فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
تحلیل «خورشید و جمشید» بر پایه نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
91 - 111
حوزه های تخصصی:
"ریخت شناسی" یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است کهدر آن منتقد در پی یافتن روابط میان ساختار داستان است. این مبحث را نخستین بار ولادیمیر پراپ با الهام از اندیشه های فردینان دو سوسور در بحث ساختارشناسی زبان وارد عرصه نقد ادبی کرد. وی که اساس کارش را بر پایه اعمال شخصیت های موجود در داستان «قصه های پریان» قرار داد، پس از تجزیه و تحلیل کنش ها و کارکردهای این داستان ها، به وضوح دریافت که همه داستان ها از قوانین و ساختار واحدی تبعیت می کنند، و می توان این قوانین ساختاری را به عنوان فرمولی کلی درباره داستان های سایر ملل نیز به کار برد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ساختاری داستان «جمشید و خورشید» که یکی از سروده های موفق ادبیات غنایی فارسی است، سعی می کند تا با بررسی کارکردها و سیر توالی آن ها در هر نقش و مقایسه با نظریه پراپ، به میزان انطباق این کارکردها با نقش ها و خویش کاری های موجود در داستان دست یابد.
پژوهشی تطبیقی در باب جادو در ادبیات و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
109 - 127
حوزه های تخصصی:
انسان اولیه در برابر طبیعت به نخستین چیزی که توجه داشته خود او بوده و آن چنان مفتون این راز بزرگ شده که بی اختیار به جادو و افسون پناه برده است. این موجود ظریف، سخت و آسیب پذیر در روی زمین خشن و پر حادثه و در میان حیوانات درنده و حوادث بنیانکن طبیعی با انگیزه نیروی جنسی و هوش و تفکر خود توانسته بقای نسل شکننده خود را تأمین کند. غریزه پنهان ترس از آینده، نزد عموم بشر در جوامع ابتدائی و جوامع پیشرفته یکسان است که از جهل درون سرچشمه می گیرد و یا از دانسته های محدود الهام گرفته و می توان آن را مهم ترین عامل پناه بردن به جادو دانست. در این مقاله به ریشه یابی و بیان کیفیت جادو از دید ملل گوناگون می پردازیم.
تأثیرپذیری عزالدّین عبدالسّلام مقدسی از عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزالدین عبد السّلام مقدسی از شاعران و نویسندگانِ اهل تصوف و عارفِ قرن هفتم هجری است. یکی از آثار مشهور و رمزی او کتاب «کشف الأسرار فی حکم الطیور و الأزهار» است. وی در این اثر برای بیان افکار صوفیانه ی خود، به فراوانی از رمز استفاده کرده است. او در تنظیم یکی از بخش های این کتاب، از پرندگانی که عطار برای حرکت به سوی سیمرغ استفاده کرده، بهره برده است به گونه ای که تردیدی در مورد تأثیرپذیری او از عطار باقی نمی گذارد. این مقاله بر اساس مکتب فرانسه در ادبیات تطبیقی به تأثیرپذیری مقدسی از ""منطق الطیر"" عطار، در استفاده از نماد پرندگانی مانند: بلبل، باز، هدهد، طاووس، مرغابی و سیمرغ می پردازد. او در بیان تمثیل هایی چون ""شمع و موم""، ""شمع و پروانه"" و مضامین عرفانی دیگر به مختارنامه عطار نیز توجه داشته است. از سویی دیگر با بررسی این کتاب با سایر آثار عطار، ردپایی از مضامین و تمثیل های عارفانه ی عطار در آن کاملاً مشهود است.
واکاوی تطبیقی معصومیت های کودکانه و ظرفیت های انگیزشی خاطرات دوران کودکی در شعر طاهره صفارزاده و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاد دوران کودکی، برای هر انسانی، احساساتی متمایز از دیگری را زنده می کند و این تفاوت، در شعر شاعران که قلبی سرشار از عاطفه و احساس دارند، بیشتر از دیگران است. طاهره صفّارزاده و نازک الملائکه، از شاعران بنام و صاحب سبک در ادب فارسی و عربی هستند. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، خاطرات دوران کودکی و وصف معصومیت های کودکانهدر شعر این دو شاعر برجسته را بررسی و با هم مقایسه نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که شعر کودک هرکدام از این دو، متأثّر از خاطرات تلخ و شیرین دوران کودکی خود شاعر است. سایه روشن خاطرات دوران کودکی در شعر این دو، وجوه اشتراک اندک و تفاوت های بسیاری دارد، شعر کودک طاهره صفّارزاده، بیان محرومیت، تنهایی و رنج های کودکان است و رنگی واقع گرایانه و غالباً بسیار تیره دارد. سخن گفتن از کودک، همواره خاطرات تلخ دوران کودکی خود شاعر را برای او زنده می کند؛ امّا این واژه در شعر نازک الملائکه، با وجود شهرت او به نومیدی و بدبینی، آمیخته با خوش بینی است و مفهومی رمانتیک دارد. تصویر کودک در شعر او، برخلاف صفّارزاده، خاطرات شیرین گذشته را برای وی به ارمغان آورده است.
من المعرة الى شیراز: أثر أبی العلاء المعری فی الشاعر الفارسی المعاصر فریدون توللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدف هذه المقالة إلى دراسة أثر أبی العلاء المعری فی الشاعر الفارسی المعاصر «فریدون تولّلی»، بدءاً من التعریف بحیاة الشاعرین، ثم بیان العوامل المساعدة على نشأة ظاهرة «جنایة الأب على الابن» عندهما، و من ثم دراسة أثر أبی العلاء المعری فی فریدون تولّلی فیما یخص هذا المجال، مشیراً إلى «الدلیل النصی» و «ما فوق النصی» لإثبات هذا التأثر و التأثیر، و بیان کیفیة تعرف فریدون توللی إلى أبی العلاء المعری و مدى تأثّره بأبی العلاء المعری فی نظریته «جنایة الأب على الابن». تفید نتائج هذا المقال التی استقصینا من خلال تأمّلنا فی شعر التوللی قلباً و قالباً أنّ الشاعر تأثّر فی افکاره و آراءه بالشاعر العربی، أبی العلاء المعری، عالما أن هذا التأثر جاء فی إطار الشکل و الظاهر أکثر مما جاء فی إطار المعتقدات.
همایون نامه زجاجی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همایون نامه منظومه ای به بحر متقارب و در حدودِ شصت هزار بیت است که سَراینده ای به نام زَجّاجی آن را در سده هفتم سروده. موضوع این اثر با ولادت پیامبر (ص) و رویدادهای صدر اسلام آغاز می شود و با گزارش تاریخ اسلام و ایران تا روزگار ارسلان بن طغرل سلجوقی – البتّه با افتادگی هایی در روندِ روایتِ حوادث- ادامه می یابد. این منظومه دو بخش دارد و تنها نسخه فعلاً شناخته شده از نیمه دوم آن ناقص است و ابیات در پایان ناتمام مانده. همایون نامه به رغم قدمت و حجم آن از منظومه های نسبتاً ناشناخته و کمتر توجّه شده ادب فارسی است و در این مقاله موضوع توجّهاتِ آن به فردوسی و انواعِ تأثّراتش از شاهنامه- که الگوی ادبیِ این اثر و همه منظومه های هم وزنِ آن پس از سده چهارم است- در سه بخشِ: 1.فردوسی و شاهنامه در همایون نامه 2. نامها و داستانهای شاهنامه/ شاهنامه ای در همایون نامه 3. تأثّر و تقلید زَجّاجی از سبک فردوسی، بررسی و با ذکر و تحلیلِ شواهد گوناگون نشان داده شده که زجّاجی آشناییِ دقیقی با زبان و محتوای حماسه ملّی ایران داشته و با وجودِ نقد شخصیّتها و داستانهای پیش از اسلام (مغانه) آن و دعوت مخاطبانش به توجّه به اخبار دینی و مذهبی به جای آنها، به ادبیّت سخن فردوسی معترف و معتقد بوده و بسیار ازآن متأثّر شده است.
واکاوی «حکایت ایاز» مولانا با تکیه بر آراء یونگ و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
29 - 44
حوزه های تخصصی:
از دهه1920 به بعد نقد روان کاوانه، سبک گست رده ای از نق د روان ش ناختی بوده که فرضیات آن توسط زیگموند فروید (مؤسس مکتب پسی کانالیز) بنی ان گذارده ش ده است. در بی ان تح ولات روانش ناختی، س اختار ارائ ه شده توسط فروید دارای س ه نقش برجست ه بود: نه اد (id)، م ن (Ego) و فرام ن (superego). این س ه طب قه ساختار شخصیتی هر فرد را به وجود می آورن د و با واک اوی موشکافانه هر یک از این مراح ل می توان به فردیت و روان شخص در هر لحظه زمانی پی برد. تأثیر اندیشه های مولانا بر سبک «مثنوی» بسیار شبیه به تأثیری است که فلسفه اشراقی هانریبرگسون و آرای او درباره زمان بر جریان رم ان نویس ی قرن حاضر و ظ هور سب ک جریان سی ال ذهن گذاشت ه است. جریان های دیالکتیک و پارادوکسیکال خودآگاهی و ناخودآگاهی در مسیر داستان س رایی مولانا ، سبب گ ذر وی از مراحل سه گانه روان شناسی و پایایی ردپایی این تضاد در داستان های «مثن وی» گردی ده است. از این رو در این مقاله به واکاوی درگیری های ذهنی مولانا در حکایت «ایاز» در تطبیق با آراء یونگ و فروید پرداخته شده است.
تاثیر ادبیات فارسی بر آثار یسنین شاعر بزرگ روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط میان ایران و روسیه ریشه در تاریخ کهن هر دو کشور دارد. تاریخ نخستین مناسبات تجاری میان ایران و روسیه بعد از اسلام را باید در عهد سامانیان جستجو کرد. روابط تجاری، خود باعث گسترش ارتباطات فرهنگی بین دو ملت گردیده است. گسترش روابط فرهنگی بین ایران و روسیه بیشتر به اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 یعنی به دوره قاجار بر می گردد. از قرن 18 به بعد یعنی ازدوره یکاترین دوم آشنایی و گرایش ادبیات روسیه به سمت و سوی موضوعات شرقی به خصوص ادبیات ایران و ایران شناسی گسترش یافت و ترجمه هایی مانند ترجمه اشعار سعدی در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در مجلات روسی منتشر شد. بیش از یکصد و بیست نویسنده و شاعر روس به ادبیات شرق علاقمند بودند که یکی از آنها سرگئی یسینین (С.А. Есенин) می باشد. در این مقاله سعی شده است، علاوه بر معرفی اجمالی این شاعر، به تجزیه و تحلیل اثر معروف وی «نغمه های پارسی» پرداخته شود.
قصیدة ""الکتاب"" عند أحمد شوقی ومحمد الهراوی وعباس یمینی شریف (دراسة أسلوبیة مقارنة) (بررسی ادبیات کودکان با رویکرد سبک شناسی تطبیقی (بررسی مورد کاوی شعر کتاب در اشعار أحمد شوقی، محمد هراوی و عباس یمینی شریف))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم سبک شناسی عبارتست از کشف قوانین ابداع در ساختار گفتمان ادبی .و از آنجایی که این نوع سبک شناسی منحصر به ارتباط بین متون و نگاهش صرف ارتباط متونی می باشد فقط باید از دیدگاه تطبیقی باید بدان نگریست مخصوصا اینکه این متون از زبانهای متفاوت باشد و از آنجایی که محور این نوع ادب محدود به متون ادبی است بنابراین رویکرد کار هنری و به عبارتی دیگر زیبایی شناسانه است. ادب این سه شاعر یعنی احمد شوقی و محمد هراوی که هردو مصری و عباس یمینی شریف ایرانی در ادبیات کودکان جلوه گر می شود.و این ادب جزء حیاتی از ادبیات محسوب می شود چراکه به طیف معینی از جامعه می پردازد و باید با اسلوب ساده و جذاب ارائه شود. شالوده کارشان کلمات زیبا و بنیان آن خیال و هدفشان جذابیت این کلمات و پرورش و آموزش مخاطب است. این سه شاعر در زمینه سرودن شعر کودک در یک موضوع و با درونمایه واحد نقطه اشتراک دارند و آن ، شعر کتاب است . این شعر نوعی شعر تربیتی بوده و به همین دلیل این سه شاعر انتخاب شده و قصیده کتاب براساس سبک شناسی که دارای چهار لایه صوتی(موسیقی داخلی و خارجی) و لایه بلاغی(کارکردهای زیبایی شناسی) و لایه ی نحوی و لایه ی فکری بررسی می شود و نتایج به دست آمده نشان می دهد که درلایه ی آوایی می توان به هماهنگی و هارمونی موسیقی داخلی و خارجی و انواع مختلف تکرار کلمات و حروف بمنظور تحقق ریتم (ضربآهنگ)و بیان احساس درونی و تأکید معنی اشاره کرد.مضمون و درونمایه شعری این سه شاعر ،تربیتی ، پرورشی و عشق به یادگیری و کتاب می باشد.در زمینه بلاغی، خیال در شعر کتاب یمینی شریف ازنوع خیال تألیفی است در حالی که نزد أحمدشوقی ابتکاری و نزد هراوی، بیانی است.همچنین این شعرا برای بیان احساساتشان از تشبیه ها و استعاره های ساده بهره جسته و در لایه ی فکری تربیت کودکان و آموزش آنها از طریق ایجاد روحیه تعاون و همکاری و قدرت تشخیص بین خوب و بد بوسیله آموزش سخنوری از دیگر نتایج دست یافته می باشد. این جستار بر متون شعری این سه شاعر تکیه دارد و بر ابداع زبان شعری نزد هرکدام از این سه شاعر و امکانات هنری و زیبایی شناسی و ابداعی بارویکرد سبک شناسی تطبیقی -که بنیان کار خود را براساس تطبیق متون ادبی در دو(یا چند) زبان مختلف مانند ادبیات تطبیقی قرار داده با این تفاوت که محور عمل خودرا برروی سبک و زبان متمرکز می کند- موارد اشتراک واختلاف رادر چهاربخش آوایی ،معنایی ، نحوی ( ترکیبی )و مضمونی بررسی می کند.
