یکی از موضوعات محوری در مطالعات ژئومورفیک، بررسی چگونگی روند تغییرات در اشکال سطح زمین است. امروزه ماهیت مطالعات ژئومورفولوژی را تبیین و تحلیل فرم و فرایندهای ژئومورفیک موجود در سطح زمین تشکیل می دهد. در دیدگاه سیستمی، تحلیل های ژئومورفیک بر اساس رابطه میان فرم و فرایند صورت می گیرد. آستانه های ژئومورفیک به این علّت که شرایط مرزی در وقوع تغییرات را نشان می دهند و نیز به منظور درک تغییرات زمانی، یکی از مفاهیم اساسی در تئوری سیستمی است، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی در حیطه آستانه ها و تعادل در راستای تحلیل سیستمی است تلاش دارد آستانه ها و طبقه بندی آن را در حوضه قزل اوزن موردمطالعه قرار دهد. بر همین اساس در سه محور مختلف، درونی، بیرونی و ترکیبی،تجزیه وتحلیل مجازی فرم و فرایندهای حوضه با کمک نقشه های توپوگرافی، لیتولوژی، شیب، خشکسالی (با کمک شاخص SPIو Moran)، ژئونرون های حوضه (با کمک نقشه های هم دما و هم بارش و استفاده از روش جاستین )، ردیابی دریاچه های قدیمی و سطوح فرسایشی، شواهد ژئومورفولوژیکی اسارت و انحرافانجام شده است.نتایج نشان داد که در قسمت جنوب حوضه نوعی تعادل ژئومورفیک حاصل شده و دلیل آن را می توان تخلیه تدریجی چاله بیجار و شکل گیری سطوح فرسایشی آن دانست. با تخلیه این سطوح رودخانه های مهمی همچون انگوران-چای و سجاس رود تغییر مسیر داده و با انحرافی که به دست آورده اند در شرایط کنونی در جای دیگری به قزل اوزن می ریزند. بررسی ژئونرون های منطقه نیز نشان داد که پایاب زنجان رود و میانه تحلیل برنده بوده و مقدار آبی که دریافتی بسیار کم تر از آبی است که از آن ها خارج می شود و اگر رودخانه هایی همچون انگوران چای، قلعه چای و قرنقو چای در مسیر به قزل اوزن نمی پیوست، چه بسا رودخانه کاملاً خشک می شد. این در حالی است که اکثر زیرحوضه های منطقه (سرآب و پایاب) جزء تقویت کننده ها بوده و همین امر سبب شده رودخانه قزل اوزن در این مناطق به دلیل وارد شدن مادّه و انرژی از زیرحوضه ها، همچنان پویا بماند و از تعادل ژئومورفیک خود دور شود.