فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۷۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات عناصر اقلیمی میتوانند بر وضعیت فنولوژی گیاهان مانند تاریخ شروع سبزینگی، اوج رشد و شروع پیری گیاه تأثیرات قابل توجهی بگذارند. تصاویر NOAA/AVHRR و داده های اقلیمی مربوط به سال 2006م است که در مراتع زاگرس در سطوح کم، متوسط و متراکم برای تعیین آستانه های اقلیمی بررسی شده است. نتایج طبقه بندی حاصل از همبستگی ترکیب مقادیر حداکثر شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده (NDVI) و عناصر اقلیمی درون یابی شده (بارش، دما و رطوبت نسبی) به صورت ماهانه عبارت انداز: بالاترین R2 در مراتع متراکم (6478/0) و کمترین R2 در مراتع کم تراکم (136/0). به طور کلی، تراکم مراتع زاگرس براساس ارتفاع زیاد می شود. در عناصر اقلیمی بارش با ارتفاع زیاد و با دما کم میشود؛ اما رطوبت توزیع نامتعادل تری نسبت به ارتفاع دارد. در مراتع کم تراکم، بارش تا 220میلیمتر بر مقدار NDVI میافزاید و دمای 4 درجة سانتی گراد آستانة رشد پوشش گیاهی است. در مراتع نیمه متراکم، بارش 108-38 میلی متر و دمای 21-18 درجة سانتیگراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیر میگذارد و در زمستان دمای بالای 12 درجة سانتیگراد مقدار NDVI را افزایش میدهد. در مراتع متراکم، بارش 109- 33 میلی متر و دمای 22- 16 درجة سانتی گراد باعث افزایش NDVI میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد به طور کلی در همة سطوح تراکم مراتع زاگرس، رطوبت نسبی بیش از40درصد باعث افزایش مقدار NDVI می شود، همچنین در زمستان نقش اصلی را در افزایش NDVI عنصر دما، و در تابستان عنصر بارش ایفا می کند، اما در بهار هر دو عنصر بارش و دما تأثیر موازی دارند.
پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز کنجانچم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی هندسی آبخیزها در مطالعات و برآوردهای سیلاب بسیار مورد توجه است. این مشخصه در حوضه های فاقد آمار مهم ترین نقش را در برآوردهای هیدرولوژی دارد. تنوع آبخیزهای کشور به لحاظ شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی، خاک و زمین شناسی و نبود ایستگاه های هیدرومتری، مسئله اساسی در عدم برآورد صحیح پیش بینی های سیلاب است. در این تحقیق، حوضه آبریز کنجانچم در استان ایلام به 29 زیرحوضه تقسیم شده و برای هر زیرحوضه 28 پارامتر ژئومتری، فیزیوگرافی، نفوذپذیری و اقلیمی
ـ مانند مساحت، محیط، طول و شیب آبراهه اصلی، طول و شیب حوضه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش، تاج پوشش گیاهی، CN، دبی ـ با استفاده از نرم افزار ArcGIS محاسبه شده است. برای تعیین پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز کنجانچم از روش های آماری تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شد، به گونه ای که داده های 28 متغیر زیرحوضه ها به وسیله نرم افزار SPSS پردازش گردیدند و در قالب 5 عامل اصلی (شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه سازی شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که عامل شکل با مقدار ویژه 75/9 مهم ترین عامل در سیل خیزی حوضه مورد مطالعه به شمار می آید. عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب به ترتیب با مقدار ویژه 55/6، 45/3، 51/2، 26/2 به ترتیب اولویت در رتبه های بعدی قرار می گیرند. سپس براساس امتیاز عاملی منطقه مورد مطالعه به 5 دسته سیل خیزی زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط، نسبتاً کم و کم تقسیم گردید و سرانجام نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه ها در محیط GIS ترسیم شد.
