فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۵٬۱۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
اعراب، اسرائیل، سازش (1): از شریف حسین تا جمال عبدالناصر
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه و راه حل ها
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای نبرد با آمریکا در لبنان
حوزه های تخصصی:
سرنوشت اسلام در آمریکا
دوازده سال در قاهره
حوزه های تخصصی:
مصاحبه با یکی از رهبران برجسته جهاد پیرامون مسئله فلسطین و حرکت اسلامی
حوزه های تخصصی:
از قلم افتاده ها...
گزارشها: میزگرد مشترک دفتر مطالعات و موسسه امور بین الملل انگلستان در مورد آسیای مرکزی و قفقاز
تاریخ مبارزات مردم مسلمان افغانستان در برابر هجوم بیگانه (آشنایی با مبارزات رهائی بخش (3))
حوزه های تخصصی:
چرا 100 دام می رود ...!
حوزه های تخصصی:
مردمی که دروازه خاورمیانه را به روی آمریکا گشود
حوزه های تخصصی:
واکاوی زمان تحقق وعده قرآنی نابودی صهیونیسم جهانی در آیات آغازین سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه وعده قرآنی فساد و چگونگی بروز و ظهور آن در فضای تاریخی و تمدّنی قوم بنی اسرائیل، می تواند تصویر و تحلیل برجسته تری از ماهیّت، موقعیّت و فرجام دولت صهیونیست اسرائیل را تبیین و پشتوانه علمی جبهه مقاومت را تقویت نماید. (مسئله) این مقاله با بهره گیری از رهیافت تدبّری؛ با تاکید بر پیوستگی آیات و تحلیل دلالت های ظاهری موجود در متن سیاق، به چینش زمانی آیات و تبیین چگونگی وقوع سرکوبی فساد بنی اسرائیل در آخرالزمان، توسط «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» می پردازد. (روش) مقاله احتمال وقوع یکی از دو فساد این قوم در زمان معاصر را قویتر از دیگر احتمالات می داند. طبق روایات و دلایل مطرح شده در این نوشتار، زنجیره متوالی ماجراهای فساد بنی اسرائیل و «علوّ کبیر» ایشان در آخرالزمان، در اواخر دوران غیبت کبری و منتهی به ظهور امام عصرعج خواهد بود. مصداق «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ»، یاوران امام زمان عج هستند که در فراگرد سرکوبی فساد بنی اسرائیل، به این وعده الهی تحقّق می بخشند. (یافته ها)
امیر عبدالله و دور جدید بازی در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی و مؤلفه های تعلیم و تربیت اسلامی از منظر بیدارگر اسلام؛ سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
81 - 109
حوزه های تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی متفکر و سیاستمداری است که آغازگر نواندیشی و بیداری در جهان اسلام بوده است که غالباً اندیشه های سیاسی و اجتماعی ایشان موردتوجه محققان بوده است و دیدگاه های وی در عرصه تعلیم و تربیت مغفول مانده است. با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت و ضرورت تحول نظام آموزشی مسلمانان، مسئله و هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم و مؤلفه های تعلیم و تربیت از منظر سید جمال الدین اسدآبادی به عنوان یکی از مصلحان بیدارگر اسلامی می باشد (مسئله). روش تحقیق پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و از نوع تحلیل متنی می باشد که جهت گردآوری داده ها از روش اسناد کاوی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کتب، مقالات و اسناد علمی مرتبط با سید جمال الدین اسدآبادی بود که به روش نمونه گیری در دسترس مقالات و کتب مرتبط انتخاب شد و تجزیه وتحلیل داده ها این پژوهش در چهار مرحله توصیف، تحلیل، استنتاج و تبیین انجام پذیرفت (روش). یافته های پژوهش نشان می دهد که سید جمال الدین، تعلیم و تربیت را یکی از شیوه های مهم بیداری مسلمانان می دانست. ازنظر وی، تعلیم و تربیت فرد از سه دیدگاه قابل بررسی است و معلم به عنوان الگوی کامل تربیتی نقش مهمی در فرایند تعلیم و تربیت دارد. مهم ترین تأکیدات و مؤلفه های تربیت ازنظر سید جمال الدین شامل توجه به زبان مادری، آگاهی و بیداری، استعمار و استبداد نتیجه انحراف اخلاقی، جایگاه رفیع علم، بازسازی هویت اسلامی و گسترش علوم و فنون جدید می باشد (یافته ها).
تحلیل اثرگداری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
149 - 170
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی(ره) و نظریه ولایت فقیه، تغییرات عمیقی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ایجاد کرد. عملکرد جنبش های اسلامی و به طور اخص اندیشه مقاومت در نیم قرن اخیر، تحت تأثیر این نظریه و بازتاب انقلاب اسلامی بوده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی شکل گیری مقاومت در منطقه خاورمیانه و تحلیل چگونگی اثرگذاری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در این منطقه می باشد. پرسش بنیادی پژوهش حاضر این است که ولایت فقیه چگونه بر ملت های منطقه تأثیر گذاشته و موجب شکل گیری مقاومت گردیده است؟ (مسئله) در پژوهش حاضر از روش کیفی و رهیافت جامعه شناسی سیاسی.استفاده شده است (روش) یافته های پژوهش نشان می دهد امام خمینی (ره) با اتکاء بر نظریه ولایت فقیه و سه اصل اساسی عدالت، توجه به آراء و نظرات مردم (مردم سالاری) و مقابله با مستکبران عالم در برابر مستضعفان از طریق قدرت نرم در شکل گیری خودجوش هسته های مقاومت موثر بوده و پس از عمق یابی و گسترش محور مقاومت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه نیز تامین شده است. (یافته ها)
چالش های صلح جویی حقوقی در پرتو دادگستری جنایی ترمیمی، در بستر راه ابریشم کهن و نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راه ابریشم به عنوان نمادی از گفت وگوی درون تمدنی و همگرایی اقوام و تقویت زمینه های فرهنگی، کمتر از دیدگاه حقوقی بررسی شده است. تعامل اقوام بسیار متنوع و ناآشنا با یکدیگر، همواره تنش زا و بسترساز درگیری و اختلاف ها بر سر دادوستدها و ارتباطات بوده است. از نظر تاریخی، صلح جویی و مفاهمه فراتر از صرف اجرای سازوکارهای رسمی و قضایی، در صورت بروز اختلاف های حقوقی در ارتباطات راه ابریشم (الگوی صلح جویی حقوقی ترمیمی)، در مقایسه با ابزارهای تنبیهی و کیفری، راه گشاتر در تداوم مسیر کاروان ها و ره گذران راه ابریشم بوده است. صلح جویی حقوقی بدون تکیه بر قانون گذاری، به معنای امروزی و دادرسی قضایی دیوان سالار، فرهنگ صلح جویی و میانجی گری و سازش در جرائم معمول ارتکابی در راه ابریشم را در طول تاریخ این منطقه از جهان رواج داده است. مقاله این پرسش را می کاود که آیین های حل اختلافات کیفری در مناسبات راه ابریشم کهن - به ویژه میانجی گری مبتنی بر عدالت ترمیمی چه ظرفیتی در حل منازعه های حقوقی مورد رخداد در راه جدید ابریشم ایجاد می کند؟ در پاسخ این فرضیه را دنبال می کنیم که سازوکارهای صلح جویانه (دادگستری ترمیمی)، روش عمومی در حل وفصل اختلاف های حقوقی در این راه بوده است. پژوهش حاضر به روش کیفی با تحلیل تاریخی و حقوقی صلح جویی کیفری در چارچوب نظریه عدالت ترمیمی در جرم شناسی به عنوان یکی از علوم جنایی، پس از تبیین مبانی نظری صلح جویی حقوقی، نقش روابط فرهنگی و حقوقی در راه ابریشم را با توجه به الگوی انتقال سیاست جنایی از نظر تاریخی بررسی می کنیم. بنابر یافته های این نوشتار، بر این اساس که مهم ترین رکن روابط بین المللی، به ویژه همکاری های حقوقی پیمان های عرفی بر محور اشتراک های فرهنگی تکیه دارد و از دیگر سو، تفاهم حقوقی، از سخت ترین جلوه های تفاهم فرهنگی است، به ویژه در ملت های کهن که جهانی شدن و تقریب ارزش های واحد حقوق بشری، در غیر از تجربه های موفقی همچون راه ابریشم آنچنان مطرح نبوده است، احیای راه ابریشم با طرح «یک کمربند و یک راه» (راه ابریشم جدید)، بدون توجه به تعارض های نظام های حقوقی کشورهای مسیر حمل ونقل با یکدیگر، چالشی از جنس همان مشکل راه ابریشم کهن است. خروج از این چالش در گرو روزآمدسازی آیین های قضازدایی برای رفع اختلاف های کیفری احتمالی با تدوین رژیم حقوقی برساخته از بازگشتن کشورهای مرتبط از صلاحیت کیفری سرزمینی است.
