فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بارش های پاییزه و دما در تامین منابع، و نیاز آبی محصولات کشاورزی و با هدف ارزیابی و واسنجی مدل اقلیمی RegCM3 برای دستیابی به مدل اقلیمی متناسب با شرایط اقلیمی استان به منظور انجام مطالعات و پیش بینی های اقلیمی، بارش و دمای فصول پاییز استان خراسان در یک دوره ده ساله به وسیله مدل مذکور شبیه سازی شد. در این مطالعه از مدل اقلیمی RegCM3 با قدرت تفکیک افقی 15 کیلومتر و چهار طرح واره مختلف گرل FC، گرل AS، کو و امانوئل برای دوره ده ساله 1991 تا 2000 استفاده شد. نتایج مدل سازی بارش با داده های واقعی و CMAP و نتایج دمای مدل سازی شده با داده های دیده بانی شده ایستگاه های هواشناسی استان و داده های دمای مرکز NCEP مقایسه شدند و خطای مطلق میانگین و اریبی آنها محاسبه شدند. کمترین میانگین اریبی فصلی نسبت به بارش واقعی به میزان 1/7- میلی متر در طرح واره کو، و کمترین اریبی میانگین فصلی نسبت به داده های CMAP به میزان 3/9 میلی متر در طرح واره امانوئل مشاهده گردید. در مدل سازی دمای فصل پاییز، کمترین اریبی فصلی در مقایسه با داده های دیده بانی شده به میزان 1/1- درجه سانتی گراد در طرح واره گرل FC رخ داد. در مقایسه با داده های دمای مرکز NCEP نیز طرح واره گرل FC با اریبی سرد oC4/3- دارای کمترین خطا بود. در تحلیلی کلی می توان گفت که طرح واره گرل AS توانمندی مناسبی برای مدل سازی بارش و دمای استان ندارد. نتایج این تحقیق می تواند در مراکز پیش بینی عملیاتی اقلیمی برای صدور پیش بینی های فصلی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل هم دیدی واچرخندها بر خشکسالی های فراگیر خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک است، این خشکسالی حاصل کاهش غیر متعارف بارش سالیانه آن نسبت به میانگین دراز مدت است. سه الگوی هم دیدی در وقوع خشکسالی های خراسان موثراند و از میان آن ها، واچرخندها، بیشترین سهم را در رخداد خشکسالی ها دارند. حدود 61.6 درصد از خشکسالی های فراگیر خراسان نتیجه فعالیت واچرخندها هستند. واچرخندها باعث نزولی شدن هوا و از بین رفتن یا کاهش عامل صعود توده های هوای مرطوب می شوند، لذا کاهش و بی نظمی بارش را فراهم می آورند که تبعات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی متعددی را ایجاد می نماید. نوشتار حاضر علل پیدایش خشکسالی را مورد بررسی قرار می دهد
تحلیل سیستمی، به عنوان یک الگوی پایه در روش تحقیق ژئومورفولوژی
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر اثرات عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی در بلایای طبیعی به ویژه زلزله با تاکید بر کلان شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز در حریم یک گسل بزرگ و فعال بنا شده است. این گسل با طول حدود 500 کیلومتر از مرزهای غربی آذربایجان تا میانه و سراب نقشه برداری شده است. این سامانه گسلی، رشته کوههای بزرگی مانند بزقوش، میشوداغ و موروداغ را در برگرفته است. و در طول تاریخ علاوه بر تبریز شهرهایی که در مجاورت این گسل بوده اند. بارها دچار ویرانی شده اند .
گسل تبریز در ادامه شمال غربی خود با روند SE – NW دارای ساز و کاری راستا لغز با مولفه راست براست. و یکی از لرزه خیزترین گسل های ایران در ناحیه آذربایجان است. در قسمت های مختلف این گسل وجود آثار ریخت شناسی متعدد ناشی از فعالیت های زمین ساختی در راستای آن است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطق با غمیشه، ولیعصر و سیلاب از مناطق مخاطره آمیز شهر هستند. اما از دیدگاه تکتونیکی به لحاظ پراکندگی گسل های فرعی در سراسر منطقه در برابر زلزله آسیب پذیری برای همه جا یکسان است
پهنه بندی استعداد اراضی نسبت به وقوع لغزش با استفاده ازروش های رگرسیون خطی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مطالعه موردی: محور هراز از رودهن تا رینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع ناپایداری های دامنه ای که هر ساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر سیستم های اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی وارد می کند، زمین لغزش است. شناخت نواحی مستعد وقوع لغزش و حرکات توده ای از ضروریات مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه ای و عمرانی است. جاده هراز یکی از محور های اصلی و پرتردد ایران است که فرآیندهای دامنه ای هر ساله خسارات فراوانی را در آن به بار می آورد، در این تحقیق سعی شده استعداد به وقوع زمین لغزش بخشی از این جاده با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و رگرسیون خطی مورد مطالعه قرار گیرد. برای این منظور از لایه های شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از گسل های اصلی، فاصله از گسل های فرعی، فاصله از رودخانه اصلی، فاصله از آبراهه فرعی، فاصله از جاده، فاصله از راه آهن، زمین شناسی، کاربری اراضی و میانگین بارش استفاده شده و پس از تجزیه تحلیل داده ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از روش های رگرسیون خطی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نقشه نهایی خطر وقوع زمین لغزش تهیه گردید. نتایج نشان داد که روش تحلیل سلسله مراتبی روش مناسب تری برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این محدوده است. بر اساس این روش حدود 8/67 درصد محدوده مورد مطالعه استعداد بالایی برای وقوع زمین لغزش دارند.
تأثیر آنومالی های دمای سطح دریای عمان بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرپذیـری درجه حرارت سطح دریا (SST) نقش بسیار مهمی را در پیدایش و تکامل فرایندهای اقیانوسشناسی و اقلیمی نظیر بارندگیهای سنگین و سیلابهای ناشی از آن، نوسانات سطح دریا در مقیاس کلان و شکلگیری سیکلونهای حارهای دارند. در این پژوهش تأثیر دمای سطح آب دریای عمان (SST) در فصول چهارگانه سال بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل شمالی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. دادههای دمای سطح آب بر اساس میانگینگیری از 4 نقطه در سطح دریای عمان از طریق دادههای آرشیو مرکز تحقیقاتی NCEP وابسته بهNOAA توسط نرمافزار Gradsاستخراج گردید و دادههای اقلیمی سه ایستگاه ساحلی چابهار، جاسک و بندرعباس نیز مورد استفاده قرار گرفت. دورههای گرم، سرد و نرمال (شرایط معمولی دمای سطح آب دریا) تعریف و میانه بارندگی در هر دوره به ترتیب Rw،Rc و Rbمحاسبه و از مقادیر نسبتهای به منظور ارزیابی میزان تأثیر این شرایط بر بارندگی استفاده شده است. نتایج نشان داد که وقوع شرایط گرم (سرد) در دمای سطح آب دریای عمان در فصل بهار با کاهش (افزایش) بارندگی در فصول پاییز و زمستان ایستگاههای مورد مطالعه همراه بوده است. همچنین بارندگیهای زمستانه هم زمان با ناهنجاریهای مثبت دمای سطح دریا در تابستان چشمگیر بودهاند. جهت بررسی ساز و کار مربوط به تأثیر دمای سطح آب دریای عمان بر بارندگی نواحی ساحلی، نقشه های خطوط جریان[1]، رطوبت نسبی و امگا[2] تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر دمای سطح آب دریا بر روی الگوهای رطوبت نسبی و خطوط جریان در سطح دریا به عنوان مکانیزم اصلی تغییر میزان بارندگی است. عموماً طی شرایط پرباران خطوط جریان بر روی دریا مسیر طولانیتری را طی نموده و میزان رطوبت سامانههای بارانزا و جریانهای صعودی حاکم بر آنها جهت ایجاد بارندگی مهیاتر بودهاند.
ارزیابی اثرات انتقال آب بین حوضه ای بر مخازن آب زیرزمینی و نشست زمین (مطالعه موردی: انتقال آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تشدید پدیده خشکسالی و مدیریت نادرست منابع آب، موجب افت شدید تراز آب دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران و بروز پیامدهای منفی زیست محیطی شده است. لذا به منظور پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی، طرح انتقال آب رودخانه زاب به حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دست مطالعه و اجرا قرارگرفته است. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات اجرای این پروژه بر وضعیت مخازن آب زیرزمینی دشت پیرانشهر و مورفولوژی زمین در حوضه مبدأ می باشد. داده های مورداستفاده شامل تصاویر GDEM ماهواره ASTER باقدرت تفکیک ۱۵ متر، داده های اقلیمی، آمار مرتبط با هیدرولوژی آب های سطحی و زیرزمینی منطقه موردمطالعه و داده های ساختمانی و لیتولوژیکی استخراج شده از نقشه زمین شناسی ۱۰۰۰۰۰/۱ می باشد. همچنین برای تکمیل سایر داده ها و انطباق نتایج با وضع موجود، عملیات میدانی انجام شده است. روش تحقیق عمدتاً بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است. نتایج نشان می دهد که روند افت تراز آب زیرزمینی دشت پیرانشهر در پایین دست سد سیلوه، در دوره پس از انتقال آب به حوضه دریاچه ارومیه تشدید خواهد شد. به طوری که بعد از اجرای پروژه تراز آب زیرزمینی تا ۹۲/۲ متر کاهش خواهد یافت. پیش بینی می شود، ازآنجاکه دشت پیرانشهر بر رسوبات جوان آبرفتی مربوط به دوره کواترنر منطبق است، در حاشیه شمالی و غربی دشت که منطبق بر رأس مخروط افکنه ها و رسوبات دانه درشت است، نشست زمین به صورت ناگهانی و در پایین دست دشت که منطبق بر قاعده مخروط افکنه ها و رسوبات مارن و رس است نشست زمین به صورت تدریجی رخ دهد. همچنین ازآنجاکه گسل های فراوان ازجمله گسل سراسری زاگرس از جنوب غربی آبخوان پیرانشهر می گذرد، پیش بینی می شود نشست زمین و ایجاد شکاف در این بخش از حوضه تشدید شود.
خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی
حوزه های تخصصی:
بررسی مناسب ترین شیوه تفکیک پاره ساحل به منظور ارزیابی حساسیت محیط زیستی سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک پاره ساحل و تعیین درجه حساسیت محیط زیستی سواحل کشور، اقدامی است که با هدف ارزیابی درجه حساسیت و آسیب پذیری ناحیه ساحلی در برابر فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و نیز گزینش مناطق تحت مدیریت محیط زیستی در طبقات چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی حاضر، کارایی سه روش تفکیک نواحی ساحلی به پاره ساحل های مورد ارزیابی برای تعیین حساسیت محیط زیستی مورد توجه قرار گرفت. پاره ساحل ها به سه شیوه ناهمواری های ساحلی، شبکه بندی و مرز دهستان ساحلی تفکیک شده اند و از معیارهای ارزیابی حساسیت محیط زیستی مناطق ساحلی – دریایی کشور برای ارزیابی پاره ساحل ها در استان گیلان استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد سه روش تفکیک پاره ساحل، از ارزیابی عوامل درونی و بیرونی برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای هر شیوه استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه روش نقاط قوت نسبتاً خوبی دارند. هریک از سه شیوه تفکیک پاره ساحل اهمیت مربوط به خود را دارند و بسته به موقعیت، دسترسی به اطلاعات، دانش و مهارت فنی و تجربی و دقت مورد نظر در امر ارزیابی می توان از هرکدام از آنها استفاده کرد. با وجود این، از آنجا که سواحل دریای خزر در تماس با استان گیلان تقریباً یکنواخت است، شیوه لندفرم برای ارزیابی حساسیت محیط زیستی این سواحل مناسب تر می نماید، زیرا منطبق بر مرزهای طبیعی زیست بوم هاست و از این حیث برتری آشکاری بر دو شیوه دیگر دارد.
بررسی تطبیقی تعاون و جایگاه آن در نظام های اقتصادی – اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولا تعاون در جوامع مختلف به مفهومی فراگیر و فراتر از زمان و مکان در بردارنده نوعی رابطه متقابل بین فرد با فرد، فرد با گروه، و گروه با گروه می باشد. در واقع تعاون متضمن نوعی بر هم کنش گروهی است که تامین کننده منافع و نیازهای اعضا می باشد، و نوع بشر فارغ از دیدگاه های سیاسی یا اقتصادی بدان نیازمند است. وجود مجموعه ای از سازمان های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی در میان جوامع مختلف و در سطح بین المللی مصادیق روشن و زنده ای از این نیاز اجتماعی و تاریخی بشر امروز به شمار می آید. با این وجود نظام های سیاسی و اقتصادی گوناگون با نگرشی ویژه به مسئله تعاون و اشکال مختلف آن پرداخته اند. چنانکه در نظام سرمایه داری، اقتصاد تعاونی بر پایه لیبرالیسم اقتصادی تعریف شده و در آن آزادی عمل فرد بدون دخالت دولت را ترویج می نمایند. در حالی که در نظام سوسیالیستی با دیدگاه اجتماعی کردن تولید، اقتصاد تعاونی را نوعی اقتصاد دولتی و دستوری تلقی می نماید. در نظام اسلامی نیز اقتصاد تعاونی یکی از ارکان مهم اقتصادی تلقی می شود و از جنبه های مختلف بر آن تاکید شده است لیکن در عمل بخش تعاون جایگاه قابل توجهی در نظام اقتصادی کشورهای مسلمان نداشته است.نتایج عمده حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که همواره تعاون و معاضدت نوع بشر در عرصه های اجتماعی و اقتصادی در اشکال سنتی و مدرن آن نقش آفرین بوده است. لیکن گر چه شکل سنتی آن در فرآیند تحولات اقتصادی، اجتماعی و فناوری در معرض تلاشی قرار گرفته است، اما اشکال نیمه مدرن و مدرن آن، با بهره گیری از تجربیات گذشته به صورت تحول یافته و یا در شکل نوین کماکان نقش مهمی در اقتصاد اجتماعی ایفا می نماید. در عین حال این مهم در نظام های اقتصادی مبتنی بر عدم دخالت مستقیم دولت و قایل شدن آزادی نسبی بیشتری در فرآیند فعالیت ها به بخش تعاون، از موفقیت چشمگیرتری برخوردار بوده اند. اینک به نظر می رسد، چنانچه بخواهیم نقش و جایگاه تعاون در اقتصاد را تحکیم بخشیده و تثبیت نماییم، لازم است که بیش از پیش زمینه مشارکت جمعی گروه های مختلف اجتماعی در فرآیند تصمیم گیری، برنامه ریزی، اجرا و نظارت بر کارکردهای تعاونی را فراهم نماییم؛ و جایگاه دولت ها تنها در حد نقش نظارتی و حمایتی از این بخش باقی بماند.
آبیاری سنتی در ایران (2)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی نقش عوامل توپوگرافی و مرفوژنزدرخندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به لحاظ شرایط حاکم و وجود بستر مساعد (از نظر لیتولوژی، پدولوژی و توپوگرافی )، دامنههای شمالی قوشه داغ از نظروقوع حرکات تودهای (لغزش وریزش و…) از ناپایدارترین وهمچنین از نظرتشکیل و توسعة خندقها، از مستعدترین مناطق محسوب می شود. در اثر تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه مقدار زیادی از خاکهای قابل کشت سطوح شیبدار در اختیار شبکههای زهکشی قرار میگیرند. به همین دلیل بررسی و مطالعة دقیق علل تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه از اهمّیّت زیادی برخوردار است. در بررسی علل وعوامل خندقزایی، نقش عوامل مرفوژنز و توپوگرافی همواره مدّ نظر قرار دارد. شیب وطول دامنه، اختلاف ارتفاع، شکل دامنه به عنوان مهمترین عوامل توپوگرافی در نحوة جریان روانابها و افزایش و یا کاهش قدرت فرسایشدهی آنها نقش عمدهای ایفاء میکند. در مقالة حاضر از طریق روشهای کمّی، رابطة عوامل توپوگرافی در توسعة سر خندقها مورد تجزیه و تحلیل کمّی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سهم طول دامنه در طویل شدن خندقهای منطقه به مراتب بیش از سایر عوامل توپوگرافی دخیل در رشد خندقها است؛ بهطوریکه اگر طول دامنه افزایش یابد و سایر عوامل ثابت نگاه داشته شوند، پتانسیل فرسایش خاک در سطوح شیب دار 5/2 برابر افزایش خواهد یافت. سهم دامنههای مقعّر که در اثر عمل برفساب و لغزش (و یا به نحوی در اثر تغییر در شیب دامنهها) پدید میآیند، در تشکیل و توسعة خندقهای منطقه قابل توجّه است. خندقهای متعدّدی که در پای چنین دامنههایی پدید آمدهاند از نقش و سهم مهمّ دامنههای مذکور در تشکیل و توسعة خندقها حکایت میکنند.
تحلیل تغییر اقلیم استان خراسان رضوی در دوره 39-2010 با استفاده از ریزگردانی خروجی الگوی GCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه روش های ریزمقیاس نمایی آماری مدل های تغییر اقلیم در شبیه سازی عناصر اقلیمی در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نتایج سه مدل ریزمقیاس نمایی SDSM، شبکة عصبی ANN، و مدل مولد آب وهوایی LARS-WG در شبیه سازی پارامترهای اقلیمی بارش روزانه، کمینه، و بیشینة دمای روزانه در منطقة شمال غرب ایران مقایسه شده است. منطقة مورد مطالعه شامل دوازده ایستگاه هواشناسی است که دارای آمار بلندمدت اند. از داده های دما و بارش روزانة ایستگاه ها در دورة 1961 1990 به عنوان دورة پایه در مدل و دورة 1991 2001 به عنوان دورة اعتبارسنجی استفاده شده است. در این بررسی از دو آزمون ناپارامتری و شاخص ریشة مجموع مربعات خطای مدل (RMSE) برای مقایسة دقت سه مدل استفاده شده است. نتایج نشان داد برای دماهای کمینه و بیشینه عملکرد مدل ANN بهتر از دو مدل دیگر است. برای داده های بارش، طبق شاخص RMSE، دقتِ مدل SDSM نسبت به دو مدل دیگر بیشتر است. بر اساس آزمون ناپارامتری من - ویتنی، عملکرد دو مدلِ SDSM و LARS-WG یکسان و بهتر از مدل ANN بود. تحلیل مکانی عملکرد سه مدل نشان می دهد که عملکرد مدل ها بسته به نوع اقلیم منطقه است؛ به طوری که منطقة جنوب غرب آذربایجان شرقی و کردستان، به سبب ناپایداری های بیشتر، عملکرد پایین تری دارند.
پدیده های ژئومورفولوژیکی گسل تبریز
حوزه های تخصصی:
زاینده رود و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان در حاشیه کویرهای حوزه داخلی ایران، بخش مهمی از اعتبار و عظمت اقتصادی، تاریخی، علمی، هنری و سیاسی خود را مدیون زاینده رود و تداوم جریان و توزیع متناسب آن در سطح شهر بوده است. چه، اصفهان، بدون زاینده رود هرگز قادر نبوده است به چنین ویژگی هایی که در مجموع آن را به "نصف جهان" مرسوم نموده است، نایل گردد.با اندکی تامل، می توان آثار زاینده رود را در همه احوال این شهر به آسانی دریافت. همان طور که "مصر را هدیه نیل دانسته اند"، اصفهان نیز هدیه زاینده رود است؛ زیرا اصفهان از لحاظ موقعیت جغرافیایی، از سه سوی در محاصره کویر (شرق، شمال و جنوب) قرار گرفته، و جبهه غربی آن نیز با متوسط 50 ساله بارندگی سالانه حدود 125 میلی متر و تبخیر بیش از 3000 میلی متر، جزو مناطق صحرایی است. از این رو، اصفهان را باید شهری کویری به شمار آورد. اما طی تاریخ گذشته، شهر اصفهان و حومه جدایی ناپذیر آن در همه حالات (سالهای خشک یا مرطوب) همواره 6 سهم از 33 سهم کلّ آب زاینده رود (18 درصد) را به خود اختصاص می داده، که از طریق نهرهای متعدد و شعب آنها - هم در سطح باغها و مزارع شهر (158 باغ و مزرعه حقابه دار) و هم در حومه پیرامون آن- توزیع می شده است. به همین دلیل، خشکی و قطع جریان این رودخانه در شهر اصفهان بندرت صورت گرفته است؛ آن هم، بر اساس تقویم آبیاری، هرگز از 11 روز در هر 18 روز فراتر نرفته است. طی دو سال گذشته (سالهای 1380 تا 1381) و قطع مداوم نزدیک به دو سال زاینده رود بر روی اصفهان، آثار و پیامدهای مختلفی را در ابعاد اقتصادی و ابنیه تاریخی، چهار فصل بودن، لطافت محیط و پیشروی کویر، و متعاقب آن مسایل اجتماعی شهر بر جای گذاشته و خواهد گذاشت، نویسنده مقاله با استناد به مطالعات بلند مدت اسنادی و بررسیها و اندازه گیری های میدانی به آن پرداخته است. در نهایت نیز راه حلهایی در جهت کاهش مسایل آینده ارایه گردیده است.
زلزله، شهرها و گسل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمر بند زلزله خیز جهان و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است . ایران جزء ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است که زلزله مسبب بیشترین تلفات انسانی در آن می با شد و کمر بند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را دربر گرفته است؛ اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسف بار شهرها و کلان شهرهایی ( مثل تهران، تبریز ... ) است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، زیرا که ایران از جمله کشورهایی است که گسل های فراوان دارد و حرکت این گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزله های مکرر می شود و تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را در مناطق شهری بدنبال می آورد. در این مقاله سعی بر آن است که علت زلزله خیزی فلات ایران و اثرات منفی فعالیت گسل ها روی برخی از شهرها به صورت نمونه بررسی و خطرات آنها یادآوری گردد.
مطالعة عوامل کنترلکنندة شوری در آبخوان آبرفتی دشت مند، استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق عوامل مؤثر در شوری منابع آب دشت مند در استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این دشت هدایت الکتریکی چاههای بهره برداری بین ???? تا بیشتر از ???? میکرومهوس بر سانتیمتر در تغییر است. بهره برداری از این آبخوان در دو زون مجزا از هم باعث برقراری بیلان منفی شده است. عوامل گوناگونی مانند، سازندهای انحلال پذیر در اطراف دشت، وجود گنبد نمکی، نفوذ آب شور دریا و برگشت آبهای مصرفی از جمله عواملی هستند که میتوانند منجر به کاهش کیفیت آب در این دشت شوند. با استفاده از نتایج آزمایش فیزیکی و شیمیایی مربوط به ?? حلقه چاه بهره برداری، نقش هر کدام از این عوامل در شوری منابع آب مورد تحلیل قرار گرفته است. از روشهای آماری چند متغیره در ارزیابی مشخصه های کیفی استفاده شده است. نتایج نشان داده است که رخساره هیدروشیمیایی غالب (Ca,Mg-SO4) و مشاهده شده در ?? درصد از نمونه هاست. تحلیل خوشه ای، منابع آب را در ? گروه مجزا قرار میدهد که منطبق با زون های بهره برداری در آبخوان است. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که ?/?? درصد از تغییرات کیفی آب با ? عامل کنترل میشود. عامل اوًل و مهم ترین عامل، انحلال کانیهای سولفاته موجود در سازند های گروه فارس در اطراف دشت مند است. انحلال هالیت در گنبد نمکی موجود در شرق دشت و نفوذ آب دریا، به عنوان عامل دوم در نظر گرفته شده است. عامل سوم را میتوان به انحلال گازکربنیک در آب نفوذی به آبخوان دانست که باعث تغییر در میزان بیکربنات شده است. در زون بهره برداری شمال دشت عامل دوم تأثیرگذار نیست.
تعیین حداقل طول ستون خاک برای تعیین تابع ضریب پخشیدگی هیدرولیکی به روشی ساده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی اثرات محیط زیستی توسعه در شمال ایران با مدل تخریب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی: