فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقد نظریه کینگ و چالش های تجربی آن (نقدی درحوزه دانش ژئومورفولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطح زمین مجموعه ای است که عوامل درونی و بیرونی بر آن تأثیرگذار بوده و موجب پیکر تراشی سطح زمین و در نتیجه فرم سازی آن می شود. نواحی خشک و نیمه خشک یکی از صحنه هایی است که علی رغم بی عارضه بودن آن، فرایند های متعدد و پیچیده ای در چهره پردازی آن نقش داشته است به گونه ای که محققان همواره در توجیه چگونه به وجود آمدن آن ها با نظریات متعدد و گاه پیچیده رو به رو بوده اند. از جمله پدیده های عام در مناطق خشک و نیمه خشک دشت سرها هستند که بیکرانگی، هموار بودن و وسعت، آن ها تعجب بیندگان را به خود جلب نموده و محققان ژئومرفولوژیست برای توجیه نحوه به وجود آمدن آن نظریات و مکانیسم های متعددی را ابراز داشته اند. یکی از محققان ژئومرفولوژیست که در مورد به وجود آمدن دشت سرها نظریه جامعی تحت عنوان ""تسطیح ورقه ای حرکت غیر متمرکز آب"" ارائه نمود ال. سی. کینک (.C .King) است. وی در نظریه خود نحوه به وجود آمدن این دشت های کم شیب و کم عارضه را به حرکات سفره ای نسبت داده و البته به وجود آمدن آن را مشروط به حاکمیت یک دوره طولانی فرسایش آبی می داند. کارهای دو محقق لاگو (Lago) و المدرسی که بیشتر متکی به تکوین ناهمواری ها است سبب شد که نسبت به نظریه کینگ شک و تردیدی به وجود آید. لذا در تحقیقی که در دانشگاه اصفهان به اجرا گذارده شد با باز سازی یک مدل مینیاتوری به تجربه عملی نظریه کینگ مبادرت گردید. در این مدل مینیاتوری که سعی شد با حذف مقیاس زمانی تحولات یک عارضه بازسازی شود نتایج متفاوت و متباینی با آن چه کینگ در نظریه خود به آن اشاره دارد به دست آمد. حاصل تجربی بازسازی دشت سرها در مدل مینیاتوری را می توان در موارد زیر خلاصه نمود: - استدراج در منحنی مقعر سطوح ارضی گلاسی ها برخلاف نظر کینک زائیده تکتونیک جنبا است - تراس بندی پلکانی درسطوح ارضی، نماد عدم تحرک پوسته ارضی در یک دوره ارام فرسایشی است.
هوریکن و تورنادو مهم ترین پدیده های اتمسفری خطرزا در آمریکا - آسیا
حوزه های تخصصی:
ارائه الگوی های طراحی و احیا در مناطق رود کناری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل ساخت محیطی در مناطق گرم و خشک
حوزه های تخصصی:
بررسی و تبیین فرایند انتخاب نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری سکونتگاه های روستایی حوزه ی کلان شهری با تأکید بر کلان شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان (6): خاش
حوزه های تخصصی:
آب های جوان
حوزه های تخصصی:
سهم منابع طبیعی و انسانساخت در توزیع عناصر سنگین در رسوب مغزی در دریاچة زریوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ژئومورفولوژی ساختاری بیرون زدگی های سنگی زگیلی شکل در فلیشهای جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های پیش آگاهی خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و پهنهبندی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش دامنههای شمالی آلاداغ (مطالعه موردی حوضه زهکشی چناران در استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوسازی بارش ایستگاه های ارومیه و تبریز
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بارش در مدیریت منابع آب و آمایش سرزمین و نقش آن در برنامه ریزی های خرد وکلان، بخصوص تاثیر فراوان آن بر اقتصاد کشاورزی، الگوسازی و شبیه سازی رفتار بارش در سال های اخیر، مورد توجه مجامع علمی بوده است. الگوی فصلی - ضربی باکس، جنکینس (1976) برای دست یابی به این مقصود با توجه به ماهیت فصلی بودن داده های بارش از کارایی بیشتری برخوردار است. در این روش، متوسط هر ماه بر اساس میانگین بارش ماه های پیشین در همان سال و سال های قبل و همچنین ضربه های تصادفی بیان می شود. در این تحقیق با استفاده از داده های پنجاه ساله بارش ماهانه ایستگاه های ارومیه و تبریز، ابتدا مولفه های اولیه و ثانویه مورد مطالعه قرار گرفت، سپس بر اساس روش seasonalARIMA و پارامترهای مربوط (به شرط نرمال و تصادفی بودن باقیمانده ها) الگوی نهایی بارش ایستگاه های ارومیه و تبریز به ترتیب (000) (111)12، (000) (011)12 تعیین شد. در نهایت به پیش بینی مقادیر سال های آتی پرداخته شد. ضریب همبستگی بالای بارش پیش بینی شده و مشاهده شده برای سال های 2001 و 2002، حاکی از توانایی الگوی انتخابی در برآورد بارش ایستگاه های مورد مطالعه است
جغرافیای طبیعی شهر پاوه؛ ژئومورفولوژی و نقش آن در شکل گیری و توسعة فیزیکی این شهر فرصت ها و چالش ها
حوزه های تخصصی:
بررسی موفقیت کاج الدار برای ایجاد فضای سبز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر گنبدهای نمکی در شوری آب های زیر زمینی پلایای داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه الگوی مدیریت حوزه آبخیز تاش- مجن شاهرود با بهره گیری از آمایش سرزمین
حوزه های تخصصی:
تغییرات مرفولوژی شهری ( مطالعه موردی شهر رشت در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های خندق ها و عوامل کنترل کننده ی فرآیندهای خندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خندق ها از پیچیده ترین اشکال خطی هستند که تحت عوامل کنترل کننده مختلف، طی چندین مرحله، و در طول زمان، تحول و رشد می یابند. فعالیت فرآیندهای طبیعی که منجر به زایش خندق می شوند، معمولا در اثر کشت غیر اصولی، سیستم های آبیاری، چرای مفرط، جاده سازی، تغییرات کاربری و تغییرات اقلیمی، تشدید می گردند. منطقه مورد مطالعه که از محدوده مستعد به زایش خندق ها می باشد، به سبب دخالت عوامل انسانی، فعالیت چنین پدیده هایی به مرحله بحرانی و خطرناک رسیده است. در این مقاله سعی شده است که اثرات عوامل مختلف انسانی و طبیعی، بر روی فرسایش خندقی در روی شیب های مختلف، مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعات نشان می دهد که شیب و مساحت حوضه های زهکشی بالادست هر خندق، عامل اصلی در تمرکز آب های جاری و تعیین کننده حد آستانه برای پدید آمدن خندق ها است. به همین دلیل در این مطالعه، نقش این دو پارامتر با استفاده از داده های جمع آوری شده بررسی و رابطه S=0.407A4.54857 به دست آمده است. علاوه بر رابطه مذکور، رابطه S=A0.4 نیز در منطقه مورد مطالعه، بررسی و مقادیر آن از 4،04 تا 21.32 به عنوان آستانه های برش بالا برای زایش خندق و طویل شدن آن، حاصل شده است. نتایج حاصل تحلیل های رگرسیونی نیز نشان می دهند که در بین پارامترهای مختلف توپوگرافی، طول دامنه و اختلاف ارتفاع، در طویل شدن خندق های منطقه، نقش اساسی ایفا می کنند. مشاهدات میدانی و تحلیل نمونه ای از خاک های جمع آوری شده، حاکی از این است که بیشتر خندق های بزرگ و عمده منطقه بر روی آبرفت های قدیمی توسعه یافته اند.