تحلیل همدیدی سامانه های گردوغباری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بلایای طبیعی که استان خوزستان را به دلیل موقعیت جغرافیایی و همجواری آن با پهنه های بزرگی از مناطق بیابانی تحت تاثیر قرار می دهد، پدیده ی نامطلوب گرد و غبار است. این پژوهش پس از استخراج 50 سامانه ی گردوغباری شاخص و تفکیک آنها به دو دوره ی سرد و گرمِ سال طی دوره ی آماری (2005 – 1996)، با استفاده از نقشه های ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و فشار متوسط تراز دریا، نقشه های بردار باد، خطوط هم سرعت و جریان هوا در دو سطح 500 هکتوپاسکال و سطح متوسط دریا در محدوده ی 0 تا 50 درجه شمالی و 0 تا 70 درجه شرقی و تصاویر ماهواره ای برای دو سامانه ی گردوغباری شاخص انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره ی سرد سال سیستم های مهاجر بادهای غربی و رودباد جبهه ی قطبی (PFJ) همراه آن و در دوره ی گرم سال کم فشارهای حرارتی سطح زمین مهمترین عامل در ایجاد و شکل گیری پدیده ی مذکور دراستان خوزستان می باشند. هنگامی که یک فرود عمیق در غرب منطقه ی مورد مطالعه بر روی بیابان های کشورهای همجوار قرار گیرد و سرعت باد در آن به سرعت رودباد برسد، در صورت فراهم بودن شرایط محیطی، با ایجاد ناپایداری در سطح زمین سبب گرد و غبار و انتقال آن به استان خوزستان می شود. در دوره ی گرم سال نیز کم فشارهای حرارتی سطح زمین و بخصوص کم فشار خلیج فارس با مکش هوای بیابان های اطراف (شبه جزیره عربستان) یکی از عوامل ایجاد گردوغبار می باشد. مسیر حرکت امواج گردوغباری و نحوه ی استقرار محور فرود و مراکز کم فشار سطح زمین و همچنین تصاویر ماهواره ای مورد استفاده نشان می دهد مهمترین منابع گرد و غبارهای وارده به استان خوزستان شامل بیابان های جنوبی عراق، شمال عربستان، جنوب شرق سوریه و تا اندازه ای شمال صحرای آفریقا می باشد.
بررسی امکان استفاده گیاه از تلفات عمقی و برآورد واقعی راندمان کاربرد آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه لایسیمتری بر اساس این فرضیه که عمق خاک قابل استفاده جهت جذب رطوبت محدود به عمق ریشه گیاه نمی شود، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار آبیاری و در سه تکرار بر روی گیاه سویا انجام شد. درتیمار شاهد55%MAD= و مقدار آبیاری در حد جبران کمبود رطوبتی خاک، درتیمار تنش مقدار آبیاری برابر تیمار شاهد ولی 65%MAD= و در تیمارآبیاری مازاد با وجود 65%MAD= مقدار آبیاری 30% مازاد برمقدار لازم جهت جبران کمبود رطویتی خاک تعیین شد. تیمار تنش به دلیل درصد تخلیه بیشتر رطوبتی دچار تنش کم آبی شده و عملکرد آن کمتر از تیمار شاهد، اما تیمار آبیاری مازاد، با وجود به تعویق افتادن دورآبیاری، اثر تنش کم آبی در گیاه مشاهده نشده و عملکردمشابه با تیمار شاهد داشت ولی راندمان آبیاری 2/11% بیشترمی باشد. این مساله تاثیر وجود ذخیره رطوبتی در زیر منطقه ریشه را در تامین نیاز آبی گیاه نشان می دهد.
اثرات دوره های کم آبی و پرآبی بر کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان
حوزههای تخصصی:
وقوع متناوب دوره های کم آبی و پرآبی در حوضه های آبریز پدیده ایی بدیهی است. وقوع این دوره ها در حوضه آبریز کشکان علاوه بر تاثیر روی وضعیت کمی آب های سطحی، باعث تغییراتی در کیفیت آب این حوضه شده است. لذا،دراین تحقیق با استفاده ازتحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزارهای SPSS و Excel دو هدف عمده دنبال شده است. اول بررسی ارتباط بین دوره های کم آبی و پرآبی با پارامترهای کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان، دوم ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه ذکرشده برای استفاده در مصارف شرب و کشاورزی طی دوره های کم آبی و پرآبی.
به این منظور از آمارآنالیزشده 12 پارامتر کیفیت آب و آمار دبی روزانه هشت ایستگاه هیدرومتری واقع در رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی، چولهول، مادیان رود و کشکان پایینی در یک دوره آماری 30 ساله (1380-1351) استفاده شده است. منحنی های تداوم جریان برای هر یک از رودخانه های فوق الذکر ترسیم و شاخصQ95 ، به عنوان آستانه خشکسالی هیدرولوژیک از این منحنی ها استخراج گردید. نتایج حاصله نشان داد که در اکثر موارد رابطه لگاریتمی معنی داری بین دوره های کم آبی و پر آبی با پارامترهای کیفیت آب وجود دارد، به دنبال دوره های کم آبی و پر آبی مقادیر پارامترهای کیفیت آب مورد مطالعه در رودخانه های ذیربط نیز سیر صعودی یا نزولی پیدا کرده و منجر به تغییراتی در کیفیت آب های سطحی این حوضه شده است. همچنین با ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه برای مصارف شرب و کشاورزی مشخص شد طی دوره های متناوب کم آبی و پر آبی آب رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی و کشکان پایینی جز آب های باکیفیت خوب و در رودخانه های چولهول و مادیان رود قابل قبول و متوسط بوده است.
تحلیلی از رژیم بادهای شدید و طوفانی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بلایای طبیعی که هر ساله موجب خسارت های زیادی در نواحی خشک و بیابانی جهان از جمله ایران و منطقه یزد میشود، بادهای شدید و طوفان ها است. به سبب موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی، این منطقه همواره در معرض بادهای شدید و طوفان های گرد و خاک قرار دارد. از این جهت شناخت رژیم بادهای شدید و طوفان های منطقه یزد به منظور کاهش آثار مخرب این پدیده به ویژه در امر تثبیت ماسه های روان، ضروری است. این تحقیق با استفاده از داده های دید افقی، سرعت و جهت باد، رطوبت نسبی، دما، فشار، ابر و پدیده گرد و خاک ایستگاه های سینوپتیک یزد و کرمان، داده های جو بالای این ایستگاه ها و نقشه های سینوپتیک در طی دوره آماری سال های 1362 - 1382 انجام شده است.
نتایج مطالعه نشان میدهد که بیش از 77 درصد بادهای شدید منطقه از سمت 250 تا 330 درجه وزیده و سرعت آن بین 15 - 29 متر بر ثانیه در نوسان است. این بادهای شدید در ساعت های بعد از ظهر میوزند. وزش بادهای غالب از سمت شمال غرب و غرب است. بیش از 50 درصد از بادهای شدید و طوفان های منطقه در ماه های اردیبهشت و فروردین رخ میدهند. در ابتدای دوره گرم سال و انتقال فصل، ناپایداری های جوی و طوفان های گردوخاک در منطقه افزایش پیدا میکند. علت اصلی این پدیده وزش بادهای شدیدی است که به دنبال تغییرات سریع فشار و دمای هوا در این موقع از سال رخ می دهد. عبور یک سامانه کم فشار با جبهه سرد و خشک از سمت غرب - شمال غرب همراه با وجود ناوه در ترازهای 850 و 500 هکتوپاسکال و ناپایداریهای محلی، مهمترین علل بروز این بادهای شدید در منطقه است.
