فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
28 - 45
حوزه های تخصصی:
ایماژیسم یا تصویرگرایی در ادبیات قرن بیستم، تحت تأثیر شعر تصویرگرای ژاپن موسوم به هایکو ایجاد شد. این مکتب با اولویت قرار دادن انعکاس تصاویر واقع گرا به دور از انتزاعات پیچیده متون گذشته به فعالیت پرداخت. هایکو به عنوان مشخص ترین نمونه آثار ایماژیستی، به دلیل کاربرد فراوان تصویر برای انتقال مفاهیم ذهنی شاعر، بیشترین تطابق و همگونی را با فن عکاسی از میان سایر هنرهای تجسمی دارد. این پژوهش با قرارگیری در حوزه مطالعات بین رشته ای به بررسی آنالوژیک ساختار و عملکرد هایکو در مقایسه با تکنیک های عکاسی از طبیعت می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی برخی از اشعار کتاب «هایکو شعر ژاپنی از آغاز تا امروز» را که برگردان احمد شاملو و ع.پاشایی است به عنوان مرجع تحلیل و تطبیق خود قرار داده و وجوه مشترک این سبک شعر را با مؤلفه های مهم در شکل گیری یک عکس مقایسه نموده است. این پژوهش کوشیده است با بررسی تأثیرات متقابل و تطبیق مفاهیم دو رشته ادبیات و عکاسی در هایکو به نمایش اندیشه و نگاه مشترک بشر به پدیده های واحد و شیوه های بیان مختلف آن ها دست یابد. برآیند این مطالعه شناخت هرچه بیشتر غنای تصویری سبک شعر هایکو، درک شباهت ها و تفاوت های نحوه بیان در ادبیات و عکاسی و جلوه های ارتباط این دو حوزه است.
التبر المسبوک فی نصیحه الملوک غزالی مأخذ چند حکایت از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه یابی حکایت ها، اندیشه ها و دست مایه های ادبی و زبانی شاعران و نویسندگان، یکی از شاخه های مهم در بررسی های زبانی و ادبی است. این مسیله، زمانی اهمیت بیشتری می یابد که آموزه های یک اثر، به زبانی دیگر ترجمه شود و از طریق ترجمه ای خوب، نه تنها اثر جای خود را در میان فرهنگ و زبان ملتی دیگر باز می کند، بلکه تأثیرات بینامتنی خود را نیز ماندگار می نماید. پژوهش حاضر می کوشد تا ضمن یک مقابله و تطبیق دقیق متنی میان متن عربی هزارویک شب و ترجمه عربی نصیحه الملوک غزالی که به نام التبر المسبوک فی نصیحه الملوک معروف است، ثابت کند که کتاب التبر المسبوک ، مأخذ پنج حکایت از حکایت های هزارویک شب است و با وجود متون گوناگون عربی که به نوعی برخی از آن ها، روایت های دیگری از این پنج حکایت را در خود دارند، گردآورندگان و راویان هزارویک شب ، در گزارش این پنج داستان، اساس خود را بر این کتاب نهاده اند. اقتباس راویان هزارویک شب در یکی از حکایت های بررسی شده، اقتباس محتوایی و در چهار حکایت دیگر، اقتباس های صرفی و نحوی و منطبق بر متن عربی التبر المسبوک است، به گونه ای که میان حجم این حکایت ها در متن هر دو کتاب، تفاوت های زیادی وجود ندارد و نشان می دهد، راویان هزارویک شب ، با وجود برخی از این حکایت ها در متون عربی، متن التبر المسبوک را برای اقتباس خود برگزیده اند.
بررسی کمی ترجمه های فرانسوی گلستان سعدی و بررسی کیفی برگردانِ چند حکایت با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرت سعدی از دیرباز از مرزهای ایران فراتر رفته است. از میان شاهکارهای ادبیات فارسی که به دیگر زبان ها و از جمله به فرانسه ترجمه شده اند، شاید هیچ کدام به اندازه گلستان تأثیرگذار نبوده است. این کتاب به لطف ترجمه های صورت گرفته، سبب فیض بسیاری از فرانسویان و به ویژه منبع الهام آن دسته از شاعران و نویسندگان غربی بوده است که ذوق و قریحه ای نزدیک به سعدی داشته اند. در این مقاله، در دو بخش، پس از مروری گذرا بر روند آشنایی فرانسویان با زبان و ادبیات فارسی، ابتدا به بررسی کمی ترجمه های گلستان سعدی از آغاز تا به امروز پرداخته ایم؛ سپس، با مطالعه تطبیقی نمونه هایی از کار مترجمان کوشیده ایم نشان دهیم که هر ترجمه از لحاظ کیفی چه ویژگی ها و نقص هایی در بر دارد. در نهایت، به این پرسش پاسخ خواهیم داد که از میان ترجمه های موجود گلستان به زبان فرانسه کدامیک وفاداری و اصالت بیشتری نسبت به متن اصلی فارسی دارد.
بررسی تطبیقی دیدگاه سنایی و مولوی در مورد سفر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
81 - 102
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی، سفر با دو بعُد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است، این سفر، سیرالی الله است که در نهایت با فنای فی الله به نوعی به تولد دوباره ی سالک (بقای بعد فنا) ختم می شود، تمام تلاش عرفا در یک کلام، هدایت انسان به این مسیر هست، چناچه اگر اندیشه های عارفان را در طی قرن ها بررسی کنیم به یک پیوند اندیشگانی در این رابطه می رسیم. هرکدام در بیانی دیگر اما مفهومی یکسان بر سفر درونی تأکید دارند. در این مقاله اندیشه های دو قطب بزرگ عرفان: سنایی و مولوی در این رابطه بررسی شده است، سفر در بُعد جسمانی و عرفانی در شعر آن ها بسیار توصیه شده اما اهمیتی که سفر باطنی دارد، سفر جسمانی ندارد، حاصل تحقیق نشانگر این است، هر دو شاعر رسالت عرفانی خود را در این دیده اند که انسان را در مسیر شناخت هویت الهی خود قرار بدهند. بنابراین توصیه به سفر درونی دارند، سفر اجباری انسان هبوط او از عالم علوی به این جهان است و انسان با سفر درونی باید تلاش کند دوباره به آن عالم برگردد؛ آداب آن نیز ترک شهوات دنیایی و سیر و سلوک عرفانی با پیروی از پیر راهنما است، از این منظر می توان آن را با کهن الگوی سفر قهرمان بررسی کرد.
بررسی تطبیقی اتوپیای اجتماعی در« تاتار خندان » غلامحسین ساعدی و «دنیای شجاع جدید »آلدکس هوکسلی از منظر تئوری آشوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
100 - 118
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی با کنار هم قرار دادن افراد، افکارو آثار، بستری برای روشنفکری فراتر از مرزهای یک ادبیات فراهم کرده است. دراین تحقیق دو اثر معرفی شده از دو نویسنده ،در دو نقطه دور از هم از منظر شخصیت پردازی و فضا سازی به عنوان دونوع از مهمترین عناصر رمان با هم مقایسه می شوند تا وجوه اشتراک و تفاوت های این دو از نظر موضوع آرمانشهر حیاتی و جلوه نمایی آن معرفی شوند. ساعدی با انتخاب شخصیتی گریزان از زندگی پر قیل و قال شهری به فضای داستان یعنی روستای تاتار خندان نقل مکان می کند و قهرمان هوکسلی از دنیای مرفه ساختگی به زندگی پر از مشقت واقعی بر می گردد. هر دو از منظر آرمانشهر زندگی و حیات پراز رنج روحی و دغدغه ی زندگی، برای حصول آرمانشهر زندگی خود در فضای بستر سازی شده قهرمانان ،داستانی خلق میکنند تا از این طریق تسخیر تم مورد نظر برایشان میسر شود.معرفی جلوه های ذهنی، مکانی و فلسفه حیاتی این شخصیت ها و فضای فیزیکی تلاش آن ها در کشمکش درونی و بیرونی و تجلی آنها در این دو رمان و توجیه آنها از منظر تئوری آشوب هدف این تحقیق بوده تا مشترکات تم، تفکر حیاتی و نحوه تلاش این دو نویسنده در قالب ژانر رمان پیش رو گذاشته و فضای نویسندگی داستان نویسان شرقی و غربی در کنار هم مقایسه شود. تحقیق، اتوپیای اجتماعی مشترک دو نویسنده از منظر دوالمان معرفی شده را بر حول لولای تئوری آشوب تایید و نشان می دهد
نقد تطبیقی همانندیهای شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشتن یچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیچه فیلسوف آلمانی (سده نوزدهم) از طریق آثار گوته با اندیشه ی حافظ آشنا شده است. حافظ با زاهد ریاکارو ظاهربین سرستیز دارد و نیچه با انسان کوتوله معاصر خود که به همین درد گرفتار است. از این رو این دو متفکر به نقد دو گونه یا تیپ از انسان پرداخته اند. حافظ پیر مغان و جهان عشق را در برابر واعظ و جهان بی عشق طرح کرده و نیچه جهان انسان های کوچک را در برابر انسان های والا به نمایش گذاشته است. زبان حافظ و نیچه در ارایه ی چنین تفکری طنزآمیز، متناقض نما و موجز است. در این مقاله بیش تر تلاش شده است که تاثیر انسان آزاده و منتقد که گاه زندگی کسانی را به نمایش بگذارد که در زندگی دچار بن بست شده اند. اینان با راهنمایی سرانجام انسان آزاده می توانند به سرمنزل مقصود که عشق به جاودانگی است برسند. آن چه که در شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشت برجستگی معنایی دارد این است که مردم معاصر هر یک از این دو متفکّر، ارزش هایی را پذیرفته که به مسخ انسان انجامیده است. در نزد حافظ این ارزش ها به ضدّ خود بدل شده و انسان را دچار ریاکاری کرده و در باور نیچه انسان مدرن را به دموکراسی و مدرنیته فروانداخته است.
مقایسه مقابله ای مضامین اجتماعی سخریه در شعر أحمد مطر و نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
31 - 56
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی و مقابله ای به رغم عمر کوتاه خود در مشرق زمین، در سال های اخیر رونق چشمگیری در حوزه نقد ادبی یافته است. امروزه با شکل گیری فضاهای دانشگاهی، تحقیقات جامع و دقیقی راجع به ماهیت نقد و انواع آن صورت گرفته است. کتاب ها و مقالات متعددی در این باره نوشته شده و به اقتضای آن در جهت مصداق یابی، آثار بسیاری از شاعران مورد توجه موشکافانه قرار گرفته است. امروزه نگاه های پژوهشگرانه بیش تر معطوف به یافتن وجوه تشابه بین آثار ادبی خلق شده در زوایای جهان ادبیات است. در همین راستا پژوهش های ارزشمندی به صورت تطبیقی و مقابله ای صورت گرفته است. جستار پیش رو با التفات به نظریات متعدد در باب نقد، به مقابله شعر نسیم شمال ، شاعر عصر مشروطه و احمد مطر شاعر برجسته عراقی پرداخته است. از آنجا که هر دو شاعر با بکارگیری شیوه های مختلف طنز اعم از کنایه، تعریض، تلویح، نقیضه گویی و ... زبان به انتقاد علیه ناملایمی های روزگار خود باز کرده اند و شعر خود را صرف پرده برداشتن از ماهیت ظالمانه صاحبان و غاصبان قدرت نموده اند. کاری که برای هر دو شاعر به قیمت تحمل شکنجه های فراوانی تمام شده است. سعی شده مشترکات این دو مورد توجه و تحلیل قرار گیرد و راهکارهای هر دو در جهت مبارزه علیه استبداد و خودکامگی اربابان مورد نظر واقع گردد.
بررسی تطبیقی بومی گرایی در رمان (مطالعه موردپژوهانه: دو رمان «بین القصرین» نجیب محفوظ و «داستان یک شهر» احمد محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
82-103
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز در آثار نویسندگان ریالیست، پرداختن به عناصر بومی است؛ به گونه ای که خواننده پس از مطالعه آن ها، با انبوهی از ویژگی های اقلیمی و منطقه ای روبه رو می شود که او را هرچه بیشتر با خصوصیات جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمان و مکانی که داستان در آن روی می دهد آشنا می کند. «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، دو رمان نویس مشهور ریالیست مصری و ایرانی هستند که به خوبی توانسته اند عناصر بومی و اقلیمی را در آثار خود بازتاب دهند و می توان گفت که این ویژگی در دو رمان «بین القصرین» و «داستان یک شهر» از این دو نویسنده نمود بیشتری یافته است. این وجه مشترک بین دو رمان، موضوع مقاله حاضر است. مهم ترین نتایج به دست آمده بیانگر آن است که وصف طبیعت و کاربرد کلمات و واژه های محلی در هردو رمان وجود دارد و بیشترین بروز آن در رمان محمود در نام های اشخاص و فرهنگ و سنت های آنان است و در رمان محفوظ، بیشترین کاربرد بومی گرایی در اسامی مکان هایی چون مسجد و مدرسه است. روش کار در پژوهش حاضر، متکی بر مکتب تطبیقی آمریکایی، به صورت توصیفی - تحلیلی است، به این صورت که پس از استخراج تمامی نمونه های دو رمان، به تحلیل آن ها پرداخته شده است.
مقایسه دوسویه شعر حسن هنرمندی و حافظ ابراهیم (نقد و پردازش اصول رمانتیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
111-131
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم، مکتبی مبتنی بر تخیل، احساس، یأس، ناامیدی واحساسات فردی است که به ناله های عاشقانه اصالت می بخشد و دارای رویکرد خاصی نسبت به مرگ و مرگ طلبی می باشد. از آنجا که مکتب رمانتیسم در جهان غرب ظهور یافت، مسلماً تأثیر آن ابتدا در میان نویسندگان و شعرای غرب و سپس در ایران و جهان عرب متجلی شد. در این میان، افرادی نظیر حسن هنرمندی و حافظ ابراهیم نمایشگر این تأثیرپذیری از مکتب رمانیسم قلمداد می شوند. حافظ ابراهیم، یکی از نمایندگان مکتب کلاسیک است، اما در میان اشعارش قصایدی دیده می شود که در آنها از مفاهیم رمانتیسم مانند طبیعت، حزن و اندوه، عشق، تنهایی... سخن می گوید. زیبایی های طبیعت را به تصویر می کشد و برای تسکین دردهایش به آن پناه می برد. او مرگ را اتفاق شیرین می داند و آن را تنها راه غلبه انسان های شریف بر نیرنگ های روزگار معرفی می کند. از سوی دیگر، حسن هنرمندی به عنوان نماینده رمانتیسم ایران به موضوعاتی؛ نظیر ناامیدی، وحشت، مرگ، ناکامی، عشق و...که همگی از موضوعات اصلی این مکتب می باشند، پرداخته است.
بررسی تطبیقی جلوه های مبارزه با استعمار انگلیس و روس در انقلاب مشروطه (مطالعه موردی: اشعار نسیم شمال و ملک الشعرای بهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
48 - 80
حوزه های تخصصی:
ادبیّات مقاومت در عصر مشروطه، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب مشروطه، علیه استبداد و استعمارِ بیگانگان روییده است. این شاخه ادبی بر پایه ستیز با بیدادگران و ترسیم چهره آنان و به منظور دفاع از هویّت ایرانی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. پدیده استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملّت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. باتوجّه به این که شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه های محمّدتقی بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیده استعمارستیزی در دیوان اشعارآن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیده استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از: آگاه کردن مردم و غفلت زدایی؛ دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار؛ تحقیراستعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعما رگران؛ برانگیختن مردم و بازگشت به هویّت اصیل فرهنگ اسلامی
پازولینی و اقتباس از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله پیش روی، بررسی فیلم پازولینی مقتبس از کتاب هزارویک شب در شکل بازآفرینی آن در هزارویک شب سینمایی می باشد. مسیله تحقیق ما این است آیا اقتباس پازولینی، امکان روشن تر کردن معنی متن و یا افزودن معانی جدید به متن را دارا است یا خیر؟ هدف از این مقاله علاوه بر بدست دادن وجوه مشترک و متفاوت متن و تصویر با رویکردی تطبیقی، این است تا اثبات کند که پازولینی در پی گنجاندن مکانیزیم های ایدیولوژیک و گفتمان های مکتبی خود در برداشت جدید از هزارویک شب می باشد. روش این مقاله با تکیه بر نظریه اقتباس لیندا هاچن قرار دارد تا فیلم هزارویک شب ساخت 1975، به کارگردانی پازولینی مورد بررسی قرار دهیم. هاچن، اقتباس را اخذ می پندارد که گرته برداری نیست بلکه اثری تازه و بدیع است که دارای شان و شوکت هنری خاص خود است. طبق نظریه هاچن، پازولینی هزارویک شب را ملک کلک خویش ساخته و با توجه به سبک و سیاق هنری خویش در آن بر رفق وفق و سیاق وفاق تغییراتی ایجاد کرده است و به صرافت طبع خویش جهان بینی خویش را بر آن سوار کرده و از متن فاصله گرفته است که این فاصله، جز جدایی ناپذیر اقتباس است.
عصا و جایگاه نمادین آن در فرهنگ ها و باورهای باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
181 - 202
حوزه های تخصصی:
نمادها و نشانه ها در تاریخ اساطیری و روایی هر ملل دارای مفاهیم و معانی خاصی بوده است و هریک از آنها داستان ها، تفکرات و باورهایی را به خود اختصاص داده اند. در این میان، ابزاری همچون عصا یا دبوس که امروزه معنای مشخصی را به ذهن متبادر می سازد، در عصر باستانی و در روایات دینی و غیرِدینی معانی و کارکردهای متفاوت و متعددی داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی آن است که دریابد عصا در تمدن ها و باورهای مختلف باستانی دارای چه کارکردهایی بوده و چگونه نمادی به شمار می رفته است؟ همچنین این ابزار در شکل انتزاعی و ملموس خود، در دست صاحبان قدرت (شهریاران) و اصحاب دین (رهبران دینی) هریک نشانگر چه مفاهیمی بوده و در نقوش و نگاره ها و باورهای دینی چگونه تصویر و معرفی می شود ؟ بدین سان با مطالعه و بررسی متون تاریخی و نگاره های باستانی و همچنین، با رجوع به روایات اساطیری و دینی، یافته های پژوهش پیشِ رو با رویکردی توصیفی- تحلیلی، حاکی از آن است که عصا/ دبوس در دنیای مادی، در دست افراد، نشانگر شوکت، قدرت دنیوی و دینی بوده و به عنوان نماد قدرت ایزدی، همواره در دست ایزدان مشاهده می شود و با این ابزار است که ایزدان و نمایندگان آنها در روی زمین، به تحقق آمال خود می پردازند. از طرفی عصا در دست صاحب منصبان نشانگر نقش رهبری و ریاست آنها و همچنین در مواردی، سمبل فرزانگی، آزمودگی و کهنسالی است.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی حوزه خشم در رمان های «شوهر آهوخانم» و «هرگز رهایم مکن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
35 - 53
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی مهم ترین دستاورد زبان شناسی نوین است که در آن مفاهیم انتزاعی و مجرد به طور عینی و تجربی مفهوم سازی می شوند. نظریه استعاره مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون در کتابی به نام «استعاره هایی که باور داریم» مطرح شد. بر اساس این نظریه، استعاره مفهومی امری تصوری و ذهنی است که در زبان به صورت استعاری تجلی می یابد. بیش تر مطالعه ها در مورد استعاره مفهومی منحصر به گفتار و نوشتار است در صورتی که استعاره های عواطف می تواند به گسترش الگوی استعاره مفهومی کمک کند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه خشم در رمان «شوهر آهو خانم» افغانی و رمان «هرگز رهایم مکن» ایشی گورو (برنده جایزه نوبل ادبی 2017) می پردازد. داده های این تحقیق از عبارات و اصطلاحات مربوط به خشم در این دو رمان استخراج گردیدند. در این جستار بر آن ایم تا با بررسی قسمت هایی که در آن ها مفهوم خشم در قالب استعاره مفهومی مطرح است، پر بسامدترین نگاشت های استعاری و حوزه های مبدأ را تبیین کنیم.
بررسی تطبیقی دو حماسه مضحک، موش و گربه و تجاوز به طره گیسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
135 - 156
حوزه های تخصصی:
حماسه مضحک یکی از انواع مهم نقیضه پردازی است که هم به خاطر ماهیت نقیضی و هم به خاطر اهمیت ژانر حماسه شایسته توجه و بررسی است. حماسه مضحک با وارونه کردن محتوا و شکل حماسه فاخر، متنی طنازانه و خلاقانه را شکل می دهد؛ در تحقیق پیش رو در صدد تحلیل چگونگی شکل گیری دو حماسه مضحک با استفاده از تحلیل ساختار و محتوای آنها هستیم. به منظور روشن شدن اختلاف و شباهت های میان حماسه مضحک در ادب اروپائی و ادب فارسی دو منظومه انتخاب شده است که ساختار و محتوای آنها با رویکردی تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. رویکرد تطبیقی به کار رفته در این پژوهش کمک می کند تا تفاوت ها و شباهت های دو ادیب نامدار در پرداختن به یک ژانر واحد مورد بررسی قرار گرفته و علت تفاوت نگرش آنها در ساخت این منظومه ها روشن شود. منظومه موش و گربه از عبید زاکانی و حماسه تجاوز به طره گیسو اثر الکساندر پوپ مبنای این پژوهش خواهند بود. روش تطبیقی مورد استفاده در این تحقیق بیانگر این مسئله است که نقاط مشترک و متفاوت میان حماسه مضحک در ادبیات فارسی و انگلیسی چیست و در نهایت با تحلیل محتوی و ساختار دو اثر، روشن می شود که منظومه انگلیسی با قوت و مایه بشتری توانسته است به واسازی عناصر حماسه فاخر دست یابد و از ساختار منسجم تری در نقض حماسه فاخر برخوردار است.
وحدت وجود در مثنوی مولانا و تائیه ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
183-203
حوزه های تخصصی:
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از سوی دیگر مولانا، خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است که زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار آن دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش آن دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیر بنا و شالوده اعتقادشان بر "وحدت وجود" و ادراک آن است. نظریه "وحدت وجود" از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است، تا زمانی که ابن عربی در قرن هفتم آن را، به صورت حکمی و فلسف ی بیان کرد. بنابراین اندیشه این دو عارف بزرگ از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است، با این تفاوت که ابن عربی به صورت مستدل و معقول مسأله "وحدت وجود" را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هرک دام شیوه خاص ی در سلوک داشته اند، ولی به یک نتیجه واح د رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. این امر اقتضا داشت، تا مقوله "وحدت وجود" و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و مقایسه شود.
بررسی تطبیقی مؤلفه های شعر پسامدرن ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
241 - 261
حوزه های تخصصی:
تأثیراتی که شعر پسامدرن ایران از مکاتب ادبی و فلسفی اواسط قرن بیستمِ غرب پذیرفته نیازمند بررسی موشکافانه تر است. پژوهش حاضر، پسامدرنیسم را در شعر دهه هفتاد ایران و در راستای یکی از برجسته ترین جنبش های شعر پسامدرن آمریکا، «شعر زبان»، تحلیل می کند. هدف از این مقاله بررسی دو مفهوم کلیدی در بوطیقای «شعر زبان» است که تأثیری انکارناپذیر بر شعرپردازی پسامدرن ایران داشته است: »روایت» و «روزمره پردازی». این بررسی تطبیقی از آن جهت حائز اهمیت است که هر دو سبک، روایت را خودزندگی نامه نویسی تجربه گرا می دانند که در آن تکه تکه های زندگی روزمره، تصاویر و اصوات برآمده از رسانه ها و فرهنگ مصرف گرا، خاطرات مبهم، اساطیر و ذهن ناخودآگاه هویت را درهم می تنند. تحلیل این دو سیاق شعری نشان می دهد که شعر پسامدرن ایران رویکردی ساختارشکن به رابطه شعر، روایت و هویت دارد. این بررسی از رسانه زدگی در خصوصی ترین لحظات زندگی فارغ از فرهنگ و جغرافیا پرده برمی دارد. شعر پسامدرن ایران با زدایش احساسات و تغزل، به قصه های رنگ باخته از روزمرگی می پردازد و از انواع حماسی، تعلیمی، عاشقانه و انقلابی، به نوعی از شرح حال نویسی ازهم پاشیده روی می آورد. این درجه از گسست در زبان و معنا بیانگر تغییرات سریع، فنّاورانه و روان پریشانه در زندگی معاصر چه در ایران و چه آمریکا است.
تحلیل جامعه شناختی زبان عامیانه نوشتار جلال آل احمد و لویی فردینان سلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار آل احمد نمودی اجتماعی از تحولات ایران دهه های چهل و پنجاه است که در اصل به دنبال وام گیری از نوآوری های «دیگری» است. قلم وی سبک سلین، نویسنده فرانسوی، را بشدت تداعی می کند: عصبیت، کاربرد دش واژه ها، ایجاز، کوتاه نویسی، جمله های بریده، زبان محاوره ایی را در نزد دو نویسنده می آفرینند که گویی همزادند. تحلیل جامعه شناختی ادبیات، رد پای رویدادها و عناصر اجتماعی یک دوره را در متن می کاود، و تظاهر آن ها را به شکل سبک نویسندگان مختلف درمی یابد. در این مقاله، زبان عامیانه و ارتباطش با عناصر ورویدادهای اجتماعی را بررسی و نحوه نمود آن را در نوشتار سلین و آل احمد با نگاهی جامعه شناخت تحلیل نموده، و نشان داده ایم که چگونه ادبیات صرفاً واکنش به رویدادها نیست بلکه در ذات، از جنس اجتماع، در برشی از زمان است، بگونه ای که نوشتار آل احمد، زبان جامعه ی آشوبزده ی دگرگرایی است که به سیاق دیگری(سلین) زبان عامیانه ی لختی را در نوشتار خود توسعه داده است
بررسی تطبیقی مؤلفه های مفهومی مقاومت در همنشینی با عنصر تکرارشونده کودکی با تکیه بر اشعار فارسی، عربی و فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن ادبی همواره انعکاس دهنده اندیشه ادیبان و شاعران بوده است. در این میان ادبیات تطبیقی یکی از حوزه های مطالعات ادبی است که به بررسی موارد تلاقی ادبیات در آثار مختلف و یافتن پیوندهای مشترک و قرابت ها در ادبیات و سایر مظاهر معرفت انسانی می پردازد. در حوزه شعر، همنشینی موتیف ها یا عناصر تکرار شونده با مؤلفه های مفهومی ملل مختلف، بیانگر اندیشه و هدف شاعران از سرایش است. کودک و کودکی از موتیف هایی است که مکرراً به اشعار ستیز و مقاومت ملل گوناگون راه یافته است. در واقع شاعران با آوردن موتیف کودک و کودکی در کنار مؤلفه های مفهومی، رویکرد خود را به مقوله کودکی و نقش کودک در جامعه ای که دچار مسیله ستیز شده یا در حال مقاومت بوده،نشان داده اند. برای پی بردن به ظرایف این تلاقی در میان متون ادبی ملل مختلف ابتدا اشعار مقاومت در سه زبان فارسی، عربی و فرانسه انتخاب شده و پس از تعیین مؤلفه های مفهومی موجود در آن، ارتباط کاربرد موتیف کودک و کودکی با این مؤلفه ها بررسی و تحلیل شده است. یافته های همسان در اشعار سه زبان و فرهنگ منتخب، بیانگر این نکته است که توانش فکری شاعران در کاربرد موتیف کودکی در اشعار ستیز و مقاومت به دلیل همسانی موقعیت ها به یکدیگر شبیه و نزدیک است تا جایی که مولفه های همانند و مشابه این موتیف را همراهی کرده است. این همنشینی نشان می دهد در اشعار منتخب، از کودک و مفهوم کودکی غالبا استفاده ابزاری شده و مفهوم کودکی در خدمت بیان اهداف بزرگسالان قرار گرفته است.
نقد و بررسی جلوه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر شاعران معاصر مصر و ایران (مطالعه مورد پژوهانه: حلمی سالم و عارف قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم، جنبشی ادبی است که در اواخر قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد. این مکتب، در میان سرزمین های عربی بعد از وقوع فاجعه فلسطین و در ایران در اوایل دوره مشروطه، تغییر یافت و به تدریج، از حالت فردگرایانه به سمت اجتماع سوق یافت. از جمله شاعران مصری که هنرمندانه در این وادی گام نهاده اند؛ حلمی سالم است که رمانتیسم وی در کنار عناصر عاشقانه و فردی، بیشتر صبغه اجتماعی و سیاسی دارد؛ از سوی دیگر، این رویکرد، همگام با سرزمین های عربی، در میان شاعران ایران نیز رواج بسیار یافت؛ از جمله شاعران ایرانی که تأثیرات مکتب رمانتیسم جامعه گرا در آثار وی به خوبی مشهود است، عارف قزوینی است. نگارندگان در این جستار، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی، به معرفی برخی مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر دو شاعر یادشده پرداخته اند و نتایج پژوهش، بیانگر آن است که از جمله مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر این دو؛ احساسات ملی گرایانه، دلتنگی برای روزگاران باشکوه گذشته، ناهنجاری ها و مفاسد اجتماعی و... است و رمانتیسم سالم، بیشتر سیاسی است و وی بیشتر در این اشعارش زبانی نمادگونه دارد؛ در حالی که رمانتیسم عارف بیشتر جنبه انقلابی دارد و با به کارگیری زبانی صریح و عامیانه، اشعار خود را برای همگان قابل فهم می سازد.
بررسی و تحلیل تطبیقی وحدت وجود در شعر ابن عربی و شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم وحدت وجود در تصوف اسلامی، با نام ابن عربی شناخته شده است. چنین مفهومی که بر تعبیرهایی همچون؛ وحدت پروردگار و هستی، خداوند تنها وجود حقیقی جهان، آفرینش سایه ای از آن وجود حقیقی و... استوار است، بازتاب گسترده ای در میان صوفیان وعارفان ایرانی داشته است. شمس مغربی یکی از شاعران و بزرگان تصوف ایرانی است که گرایش فراوانی به شعر و اندیشه ابن عربی، بویژه مفهوم وحدت وجود، داشته است. پوشیدن خرقه معروف صوفیانه بدست شاگردان ابن عربی وترجمه و تفسیر اندیشه های وی، در موضوع وحدت وجود، سبب شده است که او یکی از نخستین وشاید هم شبیه ترین شاعران وصوفیان ایرانی به ابن عربی در زمینه وحدت وجود باشد. یافته اساسی این پژوهش میان رشته ای (ادبیات و تصوف) بر این بنیاد است که تحلیل این بخش از شعر صوفیانه ایشان، بدون آگاهی از مبانی تصوف اسلامی در حوزه وحدت وجود، امری دشوار است. از سوی دیگر؛ اهتمام ابن عربی بیشتر به ارایه مبانی نظری وحدت وجود است و تأثیرپذیری شمس مغربی از ابن عربی و تفسیر و تحلیل آراء ایشان، امری مشهود و غیر قابل انکار است.