تأثیر فناوری هوش مصنوعی بر آینده موازنه قوا در غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
ابزارها و سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگی های خاصی هستند که باعث می شود کشورهای مالک فناوری های مذکور با بهره مندی از آن ها توان رقابت نظامی و اقتصادی بیشتری پیدا کنند و بتوانند توازن قوا را در نظام بین الملل به نفع خود بر هم بزنند. برتری ژئوپلیتیکی، نظامی و اقتصادی آینده جهان، توسط قدرت هایی تعیین می شود که فناوری های نوینی هم چون هوش مصنوعی را به نفع خود مدیریت کنند. روسیه و چین با سرمایه گذاری و رقابت در زمینه فناوری های جدید در اقتصاد، نوسازی نظامی و ابزارهای کنترل اجتماعی نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده را به چالش کشیده اند. این روند در غرب آسیا نیز آغاز شده است. اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از پیشگامان سرمایه گذاری در زمینه هوش مصنوعی در این منطقه هستند و طرح های مختلفی برای بهره برداری از هوش مصنوعی در زمینه های اقتصادی و نظامی دارند. سؤال اصلی که در این مقاله به دنبال پاسخ دادن به آن هستیم این است که فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی چگونه آینده موازنه قوا را در غرب آسیا تغییر خواهد داد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد هوش مصنوعی با افزایش قدرت اقتصادی و نظامی کشورها، موازنه قوا در منطقه غرب آسیا تغییر خواهد داد. به این ترتیب عربستان سعودی و اسرائیل با افزایش توان نظامی و اقتصادیِ ناشی از هوش مصنوعی، موازنه قوا را در این منطقه به نفع خود دگرگون می کنند. این تحقیق با استناد به روش تحقیق تبیینی و با استفاده از داده های آماری و کتابخانه ای تدوین شده است. واژگان کلیدی: هوش مصنوعی، عربستان سعودی، موازنه قوا، نظام بین الملل، غرب آسیا، اسرائیل، قدرت نظامی
نقش فرهنگ سیاسی در توسعه سیاسی افغانستان بعد از 11 سپتامبر ۲۰۰۱
منبع:
پژوهش ملل شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۹
27-44
حوزه های تخصصی:
در افغانستان هنوز هم دموکراسی نهادینه نگردیده است و تا نهادینه شدن دموکراسی این کشور راه درازی در پیش دارد. یکی از موانع بزرگی داخلی بر سر راه تحقق و نهادینه شدن دموکراسی در این کشور موجودیت فرهنگ سیاسی قبیله ای و قومی برخی از ساکنان آن می باشد. در این کشور، ایستارها، ارزش ها، اعتقادات، احساس ها، باورها، نگاه به گذشته، جهت گیری ها، سنت های اجتماعی و برخی ساختارهای اجتماعی تعدادی از ساکنان این سرزمین قومی و قبیله ای است. البته این را نباید منکر گردید و نادیده گرفت که بسیاری از نسل های جوان افغانستان بسیاری از باورها، خط قرمزها و تابوهای قومی را زیرپا گذاشته اند. در سومین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان دیده شد که فرهنگ سیاسی برخی از جوانان این مرزوبوم مشارکتی می باشد. بنابراین، هدف اصلی مقاله حاضر این است که مشخص شود، فرهنگ سیاسی در توسعه سیاسی افغانستان تا چه اندازه موثر بوده است. از آنجائیکه جامعه افغانستان یک جامعه سنتی و قبیله ای است، فرهنگ سیاسی آن هم فرهنگ سیاسی قبیله ای می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. یافته ها نشان می دهد که میان انتخابات و فرهنگ سیاسی هر کشور رابطه مستقیم و جود دارد. همان وضعیتی که فرهنگ سیاسی کشور دارد، همان وضعیت را انتخابات هم دارد. اگر فرهنگ سیاسی به سوی دموکراتیک شدن روان است، دیده می شود که انتخابات در افغانستان هم به سوی دموکراتیک شدن روان می باشد
مسیحیت ارتدوکس شرقی و صلح آفرینی عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مراجعه به کتاب مقدس و آموزه های پدران کلیسای مسیحی درمی یابیم که آیین مسیحیت الهام بخش صلح در جهان است. با این حال، تاریخ مسیحیت نشان از جنگ های متعدد مذهبی دارد. نقطه آغاز این جنگ ها به زمان گرویدن کنستانتین کبیر به دین مسیح و درآمیختن دین و سیاست برمی گردد. در تاریخ مسیحیت برای مشروعیت بخشی به جنگ، ابتدا نظریه جنگ عادلانه و سپس مفهوم جنگ مقدس به تدریج وارد مباحث الهیاتی در رابطه با اخلاق جنگ و صلح شد. این پرسش مطرح می شود که موضع کلیسای ارتدکس نسبت به این رویکردها چیست و کدامیک از رهیافت های موجود در مورد جنگ وصلح با سنت الهیاتی و اخلاقی آیین ارتدوکس سازگار است و می تواند برای مفهوم بندی رویکرد جداگانه آن کارآمد باشد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد، سنت مسیحیت ارتدوکس هیچ کدام از رهیافت های مشروعیت بخش به جنگ و خشونت را نمی پذیرد که در بستر تاریخ مسیحت غربی شکل گرفته اند. بنابراین در جست وجوی قالب های فکری جایگزین، در این نوشتار استدلال می کنیم که رهیافت «صلح آفرینی عادلانه» می تواند مدل منسجمی در ارتباط با پاسخ ارتدوکس به جنگ و صلح فراهم کند. مبنای این استدلال، سازگاری عمیق مبانی اعتقادی مذهب ارتدکس با راهکارهای رهیافت صلح آفرینی عادلانه است که دربردارنده خشونت پرهیزی و تلاش برای پیشگیری از جنگ با تلاش برای عدالت و توسعه است. چارچوب نظری که در این نوشتار برای تلفیق سنت ارتدوکس با رهیافت صلح آفرینی عادلانه استفاده شده است رهیافت واقع گرایی مسیحی راینهولد نیبور است. این پژوهش از انواع پژوهش های کیفی است که در آن میان از روش مدل یابی کاربردی پیروی می کند.