فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله داده های روزانه ارتفاع ژئو پتانسیل تراز 500 هکتو پاسکال ساعت 12GTM برای مختصات صفر تا هفتاد درجه طول شرقی و ده تا شصت درجه شمالی در سالهای کم بارش ایران (1983، 1985، 1987، 1989، 1990، 1999) از پایگاه داده های اقلیمی NCEP/NCAR استخراج شد. برای انتخاب مهمترین مولفه ها، اصل تبیین بیش از یک درصد مبنا قرار گرفت. این تحلیل نشان داد که با سیزده مولفه می توان حدود 92 درصد تغییرات داده ها را تبیین کرد. بر این اساس، مقادیر سیزده مولفه مبنا در 2190 روز (شش سال کم بارش) و هفت الگوی گردشی قابل شناسایی است. الگوی شماره یک، بیانگر جریان مداری و الگوهای شماره 2، 4، 5، 6، 7 معرف حاکمیت فراز و برخی موارد پر ارتفاع بر روی ایران است. هنگام استقرار الگوی شماره 3، بر روی دریای خزر یک کم ارتفاع تشکیل شده که رطوبت آن به ایران نمی رسد و بطور همزمان یک فراز ضعیف بر جنوب ایران حاکم است. تحت استقرار هر یک از الگو های مذکور، کشور ایران با کاهش بارندگی نسبت به میانگین مواجه است.
اثرات احداث سد در تغییر عملکرد فرایندهای فرسایشی و نهشته گذاری در حوضه ی رودخانه ی قرنقوچای واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند
حوزه های تخصصی:
بررسی تنوع کروموزومی برخی از گونههای گیاه دارویی آویشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوهای سینوپتیکی یخبندان های زمستانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یخبندان از جمله پدیده های جوی است که هر ساله خسارت های جبران ناپذیری بر بخش های مختلف وارد می سازد. در فصل زمستان رخداد این پدیده در جاده های مناطق کوهستانی مشکلات عدیده ای را بر بخش حمل و نقل و تصادفات جاده ای باعث می شود. الگوهای گردش عمومی جو، نقش اصلی را در بروز یخبندان ها و توزیع فضایی یخبندان ها در مناطق معتدله دارند. در مطالعه حاضر به منظور تحلیل الگوهای سینوپتیکی یخبندان های زمستانه ایران، داده های روزانه در ساعت UTC12 مربوط به تراز 500 هکتوپاسکال و فشار سطح دریا (SLP) فصل زمستان (دسامبر، ژانویه و فوریه) طی دوره آماری 2000-1960 در تلاقی های 2.5 درجه از مجموعه داده های بازسازی شده NCEP استخراج شد. محدوده انتخاب شده شامل 408 نقطه است که از عرض 20 تا 60 درجه شمالی و از 20 تا 80 درجه شرقی را پوشش می دهد. مجموع این داده ها ماتریسی به ابعاد 4050´408 را برای فصل زمستان تشکیل دادند. با استفاده از روش تحلیل عاملی نقاط وابسته به هم ادغام و ابعاد ماتریس ها کاهش داده شد. در تحقیق حاضر روش تحلیل مولفه های اصلی با آرایه S و چرخش واریماکس برای شناسایی تیپ های هوا به کار گرفته شد و برای طبقه بندی هوای روزانه روش خوشه بندی k-means اعمال گردید.
