مطالعات تطبیقی فارسی و عربی
مطالعات تطبیقی فارسی و عربی سال سوم بهار و تابستان 1397 شماره 5 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به بررسی، تحلیل و تطبیق توصیفهای خلیل مطران و قاآنی شیرازی از جلوه های مختلف طبیعت در اشعارشان می پردازد و در نهایت به این مهم دست می یابد که هر دو شاعر از طبعی لطیف، گفتاری شیرین و ذوقی سرشار و قدرتی شگفت در وصف طبیعت برخوردارند. برخی از توصیفات طبیعت در دیوان دو شاعر رنگی از اشرافیت دارد و به نظر می رسد که مطران در توصیف برخی از عناصر طبیعت از ادبیات فارسی و قاآنی از ادبیات عربی تأثیر گرفته است؛ این امر بویژه در تلمیحات و صنایع لفظی و بدیعی بخوبی خود را نشان داده است.
بررسی روابط معنایی واژگانی واژه های بسیط معاصر عربی در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مشخص کردن نوع و بسامد روابط معنایی واژگانی همزمانی میان واژه های فارسی و عربی به بررسی تطبیقیِ معانی واژه های بسیط عربی در فارسی، می پردازد؛ بدین منظور دو فرهنگ بزرگ سخن و فرهنگ عربی عبدالنبی قیم انتخاب، و واژه های مشترک عربی در فارسی میان دو فرهنگ استخراج شد. سپس براساس چندین آزمون زبانشناختی، شش نوع رابطه معنایی واژگانی هم معنایی، شمول معنایی، تقابل معنایی، جزء واژگی، عضو واژگی و واحدواژگی مشخص و بسامد هر کدام در سطح واژه ها و هم چنین در سطح معانی آنها مشخص گردید. بر این اساس، بسامد وقوع هر کدام از روابط در 4506 واژه به ترتیب: هم معنایی 83/76 درصد، شمول معنایی 75/14 درصد، تقابل معنایی 28/0 درصد، جزء واژگی 57/0 درصد، عضو واژگی 04/0 درصد و واحد واژگی 13/0 درصد مشخص شد. هم چنین با تطبیق معانی 4506 واژه با یکدیگر در مجموع 26326 تطبیق صورت گرفت که بسامد وقوع روابط معنایی واژگانی بین این تطبیق ها به ترتیب هم معنایی 75/16 درصد، شمول معنایی 61/2 درصد، تقابل معنایی 04/0 درصد، جزء واژگی 09/0 درصد، عضو واژگی 007/0 درصد و واحد واژگی 02/0 درصد مشخص شد .
غربت عارفانه در شعر حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به واکاوی بنمایه «غم غربت» به عنوان یکی از مهمترین بنمایه های عرفانی در شعر ابن فارض و حافظ دو نماینده بزرگ شعر عرفانی ادبیات فارسی و عربی پرداخته و کوشیده است تا پاسخ درخوری به چگونگی حضور این غم و واکنش این دو شاعر به موضوع بیابد. یافته های پژوهش حاکی است که در اندیشه عارفانه دو شاعر، جدایی روح از مصدر و قرار گرفتن در کالبد خاکی جسم و هبوط انسان از بهشت به این جهان، نمودهای غریبی او است. در مقابل واکنش عارف برای فرار از غربت روح در بدن، یاد مرگ و رسیدن به فناست و برای رهایی از غربت در این جهان و دوری از معشوق حقیقی به جلوه های آن عشق که در این جهان تجلی یافته است و از آن به عشق زمینی یا مجازی تعبیر می شود، روی آورده است. عشق زمینی در شعر دو شاعر ترجمانی از عشق الهی و انعکاسی از آن عهد روز نخست است که عارفان برای مجسم کردن آن عشق الهی و کاستن آلام حسرت دوری معشوق حقیقی به آن توسل جُسته اند. خواب و رؤیا و خلوت گزینی نیز دیگر ساختار های دو شاعر به این غربت است.
نشانگرهای جنسیتی در رمان أعشَقُنی و پرنده من بر مبنای الگوی رابین لیکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف کشف ارتباط میان متغیّر اجتماعی جنس و ویژگی های زبانی داستان نویسان زن، تلاش می کند با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و براساس الگوی لیکاف، نشانگرهای جنسیتی را در دو رمان أعشَقُنی از سناء شعلان (بهترین رمان زنانه اردن در سال 2013م) و پرنده من از فریبا وفی ( بهترین رمان زنانه فارسی در سال 2002م ) بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در رمان أعشَقُنی نزدیک به یک چهارم از واژه های رمان از ویژگی زبانی زنانه برخوردار است و زبان زنان در بیش از یک چهارم از واژه های رمان پرنده من نشا ندهنده گوینده مؤنّث است. از آنجا که در هر دو رمان نویسنده، زنی است که درباره زنان می نویسد، بسامد استفاده از واژگان مخصوص زنان در نوشته آنها زیاد است. از دیگر ویژگیهای زبان زنان در این رمانها استفاده از تصویرگری دقیق و جزئی نگر و بهره گیری از رنگ واژه های متعدد است. زنهای هر دو رمان به دلیل اعتماد به نفس کمی که حاصل زیستن در جامعه هایی مردسالار است از تردیدنماها، تشدیدکننده ها و تقریب نماهای بیشتری استفاده می کنند و از طریق پرهیز از به کارگیری دُشواژه ها و استفاده از درخواستهای غیرمستقیم، زبانی مؤدبانه را برای گفتگوهای خویش برمی گزینند که نشانگر ساختارهای زبانی گویندگانی محتاط و فرودست است.
تجلیات الحنین فی الاستذکار الشعری (قصیده "إلی النجف الأشرف بلدی الحبیبه" للشیخ أحمد الوائلی و"ملحمه حیدر بابا الترکیه" لشهریار نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الاستذکار حاله إنسانیه یشترک فیها جمیع الناس، لکنّها تکون مختلفه عند الشعراء وفی الفن عموماً؛ فالذکریات تعدّ مصدراً مهماً یعتمدها الشعراء والفنانون فی تشکیل تجاربهم الأدبیه والفنیه وإثرائها. إنّ الحنین مقترن بالاستذکار وللشاعر ممکن أن یجعلَ منه الأساس الذی یرکِّز علیه بناء قصیدته. قد کان اغترابُ الشاعرِ المثیرَ الأولَ للحنین الذی کان مدعاه للاستذکار الشعری المتنوع الذی افضی إلی تشکیل القصیده موضوعیاً وفنیاً. أنشد الشیخ الوائلی قصیده "إلی النجف الأشرف بلدی الحبیبه" بعد اغترابه عن موطن طفولته وصباه وشبابه، مدینه نجف الأشرف، فی قصیدته یعرب عن حنینه إلی بلده ویستعرض ذکریاته واصفاً بلده بأبهی الأوصاف ویکشف عن معنی داخلی مضمر فی أعماق الشاعر یؤکد علاقته بمدینته وعمق هذه العلاقه ومن جانب آخر إنّ شهریار الشاعر الشهیر الإیرانی أنشد ملحمه"حیدربابا" باللغه الترکیه بعد اغترابه عن مولده ویعبر فیها الشاعر عن ذکریاته عن طفولته وصباه والحسره علی أیامه الّتی انقضت فی الریف عند تنوره جبل حیدربابا. هذه دراسه مقارنه لهاتین القصیدتین من خلال دیوانهما متبنّیهً المنهج الوصفی-التحلیلی علی أساس مکتب أمریکی فی الأدب المقارن، وقفاً فیهما علی مستویات الاستذکار الشعری التی وجدناها علی ثلاثه أنواع هی: الاستذکار الزمانی والاستذکار الاجتماعی والاستذکار المکانی، ومن ثمّ الکشف عن الافتراقات والاشتراکات بینهما والممیزات الخاصه فی التصاویر الفنیه التی اُستخدمت فی إبراز خواطرهما الجیاشه وخیالهما الشعری الذی ساهم بفاعلیه فی التشکیل اللغوی والتصویری لشعرهما. من نتائج الدراسه أنّ للطبیعه بعناصرها المختلفه دوراً فاعلاً فی تشکیل مستویات الاستذکار الشعری. إنّ تصاویر شعرهما وموسیقاهما تکون فی خدمه الفکره و تؤدی هذه الصور وظیفهً جمالیهً منظمهً ذات رتبه عند المتلقی وتجعل دور المتلقی مرکزیاً فی عملیه الإیصال، مما یساعد علی إزاله الفواصل بین شعور المتلقی والشاعر.
بررسی مقابله ای نظام وجه امری در زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقابله ای کاربردی تفاو تها و شباهتهای نظام وجه امری فعل در زبان فارسی و معادل آن با مقوله امر در زبان عربی از جنبه های ساختار، معنا وکاربرد است. این بررسی بر پایه نظریه میانه زبانشناسی است و با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به پیش بینی دشواریها و مشکلات و خطاهای عربی آموزان فارسی زبان در یادگیری مقوله امر در زبان عربی می پردازد که خود بهبود فرایند یادگیری را به دنبال دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که وجه امری زبان عربی از لحاظ ساختار، معنا و کاربرد تنوع بیشتری نسبت به زبان فارسی دارد. هم چنین مقوله وجهیت الزامی در مبحث امر عربی در اسم فعل امر، مصدر جانشین امر و فعل امری که دارای نون تأکید است بسیار مشهود است در حالی که زبان فارسی فاقد این ویژگی است و برای وجهیت الزامی از قید بهره می گیرد. در امر عربی برخلاف فارسی محدوده درخواست امر کننده مشخص است؛ به همین علت زبان آموز در به کارگیری چنین مقوله های امری دچار سردرگمی خواهد شد.