فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، از شبکههای عصبی مصنوعی ( Artificial Neural Networks ) به عنوان ابزاری توانمند در مدل سازی فرآیندهای غیرخطی و نامعین، به منظور پیشبینی سیکل خشکسالی در20 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و هیدرومتری استان اصفهان که حداقل20 سال آمار روزانه داشتند، استفاده شد. از نرمافزار MATLAB-7 و در شاخه Neural Network ، برای پیشبینی وتجزیه و تحلیل عناصراقلیمی کمک گرفته شد. ورودی مدلهای ANN ، دادههای میانگینماهانه بارش، دبی حداقل و دمایبیشینه است که این دادهها، بازه زمانی سالهای1360 تا1383 را در بر میگیرند. اطلاعات20 ساله برای آموزش مدل ها و 4 سال باقی مانده برای آزمایش آنها به کاررفته است. شبکه مورد استفاده از نوع پرسپترون چندلایه
( Multi - layer P erceptron ) با الگوریتم پسانتشارِخطا ( Back Propagation ) و تکنیک یادگیری مارکوارت- لونبرگ
( Train LM: Levenberg-Marquardt ) است. ساختارهای گوناگونی از شبکه عصبی با تغییر در لایههای ورودی (6 مدل)، تعداد گرهها در لایههای پنهان و خروجی (2 الی20 گره) ایجاد گردید. نتایج حاصل از تحقیق حاضر، نشان میدهد که در میان الگوهای مورد بررسی، دمایبیشینه، دبی و بارش، نقش مثبتی در پیشبینی خشکسالیهای استان اصفهان داشته، با کاربرد شبکه عصبی مصنوعی میتوان با دقت بالای 95 درصد، سیکل خشکسالی استان را پیشبینی نمود.
پهنه بندی اقلیمی استان یزد با روش های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پهنه بندی اقلیمی استان یزد، چهل و دو متغیر اقلیمی از بین داده های هواشناسی ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی استان و مناطق مجاور انتخاب شد و متناسب با فواصل ایستگاه ها و تغییرات مکانی متغیرهای انتخابی شبکه ای به ابعاد 15´15 کیلومتر روی استان گسترانده شد و با روش کریجینگ مقادیر چهل و دو متغیر برآورد شد. از روش تحلیل عاملی با دوران واریماکس به منظور کاهش ابعاد ماتریس داده ها و از روش تحلیل خوشه ای پایگانی به طریق وارد جهت پهنه بندی اقلیم استان استفاده شد. یافته های این بررسی نشان می دهد پنج عامل اول، 92.83درصد پراش متغیرهای اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارت اند از: بارش، دمای گرمایشی، گردوغبار، باد و رطوبت که به ترتیب34.70 ، 32.74، 08.92،7.11 ، 6.39 درصد از تغییرات را نشان می دهند. نتایج تحلیل خوشه ای با روش سلسه مراتبی وارد، نشان می دهد که استان یزد با مساحت 131575 کیلومترمربع دارای شش پهنه اقلیم متفاوت است. این مناطق عبارت اند از: نسبتا خشک و سرد، خشک و غباری، نیمه خشک و سرد، خشک و بسیار گرم، فراخشک و گرم، فراخشک و بادی.
تاثیر فعالیت های خورشیدی بر تغییرات بارندگی های سالانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از روش آنالیز موجک و آنالیز فوریه و تجزیه و تحلیل های آماری، نقش لکه های خورشیدی بر تغییرات بارندگی های سالانه در ایستگاه های منتخب از هفت ناحیه بارشی ایران بررسی گردید. نتایج حاصل بیانگر وجود ارتباط و همبستگی متوسط تا قوی بین لکه های خورشیدی و تغییرات بارندگی ها در ایران است؛ به طوری که میانگین بارندگی های سالانه در نواحی بارشی متناسب با چرخه لکه های خورشیدی (8, 11, 5 و 22 ساله) نوسان های زمانی مشخصی را نشان می دهند. طی این بررسی مشخص گردید که همبستگی بین تغییرات بارندگی ها و لکه های خورشیدی در تمام نقاط ایران ثابت نبوده و بین نواحی ساحلی و داخلی در ارتباط با لکه های خورشیدی، تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد؛ بدین ترتیب که تغییرات بارندگی ها در بخشی از نواحی ساحلی شمالی ایران از چرخه فعالیت های خورشیدی تبعیت می نمایند، در حالی که نواحی داخلی و خشکی ها، واکنش کاملا معکوسی داشته، همزمان با افزایش فعالیت های خورشیدی از میزان بارندگی ها در آنها کاسته می شود. وجود خشکسالی ها و ترسالی های متناوب و متوالی متناسب با چرخه های لکه های خورشیدی، حاکی از این واقعیت است که خورشید و فعالیت های آن، نه تنها به عنوان عامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر فاکتور بارش در کل کره زمین محسوب می شود، بلکه نقش آن در بارندگی های ایران نیز قابل ملاحظه است.
براورد آب قابل بارش کلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای MODIS و داده های رادیوساوند: ناحیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی در براورد آب قابل بارش کلی در پیش بینی میزان باران، زمان، میزان سرریز سدها و همچنین پیش بینی وقوع سیلاب مفید میباشد. برای استخراج آب قابل بارش ماهواره ای از باندهای فروسرخ نزدیک تصاویر سنجنده مادیس استفاده شده است. اعتبارسنجی آب قابل بارش ماهواره ای، با داده های رادیوساوند انجام شده است. با توجه به محدودیت های اجرای الگوریتم به شرایط آسمان فاقد ابر و جو تقریباً پایدار، وضعیت عمومی جو در روز گذر ماهواره به کمک نمودارهای ترمودینامیکی Skew-T و نیز تفسیر بصری، به طور کامل بررسی شده است. به کمک معادلات ترمودینامیکی، آب قابل بارش حاصل از کل گمانه زنیهای رادیوساوند محاسبه شده است. آن گاه با توجه به پایداری و نبود ورود توده هوای جدید به منطقه برای روزهای منتخب، از طریق ترسیم و تحلیل های نمودارهای Skew-T ، آب قابل بارش کلی به وسیله رادیوساوند در لحظه گذر ماهواره درونیابی شده است. از طریق تکنیک نسبت بازتابندگی ظاهری باند جذبی به باند غیر جذبی بخار آب MODIS، میزان قابلیت عبور بخار آب برای هر یک از باندهای مخصوص بخار آب به دست آورده شد. کل بخار آب قابل بارش در مسیر سنجنده- زمین، با توجه به زوایای زنیت خورشید، ماهواره و قابلیت عبور بخار آب به دست آمده از تکنیک نسبت باندی با اجرای الگوریتم باند فروسرخ نزدیک مادیس در شرایط مختلف جوّی به دست آورده شد. برای تعیین مقادیر و در الگوریتم مذکور از شاخصEVI استفاده شد. در پایان، رگرسیون بین آب قابل بارش ماهواره ای و آب قابل بارش محاسبه شده از داده های رادیوساوند، نشان داده است که باندهای 18 و 19 مادیس برای استخراج آب قابل بارش در شرایط جوّی ایستگاه مهرآباد مناسب میباشند.
اثر تغییر اقلیم بر میزان آب قابل بارش در سواحل شمال خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت آشکارسازی تغییر اقلیم از شاخص های اقلیمی متنوعی می توان استفاده کرد که غالبا دما و بارش مدنظر قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان آب بارش شو در سواحل شمال خلیج فارس اقدام به شبیه سازی آب بارش برای دوره 2017 تا 2050 بر اساس سناریوی RCP4.5 مدل Hadcm3 گردید. جهت تحلیل سری زمانی گذشته و حال آب بارش و آشکار سازی روند این سری زمانی از داده های پایگاه NCEP/NCAR با رزولوشن 125/0 درجه قوسی استفاده گردید. تحلیل سری زمانی آب قابل بارش با استفاده از دو آزمون تخمینگر شیب SENS و آزمون من-کندال انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که سری زمانی سالانه آب قابل بارش منطقه روند افزایش داشته است، هر ساله، 05/0 میلی متر، آب بارش شو افزایش داشته و به سمت همگونتر شدن میل کرده است، این میزان افزایش در سطح اطمینان 95/0 معنی دار بوده است. میزان افزایش آب بارش شو در نواحی شرقی منطقه بالاتر از سایر نواحی بوده است. قبل از سال 1989 نوسانات متعددی در سری زمانی آب بارش شوی منطقه مشاهده شده اما هیچ کدام در سطح اطمینان 95/0 معنی دار نبوده است اما از سال 1989 به بعد روند افزایش معنی داری در سطح اطمینان 95/0 داشته است. این رفتار زمانی مکانی آب بارش شو در واقع می تواند در پاسخ به افزایش دمای عمومی منطقه رخ داده باشد و می توان آن را به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه مدنظر قرار داد.
پهنه بندی پتانسیل های اقلیمی کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"شناخت اقلیم و بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود. نظر به اهمیتی که عوامل اقلیمی در تولیدات دیم داشته، همچنین به علت توانایی های بالقوه دیم زارهای استان آذربایجان غربی، بررسی جامعی بر اساس آمارهای بلندمدت عناصر اقلیمی انجام گرفت. برای انجام این مطالعه از سامانه های اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. پارامترهای مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: احتمال وقوع بارش سالانه 300 میلی متر و بیشتر، مقادیر بارش پاییزه، بهاره و ژوئن (خرداد) با احتمال وقوع 75%، احتمال وقوع دماهای مناسب (14-8 درجه سانتیگراد) در مرحله جوانه زنی گندم دیم، احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 25 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله گل دهی و احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 30 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله پر شدن دانه. برای بررسی پارامترهای بارش از 26 ایستگاه و پارامترهای دما از 13 ایستگاه هواشناسی موجود در منطقه استفاده گردید. برای دستیابی به تاریخ رسیدن به مراحل مختلف رشد گندم، از درجه- روزهای رشد (GDD) استفاده شد.
با بهره گیری از نیازهای رویشی (شرایط اقلیمی مطلوب) گندم دیم، لایه های اطلاعاتی کلاسه بندی و ارزش وزنی هرکدام از پهنه ها مشخص شد. نهایتا با همپوشانی و تقاطع لایه های اطلاعاتی به روش «ارزش وزنی طبقه بندی شده» مخدوم، نقشه نهایی که پتانسیل های اقلیمی را برای کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی نشان می داد تهیه گردید. نتایج نهایی نشان دهنده این واقعیت است که نقش هر یک از عناصر اقلیمی بارش و دما، متناسب با مراحل مختلف رشد، در مناطق مختلف استان متفاوت است همچنین از طریق انطباق لایه های موثر در فرایند کشت دیم گندم در محیط GIS، امکان شناخت میزان مطلوبیت مناطق جهت کشت این گیاه زراعی ارزشمند وجود دارد"
نقش گردش وردسپهر زیرین پُرفشار عربستان در بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات الگوهای گردش جوی به تغییر رژیم بارش منجر می شود و ره آورد آن تنوع آب وهوایی، همچون ترسالی ها و خشک سالی ها، است. بنابراین، با توجه به اینکه یکی از پارامترهای مهم در شرایط پیش گفته نایکنواختی در انتقال و تزریق رطوبت به سامانه های باران زای ایران است، در این پژوهش با رویکرد انتقال رطوبت در ایجاد بارش، با بهره گیری از داده های ساعتی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 850 ه.پ در دورة زمانی (2000 2010)، با تفکیک مکانی 1×1 درجة قوسی مرکز پیش بینی های میان مدت اروپا (ECMWF)، و با استفاده از تحلیل خوشه ای به روش همبستگی چگونگی رفتار مکانی پُرارتفاع عربستان در انتقال رطوبت بررسی شد؛ سرانجام، پنج الگوی بزرگ گردشی به دست آمد. نتایج نشان داد رفتار مکانی-زمانی پُرارتفاع عربستان، همچون جابه جایی شرقی- غربی، شمالی- جنوبی، و حتی کشیدگی هستة مرکزی آن، در تزریق و انتقال رطوبت و به تبع آن بارش بر روی ایران نقش بسزایی دارد. همچنین، توزیع مکانی بارش در سطح ایران به موقعیت مکانی، شکل، و پهنة گردشی این پُرارتفاع بستگی دارد. به طور کلی، پُرارتفاع عربستان در فصول سرد، با ایجاد جریان های جنوب- جنوب غربی، تأثیر فراوانی در رطوبت و بارش در ایران دارد. فراوانی بالا (کم) وقوع سالانة الگوی نوع دوم این پُرفشار همراه با بارش زیاد (کم) دریافتی ایران بوده است.
تحلیل سینوپتیک سیستم های گرد و غبار در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گرد و غبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارد. به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، این کشور مکررا در معرض سیستم های گرد و غبار محلی و سینوپتیک قرار می گیرد. غرب ایران نیز با توجه به نزدیکی به بیابان های کشورهای مجاور در معرض سیستم های گرد و غباری متعددی می باشد. دراین مطالعه شرایط پیدایش و منشا سیستم های گرد و غبار غرب ایران در بازه زمانی 5 ساله از سال 1983 تا 1987 بررسی شده است. داده های ساعتی گرد و غبار، قدرت دید، رطوبت نسبی، بارندگی، باد و دیگر عناصر جوی مورد نیاز از سازمان هواشناسی کشور دریافت شده مورد استفاده قرار گرفته است. از نقشه های روزانه ی هوا در دو سطح زمین و سطح 500 هکتو پاسکال نیز استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که ماه ژوئن با 536 روز در دوره آماری از نظر فراوانی روزهای گرد و غباری و تعداد موج های هوای گرد و غباری در رتبه ی نخست قرار دارد و ماه دسامبر فقط با 27 روز در همین دوره کمترین روزهای گرد و غباری را تجربه کرده است. ایستگاه دزفول با 4/137 روز بطور متوسط در طول دوره آماری پرگرد و غبارترین ایستگاه وخوی با 6/2 روز بطور متوسط کم گرد و غبارترین ایستگاه ها بوده اند. همچنین مشخص گردید که پرفشار آزور همراه با سیستم های مهاجر بادهای غربی، مهمترین عوامل سینوپتیک تاثیرگذار بر سیستم های گرد و غبار منطقه به شمار می روند. فرودها و سیکلون های مهاجر زمانی به منطقه نفوذ می کنند که پرفشار جنب حاره ای آزور حضور نداشته و یا ضعیف می باشد. این سیستم ها بسته به شرایط، گاهی ایجاد گرد و غبار می نمایند و گاهی بارندگی و گاهی نیز توامان گرد و غبار و بارندگی ایجاد می کنند. اما زمانی که پرفشار آزور تقویت شده و بر منطقه حاکم می گردد، فرو بارهای حرارتی در سطح زمین ایجاد می گردند که نقش زیادی در ایجاد گرد و غبارهای محلی دارند.
با توجه به مسیر حرکت این سیستم ها و نحوه قرارگیری فرودها و کم فشارها در روزهای مختلف، مهمترین منبع گرد و غبارهای وارد شده به غرب ایران، صحرای سوریه، صحرای نفوذ در شمال شبه جزیره عربستان و شمال صحرای کبیر آفریقا می باشد. بیشترین تاثیر کم فشارهای حرارتی شبه جزیره عربستان در گرد و غبار منطقه ی مورد مطالعه هم مربوط به زمانی است که آنها به ایران نزدیکتر بوده و همچنین توسط یک فرود مناسب درسطح بالا حمایت می شود به عبارت دیگر زمانی این اتفاق می افتد که این سیستم ها ویژگی حرارتی- دینامیکی پیدا می کنند."
ارزیابی شاخص دمای موثر در سطح کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدن انسان مانند یک سامانه ترمودینامیک می باشد که در محدوده دمان o C 0.5 ± 37 بهترین کارایی را از خود نشان می دهد. سیستم تنظیم حرارتی بدن به صورت خود کار این وظیفه را به عهده دارد. با این حال تغییرات شبانه روزی و فصلی دمای محیط، سلامتی و آسایش انسان را تحت تاثیر قرار داده و موجب شده است تا مطالعات گسترده ای در ارتباط با چگونگی پاسخ بدن انسان نسبت به دمای محیط انجام گیرد. این مطالعات منجر به ابداع شاخص های دمایی گردید.در این مقاله ضمن معرفی اجمالی شاخص های دمایی به بحث پیرامون مهمترین شاخص دمایی یعنی شاخص دمای موثر پرداخته آنگاه به محاسبه، ارزیابی و پهنه بندی دمای موثر با استفاده از داده های 8 نوبت دیده بانی شبانه روزی هواشناسی در 130 ایستگاه سینوپتیکی کشور از سال 1996 تا 2001 پرداخته شده است. آنگاه نسبت به تهیه نقشه های پهنه بندی کشور در مقیاس ماهانه اقدام گردید. بدین ترتیب که با توجه به حجم زیاد داده های لحظه ای از نرم افزاری که به همین منظور توسط نگارنده مقاله برنامه نویسی گردید، استفاده شد. با توجه به تغییرات رژیم شبانه روزی دما و همچنین تغییرات دما در طی ماه های سال، دمای موثر در 8 نوبت در شبانه روز و برای یک ماه به دست آمد. این ساعات عبارتند از ساعات صفر، 3، 6 ،9، 12، 15، 18 و 21. بعد از تکرار این کار برای سایر ماه ها، داده های مزبور برای تمامی ماه ها به دست آمد. با استفاده از این داده ها نسبت به تهیه نقشه های پهنه بندی دمای موثر کشور اقدام شد. علاوه بر آن میانگین دمان موثر در هر ماه همراه با حداقل و حداکثر دمای موثر ماهانه نیز محاسبه و آنگاه به تحلیل داده های دمای موثر پرداخته شد. در این تحلیل، متغیر وابسته دمای موثر (ET) می باشد و متغیرهای مستقل عبارتند از دمای خشک (DRY)، دمای مرطوب (WET)، نقطه شبنم (DEW)، رطوبت نسبی (HUM)، سرعت باد (WIND) و شدت تابش لحظه ای (SUN). لازم به ذکر است که آخرین متغیر (تابش لحظه ای) برای ساعات 9، 12 و 15 در نظر گرفته شده است. در این تحلیل که با استفاده از تحلیل رگرسیونی چند گانه به روش «پیشرو» و ضریب رگرسیونی «بتا» انجام گردید. چهل جدول برای 5 ناحیه شامل ناحیه کوهستانی (A)، ناحیه جنوب کشور (B)، ناحیه شرق کشور (C)، ناحیه شمال کشور (D)، و ناحیه کوهپایه ای (E) به دست آمد و مشخص گردید که شاخص دمای موثر در فعالیت های انسانی در نواحی شمالی، جنوبی و شرقی کشور بیشترین تاثیر را از دمای مرطوب همان ناحیه می پذیرد. در حالی که در نواحی کوهستانی و کوهپایه ای کشور، بیشترین تاثیر را از دمای خشک در همان ناحیه می پذیرد. با استفاده از داده های محاسبه شده نسبت به تهیه نقشه های دمای موثر ماهانه در سطح کشور اقدام گردید. به عنوان نمونه نقشه 1 الی 3 به ترتیب مربوط به میانگین حداقل، حداکثر و ماهانه دمای موثر اردیبهشت ماه کشور می باشد.
بررسی و تحلیل تاثیر تنش گرمایی بر محصول گندم در استان های جنوبی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجه حرارت یکی از مهمترین عوامل محیطی موثر بر رشد و نمو گیاهان است. دماهای بالاتر از حد مقاومت گیاهان موجب کاهش فعالیت فیزیولوژیک آنها می گردد که اصطلاحا تنش گرمایی گفته می شود. واکنش گیاهان به دماهای بالا با نوع کشت و مرحله رشد متفاوت است. دوره بحرانی حساسیت برای گندم در زمان پرشدن دانه است؛ به طوری که در طی مرحله رسیدن چنانچه دمای بیشینه از 30 درجه سلسیوس فراتر رود و رطوبت نسبی کمینه کمتر از 30 درصد و همزمان وزش باد بیش از 3 متر بر ثانیه باشد، سبب بروز تنش گرمایی در محصول می شود. چنانچه مجموعه عوامل فوق در یک روز رخ بدهد، آن روز به عنوان روز بحرانی نامیده می شود. در چنین حالتی گندم دچار تنش گرمایی می شود؛ به طوری که دانه ها چروک خورده، وزن آنها کاهش می یابد. بررسیهای همدیدی بیانگر آن است که احتمال رخداد چنین شرایطی در استان های جنوبی کشور (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان) در طی مرحله پرشدن دانه بسیار زیاد است. از این رو، بررسی فراوانی و شدت تنش گرمایی بر این محصول استراتژیک حایز اهمیت است. در این بررسی، با استناد به دو تعریف برای روزهای بحرانی و شدیدا بحرانی و با استفاده از داده های روزانه اقلیمی، تنش گرمایی برای محصول گندم مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین تعداد روزهای بحرانی در طول دوره پرشدن دانه در مناطق عمده کشت گندم در استان خوزستان از 3 تا 9 روز و روزهای شدیدا بحرانی به غیر از ایذه از 2 تا 4 روز متغیر است. در استان هرمزگان به علت بالا بودن رطوبت نسبی در دوره حساس گندم روز بحرانی تقریبا وجود نداشته و صرفا در برخی از سال ها رخ می دهد. میانگین این روزها در میناب به یک روز می رسد. در استان سیستان و بلوچستان، میانگین تعداد روزهای بحرانی در زاهدان 5 و در خاش 4 روز است. این روزها در ایرانشهر 6 و در سراوان به 12 روز می رسد که به ترتیب 2 و 3 روز از آنها بشدت بحرانی است. میانگین تعداد روزهای بحرانی در دوره حساس گندم در بندر دیر و بوشهر هر کدام یک روز محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از بررسی داده های ایستگاه های مورد مطالعه به دشت های هم اقلیم آنها تعمیم داده شده است.
شناسایی نقش الگوهای پیوند از دور نیمکره شمالی بر دمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشهای جوی بسیار تغییرپذیرند. این تغییرات منجر به پیدایش الگوهای هوا و اشکالی از جریانهای جوی میشوند که در مقیاسهای زمانی متفاوت رخ میدهند. الگوهای پیوند از دور معرف تغییرات کلانی است که در الگوی امواج جوی و رودبادها رخ میدهد و بر الگوی دما، بارش، مسیر رگبارها و موقعیت و شدت رودبادها در قلمروهای وسیع اثر میگذارد.به همین دلیل الگوهای پیوند از دور موجد ناهنجاریهایی هستند که همزمان در نواحی ظاهراً خیلی دور از هم دیده میشوند.تابحال در نیمکره شمالی 14 الگوی پیوند از دور شناسایی شده اند. در این نوشتار دو هدف اصلی دنبال می شود. اول آنکه الگوهای پیوند از دور نیمکره شمالی معرفی شوند و دوم اینکه رابطه بین تغییرات دمای ایران با الگوهای پیوند از دور نیمکره شمالی شناسایی شود. در این تحقیق با استفاده از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون رابطه دمای ایستگاههای مورد بررسی با شاخصهای پیوند از دور بدست آمد.
با بررسی رابطه دمای ایران و شاخصهای پیوند از دور نیمکره شمالی به نظر می رسد هیچیک از الگوهای پیوند از دور نیمکره شمالی توان تبیین درصد بزرگی از تغییرات دمای قلمرو وسیعی از ایران را در همه ماههای سال ندارند بلکه برخی الگوها در برخی ماهها درصد نسبتاً کوچکی از تغییرات دمای بخشهایی از ایران را تبیین می کنند. همچنین به نظر می رسد که تغییرات دمای ایران در ماه آوریل ونوامبر می تواند در ارتباط با اهمیت الگوی های پیوند از دور نیمکره شمالی در طول سال باشد.
بررسی ویژگی خشکسالی های استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"استان خراسان جنوبی به دلیل واقع شدن در منطقه خشک و حاشیه کویر با حوادث طبیعی مختلف از جمله خشکسالی مواجه است. لذا بررسی ویژگی های خشکسالی در این منطقه ضروری می نماید. برای این منظور داده های آماری یک دوره 30 ساله (2003-1974) در استان خراسانی جنوبی مبنای کار قرار گرفت. در این پژوهش شاخص بارش استاندارد (SPI) با در نظر گرفتن مزایایی که در تحلیل منطقه ای و ایجاد ارتباط زمانی بین رخدادهای خشکسالی در نواحی مختلف یک پهنه دارد، انتخاب و با به کارگیری نرم افزارهای GIS مانند Arc Map، Areview و ... خصوصیات آماری بارش ماهانه تجزیه و تحلیل شده است. هدف اصلی این تحقیق مشخص کردن نواحی دارای استعداد بالای خشکسالی، طول دوره و مدت خشکسالی است که برای ایستگاههای مختلف مشخص شد.
در طول این دوره شدیدترین خشکسالی در سال 2001 اتفاق افتاده است. کمترین SPI مشاهده شده مربوط به ایستگاه نهبندان با مقدار (-2.18) است. شدیدترین ترسالی منطقه نیز در دوره آماری مربوط به سال 1982 می باشد که بیشترین مقدار SPI مربوط به قاین با 2.65 می باشد."
قابلیت اقلیمی کشت زعفران در استان های کرمانشاه و کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اقلام صادراتی غیر باغی ایران که شهرت جهانی دارد، محصول استراتژیک زعفران می باشد. در حال حاضر قطب تولید زعفران، منطقه شمال شرق ایران (استان های خراسان رضوی و خراسان جنوبی) است. در این تحقیق سعی شده است تا مناطق مستعد کشت زعفران در غرب کشور (استان های کرمانشاه و کردستان) که از لحاظ شرایط آب وهوایی تا حدی شبیه شرق کشور است، شناسایی شود. بر این پایه، آمار عناصر آب وهوایی مؤثر در رشد زعفران، شامل بارش، دما، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی و تعداد روزهای یخبندان برای 11 ایستگاه منطقه در سه دوره رشد محصول (رویشی ، زایشی و رکود) جمع آوری و با یک جدول پایه جدید، مقایسه گردید تا مناسب بودن یا نبودن شرایط برای کشت محصول در یک دوره خاص برای هر متغیر اقلیمی مشخص شود. سپس بر مبنای روش وزن دهی نسبتی، درجه اهمیت یا وزن هر کدام از متغیرهای اقلیمی در هر دوره رشد مشخص شد. در مرحله بعد، به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه های تناسب کشت زعفران به روش رستری با در نظر گرفتن درجه اهمیت (وزن) هر متغیر اقلیمی در هر دوره رشد تهیه گردید. با جمع زدن ارزش های پیکسل ها در سه دوره رشد، نقشه تناسب هر متغیر (مجموعاً 11 نقشه) و با میانگین گیری از ارزش های پیکسل ها در این 11 نقشه، نقشه تلفیقی تناسب کشت حاصل گردید. در نهایت با لحاظ کردن شیب و محدوده ارتفاعی مناسب برای کشت زعفران در نقشه اخیر، نقشه نهایی تناسب کشت زعفران تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که نزدیک به 48/30 درصد از مساحت منطقه (معادل 16500 کیلومتر مربع)، عمدتاً شامل دشت های غرب کرمانشاه، جنوب روانسر و اطراف قروه، قابلیت متوسطی برای کشت زعفران دارد. بقیه قسمت های منطقه مشتمل بر حدود 37600 کیلومتر مربع (48/69 درصد از مساحت منطقه)، قابلیتی برای کشت این محصول ندارد.
تعیین میزان و دامنة فرونشست زمین به کمک روش تداخل سنجی راداری (D-InSAR) در دشت نوق- بهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرونشست پدیده ای مرفولوژیکی است که تحت تأثیر حرکت فرو رو زمین پدید می آید. علت رخداد این پدیده ممکن است متأثر از عوامل طبیعی و انسانی باشد. در ایران به ویژه در محدودة مورد مطالعه، رویداد آن اغلب متوجه فعالیت های انسانی و به ویژه بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی است. محدودة مورد مطالعه در ناحیة بیابانی ایران واقع شده و به سبب خشکی محیط و نبود منابع آب سطحی، حیات و فعالیت های اقتصادی آن به شدت به منابع آب زیر زمینی وابسته است. به این سبب، تمرکز بهره برداری های صنعتی- کشاورزی و آب شرب بر منابع آب دشت، بیلانِ منفی و افت تراز آب زیر زمین را به دنبال داشته است. افت تراز آبی در رسوبات آبرفتی دشت به زایش مسئلة نشست زمین منجر شده است. میزان و دامنة پدیدة نشست به کمک روش های نوین دور سنجی راداری تعیین شده است. بدین منظور، روش تداخل سنجی تفاضلی داده های راداری (D-InSAR) بر روی داده های ماهواره ای در دو باندC و L در بازة زمانی 1384 تا 1389 به کار گرفته شد. یافته های تحقیق مؤید حاکمیت میزان فرونشست با متوسط سالیانه حدود 30 سانتی متر در پهنه ای به گسترة 281 کیلومتر مربع در بخش میانی دشت است. بررسی تغییرات میزان و دامنة نشست در بازه های زمانی فصلی و سالیانه به کمک سری زمانی این تصاویر روشن کرد که به سبب ثابت بودن میزان تأثیر گذاری عوامل ایجابی (فعالیت کشاورزی پسته کاری) در رویداد این پدیده، تغییرات فصلی و سالیانة میزان فرونشست بسیار اندک بوده؛ اما دامنة برخوردار از حداکثر میزان نشست از نواحی میانی و شرقی در فصل های بهار و تابستان به نواحی جنوبی و غربی در فصل های زمستان و پاییز تغییر یافته است. منطبق سازی الگوی فضایی نشست با نواحی زراعی و مسکونی مؤید انطباق کامل نواحی در معرض نشست با عرصه های زراعی است. درحالی که فقط تعداد محدودی از سکونتگاه های بخش شرقی بر روی نواحی در حال نشست قرار دارند. همچنین، مقایسة میزان فرونشست با ارقام تغییرات تراز آبی مستخرج از چاه های پیزومتری نشان می دهد در این دشت هر 3.2 سانتی متر افت تراز آبی قادر است فرونشستی به میزان 1 سانتی متر ایجاد کند.
تحلیل خشکسالی با استفاده از شاخص استاندارد شده بارش (SPI) (مطالعه موردی استان خراسان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی اقلیم کشاورزی کشت توت فرنگی با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اولیه در برنامه ریزی های کشاورزی، تعیین و شناسایی واحدهای اقلیم زراعی است. یک واحد اقلیم زراعی عبارت از واحدهایی است که عوارض زمینی و عناصر اقلیمی در آنها به صورت واحدی یکپارچه در نظر گرفته شده و هر واحد می تواند، خصوصیات متفاوتی را دارا باشد.
در این راستا شرایط ایستگاه ساری به عنوان منطقه نمونه کشت توت فرنگی در استان مازندران مدنظر قرار گرفت. برای این منظور آمار و اطلاعات اقلیمی و محیطی استان مازندران به صورت لایه های عوامل زمینی و اقلیمی جمع آوری گردید و با کمک نرم افزار (Excel) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ترسیم نقشه های اقلیمی و توصیفی استان از نرم افزار GIS(1) استفاده شده است. از عوامل زمینی: لایه های توپوگرافی، کاربری اراضی، شیب، نوع خاک و از عناصر اقلیمی: مقدار بارش و دمای سالانه، در نظر گرفته شده است.
با استفاده از توابع ویژه سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، ابتدا متناسب با قابلیت کشت توت فرنگی، به لایه ها ارزش وزنی داده شده و سپس در یک نقشه نهایی ترکیب شده اند. نقشه نهایی نشان دهنده قابلیت مناطق مختلف استان مازندران برای کشت توت فرنگی است. نتایج، بیانگر دقت نقشه تهیه شده و همچنین توانمندی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS)در تحلیل یکپارچه و ارائه واحدهای همگن اقلیم زراعی می باشد.
تعیین تقویم مناسب کشت گندم دیم در استان ایلام با استفاده از شاخص شروع بارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر عوامل آب و هوایی بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است و این موضوع، به خصوص در شرایط کشت دیم بیشتر صدق میکند. در زراعت دیم تاریخ کاشت همان تاریخ شروع اولین بارندگی مؤثّر پائیزی است. برای تعیین تاریخ مناسبترین زمان کاشت در استان ایلام، برروی دادههای روزانة بارش هجده سالة هفت ایستگاه که توان پوشش حدّاکثر وسعت این استان را داشت، بررسیهایی صورت گرفت و با دخالت دادن احتمال 75% و 50%، تاریخ مناسب کاشت گندم دیم بدست آمد. براساس تعاریف ارائه شده، بهترین تعریف برای شروع کاشت گندم دیم در استان ایلام عبارت بود از تاریخ شروع بارش و به تبع آن، تاریخ کاشت گندم دیم زمانی است که بعد از اوّل مهرماه پنج میلیمتر بارندگی شده باشد؛ به شرطی که پانزده روز بعد از آن خشک نباشد. براساس این تعریف، بهترین تاریخ شروع کاشت گندم دیم در استان ایلام دهة دوّم آبان ماه به بعد است. نتایج تقویم کاشت گندم دیم در استان ایلام حکایت از متفاوت بودن تاریخ کاشت در مناطق مختلف استان ایلام دارد. اگر بارندگی مؤثّر برای کشاورزی دیم را 300 میلیمتر در نظر بگیریم، مناطقی مثل دهلران، موسیان، دشت عبّاس و قسمتی از شهرستان مهران جزء مناطق نیمه مستعّد دیم محسوب میشوند و بیش از 80% از استان ایلام جزء مناطق مستعد کشت گندم دیم به حساب میآید.
چارچوب های مفهومی و عملیاتی در مدیریت مهاجرت بین المللی مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابتدا در قالب رابطه انسان و محیط و پویایی های مربوط به آن، جغرافیای مهاجرت بین الملی و جا به جایی انسان ها در مقیاس وسیع در دو دهه گذشته را مورد توجه قرار می دهد و اثرات جهانی شدن مهاجرت را مشخص می کند. حدود 175 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد و از هر 35 نفر از جمعیت جهان یک نفر مهاجر می باشد. گستردگی مهاجرت و جهانی شدن آن تمام کشورها را با چالش مدیریت این پدیده روبرو ساخته است و این به نوبه خود باعث پیدایش رشته مدیریت مهاجرت شده است. تمرکز اصلی این پژوهش بر فهم چارچوب های مفهومی و اصول عملی مدیریت مهاجرت می باشد و در این راستا، سه پرسش در این نوشتار مطرح و پاسخ داده می شوند:.1 مبانی نظری فهم پدیده مهاجرت کدامند؟.2 چارچوب های فکری و عملی مدیریت مهاجرت چگونه قابل تبیین می باشند؟.3وضعیت مدیریت مهاجرت در ایران چگونه قابل تحلیل می باشد؟تکیه بر مورد ایران از آن جهت است که کشور ما به طور همزمان کشوری، "مهاجر پذیر"، "مهاجر فرست" و "گذر مهاجرتی" بوده و برای ایران مدیریت مهاجرت امری ضروری بوده و باید با چارچوب های علمی، این پدیده را مدیریت کند.در پاسخ به سوالات فوق، در بحث روش شناسی و مفهومی، دیدگاهی که در این نوشتار پردازش می شود این است که از آنجا که مهاجرت پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد گوناگون می باشد، نمی توان با نظریه پردازی های کلان آن را شناخت لذا نظریه های میان برد، به ما در فهم پدیده مهاجرت بیشتر کمک کرده و با ابتکاری میان رشته ای و نه صرفا با تکیه بر نظریه های اقتصادی، می توان ابعاد گوناگون مهاجرت را درک کرد. از این روست که مدیریت مهاجرت به عنوان یک پروژه میان رشته ای و برگرفته از نظریه های میان برد، در سال های اخیر مخصوصا در عرصه بین المللی مهاجرت مطرح شده است و چارچوب های نسبتا مشخصی پیدا کرده است. پیش فرض اصلی مدیریت مهاجرت این است که مهاجرت پروژه ای کنترل پذیر نیست و پروسه ای است که باید مدیریت شود در این نوشتار چهار حوزه اصلی مدیریت مهاجرت "مهاجرت و توسعه"، "تسهیل مهاجرت". "قانونمند کردن مهاجرت" و "مهاجرت اجباری" مورد بررسی قرار گرفته اند.در مدیریت مهاجرت بین المللی و جا به جایی عظیم انسان ها، نقش کنشگران عمده یعنی دولت ها، سازمان های بین الدولی و جوامع ماورا ملی قابل توجه می باشند. چگونگی این نقش ها، در این نوشتار روشن شده و کنش و واکنش های متقابل بین آن ها تحلیل می شوند. توجه خاصی به نقش سازمان بین الملل مهاجرت، برنامه موسوم به ابتکار بردن و کمیسیون جهانی مهاجرت گردیده است و از خلال مرور تحلیلی ادبیات منتشره توسط آن ها، پنج اصل اجماعی مدیریت مهاجرت استنتاج گردیده است. نهایتا این اصول یعنی "اصل افزایش هماهنگی بین ارگان ها"، "اصل انسجام سیاست های مهاجرتی"، "اصل گردآوری اطلاعات و داده های مهاجرتی"، "اصل تقویت همکاری بین المللی" و "اصل به بازی گرفتن تمام بازیگران" به مورد ایران تعمیم داده شده و وضعیت مدیریت جهانی در کشور ما مورد بررسی مفهومی و عملی قرار گرفته است.
جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید.
در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
تحلیل چرخه های میانگین دمای سالانه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرخه های نهان، تدریجی و آرام در بسامدهای مختلف آشکار و نهان، یکی از انواع دگرگونی های اقلیمی به شمار می آید. برخی از این نوسانات در یک دوره ثابت مثلا یک سال به صورت میانگین های ماهانه یا فصلی مشخص می شوند. برخی دیگر به صورت چرخه هایی نهان در سری های زمانی اقلیمی رخ می دهند. یکی از ابزارهای مفید برای جستجو و ارزیابی این نوع نوسانات اقلیمی تحلیل طیفی است. این رویه مطالعه نوسانات اقلیمی از مقبولیت و رواج قابل توجهی در جهان برخوردار است اما در کشور ما کمتر مورد توجه بوده است. ردیابی چرخه های اقلیمی و به ویژه چرخه های دمایی امکان برنامه ریزی مبتنی بر داده های اقلیمی - دمایی را مهیا می سازد. در این نوشتار ضمن معرفی روش تحلیل طیفی به عنوان یک روش مقبول و کارآمد در ردیابی چرخه های نهان، تلاش می شود چرخه های نهان در میانگین سالانه دمای شهر زنجان طی دوره آماری 2005-1956 (50 سال) مورد بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب با استفاده از تابع اتوکواریانس، طیف دما و چرخه های دمایی شهر زنجان استخراج گردید. بر اساس یافته های این پژوهش دمای زنجان حاوی چرخه 2.5 ساله است. این چرخه ها هماهنگ با چرخه های کشف شده در عناصر اقلیمی نقاط دیگر کره زمین بوده است. چنان که اندیشمندان دیگر نیز استنباط نموده اند نیروی مولد این نوسان احتمالا حاصل انتقال عمودی تکانه از تروپسفر به استراتسفر با دوره های بازگشت نامنظم 3-2 ساله می باشد