فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
امیر پازواری، مشهورترین شاعرِ بومی سرای مازندران است. زمان و مکان زندگی او به درستی مشخص نیست. خاورشناسان در سده سیزدهم هجری دیوانش را ثبت کردند و برنهارد دارن آن را تنظیم و با نام کنزالاسرار مازندرانی در سن پترزبورگ منتشر کرد. اشعار برجای مانده از امیر پازواری، بیانگر وجود دیوانی مکتوب، تا دست کم دو سده پیش از کتاب کنزالاسرار است؛ ولی آنچه امروزه به آن استناد می شود همین کتاب مذکور است. امیر در میان پژوهشگران، یادآور نامِ امیر تیمور قاجار ساروی نیز هست که در زمان محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار می زیست و نصاب طبری (مازندرانی) اثر منتشرشده اوست. در حال حاضر امیر، مشهور به «امیر مازندرانی» است و با امیر پازواری که در اسنادِ برجای مانده به «امیر مازندرانی» شهرت دارد، تفاوت یافته است؛ اما با شناخته شدن نسخ خطی متعدد، تعلق پسوندِ «مازندرانی» به امیر تیمور و عنوان امیر پازواری، پرسش ها و تردیدهایی را در پی دارد. پژوهش حاضر، با اشاره به پیشینه زبان تبری و جایگاه امیر پازواری در ادب عامه، به این مسئله می پردازد که مصادره به نفع خود از ویژگی هایِ فرهنگ و ادب عامه است و امیر غیر از پسوند پازواری، به استناد منابع چاپ شده، با پسوندهای دیگری نیز شناخته می شده است. نگارندگان با استناد به نسخه های خطی شناسایی شده، به بررسی دو پسوند پازواری و مازندرانی و دلایل جابه جایی این انتساب ها می پردازند. طرح این موضوع یکی از پرسمان ها و مؤلفه های ناشناخته در تاریخ ادبیات بومی مازندران است که در فحوای کلام امیری پژوهان- به خصوص پژوهشگران بومی- نیز وجود دارد.
جایگاه پوشش سنتی لک زبانان لرستان در تک بیتی های آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساکنان استان لرستان، به دو گویش لری بختیاری و لری فارسی و زبان لکی سخن می گویند. لک زبانان ساکن شمال و غرب لرستان، بسیاری از آداب و رسوم و فرهنگ خود را در قالب تک بیتی به زبان لکی به صورت شفاهی یا کتبی بیان کرده اند. از جمله این تک بیتی ها - که بیانگر آداب و رسوم و فرهنگ مردم این خطه است- می توان به تک بیتی های فال «چل سرو» و «مور» اشاره کرد. مقاله حاضر بر اساس منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و هدف از آن، کشف رابطه میان تک بیت ها و پوشش زنان و مردان لک زبان است. در تک بیتی های فال «چل سرو» - که به آن اشعار شادیانه هم گفته می شود- معمولاً پوشش زنان ازجمله سرون، سرداری، کلنجه، کوش، کراس، ژیرجامه، و زیورآلات مختلف زنانه، توصیف شده است که حاکی از اهمیت و تنوع پوشش زنان لک زبان، جایگاه اجتماعی و میزان دارایی آنان است. در ابیات «مور» (مویه) نیز که مضامین غمناک و اندوه آلود را دربر دارد، پوشش مردان بیشتر از پوشش زنان توصیف شده است. در برخی از این ابیات، به شباهت پوشش دولت مردان ماد و آیین زردشت با پوشش لک زبانان این استان، اشاره شده است.
بن مایه های فولکلوریک در طومارهای نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ ایران زمین با آن حجم انبوه و پیچیده قصه ها گاه دشوار می نماید؛ اما تجزیه این متون به
بن مایه های سازنده شان، زمینه را برای مطالعه روشمند آن ها، بررسی های درون متنی و نقد و ارزیابی مضمون ها هموار می سازد.
با استفاده از فهرست جهانیِ طبقه بندی بن مایه های روایات عامه، چارچوبی فراهم می آید تا بن مایه های طومارها دسته بندی و فهرست شوند. این فهرست سبب دسترسی آسان تر به هر بن مایه در روایات مختلف، ریشه یابی، بررسی سیر تطور، تکامل، تأثیرپذیری و بقای هر بن مایه در دوره های مختلف و نیز مطالعات تطبیقی روایت ها می شود و بستر مطالعه تحلیلی طومارها را با توجه به بن مایه های موجود در آن ها فراهم می آورد.
هدف این مقاله نشان دادن انطباق فهرست جهانیِ بن مایه ها با روایات عامه فارسی، به ویژه روایات حماسیِ عامه و شیوه ای از تحلیل متون طوماری است. این پژوهش با فهرست کردن بن مایه های داستان هفت خان رستم از طومار هفت لشکر می کوشد تا انطباق الگوی فهرست بن مایه ها را بر روایات ایرانی نشان دهد و با تحلیل برخی بن مایه های موجود، ویژگی هایی هرچند اندک از طومارهای نقالی را به عنوان پاره ای از روایات عامه فارسی آشکار سازد و نیز با یافتن بن مایه هایی نو، غنای فرهنگ، ادب و سنت شفاهی ایران را روشن نماید. این شیوه فهرست کردن می تواند به منزله الگویی برای تمام روایات شفاهی باشد تا از این طریق به حجم عظیم قصه ها سامانی داده شود و دسترسی آسان تر به محتوای آن ها فراهم آید.
شهریارنامه و ادبیات غرب ایران
حوزه های تخصصی:
برپایه منظومه شهریارنامه، شهریار پس از ستیزی که با سام فرامرز می کند به حالت قهر از سیستان خارج می شود و به هندوستان می رود و در آن جا پس از نشان دادن هنرنمایی های خود، دوباره به ایران بازمی گردد و با خویشان خود رویاروی می شود. در این منظومه حوادث متعدّدی برای قهرمان داستان و دیگر افراد خاندانش روی می دهد. همه دست نویس های شناخته شده شهریارنامه ناقص اند و آنچه تاکنون از این انتشار یافته است کمتر از یک سوم کلّ این منظومه است. از شهریار روایات چندانی در ادبیات عامیانه ایران باقی نمانده است و آنچه از بخشهای گوناگون این منظومه هم در دست داریم بیشتر به دیگر قهرمانان روایات پهلوانی ایران نسبت داده شده است.در این مقاله نخست چکیده روایات شهریارنامه را برپایه دست نویس نویافته می آوریم سپس دو روایت کتبی و شفاهی از این منظومه را که در ادبیات غرب ایران وجود دارد بررسی می کنیم.
پیوند عناصر جادویی و انگاره های کهن الگویی در قصه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه های عامه یکی از محبوب ترین انواع ادب شفاهی و بستری مناسب برای مطالعه فرهنگ هر ملت است. این قصه ها دربردارنده عناصر جادویی است که از گذشته های دور، جزئی از باورهای رایج در میان مردم بوده است. عناصر جادویی قصه ها را می توان به سه گروه شخصیت های دارنده قدرت جادویی، اشیای دارنده قدرت جادویی و کلام جادویی تقسیم کرد. ترتیب بسامد و فراوانی این عناصر در قصه ها عبارت اند از: اشیای برساخته بشر، عناصر طبیعت، جادوگران، اشیای خیالی، موجودات خیالی، کلام جادویی، موجودات پیکرگردان، حیوانات جادوگر و شیطان. یافته ها نشان می دهند که عناصر جادویی در 89% جامعه آماری، در قصه های دربردارنده کهن الگوی سفر دیده می شوند. عناصر جادویی در روساخت قصه ها، در تحلیل عمیق تر خود با خویشکاری های انگاره های
کهن الگویی در ژرف ساخت قصه در پیوند هستند. کارکرد دوگانه دارندگان قدرت جادویی سبب شده است عناصر جادویی دارای خویشکاری دوگانه کهن الگویی، رهایی بخش و خطرناک باشند که جادوی سفید و جادوی سیاه نام گرفته است. بدین سبب در قصه ها انگاره کهن الگویی سایه با خویشکاری خطرناک و جادوی سیاه، نقش درگیرکردن قهرمان با چالش ها را به عهده دارد و انگاره کهن الگویی پیرخرد با خویشکاری یاری گری و جادوی سفید، نقش رهانندگی قهرمان از چالش ها را به عهده گرفته است.
انواع بومی سرودهای خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان مهد ترانه و آواز بیشترین گونه های شعر عامه است و بیشترین گونه را در قالب دوبیتی دارد. بنا بر تحقیق نگارنده، از حدود ۳۷۰ بومی سرود، خراسان با ۴۱ گونه، حدود ۱۴درصد از تمام گونه های بومی سرودهای ایران را به خود اختصاص می دهد. کله فریاد، ساربانی، حقانه/حقیقی، انارکی، سرحدی، فراقی، کوچه باغی، باخزری، لالوخوانی، چل-بیتو، چاربیتی، سرورزنی، جمشیدی، سیامو و جلالی، اشترخجو، سه خشتی، هورایی، نوایی، ساربانی، منظومه خوانی، نصرو، الله مزار، آفتاوه خوانی، لو، تالو متالو، تاله خونی، نازبانوچه، خرکشونی، صبح روسیاه، نظاره خونی، ختمیو، خالگرده، غزل بیرجندی، هلوکه خوانی، هدیه ددو، سرصوت، رشیدخان نام اشعار محلی خراسان است. در این مقاله این گونه ها را ذیل هفت نوع سرور، سوگ، سرگرمی، تغزلی، کار، خواب و نوازش و نیایش بررسی و معرفی می کنیم. این مقاله ضمن معرفی گستره شعر عامه خراسان به طبقه بندی و تحلیل نیز می پردازد تا زمینه تحقیقات وسیع بعدی فراهم آید
شکل شناسی ازدواج در قصه های عامه (با تکیه بر قصه های مشدی گلین خانوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد خانواده یکی از اصلی ترین هسته های جامعه بشری است و ازدواج جایگاهی ویژه در تشکیل این هسته اساسی دارد. در ادبیات عامه ایران نیز قصه ها، مثل ها و ترانه های بسیاری با محوریت ازدواج خلق شده است. این مقاله بر آن است که با بررسی 24 قصه از قصه های مشدی گلین خانوم، به چگونگی شکل گیری ازدواج در آن ها بپردازد و با واکاوی کلیشه ها و گره های تکراری در قصه ها، گامی در جهت شناخت بهتر تخیل جمعی مردمان این سرزمین در دوره های گذشته بردارد. نکته اصلی در بیشتر این قصه ها، وجود کلیشه هایی چون حسادت، عشق در یک نگاه، ازدواج دختر فقیر، پسر پادشاه یا پسر فقیری که داماد شاه شد و ... است. در بیشتر موارد عاملی شر وجود دارد که مانع ازدواج دو طرف است و در پایان با کمک نیروی خیر- که در برخی موارد نیرویی ماورائی است- قهرمان به وصال و خوشبختی خواهد رسید.
فصل بهار و مناسبت های آن در تقویم کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویم کردی همچون تقویم جلالی دوازده ماه، چهار فصل و هر ماه سی روز دارد که ازنظر
نامگذاری و زمان با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است. فصل پاییز در تقویم کردی ایلامی
بر فصل تابستان مقدم است. میان اقوام ایرانی، بهار اقوام کرد بهویژه کردهای ایلام که
محور اصلی این پژوهش است، دربردارندة بیشترین سنت های گاهشماری است؛ به گونهای
که از میان چهار فصل سال، فصلهای دیگر، شکوفایی بهار را از نظر مناسبتهای
رنگارنگ ندارند. مناسبتهای این فصل با تمامی آیینهای دیگر فصول برابر است. آغاز و
انجام فصل بهار کردی با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است؛ بهار و سال نو در این مناطق
،« شی̌لیمی̌لی » از دوم بهمن مطابق با ماه گییاباریک کردی آغاز میشود و آیینهای
شهوی̌ گا » و مراسم « شهله و شیخالی » ، در سیزده بهمن « ئاشی̌ کیوانووی̌ ئهوهلی̌ وههار »
در پانزدهم بهمن، زینتبخش این ماه است. ماههای ،« بیزین قوتیگه » ،« چیل بیرا » ،« حیول
گییاجی̌مان و نوروزمانگ که نامگذاری آنها از طبیعت الهام گرفته شده است، از دیگر
ماههای فصل بهار است که با دهها آیین باشکوه برگزار میشود. ششم ادیبهشت پایان فصل
بهار است. جنبة دینی پنج روز پنجه از دیگر لطایف گاهشماری کردی است.
تحلیل جلوه های مقاومت در ادبیات عامیانة کشورهای فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند نظریه پردازی درباره ادبیات مقاومت سابقه چندانی ندارد و از اوایل قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم میلادی فراتر نمی رود، مروری بر ادبیات ملل مختلف نشان می دهد که مضامین پایداری همواره در ادبیات رسمی و عامیانة بسیاری از اقوام و ملت ها حضور داشته است. علی رغم این سابقه و پیشینة تاریخی، تاکنون پژوهش جامع، جدّی و مستقلّی برای بررسی درون مایه های مقاومت در ادبیات شفاهی ملل مسلمان صورت نگرفته و این موضوع حتّی در سال های اخیر که پژوهش درباره ادبیات پایداری رونق و رواجی دارد، مغفول مانده است. بنا بر ضرورت یادشده، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است، مقولة پایداری را در ادبیات عامیانة سه کشورِ فارسی زبانِ ایران، تاجیکستان و افغانستان- که حکومت های خودکامه و جنگ های خانگی و خارجی بسیاری را تجربه کرده اند- بررسی نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی، شعر مقاومت در دامان شعر عامیانه متولّد شده و ادبیات عامّه که به دلیل گستردگی دایرة مخاطبان و نفوذ در توده های مردم با غایت های شعر مقاومت سازگاری زیادی دارد، در همة دوره ها یکی از بسترهای اصلی تولید مضامین مقاومت بوده است.
مطالعة لایة نحوی زبان در برخی از لالایی های زبان فارسی: بررسی ساخت جمله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
اُلّاه خوانی: تجلی عشق و حماسه در جشن های کویرنشینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروده های محلی یکی از دلنشین ترین گونه های ادبیات شفاهی اقوام ایرانی است. این سروده ها در درازنای تاریخ، همپای همیشگی و جدانشدنی محافل و نَقل رایج مراسم و گردهمایی های اقوام بوده است. برخی از این نواها، با وجود جذابیت لفظی، معنایی و فرهنگی فراوان، بنا به دلایل گوناگون ازجمله بی توجهی پژوهشگران حوزه ادبیات عامه و نیز عدم ارتباط گسترده گویشوران آن با مراکز فرهنگی-تحقیقاتی، تاکنون دورازدسترس و ناشناخته مانده است.
«اُلّاه» یکی از بوم نواهای عامه خیال انگیز منطقه کویر است که ساکنان روستاهای جنوبی شهرستان های شاهرود و دامغان (منطقه طُرود و سرکویر) از گذشته های بسیار دور آن ها را در مراسم عروسی خود به کار می بردند و تا کنون نیز پایایی و پویایی خود را حفظ کرده است. در این نوشتار کوشیده ایم تا علاوهبر معرفی اُلّاه، برای نخستین بار به بررسی ویژگی ها، نکته های ادبی و مشخصات اختصاصی آن بپردازیم و از این رهگذر، پیوندهای این آیین سُرور با ریشه های کهن فرهنگ ایرانی را بشناسانیم و نیز برخی ویژگی های حاکم بر فرهنگ عامه گویشوران را واکاوی کنیم.
ترانه های کار در شهرستان کهگیلویه (دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه هایی که هنگام کار خوانده می شوند، بسیار گسترده اند. نمونه های فراوانی از آن ها را می توان در میان کشاورزان، دامداران و بافندگان مشاهده کرد. این گونه آواها، فضای کار را از یکنواختی و خشکی رها می سازند، خستگی و رنج توان فرسای کار را تسکین می دهند و نیروی تلاش، حرکت، شوق و امید را در درون زنان و مردان خسته از کار تقویت می کنند. مردان و زنان شهرستان کهگیلویه برای انجام هر کاری، شعری هم نوا با کننده کار و با مضمون و موسیقی و انگیزه مناسب داشتند. این ترانه ها در انتقال فرهنگ ها، باورها، ارزش ها و هنجارها، از نسلی به نسل دیگر، نقش مهمی دارند. سرایندگان گمنام این ترانه ها را برای بیان شادی ها، غم ها، دل تنگی ها و دردهای خود سروده اند. در جامعه عشایری و روستایی این منطقه، کارهایی ازقبیل برزگری، برنج کوبی، شیردوشی و رنگرزی، همراه با اشعاری خوانده می شود که متناسب با وضعیت و شرایط آن کار و با هدف تسریع، سرگرمی و رهایی از خستگی است. در این مقاله به بررسی و واکاوی ترانه های کشاورزی (برزگری، خرمن کوبی و برنج کوبی)، دامداری (چوپانی، دوغ زنی، شیردوشی و کوچ روی)، بافندگی (پره گردانی، رنگرزی و تمداربافی) پرداخته می شود.
زبان و فرهنگ عامیانه در اشعار حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی در سیر تاریخی خویش از عوامل بسیاری تأثیر پذیرفت که از جمله آنها عناصر زبان عامیانه است، البته تأثیر این عناصر در همه ادوار ادب فارسی به یک اندازه نیست. زبان عامیانه به عنوان گونه ای زبان زیرِمعیار دربردارنده عناصر گوناگونی است که به مقدار قابل توجهی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. حمید مصدق از جمله شاعران نوگرای معاصر، به پیروی از نیما، به مقدار قابل توجهی، از عناصر زبان عامیانه در اشعارش بهره برده است. کاربرد اشکال مختلف عناصر زبان عامیانه در شعر مصدق گذشته از آنکه موجب تشخص زبان شعر وی شده، روانی و سادگی کلام او را نیز به همراه داشته است. زبان و فرهنگ عامیانه به کاررفته در دفاتر شش گانه مصدق را می توان در هفت گروه تقسیم کرد: 1- واژگان عامیانه، 2- واژگان رایج و محاوره ای 3- کنایه و مثل 4- تلفظهای عامیانه 5- تلمیح به قصه های عامیانه 6- باورها و رسوم عامیانه 7- واژگان محلی. بسامد موارد مذکور در دفاتر مصدق یکسان نیست. این عناصر در دو دفتر «درفش کاویان» و «آبی خاکستری سیاه» بسیار اندک است، فضای حماسی حاکم بر این دو دفتر را می توان از جمله عوامل کاهش این عناصر دانست؛ از سویی دیگر تغزل و عشقی صمیمی، ملموس و زمینی محتوای اغلب اشعار مصدق در چهار دفتر «سالهای صبوری»، «شیر سرخ»، «در رهگذار باد» و «از جدایی ها» را تشکیل می دهد و این امر به کاربرد زبانی آشنا همراه با بهره بردن از عناصر زبان عامیانه انجامیده است.
بررسی نظام باورها در قصه های عامیانه ی طبقه بندی شده ی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام باورهای فردی در انسان زیربنای تفکر و در پی آن زیرساخت کنش های اجتماعی فردی است. در این نظام عواملی همچون شجاعت، قدرت، تمایل به کسب ثروت، معنویت، موفقیت و غیره هرکدام جایگاهی می یابند تا با تقویت عناصر مرتبط با آن، تیپ شخصیتی فرد در آینده ترسیم شود.قصه های عامیانه هر فرهنگ و ملتی علاوه بر جنبه سرگرمی، بخشی از این باورها را در خود جای داده و به صورتی غیرمستقیم آنها را ترویج می نماید.ترویج خویشتن باوری و تاکید بر یافتن جنبه های خودشکوفایی و دستیابی به موفقیت در زمینه های روانی، اجتماعی و اقتصادی در زمان حاضر نیز براساس تحلیل-های نظری و برخی تمثیل های روایی به مخاطبان عرضه می شوند.
در این تحقیق از153 قصه عامیانه ایرانی که بر اساس روش تیپ شناسی آرنه/تامپسون طبقه بندی شده بودند، باورهای مورد نظر استخراج شده و نتایج حاصل از آن بر پایه نظریه های معتبر روانشناسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که باورهای پنهان شده در قصه های عامیانه ایرانی در برخی موارد توجه چندانی به رشد شخصیت و تعالی انگیزشی مخاطبان خود نداشته اند و در پاره ای موارد نیز به ترویج الگوهای نادرست برای مخاطبان خود پرداخته اند.
جنبه های ادبی منظومه شاه باجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه شاه باجی یکی از منظومه های غنایی ادبیات بومی مازندران است که از اواخر دوران قاجاریه و پهلوی اول به یادگار مانده است. سراینده آن ملاخانجان حیدری، یکی از گاوبانان خطه لفور ِشیرگاهِ سوادکوه، است. در این پژوهش، منظومه شاه باجی براساس نظریه قاعده افزایی و قاعده کاهی (هنجارگریزی) بررسی و تحلیل شده است. در بحث هنجارگریزی، هنجارگریزی معنایی و انواع آن و هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی در این منظومه بسامد بالایی دارد. انواع توازن نیز همچون توازن واژگانی (سجع متوازی) بیش از دیگر توازن ها در این منظومه بهکار رفته است. مصوتِ بلند «آ» و صامت های «ر»، «ل»، «م» و «ن» در این منظومه، به سبب قافیه سازی بسیار تکرار شده است. منظومه شاه باجی از نظر وزن عروضی به دو بحرِ هزج و متقارب خوانده می شود. راویان این منظومه، با توجه به نوعِ سازی که همراه آن نواخته می شود، وزن عروضی را برمی گزینند. محتوای اصلی منظومه عشق است که به سبب وجود شکاف و تضاد طبقاتی به صورت شکایت و سرکشی و اعتراض نمود یافته است.
تأثیر جنسیت بر اشعار عامه بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت به عنوان هویت اجتماعی افراد، نقش مهمی در شکل گیری اشعار عامه، به خصوص اشعار محلی بختیاری دارد. این اشعار ضمن بازتاب ارزش ها و باورهای مختلف زنان و مردان، در نهادینه کردن آنها تأثیر بسزایی دارند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جنسیت بر اشعار عامه بختیاری (ترانه های نوازشی، لالایی ها، آهای گل و سوگ سروده ها) است که با روش تحلیل محتوا و بر مبنای نظریه نابرابری جنسی واکاوی شده اند. این اشعار براساس جنسیت به دو قسمت اشعار زنانه و مردانه تقسیم می شوند. خانه عرصه خصوصی و مهارت در انجام کارهای آن مانند نان پزی، شیردوشی و مهمان نوازی، مختص زنان است. اجتماع و عرصه عمومی و صفت هایی مانند مجلس نشینی، سخندانی، عاقلی، جنگاوری و شجاعت مختص مردان است. نابرابری جنسی در فرهنگ بختیاری، به صورت عطوفت آمیز است؛ یعنی ضمن نگاه مثبت به زنان، آن ها جایگاه پایین تری نسبت به مردان دارند.
شروه، قهس و لالایی های کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات شفاهی سرزمین کهگیلویه و بویراحمد بسیار غنی است. یکی از ترانه های آن شَروه نام دارد که زنان (و اخیراً مردان) با آوازی حزن آلود آن را می خوانند. حزن موجود در این شعار شیرین و ملایم و مطبوع است و انسان را به تعمق وا می دارد. موضوع شروه ها بیشتر بیان غربت، غم و اندوه، رشادت و حماسه، یاد جوانی و شکایت از روزگار است که به شکل های مختلف نمود پیدا می کند؛ گاهی به صورت دو بیت، گاهی چند مصراع و نیم مصراع و گاهی هم تمام مضمون شروه با ایجاز در یک بیت خلاصه می شود.
قهس یا مقوم آوازهای شادی بخشی است که با مضامینی مثل اوصاف طبیعت، هجران و احساسات عاشقانه کاربرد دارد و از روی شادی و دلخوشی خوانده می شود. لالایی های بویراحمدی با آهنگی نرم و بیانی ساده خوانده می شوند و محتوا و مضمون آن ها با دیگر لالایی های ایران مشترک است. در این مقاله سعی براین است تا ضمن بررسی شروه در کهگیلویه و بویراحمد و نیز مقایسه آن با شروه دیگر مناطق، به بررسی محتوای قهس و لالایی در این منطقه پرداخته شود.
پیوستگی معنایی متن از منظر نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که بخشی از پژوهشی وسیع دربارة میزان کارایی نظریة آمیختگی مفهومی در تبیین مؤلفة شناختی فرآیند ساخت معنا در قصه های عامیانه است، می کوشیم با توجه به مبانی نظریة «آمیختگی مفهومی»، پیوستگی معنایی را که یکی از مهم ترین عوامل ساخت معناست، در قصه ای از قصه های عامیانه ایرانی بررسی کنیم. دو پرسش اصلی این مقاله عبارت اند از این که آیا به استناد مبانی و قواعد نظریه آمیختگی مفهومی می توان پیوستگی معنایی در قصه ها را تحلیل کرد؟ و دیگر این که تا چه اندازه یافته های حاصل از این تحلیل قابل تعمیم هستند؟
فرض ما بر این است که با استفاده از چارچوب نظریة آمیختگی مفهومی- که توسط ژ. فوکونیه و م. ترنر(2002) مطرح شده است- می توان چگونگی ایجاد و حفظ پیوستگی معنایی متن را در قصه های عامیانه تبیین کرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که کاربست نظریة آمیختگی مفهومی می تواند در تحلیل پیوستگی معنایی و تفسیر متن از منظر معنا شناسی شناختی راهگشا باشد؛ علاوه برآن که با استفاده از انگارة چهار فضایی مطرح شده در این نظریه می توان چگونگی تصویرسازی در ذهن مخاطب و پیوستگی معنایی این تصاویر را با هم نشان داد.