فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
ناحیه بندی اقلیمی آب قابل بارش جو ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه پهنه بندی آب قابل بارش جو ایران زمین می باشد. بدین منظور داده های فشار و نم ویژه طی دوره 1950-2010 از پایگاه داده های NCEP/NCAR وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی ایالات متحده استخراج و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. به منظور تجزیه تحلیل داده ها و ترسیم نمودارها از نرم افزارهایSurfer, Spss, Matlab بهره گرفته شد. در این مطالعه برای پهنه بندی آب قابل بارش ابتدا میانگین و ضریب تغییرات مکانی در ماه های مختلف استخراج گردیده است سپس برای ناحیه بندی از تحلیل خوشه ای استفاده شده است. داده های حاصل میانگین و ضریب تغییرات ماهانه آب قابل بارش به روش تجزیه خوشه ای ادغام وارد مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت که پس از ترسیم دندروگرام سه پهنه اقلیمی: ناحیه با آب قابل بارش زیاد و ضریب تغییرات کم، ناحیه با آب قابل بارش متوسط و ضریب تغییرات متوسط و ناحیه با آب قابل بارش کم و ضریب تغییرات زیاد مشخص گردید. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، از روش تحلیل ممیزی و آزمون تفاضل میانگین استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ممیزی نشان داد که 24/98 درصد از یاخته ها به طور صحیح در گروه مربوط به خود قرارگرفته اند.
ارزیابی عملکرد روش های مبتنی بر کرنل در تخمین میزان بار رسوبی معلق رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه صوفی چای مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب اهمیت فراوان انتقال رسوب در استفادة بهینه از منابع آبی و طراحی سدها، دست یابی به روشی با دقت مناسب برای تخمین میزان بار رسوبی معلق رودخانه ها بسیار ضروری است. در این پژوهش میزان بار رسوبی معلق رودخانة صوفی چای به وسیلة روش های نوین داده کاوی شامل رگرسیون فرایند گاوسی و رگرسیون بردار پشتیبان که با بهره گیری از توابع کرنل توانایی بسیاری در حل مسائل غیرخطی دارند، تخمین زده شد، سپس، با مقادیر به دست آمده از روش های تجربی منحنی سنجة رسوب و روش فصلی مقایسه شد. روش رگرسیون فرایند گاوسی با ارائة شاخص های آماری ضریب همبستگی (R) برابر 977/0، ضریب همبستگی نش- ساتکلیف (N-S) برابر 794/0، میانگین خطای مطلق (MAE) برابر 4278/77 تن در روز، و ریشة میانگین مربعات خطا (RMSE) برابر 7455/698 تن در روز دارای بیشترین دقت و کمترین خطا از میان روش های بررسی شده در این مطالعه است. نتایج به دست آمده نشان داد هر دو روش داده کاوی بررسی شدة رگرسیون فرایند گاوسی و رگرسیون بردار پشتیبان به مراتب نتایج بهتری نسبت به منحنی سنجة رسوب و روش فصلی ارائه می کنند.
بررسی مورفومتری گرز های دیو واقع در ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرز دیو یکی از ژئومورفوسایت های ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی است که به دلیل کمیابی، شگفت انگیزبودن و نشان دادن فرایند های زمین شناسی، توجه ژئومورفولوژیست ها و گردشگران زمین را به خود جلب کرده است. هدف از این تحقیق، کمّی سازی و ژئومتری گرز، بیان شیوه تکوین، زوال و اهمیت این شکل ژئومورفولوژیک است. روش تحقیق بر مبنای کتابخانه ای و میدانی است. در این تحقیق از منابع نوشتاری معتبر و نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی برای ادبیات موضوع و جست وجو در موقعیت منطقه استفاده شد و از وسایل سنجش همچون متر، شیب سنج، کمپاس و ترازو برای بررسی مورفومتری آن و نیز از ابزار های دندروژئومورفولوژی برای سنجش زمان، بهره برداری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که قسمت ارتفاعات ژئوپارک، جایی که سازند های کنگلومرایی وجود دارد، مستعد ایجاد گرز است. ستون های گرز ارتفاع زیادی نگرفته اند و سن تشکیل برخی از آن ها با توجه به برآورد نرخ برداشت رسوب به بیش از 20 هزار سال بر می گردد. لیچن های مانده بر کلاهک برخی گرز ها حکایت از زمانی بیشتر از 1000 سال دارد. شیب اکثر گرز ها به بالاتر از 40 درجه می رسد. با برداشت و فرسایش از قسمت بالایی، ستون گرز به زوال خود نزدیک می شود. در نهایت یکی از کاربرد های گرز علاوه بر زیبایی خیره کننده آن استفاده در ژئوتکتونیک است؛ بدین معنا که حداقل در 10000 سال گذشته در آن منطقه زلزله ای بالاتر از 5 ریشتر اتفاق نیفتاده است .
بررسی سینوپتیکی و دینامیکی بارش برف بهمن92 در ایران با تاکید بر نقش پدیده بلاکینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده بلاکینگ می تواند در رخداد برخی از مخاطرات جوی و اقلیمی خسارت زا موثر باشد. به منظور بررسی نقش رخداد بلاکینگ در بارش برف سنگین و مداوم 11 تا 16 بهمن 92، داده های مربوط به میانگین فشار سطح دریا ،850 ، 500 ،300 ، نقشه ضخامت، موقعیت خط همدمای صفر درجه در سطح زمین، مولفه مداری سرعت باد، مولفه نصف النهاری سرعت باد، امگا، رطوبت نسبی، و دمای پتانسیل از سایت NCEP دریافت و در نر م افزار Grads ترسیم و تجزیه و تحلیل شد. بررسی نقشه های سینوپتیکی نشان داد که ایران تحت تاثیر تراف قوی و عمیق سمت راست بلاکینگ امگا با یک پشته بسیار قوی تا عرض های 70 درجه شمالی، واقع شده است. استقرار مرکز پرفشار قوی در شمال دریای خزر و ریزش هوای سرد از عرض های بالا منجر به ایجاد شرایط دمایی ویژه در سطح 500 و 850 هکتوپاسکالی شده و کسب رطوبت زیاد از دریای خزر شرایط را برای ریزش برف سنگین فراهم نموده است. با توجه به ماهیت شبه ایستور بودن و تداوم بلاک امگایی قوی، برای6 روز متوالی در اکثر نقاط ایران بارش برف سنگین و خسارت زا ثبت و گزارش گردید. بررسی مولفه های دینامیکی نیز نشان داد که در زمان بلوغ بلاکینگ این مولفه ها به اوج شدت خود رسیده و منجر به برف سنگین در بیشتر نقاط کشور گردید. شناسایی سیستم های بلاکینگ منجر به بارش برف سنگین با استفاده از نقشه های پیش یابی و صدور پیش آگاهی های بموقع می تواند به برنامه ریزان و تصمیم گیران مناطق تحت تاثیر، جهت آمادگی و پیشگیری از خسارات بیشتر کمک کند.
بررسی روند تغییرات میانگین حداقل دمای ماهانه دوره سرد سال در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند میانگین حداقل دما در شمال غرب ایران، از آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده شد. برای این منظور از داده های ماهانه ی حداقل دما در ماه های ژانویه، فوریه، مارس، آوریل و همچنین نوامبر و دسامبر در 35 ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری 24ساله (1987-2010) استفاده شد. به منظور پهنه بندی پراکندگی میانگین حداقل دما از روش درونیابی کریجینگ استفاده شد. طبق نتایج پژوهش، میانگین حداقل دما در اغلب مناطق شمال غرب رو به افزایش است به طوری که در ماه های فوریه ، مارس و دسامبر به ترتیب در 22، 19 و 17 ایستگاه از 35 ایستگاه مورد مطالعه، روند افزایشی مشاهده گردید. این در حالیست که تنها در ماه آوریل آن هم در 6 ایستگاه هواشناسی روند کاهشی داشته و روند آن در ماه های نوامبر و ژانویه از ثبات نسبی برخوردار است. از لحاظ پراکندگی مکانی، میانگین حداقل دما در بخشهای کوهستانی شمال غرب و جنوب شرق کمتر و بر عکس در قسمت های پست و هموار شمال شرق و جنوب غرب بیشتر از میانگین منطقه است. همچنین مشخص گردید میانگین منطقه ای حداقل دما و روند آن در شمال غرب ایران در ماههای مختلف سال رفتار یکسانی نداشته است به طوری که میانگین آن در ماه ژانویه کاهش یافته و در ماه آوریل افزایش پیدا کرده و در ماه های نوامبر و دسامبر روند دما ثابت و بدون تغییر بوده است.
مدل سازی و پهنه بندی رفتار بیابان براساس پارامترهای ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: حوضه کویر حاج علی قلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند فزاینده بیابانی زایی در اقصی نقاط ایران، یکی از جدّی ترین معضلات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی است که کنترل آن از دغدغه های ملی محسوب می گردد. بنابراین ارزیابی عوامل موثر، شناسایی دامنه تاثیر آنها و مدل سازی رفتار بیابان می تواند در پیش بینی روند آتی و جلوگیری از گسترش بیابان زایی مفید واقع شود. لذا هدف از این پژوهش مدل سازی ژئومورفولوژیکی و پهنه بندی رخداد بیابان زایی حوضه کویر حاج علی قلی با استفاده از مدل های آماری و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور ابتدا لایه های رقومی پارامترهای ژئومورفولوژی نظیر جنس مواد، واحدهای ژئومورفیک، کلاس های فرسایشی، طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب تهیه، و با لایه بیابان زایی منطقه تلاقی داده شد. پس از تشکیل پایگاه داده از طریق محاسبه مساحت واحدهای همگن، مبادرت به رابطه سنجی بین پارامترهای ژئومورفیک و طبقات بالفعل بیابان زایی گردید و مقادیر برآورد شده ی ضریب تبیین به عنوان دامنه تاثیر پارامترها در فرایند تخریب اراضی لحاظ گردید. نهایتاً جهت پهنه بندی رخداد بیابان زایی، لایه های رستری پارامترها براساس دامنه تاثیر و مدل گام به گام بایکدیگر تلفیق، و نتایج مورد ارزیابی دقت قرار گرفت. نتایج دربردارنده نقشه پهنه بندی منطقه مطالعاتی از پهنه خیلی شدید تا پهنه فاقد بیابان زایی می باشد، بطوریکه پهنه بیابان زایی خیلی شدید وسعتی معادل 32/482 کیلومتر مربع (75/65 درصد) از تخریب اراضی فعلی را به خود اختصاص داده و امکان افزایش مساحت تا 85/2412 کیلومتر مربع را دارد. پهنه بیابان زایی شدید نیز که 47/184 کیلومتر مربع (14/25 درصد) از وسعت تخریب اراضی فعلی را در برگرفته، می تواند تا 92/3023 کیلومتر مربع توسعه یابد. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل و نقشه پهنه بندی، روند نزولی شاخص ارزیابی دقت را از پهنه خیلی شدید به پهنه فاقد بیایان-زایی نشان داده و بیانگر دقت لازم می باشد. در مجموع حوضه کویر حاج علی قلی از منظر تخریب اراضی بر مبنای پارامترهای ژئومورفیک یک اکوسیستم ناسالم بوده و دارای رفتار ناهنجار است که تنش های ناشی از افزایش رخداد بیابان زایی را می توان عامل اصلی ناسالمی سیستم و ناهنجاری رفتار آن برشمرد.
تحلیل همدیدی استخر هوای سرد سطوح فوقانی در ارتباط با شکل گیری و یا تشدید بارندگی استان آذربایجان شرقی در دوره ی گرم سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هواشناسی همدیدی استقرار توده هوای سرد در تراز های میانی و فوقانی جو در اصطلاح علمی سلول هوای سردو یا استخر هوای سرد (Cold Pool) نامیده می شود. در این مطالعه آشکارسازی نقش استخر هوای سرد در ایجاد و یا تشدید بارندگی ها،با بررسی نقشه های همدیدی برای بازه ی سال های 2007 لغایت 2013، 118 مورد استخر هوای سرد شناسایی گردید. در راستای اهداف تحقیق نقشه های همدیدی، نمودار ترمودینامیکی (SkewT) و پراکندگی بارش در روزهای شناسایی شده در استان آذربایجان شرقی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد استخرهای هوای سرد به صورت سه الگوی همدیدی متفاوت، تراف دمایی، سلول بسته ای از هوای سرد و یا ترکیبی از تراف و سلول(در ترازهای مختلف) ظاهر می گردد. هر چند که این عارضه همدیدی در همه ی ماههای دوره ی گرم سال مشاهده می شود ولی بیشترین فراوانی وقوع آن در ماه مه (اردیبهشت) مشاهده شده است. بررسی مقادیر بارش ثبت شده در ایستگاههای هواشناسی در زمان استقرار استخر هوای سرد نشان داد که در 64% مواقع حضور استخر هوای سرد بارندگی رخ داده و در 2/12% موارد وقوع بارندگی شدید باعث ایجاد سیل شده است. نتایج حاصل از بررسی اطلاعات نمودارهای ترمودینامیکی نشان داد هر چند در اکثر موارد وجود ناپایداری در جو توسط شاخص های ناپایداری تأیید می شود ولی در مواردی هم ضعف هایی در تبیین شرایط ناپایدار جوی مشاهده گردید که نشان دهنده ی غلبه ی شرایط دینامیکی (در مقایسه با شرایط ترمودینامیکی) در هنگام استقرار این پدیده همدیدی می باشد. نهایتاً مشخص گردید هر قدر اختلاف دمایی تراز 850 با 500 میلی باری در اثر استقرار استخر هوای سرد بیشتر باشد احتمال تشدید بارندگی ها و وقوع تگرگ و سیل افزایش می یابد.
گرمایش جهانی و تغییرات ضخامت جو طی دوره سرد سال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این تحقیق بررسی تغییرات ضخامت جو و ارتباط آن با تغییرات دمایی در طی دوره سرد سال است. برای نیل به این هدف اقدام به استخراج داده های ارتفاع ژئوپتانسیل و دمای تراز 1000 هکتوپاسکال برای سال های 1960 تا 2020 میلادی از سایت NCEPNCAR شده است. در گام بعدی با استفاده از امکانات برنامه نویسی گردس اقدام به استخراج عددی ضخامت جو بین تراز های 1000 تا 500 هکتوپاسکال به واحد متر و داده های دمای تراز 1000 هکتوپاسکال به درجه سانتی گراد شده سپس به منظور بررسی دقیق تر 60 سال آماری به چهار دوره 15 ساله تقسیم شده است. توزیع مکانی میانگین 15 ساله و میانگین بلند مدت 60 ساله و همچنین ناهنجاری های مثبت نشان داد که طی دوره اول تا دوره چهارم ضخامت جو افزایش قابل توجه ای داشته و این افزایش در دوره چهارم به حداکثر خود رسیده است. بررسی روند در دوره اول کاهش ضخامت جو را برای کل ایران نشان داده ولی با آغاز سال 1976(آغاز دوره دوم) شاهد روند افزایشی شدید ضخامت جو بوده ایم که این روند افزایشی تا دوره چهارم ادامه داشته است. نتایج ضریب هبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط معناداری بین تغییرات ضخامت جو و تغییرات دمای دوره سرد ایران در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد. از لحاظ مکانی این همبستگی در پهنه غرب، شمال غرب و جنوب غربی کشور به بالاترین حد خود می رسد. در نتیجه می توان بیان داشت که ضخامت جو ایران طی سال های اخیر روند افزایشی محسوس و معناداری داشته و یکی از علل آن تغییر ماهیت جریانات ورودی به ایران و البته گرمایش جهانی می باشد.
رابطه ی پراکندگی فضایی بارش های سنگین و الگوهای فشار در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت حرکت و الگوهای خوشه ای فضایی بارش های سنگین استان گیلان است. بدین منظور از داده های بارش روزانه ی سال های 1979 تا 2010 استفاده شد. با استفاده از شاخص صدک نودو پنجم بارش های سنگین فراگیر استخراج و با اعمال تحلیل عاملی و خوشه ای بر فشار تراز سطح دریای متناظر با این بارش ها سه الگو استخراج گردید. برای مطالعه ی تغییرات خوشه ای فضایی الگوها، از روش های زمین آمار کریجینگ و شاخص موران محلی، شاخص گتیس ارد و بیضی استاندارد استفاده شد. الگوی اول یک پرفشار قوی در شمال دریای سیاه با بیش ترین درصد پراش، الگوی دوم پرفشار ضعیف دریای سیاه و الگوی سوم پرفشار سیبری با کم ترین درصد پراش است.
نتایج تحقیق نشان داد که خوشه های بیشینه ی بارش هر سه الگو در منطقه ی ساحل و تا حدودی به طرف مرکز استان دیده می شوند. الگوهای پرفشارهای غربی تا حدودی به داخل استان نفوذ می کند، اما بارش های الگوی پرفشار سیبری فقط در خط ساحل و در نواحی شرقی استان مشاهده می شود. بیش تر بارش های سنگین را پرفشارهای مهاجر سبب می شود و سهم پرفشار سیبری بسیار ناچیز است. با توجه به آرایش مکانی بیضی استاندارد بیشتر بارش های سنگین در راستای شرقی غربی نایک نواختی و یا ضریب تغییر پذیری مکانی بیشتر دارند. در صورتی که در راستای برعکس بارش ها متمرکز تر و یکنواخت تر هستند. دلیل این آرایش ورود رطوبت دریای خزر به صورت جریانی نسبتاً متمرکز از طرف شرق یا شمال شرق است
مدت زمان انتظار رخداد یخبندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش برآورد مدت زمان انتظار رخداد یخبندان در ایران زمین است. بدین منظور از داده های دمای کمینه ی روزانه ی 663 پیمونگاه همدید و اقلیمی طی بازه ی زمانی 1/1/1340 تا 11/10/1383 استفاده شد. داده ها به کمک روش کریگینگ در ابعاد 15*15 کیلومتر بر روی پهنه ی ایران درون یابی شدند. ماتریسی با ابعاد 7187*15992 حاصل شد که بر روی سطرها روز و بر روی ستون ها یاخته ها قرار گرفت . به کمک آزمون t در سطح اطمینان 95 درصد میانگین فاصله ای مدت زمان انتظار رخداد یخبندان برای تک تک یاخته ها در برجهای مختلف و بصورت سالانه برآورد شد. نتایج نشان داد که مدت زمان انتظار رخداد یخبندان بر روی پهنه ی ایران در برجهای مختلف سال با هم متفاوت است. در برج دی مدت زمان انتظار بسیار کوتاه است. در این برج از سال بر روی ارتفاعات زاگرس و شمال شرق کشور مدت زمان انتظار 1 الی 3 روز است. در برجهای دیگر سال مدت زمان انتظار افزایش می یابد. باریکه ی سواحل جنوبی کشور در تمام برجهای سال بدون یخبندان است و مدت انتظار بی معنی است. تغییرات مدت زمان انتظار رخداد یخبندان در مناطقی که مدت زمان انتظار طولانی بوده، بسیار زیاد است. بر روی اردبیل، مناطق بین سنندج-همدان، تهران-سمنان و شهرکرد نسبت به سایر مناطق کشور فاصله زمانی بین رخداد دو یخبندان متوالی بسیار کوتاه است.
بررسی تأثیر زمین ساخت فعال برجورشدگی و میانگین اندازه رسوبات رودخانه های مئاندری مطالعه موردی: رودخانه کارون، شمال شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه کارون در جنوب باختری ایران در مسیر خود، به دلیل نقش زمین ساخت فعال آشفتگی هایی در میزان جورشدگی و میانگین اندازه رسوبات ایجاد می کند. در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر زمین ساخت بر میانگین ذرات و نرخ جورشدگی در بازه تاقدیس شوشتر، سه شاخص ژئومورفیک نشانگرهای پویا بودن حرکات زمین ساختی می باشند شامل: شاخص نیمرخ طولی رودخانه، شاخص پیچ و خم جبهه کوهستان و ضریب سینوسیته رودخانه،استفاده شده است.شاخص های مذکور نشان دهنده فعالیت بالای زمین ساختی منطقه می باشند.در ادامه تعداد سی و شش نمونه رسوبدر چهار مئاندر در پیش و پس از خط گسل برداشت شد. سپس هر مئاندر به سه بخش (A آغاز، B مرکز و C پایان مئاندر) تقسیم شد. به طوری که نمونه A با فاصله نیم متری ساحل رودخانه، نمونه B،هفت متر پس از نمونه A و نمونه Cهفت متر پس از نمونه B برداشت شد. نمونه ها در دستگاه شیکردرهفت دسته آنالیز، و در نرم افزارGradistat 4محاسبات میانگین و جورشدگی آن ها به دست آمد. ازنرم افزار ArcGIS 10وFreehandبرای ترسیم نقشه زمین شناسی و موقعیت مئاندرها، محل نمونه گیری ها و خطوط گسلی استفاده شد. نتایج آنالیز و تحلیل آماری و نموداری این بررسی نشان می دهد که مقدار میانگین ذرات و جورشدگی آن ها در پیش از سیستم گسلی به ترتیب: Phi 1.4(ماسه درشت) و Phi 1.4 (جورشدگی بد) و برای نمونه های پس از سیستم گسلی نیز Phi 0.5 (ماسه بسیار درشت) و Phi 0.75 (جورشدگی متوسط) می باشد. در هر چهار مئاندر، خط نیم متری از ساحل رودخانه دارای بالاترین نرخ جورشدگی و اندازه ذرات نسبت به دو خط نمونه گیری هفت و نیم متری و چهارده و نیم متری به ویژه در دو مئاندر پس از خطوط گسلی بیشتر دیده می شود.بنابراین نتیجه گیری نشان می دهد که بین زمین ساخت و میانگین اندازه ذرات و نرخ جورشدگی، در رسوبات مئاندری، رابطه مستقیم وجود دارد.
بررسی تغییرات عملکرد ذرت تحت تأثیر تغییر اقلیم در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در مطالعات آب و هواشناسی بررسی اثر تغییر عناصر اقلیمی بر عملکرد محصولات کشاورزی در عرصه های جغرافیایی است. این مطالعه با هدف پیش بینی عملکرد محصول ذرت تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم در استان کرمانشاه به انجام رسیده است. از مدل CGCM3 تحت سناریوی A1B و روش ریزمقیاس نمایی[1] و نیز مدل کشاورزی WOFOST با بهره گیری از آمار روزانه عناصر آب و هوایی چهار ایستگاه استان شامل دماهای حداقل و حداکثر، بارش، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی در یک دوره 28ساله (2009-1982) استفاده شده است. داده های پایه (2009-1982) و آینده (2050-2023) از سایت سناریوها و داده های اقلیمی کانادا اخذ و میزان تغییر هر یک از پارامترهای اقلیمی پس از ریزمقیاس نمایی بررسی و نتایج وارد مدل شبیه سازی کشاورزی WOFOST شد. نتایج تحقیق نشان داد دماهای حداقل و حداکثر ایستگاه ها در دوره 28ساله آتی به ترتیب به طور میانگین 3/1 و 7/1 درجه سلسیوس افزایش پیدا خواهد کرد. بارش با وضعیت های افزایشی و کاهشی روبه رو خواهد شد. با وجود افزایش طول دوره رشد ذرت آبی در منطقه به دلیل افزایش دما، مقدار عملکرد پتانسیل محصول در آینده به دلیل کاهش بارندگی در بخش هایی از منطقه و نیز کاهش رطوبت نسبی به طور چشمگیری تا میانگین %22 کاهش پیدا خواهد کرد. بیشترین کاهش عملکرد متوجه منطقه سرپل ذهاب در ناحیه پست و گرمسیری غرب استان به میزان %7/28 خواهد بود. [1]. Change Factor
نقش بلاکینگ در رخداد سرماهای فرین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانویه ی سال های 1964 و 2008، سردترین روزها را در طول تاریخ ثبت داده های هواشناسی در کشور داشته اند. برای تبیین ویژگی های آماری و همدیدی این دو ماه، دمای حدّاقل همه ی ایستگاه های کشور از سایت سازمان هواشناسی کشور، برای ژانویه 1964 و 2008 استخراج شد. بررسی نوسان دما در دوره ی (1964-2005)، نشان داد که بیشینه ی نا هنجاری منفی دما در طیِّ دوره ی 50 ساله، در روزهای ژانویه ی این دو سال رخ داده است. با بررسی نمره ی استاندارد، تعدادی از روزهای بسیار سرد برای مطالعه ی علّت همدیدی سرما انتخاب شدند. برای بررسی سامانه های همدیدی مؤثّر در سرماهای مذکور، نقشه های میانگین فشار سطح دریا و سطح 500 هکتوپاسکال از سایت NCEP/NCAR دریافت و بررسی شدند. با وارسی نقشه ها، مشخّص شد که سامانه غالب در این دو ماه، پدیده ی بلاکینگ بوده است. این پدیده، شرایط همدید مناسبی را برای فرارفت هوای سرد بر روی کشور فراهم کرده است. ازجمله پیامدهای این شرایط، تداوم سرمای شدید بر روی ایران و مناطق همجوار است. مقایسه ی دو سامانه ی بلاکینگی مشخّص کرد که بلاکینگ ژانویه ی سال 1694 از نوع امگاو بلاکینگ سال 2008 از نوع دوقطبی بوده است. شاخص شدّت بلاکینگ نیز نشان از شدّت بیشتر الگوی امگای روزهای 25-21 ژانویه ی سال 1964، نسبت به الگوی دوقطبی روزهای 20-16 ژانویه ی سال 2008 دارد. موقعیّت قرارگیری سامانه بلاکینگ نیز از مهم ترین عوامل در وقوع سرمای دو ژانویه بوده است. داده های دمای کمینه نیز، بیانگر شدّت بیشتر الگوی امگا در طول استقرار خود در ژانویه ی سال 1964است که بیشترین افت دما را در سراسر کشور در پی داشته است.
واکاوی زمانی مکانی دماهای سالانه ی ایران طیّ دوره ی 2008-1961(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تغییرپذیری مکانی روندهای دمای ایران در 48 سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، داده های دمای سالانه کمینه،بیشینه و متوسط ایستگاه های همدید و اقلیمی کشور از 1961 تا 2008 از مرکز داده های سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. به کمک پایگاه داده های تنظیم شده، نقشه های هم دما بااندازه ی پیکسل15×15 کیلومتربه روش میانیابی کریجینگ محاسبه و ترسیم شد بطوری که هر نقشه با 7196 پیکسل مرزهای کشور را در برگرفت. بدین ترتیب سه آرایه با ابعاد 48×7196 فراهم گردید. جهت ارزیابی روند دما از روش های پارامتری رگرسیون خطی و ناپارامتری مان- کندال بهره گرفته شد. اعمال این آزمون ها بر روی هر یک از آرایه هانشان داد که دمای کشور رو به افزایش است. این افزایش بیشتر در مناطق پست و کم ارتفاع روی داده است. در این میان دمای کمینه از اهمیت بیشتری برخوردار است و در60 درصد وسعت کشور روند افزایشی نشان می دهد. درحالی که روند افزایشی دمای بیشینه 27 درصد وسعت کشور را در بر گرفته است. از سوی دیگر شدت روند در تمامی پهنه ها یکسان و یکنواخت نیست و برای دمای کمینه شدت آن در استان کرمان در غرب لوت و در منطقه شهداد، در بخش های مرکزی استان سمنان، شرق خوزستان، جنوب استان ایلام و غرب استان کرمانشاه، بیشتر بوده و این مناطق بیش از سایر جاها در معرض آسیب های محیطی ناشی از افزایش دمای کمینه، قرار دارند. در حالی که استان های خراسان شمالی، همدان و چهار محال و بختیاری کمتر در معرض روندهای افزایشی دما، قرار داشته اند. همچنین این پژوهش نشان داد که بطور متوسط دماهای سالانه کمینه،بیشینه و متوسط ایران طیّ دوره 48 ساله به ترتیب 1/2، 45/0 و3/1 درجه سلسیوسافزایش یافته است.
ارزیابی توان الگوی زنجیره مارکوف در برآورد و پهنه بندی احتمالاتی روزهای خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های دانش بشری که قادر است برخی رخدادهای اقلیم را نمایش و ترسیم کند، دانش احتمالات است. در این تحقیق، صلاحیت الگوی زنجیره مارکوف برای برآورد روزهای خشک و پهنه بندی احتمالاتی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس، داده های شبکه ای بارش روزانه ایران با تفکیک زمانی روزانه از 01/01/1340 - 11/10/1389 و مکانی داده ها 15 15 کیلومتر موردبررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از زنجیره مارکوف به تحلیل احتمالی و پهنه بندی روزهای خشک ایران پرداخته شد. روزهای خشک پیش بینی شده در ماه های فصل زمستان و فصول دیگر به روزهای خشک واقعی اتفاق افتاده، نزدیک بوده است. بر اساس 48 نقشه مشخصات مارکوفی روزهای خشک، داده های مربوط به هر نقشه در کنار هم جمع آمدند. عملیات تحلیل خوشه ای بر این آرایه مشاهدات اعمال شد. بر اساس روش آزمون وخطا تعداد 6 پهنه استخراج گردید. پهنه های موردبررسی در این مطالعه ازنظر خشکسالی با همدیگر تفاوت داشته اند. پهنه اول دامنه های غربی زاگرس، پهنه دوم نواری از شمال شرقی، جنوب البرز، شمال غربی و تا حدودی غرب کشور، پهنه سوم بخش هایی از مناطق شمال شرقی و ارتفاعات لاله زار و هزار و قسمت هایی از جنوب، پهنه چهارم تقریباً نیمی از مساحت کشور در مناطق مرکزی، شرق و بخش هایی از جنوب، پهنه پنجم با کم ترین مساحت بخش های مرکز و غرب کرانه های خزری و گروه ششم بخش هایی از شرق دریای خزر و شمال غربی کشور را در برمی گیرد. درنهایت یافته ها نشان داد که صلاحیت الگوی زنجیره مارکوف در برآورد روزهای خشک (برای تمام فصول پهنه کشور) از صلاحیت بسیار بالایی برخوردار است.
آستانه های ژئومورفیک حوضه آبی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات محوری در مطالعات ژئومورفیک، بررسی چگونگی روند تغییرات در اشکال سطح زمین است. امروزه ماهیت مطالعات ژئومورفولوژی را تبیین و تحلیل فرم و فرایندهای ژئومورفیک موجود در سطح زمین تشکیل می دهد. در دیدگاه سیستمی، تحلیل های ژئومورفیک بر اساس رابطه میان فرم و فرایند صورت می گیرد. آستانه های ژئومورفیک به این علّت که شرایط مرزی در وقوع تغییرات را نشان می دهند و نیز به منظور درک تغییرات زمانی، یکی از مفاهیم اساسی در تئوری سیستمی است، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی در حیطه آستانه ها و تعادل در راستای تحلیل سیستمی است تلاش دارد آستانه ها و طبقه بندی آن را در حوضه قزل اوزن موردمطالعه قرار دهد. بر همین اساس در سه محور مختلف، درونی، بیرونی و ترکیبی،تجزیه وتحلیل مجازی فرم و فرایندهای حوضه با کمک نقشه های توپوگرافی، لیتولوژی، شیب، خشکسالی (با کمک شاخص SPIو Moran)، ژئونرون های حوضه (با کمک نقشه های هم دما و هم بارش و استفاده از روش جاستین )، ردیابی دریاچه های قدیمی و سطوح فرسایشی، شواهد ژئومورفولوژیکی اسارت و انحرافانجام شده است.نتایج نشان داد که در قسمت جنوب حوضه نوعی تعادل ژئومورفیک حاصل شده و دلیل آن را می توان تخلیه تدریجی چاله بیجار و شکل گیری سطوح فرسایشی آن دانست. با تخلیه این سطوح رودخانه های مهمی همچون انگوران-چای و سجاس رود تغییر مسیر داده و با انحرافی که به دست آورده اند در شرایط کنونی در جای دیگری به قزل اوزن می ریزند. بررسی ژئونرون های منطقه نیز نشان داد که پایاب زنجان رود و میانه تحلیل برنده بوده و مقدار آبی که دریافتی بسیار کم تر از آبی است که از آن ها خارج می شود و اگر رودخانه هایی همچون انگوران چای، قلعه چای و قرنقو چای در مسیر به قزل اوزن نمی پیوست، چه بسا رودخانه کاملاً خشک می شد. این در حالی است که اکثر زیرحوضه های منطقه (سرآب و پایاب) جزء تقویت کننده ها بوده و همین امر سبب شده رودخانه قزل اوزن در این مناطق به دلیل وارد شدن مادّه و انرژی از زیرحوضه ها، همچنان پویا بماند و از تعادل ژئومورفیک خود دور شود.
چشم انداز اقلیم حوضه جنوبی دریای خزر تحت شرایط گرمایش جهانی، مطالعه موردی: مدل گردش کلی HadCM3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیرحوضه جنوبی دریای خزردرگیر برخی مخاطرات اقلیمی مانند خشکسالی، سیل و بارش برف سنگین بوده است. شبیه سازی رفتار اقلیم آینده این حوضه نقش مهمی در شناخت وضعیت اقلیم و میزان آسیب پذیری احتمالی این مناطق از تغییر اقلیم دارد. در این مطالعه چشم انداز اقلیم آینده برخی ایستگاه های واقع در این حوضه شامل گرگان، بابلسر، رامسر، رشت، بندرانزلی تحت دو سناریوی انتشار A2 و B2 حاصل از برونداد ریزمقیاس شده مدل گردش کلی HadCM3 با روش آماری SDSM در دوره 2099-2011 شبیه سازی گردید. علاوه بر آن برونداد بارش مدل گردش کلی یاد شده به روش دینامیکی توسط مدل PRECIS برای دوره 2099-2070 ریزمقیاس گردید. در هر دو روش ریزمقیاس نمایی، مدل گردش کلی و سناریوهای انتشار یکسان در نظر گرفته شدند. بر اساس نتایج هر دو روش مذکور، میانگین بارش سالانه ایستگاه های منتخب در دهه های آینده کاهش نسبتا چشمگیری خواهند داشت. نتایج ریزمقیاس شده توسط مدل SDSM نشان می دهد که کمترین و بیشترین کاهش بارش سالانه به ترتیب در ایستگاههای گرگان و بابلسر رخ خواهد داد. کاهش یادشده بین 25 درصد در دوره 2039-2011 تحت سناریوی A2 تا 60 درصد در دوره 2099-2070 تحت سناریوی B2 خواهد بود. تعداد رخداد بارش های روزانه با شدت های 10، 20 و 30 میلیمتر در روز،بارش های با آستانه های صدک 95 و 99 در سه دهه 39-2010، 69-2040 و 99-2070 و همچنین تعداد روزهای داغ دوره های آتی در فصول پاییز، زمستان و بهار در تمامی ایستگاه ها (به استثنای فصل بهار گرگان) و تحت هر دو سناریوی A2 و B2 نسبت به دوره مشاهداتی 90-1961 افزایش خواهند یافت. نتایج نشان می دهد که دامنه تغییرات افزایش میانگین دمای حداکثر حوضه در سه دهه 2039-2010 ، 2069-2040 و 2099-2070 به ترتیب 8/1-1، 3/3-9/1 و 1/5-4/2 درجه سلسیوس خواهد بود.
برآورد شوری خاک با استفاده از داده های دورسنجی و آمار مکانی در منطقه سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوری خاک یکی از عوامل محدودکننده رشد گیاهان و تخریب اراضی است. شناخت تغییرات مکانی و زمانی آن تأثیر به سزایی در مطالعات خاک شناسی، ژئومورفولوژی و هیدرولوژی دارد. برآورد شوری خاک با استفاده از داده های دورسنجی و آمار مکانی امکان تفکیک پارامترها را با دقت بالاتر فراهم نموده و شاخص ها با ضریب اطمینان بیشتری خود را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، کاربردی ساختن و دسترسی به پایگاه های دور یا بیرون از دسترس شوری خاک در مناطق خشک و نیمه خشک با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور است. منطقه سبزوار در غرب استان خراسان رضوی از لحاظ شرایط اقلیمی، خشک و نیمه خشک است و مسئله شور شدن خاک ها و تسریع روند آن در سال های اخیر یکی از چالش های اساسی این منطقه است؛ لذا شناخت شوری در این شرایط از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش، 48 نمونه خاک منطبق با نقشه واحد کاری (ژئومورفولوژی) از منطقه برداشت شد، سپس به بررسی رابطه همبستگی بین مقادیر هدایت الکتریکی(EC) با متغیرهای بدست آمده از تصاویر ماهواره ای لندست شامل شاخص های شوری، شاخص های پوشش گیاه، شاخص روشنایی، باندهای تصویرسازهای TM,ETM+,OLI، شاخص مؤلفه های اصلی و شاخص انتقال طیفی، اقدام گردید. در محیط spss روش رگرسیون چند متغیره در قالب 5 روش رگرسیونی، رگرسیون چندگانه گام به گام، رگرسیون چندگانه پس حذف رو، رگرسیون چندگانه پیشرو، رگرسیون چندگانه وارد شونده، رگرسیون چندگانه عزل انجام گرفت. در محیط GIS10.2.2 ARC با استفاده از مدل های آمارمکانی، شاخص موران و خوشه بندی حداقل – حداکثر به بررسی رابطه همبستگی آن ها پرداخته شد. همبسته ترین متغیرها با محاسبه عامل تورم واریانس و ضریب پیرسون مشخص شدند. نتایج نشان می دهد الگوی همبستگی فضایی مثبت و مدل ها از ضریب همبستگی مناسبی برخوردارند. در این پژوهش روش های دورسنجی و مدل های پیش بینی کننده، توانایی مناسبی برای تخمین شوری سطحی خاک نشان دادند.