فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نواحی خشک و نیمه خشک بیش از 30 درصد مساحت خشکی های سیاره زمین را در بر می گیرد. مطالعه دقیق خصوصیات نظام های آبیاری در این نواحی می تواند زیربنای مناسبی جهت برنامه ریزی های محلی و ناحیه ای فراهم آورد. مطالعاتی که بر روی قنات ها و نحوه ی ذخیره ی آب و آبیاری در فلات مرکزی ایران انجام شده است نشان می دهد که سیستم های سنتی بهره برداری از آب و آبیاری از مهمترین آثار این کشور به شمار می روند سرزمینی که بیش از 70 درصد از وسعت آن را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می دهد.در این تحقیق که به روش (توصیفی ـ تحلیلی) انجام شده است، مشخص می شود که مدیریت سنتی نظام آبیاری کشتزارهای ینگ آباد بر اساس شرایط خاص محیط جغرافیایی به ویژه کمبود آب، تبخیر شدید و مدت تابش (اختلاف طول شب و روز در دوره ی رشد گیاه) شکل گرفته است.
بررسی وضعیت کمّی و کیفی منابع آب زیرزمینی (مورد شناسی: دشت جوین، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل کاهش بارندگی، حفر تعداد زیاد چاههای عمیق در سالهای اخیر و برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی در دشتها و عدم توجه به مقوله آبخوانداری و انجام تغذیه مصنوعی، توجه بیشتر به آبهای زیرزمینی امری اجتنابناپذیر و مهم محسوب میگردد، و بررسی وضعیت کمّی و کیفی سفرههای آب زیرزمینی از جمله این امور است. در این مقاله تغییرات کمّی و کیفی سفره به منظور تغذیه و تخلیه در تعدادی از پیزومترهای دشت حاصلخیز جوین در استان خراسان رضوی بررسی گردید. ابتدا آمار دادههای سطح ایستابی در 50 پیزومتر به صورت کمّی و در 60 پیزومتر به صورت کیفی به عنوان پیزومترهای منتخب تهیه شد و آزمونهای کفایت و همگنی دادهها انجام گردید. سپس بازسازی دادههای ناقص انجام شد و در نهایت دادهها در پایه مشترک آماری 12 ساله 1386-1374استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این مقاله، تعیین نقشههای کمّی و کیفی آبهای زیرزمینی از روی متغیر دادههای سطح ایستابی به روش میانیابی نزدیکترین همسایه (ID) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است؛ به طوری که براساس نتایج ترسیم هیدروگراف واحد سالانه دشت جوین به طور میانگین سطح آب زیرزمینی از سالهای 1375-1374 تا سال آبی 1386-1385 افتی معادل 10 متر را نشان میدهد. همچنین هیدروگراف واحد سالانه دشت جوین و سه دوره افت شدید سطح ایستابی، از سال آماری 74 تا 77 از 07/53 به 09/54 متر، وضعیت تقریباً نرمالی از افت را در جوین نشان میدهد، اما از سال آماری 1377 به بعد تا سال 1382 رقم افت از 09/ 54 به 5/58 متر رسیده، یعنی نزدیک به 5/4 متر افت طی 4 سال آبی نمایان را میسازد. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای کمّی و کیفی به روش میانیابی نزدیکترین همسایه و ترسیم نقشههای کیفی و هم افت، پارامترهای کیفی میانیابی شده نیز در برخی مناطق بحرانی و کاهش شدید کیفیت این آبخوان را نشان میدهند.
تحلیل تطبیقی رفتار هیدرولوژیک رودخانه کر در شبکه ژئونروتیک
حوزه های تخصصی:
بیشتر رودخانه هایی که از ارتفاعات زاگرس (تاق و پاتاق) ایران سرچشمه می گیرند، جزو رودخانه های دایمی و پرآب کشور به شمار می آیند و پاره ای از آنها بسیار طغیانی و سرکش اند. این رفتار آبی سبب شده که در طول دوران چهارم، قبض و بسط وسعت برخی حوضه ها و اسارت رودخانه ای در این منطقه امری عادی تلقی شود.نکته قابل تامل در مورد سطوح اساس محلی در زاگرس میانی، تغییرات مداومی است که در کواترنر متحمل شده اند. بسیاری از سطوح اساس محلی در این ناحیه، نوسانات آبی را در طول دوران چهارم به صورت شواهد ژئومرفیک، یعنی تراسهای دریاچه ای، در خود جا داده اند و با توجه به این که تغییر سطح آب دریاچه های داخلی در ایران، به عنوان شاهدی از تغییرات اقلیمی عهد چهارم به حساب می آیند، نبود چنین شواهدی در دریاچه طشک، که سطح اساس رودخانه کر است، یک پدیده غیرمعمول باید تلقی شود، زیرا با توجه به تجربه تغییرات و نوسانات اقلیمی در این ناحیه، وجود چنین پدیده هایی از نظر ژئومرفولوژی امری طبیعی است.نبود آثار تراسی در حاشیه سطح اساس رودخانه کر، این سوال را مطرح می کند که عامل اصلی تفاوت این حوضه با حوضه های مجاور، که همگی دارای اسارتهای رودخانه ای و تراسهای دریاچه ای پیرامون سطوح اساس خود هستند، به چه عاملی می تواند نسبت داده شود. تحلیل رفتار آبی حوضه کر با سیستم شبکه عصبی بر اساس دیدگاه سیستمی، روشی است که برای پاسخ به این سوال برگزید شده است. نتایج حاصل از این طرح پژوهشی که با حمایت مالی مرکز اقلیم شناسی ایران انجام شد، نشان می دهد که بسیاری از رفتارهای حوضه های آبی در چارچوب شبکه های عصبی قابل تفسیر است و برخلاف تعبیرهای تعینی، رفتار آبی در این حوضه قبل از آن که به حجم نزولات جوی و مسایلی نظیر آن بستگی داشته باشد، تابعی از روابط سیبرنتیک سیستم نروتیک شبکه زهکش ها و ژئونرونهای مجازی، توپوگرافیک و کارستیک در منطقه است
مرداب گاوخونی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی محدودة شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آلودگی آبهای زیرزمینی محدودة شهر کرمان در اثر فلزات سنگین، املاح حاصل از سازندهای زمین شناسی منطقه و فعالیت های انسانی بررسی شد. نمونه برداری از 43 چاه پمپاژ در منطقه صورت پذیرفت و غلظت فلزات سنگین (Pb, Cu, Zn, Cd, Cr, Mn)، یون های اصلی ( Na+ ، Ca2+ ، Mg2+ ، Cl- ، SO42- و HCO3 –) و یون NO3- به علاوه TDS، EC، TH وpH با جذب اتمی کوره گرافیتی، تیتراسیون و پتانسیومتری در آنها سنجش شد. این غلظت ها با عیار های استاندارد آب آشامیدنی و کشاورزی مقایسه شد. غلظت اکثر املاح عناصر جزئی و یون های اصلی افزایش چشمگیری در زیر شهر کرمان نشان دادند. نقشه های هم غلظت فلزات سنگین و یون های اصلی در آبهای زیرزمینی محدودة مورد مطالعه نشان داد غلظت عناصر جزئی سمی از جمله سرب، کادمیوم، کروم و منگنز در مرکز شهر بالاتر از حد مجاز آبهای آشامیدنی است که دلیل آن بر اساس ضرایب همبستگی برای عناصر سرب و کروم و منگنز آلودگیهای انسانی و عنصر کادمیوم سازندهای زمین شناسی خاص موجود در منطقه است. همچنین غلظت برخی املاح مانند سولفات و نیترات در مرکز شهر از حد مجاز آبهای آشامیدنی فراتر رفته که در اثر آلودگی ناشی از فاضلاب شهری و سازندهای تبخیری موجود در زیر شهر کرمان است. غلظت عناصر مس و روی آلودگی چندانی در محدودة شهر کرمان نشان ندادند. شایان ذکر است که اکثر خاکهای کرمان حاوی مقادیر زیادی کانیهای رسی و pH قلیایی بوده که باعث کاهش تحرک عناصر سمی و پاکسازی طبیعی محیط زیست شهری کرمان میشوند.
ارزیابی روش های مختلف تخمین نسبت تحویل رسوب (SDR) تحت شرایط آب و هوایی مختلف مطالعه موردی: حوضه های آبخیز استان مرکزی
حوزه های تخصصی:
در ایران بر اساس نتایج تحقیقات به عمل آمده در بسیاری از موارد، اختلاف نسبی بین مقادیر فرسایش و رسوب برآورد شده توسط مدل EPM با مقادیر رسوب اندازه گیری شده بیشتر از 10 درصد گزارش شده است. در تحقیق حاضر اقدام به بررسی 13 روش برآورد نسبت تحویل رسوب، جهت مقایسه با روش محاسبه آن در مدل EPM جهت ارتقاء دقت مدل در دو حوضه آبخیز خمین و مزلقان واقع در استان مرکزی شده است، نتایج تحقیق نشان دهنده این است که روش مو و منگ (1977) و روش روئل (1977) به ترتیب با داشتن حداقل اختلاف نسبی در حوضه های آبخیز خمین و مزلقان، مناسب ترین روش ها هستند. بر این اساس توصیه می شود از روش محاسبه نسبت تحویل رسوب مو و منگ (1977)، در حوضه های آبخیز خشک و از روش روئل (1977)، در حوضه های آبخیز نیمه خشک ایران در صورت بکارگیری مدل EPM استفاده شود.
پتانسیل یابی منابع آب زیر زمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم جغرافیایی، مطالعه موردی: حوضه آبریز سیرجان
حوزه های تخصصی:
پلایای سیرجان با وسعت حدود 8027 کیلومتر مربع در استان کرمان واقع شده است. افت سطح آب زیر زمینی آبخوان سیرجان باعث پیشروی آب شور و افت کیفیت آب زیر زمینی شده است. در این پژوهش بناست با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، به پتانسیل یابی منابع آب زیر زمینی پلایای سیرجان پرداخته شود. برای اطمینان از نتایج نهایی، لایه پتانسیل منطقه به سه روش Weighted Overlay ،Weighted sum و Raster Calculator، تهیه شده است. نتایج نشان می دهد که در بین سه روش فوق Weighted sum حداکثر پهنه را به پتانسیل بالا و در مقابل Raster Calculator حداقل پهنه را به پتانسیل بالا اختصاص داده است. اما روش Weighted Overlay حد فاصل بین دو روش قبلی است و نتایج حاصل از آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. در این میان پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنه ها است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در مدیریت منابع آب زیرزمینی و طرح های بهره برداری از این منابع موثر باشد.
ارزیابی روش های مختلف درون یابی در پهنه بندی شوری آبِ زیرزمینی، با استفاده از تکنیک Cross-Validation (مطالعه موردی: دشت شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برداشت بی رویه آب های زیرزمینی و افزایش آلودگی های زیست محیطی در نتیجة رشد روزافزون جمعیت، منجر به افزایش املاح و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی شده است. یکی از شاخص های مهم در بررسی وضعیت کیفیت آب های زیرزمینی، هدایت الکتریکی است. افزایش هدایت الکتریکی نه تنها موجب کاهش کیفیت آب آشامیدنی می شود بلکه خسارت های جبران ناپذیری را بر خاک و کیفیت محصولات کشاورزی وارد می کند. هدف این تحقیق ارزیابی دقت روش های زمین آمار کریجینگ معمولی (OK)، کریجینگ ساده (SK) و روش های معین شامل روش عکس فاصله (IDW) با درجات 1 تا 5، روش درون یاب موضعی (LPI) و درون یاب عام (GPI) برای پهنه بندی شوری آب های زیرزمینی دشت شهرکرد است. با استفاده از تکنیک Cross-Validation با معیار آماری MAE و MBE، ارزیابی روش های مختلف زمین آمار صورت گرفت. نتایج نشان داد که روش کریجینگ معمولی با مدل نمایی به دلیل دارا بودن MAE و MBE پایین تر (09/0=MBE و 57/65=MAE)، با کمترین خطا و انحراف نسبی همراه است. بررسی های انجام شده نشان داد که همبستگی مکانی خوب بین داده های اندازه گیری شده در نقاط مختلف دشت شهرکرد وجود دارد، به گونه ای که مدل نیم تغییر نمای تجربی با شعاع تأثیر حداکثر 12 کیلومتر و دارای برابر 33 درصد است. در نهایت، روش کریجینگ معمولی به عنوان مناسب ترین روش میان یابی در تهیه نقشه تغییرات مکانی شوری دشت شهرکرد انتخاب شد.
بررسی و بهینه سازی سازه های بومی جمع آوری آب در مراتع خشک و نیمه خشک جغرافیایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل واقع شدن کشور ایران در مناطق خشک و نیمه خشک کره زمین، تامین آب شیرین سالم کافی همواره مشکل بوده است. این واقعیت، سختی زندگی مرتعداران و مدیریت دام و بازدهی پایین تولید علوفه در مراتع را به دنبال داشته است. از زمان های بسیار دور پیشینیان با تفکر و ابداع، مشکل کم آبی را با کمک دانش بومی حل کرده اند. لذا در مناطق مختلف کشور می توان سازه های بومی جمع آوری و نگهداری آب باران را برای مقابله با کم آبی مشاهده کرد. در برخی مناطق کشور این سازه ها به دلیل نبود دیگر فنآوری ها و به دلیل تطابق با شرایط اقلیمی هر منطقه، تنها راه تامین آب مورد نیاز انسان و دام هستند. اگر چه استفاده از سازه های بومی به دلیل تحولات اجتماعی – اقتصادی دهه های اخیر، همانند گذشته نیست اما آنها کماکان می توانند در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک به عنوان راه حلی موثر برای رفع کمبود آب شیرین محسوب شوند. این سازه ها عبارتند از: سطح صیقل، آب انبار سنگی، سنگ آب، چاه مالداری، آب انبار عشایری، چلپ آب و برکه عشایری. اهمیت آنها را می توان با توجه به وسعت زیاد مراتع کشور و شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی حاکم بر آنها، بهتر درک کرد. زیرا یکی از دلایل مدیریت ناصحیح مراتع در کشور کمبود آب شیرین برای مصرف انسان و شرب دام در آنها می باشد. برای مثال، می توان به مراتع قشلاقی و بعضا مراتع ییلاقی اشاره کرد که بسیاری از مرتعداران عشایر به دلیل نبود آب به کوچ زودرس ناچار می شوند. در این راستا سازه های بومی تامین آب در مراتع منطقه گزیندای خرد گرایانه هستند. برای این منظور می توان با تلفیق دانش بومی و دانش رسمی پیرامون این سازه ها، سازگاری آنها را برای شرایط خشک و نیمه خشک جغرافیایی برای تامین آب ارتقا بخشید. به همین دلیل مقاله حاضر، به معرفی سازه های بومی جمع آوری و نگهداری آب در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک استان فارس و راه های چگونگی بهبود آنها با کمک دانش رسمی می پردازد.
شبیه سازی جریان روزانه رودخانه و تحلیل تأثیرات تغییر کاربری بهینه روی آن با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز مرک، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت آگاهی از وضعیت منابع آب و نزولات جوی در حوضه های آبریز مختلف برای اجرای طرح های آبی از یک سو و وجود نداشتن شبکة مناسبی از ایستگاه های اندازه گیری پارامترهای هواشناسی و آبشناسی از سوی دیگر، اهمیت استفاده از روش های غیرمستقیم برای شبیه سازی جریان و محاسبه حجم رواناب در حوضه های آبریز را بیش از پیش آشکار میسازد. در بین روش های غیرمستقیم، فنون پیشرفته ای نظیر سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که امکان اطلاع از شرایط حوضه از جنبه های مختلف و تجزیه و تحلیل سریع تر و دقیق تر این اطلاعات را میسر ساخته اند، جایگاه ویژه ای در مطالعات هیدرولوژیکی و منابع آب یافته اند. این موضوع بر تعداد مدل های فیزیکی توزیعیافتة مکانی در بستر GIS که در آنها اطلاعات مکانی به صورت واحدهای در سطح پیکسل در کنار داده های هیدرولوژی قرار میگیرند و امکان درک و بیان فرایندهای پیچیده و پویا را فراهم میآورند، افزوده است. مدل WetSpa نمونه ای از این مدل های هیدرولوژیکی توزیعیافتة مکانی است که با هدف رسیدن به راهبردهای مدیریت پایدار آبخیز طراحی و ساخته شد. WetSpa براساس شبکه سلولی و در مقیاس حوضه آبریز عمل میکند و در نتیجه عملکرد آن به صورت پیوسته است. در پژوهش حاضر ابتدا جریان روزانة رودخانه حوضه مرک کرمانشاه ـ با مساحت 1380 کیلومترمربع ـ با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS و با شرایط کاربری اراضی فعلی شبیه سازی شده و بعد از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل به تحلیل تأثیرات تغییرکاربری بر روی جریان ـ به ویژه دبی پیک جریان ـ پرداخته شد. برای این منظور نقشة کاربری بهینه حوضه با استفاده از مدل آمایش سرزمین مخدوم تولید شد و مجدداً جریان رودخانه به وسیله مدل شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از به کارگیری مدل WetSpa در حوضه آبریز مرک دقتی معادل 77 درصد را براساس ضریب ناش ـ ساتکلیف (NS) نشان میدهد. همچنین شبیه سازی جریان رودخانه تحت سناوریوی کاربری بهینه نشان داد که هیدروگراف جریان رودخانة با تأخیر به اوج خود میرسد و در مقایسه با هیدروگراف کاربری فعلی دیرتر فروکش میکند. افزون بر اینها، دبی اوج هیدروگراف نیز بعد از تغییر کاربری بهینه پایین تر آمده است.
معماری آب انبارها در محیط طبیعی لارستان
حوزه های تخصصی:
انسان ها در هر زمان به تناسب نیازی که احساس می کنند برای سازگار کردن شرایط جغرافیایی، تغییراتی در اکوسیستم محیط خود بوجود می آورند. منطقه لارستان نیز از این قایده مستثنی نبوده و از ویژگی های اقلیم گرم و خشک آن، دیوارهای بلند و سایه دار، بادگیرها و از همه مهم تر و گسترده تر آب انبارها می باشد. این پدیده مهم، از اوایل روزهای شکل گیری شهر، نقش اساسی در مورفولوژی آن ایفا کرده است. در این پژوهش با انجام تحقیق جامعی، به مستند سازی و بررسی آب انبارهای عمومی لارستان و مطالعه موردی 211 نمونه از آنها پرداخته شد. در این بررسی آب انبارها با توجه به 11 جنبه مختلف تقسیم بندی شدند. در برداشت های انجام شده که 58 درصد آنها را آب انبارهای شهری، 9 درصد روستایی و 33 درصد را صحرایی تشکیل می دهد، بیشترین مشاهدات را می توان مربوط به پوشش گنبد 105 مورد، مخزن استوانه 189 مورد، دسترسی به وسیله پلکان داخلی 211 مورد، آب رسانی غیر مستقیم 128 مورد، تهویه توسط روزنه 209 مورد، مصرف آب شرب 148 مورد و نمای ساده با 176 مورد فراوانی را عنوان نمود. همچنین حجم کل آب انبارهای منطقه که 65 درصد آنها فعال، 17 درصد نیمه فعال و 18 درصد غیر فعال می باشند، در حدود 1.87 میلیون مترمکعب تخمین زده شد. در نهایت اقتصادی ترین و بهترین تصمیم جهت جلوگیری از تخریب این پدیده مهم و بقای حیات منطقه، حفظ کاربری ذاتی آب انبارها ارایه شد.
ریز پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب جهت کنترل و مهار آن پهنه بندی خطر سیل امری ضروری است که هدف از این تحقیق بررسی میزان خطر پذیری سیلاب و ارزیابی خسارت وارده به شهرتبریز است.پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛کاربری اراضی،تراکم جمعیت،مسیل ها،طبقات شیب،تراکم مسکونی،ضریب CN،ضریب رواناب،تراکم جمعیت،فضای باز و قدمت ابنیه بوده سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر،اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید.پس از وزن دهی نهایی،لایه ها به صورت دوبه دو(AHP)توسط نرم افزارExpert choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد.در نهایت با اعمال این ضرایب از طریق نرم افزارArc Gis نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز تهیه گردید.بدین ترتیب،محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب آب گرفتگی مشخص و خسارات ناشی از سیل در قالب نقشه ارزیابی خسارات ارائه شد .نقشه پهنه بندی خطر سیل نشان می دهد که حدود34/3 درصد ازمحدوده نقشه در پهنه بندی خطر خیلی زیاد،87/15 درصد در پهنه بندی خطر زیاد،84/70 درصددر پهنه ی خطر متوسط و 95/9 درصد در پهنه ی کم خطر از لحاظ سیل گیری قرار دارد.هم چنین با تهیه نقشه ارزیابی خسارت مشخص شد که پهنه های مشخص شده 85 درصد منطبق با پهنه های مختلف از نظر شدت سیل گیری می باشد.
خصوصیات شیمیایی آب زیرزمینی دشت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به تغییرات کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی، به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، ضروری است. هدف این تحقیق رده بندی کیفیت آب زیرزمینی دشت شهرکرد و مقایسة آن با استانداردهای موجود است. برخی از خصوصیات شیمیایی در چهار زمان (سالهای 83 و 84) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که غلظت اکثر عناصر شیمیایی معرف کیفیت آب شامل کلسیم، منیزیم، سولفات، بیکربنات، کلر و سدیم در جنوب دشت حداکثر است. در میان آنیون ها، بیکربنات و در بین کاتیون ها، کلسیم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند ولیکن مقادیر مشاهده شده، کمتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی است. با توجه به ترکیب یون های موجود در آب تیپ آب آبخوان شهرکرد از نوع بیکربنات کلسیم تعیین شد. سختی آب در اکثر چاهها بین 150 تا 300 میلیگرم در لیتر بر حسب کربناتکلسیم است که در طبقه بندی آب از نظر سختی در طبقه آب سخت قرار دارد. بین مقادیر سختی کل و باقیمانده خشک در فصل های بهار و پاییز اختلاف زیادی وجود ندارد. بیشترین غلظت نیترات در حدود 37 میلیگرم در لیتر در زمین های تحت تأثیر کاربری کشاورزی در بخش های شمالی دشت اندازه گیری شده است. نتایج نشان میدهد که میزان سختی و باقیماندة خشک در قسمت های جنوبی و غلظت نیترات در قسمت شمالی دشت حداکثر است. این مطلب نشان دهندة آن استکه منبع غلظت مشخصه های مذکور، متفاوت است. نشت کودهای نیتروژنه حاصل از فعالیت های کشاورزی، بیشترین نقش را در افزایش آلودگی نیترات داشته و فاضلاب خانگی در بالابردن غلظت کل مادة باقیماندة خشک و سختی کل، مؤثر بوده اند.
تهیه نقشه مناطق مستعد آب های زیرزمینی با استفاده از GIS و MIF مطالعه موردی: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی و همچنین کشاورزی، توجه به مدیریت آب های سطحی و زیرسطحی افزایش یافته است. در پژوهش حاضر با ترکیب داده های سنجش از دور، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فاکتورهای چند تاثیره (MIF)، به تهیه نقشه مناطق مستعد آب های زیرزمینی در محدوده شهرستان ارومیه اقدام شده است. نقشه های موضوعی هر یک از پارامترهای موثر بر آب های زیرزمینی (از قبیل: تراکم شبکه زهکشی، تراکم خطواره ها، توپوگرافی، سنگ شناسی، بارش، کاربری اراضی و شیب)، با استفاده از داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. نقشه رستری این فاکتورها تهیه و بر اساس روش MIF، وزن دهی شدند. در نهایت نقشه های موضوعی مذکور در قالب نرم افزار GIS و با استفاده از الگوریتم روی هم قرار گیری وزنی، محاسبه و نقشه نهایی پتانسیل آب های زیرزمینی تولید شد. نقشه استعداد آب های زیرزمینی به چهار گروه بسیار خوب، خوب، ضعیف و بسیار ضعیف طبقه بندی شد. مطالعات نشان می دهد که مناطقی با حداکثر تراکم شبکه زهکشی و رسوبات کواترنری، دارای پتانسیل آب های زیرزمینی بسیار بالایی هستند. در نهایت مقایسه نقشه نهایی با پراکندگی چاه های پیزومتری و سطح ایستابی آنها، دقت بالای روش مورد استفاده در این محدوده را نشان داد.
سیلاب و پیامدهای اجتماعی - اقتصادی و محیطی آن
حوزه های تخصصی:
مساحت حوضه ی آبخیز پسیخانرود در استان گیلان، 735 کیلومتر مربع است و شهرستان شفت و منظومه ی روستایی آن را در بر می گیرد. این منطقه از گذشته تقریبا هرسال شاهد وقوع طغیان رودخانه و سیل بوده طوری که مشکلات و مسائل انسانی و محیطی متعددی را برای ساکنان ایجاد می کرده است. مسائل اجتماعی- انسانی این حوضه، ارتباط تنگاتنگی با پدیده ی سیل و عواقب آن دارد. از این رو در این پژوهش بر این شرایط و بویژه پیامدها و راهکارهای مناسب آن تأکید شده است. در این راستا از طریق مطالعه ی میدانی و کتابخانه ای، مباحثی در مورد موقعیت جغرافیایی و شرح عمومی منطقه، معرفی رودخانه و شاخه های فرعی آن و همچنین مسائلی که سیل برای ساکنان محل و ملزومات مادی آنها مانند دام، اراضی کشاورزی و تأسیسات ارتباطی و عمرانی به بار می آورد، مطرح شده است. در پایان نیز پس از بررسی نحوه ی واکنش اهالی حاشیه ی رودخانه از جنبه های روانی اجتماعی، به رابطه ی نظام های کشاورزی با مشکلات سیل، آب گرفتگی محیط زیست و فرسایش توجه شده تا در واقع شناخت عمیق تری از رابطه ی بین سیلاب و محیط زیست به دست آید. بعد از انجام این تحقیق این نکات روشن شد که اولا: وقوع سیل در حوضه ی آبخیز پسیخانرود تقریباً یک پدیده ی دایمی است و مردم به آن پیش آگاهی دارند، اما به دلیل فقر معیشتی و امکانات ناچیز تنها سعی بر حفظ جان و اموال خود دارند و برای حل معضل نمی توانند به طور اساسی اقدامی نمایند. دوم این که انتظارات کمک از دولت و وعده های بی اساس مدیران ومسؤولان منطقه ای ایجاد بدبینی و شکاف میان حاکمان محلی و مردم را به دنبال داشته است، سوم این که تلفات انسانی و دامی از جمله ی پیامدهای نامطلوب این حادثه ی طبیعی قابل کنترل است که علاوه بر مسایل محیطی و اقتصادی، تنشهای اجتماعی چندی به دنبال داشته، منطقه را آبستن تحرکات ضد امنیتی می کند.
بررسی علل و عوامل ناپایداری دامنه ها در حوضه ی آبریز رودخانه تبارک آباد قوچان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری به روش کیفی (مطالعه موردی: بخشی از حوزه آبخیز کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجام اقدامات حفاظت آب و خاک و آبخیزداری در راستای حذف و یا تقلیل خسارات ناشی از استفاده ناشایست انسان از محیط طبیعی از جمله مواردی است که بعضا از سالهای پیش آغاز گردیده و اکنون نیز ادامه دارد لکن ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری در راستای دستیابی به اهداف طرح های مربوطه تاکنون به طور علمی و منطقی در ایران کمتر مد نظر قرار گرفته است. از این رو در مقاله حاضر، کاربرد روشهای کیفی به عنوان یکی از ابزارهای قابل استفاده و کاربردی در کلیه مناطق، به طور موردی در ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری در بخشی از حوزه آبخیز کن (کشار) به وسعت 2840 هکتار و هزار نفر جمعیت واقع در غرب تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور ارزیابی اثر اقدامات آبخیزداری بر کاهش تعداد سیل، گل آلودگی آبها، مهاجرت، زمینهای بایر و افزایش میزان محصولات در منطقه مورد نظر از روش پرسشنامه و آزمون کای اسکوئر استفاده گردید. پرسشنامه های تهیه شده به صورت تصادفی و با توزیع سنی مناسب بین زنان و مردان در دو روستای کشار علیا و کشار سفلی توزیع گردید و از مجموع کل 100 پرسشنامه توزیع شده تنها تعداد 40 پرسشنامه جمع آوری و برای ارزیابی مناسب شناخته شد. در کاربرد آزمون کای اسکوئر، عدم تاثیر اقدامات آبخیزداری روی کاهش عامل مورد نظر به عنوان فرض صفر و تاثیر اقدامات آبخیزداری روی کاهش عامل مورد نظر به عنوان فرض یک مد نظر قرار گرفت. در صورت اثبات تاثیر اقدامات آبخیزداری بر روی عامل مورد نظر، ضریب همبستگی بین اقدامات آبخیزداری با هر کدام از عوامل مورد مطالعه نیز محاسبه گردید. نتایج به دست آمده طی ارزیابی کیفی عملکرد اقدامات آبخیزداری در منطقه کشار در حوزه آبخیز کن با استفاده از روش پرسشنامه نمایانگر کاهش تعداد سیل و میزان گل آلودگی آبها بر اثر اقدامات آبخیزداری می باشد. طبق نظر روستائیان انجام اقدامات آبخیزداری در میزان تولید محصولات زراعی، میزان مهاجرت مردم منطقه، تغییر وسعت اراضی بایر، به ترتیب 63%، 55% و 37% موثر واقع گشته است. نتایج استفاده از آزمون کای اسکوئر نیز نشان داد که عملیات انجام شده بر تقلیل فراوانی سیل و گل آلودگی آبها به ترتیب در حد 90.3% و 96% موثر بوده است. حال آنکه تاثیر اقدامات آبخیزداری بر میزان محصولات، مهاجرت مردم منطقه و تغییر وسعت اراضی بایر در منطقه مورد بررسی معنی دار نبوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، ضمن تاکید بر ارزیابی کمی و کیفی عملکرد اقدامات آبخیزداری در دستیابی به اهداف پیش بینی شده در پروژه ها، استفاده از آزمون کای اسکوئر به واسطه سهولت کاربرد و دقت قابل ملاحظه در ارزیابی کیفی پروژه های آبخیزداری انجام شده، پیشنهاد می گردد.
عوامل موثر در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه رودخانه رویین در دامنه جنوبی آلاداغ در شمال شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه رودخانه رویین یکی از بزرگترین مخروط افکنه های دامنه جنوبی آلاداغ می باشد. این مخروط افکنه در اثر فرسایش مواد مختلف در حوزه آبریز رودخانه روئین و نهشته شدن این مواد در انتهایی ترین قسمت این حوزه شکل گرقته است. در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه عوامل مختلفی نقش داشته و دارند. این عوامل را می توان در دو دسته عوامل بیرونی و درونی دسته بندی نمود. در بین عوامل درونی نقش تکتونیک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. شواهد و دلایل گوناگون دلالت بر فعال بودن منطقه از نظرتکتونیکی دارد. وجود چندین گسل فعال، مقایسه پروفیل طولی با پروفیل مرجع و نسبت بین عرض دره های منطقه به ارتفاع آنها حکایت از فعالیت های شدید تکتونیکی منطقه دارد. تکتونیک با تاثیر گذاری در محل استقرار مخروط افکنه، افزایش شیب حوضه و در نتیجه افزایش توان حمل رودخانه رویین، در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه نقش خود را ایفا نموده است. از طرف دیگر اقلیم نیمه خشک منطقه به عنوان یکی از مهمترین عوامل بیرونی با تاثیر بر انواع هوا زدگی، پوشش گیاهی و هیدرولوژی، سبب افزایش سیلاب های منطقه شده و از طریق تولید، حمل و نهشته نمودن مواد رسوبی نقش خود را در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه ایفا نموده است. لیتولوژی حساس و کم مقاوم منطقه نیز سبب تسریع فرآیند هوازدگی شده و این عامل شرایط افزایش رسوب دهی منطقه را فراهم نموده از این طریق در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه رودخانه روئین موثر واقع شده است. علاوه بر این، برخی از فعالیت های انسانی در چند ساله اخیر بار رسوبی رودخانه رویین را افزایش داده و به این ترتیب انسان نیز در گسترش این مخروط افکنه خود را سهیم نموده است.
بررسی آسیب پذیری آبخوان دشت نیشابور با استفاده از روش دراستیک در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تهیّه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب پذیر آبخوان، یعنی مناطقی که امکان نفوذ و پخش آلاینده ها از سطح زمین به سیستم آب زیرزمینی وجود دارد، یک اَبزار مدیریتی مناسب برای جلوگیری از آلودگی منابع آب زیرزمینی می باشد. با توجّه به اهمیت دشت نیشابور در تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت منطقه، از مدل دراستیک جهت اَرزیابی آسیب پذیری آبخوان استفاده شده است. در مدل دراستیک از مشخصه های مؤثر در اَرزیابی آسیب پذیری آبخوان آب زیرزمینی شامل عمق سطح ایستابی، شبکه تغذیه، جنس آبخوان، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیل دهنده منطقه غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده می شود که به صورت هفت لایه در نرم افزار ArcGis تهیّه شدند و با وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق هفت لایه فوق، نقشه نهایی آسیب پذیری آبخوان نسبت به آلودگی تهیّه گردید. با انطباق یون نیترات بر روی نقشه نهایی دراستیک، مشخص شد کلیه نقاطی که دارای نیترات بالا هستند، در محدوده آلودگی زیاد قرار گرفته اند که دقّت و صحّت مدل را مورد تأیید قرار می دهد. با توجّه به نقشه پهنه بندی به دست آمده حدود 55/23 درصد از منطقه مورد مطالعه در محدوده آسیب پذیری خیلی کم، 16/17 درصد آسیب پذیری کم، 21/19 درصد آسیب پذیری متوسط، 72/28 درصد آسیب پذیری زیاد و 36/11 درصد در محدوده آسیب پذیری خیلی زیاد قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد بیشترین درصد پتانسیل آسیب پذیری مربوط به کلاس زیاد است و مناطق جنوبی و غربی دشت از پتانسیل آسیب پذیری زیادی برخوردار بوده و نواحی شمالی کمترین پتانسیل را دارند.
پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز کنجانچم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی هندسی آبخیزها در مطالعات و برآوردهای سیلاب بسیار مورد توجه است. این مشخصه در حوضه های فاقد آمار مهم ترین نقش را در برآوردهای هیدرولوژی دارد. تنوع آبخیزهای کشور به لحاظ شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی، خاک و زمین شناسی و نبود ایستگاه های هیدرومتری، مسئله اساسی در عدم برآورد صحیح پیش بینی های سیلاب است. در این تحقیق، حوضه آبریز کنجانچم در استان ایلام به 29 زیرحوضه تقسیم شده و برای هر زیرحوضه 28 پارامتر ژئومتری، فیزیوگرافی، نفوذپذیری و اقلیمی
ـ مانند مساحت، محیط، طول و شیب آبراهه اصلی، طول و شیب حوضه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش، تاج پوشش گیاهی، CN، دبی ـ با استفاده از نرم افزار ArcGIS محاسبه شده است. برای تعیین پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز کنجانچم از روش های آماری تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شد، به گونه ای که داده های 28 متغیر زیرحوضه ها به وسیله نرم افزار SPSS پردازش گردیدند و در قالب 5 عامل اصلی (شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه سازی شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که عامل شکل با مقدار ویژه 75/9 مهم ترین عامل در سیل خیزی حوضه مورد مطالعه به شمار می آید. عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب به ترتیب با مقدار ویژه 55/6، 45/3، 51/2، 26/2 به ترتیب اولویت در رتبه های بعدی قرار می گیرند. سپس براساس امتیاز عاملی منطقه مورد مطالعه به 5 دسته سیل خیزی زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط، نسبتاً کم و کم تقسیم گردید و سرانجام نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه ها در محیط GIS ترسیم شد.