درخت حوزه‌های تخصصی

تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۰۰ مورد.
۲۸۵.

اسلام سیاسی در ایران؛ ظهور یوتوپیک، حیات ایدئولوژیک و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام سیاسی ذهنیت اجتماعی تحول ارزش ها و نگرش های دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۱ تعداد دانلود : ۹۳۷
این مقاله به یکی از عوامل مؤثر بر بازتولید گفتار اسلام سیاسی پس از پیروزی انقلاب می پردازد. تأکید بر نقشی است که تحول الگوی شهرنشینی طی سه دهه گذشته ایفا کرده است. ظهور قلمرو زیستی ویژه در شهرهای کوچک در مقایسه با شهرهای بزرگ و روستاها، بازار مصرف تازه ای برای آموزه های این روایت دینی تولید کرده است. مقایسه یافته های کمی اثبات کننده آن است که ذهنیت اجتماعی شهرهای کوچک به منزله حاشیه هایی بر متن شهرهای بزرگ، بستر مستعد تولید و بازتولید اسلام سیاسی است.
۲۸۸.

انسان شناسی در فلسفه سیاسی متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: قدرت اختیار انسان شناسی فضیلت اصالت وجود قانون خردگرایی پویایی فلسفه سیاسی متعالیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
تعداد بازدید : ۱۴۷۰ تعداد دانلود : ۹۴۱
معرفت نفس، گام آغازین برای رسیدن به شناختی دقیق از اجتماع و در نهایت، خداوند است. از آن جا که حکمت متعالیه، منظومه ای دقیق و سامانه فکری سنجیده ای می باشد، طبعاً نوع نگرش صدرا به انسان و ویژگی های آن، متاثر از زیرساخت های فلسفی وی است. در این نوشتار که ب
۲۹۱.

محقق اردبیلی و مکتب فقهی او

۲۹۳.

مردم و فرهنگ مردم در اندیشه سیاسی شریعتی و سروش

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۰ تعداد دانلود : ۸۸۷
این نوشته پس از ارائه تفاوت های موجود در آراء این دو نواندیش دینی تاثیرگذار در ایران که از جمله در روش شناسی آن دو دیده میشود، وجود تناقض مهمی را که در اندیشه این هر دو مشترک است به بحث میگذارد. در واقع هم شریعتی و هم سروش از سویی بینش اسلامی را بینشی پویا و قابل تفسیر و تأویل توسط جوامع و افراد مختلف به شمار میآورند و از این رو نه تفسیری را رسمی میدانند و نه برای مفسران رسمی امتیاز و جایگاه خاصی قائلند، و از سوی دیگر شریعتی- به طورغیرمستقیم- و سروش مستقیماً آن را عنصر ثابت و تعیین کننده ای در فرهنگ مردم میداند، وجود این تناقض باعث میشود که هردو علیرغم داشتن دیدگاهی آزادمنشانه در حوزه دین، نتوانند در حوزه سیاست به تبیین دیدگاهی دموکراتیک بپردازند.
۲۹۴.

متفکر نواندیش مشروطیت: سیری در زندگانی، آثار و اندیشه های سیاسی کاظم زاده ایرانشهر

۲۹۹.

گفتگو: مبانی و مبادی مردم سالاری دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۹ تعداد دانلود : ۷۳۴
اساس سیاست، بر رابطه ی میان حکومت و مردم استوار است که دو تفسیر دارد: یکی تفسیر این رابطه از ناحیه ی حکومت کنندگان است که جریان نفوذ از بالا به پایین است و دیگری از ناحیه ی مردم که این تفسیر نفوذ از پایین به بالا است. در ناحق بودن تفسیر اول جای بحث نیست، همچنان که غیر واقعی بودنِ عملی شدن تفسیر دوم هم بدیهی است. حساسیت اندیشه های سیاسی رابطه ی مردم و حکومت از نوع تفسیر دوم است. اهمیت این مساله در هر نظامی از یک نوع دغدغه های اشخاص در مورد جریان حاکم برخاسته است. در نظام های اریستوکراسی و دیکتاتوری، این دغدغه خود را بیشتر نشان می داده و در نظام دموکراسی با وجود اینکه باید مردم در سهم خود از جهت دخالت در تصمیم گیری های حکومت مطمئن باشند، موضوع رابطه ی مردم با حکومت از بالاترین حساسیت ها برخوردار است. همه ی شعارها و سخن سرایی ها در خصوص زمان سرنوشت مردم به دست مردم، تا زمانی است که با قدرت اکثریت افراد جامعه، شخص یا گروه خاصی در راس قدرت قرار گرفته است، از هنگامی که این مطلب صورت گرفت در مردم تحت حکومت دو نوع اضطراب به وجود می آید. 1. دغدغه ی آن اقلیتی که با روی کار آمدن جریان مخالف، سرنوشت خود را در دست شخص یا گروهی می بینند که او را برای مدیریت سرنوشت اجتماعیش صالح نمی دانست. 2. دغدغه ی آن اکثریتی که این جریان به روی کار آورد، که تا چه اندازه این شخص یا گروه بر سر عهد و پیمان خود باقی است؟ اما اضطرابات مردمی در نظام های دینی و تجربیات عملی بیشتر در نظام های دینی مربوط به دوران های خیلی قدیم و باستانی درارتباط با حکومت انبیای الهی است که جزییات و خصوصیات آن در علوم سیاسی روز منعکس نیست. آنچه از گذشته برای اندیشه های سیاسی از تجربه ی عملی حاکمیت دینی مطرح است تجربه های عملی دوران حاکمیت کلیسا در غرب است که به نام خدا و دین، جریان کلیسا حدود ده قرن قدرت را در جوامع غربی در دست داشت و نظام خودکامه ای را به مردم تحمیل نمود و این تجربه این مردم غرب منشا پیدایش سکولاریسم و عقب گردی آنها از دین شد و با این سابقه تصویر مردم در جریان حکومت دینی نه تنها تصویرِ حاکمیت مردمی نیست بلکه تصویر حکومت مردمی است که مردم، یک مکلف و یک موظف بی اختیارند و متاسفانه این برداشت از غرب به جوامع اسلامی هم منتقل شد. از عوامل موثر در رابطه ی مردم باحکومت، موقعیت مردم در دیدگاه حکومت است. در دنیای غرب، موقعیت مردم در حکومت، از نظر اندیشه های سیاسی گذشته تا سه قرن قبل، موقعیت یک برده بلکه پایین تر، در موقعیت یک چهارپا تنزل داشته است. مستنداتی در این مورد در مقاله ذکر شده و در برابر این بینش، دیدگاه اسلام در خصوص موقعیت مردم از نظر حکومت با تکیه بر کلام امیرالمومنین علیه السلام، با دیدگاه گذشته ی غربیان ارزیابی شده است. از سه قرن گذشته تاکنون در غرب دیدگاه اندیشه های سیاسی نسبت به موقعیت مردم در حکومت رو به تحول گذاشت و برای نقش مردم در حکومت، سه راه پیش بینی شده که در این مقاله به آن ها می پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان