محمود علایی طالقانی

محمود علایی طالقانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

بررسی پایداری دامنه های منطقه جوانرود با استفاده از مدل فرآیند محور Sinmap(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لغزش پایداری دامنه مدل فرآیند محور SINMAP جوانرود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 767 تعداد دانلود : 745
بررسی عوامل مؤثر در ایجاد حرکت های توده ای و شناخت مناطق حساس به زمین لغزش برای برنامه ریزی ، انجام پروژه های عمرانی و ارائه ی راه کارهای مدیریتی صحیح در مناطق حساس ضروری می نماید. در این مقاله تحلیل پارامترهای ژئو مکانیکی و هیدرولوژیکی به منظور تحلیل پایداری دامنه ها و پهنه بندی حساسیت به لغزش دامنه های منطقه مطالعاتی به کمک مدل فرایند محور (فیزیک پایه) sinmap انجام شده است. برای دستیابی به هدف مورد نظر 12 دامنه شامل 7 دامنه لغزشی و 5 دامنه فاقد لغزش به عنوان نمونه مطالعاتی در منطقه جوانرود انتخاب شدند و سپس تمامی متغییر های تحلیل پایداری دامنه ها از طریق مطالعات میدانی و آزمایشگاهی مورد اندازه گیری قرار گرفتند . بررسی ویژگی های توپوگرافی دامنه های مطالعاتی از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است . برای اندازه گیری ویژگی های مکانیکی و هیدرولوژی خاک از هر دامنه مقدار 50 کیلوگرم خاک برداشت شده و در آزمایشگاه مکانیک خاک پارامتر های مورد نیاز شامل وزن مخصوص خاک خشک ( )وزن مخصوص خاک مرطوب( )، هدایت هیدرولیکی(K)، زاویه اصطکاک داخلی خاک(
۲.

ارزیابی پتانسیل ناپایداری دامنه ای به کمک مدل منطقه ای در بخش شمال غرب زاگرس با توجه به زمین لغزش های حوضه ی لیله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی لغزش لیله مدل منطقه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : 676 تعداد دانلود : 993
دامنه های زاگرس در بعضی از قلمرو این رشته کوه ها مستعد انواع حرکات توده ای است. در این تحقیق حساسیت دامنه های بخش شمال غرب زاگرس از نظر نوع سطحی این پدیده با توجه به لغزش های حوضه ی لیله مورد ارزیابی قرارگرفته است. هدف از این کار نه تنها پهنه بندی دامنه های حوضه لیله از نظر شدت و ضعف در وقوع لغزش بوده است بلکه دستیابی به مدلی نیز بوده است تا جهت پهنه بندی دامنه ها از نظر ناپایداری ها قابل تعمیم به مناطق مجاور هم باشد. برای این منظور دامنه های منطقه ی مورد نظر با استفاده از هشت متغیّر: لیتولوژی، شیب، مورفولوژی دامنه، جهت گیری دامنه، کاربری اراضی، فاصله از زهکش، فاصله از جاده و فاصله از سکونتگاه، با چهار روش: وزنی؛ ارزش اطلاعاتی؛ تراکم سطح و AHP مورد پهنه بندی قرار گرفته است. متغیّر های هشت گانه ی فوق با توجه به ارتباط آماری بین پراکندگی فضایی 39 توده لغزشی در سطح حوضه با هر طبقه یا کلاس از متغیّر های تأثیرگذار در وقوع لغزش های سطحی انتخاب شده اند. انتخاب روش های فوق نیز به دلیل استفاده ی گسترده ی آنها توسط پژوهشگران ایرانی بوده است.نتایج تحقیق که بهصورت چهار نقشه پهنه بندی در چهار سطح: پهنه با خطر خیلی زیاد، پهنه با خطر زیاد، پهنه با خطر متوسط و پهنه با خطر کم ارائه گردیده است، نشان می دهد که روش آماری دو متغیّره تراکم سطح بیشترین و روش وزنی نیز کمترین همخوانی با ویژگی های منطقه ی مورد مطالعه را دارد. مطابق نتیجه روش تراکم سطح حدود86/16 درصد از مساحت حوضه لیله در معرض خطر خیلی زیاد، 21/49 درصد در معرض خطر زیاد، 35/25 درصد در معرض خطر متوسط و 57/8 درصد نیز در معرض خطر کم از نظر لغزش قرار دارد.
۳.

بررسی علل وقوع لغزش های سطحی در منطقه جوانرود با استفاده از مدل فرایند محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش منطقه جوانرود مدل فرایند محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 168 تعداد دانلود : 340
ناپایداری دامنه و وقوع زمین لغزش های سطحی یکی از دغدغه های اساسی مدیران در بهره برداری از دامنه ها در مناطق کوهستانی می باشد. شناسایی و بررسی عوامل مؤثر به صورت ناحیه ای می تواند در جهت مقابله با آن و کاهش خسارات مهم و مؤثر باشد. برای این منظور مدل های زیادی ارائه شده است که مدل فرایند محور(فیزیک پایه) طالبی (۲۰۰۸) یکی از آن ها است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از مدل طالبی (۲۰۰۸) ضمن تحلیل پایداری دامنه های منطقه، به بررسی مهم ترین عوامل مؤثر در وقوع لغزش های سطحی منطقه جوانرود پرداخته شود. این مدل با درنظرگرفتن ویژگی های ژئومتری دامنه (پلان دامنه و پروفیل طولی دامنه) ، هیدرولوژی زیرسطحی همراه با ویژگی های مکانیکی خاک، ضریب پایداری دامنه ها را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. برای دستیابی به هدف موردنظر، ۱۲ دامنه شامل ۷ دامنه لغزشی و ۵ دامنه فاقد لغزش به عنوان نمونه مطالعاتی در منطقه جوانرود انتخاب شدند و سپس تمامی متغیرهای تحلیل پایداری شیب از طریق مطالعات میدانی و آزمایشگاهی مورداندازه گیری قرار گرفتند تا عوامل مؤثر در وقوع لغزش شناسایی گردند. شکل پلان دامنه و نیمرخ طولی آن ها از طریق مطالعات میدانی و به کارگیری نرم افزار Arc gis به دست آمده است . برای اندازه گیری ویژگی های مکانیکی و هیدرولوژی خاک نیز از هر دامنه مقدار ۵۰ کیلوگرم خاک برداشت شد و در آزمایشگاه مکانیک خاک کرمانشاه مورد آزمایش قرار گرفت. سپس به منظور محاسبه ضریب پایداری، مدل موردنظر برای کل دامنه های مطالعاتی اجرا و ضریب پایداری به دست آمد. نتایج نشان داده است که وقوع لغزش های سطحی در منطقه جوانرود متأثر از عوامل ژئومتری و ویژگی مکانیکی خاک دامنه می باشد. به طوری که دامنه های همگرا با نیمرخ طولی مقعر و خاک های با ضریب چسبندگی کم و زاویه اصطکاک داخلی پایین مستعد لغزش می باشند. این تحقیق همچنین نشان داده است که روش فرایند محور در ارزیابی ناپایداری دامنه ها در منطقه جوانرود کارایی خوبی دارد چراکه در دامنه های لغزشی دامنه های (۶، ۷، ۸، ۹) میزان ضریب پایداری با بهره گیری از مدل کمتر از ۱ و در دامنه های پایدار ( ۱ تا ۴) میزان ضریب پایداری بیش از ۱,۵ به دست آمده است.
۴.

ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیک با تکیه بر شواهد ژئومرفیکی در حوضه ی ریجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نئوتکتونیک شاخص های ژئومورفیک شواهد ژئومورفولوژیکی زاگرس شمال غربی حوضه ریجاب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 633 تعداد دانلود : 947
حوضه ریجاب با مساحت 189 کیلومترمربع در زاگرس شمال غربی و شمال شهرستان سرپل زهاب قرار گرفته است. اسکلت اصلی آن از لایه های مقاوم دولومیت شهبازان و آهک آسماری تشکیل شده که بخش شرقی آن به صورت تاقدیس فشرده است و بخش غربی آن به شکل ناودیس است. بر اثر عملکرد گسل کرند بیشترین فعالیت های تکتونیکی در قسمت های میانی مشاهده میشود که نتیجه ی آن جابه جایی لایه های آهکی – دولومیتی در محدوده ی ناودیس از شمال شرق به جنوب غرب و کج شدن آن به طرف جنوب غرب و وقوع گسیختگی در کمر یال جنوب غربی ناودیس شده است. فرآیند خمش سبب گسختگی هایی شده که نتیجه ی آن جابه جایی چرخشی قطعات شکسته شده است. این رویداد باعث شکل گیری یک سری گسل های طولی و عرضی شده است که ساختمان آهکی - دولومیتی ناودیس ریجاب در جهات مختلف بریده اند. برای تشخیص فعالیت های نئوتکتونیک در این تحقیق از دو روش تطبیقی - تحلیلی و میدانی استفاده گردید. در شروع کار با تکیه بر ساختمان زمین، حوضه ی مورد مطالعه به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و سپس به کمک نرم افزار Arc GIS کار تطبیق و تفسیر نقشه های توپوگرافی، هیدروگرافی، گسل و زمین شناسی و عکس های هوایی حوضه با نقشه ی اشکال ژئومرفولوژی انجام شد و در ادامه به کمک نرم افزار Spssنتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه برای ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیکی از شاخص های عدم تقارن حوضه زهکشی(Af)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(Vf)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان(Smf)، شاخص شیب طولی رودخانه(SL)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس(T) و شاخص طبقه بندی(Iat) استفاده گردید. در ادامه برای بررسی نقش گسل ها و درز و شکاف ها در شکل گیری و الگوی توسعه ی آبراهه ها از نمودار گلسرخی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بخش شرقی حوضه (تاقدیس ریجاب) از نظر تکتونیکی نیمه فعال و مناطق شمال و جنوب در غرب حوضه (ناودیس ریجاب) فعال و مناطق میانی این ناودیس بسیار فعال می باشد.
۵.

ارزیابی نقش تکتونیک فعال در مورفولوژی کانال های جریانی حوضه بالادست الوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی نئوتکتونیک زاگرس کانال های جریانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 274 تعداد دانلود : 705
جهت شبکه ها، چگونگی زاویه اتصال آنها و ناهنجاری های زهکشی، شواهدی بر تأثیر فعالیت های تکتونیکی بر الگوی زهکشی و وضعیت مورفولوژی کانال های جریانی در حوضه بالادست رودخانه الوند به شمار می روند. این وضعیت که متأثر از شکستگی های طولی و عرضی کف ناودیس ریجاب و کج شدگی آن به سمت جنوب غرب است، سبب شده تا آبراهه های اصلی در این حوضه، به صورت مجزا از ناودیس ریجاب خارج شوند. بر اساس این شواهد، در این پژوهش نقش نئوتکتونیک در مورفولوژی کانال های جریانی حوضه بالادست رودخانه الوند، واقع در غرب استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام این پژوهش، پس از تعیین حدود منطقه مطالعاتی و تقسیم بندی آن به پنج زیرحوضه، ابتدا نقشه های شیب، توپوگرافی، شبکه زهکشی و گسل های حوضه، تهیه و سپس پارامترهای شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆A)، شاخص عدم تقارن حوضه (AF)، شاخص شیب طولی رودخانه (Sl)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی حوضه (T)، شاخص پیچ وخم رودخانه اصلی(S) و الگوی زهکشی برای هر زیرحوضه محاسبه شده اند. برای تهیه نقشه های مورد نیاز، از مدل ارتفاعی رقومی (Dem) در محیط نرم افزار ArcGIS 9.3 استفاده شده است. رتبه بندی شبکه زهکشی با روش استراهلر انجام گرفت. برای تهیه نقشه گسل ها نیز، از نقشه 1:100000 سازمان زمین شناسی استفاده شده است. با بررسی این شاخص ها مشخص شد که وضعیت زمین ساخت حوضه، در مورفولوژی کانال های جریانی و مقدار شاخص های مورد بررسی در این پژوهش، به ویژه شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی، نقش مؤثری داشته اند؛ به گونه ای که در ناودیس ریجاب، به خصوص در بخش میانی آن (زیرحوضه شماره 4)، تعداد بیشتر گسل ها و شکستگی های طولی و عرضی(گسل های کرند، ریجاب، پاطاق و پیران)، نقش مهمی در ناهنجاری زهکشی آن داشته است. نتایج به دست آمده از شاخص های S، T، S و AF نشان می دهد که تکتونیک در قسمت غرب حوضه (بخش غربی ناودیس ریجاب) نسبت به شرق حوضه (تاقدیس گلبانگ) فعال تر است.
۶.

نقش مؤلفه های ژئومورفولوژی در تشکیل و تغذیه سفره آب زیرزمینی مطالعه موردی: دشت ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی هیدروژئومورفولوژی سفره آب زیر زمینی دشت ذهاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 92 تعداد دانلود : 507
در این تحقیق به دو روش استنباطی- تحلیلی و وزنی، رابطه بین مولفه های ژئومرفولوژی با منبع آب زیرزمینی دشت ذهاب واقع در مغرب استان کرمانشاه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در روش اول، با استفاده از داده های چاه های اکتشافی و پیزومتری، تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت ذهاب با عناصر ژئومورفولوژی این دشت مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفته است و در روش دوم نیز با استفاده از تلفیق 7 متغیر: شیب، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی، هیپسومتری، بارش و تراکم زهکش در محیط GIS، مبادرت به پهنه بندی حوضه به واحد های هیدروژئومورفولوژی گردید. نتایج حاصل از هر دو روش بیانگر رابطه معنی دار بین عناصر ژئومورفولوژی و منبع آب زیر زمینی در دشت ذهاب می باشد. در واقع این بررسی نشان داده است که هرچند دشت ناودیسی انباشته از مواد رسوبی جوان زمینه تشکیل سفره آب زیرزمینی در دشت ذهاب را فراهم آورده است، اما نقش اصلی در تغذیه این منبع را مخروط افکنه های حاشیه شرقی دشت ذهاب و بستر سیلابی رود جگیران بعهده دارند. این عوارض علاوه بر نفوذ مستقیم 112/5 میلیون متر مکعب آب برگشتی کشاورزی و 147/4 میلیون متر مکعب آب باران (البته با مشارکت رسوبات سطح دشت)، موجب نفوذ 570/7 میلیون متر مکعب آب از جریان سطحی نیز می شوند. تقسیم بندی حوضه دشت ذهاب نیز نشان داده است که از نظر هیدرو-ژئومورفولوژی، دشت تراکمی با رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه ای بیشترین نقش در نفوذ آب به داخل زمین را دارند. دشت های فرسایشی(گلاسی) پوشیده از مواد دامنه ای از این لحاظ در درجه دوم و دامنه های نامنظم با مواد واریزه ای در درجه سوم اهمیت قراردارند. نقش اراضی بد لندی در تغذیه دشت نیز غیر مستقیم است. اراضی بد لندی آب حاصل از بارش را به جریان سطحی تبدیل می کنند و این آبها نیز توسط رودخانه جگیران به روی مخروط افکنه حاشیه شرق دشت ذهاب زهکشی شده و در آنجا نفوذ داده می شوند.
۷.

مورفوتکتونیک و تأثیر آن بر تغییرات بستر و الگوی رودخانه ی قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 667 تعداد دانلود : 309
رودخانه ها محیط های ناپایداری هستند، که تحت تأثیر عوامل طبیعی یا انسانی، دچار تغییر مسیر و تغییر الگو می شوند. در این پژوهش، اثرات تکتونیکی بر الگوی رودخانه ی قره سو در محدوده ی شهرکرمانشاه مورد بررسی قرار می گیرد. ابزارهای اصلی تحقیق را عکس های هوایی سال های 1335 و 1380 و نیز تصاویر ماهواره ایETM ، الگوی ارتفاعی رقومی (DEM) سال 2000 و همچنین نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه تشکیل داده اند. تکنیک کار تحقیق، بررسی ارتباط تأثیر گسل قرسو از یک سو و تغییرات بستر و الگوی رودخانه ی قره سو از سوی دیگر طی یک دوره چهل وپنج ساله بوده است. بدین منظور با انجام کار های میدانی، ضمن نمونه برداری رسوب، برای بررسی تغییرات، پروفیل های عرضی از آبراهه برداشت شده و موقعیت آنها باGPS ثبت و روی نقشه ها انتقال داده شده است. سپس داده ها با استفاده از شاخص های ضریب خمیدگی و زاویه ی مرکزی در قالب نرم افزارهای ArcGIS وGlobal Mapper تجزیه و تحلیل شده اند.گسل قره سو منطبق با بستر اصلی رودخانه بوده و نتایج نشان می دهد که الگوی رود قره سو از فعالیت این گسل تأثیر پذیرفته است، زیرا تغییرات عرضی و الگوی بستر این رودخانه در دو ساحل یکسان نبوده و با راستای جهش گسل مذکور انطباق دارد. به گونه ای که پیچان رودها در ساحل شرقی آبراهه که در بخش فرو دیواره گسل قرار گرفته است، توسعه ی بیشتری یافته اند.
۸.

شبیه سازی احتمال وقوع لغزش در حوضه آبخیز جوانرود با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با تاکید بر ویژگی های مورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لغزش مدل AHP جوانرود سلسله مراتب فرآیندها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 869 تعداد دانلود : 711
در این تحقیق با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فرآیندها ( AHP ) مبادرت به پهنه بندی خطر لغزش (به مفهوم عام ) در حوضه آبخیز جوانرود واقع در شمال غرب زاگرس چین خورده (در محدوده استان کرمانشاه ) شده است. برای این منظور31 نقطه لغزشی در سطح حوضه مورد مطالعه از طریق پیمایش زمینی شناسایی شد و با انتقال آنها بر روی نقشه پایه، لایه پراکنش نقاط لغزشی حوضه تهیه گردید. سپس با توجه به این نقشه و تحقیقات صورت گرفته، 7 عامل تاثیر گذار بر حرکت های توده ای منطقه مورد مطالعه انتخاب و آنگاه به منظور مقایسه زوجی در جدول ماتریس، بر اساس میزان ارجحیت (سلسله مراتب) در وقوع پدیده مورد نظر رده بندی گردیدند. این لایه ها شامل لیتولوژی، شیب، فاصله از زهکش، فاصله از جاده، فاصله از روستا، جهت گیری دامنه، کاربری اراضی بوده اند که در تهیه آنها از نقشه های توپوگرافی 25000/ 1 زمین شناسی10000 / 1، تصویر ماهواره ای ETM استفاده شده است. در مرحله آخر به کمک نرم افزار ArcGIS عملیات وزن دهی و همپوشانی از لایه های انتخابی صورت گرفت و با توجه به ضرایب حاصل، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در 4 پهنه خطر کم، خطر متوسط، خطرزیاد و خطر خیلی زیاد به دست آمد. مقدار عددی ضریب نهایی از جمع اعداد حاصل از ضرب وزن هر معیار در شاخص آن در هر نقطه بین صفر تا 100تعریف گردید که در آن هر چه ضریب حاصله به سمت 100 میل کرده باشد نشان دهنده پر خطر بودن وقوع زمین لغزش است و هر چه این ضریب به صفر نزدیک تر شده باشد نشاندهنده کم خطر و یا نهایتا بی خطر بودن وقوع آن است. نتایج مشخص کرده است که 58 درصد از سطح حوضه جوانرود از نظر وقوع لغزش جزو منطقه بسیار پر خطر و پر خطر است. این مناطق منطبق بر گسترش سازندهای گورپی و رادیولاریتی است که شرایط اقلیمی نیمه مرطوب سرد حاکم بر منطقه باعث تشکیل قشر ضخیمی از مواد رگولیتی و خاک بر سطح آنها شده است. شکل این عوارض به صورت تپه ماهور های مدور با شیب کمتر از 16 درصد است اما هنگامی که پای آنها توسط زهکش ها و یا احداث جاده زیربری شود، جابجائی ناگهانی مواد هوازده بر سطح آنها در قالب لغزش اجتناب ناپذیر خواهد بود که به کمک مدل AHP نیز این نتایح حاصل شده است.
۹.

مکان یابی بهینه محـل برای دفن بهداشتی پسـماند های جـامد شــهری کرمانشاه به روش تجربی بر اساس ویژگی های ژئومورفولوژی منطقه

کلید واژه ها: کرمانشاه دفن بهداشتی زباله ژئومورفولوژی پسماندجامدشهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 435
شهر کرمانشاه با جمعیتی معادل 766706 نفر در سال 138 5 ، روزانه 500 تا 600 تن زباله تولید می کند. این زباله ها در بخش جنوب ی شهر کرمانشاه و به فاصله حدود 15 کیلومتری از آن روی دامنه شمالی کوه سفید انباشته می شوند. آلودگی زیست - محیطی، آلودگی آب سراب قنبر و هزینه زیاد حمل زباله، از جمله مشکلات ناشی از مکان گزینی نادرست این محل به شمار می رود. در این پژوهش، سعی شده است تا به کمک GIS و با توجه به ویژگی های ژئومرفولوژی منطقه، مکان بهتری برای دفن بهداشتی زباله های شهر کرمانشاه در نظر گرفته شود. برای این کار، ابتدا نقشه ژئومرفولوژی محدوده شهرستان کرمانشاه با شناسایی هشت پهنه لندفرم، شامل: دشت سیلابی، دشت تراکمی، دشت فرسایشی هموار، دشت فرسایشی ناهموار، مخروط افکنه آبرفتی، دامنه منظم، دامنه لغزشی و دامنه نامنظم تهیه گردیده است. طبق این بررسی و با غربال شدن چهار معیار حذفی در این گونه مکان یابی ها، مانند: آب زیر زمینی، خاک، شیب و جنس زمین، دشت فرسایشی ناهموار نیمه جنوبی شهر کرمانشاه، پهنه مناسبی برای دفن بهداشتی زباله تشخیص داده شده است. سپس با استفاده از یازده متغیر: شیب، زمین شناسی، خاک، فاصله از راه، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، بارش، فاصله از سکونتگاه ها، جهت باد، فاصله از چاه و واحد های ژئومورفولوژی، به روش همپوشانی در محیط GIS مبادرت به انتخاب سه مکان مناسب در سطح دشت فرسایشی ناهموار بخش جنوب شرق شهر کرمانشاه و به فاصله حدود 3 کیلومتری از مرکز شهر گردید. سرانجام از طریق بررسی های میدانی، ویژگی های این سه مکان از نظر شش معیار: چشم انداز، اکولوژی، مالکیت زمین، ارزش ملک، فاصله از مراکز گردشگری، فراهم بودن خاک لازم برای دفن زباله، مشخص شدند و با توجه به معیارهای موجود در انتخاب مکان، امتیاز نهایی برای هر سایت محاسبه گردید و به ترتیب اولویت برای دفن بهداشتی زباله معرفی شدند.
۱۰.

پهنه‌بندی تحول کارست دراستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی کارست کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 902 تعداد دانلود : 882
استان کرمانشاه با مساحتی حدود 286/24953 کیلومتر مربع در میانه ضلع غربی کشور واقع شده است که قسمت عمده آن در داخل زون¬های زاگرس رورانده و چین¬خورده قرار دارد و اغلب ارتفاعات آن از سازندهای سخت (کربناته) تشکیل شده است. پهنه¬های کارستی استان کرمانشاه نقش مهمی در تأمین و تغذیه¬ آبخوانها دارد. به همین دلیل برای شناسایی این پهنه¬ها و میزان تحول آنها در این پژوهش اقدام به پهنه¬بندی تحول کارست و تهیه نقشه آن شده است. به¬منظور دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا چاله های بسته سطحی به عنوان شاخص تحول کارست با استفاده از نقشه های توپوگرافی 50000/1 و تصاویر ماهواره ای 5 متر (BW) IRS شناسایی، نقشه آنها تهیه و پس از بررسیهای آماری وتأیید ارتباط نقشه¬ها با موضوع به کمک مربع کای و عملیات میدانی، هفت عامل، ارتفاع، لیتولوژی، ژئومورفولوژی (زمین ساخت)، دما، بارش، تبخیر و شیب به عنوان عوامل مؤثر در تحول کارست انتخاب شده¬اند. پس از رقومی کردن کلیه داده های مربوط به آن برای ارزشگذاری (وزن دهی) طبقات نقشه¬های عامل از روشهای آماری تحلیل سلسله مراتبی (قضاوت کارشناسی)، تراکم سطح، ارزش اطلاعاتی، وزن متغیرها و روش تجربی استفاده شده است، درنهایت در محیط GIS، نقشه¬های عامل هم¬پوشانی و نقشه¬های پهنه¬بندی تحول کارست با 5 روش مذکور به دست آمده است. در بین روشهای به کار گرفته شده برای پهنه¬بندی، روش ارزش اطلاعاتی بیشترین انطباق را با شاخص انتخاب شده (چاله¬های بسته) در منطقه مطالعه شده دارد. نقشه¬های پهنه¬بندی به دست آمده علاوه بر تعیین مناطق با درجات مختلف تحول اشکال کارست در استان، محدوده¬های دارای شرایط مساعدتر فعالیت کارست در اقلیم حاضر را نیز نشان می دهد. همچنین در این تحقیق مشخص می¬شود که توده آهکی بیستون نسبت به سایر سازند¬ها در واحد ساختمانی زاگرس رورانده و نسبت به سایر واحد‌های ساختمانی (زاگرس چین¬خورده و زون دگرگونی) تحول بیشتر است.با توجه به نتایج به دست آمده درنقشه نهایی می¬توان به این نتیجه رسید که هر جا در استان کرمانشاه تحول کارست بیشتر است، به احتمال زیاد منابع آب زیر¬زمینی نیز غنی می¬باشد که در برنامه¬ریزیها باید به آن توجه ویژه داشت.
۱۱.

مورفومتری مخروط افکنه های حوضه میقان (اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی مخروط افکنه موفوتریک میقان اراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 427 تعداد دانلود : 551
  مخروط افکنه ها یکی از برجسته ترین عنصر ژئومورفیک در مناطق حشک و نیمه خشک به شمار می روند. در حوضه میقان نیز به دلیل حاکمیت شرایط نیمه خشک، مخروط افکنه ها را در همه جا می توان دید. خود شهر اراک بر روی مخروط افکنه ای با شعاع 13 کیلومتر بنا شده است. در همین خصوص مخروط افکنه های بزرگ دیگری نیز در حوضه میقان وجود دارند که زمینه اسقرار روستاهای متعدد با زمین های کشاورزی حاصلخیز را فراهم آورده اند. در مقابل، مخروط افکنه های زیادی در بخش جنوب شرقی اراک تشکیل شده اند که هیچگونه مساعدتی برای بهره برداری محیطی ارائه نداده اند. دلیل این امر به درجه پایداری و ناپایداری مخروط افکنه ها ارتباط پیدا می کند. برای شناخت این مسائل یکی از کارهای مهم در بررسی های مخروط افکنه ها، بررسی خصوصیات مورفومتریک آن هاست. در این گونه بررسی ها، معمولاً خصوصیات شکل، مساحت و شیب مخروط افکنه ها با ویزگی های توپوگرافی و ژئومورفولوژی حوضه زهکش بالا دست آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در این نوشته، این روابط با انتخاب 24 مخروط افکنه یکپارچه در حوضه میقان پی گیری شده و نتایج آن به صورت مدل های ریاضی و نمودارهای رگرسیونی ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان