فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی تفرجی یکی از جنبه های مهم در چهارچوب مدیریت کلان و منطقه ای هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر تعیین ظرفیت تحمل برای منابع تفرجگاهی یک منطقه (در مورد منطقه سبلان به طور خاص تفرجگاه های طبیعی) نه تنها باعث حفظ ارزشهای بالقوه آن می شود بلکه عامل موثری در ارائه یک تجربه تفرجی قابل قبول با حفظ منابع آن محیط نیز هست. در مقاله حاضر ظرفیت تحمل منطقه سبلان بر اساس قابلیت نسبی آن برای تعیین پهنه های تفرجگاهی و اولویت های توسعه گردشگری آن در آینده مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش که بر اساس روش میدانی و اطلاعات ماهواره ای و رقومی به منظور شناسائی پتانسیل های متنوع گردشگری سبلان صورت گرفته است، هدایت و کنترل توسعه گردشگری منطقه در مسیر توسعه پایدار است. در همین راستا پس از تهیه اطلاعات و تجزیه و تحلیل بر روی آنها در محیط (GIS)، با استفاده از مدل بولین پهنه های مناسب هر فعالیت اکوتوریستی تعیین گردید و در ادامه با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده و مبانی نظری مرتبط با ظرفیت برد، آستانه تحمل هر یک فعالیتهای گردشگری پیشنهادی برای سطح منطقه محاسبه گردید. در نهایت، مطالعه شرایط موجود گردشگری و ارزیابی آن گویای آن است که عدم توجه به آستانه تحمل زیست محیطی منابع تفرجگاهی در سطح منطقه سبلان می تواند پایداری این منابع را حتی در کوتاه مدت در معرض خطر جدی قرار دهد و روند تخریب آن را تشدید نماید.
مطالعه تغییر اقلیم در سواحل جنوبی دریای خزر به روش من- کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر سنجنده ی MODIS مورد: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای خشکسالی، کاهش مقدار پوشش گیاهی است. با کاهش پوشش گیاهی، شرایط محیطی برای بروز مشکلات مختلف نظیر فرسایش خاک، افزایش میزان رواناب سطحی و خطر بروز سیل و... فراهم می شود. بر این اساس، ارزیابی اثرات خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از اهمیّت زیادی برخوردار است. در این رابطه، استفاده از روش های سنجشازدورانعکاسی، جهت ارزیابی اثرات خشکسالی، بهعنوانیکی ازکارآمدترینروش هاشناختهشدهاست.
در این مطالعه، به منظور بررسی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان، از داده های هواشناسی و سنجش از دور استفاده شده است. در ابتدا، شاخص بارندگی استاندارد (SPI)، برای 6 ایستگاه هواشناسی استان، طیّ سال های 2009-2000 محاسبه گردید. در مرحله ی بعد، بر اساس 40 تصویر برگرفته از سنجنده TERRA/MODIS16 روزه، در ماه های آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) محاسبه شد. با در نظر گرفتن این شاخص، پوشش گیاهی منطقه به 6 گروه طبقه بندی شده و مساحت هر کدام از طبقات نیز محاسبه شد. در نهایت دو شاخص SPIو NDVI مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین میانگین شاخص های SPI و NDVI، همبستگی بالایی(77/0+ ) در سطح معناداری 01/0 وجود دارد و با کاهش تقریباً 20/0- از میزان شاخص ،SPI به طور متوسط 2/1 درصد (معادل350 کیلومترمربع) سطح پوشش گیاهی ضعیف افزایش می یابد.این میزان کاهش برای شاخص NDVI تقریباً معادل 01/0 می باشد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص SPI، نشان داد که در سال های 2001 و 2008 خشکسالی متوسط در استان کردستان رخ داده است محاسبه شاخص NDVI در این دو سال نشان داد که میزان پوشش گیاهی ضعیف به طور قابل محسوسی افزایش یافته است (به ترتیب با 6/80% و 6/76% ) درحالی که در سال 2007 به عنوان سال تقریباً نرمال، میزان پوشش گیاهی ضعیف بر مبنای شاخص NDVI ، حدود 7/69% محاسبه گردید. مقایسه بین سال های 2001 با 2007 (تغییر تقریباً 11درصدی پوشش گیاهی ضعیف )، به خوبی نشان دهنده ی اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در استان کردستان است
پیش بینی خشکسالی با روش ریزگردانی خروجی الگو های GCM
حوزه های تخصصی:
امروزه، استفاده از خروجی های الگوهای گردش عمومی در مطالعات هواشناسی و اقلیم شناسی، گسترش پیدا کرده و بسیاری از خلاهای محاسباتی را پوشش داده است. با توجه به این که اخیرا قدرت تفکیک الگوهای گردش عمومی و منطقه ای به شکل چشمگیری افزایش یافته است، اما هیچ یک از این الگوها قادر به پیش بینی آب و هوای واقعی در مقیاس ایستگاهی و خرد مقیاس نیست، لذا جهت به کارگیری خروجی این الگوها روش های مختلفی به کار برده می شود. این روش ها که به دو دسته آماری و دینامیکی تقسیم شده و گاهی به صورت تلفیقی از هردو به کار می روند به روش های ریزگردانی معروف اند. نوشتار حاضر می کوشد تا با انتخاب بهترین سناریوی اقلیمی، که هم خوانی مناسبی با داده های دیده بانی شده منطقه (ایستگاه های سینوپتیک استان خراسان) دارد و به کارگیری روش های آماری و دینامیکی، بهترین داده های اقلیمی را که با داده های واقعی هم خوانی داشته باشد، استخراج نماید تا با به دست آوردن ضرایب وزنی بین آنها پس از ریزگردانی، داده های پیش بینی اصلاح شده ای را استخراج نماید. در پایان با کاربرد شاخص استاندارد شده بارش، پهنه بندی مناسبی از وضعیت خشکسالی در آینده ارایه شود.
چگونگی تشکیل فرابار سیبری و اثر آن بر اقلیم شرق ایران
حوزه های تخصصی:
تحلیل موانع به کارگیری مدیریت بهینه منابع آب در نظام کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب آبیاری به¬مثابه منبعی ضروری در تولید و فعالیت های معیشتی خانوار مشارکت دارد.
در سال های اخیر، به¬منظور اطمینان از کافی بودن آب برای کشاورزی، مدیریت پایدار نظام آبیاری و برآورده ساختن سایر نیازها، همواره ایجاد ارتباط میان تقاضای مصرف¬کنندگان و
عرضه¬کنندگان آب ضرورت داشته است. در تحقیق حاضر، به¬منظور دستیابی به اهداف مورد نظر، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده می شود و 350 نفر از مولدان در قالب نمونه¬ای از مولدان شش منطقه انتخاب می شوند. بر اساس تحلیل عاملی، موانع موجود در به¬کارگیری مدیریت بهینة منابع آب کشاورزی، به¬ترتیب اهمیت، به چهار گروه اقتصادی و مالی، برنامه ریزی, آموزش و ترویج، و موانع طبیعی دسته¬بندی می شوند. کل واریانس تبیین¬شده از طریق این چهار عامل در عدم به¬کارگیری مدیریت صحیح منابع آب کشاورزی 56/40 درصد است؛ و بقیة واریانس را نیز عوامل دیگری تبیین می¬کنند که در پژوهش حاضر، در دسترس نبودند.
تحلیل تغییرات زمانی و مکانی بارش های سالانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر بارش یکی از عناصر پیچیده و حیاتی جو زمین است و تغییرات زمانی و مکانی آن می تواند اقلیم ایران را کنترل کند. در این تحقیق به منظور مدلسازی تغییرات زمانی و مکانی بارش، از داده های مجموع بارش سالانه 50 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیمی در خلال سال های 1966 – 2005 که دارای پراکنش مناسبی است، استفاده شد. از آنجا که بارش به عنوان یک عنصر اقلیمی، رفتاری غیر خطی داشته و نیز از توزیع نرمال تبعیت نمی کند، روش های آماری ناپارامتری، ابزاری مفید برای بررسی این عنصر اقلیمی است. لذا در این تحقیق برای نشان دادن روند و معنی داری بارش های سالانه از آزمون ناپارامتری من ـ کندال استفاده شد. توزیع مکانی روندها، میانگین های متحرک و نواحی رطوبتی و تغییرات مکانی بارش های اوج و حضیض در محیط نرم افزار GIS Arc پهنه بندی شد. نتایج نشان می دهد که عنصر بارش روندهای افزایشی و کاهشی در ایران داشته است به طوری که بیشترین میزان روند کاهشی در قسمت شمال غرب و بیشترین روند افزایشی در قسمت جنوب غربی می باشد که در طول 40 سال گذشته رخ داده است. ضمناّ تغییرات مکانی بارش در محدوده جغرافیایی خشک و نیمه خشک از نوسانات بیشتری برخوردار بوده ولی از حدود سال 1980 تغییرات در نواحی نیمه مرطوب و خیلی خشک شدت بیشتری یافته است.
تاثیر اضافه برداشت آب از چاه ها در شور شدن آبخوان دشت جنگل (تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت جنگل با وسعتی معادل 2000 کیلومتر مربع در جنوب غرب شهر تربت حیدریه در ساتان خراسان واقع است. تا قبل از دهه 1340 اهالی این منطقه از آب رودخانه کال سالار که از ارتفاعات شمال غرب آن وارد می شود برای مصارف دام و کشاورزی استفاده می کردند. از این تاریخ به بعد به تدریج حفر چاه در این منطقه متداول شد و تا سال 1372 حدود 142 حلقه چاه در آبخوان شدت جنگل حفر و سالانه نزدیک به 146 میلیون متر مکعب آب توسط آنها استخراج شد. این بهره برداری سالانه که بیش از نفوذ سالانه آب به آبخوسسان دشت بوده است، سبب افت مستمر سطح آب زیرزمینی آبخوان گشته و در هیدروگراف معرف (واحد) آن که مبین میزان افت متوسط سالانه آبخوان می باشد، انعکاس یافته است. یکی از پیامدهای ناشی از افت مستمر سطح آب زیرزمینی یا اضافه برداشت، شور شدن تدریجی آب زیرزمینی و پیشروی جبهه آب شور به طرف جبهه آب شیرین در مناطق ساحلی و کویری می باشد که در این منطقه نیز رخ داده است. روند منحنی های هم هدایت الکتریکی و هم کلر به وضوح نشان می دهند که مقدار هدایت الکتریکی آب در حواشی روستای جنت آباد که در سال 1366 حدود 500 میکرومهوس بر سانتی متر بوده است، در سال 1372 به 5000 و در سال 1375 به 6000 می رسد. با توجه به این که افزایش بارندگی طی سال های 73 تا 1376 نتوانسته است کسری مخزن ایجاد شده را جبران کند و سبب بالا آمدن سطح آب زیر زمینی شود، می توان نتیجه گرفت که تغییر کیفی آب زیرزمینی در دشت جنگل بدون تردید ناشی از اضافه برداشت از آبخوان می باشد. شور شدن آب زیرزمینی دشت جنگل هشدار بزرگی برای استفاده کنندگان آب این منطقه و نیز کشاورزان کل استان خراسان است. زیرا تعداد زیادی از دشت ها هم اکنون با افت مستمر سطح آب زیرزمینی مواجه، می باشند. در صورتی که افت سطح آب زیرزمینی دشت ها هم چنان ادامه یابد، علاوه بر شوری آب منجر به تهی شدن کامل آن خواهد شد و همه سرمایه گذاری های انجام شده و امکانات معیشتی از بین خواهد رفت. این امر همچنین مشکلات زیستی محیطی زیادی به دنبال خواهد داشت.
عوامل موثر در فرسایش کناره ای رودخانه
حوزه های تخصصی:
فرسایش کنارهای رودخانه در حوضه ی زهکشی سعیدآباد چای (دامنه ی شمالی توده ی کوهستانی سهند)، از مسائل ژئومورفولوژیک است که در اثر آن علاوه بر فرسایش و اتلاف خاک و از بین رفتن اراضی حاصلخیز، مراکز سکونتی، تأسیسات، زیرساخت های ترابری (جادهها و پلها) و غیره، در معرض خطر قرار میگیرند. انسان نیز با دخالتهای بیرویه و دستبرد ناآگاهانه در سیستم طبیعی رودخانه، اثرات زیانبار زیست محیطی این نوع فرسایش را تشدید می کند. مقاله ی حاضر سعی دارد ضمن تعیین وضعیت کنونی سیستم آبرفتی دره ی سعیدآبادچای و بررسی ویژگی های مورفولوژیکی نیمرخ طولی آبراهه های سعیدآباد چای با استفاده از توابع ریاضی، همچنین ترسیم نقشه ی پهنه بندی خطر فرسایش کناره ای رودخانه سعیدآبادچای (با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای Autocad Map2000, ARC/GIS ARC/VIEW,) به ممیزی مناطق پرخطر- کم خطر حوضه از نظر فرسایش کنارهای رودخانه پرداخته و در ضمن، نقش فعالیتهای انسان را در تشدید وقوع این نوع فرسایش مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد که در حال حاضر 3/47 درصد مناطق واقع در حاشیه آبراهه های سعیدآبادچای، در معرض خطر متوسط تا بسیارشدید فرسایش کنارهای رودخانه قرار دارند و تقریباً 7/52 درصد در پهنه های خطر کم تا بسیارکم قرار دارند.
قابلیت گیاه آتروپیلکس در بهبود شرایط بیابانی و جلوگیری از گسترش بیابان
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش و تاثیر تغییر اقلیم بر روی اقلیم آسایش شهر یزد با استفاده از مدل اوانز (EVANZ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی و توسعه ی شهرها به همراه افزایش شتابان جمعیت و توسعه ی فعالیت های صنعتی با مصرف بی رویه سوخت های فسیلی، آلودگی ها را بشدت افزایش داده است که عواقب آن در کوتاه مدت بروز بیماری های مختلف و در بلندمدت موجب تشدید برخی نوسانات اقلیمی و تاثیرات زیست محیطی آن، از جمله تغییر دوره های زمانی مطلوب از نظر اقلیم آسایش است. در این پژوهش با استفاده از داده های آب و هوایی 50 ساله (2006-1957) دما و رطوبت نسبی ایستگاه یزد و نیز بهره گیری از مدل اقلیم آسایش اوانز، ماههای مطلوب برای آسایش فیزیولوژی انسان در 5 دوره ی ده ساله تعیین و روند خطی این تغییرات برای ده سال بعد که مقارن با سال 2016 می باشد، پیش بینی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روند دمایی در ایستگاه یزد در حال افزایش بوده و اکثر ماهها روند گرمایش دارند، بطوری که انتظار می رود در آینده ی نزدیک، ماههای سرد شرایط مساعدتری جهت آسایش و راحتی فیزیولوژی برای انسان داشته باشند و متقابلاً در ماههای گرم تنش گرما، ازدیاد مشخصی یابد.
آب و تنش های اجتماعی - سیاسی مطالعه موردی: گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سعی شده است رابطه متغیر منابع آب با تنش های اجتماعی - سیاسی بررسی و ضمن آینده نگری در مورد تعدیل بحران رو به رشد ناشی از آب، راه حل ارایه شود. این مهم با شناخت بهتر ظرفیت های محیط طبیعی و انسانی منطقه گناباد در شرق ایران برنامه ریزی برای پیشرفت اقتصادی - اجتماعی بر اساس این ظرفیت ها، توسعه پایدار را میسر می سازد. فرضیه مهم این تحقیق این است که: بین تغییرات منابع آب و برخی از درگیری های اجتماعی - سیاسی در سطح شهرستان گناباد رابطه وجود دارد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از روش های آماری همبستگی بوده است. در جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، آماری، داده های موجود در ادارات و سازمان های مربوطه و نیز روش های میدانی، استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که کمبود طبیعی و کاهش تدریجی و روش های کاربری منابع آب از یک طرف و رشد جمعیت از طرف دیگر سبب می شود که سهم سرانه سالانه آب هر فرد ساکن در منطقه به شدت کم شود و رقابت بر سر تصاحب منابع آب شدت بیشتری به خود بگیرد. بنابراین احتمال برخورد افراد، گروه ها و مراکز جمعیتی را با یکدیگر افزایش می دهد.
پتانسیل سنجی و برآورد مشخصه های نیروی باد برای تولید انرژی در ایستگاه های همدیدی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، پتانسیل انرژی باد در ایستگاه های همدیدی استان یزد که دارای اطّلاعات باد با دوره های آماری 10 ساله و بیشتر بودند، شامل ایستگاه همدیدی یزد (2006-1976)، طبس (2006-1987)، رباط پشت بادام (2006-1992)، بافق (2006-1993) و مروست (2006-1997) مطالعه شده. داده های باد مورد استفاده در این مطالعه، با فواصل زمانی سه ساعته و در ارتفاع 10 متری از سطح زمین برداشت شده اند که از دفاتر همدیدی اداره کلّ هواشناسی استان یزد استخراج گردیده اند. داده های منفصلِ باد با استفاده ازتابع توزیع پیوسته ویبول جایگزین گردیدند. این کار پس از محاسبه فراسنج های C و K تابع ویبول از طریق برازش حدّاقل مربّعات صورت پذیرفته است. سپس با استفاده از قانون یک هفتم نیرو، اطّلاعات باد در ارتفاع 10 متری به ارتفاع 50 متری (که ارتفاع محور اکثر توربین های بادی است) تبدیل و خصوصیّات سرعت و توان باد در هر دو ارتفاع مذکور محاسبه شده اند. نتایج نشان می دهند که ایستگاه همدیدی مروست با چگالی توان بادی معادل 224/223 و 938/444 وات بر متر مربّع، به ترتیب در ارتفاع 10 و 50 متری، میانگین سرعت بادی معادل 78/7 متر بر ثانیه در ارتفاع 50 متری، موجودیّت بادی معادل 1/4457 ساعت در سال، احتمال وزش باد با سرعت های بین 3 تا 25 متر بر ثانیه ای معادل 94/0 در ساعات موجودیّت باد، محتمل ترین سرعت بادی معادل 25/7 متر بر ثانیه و انحراف معیار سرعت هایی معادل 95/1 متر بر ثانیه، از پتانسیل خوبی در زمینه انرژی بادی برخوردار است و می تواند به عنوان مکانی مناسب برای سرمایه گذاری و مطالعه بیشتر در خصوص استقرار توربین های بادی و بهره برداری از انرژی لایزال باد تعیین گردد. استفاده از انرژی باد در ایستگاه همدیدی یزد به شرط استفاده از توربین هایی با سرعت شروع به کار 32/2 متر بر ثانیه و کمتر، و با ارتفاع محور50 متر به بالا، برای تولید انرژی مقرون به صرفه ارزیابی گردید. همچنین، استفاده از انرژی باد در ایستگاه همدیدی طبس برای مصارف کشاورزی مناسب تشخیص داده شد. افزون بر این، در این مطالعه رابطه ای به دست آمد که محاسبه میزان ساعات موجودیّت باد در یک مکان را به گونه ای ساده تر و کوتاهتر از روش های پیشین امکان پذیر می سازد.
بررسی وضیعت ژئومرفولوژیکی پیچان رود و نقش آن در فرسایش بستر و کناره های رودخانة میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات میدانی در محدودة مورد مطالعه نشان داد که وجود طیف وسیعی از تغییرات در اثر جریان آب (سیلاب)، دبی، رسوب، کمّیّت و نوع آن ، جنس موادّ بستر و الگوهای مختلف برای پلان این رودخانه می تواند معرّف بسیاری از ویژگی های ژئومرفولوژیکی و دینامیکی رودخانه باشد. با استفاده از نیمرخ های طولی و عرضی، خواصّ اصلی جریان نظیر توسعة جریان ثانویّه و توزیع سرعت در قوس مئاندر رودخانه میناب بررسی گردید. این عوامل در آبشستگی و رسوبگذاری در خم های رودخانه دارای اهمّیّت فراوانی است.باربسترها تأثیر اندکی بر شکل گیری خم های مئاندر مخصوصاً در قوس داخلی دارد . بار بستر در اثر جریان ثانویّه به سمت کنارة داخلی سبب آبشستگی کنارة خارجی و رسوبگذاری در کنارة داخلی می گردد. این الگوی آبشستگی و رسوبگذاری در اثر جریان ثانویّه بوده که پس از گذشت مسافتی از شروع خم بزرگ، توسعه یافته و سبب فرسایش بستر و کناره های رودخانه گردیده است. این فرایند سبب ایجاد خم هایی رودخانه شده است . البتّه این خم ها متوالی نبوده و حالت منظّمی هم ندارند. با استفاده از جدول شمارة (3)که ویژگی های مقاطع عرضی پایین دست مئاندر رودخانه را نشان می دهد، می توان پیش بینی کرد که پیچ های مئاندر در طول زمان به آهستگی به سمت پایین رودخانه در حال حرکت است و در نتیجه طول خم ها و عرض آنها با افزایش دبی و شیب در اثر آورد رسوب ها ی بالادست افزایش یافته و هر گونه تغییری در بار رسوبی سبب رسوبگذاری یا افزایش و تغییر شیب و نهایتاً سبب مارپیچی شدن رودخانه می شود. هر گونه تغییری در مصالح کف و کناره های رودخانة میناب می تواند سبب ایجاد تغییراتی در ویژگی های مارپیچ های پایین دست شده و آنها را از حالت منظّم و تحت کنترل خارج ساخته و به یک معضل بسیار شدید محیطی تبدیل سازد.
بررسی ناپایداری ژئومورفولوژیک گردنه صائین (بین شهر نیر و سراب، منطقه آذربایجان) با استفاده از روش آنبالاگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورخه شانزدهم خردادماه سال هزار وسیصد و هشتاد و چهار در محور مواصلاتی نیر-سراب (گردنه صائین) در استان اردبیل زمین لغزه نسبتاً بزرگی رخ داد که در اثر آن حدود یک کیلومتر از محور فوق الذکر از بین رفت و خسارات جانی و مالی فروانی را به وجود آورد. عوامل مختلفی در ایجاد این زمین لغزه نقش داشته اند؛ که از جمله می توان به عوامل زمین شناسی (لیتولوژی و ساختار زمین شناسی)، ضخامت و بافت خاک، درصد پوشش گیاهی، کاربری زمینها، میزان پستی و بلندی و شیب دامنه و بالاخره آب های زیر زمینی اشاره نمود. برای پی بردن به میزان ناپایداری در قسمت های مختلف منطقه بر اساس روش آنبالاگان، ابتدا کل منطقه مورد مطالعه به 32 واحد کاری تقسیم گردید و سپس عوامل تاثیر گذار در لغزش به صورت جداگانه در هرکدام از واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت و ارزش عددی هرکدام بدست آمد و در نهایت کل امتیازات جمع گردید. بر اساس امتیاز های بدست آمده نقشه خطر زمین لغزش برای کل منطقه رسم گردید. بررسی این نقشه گویای این حقیقت است که کل منطقه به پنج پهنه از نظر خطر زمین لغزه تقسیم شده اند؛ پهنه باخطر بسیار بالا 5/10 کیلومتر مربع از مساحت کل منطقه یا 23 درصد اراضی را به خود اختصاص داده که در اطراف رودخانه و محل عبور جاده قرار گرفته اند. مناطق با خطر زیاد 6/24 درصد منطقه مورد مطالعه، پهنه با خطر متوسط 1/2 درصد، پهنه با خطر کم 18 درصد و پهنه با خطر خیلی کم 75/14 از منطقه را به خودشان اختصاص داده اند.
ارزیابی نقش تکتونیک فعال در تنظیم کانال رودخانه ها : مطالعه موردی : رودخانه تجن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه تجن یکی از مهمترین رودخانه های شمال کشور است که به لحاظ طرح و الگوی پیچانرودی ، عبور از روی قطعات گسلی و برخی انفصالات و انحرافات در طول مسیر خود و به خصوص در سطح دشت سیلابی به نظر می رسد تحت تاثیر حرکات نئوتکتونیکی فعال در منطقه باشد. هرچند پیچانرودی بودن رودخانه ها، در سطح یک دشت سیلابی با شیب بسیار کم دور از انتظار نیست اما ناهنجاری های موجود از قبیل: پیچ و خم های غیر معمول، گسترش محلی مئاندرها، انحراف و یا انفصال کانال، آرایش شاخه ای، پهن و باریک شدن بستر کانال و تغییر مسیرهای ناگهانی در دوره زمانی مختلف، از نشانه های گذار از یک منطقه کاری و فعال تکتونیکی است. از اینرو برای شناخت نحوه عملکرد اینگونه فعالیتهای تکتونیکی و شناخت میزان اثرگذاری حرکات تکتونیکی در الگوپذیری رفتار رودخانه ها از برخی شاخص های ژئومورفولوژی مانند SL، Smf، AF و .. استفاده گردیده است، زیرا الگوی توسعه و تکامل شبکه های زهکشی، از جمله شاخص هایی است که به تغییرات حاصل از فعالیت های زمین ساختی بسیار حساس است. در این تحقیق جهت بررسی تغییرات بستر رود از عکسهای هوایی دورهای زمانی مختلف در مقیاس های 1:20000 و 1:55000 و تصاویر ماهواره ای لندست TM.و اطلاعات حاصل از عملیات میدانی(در دو نوبت) استفاده شد. همچنین از نرم افزارهای ArcGis9.1، Ilwis3.3 و Photoshop نیز به منظور ترسیم و تحلیل کارتوگرافیک استفاده شده است. .نتایج این تحقیق نشان می دهد که با توجه به ضرائب به دست آمده از شاخص های ژئومورفولوژی و داده های ایستگاههای ژئودینامیک، منطقه از لحاظ فعالیت های نئوتکتونیکی یا تکتونیک جوان فعال می باشد منتهی میزان فعالیت در همه جای آن یکسان نیست. از طرفی دیگر با مطالعه عکس های هوایی، نقشه زمین شناسی و شناسایی گسل های مهم منطقه در تقاطع رودخانه تجن و تحلیل های کمی توپوگرافی و الگوی کانال رودخانه تجن، چهار آبراهه قدیمی با استناد به شواهد مورفولوژیکی، شناسایی گردید.
ارزیابی تخریب سرزمین در منطقه سیستان با تاکید بر فرسایش بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخریب سرزمین پدیده ای است که به دلایل مختلف در سراسرجهان درحال توسعه و گسترش است. دشت سیستان نیز از این پدیده متاثر بوده، به نحوی که به مشکل حادی برای صنایع، راههای مواصلاتی و فعالیت های اقتصادی ـ اجتماعی مردم منطقه مبدل گردیده است، لذا لزوم مبارزه با این پدیده و شناسایی عوامل مؤثر بر آن امری بدیهی است. هدف از این مطالعه برآورد وضعیت فعلی و پیش بینی وضعیت آینده تخریب سرزمین در منطقه نیاتک سیستان براساس روش بسط یافته ارزیابی شدت بیابان زایی (تخریب سرزمین) در ایران ، می باشد .برای این منظور واحدهای کاری موجود در منطقه به عنوان نقشه ی پایه برای ارزش دهی به عوامل و شاخص های مورد نظر، به روش ژئومورفولوژی تهیه گردید. سپس با ارزش دهی به شاخص های ارزیابی فرسایش بادی و جمع امتیازات مربوط به آنها در هر واحد کاری و بر اساس جداول مبنا، شدت تخریب سرزمین برای کاربری های مختلف تعیین شد. در نهایت با بهره گیری از نرم افزار Arc view 3.2 نقشه های مربوط به وضعیت فعلی و آینده ی هر یک از کاربری های مذکور ترسیم گردید.
طراحی خشک کن بستر سیال خورشیدی و تأثیر تابش خورشیدی بر عملکرد خشک شدن
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی یک خشک کن بستر سیال خورشیدی برای محصولات کشاورزی و بررسی عملکرد آن با توجه به میزان تابش خورشیدی می باشد. در این خشک کن به دلیل انتقال حرارت بالا، مواد با کیفیت مناسب، در مدت زمان کوتاه و با جایگزینی انرژی خورشید به جای سوخت های فسیلی برای گرمایش هوا، خشک می شوند. محصول انتخاب شده، ذرت بوده که اندازه متوسط ذرات، تخلخل بستر، چگالی توده ای و خالص از طریق آزمایش به دست آمده است. بر اساس رطوبت اولیه و ثانویه برای ذرت، به یک جمع کننده خورشیدی با توان حرارتی 66/1 کیلووات و دمنده حلزونی با دبی 146/0 متر مکعب در ثانیه نیاز داریم. هوای گرم با توجه به آب و هوای کرج از طریق 4/5 متر مربع جمع کننده تخت خورشیدی تامین می شود. آزمایش های خشک کردن در ارتفاع بستر 1 سانتی متر، سرعت هوای 5/3 متر بر ثانیه، با دو نوع توزیع کننده هوا (قطر روزنه 2و4 میلی متر) و در زمان های قبل از ظهر، ظهر و بعد از ظهر برای بررسی عملکرد خشک کن انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد سینتیک خشک شدن ذرت تحت تاثیر نوع توزیع کننده هوا و زمان انجام آزمایش ها می باشد.
بررسی وتحلیل فرسایش آبراهه ای با استناد به شواهد ژئومورفولوژیکی وبا استفاده از روش های کمّی وکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش آبراهه ای درحوضه های کوهستانی ،ازمهمترین عامل افزایش رسوب محسوب می شود.عوامل بی شماری به تنهائی ویادرقالب یک مجموع ،در تحریک بسترجریان رودخانه ها ویا شیب های مشرف به دره ها،نقش ایفا می کنند.نحوه عملکردفرآیندهای مختلف رودخانه ای ودامنه ای ،با شاخصه هایی همراه هستند که مهمترین آنها،حضوراشکال کاوشی ویا نهشته ای درطول دره هاوتغییرنیمرخ طولی آنها درطی زمان می باشد.استنادبه نحوه آرایش نیمرخ طولی دره ها در بررسی نحوه عملکرد فرآیندها،می توانند اطلاعات با ارزشی ارائه دهد.مهمتر اینکه ، می توان نیمرخ طولی دره ها رابا استفاده ازتحلیل های رگرسیونی (باانواع توابع ریاضی )تفسیروتغییرات آن رادرطی زمان بررسی نمود ودره ها را با تکیه به ضرایب حاصل ازتحلیل های رگرسیونی مقایسه نمود.با این توجیه که ،تحول دره ها مشخص کننده میزان سایش درطول دره ها ویادرکل حوضه یک آبریزویژه است ،دراین مقاله سعی شده است نحوه فرسایش درطول آبراهه ها درارتباط با تحول دره ها وکل حوضه ،با استفاده از تحلیل های رگرسیونی مورد بررسی قرارگیرد وبا استناد به نتایج حاصل ،محدوده های تحت انواع فرسایش ،پهنه بندی شود.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که بطورکلی حوضه قرنقو ،دره اصلی و بعضی ازدره های فرعی آن درمرحله بلوغ (برازش با تابع توانی ) واقع شده اندوبیشترین مساحت حوضه نیزتحت فرسایش آبراهه ای متوسط قراردارد .
انواع تعادل در شبکه های رودخانه ای و نحوه ی تشکیل تراس های مرکب
حوزه های تخصصی: