فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بعد از شهریور 1320 با رونق بازار کتاب و مجله در ایران، ترجمه ی آثار غربی به فارسی بیش از پیش رواج یافت. از جمله زمینه هایی که از این زمان به فارسی منتقل شد، شعر معاصر فرانسه بود که به واسطه ی آن بسیاری از شاعران ایرانی به مطالعه و ترجمه ی آثار شعری فرانسوی پرداختند. احمد شاملو از شاعرانی است که اشعار چند شاعر فرانسوی، از جمله پل الوار، را به زبان اصلی خوانده و برخی را ترجمه کرده است و از آنها تاثیراتی نیز پذیرفته است. در مقاله ی حاضر سعی شده است به شیوه ای روشمند، و بر اساس رویکردی تطبیقی، تأثیرپذیری شاملو از الوار در سطح فرم شعر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و برای پرسش هایی پیرامون اشکال مختلف تأثیرپذیری شاملو از الوار پاسخ هایی ارائه گردد. حاصل پژوهش حاضر، بیانگر این است که: شاملو، در سطح واژگان، ترکیب ها، حروف ربط، تکرار، کاربست خاص صفت و قید در موسیقی شعر، حذف و سبک شروع شعر از الوار تأثیر پذیرفته است. البته این تأثیرپذیری به شکلی نیست که شاملو را مقلدی صرف بدانیم، بلکه او با استادی تمام، ساختارهای شعر الوار را به فارسی منتقل کرده، با در هم آمیختن آن با ساختارهای متون کهن فارسی، نقش خاص خود را رقم زده است.
بررسی جلوه های پایداری در سروده های زنان فلسطینی و الجزایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
237 - 257
حوزه های تخصصی:
بی شک مسأله فلسطین به عنوان تراژدی جهان امروز شناخته شده است و موضوع فلسطین هم اکنون به عنوان یکی از مباحث مهم محافل بین المللی و سازمان های دولتی به شمار می آید. در کنار آن استعمار کشور الجزایر توسط فرانسوی ها و جنایت های آنان در حق الجزایری ها و انقلاب آزادی بخش ایشان، بازتاب وسیعی در ادبیات این دو ملت داشته اند. زنان نیز به عنوان بخشی از جامعه، تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن بوده، و با تمام توان خود در آن تحولات ایفای نقش کردند. لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر نمونه های شعری به بررسی شعر زنان فلسطینی و الجزایری در جریان مقاومت پرداخته شده و مضامینی چون وطن دوستی، دعوت به مبارزه، سرزنش حکام و محکوم کردن پیمان نامه بالفور و مبارزه طلبی در شعر آنان بررسی شده است.
رویکردهای گوته به ادبیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات جهانی واکنشی در برابر ناکامی ها و کاستی های ادبیات ملی است. آرمان آشکارش یکپارچگی مردم جهان و آرمان پنهانش برتری جویی و فزون خواهی ملی است. راه کارش پیوند میان سخن وران جهان و ابزارش فرهنگ زبان و ادبیات است. روی کردهای گوته به ادبیات جهانی بازتاب آرمان ها، اندیشه ها و رخ دادهای روزگار او هستند. از این رو، گوناگون و پرشمار هستند و پیوسته دگرگون می شوند. مقاله پیشِ رو، برآن است، با بررسی روی کردهای گوته به ادبیات جهانی، به واکاوی خواست او از ادبیات جهانی، خاستگاه، مرزها و چند و چون دیدگاهش بپردازد.
بررسی تاریخ گرایی نو در خاموشی دریا اثر ورکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح نوتاریخ گرایی، امروزه به رویکردی گفته می شود که تاریخ را آنگونه که تاریخ نگاران به نظر مخاطب می رسانند پذیرا نیست. این رویکرد، و نه نقد ادبی، در دهه هشتاد قرن بیستم و بیشتر بر مبنای اندیشه های استفِن گرینبلَت آمریکایی شکل گرفت. به عقیده گرینبلَت باید نوتاریخی گرایی را خوانشی از متن مورد نظر بدانیم و نه یک مکتب نقد. هدف نوتاریخ گرایان آثار ادبی دوران های گوناگون تاریخ را مد نظر قرار می دهند، تا با بررسی چند جانبه و شبکه ای ارتباط متون ادبی با سایر متون از جمله متون تاریخ جنبه های درون متنی و برون متنی اثر ادبی را روشنتر کنند و روابط قدرت و برساخت های فرهنگی،اجتماعی و ایدئولوژیکی هر دوره تاریخی رابشکافند. از دیدگاه آنان هیچ تفاوتی میان متون ادبی و غیرادبی وجود ندارد. در این مقاله سعی بر آن خواهد بود گونه ای تحلیل ارائه شود که علاوه بر تأثیر تاریخ و نویسنده در خلق اثر ادبی عوامل درون متنی مانند روابط قدرت به منزله مهم ترین بافت موجود در متن خاموشی دریا بر اساس نظریه گرینبلت و میشل فوکو بررسی شود .
نگرشی تطبیقی از منظر محتوایی به غدیریه های علاء الدین حلّی و شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
109 - 137
حوزه های تخصصی:
علاءالدین حلّی (786م) و سید محمد حسین بهجت تبریزی (1285ش) هر دو از شاعران نامور زبان و ادب عربی و فارسی به شمار می آیند که همواره ارادت خاصّه خود را نسبت به اهل بیت (ع) ابراز داشته اند. در پژوهش حاضر، نگارندگان با هدف تطبیق غدیریه های فارسی و عربی(موردپژوهی غدیریه دو شاعر) و با روش توصیفی- تحلیلی به جنبه های مشترک در موضوع غدیر و مسأله امامت و خلافت به حق ایشان و مدح امام علی(ع) و بیان دلاوری ها و رشادت های آن حضرت، و همچنین جایگاه ادبیات ملتزم نزد دو شاعر پرداخته اند. از نتایج مهم پژوهش حاضر می توان به بررسی موشکافانه حادثه غدیر خم نزد هر دو شاعر و تأکید بر حقانیت امامت علی ابن ابی طالب ، دفاع از مظلوم و دعوت به آگاهی مردم، بسامد تشبیه و استعاره در غدیریه، دلاوری های علی(ع) در جنگ بدر و اُحُد و ذکر حوادث کربلا اشاره کرد که در شعر شهریار و علاء الدین حلّی نمایان است.
آتش و آریایی ها؛ انعکاس آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
345 - 369
حوزه های تخصصی:
آتش یکی از عناصر اربعه است که نقش آن در ساخت کیهان و پیدایش گیتی نزد قدما، بسیار مهم است. به همین دلیل فردوسی از این عنصر مقدس و باستانی، در «شاهنامه» بسیار مدد جسته است. هنگامی که سخن از آتش به میان می آید، باید به باورها و ایدئولوژی های باستانی و اساطیری نیز، حتماً توجه داشته باشیم. اگرچه آتش برای ساکنین جنوبی زمین و سرزمین های گرم و داغ مانند عربستان خیلی پدیده زیبا و ارزشمندی نمی باشد و شاید برای برخی از این اقوام به عنوان عذاب و ترسانیدن استفاده شده است اما برای قبایل و مردمان شمالی که روزگاری در یخبندان های طولانی زندگی می کرده اند، نعمتی ارزشمند محسوب می شود. تمامی این موارد باعث می شود که آتش رفته رفته در اندیشه اقوامی که در نیمکره شمالی زندگی می کردند، تقدّس و ارزش قدسی پیدا کند. پس از آن نیز در دوران تاریخی و حتی پس از اسلام نیز، در آثار شاعرانی همچون فردوسی ، به عنوان عنصری مقدس و مورد استفاده در جشن ها و شادی ها، انعکاس پیدا کند.
التهجین فی الروایه الجزائریه المعاصره على ضوء نظریه هومی بابا (روایه "کیف ترضع من الذئبه دون أن تعضک" لعماره لخوص أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31-50
حوزه های تخصصی:
یتعرّض المهاجرون لتغیّرات جذریه فی کیفیه التعامل مع البیئه الجدیده أثناء الهجره وإن هاجس الحفاظ علی الثقافه الوطنیه من جهه والتواصل البناء مع البیئه الجدیده من جهه أخری یعتبران من تعقیدات تعامل مجتمع المهاجرین مع السکان الأصلیین. بما أنّ الروایه والقصه من أکثر الأدوات خلودا لتصویر التحدیات التی یواجهها المهاجرون عند اعتناقهم الهویه المزدوجه، تناول العدید من الکتّاب العرب فی أعمالهم الأدبیه موضوع المهاجرین فی أوروبا، منهم الروائی الجزائری المعاصر عماره لخوص فی روایه "کیف ترضع من الذئبه دون أن تعضک" التی تدور أحداثها حول المهاجرین من دول العالم الثالث الذین هاجروا إلی إیطالیا.یرسم الروائی أزمات هویه المهاجرین والتناقضات الثقافیه والاجتماعیه والدینیه التی تعرّضوا لها فی البلد المستضیف. یحاول المقال الحاضر إلى تحلیل موضوع الهجنه فی شخصیه المهاجرین علی ضوء آراء هومی بابا الناقد الأمیرکی ذو أصل هندی مستعینا بالمنهج الوصفی التحلیلی، ومن أبرز النتائج التی توصلنا إلیها هی أن لخوص یجسّد الهویه المهجنه للمهاجرین فی شؤون کالدین والطعام واللغه والاسم والعادات والتقالید وأنّ معظم المهاجرین الجدد ماعدا بطل الروایه؛ أمدیو غیر قادرین علی خلق الخطاب والتبادل الثقافی مع السکان الأصلیین، وقد یؤدی عجزهم علی التعامل مع فضاء الهجره إلی عدم تمکنهم من قبول الهویه الجدیده.
بررسی تطبیقی غزل واسوخت فارسی و غزلواره ضدپترارکی انگلیسی (Anti-Petrarchan Sonnet) و زمینه های اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی آنها: مطالعه غزل هایی از وحشی بافقی و ویلیام شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
119-148
حوزه های تخصصی:
غزل فارسی و غزلواره انگلیسی (Sonnet) در طول حیات پُرفرازو نشیب خود تصویرهای مختلفی از معشوق را به نمایش گذاشته اند. طی این دوران، شرح و توصیف معشوق در غزل واسوخت فارسی و نیز غزلواره ضدپترارکیِ انگلیسی (Anti-Petrarchan Sonnet) دستخوش تغییر شدند به گونه ای که معشوق دیگر موجودی اثیری و بی نقص به حساب نمی آمد و عاشق از نکوهش و تحقیر معشوق ابایی نداشت. پژوهش حاضر با بهره از شیوه ای توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب تطبیقیِ آمریکایی و نیز بر اساس نظریه بوطیقای تاریخی وسلوفسکی مبنی بر اشتراکات ادبیات جهان فارغ از تاثیروتاثّر مستقیم و تکامل تاریخی-فرهنگیِ ادبیات ها، درصدد مقایسه و موازنه غزل واسوخت فارسی با غزل ضدپترارکیِ انگلیسی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این دو شیوه غزل سرایی از نظر محتوایی کاملا شبیه به هم هستند امّا آبشخور و علل اصلی ظهور آنها فراخور محیط اجتماعی-فرهنگیِ با یکدیگر فرق می کنند؛ شعر واسوخت فارسی ماحصل یکپارچگیِ سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی در عهد صفویان و متاثّر از فرهنگ هندی و با تکیه بر عینیّت گرایی و نزدیکی به توده مردم شکل گرفت، درحالی که غزلواره ضدپترارکیِ انگلیسی متاثّر از ذائقه متنوع آن سرزمین و تقریبا همزمان با غزلواره پترارکی و در همان بستر ظهور کرد. برای تبیین بهتر موضوع نیز غزل هایی از وحشی بافقی (939-991 ق) و ویلیام شکسپیر (1564-1616 م) مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
معنى "الزحاف" وتوظیفه کمصطلح فی العروضین الفارسی والعربی؛ دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
137-170
حوزه های تخصصی:
"الزحاف" باللغه العربیه یعنی الابتعاد عن المبدأ وبمعنى زحف الطفل. وفی اصطلاح علم العروض العربی، یطلق على خیارات متعدده تسهّل على الشاعر العربی عملیه إنشاد الشعر. وفی الشعر الفارسی، یطلق على أصول ومبادئ لا مفرّ منها تقریباً، وعلى الرغم من صعوبه الالتزام من قبل الشاعر الفارسی إلا أنها جعلت الشعر الفارسی أکثر إیقاعاً وتناسقاً من الشعر العربی، لدرجه أن ید الشاعر العربی أکثر انفتاحاً فی اختیاره للکلمات من الشاعر الفارسی. حاول هذا البحث من خلال مصادر عروضیه فارسیه وعربیه وهی متوفره فی المکتبات، استخراج قواعد الزحاف وأسبابها من کتب العروض العربی المختلفه ومقارنتها مع قواعد العروض الفارسی. وقد توصّل البحث فی هذه المقارنه، إلى أن الشعراء الفرس لا یمکنهم اتباع عروض الشعر العربی على الإطلاق، لذلک ابتکر علماء العروض الفارسی قواعد جدیده مستمدّه من الشعر الفارسی، وبما أن العروض الفارسی لیس بعیداً عن العروض العربی، فلیس من الضروره بمکانٍ ابتکار آلیه جدیده لوزن الشعر الفارسی.
تحلیل رمان خارج الجّسد از عفاف البطاینه بر اساس مبانی فمینیستی (نگرش آسیب شناسانه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
87 - 106
حوزه های تخصصی:
اندیشه های فمینیستی که در دوران معاصر و پس از انقلاب صنعتی از اروپا آغاز شد و در سراسر جهان گسترش پیدا کرد، در حوزه ادبیات نیز، راه یافت و نویسندگان بسیاری فارغ از جنسیّت، به حقوق تضییع شده زنان در جوامع مردسالار پرداختند و دغدغه های زنانه را در سطوح خرد و کلان بازگو کردند. با توجه به ریشه دوانیدن باورهای مردسالارنه در جوامع عربی، پرداختن به مسائل زنانه در ادبیات این کشورها روایی داشته است. از این بین، عفاف البطاینه در رمان خارج الجّسد تحت تأثیر باورهای فمینیستی و ساختار مردسالار جوامع خود، با رویکردی انتقادی سعی در تشریح وضعیّت نابسامان زنان و ارائه راهکارهایی برای برون رفت این قشر از شرایط موجود دارد. در این تحقیق، با کاربست مبانی فمینیسی (نگرش آسیب شناسانه) و روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های نویسنده در رمان مذکور بازگو و تبیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که البطاینه به مسائلی چون: انقیاد کامل جنس زن در برابر مردان؛ ازدواج سنّتی در جوامع شرقی؛ احساس سرشکستگی از مؤنث بودن؛ سرکوب عشق و عاطفه در جوامع شرقی از ترس قضاوت های نادرست جامعه؛ ارائه چهره ای خشن و منفی از مرد؛ مساوات طلبی؛ انتقاد به باورهای نادرست جامعه اشاره کرده است. منی به عنوان شخصیّت اصلی رمان، با سفر به کشورهای غربی و تغییر نام و چهره خود، به طور کامل دچار استحاله فرهنگی شده و مؤلّفه های فرهنگ زن ستیز و مردسالار جامعه عربی را نفی کرده است.
تحلیل روانکاوانه اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان بر مبنای نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روانکاوانه برای اوّلین بار توسط زیگموند فروید بنیان گذاری شد. پس از وی شماری از متفکران روانشناس و روانکاو همچون کارن هورنای، کارل گوستاو یونگ، آلفرد آدلر با دیدگاه ها ی روان شناسانه خود به مطالعه ادبیات پرداختند، بر این اساس نقد روان شناختی پدید آمد. آنها کوشیدند متن ادبی را با نگاهی روان شناسانه بررسی کنند و ضمیر ناخودآگاه و ناهوشیار شاعر یا نویسنده را بر طبق مفاهیم نظری روانشناسی کشف کنند.آرمان شهر دنیایی است که زاییده فکر اخلاق گرای شاعران، هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان و همچنین حاصل بروز احساسات و عواطف آنان نسبت به خود و جامعه خود است و از سوی دیگر نشانگر احساس تعهد و رسالت اجتماعی آنان می باشد. اندیشه های آرمان گرایانه که نقطه مقابل رئالیسم است، نخستین بار توسط افلاطون مطرح شد. این اندیشه ها، دفاعی در برابر سختی های روزگار، رنج ها و مرارت هایی بود که بشر متحمل شده است. در این پژوهش اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان با توجّه به نظریه کارن هورنای مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که هر دو شاعر اشعار آرمانی را دست مایه مطلوبی برای بیان انزواطلبی خویش که از شیوه های دفاعی در نظریه اضطراب اساسی کارن هورنای است، قرار داده اند.
بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم در شعر شاملو و تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
311 - 341
حوزه های تخصصی:
تاگور از برجسته ترین شخصیت های ادبی هندی و جهانی به شمار می رود که شهرت اصلی او در شاعری است. شاملو نیز شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است که نماینده اصلی شعر سپید در زبان فارسی به شمار می رود. آثار و اشعار تاگور و شاملو از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه مؤلفه ها و ویژگی های مکتب رمانتیسم قابل تحلیل و بررسی است. هرچند به لحاظ جهان بینی، شرایط مکانی زمانی و زبانی متفاوتند، از نظر بعضی گرایش های فکری، ادبی و مضامین غنایی وجوه تشابهی دارند. شاملو و تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متأثر شده اند. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی تطبیقی مهم ترین مولفه های مکتب رمانتیسم، همچون: طبیعت، تخیل، فردیت، آزادی، سفر، نوستالوژی و عشق در شعر آنان پرداخته شده است. به طورکلی بسامد به کارگیری سه مولفه طبیعت، رفتار انسانی و طبیعت و فردیت در اشعارشان همسان است. هردو عاشق طبیعت بودند و از عناصر طبیعت برای خلق تصویرهای تخیلی بهره برده اند؛ البته شاملو از عنصر خیال بیشتر از تاگور بهره گرفته است. هر دو به عشق معتقد بودند و به جز جنبه های جسمانی معشوق به روح و پاکی او نیز نظر داشتند؛ تاگور بیشتر به عشق عرفانی پرداخته است. دغدغه هر دو آزادی انسانی بود و می کوشیدند، اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند.هردو زندگی و مرگ را چون سفر دانسته اند.
بررسی تطبیقی طرح واره ای استعاره های عناصر اربعه در شعر متنبّی و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون، استعاره را پدیده ای فقط زبانی نمی دانند، بلکه برای آن ماهیتی ادراکی و مفهومی قائل اند. در دیوان انوری، برخی مضمون های مشابه با شعر متنبّی یافت می شود؛ یکی از این مضمون ها حضور و تأثیرپذیری از عناصر طبیعت، به ویژه عناصر اربعه است. جستار حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی مبنای طرح واره ای استعاره های عناصر اربعه در شعر انوری و متنبّی را به طور تطبیقی بررسی کرده است. استعاره مفهومی، به واکاوی علّت ادّعای همانندی می پردازد. این امر کمک می کند تا خواننده با دیدی واضح تر و ادبی تر به مفهوم شعر بنگرد و آن را لمس کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، دست یابی به بازتاب عناصر اربعه به ویژه در شعر انوری با بسامد 60 بار و در شعر متنبّی با بسامد 33 بار تکرار شده است. نگاشت های مرکزی مشترکی همانند «بخشایش، تحرّک و جابه جایی (طرح واره جابه جایی)، تکاپو، تحرّک و نابودگری» در شعر این دو شاعر در مفهوم عناصر اربعه به کار رفته است و تناقضاتی در نگاشت های همانند «قناعت، گمراهی، عشق، حرص، صبر، خشم، حیات و هجران» به کار رفته است که بازتاب و بسامد آن در شعر انوری بیشتر است و نشان دهنده برون گرایی این شاعر و نگاه مثبت وی به طبیعت و عناصر چهارگانه است.
رابطه دین و اخلاق در داستان «برادران کارامازوف» از فئودور داستایفسکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
98 - 114
حوزه های تخصصی:
اهمیت داستایفسکی در ادبیات، دین و اندیشه مدرن به اندازه ای است که روسیه مدرن با اندیشه او و بعضی از معاصرانش شناخته می شود. زندگی و ایمان داستایفسکی به مسیحیت ارتدوکسی و نقد رفتارهای مادی گرانه کلیسای ارتدوکسی از سوی او، اهمیت ویژه ای دارد، به طوری که ضروری می نماید تحقیقات مستقلی در رابطه با دین و اخلاق از نظر وی انجام شود. دانش و اطلاعات داستایفسکی درباره کتاب مقدس، دین و اخلاق، و آشنایی او با گرو ه های روشنفکری و تجربه دوران محکومیتش، در ارائه آرای متفاوت از جریان غالب (کلیسا و اخلاق دینی) از سوی داستایفسکی مؤثر بوده است. بر این پایه، سؤال اصلی تحقیق این است که داستایفسکی چه تعبیری از دین دارد؟ این پژوهش با استناد به منابع کابخانه ای، روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی و میان رشته ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دین و ایمان نزد داستایفسکی از ویژگی های مابعدالطبیعی و نیروی کاریزماتیکی مسیح و پیر دیر برخوردار است و امید و انگیزه را پدیده ای فیزیکی و معنوی می داند. او در باب اخلاق، ویژگی پنهان بودن رفتار اخلاقی را ملاک قرار می دهد و افراد گناهکار را مستحق محبت بیشتری می داند. در نگاه داستایفسکی، اخلاقیات و کاربست آن در زندگی، مایه رشد آدمی خواهد بود. از این رو، به دوری گزیدن از خودپسندی ها و کبر توصیه می کند. با وجود نگرش دینی، داستایفسکی فردی انسان گرا به شمار می آید و این گرایش مبتنی بر حق انسانی است.
طبیعت و کارکردهای آن در دستگاه فکری فریدون مشیری و پل الوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری(۱۳۷۹-۱۳۰۵ش) و پل الوار(۱۹۵۲-۱۸۹۵م) در عرصه ادبیات ایران و فرانسه از شاعران نوپرداز شمرده می شوند که زمانه زندگی آن ها از دیدگاه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، همسانی هایی داشته و این عامل در نهایت به تولید آثار و اندیشه های مشابهی منجر شده-است. یکی از وجوه اشتراک این دو شاعر، طبیعت گرایی است. حضور پررنگ عناصر طبیعت در شعر این دو شاعر، عاملی تأثیرگذار در پویایی شعر آنان بوده است. چگونگی توجّه شعرای یاد شده به طبیعت و مؤلّفه های آن موضوع این پژوهش است. هدف اصلی پژوهش، بیان نقش عناصر طبیعت در ادبیّت کلام و کارکرد آن ها در القای اندیشه های فریدون مشیری و پل الوار است. حاصل پژوهش نشان می دهد که شعرای یاد شده عمده ترین تصاویر شعری خود را با الهام از طبیعت و عناصر آن سروده و لحظاتی را به تصویر کشیده اند که می توان از آن، دو برداشت متفاوت ارائه داد: اول بیان حالات روحی و رسیدن به پویایی و بازجست من شاعر و دوم شرح حقیقتی خلاف عادت برای شگفتی آفرینی و ایجاد پیوند بین روان انسان و عوالم فراسویی. با این توضیح که تصاویر شعری پل الوار در پیوند با طبیعت درهم تنیده است و این درهم آمیختگی موجب شگفت-انگیز شدن تصویر می شود. در این فرایند تصویرسازی، شاعر تلاش دارد به عناصر شعری، هوّیتی دیگر ببخشد و بدین گونه خواننده به دریافت های نویی دست یابد.
زن ستیزی در ادبیّات زن محور: بررسی تطبیقی رمانهای غرور و تعصّب اثر جین آستین و چراغها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
149-172
حوزه های تخصصی:
در رمانهای جین آستین بیشتر شخصیّت های اصلی زن هستند امّا زنان نسبت به مردان فعّالیّت اجتماعی و تحصیلات کمتری دارند و مهمترین دغدغه آنان ازدواج است. باگذشت نزدیک به دو قرن،گرایش های مشابهی را می توان در نمونه هایی از ادبیّات معاصر ایران مشاهده کرد. در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم، زویا پیرزاد شخصیّت زنی را خلق می کند که در مقابل دیگر زنان موضع گیری های خصم آمیز دارد امّا تحت تأثیر یک شخصیّت مرد است و مرد با وجود حضور کم رنگ، نقشی کلیدی در رمان ایفا می کند. این پژوهش با بررسی نظریات منتقدان فمینیست در مورد پدر سالاری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی دو رمان چراغ ها را من خاموش می کنم و غرور و تعصّب را با هم مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که شباهت های بسیاری بین این دو رمان وجود دارد. این شباهت ها عبارتند از احساس منفی شخصیّت های زن نسبت به یکدیگر، نگاه رمانتیک به ازدواج به مثابه راهی برای رستگاری و برتری شخصیّت های مرد نسبت به شخصیّت های زن. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در جوامع مرد سالار نویسنده های زن می توانند تحت تأثیر گفتمان غالب جامعه مانند مردها فکر کنند و مانند مردها بنویسند. با وجود این که در رمان های بررسی شده نگاه هر دو نویسنده واپس گرا ست، به نظر نمی رسد که زویا پیرزاد که در ابتدای قرن بیست و یکم و دویست سال پس از جین آستین می نویسد گامی به پیش بر داشته باشد.
بررسی تطبیقی آموزه های چهار میثاق میگوئل روئیز و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقبال از آثار مروجان طریقت تولتک، در ایران نیز همچون سراسر جهان شایان توجه بوده است. از آن میان «چهارمیثاق» اثر «دُن میگوئل روئیز» بیش از دیگر آثار ترجمه و چاپ شده است. چرایی گرایش خارج از حد انتظار به چنین آثاری آن هم در کساد بازار کتاب ایران، مسئله ای شایسته تحقیق است. اگر پیروی از موج جهانی بازگشت به معنویت و گرایش به عرفان های مدرن (در جستجوی آرامش روانی) را از مهم ترین دلایل این امر بدانیم، این پرسش مطرح می شود که آیا مضامین کتاب چهار میثاق، در آثار عرفای مسلمان معادلی نداشته است؟ اگر پاسخ مثبت است چرا خوانندگان ایرانی این آموزه ها را از سرچشمه های دیگر طالب هستند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، به روش تطبیقی- تحلیلی، مضامین کتاب «چهارمیثاق» با مثنوی معنوی مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تقریباً همه آموزه های این کتاب، به روشنی در مثنوی بیان شده است. به نظر می رسد علاوه بر همراهی بخشی از جامعه با موج جهانی گرایش به معنویت مدرن و بی خبری عامه مردم از سرمایه های بومی؛ تلقی خاص عامه مردم از عرفان و تصوف؛ گرایش به بیان ساده و مینی مالیستی و از همه مهم تر، تفاوت زبان و نحوه بیان مضامین در دو اثر، مهم ترین دلایل کم توجهی به مثنوی و گرایش به آثاری همچون چهار میثاق است. دقت در طیف خاص مخاطبان این آثار، ضرورت توجه به سرمایه های خودی را بیشتر نشان می دهد.
بررسی راهبردهایی در ایجاد ارتباط مؤثر بین فردی از نگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
317 - 340
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط با خود است. او با بهره گیری از آموزه های قرآنی، سیره معصومین، تجربیّات روحانی و قدرت فهم انسان شناسانه ممتازش، به خوبی توانسته است به پیچیدگی شخصّیت و روح انسان پی برد، و با اشراف بر ویژگی های روانی انسان و شناخت نیازهای بشری، راهبردهای ارزشمندی را برای سلامت روح و جسم انسان، داشتن زندگی سالم و ارتباط مؤثر ارائه کند.نگارندگان در این پژوهش می کوشند، بعد از شرح دو ارتباط انسان با خود و دیگران و خودپذیری به عنوان مقدمه ای بر خودشناسی، نگرش مولانا و راهکارهای او را در برقراری ارتباط صمیمانه بین فردی در «مثنوی» بیان کنند و با روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی در «مثنوی» و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آن راهبردها بپردازند.
ادیبان دوزبانه سلجوقی و تحولات زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
297 - 316
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی و عربی، به سبب هم جواری و تعاملات دوسویه، از دوره باستان تا کنون، بر اثر مناسبات فرهنگی و سیاسی بسیار از یکدیگر متأثر شده اند. اما در قرن پنجم هجری خاصه در عصر سلجوقیان به سبب رقابت های علمی و ادبی میان شاهزادگان و امیران ولایت های مختلف این تأثیرپذیری و اختلاط وارد بسیاری از واژه های دو زبان شد که نهایتاً به تکامل تدریجی آن ها منجر گردید. این پژوهش بر اساس منابع ادبی و تاریخی، نیز تحقیقات جدید، با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین علل و عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت این دو زبان در دوره سلجوقی پرداخته است و به این نتیجه دست یافته که ریشه تحول و پیشرفت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و زبان عربی در سطح زبان دینی و شرعی در این عصر بوده است؛ نویسندگان و شاعران دوزبانه و نیز امیران و شاهزادگان سلجوقی در فرایند این تحول و تأثیرپذیری بیش ترین تأثیر را داشتند.هدف این تحقیق بررسی شخصیت های سیاسی و ادبی دوزبانه در ادبیات فارسی و عربی، و همچنین کشف علت بقای این دو زبان در زمان حاضر است.
بررسی و مقایسه آموزه های اخلاقی در غزلیات عبدالرحمان جامی و ملامحسن فیض کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
79 - 99
حوزه های تخصصی:
اخلاق مفهومی انسانی محسوب می شود و از آنجا که ادبیات ابزاری برای بازنمایی مقولات مرتبط با نوع بشر است، شاهد بازتاب گسترده این مفهوم در متون ادبی بوده ایم. یکی از نحله های فکری و شناختی که اخلاق را شرح داده و برای آن تعاریف و چهارچوب هایی تعیین کرده، عرفان اسلامی است. اهل تصوف با استفاده از ابزارهای گوناگون به ویژه شعر، مهم ترین افکار اخلاقی و اندرزی خود را بازگو کرده اند که از آن میان، جامی و فیض کاشانی برجسته هستند. این دو که از شاگردان مکتب عرفانی ابن عربی محسوب می شوند، در آیینه غزلیات، از شاخصه های انسان ساز اخلاقی سخن گفته اند که در این تحقیق، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، بررسی و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو شاعر از مسائلی چون: «ترک خودبینی، عشق مطلوب، خدامحوری، دنیاستیزی، نکوهش ریاکاری، خاموشی و کم گویی و نکوهش علوم دنیایی» سخن گفته اند. همچنین، مشخص شد که در غزل های جامی، به مواردی مانند: «توبه گریزی و پرهیز از مردم آزاری» توجه شده و در برابر، فیض کاشانی از «لزوم انجام مناسک عبادی، مواهب دوست نیکوسیرت و نکوهش غفلت ورزی» سخن گفته است. در مجموع، توصیه های اخلاقی شاعران، ریشه در دو منبع اسلام و عرفان اسلامی دارد و به این اعتبار، در یک راستا تعریف می شود.