فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از فعالیت گسل و ضورت جابجایی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسل شمالی میشو با جهت شرقی ـ غربی در دامنة شمالی تودة کوهستانی میشوداغ آذربایجان (شمالغرب ایران) کشیده شده است. مطالعات انجام شده روی عملکرد این گسل و شاخه های فرعی آن نشانگر فعال بودن آنهاست. گسل مزبور واحدهای زمین شناختی و توپوگرافیکی دامنة شمالی میشو را از هم جدا نموده و از این طریق نه تنها نقش مؤثری در مکان گزینی روستاهای واقع در مسیر یا مجاورت گسل(گلجار، محبوب آباد، انامق، عیش آباد، پیربالا، ارلان، باغلار، سرخه، گزافر و زنجیره) داشته، بلکه فعالیت آن مشکلاتی را نیز برای ساکنین این روستاها فراهم آورده است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از داده های حاصل از مطالعات میدانی و اسناد و مدارک کتابخانه ای، میزان آسیب پذیری هریک از این سکونتگاه ها از فعالیت گسل با توجه به ویژگی های زمین شناختی، ژئومرفولوژیکی، توپوگرافیکی، و نوع مصالح بکار رفته در ساختمان ها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین خطر تهدیدکنندة روستاهای واقع در مسیر یا مجاورت گسل شمالی میشو و شاخه های فرعی آن، خطر فعالیت های احتمالی گسل و لرزش های حاصل از آن است عوامل دیگری از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و خطر سیالی شدن مواد سازندة نشستگاه روستاها و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به روستاها و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این روستاها را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل ژئومرفولوژی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیة طرح های عمران روستایی می شود، ضرورت دارد. واژگان کلیدی: جایگزینی سکونتگاه ها، آسیب پذیری از فعالیت گسل، عمران روستایی، گسل شمالی میشو، شمالغرب ایران.
مطالعه ای بر ژئومورفولوژی شبه جزیره اسلامی با تأکید بر کالدرای آتشفشانی سرای وآغ گنبد
حوزه های تخصصی:
تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با بارش های حدی و فراگیر در کرانه های غربی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با بارش های حدی و فراگیر در کرانه های غربی خزر با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی پرداخته شد. در این راستا از پایگاه داده ی بارش روزانه ی منطقه ی مطالعاتی شامل 33 ایستگاه همدید، اقلیمی و باران سنجی طی 15992 روز (از 1/1/1340 تا 11/10/1383)، 109 روز از شدیدترین و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه ی صدک 99ام، برای بررسی و تحلیل انتخاب شد. فراوانی رودبادها و موقعیت آنها در محدوده ی وسیعی از صفر تا 120 درجه ی شرقی و صفر تا 80 درجه ی شمالی در چهار تراز 250، 300، 400 و 500 هکتوپاسکال طی چهار دیده بانی همدید در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00 گرینویچ بررسی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که رودبادها از نظر زمانی به جز در تراز 250 هکتوپاسکال که در ساعت 06:00 فراوانی بالایی را نشان می دهند؛ در ترازهای 300 و 400 هکتوپاسکال عمدتاً در ساعت 18:00 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی آشکار دارند. در عین حال، نقشه های میانگین سرعت رودبادها در این ساعت ها که از یکسو منطبق بر رخداد بیشینه ی فراوانی رودبادها و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه ی سرعت رودبادها در پهنه ی مطالعاتی است؛ بیانگر قرارگیری ربع چهارم هسته رودباد( که با افزایش تاوایی مثبت و همچنین واگرایی سطوح فوقانی و همگرایی سطوح پایین جو همراه است) بر روی کرانه های غربی خزر است. این موضوع می تواند به انبساط توده ی هوا در سطح بالا یا حرکت قائم صعودی بیانجامد. به طور کلی کشیدگی رودباد تا تراز 500 هکتوپاسکال در اغلب موارد در ساعت 18:00 نشان از ضخامت لایه ی ناپایدار دارد که می تواند بارش های حدی و فراگیر را روی کرانه های غربی خزر ایجاد نماید.
محیط زیست و انسان امروز (1)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی اثرهای آب و هوایی کم فشارهای حرارتی در منطقه جنب حاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره گرم سال، در جنوب آسیا، کم فشاری حرارتی شکل می گیرد که تمایل به حرکت به سمت غرب دارد. کم فشار فوق در شرایط عادی دارای کجی محور در محور قائم خود می باشد. این کجی محور به سمت جنوب شرق بوده، بارشهای حاصل از آن بیشتر به سمت شرق و شبه قاره هند تمایل دارد؛ اما زمانی که از کجی محور آن کاسته می شود، تاثیرش در جنوب شرق ایران به صورت رگبارهای همرفتی نمایان می شود. این رگبارهای شدید در فصل گرم - هنگامی که منطقه از بی آبی به شدت رنج می برد - باعث پر آب شدن رودخانه ها، تامین آب هوتکها و آبیاری مزارع می شود. به همین دلیل، حیات منطقه به شدت به این بارشها بستگی دارد. در این مقاله، سعی شده نحوه نفوذ کم فشار پاکستان به منطقه و اثر آنها در ایجاد رگبارهای همرفتی مدل سازی شود.
نقش جنگل در خصوصیات کمی و کیفی آب
حوزه های تخصصی:
بوم شناسی مصب
حوزه های تخصصی:
زمین شناسان بدون مرز
حوزه های تخصصی:
برآورد بارش به کمک شبکه عصبی مصنوعی با داده های هواشناسی غیربارشی در سه منطقه شیراز، مشهد و کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر بارش ماهیت آشوبناکی و تصادفی داشته و از این نظر دارای تغییرات ساختاری در زمانهای مختلف است. در این راستا بهدلیل عدم قطعیتهایی که وجود دارد، نوسانهای زیادی در مقدار بارش ایجاد میشود که پیشبینی این کمیت مهم را با مشکل مواجه نموده است. در این مقاله با تکنیک مقیاسبندی مجدد (R/S) و محاسبه نمای هرست (H) پیشبینیپذیری بارش در سه منطقه شیراز، کرمان و مشهد انجام شد. نمای هرست نشان داد که پارامتر بارش قابلیت پیشبینیپذیری را دارد، زیرا H از 5/0 بزرگتر بوده و بمراتب بهمقدار 1 نزدیکتر است. بهطوریکه نمای هرست از حداقل 8/0 در ایستگاه مشهد تا حداکثر 92/0 در ایستگاه شیراز در نوسان بود. به منظور پیشبینی بارش از شبکههای عصبی مصنوعی استفاده شد. نوع پارامترهای ورودی براساس آزمون همبستگی پیرسون از بین دادههای غیربارشی، ترکیبی از دادههای دمایی و رطوبتی بودند. تعداد پارامترهای ورودی، تعداد لایههای میانی و سایر اطلاعات مربوط به شبکه عصبی مصنوعی به صورت تصادفی انتخاب و پیشنهاد شدند. در مجموع از شبکههای عصبی پرسپترون چند لایه برای برآورد بارش استفاده شد. مقایسه عملکرد شبکههای عصبی، نشان داد که استفاده از 3 و 4 پارامتر هواشناسی، بهترین رتبه برآوردگری را داشتهاند. آرایشهای پیشنهادی برای ایستگاه شیراز، 1-21-21-3، کرمان 1-25-25-3 و مشهد 1-19-19-4 دارای ضریب همبستگی بیش از 91 درصد شد. اعتبارسـنجی مدلهای بارش نشان داد که شـبکههای طراحی شـده برای پارامتر بارش در ایستگاههای مشهد، شیراز و کرمان به ترتیب با خطای 4، 11 و 14 درصد، دارای بهترین عملکرد بودهاند. در مجموع نتایج نشان میدهند که استفاده از روش شبکه عصبی با درنظر گرفتن اطلاعات دمایی و رطوبتی، نتایج مناسبی برای توصیف فرآیند و ترکیب آنها در پیشبینی، بهدست میدهند.
تعیین مهم ترین پارامترهای گرانولومتری سنگفرش بیابان در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر(مطالعه موردی : خضرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت سرها یکی از مهم ترین واحدهای ژئومرفولوژی در مناطق خشک می باشند و تاکنون شاخص های مختلفی برای جداسازی تیپ های مختلف آن ها ارائه شده است. وضعیت سنگ-فرش بیابانی در تیپ های مختلف است از ویژگی های موثر در جداسازی دشت سرها و محافظت خاک سطحی می باشد. در این پژوهش سعی شده است تا مهم ترین پارامترهای دانه بندی سنگ فرش بیابان در رابطه با تفکیک تیپ های مختلف دشت سر مورد بررسی قرارگیرد. تعداد 124 نمونه از سنگ فرش های مناطق بیابانی در قالب تیپ دشت سر لخت، اپانداژ و پوشیده واقع در منطقه خضرآبادیزد نمونه برداری و آزمایشات دانه بندی بر روی آن ها انجام گرفت.روش نمونه برداری نیز به صورت تصادفی طبقه بندی شده، ابرمکعب لاتین بود. نمونه های برداشت شده پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده الک های استاندارد و روش طبقه بندی ونتورث، طبقه-بندی وتوزین شده و منحنی دانه بندی آن ها ترسیم و همچنین سایر شاخص های دانه بندی در مورد آن ها محاسبه شد (نرم افزارGRGraph ). شاخص های محاسبه شده شامل قطر میانگین، جورشدگی، کج شدگی و پخی است. نتایج منحنی دانه بندی و محاسبه این شاخص ها در تمام 124 نقطه نشان داد، شاخص های قطر 20%، قطر 25% و قطر 50%، کارایی بیشتری را نسبت به بقیه قطرها در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر بر اساس وضعیت دانه بندی سنگ فرش از خود نشان می دهد. پارامتر های قطر 90%، قطر 84% و قطر 95% دارای کارایی کمتری در این زمینه بوده و سایر شاخص ها در این زمینه از قابلیت چندانی برخوردار نمی باشند. بدین ترتیب چنانچه با احتمال 90 درصد، دامنه تغییر پارامترهای مذکور را بررسی کنیم، برای قطر 20% در دشت سر لخت، مقادیر 9/14 تا 9/69 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، مقادیر 7/13 تا 1/58 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/0 تا 7/8 میلیمتر، برای قطر 25%، برای دشت سر لخت مقادیر 7/13 تا 1/78 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، 14 تا 50 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، مقادیر 9/0 تا 7/7 میلیمتر و در نهایت برای قطر 50%، برای دشت سر لخت، قطر 7/10 تا 9/45 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، قطر 6/9 تا 5/35 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/4 تا 1/1 میلیمتر، انتظار می رود.
رفتار آبی رودخانه ی اوجان در شبکه ی ژئونروتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیّت بیشتر رفتارهای هیدرولوژیکی رودخانه ها تابع شرایط اقلیمی و زمین شناسی حاکم بر محیط در زمان های گذشته است که با مطالعه ی آثار و شواهد پالئوژئومورفولوژی می توان به دلایل رفتار فعلی شبکه های آبی پی برد. جریان کلی رودخانه ها و سیلاب ها در حوضه ی رود اوجان (دشت آسپاس) جنوب شرقی- شمال غربی است، در حالی که جریان آب ها در شرق و غرب حوضه ی مورد مطالعه (دشت های نمدان و بکان) و بطور کلی در سیستم داربستی کُر شمال غربی- جنوب شرقی و برخلاف رود اوجان است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این رفتارهای رودخانه ی اوجان در شبکه نروتیک در طول زمان بوده و در بررسی این رفتار به جای استفاده از روابط هیدرولوژی و نزولات جوی از روابط سیستم نرونتیک شبکه ی زهکش و ژئونرون های مجازی، توپوگرافی و زمین شناسی (شبکه ی عصبی) استفاده شد. دستاورد تحقیق نشان می دهد با تغییر اقلیم منطقه در کواترنر و آب شدن ورقه های یخی در میانه ی دشت، حوضه ی رود اوجان به عنوان یک توپوژئونرون ایزوله درآمده و حوضه ی آبی مستقلی را در حوضه آبی کُر به وجود آورده و در اثر پاره شدن حوضه از طریق تنگ بُراق به جمع آبراهه های رود کُر پیوسته است. بعد از مدّتی مخروط افکنه ی عظیمی در جنوب حوضه ایجاد و مانند یک سدِ مانع، از عبور جریان به سمت رودخانه ی سیوند (رودخانه زمان بیگ) جلوگیری کرده و حوضه به شکل پالئوتوپوژئونرون درآمده که در اثر تحولات بعدی استقلال نسبی خود را از دست داده و تبدیل به یک توپوژئونرون شده است.
بررسی آماری تغییرات بارش سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ابتدا با فرض نرمال بودن داده ها با استفاده از چند روش آماری پارامتری (آزمون روند، رگرسیون خطی و خود همبستگی) و سپس با یک روش ناپارامتری (من-کندال) روند غیرخطی تغییرات بارش سقز در یک دوره 45 ساله (2005-1961) مورد بررسی قرار داده شد. نتایج آزمون ها ی آماری عبارت بودند از: 1- روند کاهشی بارش بهاره معنادار است. 2- افزایش معناداری در بارش تابستانه دیده می شود. 3- فراوانی روزهای بارش در آستانههای 1 تا 20 میلیمتر کاهش یافته ولی در آستانه بزرگ 25 میلیمتر افزایش یافته است. 4- روند فراوانی رگبارهای تندری افزایش معناداری دارد.
پژوهشی در زمینه مکان یابی پارک طبیعی جزیره اسلامی
حوزه های تخصصی:
جغرافیای دریاچه ارومیه
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر ارزیابی وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی و جمعیتی شهر کرمان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی وضعیت آسیبپذیری لرزهای ساختمانهای شهر کرمان میباشد. این تحقیق از نوع پیمایشی و بر اساس شاخصهای کیفی و کمی بافت کالبدی شهر کرمان میباشد. جامعه آماری این تحقیق ساختمانهای شهر کرمان میباشند که به صورت نمونهبرداری احتمالی انتخاب شدهاند. شهر کرمان دارای یک هسته مرکزی بسیار قدیمی و عمدتاً از ساختمانهای خشتی و گلی است که بالاترین میزان آسیبپذیری را دارند. در حواشی این هسته مرکزی کمربندی را میتوان جدا کرد که ساختمانهای آن آجری قدیمی با سقف عمدتاً قوسی میباشند. سومین واحد شـهر ساختمانهای آجری و تیرآهنی بدون شناژ میباشـند. واحد چهار شهر ساختمانهای آجری تیر آهنی شناژدار میباشند که در بخشهایی از شهر وجود داشته که آسیبپذیر آنها نسبتاً کم مـیباشد. واحد پنج و شش بخشهائی از شـهر که کاملاً تازه ساز بوده را شامل مـیشوند که از نوع اسکلت فلزی و بتنآرمه میباشند، در مـجموع مقاومت این واحد بیش از سایـر واحدهای شـهر است و در برگیرنـدة محلههائی نظیر شهرک باهنر و شهرک الغدیر است. نتایج نشان میدهد که: شهر کرمان در یکی از فعالترین واحدهای لرزه زمینساختی ایران واقع شده 83 درصد از سازههای شهر کرمان در اثر رخداد احتمالی زلزله بیش از 6 ریشتر ناشی از جنبا شدن گسل تراستی کوهبنان در 15 کیلومتری شمال شرقی شهر کرمان دچار تخریب بیش از 50 درصد شده که بیش از 53 درصد جمعیت شهر در معرض آسیب زیاد قرار خواهند گرفت.
پایش تغییر های تراز آبی در دریاچه هامون، مبتنی بر تحلیل سری زمانی تصاویر سنجش از دوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هامون، مهم ترین پهنه آبی داخلی ایران، در ناحیه بیابانی سیستان جای دارد و زیرساخت مناسبی را برای آن فراهم آورده است. در سیستان، حیات وابسته به هامون است و اهمیت این دریا در تمام ساختارهای زندگی مردم منطقه مشهود است. به علت اهمیت فراوان هامون، مسائل و نارساییهای آن نیز مهم است و توجهی دوچندان را طلب میکند. حفظ عرصه های آبی هامون و پایش دگرگونیهای آن، ازجمله این الزام ها است. این تحقیق با هدف پایش تغییر های تراز آبی در هامون، از طریق تحلیل سری زمانی داده های ماهواره ای و پیجویی علل و عوامل ایجابی آن انجام شده است. بدین منظور، سری زمانی تصاویری را که دارای مشابهت زمانیاند، از سنجنده های MSS, TM & ETM+ ماهوارة Landsat، در یک دورة سی ساله، با هدف آشکار سازی تغییر های تراز آبی پردازش کردیم؛ سپس با استفاده از عملیات پیمایشی مبتنی بر جمع آوری نقاط کنترل زمین (GCP) از بستر خشکیدة دریاچه، اندازه گیری مستحدثات درون دریاچه و جمع آوری دیگر داده های میدانی؛ و به منظور تعیین مقدار تغییر در تراز آبی و تعیین علت های شکل گیری آن، یافته ها را بازپردازش و تحلیل کردیم. نتایج به دست آمده از این بررسیها، تغییر در عرصه های آبی هامون را- که به زیان بخش ایرانی (هامون صابری) و به نفع بخش افغانی (هامون پوزک) است- تأیید میکند. مقایسة عرصه های آب گیریشدة هامون در دو مقطع زمانی 1355 و 1384 با ارتفاع آبی برابر، و بهره گیری از قانون ظروف مرتبط، مؤید کاهش مساحت دریاچه به 357 کیلومتر مربع (10.6%-) است. توزیع فضایی این کاهش، یکسان نبوده و در بخش ایرانی آن (هامون هیرمند)، 777 کیلومتر مربع از عرصة آبی کاسته شده است؛ در حالیکه عرصة جدیدی به مساحت 492 کیلومتر از بخش های غیر آب گیر هامون پوزک در افغانستان، آب گیر شده است. پویش علل و عوامل شکل گیری این رویداد، تغییر در بستر هامون از طریق افزایش ارتفاع را تأیید میکند که حاصل از انباشت رسوب های بادی به واسطة احداث موانع در مسیر حرکت طوفان های شن است. این موانع با هدف های عمرانی (جاده و دیوار ساحلی ) احداث شده اند؛ اما بیتوحهی به مسائل زیست محیطی در احداث آن، تبعاتی مانند جلوگیری از حرکت طوفان های شن و انباشت آن در بخش های جنوبی هامون را به دنبال داشته است.
انتخاب نسبت طیفی بهینه به منظور تشخیص میزان کاتیون ها و آنیون های خاک با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER مطالعه موردی: کویر دره انجیر – بافق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت گیری طیفییکی از رایج ترین روش های محاسباتی بارزسازی پدیده های سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای محسوب می شود و کاربردهای زیادی در زمین شناسی، کشاورزی، اکولوژی و غیره دارد. هدف از تحقیقحاضر استفاده از نسبت گیری های طیفی مختلف جهت تفکیک کاتیون ها و آنیون های خاک و انتخاب نسبت طیفی بهینه بااستفادهازداده هایماهواره ای استر در کویر دره انجیر بافق می باشد.بدینمنظورپس از تصحیحاتهندسیورادیومتریک تصاویر ماهواره ایو اعمال فیلتر میانگین، 56 نسبت مختلفطیفی ساخته شد. سپس نمونه برداریازخاک (42 نمونه) از سطح 5-0 سانتیمتر انجام و مقادیر کاتیون ها و آنیون های آنها اندازه گیری گردید. نقشه نقطه ای تهیه شده از محل پروفیل ها با تمامی لایه های اطلاعاتی حاصل از نسبت گیری های طیفی تلاقی داده شد و ارزش بازتاب هر پروفیل استخراج گردید. از روش اعتبارسنجی تقاطعی به منظور اندازه گیری میزان همبستگی و میانگین مربعات مجذور خطای بین مقادیر تخمینی هر نسبت طیفی و مقادیر آزمایشگاهی مربوط به هر پروفیل استفاده شد.
نتایج نشان داد که نسبت باندهای 5 به 6 ، 5 به 8 و ا به 2، 11 به 12 و 6 به 9 و 1 به 2 به ترتیب جهت بارزسازی کلسیم، پتاسیم و منیزیم و نسبت باندهای 11 به 12 و 7 به 9 و 11 به 10 به ترتیبجهت بارزسازی آنیون های سولفات و بیکربنات خاک می توانند با دقت مناسب (R2>0.5 , RMSE<13.61)مورد استفاده قرار بگیرند.