات لسی، یکی از مهمترین پیامدهای تغییرات اقلیمی است. توالی رسوبات لس/خاک دیرین یکی از بهترین آرشیوهای طبیعی یرای ثبت تغییرات اقلیم می باشد. از این قابلیت رسوبات لسی، برای بازسازی تغییرات اقلیمی کواترنر و تغییر و تحول ژئومورفولوژیکی می توان استفاده کرد. در این تحقیق برای بازسازی آب و هوای کواترنر پسین منطقه آزادشهر برش لسی نودِه انتخاب شد. این برش دارای 7/23 متر ستبرا می باشد. در مجموع تعداد 237 نمونه از کل برش با فاصله 10 سانتیمتری جهت آنالیزهای مغناطیسی و ژئوشیمی انتخاب و برداشت شد. پذیرفتاری مغناطیسی تمامی نمونه ها اندازه گیری شده و بر اساس نتایج به دست آمده از این اندازه گیری، 70 نمونه برای آنالیز ژئوشیمی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میزان پذیرفتاری مغناطیسی با توالی لس-خاک دیرینه ارتباط مستقیم داشته و با تشکیل رسوبات لسی پذیرفتاری مغناطیسی کاهش و با تشکیل لایه های خاک دیرینه افزایش یافته است. بدین ترتیب لس ها و خاک های دیرین مطالعه شده به ترتیب در دوره های یخچالی و بین یخچالی و در شرایط آب و هوایی متفاوت تشکیل شده اند. همچنین تغییرات نسبت اکسید کلسیم به اکسید آلومینیوم ((CaO/Al2O3 هم راستا با خصوصیات تشکیل خاک، دامنه زیاد تغییرپذیری را نشان می دهد. بنابراین نسبت عناصر ذکر شده می تواند در بازسازی آب و هوای گذشته کواترنر مورد استفاده قرار گیرد.
۱۰۴۵.

بررسی تطبیقی ویژگی های کمّی گنبدهای نمکی طاقدیسی و ناودیسی شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفومتری تکتونیک نمکی گنبد نمکی شمال غرب طاقدیس ناودیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۴۳۸
گنبدهای نمکی از جمله لندفرم هایی هستند که علیرغم اهمیت آن ها، کمتر از ناحیه ژئومورفولوگ ها بررسی شدند.از مجموع گنبدهای نمکی ایران، تعداد قابل ملاحظه ای در شمال غرب واقع است.در مقاله حاضرسعی شده ویژگی های کمیگنبدهای نمکی شمال-غرب ایران مورد بررسی قرار گیرد به همین منظور، با توجه به موقعیت گنبدهای نمکی نسبت بهساختارهای تکتونیکی، گنبدهای نمکی بهدو گروه گنبدهای داخل ناودیس ها و داخل طاقدیس ها تقسیم شده اند. جمع آوری داده هااز طریق بررسی های میدانی، نقشه-های زمین شناسی،تصاویرماهواره ای(اسپات،2012) وعکس های هوایی (1:55000و1:20000) صورت گرفته است. از مجموع 47 گنبد نمکی شناسایی شده در شمال غرب، 29 مورد در داخل و یا حاشیه ساختارهای ناودیسی و 18 گنبد نمکی در داخل ساختارهای طاقدیسی قرار دارند. در این تحقیق، ضمن مقایسه پارامترهای مورفومتری ( ضریب کشیدگی، ضریب افراشتگی، ارتفاع نسبی، مساحت، محیط، دایره-واری و فاصله گنبدها از گسل ها) دو گروه با یکدیگر، تأثیرپذیری این پارامترها از گسل تبریز و نزدیکترین گسل نیز بررسی شده است. نتیجه بررسی پارامترهای مورفومتری گنبدها نشان می دهند که در کل گنبدهای نمکی داخل ناودیس ها نسبت به گنبدهای نمکی داخل طاقدیس دارای مساحت، ارتفاع و دایره واری کمتر است، اما دارای ضریب کشیدگی و ضریب برافراشتگی بیشتری می باشند. گنبدهای داخل ناودیس ها یا روی گسل ها یا در فاصله کمی از گسل ها و اکثراً در جبهه کوهستان ها قرار دارند، در حالی که گنبدهای داخل طاقدیس ها در فاصله بیشتری نسبت به گسل ها قرار دارند. بنابراین پارامترهای مورفومتری گنبدهای داخل ناودیس ها نسبت به گنبدهای داخل طاقدیس، بیشتر تحت تأثیر گسل ها هستند.
۱۰۴۶.

برآورد حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک و ارتباط آن با تکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکتونیک زاگرس حجم مخروط افکنه شیب ساختمانی. دنه خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۶ تعداد دانلود : ۵۴۰
هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش تکتونیک در حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه است. جهت دستیابی به هدف فوق، ابتدا محدوده مخروط افکنه ها، زاویه جاروب (S) و شعاع مخروط افکنه (R) به کمک تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعه میدانی و سپس اختلاف ارتفاع راس و قاعده مخروط افکنه ها (h) با استفاده از نقشه توپوگرافی 50000/1 بدست آمد. بر اساس پارامترهای مذکور، حجم مخروط افکنه ها (V) محاسبه شد. شیب ساختمانی لایه ها در پهلوی طاقدیس(DAL) در جبهه کوهستان (در بالادست هر مخروط افکنه) با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، طاقدیس مورد مطالعه به 7 زون تقسیم گردید و میانگین پارامترها در هر زون بدست آمد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین شیب ساختمانی لایه ها (DAL) و حجم مخروط افکنه ها (V) با ضریب همبستگی 33 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر( بین 180 تا 737 هکتار) ضریب همبستگی بین DAL و V بالاتر است. این موضوع بدان معنی است که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر، تکتونیک تاثیر بیشتری بر حجم مخروط افکنه ها دارد. بررسی رابطه بین میانگین DAL و V در زون های تکتونیکی نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 69 درصد بین دو پارامتر مذکور وجود دارد. رابطه معنی داری بین میانگین مساحت حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود ندارد. رابطه ای مستقیم با ضریب همبستگی ضعیف بین میانگین شیب حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود دارد. تحقیق حاضر نشان می دهد که وجود گسل در حوضه های بالادست مخروط افکنه ها نیز تاثیر زیادی در افزایش حجم مخروط ها ایفا نموده است به طوری که در هر زون، بالاترین مقدار پارامتر V مربوط به مخروطی است که در حوضه بالادست آن گسل وجود دارد
۱۰۴۷.

بررسی زمین ساخت فعال دامنه شمالی البرز خاوری با استفاده از نشانه های زمین ریختی در حوضه آبریز گرگان رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین ساخت ریخت زمین ساخت حوضه آبریز گرگان رود شاخص های زمین ریختی البرز خاوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۴ تعداد دانلود : ۷۶۹
مطالعه حاضر به منظور شناخت فعالیت های نو زمین ساختیحوضه آبریز گرگان رود در دامنه شمالی البرز خاوری واقع در استان گلستان با استفاده از محاسبه شاخص های ریخت زمین ساختی و شواهد زمین ساختی موجود در منطقه مورد کنکاش قرار گرفته است. در این راستا 4 شاخص زمین ریختی (شاخص های شیب رود، نامتقارنی حوضه زهکشی، تقارن توپوگرافی معکوس و پیچ و خم پیشانی کوهستان) محاسبه و نتایج به دست آمده از آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی این ویژگی ها با هم به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی محاسبه شد و به چهار رده شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم، تقسیم بندی شد. رده های بالای فعالیت زمین ساختی اغلب در جنوب و جنوب باختری حوضه گرگانرود بدست آمد، در حالی که بقیه ناحیه دارای رده های متوسط تا پایین فعالیت است.بالا بودن مقادیر بردار های عدم تقارن توپوگرافی شاخه اصلی رود گرگان رود به طور واضح حاصل عملکرد گسل های کاسپین و در بخش های جنوبی این حوضه کج شدگی بیشتر تحت تأثیر فعالیت انشعابات گسل شمال البرز و گسل خوش ییلاق می باشد. همسو بودن روند افزایشیشاخص کج شدگی در منطقه، با وضعیت گسل ها، تأکیدی بر وجود یک ناحیه ساختاری فعال در بخش باختری منطقه مورد مطالعه می-باشد.از دیگر نتایج این پژوهش، پایین بودن مقادیر محاسبه شده شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان و مقادیر بالای شاخص شیب رود است. میزان فعالیت زمین ساختی در این ناحیه از شمال به جنوب افزایش می یابد. این افزایش می-تواند وابسته به موقعیت نقاط اوج شاخص شیب رودخانه ها در راستای گسل ها و پاره های گسلی باشد. همچنین مقدار نامتقارنی حوضه زهکشی در بیشتر زیرحوضه های این منطقه بیشتر یا کمتر از 50 محاسبه شده است که نشان دهنده انحراف حوضه ها به سوی باختر یا خاور هر آبراهه است. مقایسه بلندی بردارهای عدم تقارن در منطقه، بگونه ای آشکار با میزان کج شدگی و نوع رده فعالیت زمین ساختی منطقه متناسب است. از سوی دیگر، نتایج به دست آمده از بررسی شاخص زمین ساخت فعال نسبی در ناحیه مذکور، بیانگر تمرکز مناطقی با فعالیت خیلی بالای زمین ساختی در بخش مرکزی حوضه گرگان-رود است، در حالی که سایر مناطق دارای رده های متوسط تا بالای فعالیت زمین ساختی هستند، این امر مؤید فعال بودن منطقه مذکور از نظر نو زمین ساختی می باشد.
۱۰۴۸.

ارزیابی و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان های کارستی با استفاده از مدل COP (مطالعه موردی: آبخوان کارستی گُلین، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری GIS COP آبخوان کارستی گُلین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۰۰ تعداد دانلود : ۴۳۷
آبخوان های کارستی در مناطق نیمه خشک غرب ایران با توجه به شرایط طبیعی منطقه و فعالیت های انسانی مستعد آلودگی می باشند. آبخوان کارستی گُلین نقش حیاتی در تأمین آب شرب و کشاورزی جوامع محلی اطراف خود دارد. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان کارستی گُلین در جنوب غرب استان کرمانشاه در برابر آلودگی های سطحی با استفاده از مدل COP می باشد. این مدل با استفاده از سه پارامتر، لایه پوشاننده(O)، غلظت جریان (C)و رژیم بارش(P) به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. از پارامترهای ژئوهیدرلوژیکی چون ضریب α، زمان مرگ چشمه، حجم ذخیره دینامیکی برای مشخص کردن نوع جریان کارستی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که چشمه گُلین دارای سیستم افشان بوده و 22/12%، 32/48% و 46/39% از مساحت منطقه به ترتیب در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، کم و متوسط واقع شده که حاکی از آسیب پذیری کم تا متوسط این آبخوان نسبت به آلودگی می باشد. پارامترهای C،P وO به ترتیب بیشترین نقش را در کم بودن میزان آسیب پذیری دارا می باشند. عامل C به علت وسعت کم پهنه کارست تکامل یافته، وسعت زیاد مناطق غیر کارستی، شیب زیاد منطقه، نقش اصلی را در پایین بودن میزان آسیب پذیری منطقه دارا می باشد. از طرف دیگر بارش منطقه به نسبت کم بوده و این عامل میزان نفوذ آلودگی و در نتیجه میزان آسیب پذیری را کاهش می دهد. آسیب پذیری زیاد تا خیلی زیاد عامل O نشان دهندهٔ گسترش سازندهای نفوذ پذیر در منطقه می باشد و میزان آسیب پذیری بالای آن توسط دو عامل دیگر تعدیل گردیده است. در نهایت می توان گفت که مدلCOP کارایی مناسبی جهت تهیه نقشه های آسیب پذیری آبخوان های کارستی را دارا می باشد.
۱۰۴۹.

مطالعه ی عوامل مؤثر در شکل گیری مخروط افکنه های گوزل دره و کرفس و بررسی فعالیّت های تکتونیکی در دامنه های جنوبی خرقان (همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکتونیک مخروط افکنه ویژگی های حوضه ارتفاعات خرقان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۴ تعداد دانلود : ۵۲۷
مطالعه ی مخروط افکنه های منطقه به خاطر استقرار سکونتگاه ها، مراکز اقتصادی و انسانی، تأمین آب و عبور راه های ارتباطی نقش مهمی در زندگی انسان های ساکن در این مناطق دارد. مخروط افکنه های گوزل دره و کرفس در دامنه های جنوبی ارتفاعات خرقان در استان همدان قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری مخروط افکنه های جنوبی ارتفاعات خرقان و بررسی میزان فعالیّت های تکتونیکی در منطقه ی مورد مطالعه می باشد. برای رسیدن به هدف فوق از روش های کتابخانه ای، آزمایشگاهی و میدانی استفاده شده است. مواد این تحقیق نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، داده های اقلیمی و عکس های هوایی می باشد. از نرم افزارهای ArcGIS، Excel و Google Earth برای ترسیم نقشه ها و نمودارها و مشاهده ی عوارض استفاده شده است. بررسی شاخص های کمّی ژئومورفولوژی، نشان دهنده ی فعال و نیمه فعال بودن تکتونیک در منطقه می باشد. به عنوان نمونه شاخص Vf با مقدار 11/0 و 72/0 و شاخص S با مقدار 14/1و7/1 به ترتیب برای حوضه ی گوزل دره و کرفس محاسبه شده است که حاکی از فعال بودن فعالیّت های تکتونیکی در منطقه می باشد. با توجه به داده ها و شواهد حاصل شده، در شکل گیری مخروط افکنه های منطقه عوامل مختلفی دخالت داشته اند، که بیشترین اهمیت مربوط به عامل تکتونیک است. نقش اقلیم منطقه در سال های اخیر در ارتباط با توسعه ی مخروط افکنه ها، کاهش پیدا کرده است. همچنین بین بسیاری از ویژگی های مخروط افکنه های منطقه و حوضه های شکل دهنده ی آنها مثل فیزیوگرافی و وسعت حوضه ی آبخیز، روابط منظم و منطقی برقرار است. در مجموع نتایج تحقیق نشان می دهد که در شکل گیری مخروط افکنه های منطقه عامل تکتونیک به عنوان عامل اصلی و سایر عوامل مثل اقلیم، لیتولوژی و غیره در رده ی بعدی قرار دارند.
۱۰۵۰.

ارزیابی ژئومورفولوژیکی پتانسیل حرکات دامنه ای تاقدیس سیاه کوه، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنتروپی ژئومورفولوژی زمین لغزش تاقدیس سیاه کوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۶۲۶
وقوع زمین لغزش و تحمیل خسارت جانی و مالی، لزوم شناسایی، اولویت بندی مناطق حساس و تدوین برنامه های خاص مکانی جهت کاهش خسارات آن در نواحی مستعد را می طلبد. تاقدیس سیاه کوه یکی از مناطقی است که آثار زمین لغزش های متعدد در قسمت های مختلف آن مشاهده شده است.. در این پژوهش پس از بررسی تصاویر ماهواره ای، نقشه زمین شناسی و مطالعات میدانی عوامل مؤثر با استفاده از مدل آنتروپی بررسی شدند و نسبت به تهیه ماتریس آنتروپی و نقشه پهنه بندی زمین لغزش در محیط ARC GIS 10 و ارائه راهکار جهت کاهش خسارات آن با توجه به شرایط منطقه اقدام شده است. نتایج نشان می دهند که فاصله از گسل 06/46 درصد، ارتفاع 26/28 درصد، شیب 54/17 درصد، لیتولوژی 14/7 درصد و جهت شیب 1 درصد در وقوع زمین لغزش های منطقه تأثیرگذار بوده اند. نقشه پهنه بندی نشان می دهد که پهنه های کم خطر تنها 76/21 درصد از منطقه را در بر می گیرند و 23/78 درصد از منطقه در پهنه ای با خطر متوسط و بالا قرار دارد که از پتانسیل بالای منطقه در زمینه رخ داد زمین لغزش حکایت دارد. ساخت و ساز با فاصله از گسل و سازند آسماری پرشیب، ایمنی سازی مسیرهای ارتباطی، کنترل اقدامات حفاری و خاک برداری در سازند آسماری، مهمترین اقدامات برای کاهش خسارات حرکات دامنه ای در تاقدیس سیاه کوه هستند.
۱۰۵۱.

مورفولوژی و مورفومتری انواع دهانه های آتشفشانی در مخروط آتشفشانی سهند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توده آتشفشانی سهند مدل تحلیلی دهانه های آتشفشانی مورفولوژی و مورفومتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۱ تعداد دانلود : ۳۹۴
مطالعات مورفولوژیکی و مورفومتریکی مخروط های آتشفشانی، ابزار بسیار مناسبی برای بدست آوردن داده های نسبی از ویژگی های مخروط ها می باشد. این تحقیق در پی آن است که با شناسایی انواع دهانه های آتشفشانی مخروط سهند، عوامل مؤثر بر ایجاد اشکال متفاوت دهانه های آتشفشانی را مورد بررسی قرار دهد. جهت رسیدن به این هدف، از تصاویر ماهواره-ای لندست، تصاویر ماهواره اسپات (نرم افزار Google earth) و تصاویر SRTM استفاده شده است. همچنین جهت بررسی شرایط زمین شناسی، تکتونیکی و سنگ شناسی نیز از نقشه-های زمین شناسی با مقیاس 1:100000 استفاده شد. سپس با ایجاد یک مدل تحلیلی ارتباط لایه های مختلف با مورفومتری دهانه های آتشفشانی تحلیل گردید و دهانه های موجود در کوهستان سهند به دهانه های دایره ای، متغیر، شکاف دار و کشیده طبقه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که گسل ها و فراوانی آنها بر روی شکل دهانه ها تأثیر گذاشته است. با وجود همگنی تقریبی هر چهار نوع دهانه از لحاظ سنگ شناسی، می توان نتیجه گرفت که خطوط گسلی در به هم زدن شکل دهانه ها مؤثر واقع شده اند. به این صورت که جایی که تعداد گسل بیشتری داشته، شکل دهانه از حالت ایدآل دایره ای خارج شده و به اشکال مختلف درآمده است. سنگ شناسی غالب در دهانه ها در سهند بیشتر سنگ های آندزیت تا داسیت است و سایر سنگ ها با درصد متفاوتی ظاهر شده اند. همچنین در ارتباط توپوگرافی و دهانه ها، بیشترین ارتفاع میانگین 87/3060 متر مربوط به دهانه های شکاف دار و کم ترین ارتفاع میانگین، ۴۰/ ۲۴۱۲ متر، مربوط به دهانه های دایره ای است.
۱۰۵۲.

آستانه های ژئومورفولوژیکی آبکند زایی در حوضه آبریزکچیک، شمال شرق استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لس آستانه ژئومورفولوژی آبکندزایی حوضه آبریز کچیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۶ تعداد دانلود : ۹۰۲
آبکندزایی فرآیندی پیچیده است که به وسیله بسیاری از عوامل کنترل می شود و وابسته به آستانه هایی است که زمینه ایجاد آن را فراهم کرده اند. تبیین و ابداع مدل مناسب برای پیش بینی مکانی شکل گیری و گسترش آبکندزایی و مشخص کردن آستانه های ژئومورفولوژیکی موثر بر آن و نیز پهنه بندی این فرآیند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس در این پژوهش با استفاده از منابع موجود، در حوضه آبریز کچیک در شمال شرق استان گلستان با مساحت 8/3598 هکتار، با حضور در منطقه 35 آبکند نمونه انتخاب شد. مشخصات کمی و مورفومتری آنها یادداشت گردید. پس از بررسی تصاویر ماهواره ای و نقشه های پایه، در محیط GIS برای 9 عامل ژئومورفولوژی موثر در آبکندزایی نقشه تولید گردید و سهم و میزان هر آبکند از هر عامل ژئومورفولوژی از نقشه های تولیدی بدست آمد. سپس نقشه های تولیدی به دو سطح درگیر آبکند و غیر درگیر تبدیل گردید. در پایان با تولید جدول مربوطه برای هر عامل و هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی و آستانه ها مشخص گردید. نتایج این پژوهش نشان داد کلیه عوامل ژئومورفولوژی به میزان دامنه اثرگذاری و آستانه های شان در شکل گیری و گسترش آبکند در منطقه مشارکت دارند.
۱۰۵۳.

ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه شهری توان توسعه عملگر فازی حوضه آبریز غفار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۱۰۲۶ تعداد دانلود : ۵۳۱
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
۱۰۵۴.

ارزیابی ارزش علمی و ارزش افزوده مکان ژئومورفیک تالاب های پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش افزوده لرستان تالاب ارزش علمی ژئومورفوسایت پل دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۷۲۷
ﻳﻜﻲ از مهم ترﻳﻦ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮاره ﻧﻘﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه ای را در ﺗﻮﺳﻌﻪ و ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺻﻨﻌﺖ ﺗﻮرﻳﺴﻢ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺟﺎذﺑﻪ ﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد ﮔﺮدﺷﮕﺮی اﻳﺮان، محرومیت های آن به ویژه در ﻣﻮرد تالاب ها در زﻣﻴﻨﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﻧﮕﺮان ﻛﻨﻨﺪه اﺳﺖ ﭘ ﺲ ﺑ ﺎ ﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ﺗ ﻮان ﺑﺎﻻی ﻛﺸﻮر، ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش اﻣﺮ ﮔﺮدﺷﮕﺮی و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی، اﻓﺰاﻳﺶ درآﻣﺪ و ﺑﺎﻻﺑﺮدن ﺳﻄﺢ اﺷﺘﻐﺎل در ﻛﺸﻮر، ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش ﺗﻮرﻳﺴﻢ، اﻣﺮی اﺳﺖ ﻻزم و ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ، ﺑﺎﻋﺚ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪن ﻳﻜﻲ از زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.یکی از جاذبه های طبیعی استان لرستان تالاب های زیبای پل دختر است که به عنوان مکان های توریستی ژئومورفولوژیک تعریف می شوند. این منطقه از نظر جغرافیایی در47 درجه و43 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 47 ثانیه عرض شمالی و در ارتفاع 680 متری از سطح دریا واقع شده است. به منظور ارزیابی و رتبه بندی عیار های موجود در ژئومورفوسایت تالاب های پل دخ تر از روش ارزیابی ارزش علمی و ارزش افزوده اس تفاده شد در این پ ژوهش، ضمن آنالیز کامل این م کان از لحاظ ارزش های علمی، اق تصادی، اکولوژیکی، زیبایی شناختی و تاریخی بین ژئومورفولوژی و دیگر پدیده های طبیعی و فرهنگی رابطه ایجاد گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ارزش علمی این مکان نسبت به ارزش افزوده امتیاز بالاتری کسب نتموده است. همچنین زیرم عیارهای ارزش افزوده که شامل ارزش اق تصادی و ارزش زیبایی می باشند به ترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را کسب نموده اند.
۱۰۵۵.

ارزیابی ژئواقلیم بافت کوهستانی در راستای شناسایی مناطق ژئوتوریسم زمستانی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان لرستان ژئواقلیم بافت کوهستانی ژئوتوریسم زمستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۵۰۸
مناطق کوهستانی به دلیل ویژگی های خاص توپوگرافی و شرایط اقلیمی ویژه، برای تثبیت جمعیت خود نیاز به تقویت و ایجاد فعالیت های مرتبط با شرایط ژئومورفولوژیکی و اقلیمی خاص خود دارند. ورزش اسکی به عنوان نماد ژئوتوریسم زمستانی یکی از راه های جذب گردشگر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته ی دارای مناطق کوهستانی برفگیر است. استان لرستان یکی از بهترین و توانمندترین استان ها از نظر پدیده های ژئومورفولوژیک می باشد؛ بافت کوهستانی منحصر به فرد و وجود ارتفاعات و قلل بالاتر از 4000 متر، باعث شده است که این استان به یکی از توانمندترین استان های کشور در این زمینه تبدیل شود. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از تکنیک های چند معیاره، توان ژئوتوریسم زمستانی مناطق کوهستانی استان لرستان شناسایی شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق ارزیابی شرایط ژئومورفولوژیک و اقلیمی منطقه برای شناسایی مناطق ژئوتوریسم زمستانی (پیست اسکی) در این استان است. در این تحقیق 8 شاخص مورد استفاده قرار گرفته است. نقشه های مورد استفاده در این تحقیق پس از ساخته شدن در نرم افزارهای GIS ARC و ENVI، توسط مدل های (ANP) و (AHP) تعیین وزن شده و سپس با استفاده از مدل تاپسیس در نرم افزار ARC GIS مورد همپوشانی قرارگرفته و در نهایت نقشه نهایی مناطق مستعد گردشگری زمستانی استان تهیه شده است. نتایج نشان داد که دامنه های شمالی ارتفاعات اشترانکوه واقع در شهرستان ازنا، از نظر شاخص های مورد بررسی، برای ایجاد مناطق گردشگری زمستانی (پیست اسکی) مناسب ترین وضعیت را داشته و بعد از آن به ترتیب دامنه های شمالی ارتفاعات قالیکوه در شهرستان الیگودرز و ارتفاعات گرین واقع در مرز شهرستان های بروجرد و سلسله، مناسب ترین مناطق استان برای ژئوتوریسم زمستانی محسوب می شوند.
۱۰۵۶.

کاربرد ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیسهای بانکول و دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفت زاگرس شاخص های ژئومورفولوژیک دنه خشک بانکول تقارن چین خوردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۶ تعداد دانلود : ۶۰۷
ویژگیهای مورفومتریک طاقدیسها می توانند نقش مهمی در شناسایی طاقدیسهای دارای منابع نفتی ایفا کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیس نفت خیز بانکول و طاقدیس بدون نفت دنه خشک، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک می باشد. جهت دستیابی به این هدف، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 و 1:250000، رقومی شدند و اطلاعات زمین شناسی و توپوگرافی استخراج گردید. براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی، مورفومتری طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق از شاخص های ژئومورفولوژیک نسبت جهت(AR)، تقارن چین-خوردگی(FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس(FFS)، تراکم زهکشی(Dd)، الگوی زهکشی و سطوح مثلثی شکل جهت تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی استفاده شد. مقادیر بالای AR ، FFS و Dd، مقدار پائین FSI، وجود سطوح مثلثی بزرگ و همچنین الگوی زهکشی راست گوشه در طاقدیس غیر نفتی دنه خشک نشان دهنده وجود تکتونیک فعالتر این طاقدیس نسبت به طاقدیس بانکول است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عدم وجود نفت در طاقدیس دنه خشک را می توان تا حدودی با مکانیسم چین خوردگی سطح- خنثی توجیه نمود. تکامل و فشردگی طاقدیس دنه خشک باعث جابجایی سطح خنثی به سمت پائین و به موجب آن اتصال شکستگیهای فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت به سطح منجر شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیسهای دارای نفت و غیر نفتی هستند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که طاقدیسهای غیر نفتی دارای مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر هستند در حالی که طاقدیسهای نفتی، جوانتر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته اند.
۱۰۵۷.

ارزیابی هیدرودینامیکی و ژئومورفولوژیکی نهشته های کواترنری تحلیل بحران آب های زیرزمینی شمال دریاچه ارومیه ( مطالعه موردی دشت تسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی دریاچه ارومیه هیدرودینامیک نهشته های کواترنری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : ۹۹۰ تعداد دانلود : ۵۷۰
حوضه آبریز دریاچه ارومیه با داشتن دشت هایی مانند دشت تبریز، ارومیه، مراغه، مهاباد، میاندوآب، شبستر ، تسوج، سلماس، پیرانشهر، آذرشهر یکی از کانون های ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران به شمار می رود. در حال حاضر دریاچه ارومیه در خطر خشک شدن کامل بوده و طی 15 سال گذشته(75-90 ) ۶ متر کاهش سطح داشته است. منطقه پژوهشی در دشت آبرفتی تسوج، شمال دریاچه قرار دارد. ارتفاع متوسط 1700 متر با میانگین بارش 22 ساله منطقه در حدود 3/363 میلی مترو متوسط دمای سالانه 65/10 درجه سانتی گراد است. ژئومورفولوژی منطقه شامل حوضه ای کشیده شمالی – جنوبی است که از شمال به ارتفاعات میشوداغ و از جنوب به دریاچه ارومیه منتهی می گردد. زمین شناسی منطقه اغلب شامل سازندهای مارنی ، گچی ، و آهکی میوسن است. بر اساس آمارسال 1391 سازمان آب از مجموع 51 رشته قنات دایر ، 27 دهنه چشمه دائمی و فصلی، 134 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق فعال در دشت تسوج میزان 24 میلیون متر مکعب سالانه متوسط تخلیه آب از سفره های زیرزمینی صورت می گیرد. در راستای تحلیل های ژئومورفولوژیکی اقدام به تهیه نقشه های رقومی سنگ شناسی سطحی، توپوگرافی در مقیاس 25000/1 ، نقشه هم عمق سنگ کف با استفاده از نرم افزارهای ilwis,Arc GIS گردید جهت بررسی و تحلیل های هیدرودینامیکی نهشته های کواترنری اقدام به مطالعات ژئوفیزیکی ، حفر چاه های پیزومتری و اکتشافی در راستای اجرای طرح تحقیقاتی شد، بررسی ها 5 کلاس از نهشته ها ی کواترنری ( Q1,Q2,Q3,Qal,Qmf ) را نشان داد. در قسمت دشت سر و نواحی مخروط افکنه ای ضخامت قابل توجه از نهشته های دانه درشت فاقد لایه آبدار(Q3 ) وجود داشته و به سمت دریاچه دانه بندی رسوبات ریزدانه شده و حاوی آب هستند( Q2). توپوگرافی سنگ کف در نواحی قراتپه از عوامل نفوذ آب شور دریاچه به سمت دشت است. آزمایش پمپاژ چاه اکتشافی محدوده طرح تحقیقاتی نشان دهنده قابلیت نفوذپذیری 35/91 مترمربع بر روز است. بررسی دانه بندی نمونه های لوگ چاه ها نشان داد که قسمت های میانی دشت از نفوذپذیری و هدایت هیدرولیکی بالا برخوردار است.
۱۰۵۸.

ارزیابی اثر ترکیب کانی شناسی واحدهای سنگی توده نفوذی الوند بر مقاومت رخنمون ها در برابر هوازدگی و فرسایش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رخنمون توده نفوذی الوند ترکیب کانی شناسی درجه مقاومت نمودار QAPF

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۲ تعداد دانلود : ۸۳۵
توده نفوذی الوند، یکی از بزرگترین توده های نفوذی در کمربند دگرگونی سنندج سیرجان است. این مقاله به ارزیابی اثر ترکیب کانی شناسی واحدهای سنگی بر مقاومت آنها در برابر هوازدگی و فرسایش پرداخته است. این کار با ارائه یک روش پیشنهادی، یعنی استفاده از نمودار QAPF انجام گرفته است. در این روش با توجه به قرارگیری کانی های کوارتز و فلدسپاتوئیدها در دو قطب مخالف نمودار و نقش تعیین کننده آنها در مقاومت رخنمون ها، ابتدا سطح نمودار QAPF به ده محدوده تقسیم و ارزش گذاری شد که ارزش هر محدوده به صورت نسبی، معرف تأثیر ترکیب کانی شناسی بر مقاومت سنگ های داخل آن در برابر هوازدگی و فرسایش است. سپس درجه مقاومت رخنمون واحدهای سنگی توده نفوذی الوند تعیین و ضمن طبقه بندی در چهار گروه، نقشه پهنه بندی مربوطه تهیه شده است. با تعیین درجه مقاومت کانی شناسی رخنمون واحد های سنگی، می توان نقش ترکیب کانی شناسی را به صورت یک متغیر کمّی در تحلیل های ژئومورفولوژیکی برای تبیین فرم و فرآیند های حاکم بر ناهمواری ها مورد توجه قرار داد.
۱۰۵۹.

تحلیل مرفوردیشن ارتفاعات غربی اقلید وارتباط آن با تحولات مورفولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تابش کلی تابش مستقیم تابش پراکنده مدت تابش فعالیت آنتروپوژنیک مورفوردیشن تحول مورفولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۵۳۴
انرژی تابشی را به نوعی می توانیم انرژی ورودی به سیستم های زمینی دانست. که با نفوذ بر تمامی سیستم ها اثرات خود را ظاهر می سازد. نیروی محرکه کلیه سیستم ها و اکوسیستم های زمین انرژی خورشیدی می باشد که به صورت تابش از خورشید ساطع و به زمین ارسال می-گردد. محاسبات انرژی تابشی با معادلات و رابطه های مختلفی محاسبه می شود و در اکثر مواقع برای سطوح افقی قابل محاسبه بوده که این یکی از مشکلات محاسباتمیزان تابش می باشد. ما در این مقاله سعی نمودیم ناهمواری زمین را در محاسبه میزان تابش دخالت بدهیم. برای محاسبات تابشی منطقه از مدل های ارتفاعی استفاده نمودیم. با در اختیار داشتن فرم زمین و دخالت داده عرض جغرافیایی، جهت شیب، میزان شیب، ارتفاع زمین محاسبات تابشی را انجام داده و نقشه های تابشی منطقه شامل نقشه میزان انرژی تابش مستقیم، نقشه انرژی تابشی پخش شده و مدت زمان تابش بر فراز منطقه را ترسیم نمودیم. بعد از محاسبات میزان انرژی تاثیرات انرژی بر روی تحول و تکامل مورفولوژیک بررسی شده است همچنین تاثیر میزان انرژی بر سیستم های هیدرولوژیک و پدوژنیک و بیولوژیک تحلیل و ارتباط آن را با فعالیت های آنتروپوژنیک بررسی نموده ایم.
۱۰۶۰.

ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیک با تکیه بر شواهد ژئومرفیکی در حوضه ی ریجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نئوتکتونیک شاخص های ژئومورفیک شواهد ژئومورفولوژیکی زاگرس شمال غربی حوضه ریجاب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۱۸۶ تعداد دانلود : ۵۸۵
حوضه ریجاب با مساحت 189 کیلومترمربع در زاگرس شمال غربی و شمال شهرستان سرپل زهاب قرار گرفته است. اسکلت اصلی آن از لایه های مقاوم دولومیت شهبازان و آهک آسماری تشکیل شده که بخش شرقی آن به صورت تاقدیس فشرده است و بخش غربی آن به شکل ناودیس است. بر اثر عملکرد گسل کرند بیشترین فعالیت های تکتونیکی در قسمت های میانی مشاهده میشود که نتیجه ی آن جابه جایی لایه های آهکی – دولومیتی در محدوده ی ناودیس از شمال شرق به جنوب غرب و کج شدن آن به طرف جنوب غرب و وقوع گسیختگی در کمر یال جنوب غربی ناودیس شده است. فرآیند خمش سبب گسختگی هایی شده که نتیجه ی آن جابه جایی چرخشی قطعات شکسته شده است. این رویداد باعث شکل گیری یک سری گسل های طولی و عرضی شده است که ساختمان آهکی - دولومیتی ناودیس ریجاب در جهات مختلف بریده اند. برای تشخیص فعالیت های نئوتکتونیک در این تحقیق از دو روش تطبیقی - تحلیلی و میدانی استفاده گردید. در شروع کار با تکیه بر ساختمان زمین، حوضه ی مورد مطالعه به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و سپس به کمک نرم افزار Arc GIS کار تطبیق و تفسیر نقشه های توپوگرافی، هیدروگرافی، گسل و زمین شناسی و عکس های هوایی حوضه با نقشه ی اشکال ژئومرفولوژی انجام شد و در ادامه به کمک نرم افزار Spssنتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه برای ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیکی از شاخص های عدم تقارن حوضه زهکشی(Af)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(Vf)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان(Smf)، شاخص شیب طولی رودخانه(SL)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس(T) و شاخص طبقه بندی(Iat) استفاده گردید. در ادامه برای بررسی نقش گسل ها و درز و شکاف ها در شکل گیری و الگوی توسعه ی آبراهه ها از نمودار گلسرخی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بخش شرقی حوضه (تاقدیس ریجاب) از نظر تکتونیکی نیمه فعال و مناطق شمال و جنوب در غرب حوضه (ناودیس ریجاب) فعال و مناطق میانی این ناودیس بسیار فعال می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان