فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان (6): خاش
حوزه های تخصصی:
زاینده رود و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان در حاشیه کویرهای حوزه داخلی ایران، بخش مهمی از اعتبار و عظمت اقتصادی، تاریخی، علمی، هنری و سیاسی خود را مدیون زاینده رود و تداوم جریان و توزیع متناسب آن در سطح شهر بوده است. چه، اصفهان، بدون زاینده رود هرگز قادر نبوده است به چنین ویژگی هایی که در مجموع آن را به "نصف جهان" مرسوم نموده است، نایل گردد.با اندکی تامل، می توان آثار زاینده رود را در همه احوال این شهر به آسانی دریافت. همان طور که "مصر را هدیه نیل دانسته اند"، اصفهان نیز هدیه زاینده رود است؛ زیرا اصفهان از لحاظ موقعیت جغرافیایی، از سه سوی در محاصره کویر (شرق، شمال و جنوب) قرار گرفته، و جبهه غربی آن نیز با متوسط 50 ساله بارندگی سالانه حدود 125 میلی متر و تبخیر بیش از 3000 میلی متر، جزو مناطق صحرایی است. از این رو، اصفهان را باید شهری کویری به شمار آورد. اما طی تاریخ گذشته، شهر اصفهان و حومه جدایی ناپذیر آن در همه حالات (سالهای خشک یا مرطوب) همواره 6 سهم از 33 سهم کلّ آب زاینده رود (18 درصد) را به خود اختصاص می داده، که از طریق نهرهای متعدد و شعب آنها - هم در سطح باغها و مزارع شهر (158 باغ و مزرعه حقابه دار) و هم در حومه پیرامون آن- توزیع می شده است. به همین دلیل، خشکی و قطع جریان این رودخانه در شهر اصفهان بندرت صورت گرفته است؛ آن هم، بر اساس تقویم آبیاری، هرگز از 11 روز در هر 18 روز فراتر نرفته است. طی دو سال گذشته (سالهای 1380 تا 1381) و قطع مداوم نزدیک به دو سال زاینده رود بر روی اصفهان، آثار و پیامدهای مختلفی را در ابعاد اقتصادی و ابنیه تاریخی، چهار فصل بودن، لطافت محیط و پیشروی کویر، و متعاقب آن مسایل اجتماعی شهر بر جای گذاشته و خواهد گذاشت، نویسنده مقاله با استناد به مطالعات بلند مدت اسنادی و بررسیها و اندازه گیری های میدانی به آن پرداخته است. در نهایت نیز راه حلهایی در جهت کاهش مسایل آینده ارایه گردیده است.
تحلیل و بررسی نقش عوامل توپوگرافی و مرفوژنزدرخندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به لحاظ شرایط حاکم و وجود بستر مساعد (از نظر لیتولوژی، پدولوژی و توپوگرافی )، دامنههای شمالی قوشه داغ از نظروقوع حرکات تودهای (لغزش وریزش و…) از ناپایدارترین وهمچنین از نظرتشکیل و توسعة خندقها، از مستعدترین مناطق محسوب می شود. در اثر تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه مقدار زیادی از خاکهای قابل کشت سطوح شیبدار در اختیار شبکههای زهکشی قرار میگیرند. به همین دلیل بررسی و مطالعة دقیق علل تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه از اهمّیّت زیادی برخوردار است. در بررسی علل وعوامل خندقزایی، نقش عوامل مرفوژنز و توپوگرافی همواره مدّ نظر قرار دارد. شیب وطول دامنه، اختلاف ارتفاع، شکل دامنه به عنوان مهمترین عوامل توپوگرافی در نحوة جریان روانابها و افزایش و یا کاهش قدرت فرسایشدهی آنها نقش عمدهای ایفاء میکند. در مقالة حاضر از طریق روشهای کمّی، رابطة عوامل توپوگرافی در توسعة سر خندقها مورد تجزیه و تحلیل کمّی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سهم طول دامنه در طویل شدن خندقهای منطقه به مراتب بیش از سایر عوامل توپوگرافی دخیل در رشد خندقها است؛ بهطوریکه اگر طول دامنه افزایش یابد و سایر عوامل ثابت نگاه داشته شوند، پتانسیل فرسایش خاک در سطوح شیب دار 5/2 برابر افزایش خواهد یافت. سهم دامنههای مقعّر که در اثر عمل برفساب و لغزش (و یا به نحوی در اثر تغییر در شیب دامنهها) پدید میآیند، در تشکیل و توسعة خندقهای منطقه قابل توجّه است. خندقهای متعدّدی که در پای چنین دامنههایی پدید آمدهاند از نقش و سهم مهمّ دامنههای مذکور در تشکیل و توسعة خندقها حکایت میکنند.
تأثیر آنومالی های دمای سطح دریای عمان بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرپذیـری درجه حرارت سطح دریا (SST) نقش بسیار مهمی را در پیدایش و تکامل فرایندهای اقیانوسشناسی و اقلیمی نظیر بارندگیهای سنگین و سیلابهای ناشی از آن، نوسانات سطح دریا در مقیاس کلان و شکلگیری سیکلونهای حارهای دارند. در این پژوهش تأثیر دمای سطح آب دریای عمان (SST) در فصول چهارگانه سال بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل شمالی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. دادههای دمای سطح آب بر اساس میانگینگیری از 4 نقطه در سطح دریای عمان از طریق دادههای آرشیو مرکز تحقیقاتی NCEP وابسته بهNOAA توسط نرمافزار Gradsاستخراج گردید و دادههای اقلیمی سه ایستگاه ساحلی چابهار، جاسک و بندرعباس نیز مورد استفاده قرار گرفت. دورههای گرم، سرد و نرمال (شرایط معمولی دمای سطح آب دریا) تعریف و میانه بارندگی در هر دوره به ترتیب Rw،Rc و Rbمحاسبه و از مقادیر نسبتهای به منظور ارزیابی میزان تأثیر این شرایط بر بارندگی استفاده شده است. نتایج نشان داد که وقوع شرایط گرم (سرد) در دمای سطح آب دریای عمان در فصل بهار با کاهش (افزایش) بارندگی در فصول پاییز و زمستان ایستگاههای مورد مطالعه همراه بوده است. همچنین بارندگیهای زمستانه هم زمان با ناهنجاریهای مثبت دمای سطح دریا در تابستان چشمگیر بودهاند. جهت بررسی ساز و کار مربوط به تأثیر دمای سطح آب دریای عمان بر بارندگی نواحی ساحلی، نقشه های خطوط جریان[1]، رطوبت نسبی و امگا[2] تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر دمای سطح آب دریا بر روی الگوهای رطوبت نسبی و خطوط جریان در سطح دریا به عنوان مکانیزم اصلی تغییر میزان بارندگی است. عموماً طی شرایط پرباران خطوط جریان بر روی دریا مسیر طولانیتری را طی نموده و میزان رطوبت سامانههای بارانزا و جریانهای صعودی حاکم بر آنها جهت ایجاد بارندگی مهیاتر بودهاند.
بررسی و تبیین فرایند انتخاب نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری سکونتگاه های روستایی حوزه ی کلان شهری با تأکید بر کلان شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
مروری بر مطالعات لرزه خیزی گستره تهران
حوزه های تخصصی:
مدل سازی پراکنش گونه های گیاهی حفاظتی و با ارزش در منطقه ی توریستی پلور با استفاده از مدل خطّی تعمیم یافته (GLM) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های پیش بینی پراکنش جغرافیایی گونه های گیاهی از مدل ها استاتیک و احتمالی هستند و روابط ریاضی حاکم بر توزیع جغرافیایی یک گونه ی معین را با محیط فعلی آنها و عوامل مهم محیطی مؤثر بر پراکنش گونه ها مشخص می کنند. هدف تحقیق حاضر کارایی مدل خطّی تعمیم یافته (GLM) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) و مقایسه ی آنها در تعیین روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در منطقه ی توریستی پلور است. نمونه برداری با روش طبقه بندی-تصادفی مساوی صورت گرفت. پنج گونه ی غالب شناسایی شده در منطقه عبارتند از Astragalus ochrodeucus، Ferula gumosa، Thymus kotschyanus، Onobrychis Cornata و Agropyron Sp. عوامل محیطی مورد مطالعه شامل عوامل خاکی (13 مورد)، عوامل توپوگرافی (3 مورد) و عوامل اقلیمی (3 مورد) بودند. همه آنالیز ها در بسته Presence-Absence و GRASP در نرم افزار R انجام شد. برای بررسی ارزیابی مدل ها از روش Ten-fold در بسته (caret) استفاده گردید. همچنین برای ارزیابی عملکرد پیش بینی مدل از ضرایب آماری AUC،AIC، RMSE و R2استفاده شد. نتایج نشان داد که بالاترین R2در مدل GLMمربوط به حضور گونه Agropyron Spبه میزان 98/0 بوده است. کمترین RMSE و AICنیز به ترتیب با میزان 29/0 و 12 مربوط به گونه Astragalus ochrodeucus بود. در مدل GAMنیز بالاترینR2به گونه Thymus kotschyanus به میزان 88/0 تعلق داشت. همچنین کمترین RMSE و AICمربوط به گونه هایAstragalus ochrodeucus و Ferula gumosaبه میزان 22/0 و 12/18 بودند. هم چنین بالاترین AUC در مدل GLMبه گونه Onobrychis Cornata و در مدل GAMبه گونه Agropyron Sp به میزان 86/0 تعلق داشتند. با توجه به ارزش حفاظتی و با ارزش گونه های گیاهی مورد مطالعه از نتایج این مدل ها می توان در برنامه های حفاظتی و اصلاحی منطقه ی توریستی استفاده کرد.
تغییرات زمانی- مکانی بارش ایران زمین طی دهه های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت تغییرات زمانی- مکانی بارش این موضوع با استفاده از روش های مختلف و دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از روش های مورد استفاده متکی بر تکنیک های زمین آماری و آمار کلاسیک است. نتیجه این قبیل مطالعات تهیه نقشه های هم ارزش از بارندگی و مشخصات آن می باشد.در این تحقیق با استفاده از تکنیک های زمین آمار و آمار کلاسیک و بر پایه تکنیک های ترسیمی طی دوره آماری 2003-1961 و بر اساس داده های 152 ایستگاه سینوپتیک و 170 ایستگاه کلیماتولوژی و مجموعا 92940 داده ماهانه، تغییرات زمانی بارش برای 8012 سلول در محدوده ایران زمین مورد تحلیل قرار گرفت.در راستای این پژوهش ضمن تهیه نقشه همباران کشور بر اساس روش کریگینگ نواحی که طی دوره آماری مورد بررسی، متحمل تغییر قرار گرفته اند، مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که حدود 4/51 درصد از مساحت کشور در معرض تغییرات بارش قرار گرفته اند. این تغییرات عمدتا در نواحی کوهستانی و نیز نیمه غربی کشور رخداد بیشتری داشته اند. عموما نواحی با بارندگی بیشتر متحمل تغییر بیشتری نیز بوده اند. میزان تغییرات به ازای هر سال از 6/29 میلی متر در کوهرنگ تا 7/15- میلی متر در سراب بوده است.
بررسی تغییرات دما و بارش تهران طی نیم قرن اخیر
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تغییرات دما و بارش ایستگاه هواشناسی سینوپتیک تهران و مطالعه انحراف احتمالی آن از حالت نرمال می باشد. بدین منظور ابتدا سری زمانی دادههای دمای میانگین، ماکزیمم و مینیمم و بارش ماهانه طی دوره 1951-2005 جمعآوری و تنظیم گردید. نواقص آماری برخی از سری ها با روش جرم مضاعف برطرف گردید. به منظور بررسی و شناخت تغییرات سری های زمانی روش آماری- گرافیکی من- کندال استفاده شد. سپس نوع و زمان تغییر دادهها من- t مشخص گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان میدهد که، با توجه به آماره آزمونهای نیکویی برازش و آماره آزمون آماری- گرافیکی من کندال فرض تصادفی بودن دادهها به شدت رد شد و روند افزایشی معنی داری u کندال و مولفه بو یژه بر متغیرهای مربوط به دما حاکم است. بر اساس بررسی نمودارهای گرافیکی، دما و بارش در طی 55 سال اخیر تغییراتی در عنصر دما اتفاق افتاده است. بیشتر این تغییرات از نوع نوسانات کوتاه مدت اقلیمی و روند می باشد که در سری های مربوط به دمای سالانه و دمای سالانه و دماهای حداکثر سالانه عمدتاً در اوایل دهه 2000 بیشتر مشهود است. تغییرات از نوع روند برای دمای سالانه، دماهای حداقل و حداکثر سالانه افزایشی و در جهت مثبت بوده است. اما تغییرات سری های مربوط به بارش نوسانات پیدرپی داشته است. بیشترین تغییرات ناگهانی در سری های سالانه و فصلی در اوایل دهه 2000 می باشد که معنی دار نمی باشند.
طبقه بندی و تحلیل مورفولوژی لندفرم های زمین با استفاده از DEM و GIS (مطالعه موردی دامنه های شمالی سبلان)
حوزه های تخصصی:
مورفولوژی رودخانه ها و تکتونیک فعال نگرشی بر وضعیت کنونی بخشی از رودخانه قزل اوزن
حوزه های تخصصی:
برآورد میزان فرسایش خاک در دشت مرودشت (استان فارس) با استفاده از مدل تجربی RUSLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش خاک، نه تنها سبب فقیر شدن خاک و متروک شدن مزارع می گردد و از این راه، خسارت های جبران ناپذیری بر جای می گذارد؛ بلکه با رسوب گذاری در آبراهه ها، مخازن سدها و بنادر و کاهش ظرفیت آبگیری آن ها، زیان های فراوانی را موجب می گردد. پیش بینی فرسایش خاک ، همواره یکی از متداول ترین روش ها در مدیریت منابع طبیعی به جهت کنترل بهره وری خاک در داخل حوضه و تخمین میزان رسوب و کیفیت آب در خارج از حوضه است. در این پژوهش به بررسی میزان فرسایش خاک دشت مرودشت با استفاده از مدل تجَربی RUSLE در محیط (GIS) که شامل عامل فرسایندگی باران، عامل فرسایش پذیری خاک، عامل توپوگرافی و پوشش گیاهی می باشد، پرداخته شده است. در این تحقیق از اسناد و مدارک مختلف ازجمله نقشه های1:50000 توپوگرافی،1:100000 زمین شناسی،خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) به عنوان ابزار تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نقشه خطر فرسایش خاک نشان می دهد که میزان خطر فرسایش خاک در سطح دشت از صفر تا 50 برحسب تن در هکتار در سال متغیر است. مطابق با این نقشه، بیش ترین قسمت منطقه موردمطالعه، جزء طبقه فرسایشی خیلی کم تا کم قرار داشت که به طور عمده این کلاس ها در مرکز دشت واقع شده بودند. بیش ترین مناطق تحت خطر فرسایش بالا تا شدید، در مناطق با شیب زیاد دشت قرار داشتند.
آب های جوان
حوزه های تخصصی:
ایران‘ خاستگاه قنات (کاریز) و منشاء گسترش آن در جهان
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر‘ چینی ها ادعا کرده اند که قنات (کاریز) اختراع آنان و چین‘ خاستگاه قنات است و این فن دستیابی به آب زیرزمینی‘ از این کشور به دیگر ممالک جهان انتشار یافته‘ اما نگارنده‘ به ویژه با استفاده از منابع خارجی و بالاخص از کتاب آقای گوبلو‘ طی این مقاله ثابت می کند که قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد‘ در حالی که چینی ها فن حفر قنات را تازه حدود 200 سال پیش از ایرانیان آموخته اند.
سهم منابع طبیعی و انسانساخت در توزیع عناصر سنگین در رسوب مغزی در دریاچة زریوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوریکن و تورنادو مهم ترین پدیده های اتمسفری خطرزا در آمریکا - آسیا
حوزه های تخصصی: