همه آن نیست که دانش برد انسان تا ماهدانشی هست که تا عرش برد انسان راآهن آلات تمدن نشود کز عرفان آدمی جلوه دهد جوهر جسم و جان را در این مقاله که حاصل مطالعات دقیق و موشکافانه دیوان فارسی شهریار ملک سخن پروری است، بینش های عارفانه شهریار و نگرش های عارفانه و عالمانه او به مراحل سیر و سلوک، نشان داده شده است. و تراوشات قلبی این شاعر ولایی در باب عرفان و معرفت به تصویر کشیده شده است. و در حد یک مقاله به اثبات رسیده است که؛ شهریار همچنان که در انواع موضوعات شعری حق مطلب را ادا کرده است، آن گاه که قدم در وادی بیکران عرفان و معرفت نیز نهاده است، تا قله قاف کشف و شهود اوج گرفته، با استمداد از انفاس قدسی همای رحمتش زیر سایه همای هدایت آرمیده است. و سرانجام به این باور رسیده است که:شهریارا درس عشق خود روان
منوچهر آتشی در سال 1312 یا سال 1310 در روستای دهرود دشتستان از بخش بوشکان بوشهر به دنیا آمد. آموزش های ابتدایی و متوسطه را در مدارس بوشهر و آموزش های بعدی را در دانشسرای مقدماتی شیراز و دانشسرای عالی تهران (رشته زبان و انگلیسی) به پایان رساند و از سال 1333 تا سال 1359 آموزگار و دبیر دبیرستان های بوشهر و تهران بود. وی در سال 1359 بازنشسته شد و به زادگاه خود، بوشهر، بازگشت و در شرکتی خصوصی (مهندسی مشاور) به کار پرداخت. آتشی مدتی نیز، در رده کارمند روزمزد، در صدا و سیما، در تهران مشغول کار بود و سرپرستی بخش شعر مجله تماشا را به عهده داشت و مقاله های انتقادی و اشعاری چند در این مجله به چاپ رساند. آتشی سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به تاثیرپذیری از محیط روستایی، نخلستان ها، دریا، صحرا و زمین های تفته جنوب ایران و با الهام از ترانه های فایز دشتستانی به کار شاعری افتاد. سروده های نوجوانی او در قالب ترانه ها و غزل های ساده و ابتدایی در سال های اول آموزش وی در دبیرستان در روزنامه های محلی به چاپ می رسید. از آن جمله است: ترادیدم سخن بر لب شکستم پری دیدم کتاب عقل بستم بیا بر دامنم چون ژاله بنشین که من چون لاله در راهت نشستم
در جهان عرب شهرت ایلیا ابوماضی (1975-1890) بر کسی پوشیده نیست. تأسیس روزنامه ی سیاسی - اجتماعی «السمیر» به زبان عربی در آمریکا از یک سو و هنر شاعری وی از سوی دیگر، نام او را بلندآوازه ساخته است. ابوماضی یکی از بنیانگذاران ادبیات مهجر به حساب می آید. او و همفکرانش خواستار تحولی بنیادین در ادبیات معاصر عربی نبودند و در این راه به موفقیت های بزرگی دست یافتند یکی از بارزترین وجوه اندیشه ی این شاعر، تأثیرپذیری وی از اندیشه ی خیام و ابوالعلاء معری در زمینه ی فلسفه هستی است. از دیگر مفاهیم کلیدی شعر وی عشق و زیباپرستی است. همچنین وطن پرستی به دلیل حساسیت های سیاسی دوره ی حیات وی در اندیشه و بیان این شاعر اهمیت ویژه ای یافته است.