نتایج بررسی حاضر نشان داد که تیپ های هوای پرفشار اروپای شمالی، پرفشار سیبری و پرفشار اروپای شرقی، بیشترین تاثیر را در رخداد یخبندان های شدید و فراگیر ایران داشته اند، به طوری که این تیپ های هوا، جریانات هوای سرد قطبی را از عرض های جغرافیایی بالا به سوی عرض های پایین منتقل کرده و به دنبال آن یخبندان های شدید و فراگیر در ایران به وقوع می پیوندد"
بررسی ارتباط مورفولوژی گیاهی با خصوصیات مورفومتری نبکاهای گونه « روماریاتورسستانیکا »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی ارتباطات اکوژئومورفولوژیکی به دلیل کاربردهای متعددی از قبیل پیش بینی روند تغییرات توالی، تعدیل و تخریب اراضی، ارزیابی تاثیرات تغییرات اقلیمی، تغییرات در استفاده اراضی و احیای شرایط پایداری سامانه های مناطق خشک دارای اهمیت است. نبکا یکی از اشکال ناهمواری در مناطق خشک است که از فرایندهای بادرفتی و پوشش گیاهی تاثیر می پذیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه گیاهی روماریا تورسستانیکا با عوامل مورفومتری نبکاها و ارتباطات داخلی موجود بین مؤلفه های مورفومتری نبکاست. بدین منظور، پارامترهای ارتفاع و قطر تاج پوشش گیاه و مؤلفه های قطر قاعده، ارتفاع و شیب دامنه 157 نبکا در امتداد 10 ترانسکت در منطقه خیرآباد سیرجان اندازه گیری شد. تکنیک رابطه سنجی بین پارامترهای گیاهی با مؤلفه های مورفومتری نبکا براساس آنالیز رگرسیون ساده و چندگانه تحلیل شده است. نتایج آنالیز رگرسیون ساده، حاکی از وجود ارتباط معنی دار بین مؤلفه های ارتفاع گیاه و ارتفاع نبکا در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 58 درصد برای رابطه خطی و 60 درصد برای توابع درجه 2 و 3 است. همچنین بین مؤلفه های قطر تاج پوشش گیاه با ارتفاع نبکا ارتباط معنی داری در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 54 درصد برای رابطه خطی و 58 درصد برای توابع درجه 2 و درجه 3 وجود دارد. نتایج آنالیز رگرسیون چندگانه مبین توجیه 74 درصدی تغییرات ارتفاع نبکا با دو مؤلفه عمودی و افقی پوشش گیاهی است. پارامترهای تاج پوشش و ارتفاع گیاه نیز 53 درصد تغییرات قطر قاعده نبکا را توجیه می کنند. نتایج آنالیز رگرسیون بررسی ارتباطات بین خصوصیات مورفومتری نبکاهای گونه روماریا تورسستانیکا، حاکی از ارتباط معنی دار بین مؤلفه های ارتفاع نبکا و قطر قاعده نبکا در سطح احتمال خطای کمتر از 1 درصد با ضریب تبیین 49 درصد برای رابطه خطی و درجه 2 و 50 درصد برای رابطه درجه 3 است.
بازسازی 6S برای تصحیح تصاویر ماهواره ای در جو ایران (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند سنجش از دور تحت تاثیر چندین نوع خطا، از جمله اعوجاجات هندسی، عدم تعادل رادیومتریک و تاثیرات جوی قرار دارد، که در میان آنها تاثیرات جوی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های پنج سال رادیوساوند در ماه ژوئن (11 خرداد تا 9 تیر)، مدل جوی مناسبی برای منطقه مورد مطالعه تعریف گردید. آنگاه با استفاده از مدل جوی استخراج شده و کد 6S، اصلاح جوی برای تصاویر MODIS منطقه مورد مطالعه صورت گرفت و نتایج با مدل های پیش فرض کد 6S همچون مدل های میان تابستانی، میان زمستانی و بر حاره ای مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که اصلاح جوی تصاویر با استفاده از مدل جوی استخراج شده برای منطقه مورد مطالعه در باندهای جذب بخار آب کاملاً با تصاویر اصلاح شده با مدل های پیش فرض تفاوت دارد. همچنین برای مقایسه بهتر از شاخص NDVI استفاده گردید. نتایج در این منطقه نشان می دهد که پس از اصلاح جوی NDVI های کمتر از 4/0 کاهش و NDVIهای بیشتر از 5/0 افزایش یافته اند که با نتایج دیگر پژوهشگران در این زمینه همخوانی دارد.
شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان
حوزه های تخصصی:
کوهپایه ها و دامنه شرقی سبلان به عنوان بخشی از کوهستان سبلان در غرب استان اردبیل (شهرستان اردبیل) قرار گرفته است. ناحیه مورد بررسی بخشی از واحد بزرگ ژئومورفولوژی، یعنی کوه سبلان با آب و هوای سرد کوهستانی است. این ناحیه از زمان پیدایش تاکنون تحت تاثیر تحولات متنوعی قرار گرفته است.
روند تغییرات که از اوایل کواترنر شروع شده و تاکنون نقش خود را ایفا نموده، به صور مختلف آثاری را بر جای نهاده است. بنابراین مورفولوژی کنونی زمین ساخته و پرداخته شرایط آب و هوایی کواترنر است. در این منطقه نیز سیستمهای فرسایشی تابعی از داده های اقلیمی بوده و از آن به شدت تاثیر می پذیرند. بدین ترتیب که در هر دوره بر اساس شرایط خاص اقلیمی آن، گروهی از عوامل فرسایش حاکمیت داشته و در تغییر شکل چهره زمین موثر افتاده اند. در واقع سطح اینترفاس در این واحد صحنه تکوین بعضی از پدیده های ژئومورفولوژیکی است که از فرسایش کنونی نتیجه نشده اند بلکه آثاری از اشکال قدیمی دارند، اشکالی که تحت تاثیر شرایط مرفوکلیماتیک متفاوت با شرایط کنونی بوجود آمده اند. مطالعه این پدیده ها راهنمای خوبی در بازشناسی حدوث وقایع دوران چهارم خواهد بود. در واقع باستناد به اشکال موجود و نهشته های متناسب در منطقه، می توان به عواملی که در طی زمان در محیط فعال بوده و مکانیسمهای تولید و به جاگذاری مواد را به عهده دارند،پی برد.
در حال حاضر شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان عبارتند از: سیرکهای یخچالی، مواریث تراکمی یخچالها مانند مورنها، سنگهای صیقلی و روانه های لاهار را میتوان نام برد. این اشکال در واقع اثرات مورفولوژیک تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی هستند. این اشکال در طول فصول سرد سال تحت تاثیر فرآیند برفساب (نیواسیون) و در طول فصول گرم نیز تحت تاثیر فرسایش آبهای جاری (حاصل از بارندگی یا ذوب برف) و فرآیند باد در حال تکامل و تکوین هستند.
این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی، مطالعات عکسهای هوایی و ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی انجام گرفته و در نهایت بر اساس مواریث ژئومورفولوژیک و مدلهای جهانی، تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی مورد شناسایی و بازسازی قرار گرفته است
تجارب برنامه ریزی شهری توکیو در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تجارب برنامه¬ ریزی شهری توکیو در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله می پردازد. در شهر توکیو، زلزله همانند سایر پدیده¬های غیر مترقبه، مسأله¬ای تکراری یا متعارف نیست. در حقیقت این شهر از زمان زلزله بزرگ کانتو در سال 1923 با بهره گیری از ابزارهای برنامه¬ ریزی شهری از جمله توسعه فضاهای باز و سبز درصدد کاهش عوارض ناشی از زلزله بوده است. با این حال این ابزارها، در دهه¬های 70-1960 (از بالا به پایین در سطح کلان) و 90-1980 (گرایش به سوی اجتماعات کوچک و محلی) با راهکارهای برنامه ریزی حاکم بر جهان همسو شده و در طی سالیان اخیر با اثر بخشی زیاد به کاهش چشمگیر خسارات جانی و مالی منجر گشته است. این مقاله به منظور بهره گیری از تجارب ارزنده موجود به بررسی راهکارها، روندها، سیاست¬ها و کلاً اقدامات شهر توکیو پرداخته است.
سامانة پشتوانة تصمیم گیری سریع برای ارزیابی پیامد فعالیت ها در تخریب سیمای سرزمین حوزة آبخیز شفارود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های ارزیابی پیامد فعالیت های سریع متعددی معرفی شده اند، ولی هیچکدام از این روش ها به طور تخصصی به ارزیابی تخریب ناشی از فعالیت های انسان در مقیاس سیمای سرزمین نمیپردازند. مطالعات در سطح بالا از تحلیل وضعیت تخریب محیط زیست در سطح سیمای سرزمین سبب نادیده گرفتن بسیاری از مشخصه های مطرح در ارزیابی محیط میشوند. هدف این مقاله ارائة روش تخصصی برای ارزیابی پیامد فعالیت های انسان در تخریب سیمای سرزمین جنگل های شفارود در استان گیلان است. به طوریکه در این مقاله 39000 هکتار از جنگل های این منطقه ارزیابی شدند. این مقاله به صورت مطالعة موردی در 28 واحد کاری در حوزة آبخیز شفارود در استان گیلان انجام شد. الگوی تخریب سیمای سرزمین به صورت زیر معرفی شد: LD= ?kI/Vi که در آن LD ضریب فروافت واحدهای کاری سیمای سرزمین، و ?kI نمایة شدت فعالیت های انسان در تخریب سیمای سرزمین در هر واحد کاری (I متریک و k شدت آن)، و V آسیب پذیری اکولوژیک است. میزان سالخوردگی جنگل ها بر اساس تیره تر بودن رنگ قرمز بر روی تصویرهای ماهواره ای قابل اندازه گیری است. برای اعتبارسنجی نتایج الگوی تخریب سیمای سرزمین، بین عددهای تخریب با داده های استخراج شده از تصویر ماهواره ای در واحدهای کاری رگرسیون گرفته شد. بنابراین، به دست آوردن R2 معادل 0.61 میتواند علامت وجود رابطة قابل قبول بین میزان تیرگی رنگ قرمز و مدل تخریب سیمای سرزمین در واحدهای کاری باشد. با الگوسازی تخریب، با استفاده از متریکهای سیمای سرزمین، میتوان از وضعیت و میزان شدت تخریب در سیمای سرزمین جنگل در کمترین زمان ممکن و با کمک حداقل داده رقومی و هزینه به وضعیت تخریب، یا طبیعی بودن اکوسیستم های جنگلی پی برد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش و ناپایداری دامنه ای به روش های AHP و احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها و دیگر انواع حرکات توده ای دامنه یکی از مخاطرات محیطی عمده محسوب می گردند که غالبا در عرصه های کوهستانی کشور، سکونتگاه های شهری و روستایی و دیگر سازه های عمرانی را مورد تهدید قرار داده اند. سازوکارهای وقوع لغزش ها و مکانیزم های اصلی آنها علاوه بر اثر فعالیت های درونی و بیرونی (اقلیم) متاثر از فعالیت های انسانی (عوامل آنتروپوژنیک ) نیز می باشد. این عامل اخیر همراه با دیگر متغیرهای محیطی از جمله سازند زمین شناسی، توپوگرافی و شیب در تحریک دامنه های شمالی زون بینالود نقش مهمی داشته و سالانه خسارات مالی و جانی قابل توجهی را در این منطقه کوهستانی به بار می آورد. در این مقاله سعی گردیده که پهنه بندی خطر وقوع لغزش و دیگر حرکات توده ای مشابه آن در حوضه آبریز کنگ به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی متراکم به روش های تحلیل سلسله مراتب زوجی (AHP) و احتمال ، مورد سنجش و مقایسه تطبیقی قرار گیرد. نتایج این پژوهش به صورت نقشه های نواحی مستعد لغزش ارایه گردیده است که می تواند برای برنامه ریزان محلی و منطقه ای قابل استفاده باشد. نتیجه نهایی آشکار نمود که روش AHP در مقایسه با روش احتمال انطباق پذیری مطلوب تری در تطابق با یافته های میدانی و برداشت های زمین لغزش ها با GPS از حوضه دارد. در بین معیارهای تاثیرگذار بر وقوع زمین لغزش ها و دیگر حرکات توده ای دامنه ای مشابه، متغیرهای سازند زمین شناسی، کاربری زمین، توپوگرافی و شیب و تراکم زهکشی، بیش ترین وزن را دارا بوده اند. در مجموع از مساحت کل حوضه 9/21 درصد آن در پهنه خطر لغزش بسیار زیاد (شدید) و 3/31 درصد آن در پهنه خطر زمین لغزش زیاد واقع شده که با توجه به واقع شدن در قطب گردشگری منطقه غرب مشهد، خطراتی جدی را برای ساکنان به دنبال دارد.
برآورد ضریب گزینشگری گاپون برای تبادل سدیم با کلسیم و منیزیم دربرخی خاکهای متاثر از نمک دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تغییرپذیری عملکرد محصول گندم دیم با رویکرد تغییرات اقلیمی (منطقه مورد مطالعه استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر میزان رشد محصولات کشاورزی دارد، گندم یکی از محصولات استراتژیک جهان میباشد که تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم قرار دارد. تحقیق حاضر در استان خراسان رضوی به منظور مطالعه تغییرپذیری میزان عملکرد گندم دیم با توجه به میزان تغییر پارامترهای اقلیمی از جمله دما و بارش صورت گرفته است که برای همین منظور از دادههای یازده ایستگاه هواشناسی استفاده شد. پارامترهای اقلیمی مذکور برای دوره رویش گندم از اکتبر تا ژوئن، برای دوره آماری از سال 1984 تا 2003 بر مبنای دسترسی به داده¬های میزان عملکرد گندم در نظر گرفته شد. برای هر ایستگاه، میزان ضریب همبستگی بین عملکرد گندم و پارامترهای اقلیمی محاسبه شد و نهایتاً مدل رگرسیونی برای ایستگاهها به منظور شناسایی پارامترهای اقلیمی مؤثر در برآورد میزان عملکرد گندم محاسبه شد. شش ایستگاه منطقه دارای مدل رگرسیونی معنیدار بوده و سایر ایستگاههای منطقه در دوره آماری فاقد مدل میباشند. پیرو انجام مدل نقطهای، مدل منطقه¬ای عملکرد نیز برای استان محاسبه شد و با مدلهای ایستگاهی مقایسه شد. در مدل منطقه¬ای پارامترهای مجموع بارش ماه ژانویه، فوریه، میانگین دمای ماه ژانویه، میانگین حداکثر دمای ژانویه و حداقل دمای ماه مارس در میزان عملکرد گندم دیم بیشترین تأثیر را دارند. نتایج اخذ شده نشان میدهد که پارامترهای مقدار بارش و میزان دمای دوره سرد سال در تعیین میزان عملکرد گندم دیم در منطقه خیلی مؤثر است. در نهایت سناریوهای پیشبینی برای مدل منطقه¬ای و ایستگاههایی که دارای مدل بودند، محاسبه شده و میزان تغییرپذیری عملکرد گندم با توجه به تغییر پارامترهای اقلیمی از میانگین نرمال محاسبه شد. نتیجه نشان میدهد که عملکرد محصول گندم در شهرستانهای استان خراسان رضوی براساس تغییرات دادههای بارش و دما بین 200 تا 534 کیلوگرم در هکتار در مدل منطقهای قابل تغییر است.
نقش فعالیت های تکتونیکی در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه ها از جمله اشکال ژئومورفولوژیکی می باشند که در اثر عوامل گوناگونی در ارتفاعات آلاداغ مخصوصا در دامنه های جنوبی آن شکل گرفته اند. در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه ها عواملی دخالت دارند که در گذشته سبب شکل گیری و در شرایط کنونی سبب گسترش آنها شده اند. یکی از عوامل مهمی که نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های منطقه داشته است، فعالیت های تکتونیک می باشد. تاثیرات این فعالیت ها در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های منطقه از دو نظر قابل بررسی می باشد یکی از نظر تاثیرات مثبت که سبب جایگزینی، شکل گیری و گسترش مخروط افکنه ها شده و دیگری از نظر پیامدهای منفی است که سبب تکه تکه شدن و محدود شدن این اشکال شده است. در کل تاثیر فعالیت های تکتونیک در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ از جهات شکل گیری، جایگزینی، شکل، وسعت، گسترش، ضخامت رسوبات و تکه تکه شدن مخروط افکنه ها قابل بررسی می باشد
تحلیل الگوی فضایی پرفشار جنب حاره بر روی آسیا و آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی زمانی و مکانی پرفشار جنب حاره بر منطقه آسیا- آفریقا، از داده¬های دوباره تحلیل شده میانگین ماهانهNCEP/NCAR با تفکیک افقی 5/2 درجه استفاده شد. ارتفاع ژئوپتانسیل و مؤلفه های مداری و نصف¬النهاری باد در ترازهای 1000، 500، 200 و100 هکتوپاسکال در یک دوره 30 ساله (1971-2000) برای تعیین ویژگیهای جغرافیایی مرکز پرفشار، فراوانی آن و تعیین جایگاه خط پشته در محدوده 70 درجه غربی تا 120 درجه شرقی از آوریل تا اکتبر مطالعه شده قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که تفاوت آشکاری در موقعیت استقرار مرکز پرفشار جنب حاره در ترازهای زیرین، میانی و فوقانی وردسپهر وجود دارد؛ به طوری که پرفشار جنب حاره¬ای آزور در شرق اقیانوس اطلس شمالی در تراز زیرین، پرفشار شمال غرب آفریقا و عربستان در تراز میانی و پرفشار تبت در تراز فوقانی وردسپهر به صورت مراکزی مستقل جای گرفته، در صورتی که مرکز پرفشار ایران هم در تراز میانی و هم فوقانی وردسپهر مشاهده میشود. الگوی موقعیت جغرافیایی مرکز پرفشار در فصل تابستان در ترازهای 1000 ، 500 ، 200 و 100 هکتوپاسکال بترتیب یک مُدی (شرق اقیانوس اطلس)، سه مُدی(شمال غرب آفریقا-عربستان- ایران)، پراکنده(از جنوب چین تا غرب ایران) و دو مُدی(فلات تبّت- فلات ایران) است. بیشینه عرض جغرافیایی خط پشته پرفشار جنب حاره در تمامی ترازها مربوط به ماه اوت است که در تراز 500 ، 200 و100هکتوپاسکال بترتیب روی ضلع شمالی فلات تبت، منطقه وسیعی از شرق تا غرب آسیا و ایران قرار گرفته است. بیشترین جهش خط پشته از نظر عرض جغرافیایی در سه تراز 500 ، 200 و 100 هکتوپاسکال از ماه ژوئن به ژوییه است که در امتداد برخی نصف النهارها حتّی به 10 درجه نیز میرسد
بررسی اشکال یخچالی و حدود گسترش آن در دامنه شمالی کوه سیالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان کوتاهی است که دوره کواترنری در دانش زمین شناسی و جغرافیای طبیعی جای پراهمیتی را اشغال کرده است. در این دوره زمین متحمل یخبندان های متوالی ناشی از تغییرات آب و هوایی شده است که با پیشروی و پسروی دریا و تناوب فرسایش و رسوب گذاری همراه بوده است. توالی های رسوبی شواهد ارزنده ای از این تغییرات را با جزییات بسیار دقیق در خود ثبت نموده است. مطالعه این رسوبات رهیافت اصلی بازسازی وقایع گذشته زمین نظیر تعیین ارتفاع برف مرز، حدود گسترش و نیز مطالعه تغییرات اقلیمی آن دوره می باشد. اخیرا مطالعاتی در منطقه البرز غربی صورت گرفته و گزارش هایی نیز تهیه شده است. اما در مقیاس تفصیلی در مورد حدود گسترش یخبندان ها، دمای هوای حاکم در دوره کواترنر و ارتفاع برف مرز سخنی به میان نیامده است. لذا برای دست یابی به این هدف با روش شاخص قرار دادن ارتفاع کف سیرک، ارتفاع برف مرز دوره وورم تعیین شده است. پایه و روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر انجام مطالعات میدانی بوده است. نتایج تحقیق ثابت می کند حد گسترش زبانه یخچالی سیالان در آخرین دوره یخچالی تا ارتفاع 1200 متر و دقیقا تا محل کنونی روستای عسل محله بوده است. ارتفاع برف مرز قدیمی 2100 متر و متوسط دمای هوا در بلندترین سیرک یخچالی منطقه در حال حاضر-4 درجه سانتی گراد می باشد و اشکالی نظیر سیرک های یخچالی، یخ رفت ها و ... همگی از مهمترین پدیده های تحولات اقلیمی وورم در این منطقه به شمار می آیند.
بررسی روند تغییرات بارش در زابل
حوزه های تخصصی:
شکل گیری یک سکونتگاه بیش از هر چیز وابسته به وضعیت اقلیمی آن مکان است و اگر سکونتگاهی شکل گرفته است به این دلیل بوده که مردم توانسته اند خود و فعالیت هایشان را با وضعیت اقلیم آن مکان سازش دهند. بارش مهمترین پارامتر اقلیمی در تعیین نوع اقلیم یک منطقه است. به طور معمول برای بیان وضیعت بارش در یک منطقه از میانگین بلندمدت بارش های سالانه و ماهانه استفاده می شود. اگر بارش در یک منطقه کم باشد، ساکنین به نحوی خود را با این کمبود سازش داده اند. اما اگر تغییرپذیری بارش در یک منطقه زیاد باشد و به واقع پراکندگی وقوع بارش زیاد و غیرقابل پیش بینی باشد، آنگاه زندگی بشر به مخاطره می افتد. تغییر در میزان بارندگی در طول زمان از اهمیت زیادی برخوردار است اما آن چیزی که از تغییر در میزان بارش مهمتر است، تغییر در ضریب تغییرپذیری (پراکندگی زمانی) بارش است.
بررسی آمار بارندگی ایستگاه زابل نشان می دهد که طی چهل سال اخیر میانگین بارش سالانه در زابل حدود 61 میلیمتر بوده است، کمترین بارش سالانه مربوط به سال 2001 میلادی با مجموع 2/7 میلیمتر و بیشترین مقدار آن مربوط به سال 2005 با مجموع 5/129 میلیمتر بوده است. در طول این دوره مقدار بارش دارای نوسان بوده و روند صعودی یا نزولی مشخصی نداشته است، اما ضریب تغییرپذیری بارش طی سال های اخیر نسبت به دهه های قبل افزایش یافته است و ادامه این روند می تواند مشکلات فراوانی را برای ساکنین این منطقه ایجاد نماید.
بهینه سازی جهت گیری فضاهای آزاد در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی
حوزه های تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که یخبندانهای طولانی مدت مشکلات عدیدهای را برای ساکنین این شهر ایجاد میکند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در رابطه با طراحی فضاهای آزاد تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوطه که در این رابطه با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:
بر اساس شاخص دمای موثر مشخص گردید 54.9 درصد از سال مواقع سال هوا کاملا سرد میباشد و تنها 15.6 درصد از سال در سایه آسایش نسبی حاصل میگردد. حدود 29.8 درصد از مواقع نیز با بهره گیری از تابش آفتاب می توان شرایط مناسبی را در سقز ایجاد کرد.
به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در فضاهای باز و معابر موقعیت انواع مختلف حیاط و معابر بر روی دیاگرام مسیر حرکت خورشید عرض جغرافیایی سقزترسیم ومشخص گردید، در سقز جهت استقرار بهینه حیاط ساختمان جهت جنوب شرقی با کشدگی در راستای شرقی – غربی می باشد.
جهت استقرار معابر نیز به منظور جلوگیری از ماندگاری یخ و برف در سطح خیابانها و معابر جهات شمالی – جنوبی و15 تا 30درجه انحراف از جنوب به سمت غرب با توجه به تداخل دو عامل درجه حرارت و تابش آفتاب و جلوگیری از ورود بادهای سرد مناسب ترین جهت می باشد.
بررسی کمی مسایل هیدروژئومورفولوژی حوضه آبریز لیکوان چای با تاکید بر فرسایش خاک و رسوبدهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز لیکوان چای با متوسط بارندگی 352.72 میلی متر شیب و متوسط %5.36 در جنوب شرق استان اردبیل واقع شده است. گسترش چشمگیر سازندهای سطحی و زمین شناسی حساس به عوامل فرسایش مسلط بر حوضه و اثرات فرازشی نوزمین ساخت (با مقادیر 0.33 و (Vf=1.4 و (Bs=2.23) سیستم آبراهه ها بشدت موجب فرسایش و انتقال مواد سست می شوند. نتایج داده های مورفومتری سیستم زهکشی، ضرایب و اشکال فرم هندسی حوضه به همراه برخی از شاخص های ارزیابی میزان استعداد حوضه به فرسایش خطی بویژه خندقی و فرمول های تجربی برآورد میزان رسوب، نظیر آرنولدس، فورنیه، سپاسخواه و ... نشانگر شدت تخریب و حجم زیادی از سازندهای خاکی از منطقه است. متوسط فرسایشزایی باران حوضه بر حسب تن در هکتار در سال با توجه به نتایج فرمول های مذکور 291.51 ton/hac/y و مجموع فرسایش سالانه خاک در حوضه 22446270 ton/hac/y برآورد شده نشان دهنده بالا بودن نرخ فرسایش خاک است. میانگین اسیدیته pH خاک های حوضه 6.14 می باشد که از نظر زراعی برای رویش گیاهان PH مطلوب می باشد. با وجود تمایل اسیدی بسیار ضعیف خاک است.
ویژگی های زیست محیطی جزایر
حوزه های تخصصی:
ژئوتوپ های یزد و جاذبه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اگرچه گردشگری در ازمنه قدیم نیز به عنوان مقوله ای اجتماعی در ملل و نحل مختلف معمول و مرسوم بوده است اما باید اذعان نمود که در عصر ما بیشتر از دیدگاه اقتصادی، به عنوان یک فعالیت ناگریز و ضرورتی اجتماعی مطرح می شود و سهمی مهم در درآمد ملی برای آن منظور می گردد و برنامه ریزان و سیاستگذاران به عنوان یکی از محورهای پراهمیت درآمد ملی بدان نگاه می کنند. این نکته را هم نمی توان کتمان نمود که در چند دهه اخیر پررونق شدن این فعالیت و تحرکی که این مجموعه از فعالیت های بشری می تواند بر بخش های دیگر اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بگذارد موتور اصلی چنین نگاهی بوده است.
مصطلح شدن واژه هایی چون اگروتوریسم، ارکئولوژیکال توریسم، اکوتوریسم، ژئوتوریسم، توریسم استراحت و سلامتی، توریسم فرهنگی، توریسم مذهبی، توریسم ورزشی، توریسم اقتصادی، توریسم سیاسی، توریسم چشم انداز، توریسم تعطیلات و... همه از گستره حوزه و افق انجام فعالیت هایی است که می تواند در این زمینه انجام گیرد (قره نژاد، 1372: 48). در این میان، ژئوتوریسم شکلی از توریسم فرهنگی محیطی معطوف به حس ماجراجویی است که تجربیات ناشی از تحقیق در مواریث طبیعی بـدان اعـتبار بخشیده است.
با آغاز ارتباط بین طبیعت و فرهنگ در مناطق، ژئوتوریسم در محوطه های ژئوتوپ ها، می تواند پاسخ گوی سوالات و تمایلات جدیدی باشد و بدین ترتیب این موضوع قادر به عهده دارشدن سهمی از توسعه مناطق خواهد بود.
ژئوتوپ های یزد به واسطه شرایط استثنایی فرهنگی و پالئو اقلیم خود پتانسیل های بالقوه مطلوبی در این زمینه دارد به ویژه آنکه با داشتن سرزمینی بیابانی از یک سو و وجود ارتفاعات 4000 متری در شیرکوه جاذبه های بی نظیری در ژئوتوریسم وژئومورفوتوریسم فراهم آمده و بدین خاطر ژئوتوپ طزرجان از میان تعداد محدودی روستای هدف در ایران به عنوان دهکده توریستی برگزیده شده و جالب تر آن که جاذبه های این روستا در منطقه نه تنها به واسطه اقلیم متفاوت آن با دشت یزد که مجموعه ای از دیدنی های فرهنگی و جاذبه های علمی طبیعی یا ژئوتوپ ها در اطراف آن فراهم آمده که برای جغرافیدانان، زمین شناسان و اکولوژیست ها و دیگر دانشمندان علوم محیطی و فرهنگی، بی نظیر و شگفت انگیز است.
وجود آثار سیرک های عظیم یخچالی، سنگ های سرگردان یخچالی، دایک ها و سیل های متعدد، گرانیت ها و مرمریت ها با شهرت جهانی، آثار دره های یخچالی و باد رفت های ماسه ای و وجود بزرگترین سد طبیعی زیرزمینی در مهریز که با نیمرخی تقریبا عریان نظر هر محققی را در علوم زمین جلب و شگفت زده می کند و زیبایی های دیگر طبیعی و فرهنگی، این منطقه را بیشتر به ژئوپارکی علمی با جاذبه های یک موزه تاریخ طبیعی تبدیل نموده است"