بررسی کنش بیانی امر در دو زبان فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشیده ایم نشان دهیم که علاوه بر دو وجه امری و التزامی، شش فرم زبانی دیگر نیز در زبان های فارسی و فرانسه، برای بیان امر و التزام به کار می رود. حاصل این تحقیق، نکاتی جالب را آشکار می کند که از جمله آن ها می توان موارد ذیل را نام برد: رابطه بین بیان امر و التزام با ذی نفع بودن یا نبودن گوینده جمله؛ وی ژگی معنایی فعل «بایستن» که در هر دو زبان، فقط معنای امر را بیان می کند؛ جنبه کاربردی بیان غیر مستقیم امر و اولویت داشتن آن در زبان فارسی؛ استفاده از عبارت های وا ژگانی در دو زبان برای تخفیف شدت بیان امر؛ کاربرد شکل آینده ساده در زبان فرانسه برای بیان مؤدبانه تر امر و تاًثیر تشدید کننده جای گزین آن (زمان حال ساده) در زبان فارسی که با لحن تحکم آمیز، امر را بیان می کند و گاه نیز حاکی از تهدید است.
داستان لیلی و مجنون در گستره ادبیات تطبیقی (مطالعه موردی: ادبیات و هنرهای زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان لیلی و مجنون، روایتی نا مکرّر از کهن داستان «عشق» است که گذر روزگاران، غبار کهنگی بر رخساره اش ننشانده است. این داستان هرچند ریشه در تاریخ کهن قوم عرب، در سده نخست هجری دارد؛ امّا تنها در یک اثر ادبی، با عنوان نمایشنامه لیلی و مجنون، اثر احمد شوقی، آن هم در دوران معاصر، بازتاب می یابد. ولی به محض ورود به ایران در سده چهارم، در سروده های شاعران نامی بازتاب یافته و در سده ششم، نظامی گنجوی منظومه ای به نام لیلی و مجنون
می سراید که 66 منظومه شعری به پیروی از آن سروده می شود و پس از پهنه ادبیّات، در بسیاری از هنرهای زیبای ایرانی از قبیل نگارگری، خوشنویسی، تئاتر (نمایش)، سینما، موسیقی، فرش بافی و... نیز رسوخی چشمگیر می کند. در ادبیّات ترکی نیز بیش از 30 منظومه به تقلید از لیلی و مجنون نظامی سروده شده که تئاتر (نمایش و اُپرا)، موسیقی و سینمای آذربایجان را هم باید به آن اضافه کنیم. در هندوستان، این داستان، بیشتر از ادبیّات، در صنعت فیلم سازی سینمای هندوستان بازتاب داشته است که از همین رهگذر، کشورهایی چون ایران، تاجیکستان، آذربایجان و مالزی، درصدد ساختن فیلم هایی با عنوان «لیلی و مجنون» برآمدند. این داستان با ورود به دیگر کشورها، آراسته به آداب ورسوم آن ها گردیده و هم رنگ مردمان همان محیط گشته است؛ گویی اینکه «لیلی» و «مجنون»، مردمانی از همان سرزمین هستند.
زن در اندیشه بزرگان ادب معاصر فارسی و تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
59-86
حوزه های تخصصی:
زن روی دیگر سکه انسان است؛ رکن خانه هستی و هموارکننده راه زندگی است. انعکاس تصورات و باورهای اجتماعی گذشته پیرامون زن در برخی از آثار ادبی و اشعار شاعران بزرگ در عرصه های ادبیات فارسی و عربی نقش محوری و تعیین کننده ای داشته است. تا آنجا که این شاعران بسیاری از مکنونات و منویات خود را از راه عشق به زن بیان می کرده اند، و بر مسائل معنوی زنان مانند تعلیم و تربیت، آزادی، فضل، قناعت، پرهیزگاری و پاکی، هنر و عرفان و... تأکید بسیاری دارند. این تأکید حاصل تمایز دیدگاه های ادیبان فارسی و عربی معاصر به زن با دیگر دوره هاست و نتیجه اش در بسیاری مسائل معنوی، انسانی و اجتماعی نمایان است. چنانکه در پاره ای موارد، زنان شاعر، زبانی مردانه، تقلیدی و فاقد تشخیص را برای خود برگزیده اند. در مقاله حاضر تلاش می شود دیدگاه های شاعران و اندیشمندان بزرگ معاصر فارسی و تازی در مورد زن بررسی شود.
نقش مایه های شرقی- ایرانی در آثار نیکالای گومیلیوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن معرفی نیکالای گومیلیوف، «پدر آکمهایسم» روسیه کوشیده ایم، نحوه آشنایی او را با شرق و تأثیرپذیریش از آثار شرقی را بررسی کنیم. گومیلیوف با تأسی از شرق و الگو قرار دادن عناصر شرقی در اشعارش، آثار بینظیر و منحصربهفردی خلق کرده است که در این نوشتار با تجزیه و تحلیل برخی از آن ها سعی کرده ایم منابع الهام آن ها را مشخص کنیم. از مهم ترین و جالبترین اشعار او «درویش مست»، «تأسی از زبان فارسی»، «مینیاتور پارسی»، «زائر» و نمایشنامه منظوم «فرزند خدا» است که در آن ها به وضوح میتوان جهانبینی شرق گرایانة او را دید. گومیلیوف که در مکاتبات دوستانه خود نیز از تخلص «حافظ» استفاده میکرد، همواره در جست وجوی راهی برای غنی کردن فرهنگ سرزمین خود و نزدیک کردن آن به عناصر معنوی شرق بود؛ از همینروست که در آثار او سرچشمههای معنوی و روحانی شرق با صور و شمایل شاعرانه انعکاس یافته و جهانبینی او را تحتتأثیر خود قرار داده، بهطوریکه او را از سایر نویسندگان و شاعران عصر نقرهای روسیه متمایز کرده است. در این مقاله همچنین به موضوع چگونگی انعکاس عناصر شرقی، تعالیم عرفان اسلامی و تصوف، در آثار این شاعر اشاره خواهیم کرد.
متن پنهان در سمفونی مردگان: بررسی بازتاب کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ در رمان عباس معروفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بخواهیم در جستجوی متن یا متن هایی باشیم که رمان سمفونی مردگان (1368) براساس آن ها گسترش یافته است، بی تردید یکی از آن متن ها، کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ تألیف بابا صفری (1299-1382) خواهد بود. این متن در سراسر سمفونی مردگان حضور چشم گیری دارد و به شیوه های گوناگون در تار و پود آن تنیده شده است؛ تا آنجا که گاه به جای صدای عباس معروفی، آوای بابا صفری را می شنویم.
اگرچه سمفونی مردگان یک رمان تاریخی نیست اما از نظر تاریخی، رویدادهای سال های 1313 تا 1355 را در اقلیم اردبیل به تصویر می کشد. در نگاه نخست، شاید اصلی ترین دلیلی که نویسنده را برانگیخته تا به سراغ اردبیل در گذرگاه تاریخ برود، عنوان «اردبیل» در این کتاب بوده است؛ اما فراتر از این جریان، نویسنده نه تنها برای بازسازی رویدادهای تاریخی از متنی تاریخی وام می گیرد، حتی در مواردی شخصیت هایی را خلق می کند که برابرسازی شدة شخصیت هایی واقعی بوده اند. در این نوشتار، لحظه هایی را یادآور شده ایم که سمفونی مردگان براساس تأثیرپذیری مستقیم از کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ نوشته شده است.
مقایسه محتوایی مرصاد العباد نجم الدین رازی و حدیقة الحقیقه سنایی غزنوی بر مبنای نظریة ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش تحقیقات و تعمق های علمی در میراث گرانبهای ادبیات فارسی زمینة مناسبی را برای پی گیری مطالعات تطبیقی و مقایسه آثار ادبی از جنبه های مختلف فراهم کرده است. این مقاله تلاشی است برای مقایسه محتوایی دو اثر ارزش مند در زمینه ادبیات عرفانی، یعنی حدیقة الحقیقه سنایی غزنوی و مرصاد العباد نجم الدین رازی که عمدتاً بر مبنای دیدگاه «بینامتنیت» و نیز «ترامتنیت» صورت گرفته است. ترامتنیت، که نخستین بار کریستوا (دهه 1960) آن را مطرح کرد و بعدها ژرار ژنت این مفهوم را گسترش داد، دربرگیرنده کلیه روابط یک متن با متن های دیگر است و در واقع به بررسی روابط تأثیرپذیری و تأثیرگذاری دو یا چند متن متمایز می پردازد. در این مقاله، به نتایج مستندی از مقایسة معیارهایی مانند «نحوه آغاز»، «شیوه فصل بندی»، «استفاده از نقل قول های صریح و غیرصریح»، «مقدمه»، «پردازش مضمون»، «نوع برخورد با تصوف»، «نقد و تفسیر آثار از سوی یک دیگر»، و «الهام گرفتن آن ها از هم» بر مبنای «نظریة ترامتنیت ژنت» دست یافته ایم.
فراسوی مرزهای اروپا: مفاهیم دیگر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر فاقد چکیده بوده، مترجم برطبق اصول ویژه نامه ادبیّات تطبیقی چکیده ای بدان افزوده است. باسنت در این فصل از کتاب خود به ادبیّات تطبیقی در آن سوی مرزهای اروپا می پردازد؛ به روند شکل گیری مکتب امریکایی در مقابل مکتب های اروپایی ادبیّات تطبیقی و تأثیری که این مکتب بر مفاهیم ادبیّات تطبیقی می گذارد؛ به تمایز میان آنچه ادبیّات تطبیقی دنیای کهنه و نو نامیده می شود؛ به ادبیّات تطبیقی در دوران پسااستعماری، با توجه به ادبیّات تطبیقی در هند و افریقا و به تمایز رویکردهای اروپایی و غیراروپایی؛ به مکتب های تطبیقی در دهه 1990 و به طور اخص مکتب فرانسوی و مکتب آلمانی؛ به انگاره های اثبات گرا و صورت گرا و انگاره های دیگر خارج از سنّت اروپایی امریکایی؛ به جایگاهی که زبان انگلیسی با افول زبان های باستانیِ لاتینی و یونانی، در مطالعات ادبی، به ویژه در مطالعات تطبیقی پیدا می کند و به اهمیتی که ترجمه از این طریق می یابد؛ دست آخر نیز به تعامل ادبیّات تطبیقی با مطالعات فرهنگی، مشابهت ها و ارتباطات تنگاتنگ میان آنها.
مضامین زهدآمیز در اشعار خاقانی و ابو العتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
45 - 62
حوزه های تخصصی:
زهد و مضامین مربوط به آن در ادب فارسی و عربی همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است. ابو العتاهیه شاعر برجسته عرب در این زمینه جزء پیشتازان است. در شعر فارسی نیز به تحقیق خاقانی در مسیر تکامل شعر زهد قرار دارد که قبل از او به تجربه بیشتر شاعران از جمله رودکی ، کسایی ، سنایی و ... در آمد و در نهایت سنایی آن را به اوج رسانید. وجود مضامین زهدآمیز مشترک باعث شد که شعر این دو شاعر مورد بررسی و مطابقت قرار گیرد. علاوه بر آن وابستگی هر دو شاعر در مقطعی از زندگی به دربار، علاقه هر دو به جذب مخاطب و محبوس شدن آن ها برای مدتی، از دیگر نقاط مشترک دو شاعر است. دنیا و مطالب مربوط به آن، دوری از حرص و طمع و آز و توصیه به قناعت و مرگ و مضامین مربوط به آن از موضوعاتی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.
ملازمت «انسان» و «خرد» در شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
113 - 128
حوزه های تخصصی:
میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت های فکری و گرایش های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می سازد؛ به ویژه آن که «انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن» از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار می آید. در این نوشتار کوشیده ایم تا ضمن تبیین جایگاه «خرد» در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آن ها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینه های همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم.