فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۴۵۷ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
571 - 593
حوزه های تخصصی:
بارا ماسا در زبان هندی به معنای دوازده ماه است باره به معنای عدد دوازده و ماسا در معنای ماه سال آمده است .بارا ماسا نوعی شعر ادبی در زبان هندی است که در هییت ها و قالب های شعری گوناگون سروده می شود این نوع شعر اولین بار در ادبیات بومی شمال هندوستان ظهور کرده است . از مشخصات این نوع شعر این است که شاعر مطلب مورد نظر خود را بر اساس توالی ماه ها بیان می کند و هر بند شعر به روزها و ماه اختصاص می یابد گفتگو در ماههای سال به درد فراق از سوی شاعر مرد از زبان بانوی هندوی هندی دردمند سروده می شود. شارلوته وودویل در پژوهش خود به بارا ماساهای گوناگونی اشاره می کند این نوع شعردر اشعار مسعود سعد سلمان و دیگر شاعران فارسی سبک هندی با الهام از ادبیات بومی هندوستان به وضو ح دیده می شود. این پژوهش به بررسی و مطالعه " بارا ماسا "وسیرادبی آن در ادبیات هندی و فارسی به تفضل می پردازد.
آندره ژید و گفتمان های قدرت؛ نگاهی نو به فرآیند افسون زدایی از کمونیسم در کتاب بازگشت از شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
644 - 673
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اکتبر روسیه در سال 1917 و استقرار نظام کمونیستی در این کشور، سرزمین شوراها به آرمان شهر بسیاری از روشنفکران آن زمان بدل شد. از آن جمله، آندره ژید بود که طی دعوتی از سوی اتحادیه نویسندگان شوروی در 1936 به همراه تنی چند از دوستان خود، به آنجا سفر کرد تا سرزمین رؤیاهای خود را از نزدیک ببیند. اما آنچه دید و در بازگشت تحت عنوان بازگشت از شوروی نوشت حکایت از تأسف و نومیدی از تحقق آرمان های بزرگ انسان قرن بیستم داشت. این افسون زدایی آشکار در متن ژید ، اما به سادگی حاصل نشده است بلکه هم زمان از تأثیرات و عواملی خبر می دهد که طبق نظر میشل فوکو ، گفتمان قدرت در یک دوره خاص را شکل می دهند و بر انتخاب های فردی و جمعی نویسنده اثر می گذارند. ما در این مقاله تلاش می کنیم تا با استفاده از روش پژوهش تاریخی و با تکیه بر نظریات تاریخ گرایی نوین به درک کنش متقابل گفتمان های مرکزی قدرت و نقش آنها در فرایند افسون زدایی از کمونیسم در نگاه ژید بپردازیم.
Opter pour le Bon Sens: les enjeux et les pratiques dans la traduction des textes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
155 - 166
حوزه های تخصصی:
Lors de la traduction des textes quelconques il existe plusieurs obstacles à franchir pour un traducteur. La traduction des romans n’en est pas exclue. Il arrive à maintes fois que le traducteur accomplit l’acte de traduction mais le texte final ne donne pas le message propre du texte de départ, et le traducteur reste hésité parmi ses alternatives. Au sens propre linguistique, il a une préoccupation principale : pouvoir opter pour le bon sens parmi les choix à la disposition lors de la traduction de la langue de départ à la langue d’arrivée. Dans cet article nous considérons la procédure de l’acte de traduction dans une perspective à la fois subjective et empirique, en nous appuyant sur l’aspect expérimental de traduction au sein de l’université Allameh Tabataba’i de Téhéran . Nous sommes prévus d’argumenter la validité ou l’inadéquation d’une traduction ou bien d’une équivalence spécifique et la façon d’opter pour le bon choix, en indiquant les exemples concrets de traduction ; leurs difficultés lexicales, stylistiques et culturelles. Nous verrons qu’a part la connaissance linguistique du traducteur le rôle de l’intuition est incontournablement majeur.
تندروی خشونت آمیز داخلی در رمان تروریست اثرجان آپدایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حادثه 11 سپتامبر در آمریکا باعث تحولات بسیاری در دنیا گردید که دنیای ادبیات و هنر نیز از آن بی بهره نماند و کتابهای زیادی تحت تاثیر این حادثه منتشر شد. . تندروی خشونت آمیز داخلی همانند تندروی خشونت آمیز خارجی فاجعه به بارآورده است. در این مقاله رمان تروریست اثر جان آیدایک بر اساس تندروی داخلی بررسی می شود. برای تحلیل رفتارهای شخصیت اصلی داستان از دیدگاه مکالی و مسکالنکو استفاده شده است که تندروی و رادیکالیسم را به سه دسته فردی، گروهی و جمعی و دارای دوازده مکانیسم تقسیم کرده اند. در رمان تروریست مکانیسم های فردی کاربرد بیشتری دارند. بررسی نشان می دهد که مشکلات فراوانی از جمله عدم حضور پدر، بی پروایی زندگی خانوادگی مادر، دردسرهای همکلاسی ها در دبیرستان و نیز محیط پیرامون نقش مهمی در ایزوله شدن وسردرگمی هویتی احمد و هدایت وی بسوی تروریست شدن دارند. اما احمد در پایان رمان بمب را منفجر نمیکند زیرا که شک و تردید در نگرش وی به خود و نیز در چرایی انفجار وجود دارد.
فهم «در انتظار گودو» از منظری روانکاوانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
207 - 231
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با توسل به میراث فکری فروید و لاکان خاصه آن گونه که اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو معاصر، آن را پرورانده است، به برسی اجمالی از اثر در انتظارگودو ساموئل بکت می پردازد. ژیژک بر مبنای مفهوم" شی" یا همان "چ یز" لاکان، تقسیم بندی خاصی از مدرنیسم و پست مدرنیسم ارائه می کند و بر مبنای همین تقسیم بندی مدعی است که نمایش نامه ی در انتظار گودو در زمره ی آثار مدرنیستی است. اما ما با شرح و توضیح برخی از خود منظومه مفاهیم ژیژک و با مبنا قرار دادن تقسیم بندی او، داعیه ی او را به چالش می کشیم و تا حدی نشان می دهیم که در انتظار گودو اثری پست مدرنیستی است. از این حیث مقاله ی حاضر سر آن ندارد که به برسی خیل عظیم آثاری بپردازد که پیرامون در انتظار گودو وجود دارند، بلکه این مقاله بیشتر نوعی توضیح مفاهیم فلسفی-روانکاوانه ی ژیژک، و یا به تعبیر دقیق، نوعی دیالوگ و درگیری فکری با این فیلسوف و روانکاو معاصر است. به همین خاطر، آنچه به عنوان نتیجه گیری نیز بیان می کند بیشتر به نوعی پرسش یا چالش شباهت دارد تا نوعی نتیجه گیری قطعی. با اتخاذ چنین استراتژی است که مقاله حاضر بیان می دارد که گودو نامی برای یک "جیغ خاموش" است؛ چرا که گودو نامی برای عدم بیش نیست، گودو نام غیبتی محوری است؛ جیغ خاموشی که در گلوگیرکرده است و شاید به تعبیری که همسو با روح آثار بکت باشد، این جیغ خاموش همان "سکوت" است.
جدال یأس و امید در ویران شهر "نیما یوشیج" و "بدرشاکر السیاب" با تکیه بر دو سروده «سوی شهر خاموش» و «مدینه بلا مطر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
148 - 173
حوزه های تخصصی:
ویران شهر، جامعه ای خیالی است که در آن هرج و مرج به نهایت خود رسیده و امید چندانی به بهبودی آن نیست. نیمایوشیج و بدر شاکر السیاب دو شاعر پرآوازه ی معاصر فارسی و عربی، در پی اعتراض به اوضاع نابسامان جامعه و تلاش در بهبود امور، ویران شهری را در قصائد خود با نام «سوی شهر خاموش» و «مدینه بلامطر» ترسیم می کنند. این جستار با بررسی جلوه های یأس و امید در کلام دو شاعر به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به پرسش ذیل است: عوامل اصلی پیدایش فضای ویران شهر در کلام دو شاعر چیست و در جدال یأس و امید، پیروزی نهایی با کیست؟ نگارنده بر این باور است که هر دو شاعر با به تصویر کشیدن فضای جامعه و نشان دادن عوامل اصلی پیدایش ویران شهر که همانا ظلم و فساد حاکمان و سکوت و سرخوردگی مردم جامعه است سعی در اصلاح و بیداری ملت داشته اند. در جدال یأس و امید، پیروزی نهایی با امید است و هر دو شاعر چشم انتظار تغییر و انقلابی عظیم در جامعه هستند.
Apprentissage Tridimensionnel d’une Langue(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
186 - 195
حوزه های تخصصی:
Dans le domaine de l’apprentissage du Français Langue Étrangère ou Seconde (FLES), l’essentiel des recherches porte sur les méthodes didactiques et pédagogiques extrêmement pointues. Elles tendent cependant à occulter la nécessaire immersion qui est linguistique, certes, mais aussi culturelle et créative. Elle dénature également la relation interpersonnelle entre les enseignants et les apprenants. Les premiers voulus interchangeables en arrivent à enseigner une langue de manière trop normée et calibrée, les seconds à devenir des clients attendant le miracle de la méthode que des Institutions leur ont « vendue ». Il est pourtant fondamental de prendre en considération la dimension humaine dans l’apprentissage d’une langue vivante afin de ne pas laisser l’intelligence artificielle dénaturer certaines valeurs civilisationnelles et devenir une interface obligatoire entre les Hommes. Plusieurs arguments majeurs soutiennent la thèse de ne pas dissocier langue et culture tout en ajoutant l’idée déjà ancienne de la créativité. Cette prise de conscience invite même à aller au-delà du simple apprentissage d’une langue étrangère et de considérer la démarche comme un pas vers l’altérité.
بررسی تطبیقی آگنوستیسیسم در قصیده «طلاسم» ایلیا ابوماضی و غزل «من این ایوان نه تو را نمی دانم» مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
600 - 623
حوزه های تخصصی:
ندانم گویی از عناصر تصویر شعری است که دیدگاه شاعر را نسبت به جهان خلقت بیان می کند که ایلیا ابوماضی و مولانا شاعران لبنانی و ایرانی، درصدد بیان آن برآمدند. لزوم شناخت درون مایه و مفاهیم مشترک و مختلف دو شاعر و تأثیر و تأثر از یکدیگر، ضرورت اصلی پژوهش است. در این مقاله با رهیافتی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر ادبیات تطبیقی آمریکایی، به برخی وجوه اشتراک و افتراق قصیده «طلاسم» ایلیا ابوماضی وغزل «من این ایوان نه تو را نمی دانم» مولانا، پرداخته می شود. نتایج نشانگر آن است که آنها، شباهت هایی در مفاهیم داشته اند و میان آنها هیچ تأثیر و تأثری وجود ندارد و در شعرفلسفی متأثر از شاعران قبل از خود بودند. جهان بینی هر دو مبتنی بر فلسفه است و در پی یافتن حقیقت هستند و توانستند با ایجاد شک انسان را به سوی هستی بکشانند؛ می توان گفت ایمان مولوی از ابوماضی قویتر است. مفاهیم ایلیا از پیچیدگی بیشتری برخوردار است، زیرا او توجه خاصی به رمزگرایی دارد، اما شعر مولانا به دور از تکلف و عارفانه بیان شده است.
شگرف خرد در سروده های ویلیام کارلوس ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروده های ویلیام کارلوس ویلیامز به دلیل تصویرسازی زیبا و کارآمد و نیز ایجاز آن مشهور است. دستاورد شعری ویلیامز تنها در طول چند مصرع، چیزی شبیه به معجزه است. پیوند نزدیکی که این شاعر با جهان پیرامونش بنیان می گذارد، در حالی که به نظر می رسد اهمیت چندانی نداشته باشد، فضایی از امر شگرف را بر شعرهای او حاکم می کند؛ هرچند این احساس شگفتی و حیرت در شعرهای ویلیامز از موضوعاتی مجلل، خارق العاده، و بی کران سرچشمه نمی گیرد. ویلیامز به آشناترین، عادی ترین و ساده ترین لحظات زندگی روزانه، رنگ و بویی متعالی می بخشد. یافتن ویژگی های شگرف در عادی ترین مسائل و اشیاء زندگی مفهومی است که «شِگرفِ خُرد» نامیده می شود. این پژوهش با ترسیم نظریه های موجود پیرامون مفهوم امر «شگرف» (امر والا) و همچنین تعالی گرایی رمانتیک و ژانر هایکو می کوشد تا چگونگی این تعالی، شگفت انگیزی، و شگرف سازی سروده های ویلیامز را بررسی کند. در این راستا به نظریات ادموند برک و امانوئل کانت و نیز نظریه های متاخر درباره امر شگرف اشاره خواهد شد و در کنار آنها از نظریه های ویلیامز نیز بهره خواهیم گرفت.
بررسی تطبیقی استعاره ی مفهومی غم و شادی با استناد بر شواهدی از آثار افغانی و ایشی گورو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی، یکی از گرایش های جدید و قدرتمند زبان، فکر و به تبع آن استعاره است که زبان را در تعامل با اندیشه، منطق و ادراک می داند. در این رویکرد، مفاهیم انتزاعی و گنگ توسط مفاهیم ملموس و آشنا ساختاربندی می شوند. نظریه ی استعاره ی مفهومی، از نظریه های مهم زبان شناسی شناختی است و در این میان احساس که مفهومی ذهنی است؛ یکی از حوزه های مورد مطالعه می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ی استعاره های مفهومی غم و شادی در آثار دو نویسنده ی معاصر ایرانی و انگلیسی به نام های افغانی و ایشی گورو (برنده ی جایزه ی نوبل ادبی 2017) می پردازد. برای انجام مراحل پژوهش، ابتدا 50 مورد از آثار دو نویسنده ی فوق که در آن ها مفهوم استعاری یکی از حوزه های غم و شادی به کار رفته بود، استخراج گردید که از این مجموعه، 31 مورد به استعاره های غم و 19 مورد به استعاره های شادی مرتبط گردید و رایج ترین حوزه های مبدأ برای مفهوم سازی دو احساس بیان و مشخص گردید فراوانی استعاره های غم و تنوع معنایی آن ها بیشتر از حوزه ی شادی می باشد. سپس استعاره های غم و شادی بر اساس مدل کوچش، برای تشخیص این که غالب استعاره ها در کدام گروه قرار می گیرند، تقسیم بندی شد. پس از تحلیل داده ها، تلاش شد پربسامدترین نگاشت های استعاری و حوزه های مبدأ که در ساخت استعاره های غم و شادی به کار می روند، تعیین گردد.
غربت گزینی و روح الینه شده در درون مایه شعری «شیرکو بی کَس» و «معروف رصافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
232 - 273
حوزه های تخصصی:
«شیرکو بی کَس» شاعر بلندآوازه کُرد و «معروف رصافی» شاعر مشهور عرب از شعرای معاصر عراق در قرن بیستم هستند که غربت گزینی در اشعارشان نمودی خاصّ دارد. افزون بر غربت روحی نشأت گرفته از شرایط زندگی شخصی، دو شاعر از اغتراب اجتماعی سیاسی و زمانی و به تبع آن از اغتراب مکانی رنج می برده اند. از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی و تحلیل تطبیقی پدیده غربت گزینی در شعر رصافی و بی کَس نپرداخته است، لذا نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا به بررسی تطبیقی غربت گزینی در شعر دو شاعر بپردازند. مسأله بنیادین پژوهش حاضر این است که پدیده غربت گزینی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های دو شاعر، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارندگان از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر بررسی بُن مایه های جامعه شناختی سروده های دو شاعر بهره گرفته اند. اغتراب روحی، اجتماعی و سیاسی نشأت گرفته از هژمونی بیگانگان و فرومایگان، ناخرسندی از اقامت در وطن، ناکامی و دَرهَم شکستگی، خفقان و فقدان آزادی، بیداد، تباهی اخلاق و معیارهای اصیل، سرخوردگی از بی اعتنایی مردم به ندای روشنگرانه، اندوه برخاسته از واپسگرایی، حسرت بر زوال سرزمین مادری و کهن الگوهای اصیل، دو شاعر را به انزوا سوق داده است؛ همچنان که از اغتراب زمانی ناشی از ناخرسندی از زندگی و مصیبت های روزگار و اشتیاق بازگشت به گذشته و غربت مکانی حاصل از دوری از وطن رنج می برده اند. در مقایسه با رصافی، نگاه شیرکو به مسائل جهانیِ برآمده از اندوه و غربت دامنه وسیعتری را در بر می گیرد. در میان مفاهیم متعلّق به غربت گزینی، وطن جلوه گاه خاصّی دارد که سایر عناصر برانگیزنده اغتراب را تحت الشّعاع قرار داده است زیرا وطن کانون و نقطه عطفی است که سیر تمام مسائل اجتماعی، سیاسی، زمانی و مکانی و احساس غربت برآمده از آن در شعر دو شاعر، پیرامون آن می گردد.
دموکراسی ادبی در آواز های مالدورور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
325 - 350
حوزه های تخصصی:
به باور ژاک رانسی یر، فیلسوف هم روزگار فرانسوی، دموکراسی ادبی در سده نوزدهم و به ویژه در پیوند با ژانر رمان به وجود آمده است. این جستار می کوشد تا با تکیه بر تعریفی که برخی فیلسوفان معاصر از دموکراسی می دهند، این انگاره را در آوازهای مالدورور، یکی از متن های شاعرانه نیمه دوم سده نوزدهم بررسی کند. پژوهش حاضر نشان می دهد این متن تاج قدرت را از سر چه انگاره هایی پایین می کشد، چه انگاره هایی را در کانون توجه قرار می دهد، و پیامد چنین اقدامی چه خواهد بود. در حقیقت، این متن می تواند نمونه بارزی از یک متن ادبی دموکراتیک به شمار رود چه با گستراندن انگاره هایی چون برابری، آزادی و گفتگو به قدرت بسیاری از انگاره های ادبیات اقلیت «نخبه» پایان می دهد و طرح ادبیاتی نو را درمی اندازد. این متن هرگونه مرزبندی میان ژانرهای ادبی، از یک سو، و ادبیات خواص و ادبیات عوام، از سوی دیگر، را از میان برمی دارد و خوانشی فعالانه از خواننده خود می طلبد.
تبلور سرشت یادآورانه ی مکان معمارانه در اثر پروست: تأملی در مفهوم مکان در معماری و مواجهه ی پروست با آن در رمان در جستجوی زمان از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
405 - 430
حوزه های تخصصی:
اتخاذ رویکردی چندوجهی در مواجهه با شاهکاری ادبی یا هنری، می تواند زوایای متعدد و گسترده تری از آن را بر ما مکشوف نماید. این چندوجهی بودن که ماهیت خودِ دیسیپلین معماری نیز هست، این امکان را فراهم می آورد تا بتوانیم در فضای مشترک میان معماری و حوزه های مرتبط با آن غور نماییم؛ که البته یکی از مهم ترینِ این حوزه ها ادبیات است. یک اثر ادبی بدون درکی معمارانه و مکان مند به سختی قابل فهم است و در مقابل، خلق یک اثر معمارانه ی ماندگار و برجسته بدون التفات به این پیوند عمیق و درونی با معانی ژرف مندرج در آثار ادبی به سختی قابل تصور است. در این نوشتار قصد داریم تا از رهگذر مطالعه ی مفهوم مقوله ی مکان از منظری معمارانه، تضمنات آن را در رمان در جستجوی زمان از دست رفته ، یافته و نحوه ی برخورد مارسل پروست با آن را به بحث بگذاریم. این تأمل در کنار بحث از حافظه و خاطره می تواند راه گشای معماران در جهت خلق مکانی اصیل تر و حاوی معانی ژرف تر باشد.
بررسی تطبیقی مفهوم شناسیِ عشق در دو رمان ذاکره الجسد و جزیره سرگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
624 - 643
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر، به سبب رواج اندیشه های مدرن به ویژه در جوامع شرقی، تقابلی بین اندیشه های سنّتی و مدرن درباره مفهوم شناسی عشق شکل گرفت و گروه های مختلف، به ویژه رمان نویسان، در این باره، رویکردهای گوناگونی در پیش گرفتند که بازتاب رویکردها و نگرش های آنان را می توان در رمان های شان بازیافت. بر این اساس در این جُستار، به بررسی مفهوم شناسی و جنبه های گوناگون عشق، در رمان های ذاکره الجسد از احلام مستغانمی و جزیره سرگردانی از سیمین دانشور بر مبنای مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی و روش اسنادی پرداخته می شود تا نشان داده شود که کدام جلوه های عشق در آثار آنان بازنمایی شده است؟ چه تفاوت ها و شباهت هایی در این زمینه با هم داشته اند؟ نگرش آنان به عشق چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد در رمان جزیره سرگردانی بیشتر به عشق مدرن به عنوان معیاری برای ازدواج، عشق سطحی و عشق عرفانی و در رمان ذاکره الجسد ، بیشتر به مسأله عشق به وطن و ناسیونالیسم عاشقانه توجه شده است. هم چنین دانشور سعی در ترکیب رویکرد سنّتی با مدرن درباره موضوع عشق دارد؛ امّا مستغانمی بر این باور است که در هر جامعه ای باید متناسب با فرهنگ همان جامعه، به عشق پرداخته شود و می توان گفت رویکردی موازی درباره عشق سنّتی و مدرن دارد.
Aurélia : un monde qui va de soi Le problème d’acausalité dans les visions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Aurélia ou le rêve et la vie (1855) de Gérard de Nerval est sous l'enseigne d'un mécanisme intelligent. Celui-ci s'incarne à la fois dans la démarche immotivée des visions et le comportement passif du narrateur. Cette double gratuité dont la mise en forme s'attribue une bonne partie des ressources langagières de l'écriture d'Aurélia se remanie, au cours du récit, pour rendre compte des différentes nuances de l'idée nervalienne de « seconde vie ». Nous nous intéressons donc, dans cette étude, aux points du texte où le principe d'acausalité constitue un biais d'interprétation pour le rêve.
Les Structures du Système Imaginaire Chez Paul Éluard(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
140 - 154
حوزه های تخصصی:
Cet article s’est fixé pour but d’examiner le temps sous ses formes imaginaires dans Capitale de la douleur de Paul Éluard ; ce dernier privilégie le concept en lui donnant un rôle primordial et une signification réelle. Les poèmes d’Éluard sont marqués par l’abondance d’images artistiques, de figures de discours et de descriptions de la nature. Passionné par les sujets qui concernent l'Homme, Paul Éluard utilise un langage qui se laisse dominer par l'image et la métaphore; une pratique qui a donné une dimension réelle au concept abstrait du temps. L'abondance de métaphore qui caractérise le style de Paul Éluard témoigne de l'importance du temps dans son imagination. Une étude menée sur quelques parties de l'imagination du poète surréaliste nous permet d’arriver à la conclusion qui suggère deux concepts du temps différents l’un de l’autre apparu dans les ouvrages du poète. Certaines images manifestent une peur universelle du temps qui passe pour permettre au poète d’évoquer l'Homme dans un espace où la notion de temps n’existe pas. Ces images font du temps un élément vivant et dynamique dans l'esprit du poète et cet article tente de répondre à cette question: laquelle des images artistiques illustre la crainte du temps chez Paul Éluard.
Les modalités, les défis et les problèmes de l’évaluation en ligne du FLE, à l’épreuve de la crise de Covide-19 : Le cas de l’Université de Tabriz en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
167 - 185
حوزه های تخصصی:
Le présent article décrit l’expérience du département de la langue française de l’Université de Tabriz en Iran, en matière d'enseignement à distance dans le contexte de la pandémie mondiale de la Covid-19. Notre intérêt est de mettre en évidence de nouvelles modalités d'évaluation basées sur l'utilisation des TIC comme étant une alternative pour assurer la continuité de l’apprentissage. Cet article a pour objectif de désigner la démarche de l’évaluation en ligne de l’écrit adoptée par le département et les défis et les difficultés auxquelles il fait face en période du confinement. Dans cette étude, nous avons recours à l’approche de certains théoriciens, notamment Charles Hadji sur l’évaluation pour apprécier la démarche de l’évaluation en ligne. Les résultats de cette recherche montre que la majorité des professeurs et des étudiants ont des points de vue communs sur l’évaluation en ligne, ce qui désigne généralement leur insatisfaction à l'égard des processus d'évaluation en ligne et les difficultés qui en résultent, comme l’augmentation de la tricherie des étudiants, la faible validité et fiabilité des résultats d'évaluation, les problèmes techniques, le manque de relations et d’interaction efficaces entre les professeurs et les étudiants, etc. Nous avons également suggéré des propositions qui aideraient aux étudiants et aux professeurs à améliorer leur démarche de l’évaluation, en cette période du confinement.
تبیین نظریه اشارات نسبی در رمان سرزمین خوشحالی اثر رابرت الن جیمیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
460 - 479
حوزه های تخصصی:
جریان ادبیات معاصر کمابیش از وصف اضطراب و تشویش در زندگی امروزی به سوی شناخت دوباره و رویارویی با آن در حرکت است. نوشتار حاضر نشان می دهد که جیمیسون در کولاژ داستانی سرزمین خوشحالی چنین هدفی را منظور کرده؛ لذا اختلاط سبکی و بی نظمی روایی رمان وی صرفاً انعکاسی آشنا از ناآرامی های فردی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی نیست، بلکه همزمان ترسیم الگویی برای زیستن علیرغم «فقدان» حاصل از این کشمکش ها است. روایت رمان که با تنیدن مسائل دنیوی و معنوی و همچنین شخصی و همگانی در قالب های نوشتاری متعدد شکل گرفته، سرانجام با دعوت دیگران به کنکاش خلاقانه در هزارتوی داستان ها معنا پیدا می کند. اینکه در سرزمین خوشحالی مشخصه های ادبی همراه با درگیری های فردی و اجتماعی مطرح می گردد، اما پیش از ترسیم مضمون واگذار می شوند، نظریه «اشارات نسبی» فلیکس گتاری را القا می کند. بنابراین، تحلیل روایات رمان نشان می دهد جیمیسون مواجهه با «فقدان» را در «کثرت» قصه های ناتمام و همچنین تجلی «رهایی» را در نگاشتن، تشریح و جمع آوری آنها ممکن می پندارد.
ارائه نظریه نوین انسان چهارم و سوژه لزج: هملت و تیمبوکتو در بوته نقد مطالعات بین رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقابل دکارتی و استعلای کانتی، تفارق ادبیات و فلسفه را که افلاطون مبدع آن بود؛ تشدید کرد، اما ادبیات به هیچ تقابل، حقیقت یا دانشی آلوده نشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش مطالعات بین رشته ای نشان دهد که چگونه خوریسموس افلاطونی، رابطه متقابل این دو خواهرخوانده، یعنی فلسفه و ادبیات را تیره و تار کرده است. نگارندگان دیدگاه فلسفی جدیدی را ذیل عنوان انسان چهارم و سوژه لزج ارائه می دهند که در آن ادبیات هرگونه سوژه مندی و کیفیت بازنمایی را رد می کند. هدف مقاله حاضر ارائه انسانی در سپهر ادبیات با رویکرد اخلاقی در فرودین ترین لایه های جامعه است. در عصر رنسانس است که انسان چهارم با حضور بی وزن خود به صحنه می آید و با سوژه زدایی یا سوژه لزج اعلام وجود کرده و دوکسای افلاطونی را به ایقان تبدیل می کند. برای این منظور هملت و تیمبوکتو انتخاب شده اند تا صیرورت انسان چهارم از دوران رنسانس به این سو بررسی شود.
La Titrologie du roman selon la théorie de Claude Duchet (Le cas d’étude: Au revoir là-haut)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Comme il est évident que tout le titre donne des informations à propos de son contenu. Le titre du roman joue un rôle très important pour attirer les attentions des lecteurs. L’un des sujets de recherche importants à cet égard est la titrologie ; donc, dans cette écriture scientifique, nous allons étudier les aspects littéraires et sociaux du titre du roman Au revoir là-haut du point de vue sociocritique et en base de la théorie de Claude Duchet d'une manière bibliographique et analytique. Le roman Au revoir là-haut a traité le sujet de la grande guerre mondiale. L’auteur choisit un titre qui évoque la lettre d’un soldat français à son épouse, au nom de Jean Blanchard, au début de la première guerre mondiale. En étudiant chaque œuvre littéraire, Claude Duchet estime qu'il faut étudier et analyser les différentes fonctions qui se concentrent sur l’objet, le destinataire et le message. Selon ce penseur contemporain, chaque titre est porteur d'un message littéraire et social à la fois. Nous allons répondre à cette question fondamentale : comment le social est intégré dans le titre du roman Au revoir là-haut de Lemaître ? L'étude sur des titres des chapitres, de la première page et du roman ainsi que la couverture sont également étudiés dans le domaine de la titrologie.