تعیین شدت ناپایداری زیست محیطی سکونتگاه های روستایی سیستان با استفاده از مدل ارزیابی چند معیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست تنها قلمرو و عرصه موجود برای تحقق هدف های توسعه است. در واقع بدون وجود چنین بستری، بحث توسعه، بحثی بی مورد و بیهوده خواهد بود. اگر توسعه پایدار هدف نهایی ما به شمار رود و پایداری زیست محیطی شرط لازم برای تحقق توسعه پایدار باشد، در این صورت ما نیازمند ابزار و روشی هایی هستیم تا به کمک آنها بتوانیم حرکت به سوی پایداری زیست محیطی را اندازه بگیریم. سیستان ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه اش، تحت تاثیر عوامل متنوع در بروز و تشدید ناپایداری زیست محیطی روستاهاست. این پژوهش به روش پیمایشی (از پاییز 1386 تا تابستان 1387)، در 101 روستا از 808 روستای منطقه انجام گرفته است که در آن کوشش شده است تا ضمن ارایه شاخص های زیست محیطی متناسب با شرایط ناپایداری زیست محیطی روستاهای سیستان، با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری در سامانه اطلاعات جغرافیایی، شدت ناپایداری زیست محیطی روستاهای مورد بررسی به تصویر کشیده شود. نتایج تحقیق موید آن است که در حال حاضر ناپایداری زیست محیطی در 18.8 درصد از روستاها، کم یا متوسط و در 81.2 درصد از روستاها، شدید یا بسیار شدید می باشد
ارزیابی اثرات زیست محیطی احداث آزادراه قمیشلو با استفاده از روش ماتریس ICOLD و چک لیست
حوزههای تخصصی:
ارزیابی یکی از راه های قابل قبول برای دست یابی به اهداف توسعه پایدار است و می تواند به عنوان یک ابزار برنامه ریزی، اثرات بالقوه زیست محیطی که در نتیجه اجرای پروژه های عمرانی و توسعه، پدیدار می شوند را شناسایی و گزینه های منطقی جهت حل آن ها را انتخاب کند. هدف از این مطالعه ارزیابی آثار زیست محیطی آزادراه قمیش لو بر وضعیت پناهگاه حیات وحش قمیش لو که در استان اصفهان قرار دارد، می باشد. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای، شناختی واقعی از محیط زیست منطقه به دست آمد و با مرور منابع فنی پروژه، در جهت شناسایی کلیه فعالیت های دو فاز ساختمانی و بهره برداری، اقدام گردید و دو روش ماتریس ICOLD و روش چک لیست جهت ارزیابی اثرات زیست محیطی انتخاب گردید.نتایج مطالعات نشان داد که با توجه به عبور این آزادراه از پناهگاه حیات وحش قمیش لو و بروز خسارت به محیط زیست منطقه، انجام این طرح مردود است. مجموع ارزش های طرح، 182 امتیاز مثبت و 682 امتیاز منفی می باشد. با توجه به بیش تر بودن تعداد اثرات منفی(353)، محیط بیولوژیکی بیش ترین تاثیر منفی را از اجرای طرح مذکور متحمل می شود. در حالی که محیط اجتماعی با امتیاز 95 کم ترین اثرات منفی را دریافت می کند.
میکرومورفولوژی روانه های گلی گل فشان ناپگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گل فشان ناپگ که یکی از معروف ترین و دیدنی ترین گل فشان های ایران است در غرب بندر چابهار و 17 کیلومتری جنوب غربی روستای کهیر قرار دارد. اگرچه مشخصات کلی این گل فشان توسط پژوهش گران متعدد مورد بررسی قرار گرفته است ولی تاکنون یکی از پدیده های جالب آن که عبارت است از تنوع شدید در میکرومورفولوژی روانه های سطح آن مطالعه نشده است. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی گل فشان، ابتدا گل خروجی از نظر ترکیب هیدروشیمیایی و کانی شناختی مطالعه گردیده و سپس هفت نوع سطح دارای میکروفولوژی مختلف شناسایی و با ارایه تصویر تشریح گردیده اند. نحوه تشکیل و موقعیت مکانی و سنی آن ها نیز مورد بررسی قرار گرفته و در پایان به ارتباط تشکیل و تکامل آن ها با اصول زیر بنایی ژئومورفولوژی پرداخته خواهد شد.
زمین شناسی، کانی سازی، ژئوشیمی و مطالعات مغناطیس سنجی در کانی سازی آهن منطقه کلاته شاهین، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانی سازی آهن کلاته شاهین در 107 کیلومتری جاده قوچان- نیشابور (استان خراسان رضوی) قرار دارد. توده های نیمه عمیق با ترکیب مونزونیت تا هورنبلند دیوریت پورفیری در آهکهای کرتاسه نفوذ کرده اند. واحدهای رسوبی منطقه از قدیم به جدید شامل آهکهای مربوط به کرتاسه زیرین و میکروکنگلومرا تا ماسه سنگهای مربوط به ائوسن و پلیوسن- کواترنر می باشد. کانی سازی در این منطقه طی دو مرحله هیپوژن و سوپرژن شکل گرفته است. در مرحله هیپوژن، پیریت، مگنتیت و اسپکیولاریت و در مرحله سوپرژن، گوتیت، لیمونیت و هماتیت تشکیل شده اند. بررسی شرایط دمایی و فوگاسیته اکسیژن، دمای تشکیل کانی های هیدروترمالی شرق منطقه را در محدوده کمتر از ºC350 معرفی می نماید. در غرب منطقه، میزان هماتیت و گوتیت بسیار کمتر و اغلب به صورت رگه و رگچه ای همراه با دولومیت هیدروترمالی می باشند. محلولهای هیدروترمالی عامل کانی سازی در غرب منطقه نسبت به شرق با میزان سولفید کمتر، اکسیدان تر و دمای کمتر بوده اند. نتایج آنالیز ژئوشیمی به روش جذب اتمی برای عناصر Fe، Mn، Mg و Ca، نشان دهنده بیشترین میزان آهن (4/30 درصد) در محل ترانشه در شرق منطقه است. آهن و منگنز در محل ترانشه همبستگی مثبت نشان می دهند. همچنین رابطه ای بین میزان این عناصر و فاصله از توده ها وجود ندارد. بنابراین توده های نفوذی منطقه غیربارور بوده و نقشی در کانی سازی ندارند. شدت کل میدان مغناطیسی در 742 نقطه در دو شبکه 5×20 متر اندازه گیری شد. نقشه های شدت کل میدان مغناطیسی، انتقال به قطب و همچنین ادامه به سمت بالا با نرم افزار Mapper ER تهیه شد. بررسی نقشه های تهیه شده، وجود آنومالی های A، B، C، F، E، D1، D2 و D3 را در منطقه نشان می دهد. با توجه به این که در فاصله تقریباً 40 متری آنومالی های B وC ، توده هورنبلند دیوریت پورفیری رخنمون دارد، این احتمال وجود دارد که منبع آنومالی ها مربوط به توده نفوذی باشد. از طرفی به دلیل وجود کانی سازی هماتیت در آهک های منطبق بر آنومالی های B و C این احتمال نیز وجود دارد که منبع این آنومالی ها مربوط به کانی سازی مگنتیت در عمق باشد. بنابراین در محل این دو آنومالی، حفاری اکتشافی پیشنهاد می شود.
زمین شناسی، دگرسانی، کانی سازی و مطالعات ژئوشیمیایی در منطقه کلاته تیمور، شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه کلاته تیمور در 20 کیلومتری شمال غرب کاشمر و 4 کیلومتری روستای کلاته تیمور در استان خراسان رضوی قرار دارد. این منطقه جزیی از کمربند آتشفشانی- درونی شمال گسل درونه است و از نظر ساختاری در جنوب زون سبزوار، حد فاصل گسلهای درونه و تکنار واقع شده است. سنگهای منطقه شامل دو واحد اصلی مجموعه سنگهای آذرآواری- آتشفشانی با سن ائوسن زیرین تا میانی و سنگهای نیمه عمیق می باشد. سنگهای آتشفشانی با طیف ترکیبی آندزیت بازالت، آندزیت، لاتیت، تراکیت، داسیت و ریوداسیت به صورت گدازه، توف، لاپیلی توف و آگلومرا دیده می شود. بر اساس پیمایشهای صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی، چندین توده نفوذی در منطقه برای اولین بار شناسایی شد. توده های نفوذی با رخنمون کوچکی به شکل استوک دیده می شوند. نفوذیها شامل کوارتز هورنبلند بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز دیوریت پورفیری و میکرودیوریت می-شود. بارزسازی هاله های دگرسانی در محدوده مورد نظر با استفاده از طول موجهای VNIR و SWIR مربوط به تصاویر سنجنده های ETM+7 و استر انجام گرفت. آلتراسیون در منطقه، گستردگی خطی دارد و شامل انواع پروپیلیتیک، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی است. با وجود وسعت زیاد آلتراسیون در منطقه، وسعت کانی سازی در سطح محدود است. فراوانی کانی سازی سولفیدی کمتر از 3% و بیشتر به شکلهای افشان، استوک ورک و پرکننده فضای خالی دیده می شود. در منطقه چشمه نقره، آثار فعالیتهای معدن کاری قدیمی مشاهده می شود که بیانگر اهمیت معدنی این منطقه در زمانهای گذشته است. اکتشافات ژئوشیمیایی باعث کشف نا هنجاریهایی از عناصر طلا، مس، سرب، روی، نقره، ارسنیک، آنتیمون، جیوه و بیسموت گردیده است. بررسیهای ژئوشیمی سنگی در نواحی آلتراسیون، نشان دهنده همبستگی طلا با عناصر مس، سرب، روی و نقره می باشد. با توجه به الگوی آلتراسیون، توزیع غیریکنواخت کانی سازی و درصد پایین کانی زایی سولفیدی، مطالعات بیشتر می تواند بر روی سیستم منطقه در تیپ کانسار طلا- مس گرمابی از نوع کم سولفید صورت گیرد.
ماه بدر و آسمان صاف ؟
حوزههای تخصصی:
تحلیل و براورد خطر زمین لغزش با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در بخشی از جاده هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله سبب بروز خسارت های فراوان مالی و جانی در سراسر جهان میشود. ایران به ویژه در نواحی شمالی و مسیر جاده هراز، به خاطر شرایط خاص آب و هوایی و فیزیوگرافی همواره در معرض خطر زمین لغزش قرار دارد.
هدف از این تحقیق تهیه نقشه خطر زمین لغزش با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS، در بخشی از حوزه آبخیز هراز است. به منظور تهیه نقشه خطر زمین لغزش نخست با مطالعات میدانی، نقشه پراکنش زمین لغزش حوزه و سپس نقشه عوامل مؤثر بر زمین لغزش تهیه شد. در مرحله بعد نیز عامل ها با استفاده از نظر کارشناسی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شده و نه عامل شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، واحد های زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل و نقشه بارش به عنوان عوامل مؤثر انتخاب گردید. سپس پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد.
نتایج نشان داد که سه عامل واحد های زمین شناسی، فاصله از جاده و شیب به ترتیب بیش ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه داشته اند، در حالی که دو عامل گسل و بارش کم ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه به خود اختصاص دادند.
بررسی تکتونیک فعال در قلمرو تراست زاگرس منطقه فارسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مناطق دارای پتانسیل خطر زمین لرزه همواره از دغدغه های اصلی رشته های مرتبط با علوم زمین بوده است و محققان مختلف با نگرش های گوناگون آن را مورد مطالعه قرار داده اند. دانش تکتونیک ژئومورفولوژی نیز با روش شناسی خاص خود به مطالعه این پدیده محیطی پرداخته است. از این رهگذر تعبیر و تفسیر شواهد بر جای مانده از لرزه ها و حرکات تکتونیکی جدید بر چشم اندازها اصول موضوعه این دانش نوپاست. شاخص های تکتونیک فعال از ابزارهای کارآمد برای شناسایی وضعیت تکتونیکی و ارزیابی احتمالی مناطق لرزه خیز به شمار می آید. شاخص هایی چون سینوس جبهه کوهستان، شاخص های دره ای چون شاخص نسبت V شکل دره ها، شاخص پهنا به عمق دره ها، گرادیان طولی رودخانه، شاخص های حوضه ای چون شاخص تقارن حوضه زهکش، شاخص نسبت V شکل و شاخص انتگرال هیپسومتری، از این دست اند. از سویی هم ابرگسل زاگرس در زمره گسل های فعال و اصلی کشورمان است که همواره منشا لرزه های بسیاری در حاشیه خود بوده است و مرز دو زون ساختاری سنندج ـ سیرجان و زاگرس مرتفع است. در این پژوهش حوضه فارسان، که شامل دو زون سنندج ـ سیرجان و زاگرس مرتفع است، به وسیله شش شاخص متفاوت در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با دقت 10 متر مورد آزمایش قرار گرفته و نرخ تکتونیک فعال آن سنجیده شده است. سپس نتایج به دست آمده، با بررسی میدانی مقایسه گردیده اند. نتایج شاخص های متفاوت تبدیل به شاخص IAT شده اند و نقشه پهنه بندی تکتونیکی حوضه فارسان در چهار کلاس بسیار فعال، فعال، نیمه فعال و غیرفعال ترسیم گردیده است. نتیجه به دست آمده این است که در این حوضه گسلی فرعی منشعب از گسل اصلی زاگرس در طول حدود 8350 متر دارای فعالیت تکتونیکی در حد بسیار فعال است. همچنین بخش های زیادی از حاشیه این گسل دارای تکتونیک متوسط است. دو شهر باباحیدر و فارسان در حاشیه گسل های فعال واقع شده اند.
بررسی تغییرهای پیچان رودی و ناپایداری بستر رودها در جلگة شمالی تنگه هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچان رودهای سطوح دلتایی از ناپایدارترین عرصه های رودخانه ای در حیطة ژئومورفولوژی ساحلی محسوب می شوند. در این پژوهش، با مطالعة مورفولوژی رودخانه های شمال تنگة هرمز میکوشیم دگرگونیهای ژئومورفولوژیکی و تغییرهای زمانی و مکانی بستر آنها را بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم. بدین منظور، نخست مورفولوژی رودخانه ها و عرصه های تغییرمسیر آنها را در قالب نرم افزارهای GIS بررسی میکنیم و تغییرهای الگو و صورت های مختلف تغییر شکل و جابجایی بستر رودخانه را تعیین میکنیم. روش کار بیشتر از نوع تجربی و میدانی است و طی آن، داده های مؤثر بر تغییرهای مورفولوژی پیچان رودهای منطقه، تحلیل میشود. تکنیک کار نیز مقایسه و تحلیل دگرگونیهای صورت گرفته طی زمان های متوالی، با استفاده از ابزار ها و روش های یاد شده است. نتایج نشان می دهد که نسبت تغییرها و ضریب های پیچان رودی در جهت شیب و به سمت پایین دست دلتا افزایش می یابد. با توجه به کم شیب بودن سطوح دلتاها و ریز بافت بودن رسوب ها، حرکت های پیچان رودی تشدید شده است و مشخص ترین آثار فعالیت دینامیکی رودخانه های منطقه، وجود بسترهای درهم، متعدد و متروک این پیچان رودهاست. درمجموع، این تغییرها به طور مستقیم، پیرو تغییر بافت رسوب و سپس حالت های سیلابی رودخانه هاست.
پهنه بندی آب و هوایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع زمانی ـ مکانی بارش در استان ایلام
حوزههای تخصصی:
فرم و فرایندهای رودخانه ای دشت خوزستان در کواترنر
حوزههای تخصصی:
تأثیر انحراف معیار هندسی ذرات خاک بر بازتاب طیفی خاک سطحی (مطالعه موردی: پلدختر، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکنواختی و همگنی ذرات خاک از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رفتار و ویژگیهای طیفی خاک میباشد. درجه یکنواختی خاک با انحراف معیار هندسی ذرات خاک (g?: Geometric standard deviation of soil particles) سنجیده می شود. در این تحقیق که هدف آن مطالعه اثر g? بر بازتاب طیفی سطح خاک (با بررسی میانگین هندسی قطر ذرات (Geometric mean particle diameter or GMPD :dg) و آهک خاک) می باشد، از اطلاعات ماهواره IRS-P6 سنجنده LISS-III در 17 شهریورماه 1386 استفاده گردید. پس از دریافت و اصلاح داده های خام ماهواره ای، تصحیحات لازم بر روی آن انجام و پردازش هایی شامل: شاخص گیاهی نرمال شده، تجزیه مؤلفه اصلی، فاصله اقلیدسی از خط خاک و طبقه بندی نظارت نشده نیز انجام گرفت. در نهایت با استفاده از روش نمونه برداری طبقه بندی شده تصادفی و بر اساس تصویر رنگی کاذب و واحدهای همگن رنگی در تصویر اصلی منطقه و اطلاعات کمکی، 95 نقطه تعیین و از عمق 5-0 سانتیمتری سطح خاک نمونه برداری انجام گردید. سپس مقادیر آهک، dg و g? برای هر نمونه محاسبه گردید. با استفاده از g? محاسبه شده، کل نمونه ها به دو گروه: 10 >g? (خاک نسبتاً همگن) و 10 ? g? (خاک نسبتاً غیرهمگن) تقسیم شده و سپس روابط همبستگی داده های خاک و بازتاب های طیفی در این دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص گردید که در گروه اول که شامل خاکهای نسبتاً همگون بوده اند، میانگین هندسی قطر ذرات و آهک خاک دارای روابط همبستگی قوی و بارزتری با اطلاعات ماهواره ای بوده، در حالی که در گروه دوم که شامل خاکهای ناهمگون از نظر g? بودند، دارای روابط همبستگی ضعیف تری با اطلاعات دورسنجی شده بوده اند. بنابراین مشخص گردید که انحراف معیار هندسی ذرات خاک (g?)، دارای اثر بارز و غالبی بر بازتاب طیفی از سطح خاک میباشد.
مقایسه روش های نروفازی، شبکه عصبی و رگرسیون چند متغیره در پیش بینی برخی خصوصیات خاک (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات اندازه گیری مستقیم برخی از ویژگیهای خاک، در سال های اخیر از روش های غیر مستقیم برای برآورد این خصوصیات استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش140 نمونه جمع آوری شده از منطقه گرگان مورد آزمایش قرار گرفته و فراوانی نسبی ذرات، کربن آلی، درصد رطوبت اشباع و آهک به عنوان ویژگیهای زودیافت و نقطه پژمردگی، ظرفیت زراعی، ظرفیت تبادل کاتیونی و وزن مخصوص ظاهری به عنوان ویژگیهای دیریافت اندازه گیری شدند. سپس کل داده ها به دو سری داده، شامل سری آموزش (80% داده ها) و سری ارزیابی (20% داده ها) تقسیم گردید. به منظور پیش بینی خصوصیات مذکور، از مدل های نروفازی، شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج ارزیابی مدل ها بر اساس شاخص های ریشه مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی و ضریب تبیین نشان داد که مدل نروفازی دارای بالاترین دقت در پیش بینی ویژگیهای خاک را دارا میباشد بطوریکه این مدل به میزان 34، 10، 78 و 5 درصد دقت پیش بینی ویژگیهای FC، PWP، CEC و Bd را به ترتیب، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه افزایش داده است. بعد از این مدل، شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به معادلات رگرسیونی کارائی بهتر داشته است.