فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳۱ مورد.
تصحیح کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف المحجوب، ابوالحسن علی بن عثمان هجویری، به کوشش محمود عابدی ، انتشارات سروش، تهران 1383، 1228 ( هفتاد و چهار + 610 + 544) صفحه. طی قرن های چهارم و پنجم هجری، سه کتاب با نام کشف المحجوب نوشته شده است: یکی به قلم ابویعقوب اسحاق بن احمد سگزی (وفات: پس از 361)؛ دیگری به قلم ابوابراهیم اسماعیل بن محمد بن عبدالله مستملی بخاری (وفات : 434) که در حقیقت عنوانی است نهاده شده بر یکی از نسخه های خطی شرح تعرف او (روشن ، ص 16)؛ سومی به قلم ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری غزنوی (وفات: نیمه دوم قرن پنجم هجری ) که او را «پیرهجویر» و «سیدهجویر» و «داتا (=مربی) گنج بخش» خوانده اند ...
نقد و بررسی تصحیح جدید تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چاپ نخست تصحیح جدید تاریخ بیهقی، اثر ابوالفضل بیهقی، که یکی از پایه های نثر فارسی به شمار می رود، در اواخر سال 1388 خورشیدی، به کوشش آقایان دکتر محمّدجعفر یاحقّی و مهدی سیّدی منتشر شد. پیش از این، استادان بنامی چون ادیب پیشاوری، سعید نفیسی، دکتر قاسم غنی و دکتر علی اکبر فیّاض به تصحیح این اثر برجسته همّت گمارده بودند، امّا تصحیح و پژوهش تازه ای که انجام گرفته، از لونی دیگر است؛ چرا که افزون بر مقابلة دقیق نسخ متعدّد و چاپ های کتاب و فراهم کردن تصحیحی انتقادی از آن، بسیاری از کاستی ها و مشکلات چاپ های پیشین بر طرف شده و اصالت های نسخ خطی به متن بازگشته است. همچنین مقدّمة مفصّل، توضیحات فراوان و فهرست های متنوّع و گستردة کتاب، از امتیازات ویژه و غیرقابل انکار کتاب است. این مقاله بر آن است تا با نقد و بررسی این تصحیح تازه، علاوه بر ذکر مزایا و نقاط قوّت آن، شماری از کاستی ها و نیز برخی از پیشنهادهای اصلاحی را مطرح کند.
نقدی بر تعلیقات تاریخ جهانگشای جوینی (جلد اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی، اثر عطاملک جوینی، از نمونه های برجسته نثر فنی است که در قرن هفتم به نگارش در آمده است. نثر فاضلانه کتاب، استشهادات قرآنی و حدیثی فراوان، کثرت استعمال لغات و اصطلاحات مغولی و عربی، استعمال واژهها در معنای نادر و کمیاب، بهرهگیری از ابیات عربی بیشمار، ظرایف بیانی و سرانجام کثرت اعلام، شرح کتاب را ضروری نموده است. از این رو، در کنار تصحیح محققانه علامه قزوینی، کتب و مقالاتی چند در شرح و تصحیح این اثر به چاپ رسیده است. مقاله حاضر به نقد و بررسی تعلیقات تصحیحی میپردازد که اخیرا به همت آقایان عباسی و مهرکی منتشر شده و در ضمن نقد و بررسی، برخی از دشواریهای کتاب نیز، شرح و تحلیل شده است.
ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن پنجم هجری همزمان با اوج گرفتن مباحث عرفانی و به تبع آن رواج روزافزون تألیفات متعدد در حوزه عرفان اسلامی، ابوالقاسم قشیری با دقت نظر خاصی که در اندیشه های عرفانی داشت، اثری برجا گذاشت که از همان زمان تألیف جایگاه خود را به دست آورد و اندکی بعد به فارسی نیز ترجمه شد. نخستین بار حدود نیم قرن پیش ترجمه رساله قشیریه با انتساب به ابوعلی عثمانی، توسط فروزانفر تصحیح و چاپ شد. این اثر بخصوص با توجه به مقدمه و تعلیقات فروزانفر از امتیازات بسیاری برخوردار بود؛ لیکن کاستی هایی در متن و حواشی آن به چشم می خورد و با گذشت زمان، احساس نیاز به وجود متنی منقّح از ترجمه رساله قشیریه بخصوص برای تدریس در مقطع تحصیلات تکمیلی، تصحیح دوباره ترجمه رساله قشیریه را ضروری ساخت. اخیراً تصحیح تازه ای از این اثر توسط مهدی محبتی منتشر شده که پرسش هایی را به دنبال داشته است: آیا تصحیح محبتی از ترجمه رساله قشیریه انتظار خوانندگان را برای روبه رو شدن با متنی منقّح از این اثر برآورده می سازد یا این که ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه به دلیل راه یافتن کاستی هایی مشابه تصحیح پیشین و یا افزون بر آن همچنان ادامه دارد؟ مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش ها تدوین شده است.
کاستیهای ترجمه و تصحیح رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله قشیریه یکی از منابع مهم تصوف اسلامی است که به وسیله ابوالقاسم قشیری، از علما و محدثان بزرگ سده پنجم هجری به زبان عربی نوشته شده است. از این کتاب ترجمه ای در دست است که ظاهرا توسط یکی از شاگردان قشیری به نام ابوعلی عثمانی صورت گرفته و با تصحیح و استدراکات استاد بدیع الزمان فروزانفر به چاپ رسیده است. با وجود آنکه در قدیم بیشتر ترجمه ها به صورت آزاد صورت می گرفته- مانند مصباح الهدایه که ترجمه ای آزاد از عوارف المعارف است - و مترجمان کمتر به ترجمه تحت الفظی نظر داشته اند، به نظر می رسد مترجم رساله قشیریه توجهش بیشتر به ترجمه لفظ به لفظ بوده است. مقابله دقیق این ترجمه با متن عربی و تامل در متن مصحح نشان می دهد که در ترجمه فارسی کاستیهایی وجود دارد که در برخی قسمتها سبب اختلال در بیان موضوع و انتقال مفهوم اصلی رساله قشیریه شده است. مصحح کتاب به برخی از این کاستیها اشاره کرده و بخش دیگری از آنها مغفول مانده است. همچنین در تصحیح متن، به سبب موضوع اشکالاتی راه پیدا کرده و موجب شده است که در پاره ای از عبارتهای کتاب ابهام به وجود آید. در این مقاله چهار باب توبه، ورع، زهد و خلوت از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و کاستیهای ترجمه و تصحیح در این چهار باب تبیین شده است.
نقد و بررسی عبارات بحث انگیز گلستان سعدی در ترجمه عربی آن (روضه الورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ترجمه های مشهور گلستان سعدی به زبان عربی، روضه الورد اثر محمد عطااله فراتی، دانشمند و ادیب سوری است. مترجم در این اثر با مهارت تمام در گزینش واژگان و برگردان دقایق و ظرایف متن گلستان کوشش نموده است؛ ولی گاه در فهم برخی عبارات دچار اشتباه شده و نتوانسته مضمون را بدرستی در ترجمه منتقل کند. در این نوشتار، نمونه هایی از عبارات بحث انگیز گلستان با توجه به دیدگاه های صاحب نظران در باره آن ها، بازنگری شده و توفیق مترجم در برگردان متن گلستان به زبان عربی در بوته نقد قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل مقدمه ها در شرح نویسی بر متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح نویسی بر متون ادبی در دوره معاصر از ابزارهای مهم ترویج ادب فارسی به شمار می رود و نقش مهمی در فرایند فهم مخاطبان ادبیات دارد. شرح ها با برقراری رابطه میان خواننده، متن ادبی و شاعر یا نویسنده، فهم متن را آسان و زمینه خوانش های تازه را از متن فراهم می آورند. مقدمه نویسی در شرح ها اهمیت ویژه ای دارد، بخش مهمی از اهداف شارحان به¬وسیله مقدمه ها تأمین می شود و مخاطبان از طریق مقدمه ها با محتوا، ساختار شرح ها و آثار مشروح آشنا می شوند. در این مقاله ضمن اشاره به اهمیت و پیشینه شرح نویسی، بر ضرورت رعایت اصول مقدمه نویسی در شرح ها تأکید شده و با بررسی 150 مقدمه از شرح های چاپ شده، مهمترین مباحث آنها گزارش، و ویژگی های مقدمه مطلوب در این گونه آثار معرفی شده است. در پایان به این نتیجه رسیده¬ایم که مقدمه های مطلوب در شرح های متون ادبی مقدمه هایی اند که متناسب با نوع اثر، سطح دانش مخاطب و اهداف شرح، مطالب مورد نیاز خوانندگان را در حجمی مناسب، به صورت مستدل و مستند، در ساختاری منسجم ارائه کنند.
نیکلسون، نسخه خطی قونیه و تصحیح مثنوی (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چاپ عسکی نسخه خطی مثنوی مولانا جلال الدین محمّد بلخی، محفوظ در موزه قونیه (667 هـ) که به خط محمّد بن عبدالله قرنوی و زیر نظر حسام الدین چلبی و سلطان ولد، کتابت شده است، فرصت تازه ای برای مثنوی شناسان، پدید آورد. این نسخه هنگامی به دست نیکلسون رسید که دفترهای سوّم و چهارم را به مطبعه سپرده بود. با این حال وی در تصحیح مثنوی از بیت 2835 دفتر سوّم تا پایان دفتر ششم از این نسخه به عنوان اساس، استفاده کرد. برخورد دوگانه نیکلسون با نسخه قونیه متضمن نکات آموزنده ای برای مصححان متون است. در این مقاله، پس از نقد آراء او دربارة اعتبار نسخه قونیه و مقایسه و بررسی خطاهای او - که احتمال آن برای هر مصححی وجود دارد - در دفترهای اول،دوّم تا نیمه دوّم دفتر سوّم مثنوی، در غیبت نسخه معتبر، با نسخه قونیه، پرداخته شده و پس از آن، موارد عدول نیکلسون از ضبط نسخه قوانیه در بقیه دفتر سوّم تا آخر دفتر ششم بررسی شده است. اختلافات چاپ نیکلسون با نسخه قونیه در تمام موارد با متن مصحح آقای دکتر محمّد علی استعلامی، سنجیده شده است.
فتوت نامة سلطانی؛ ضرورت تصحیح مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری یکی از نویسندگان ذی فنون فارسی در قرن نهم هجری است. این نویسنده در بیش تر شاخه های علوم و شبه علوم روزگار خود متبحّر و صاحب تألیف بوده است. یکی از مهم ترین آثار او، فتوت نامة سلطانی، از آثار ارزشمند ادبیات عامیانة تصوف به شمار می رود. محمدجعفر محجوب این اثر را بیش از چهل سال پیش بر اساس دو دست نویس ناقص تصحیح کرده و، بر همین مبنا، به دلیل نقص و شمار اندک دست نویس ها، نارسایی هایی بدان راه یافته است. با توجه به این که نگارندگان در سال های اخیر موفق شده اند سه دست نویس دیگر از این اثر را کشف و تهیه کنند، لازم است تصحیح جدیدی از این اثر ارائه شود. با تصحیح جدید این اثرْ بسیاری از نقایص چاپ محجوب برطرف می شود و خوانندگان می توانند به متنی منقّح و نزدیک به متن مورد نظر نویسنده دست یابند. نگارندگان در این مقاله بر آن اند، با ذکر دلایلی چند، اثبات نمایند که تصحیح مجدد این اثر بر اساس پنج دست نویس موجود از فتوت نامة سلطانی گریزناپذیر است. بدیهی است با تصحیح مجدد و چاپ این اثرْ بخشی از فرهنگ عامیانة تصوف در قرن نهم هجری در معرض استفاده و داوری پژوهشگران این عرصه قرار خواهد گرفت.
نقد و بررسی مرزبان نامه شرح دکتر خلیل خطیب رهبر
حوزه های تخصصی:
بررسی دیوان غزلیات امیرخسرو دهلوی بر اساس چند دستنویس معتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طوطی زبان آورِ خطه هندوستان، امیرخسرو دهلوی، یکی از پُرکارترین شاعرانِ فارسی زبان است که تأثیرات شگرفی را بر شعر فارسی گویان بعد از خود، در سرزمین های هند و سند و ایران، گذاشته است. هرچند امیرخسرو بیشتر شهرت خود را مدیون و مرهون مثنوی هایش است، در عین حال، غزل هایی استادانه و دلنشین از وی باقی مانده است که مقام والای این شاعر شیرین سخن را در شعر فارسی نشان می دهد. دیوانِ غزلیاتِ امیرخسرو چندین بار در ایران و هند به چاپ رسیده است. از این جمله است چاپِ طهران با مقدمه سعید نفیسی و تصحیح م. درویش که اقبال صلاح الدین در تصحیحِ بعدی از دیوان امیرخسرو همین تصحیح را نیز یکی از ملاک های اصلی کار خود قرار داده است. با توجه با نایافت بودن این تصحیح اخیر در ایران، محمد روشن همان کارِ اقبال صلاح الدین را با حذف نسخه بدل ها و برخی تغییرات جزئی به چاپ رسانیده است. این تصحیح از دیوان امیرخسرو دهلوی که امروزه در غالب تحقیقات و مقالات به عنوانِ منبع به آن ارجاع داده می شود، خطاها، تصحیفات و اشکالات کوچک و بزرگی دارد. در این جستار برخی اشکالات اساسی و تحریفات و تصحیفات موجود در دیوانِ چاپی امیرخسرو بر اساس سه دستنویس معتبر از دیوان وی، نمایانده شده، همچنین به اشعار و ابیاتی نویافته از امیرخسرو اشاره شده است.
ضرورت تصحیح دوبارة دیوان فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از تصحیح دیوان فرخی سیستانیشصت سال می گذرد. تصحیح این دیواندر آن روزگار با امکانات و نسخه های در دسترس، کوششی ستودنی است؛ اما ابیات بسیاری در چاپ دبیرسیاقی وجود دارد که به سبب روش تصحیح و دسترسی نداشتن ایشان به نسخه های بهتر و بیشتر، معنای مناسبی ندارد. نویسندگان این جستار به بیش از هفتاد نسخه از دیواناین شاعر بزرگ دسترسی یافتند؛ از میان آنها ده نسخة مهم تر تهیه شد و سرانجام شش نسخه باارزش برای تصحیح دیوانگزینش شد؛ یک نسخه نیز اساس نسبی قرار گرفت. باتوجه به نسخه های به دست آمده و مقابله نسخه ها، دیوان فرخیدوباره تصحیح شد. در این مقاله که نتیجة تصحیح دوبارة دیواناست، نمونه هایی از نادرستی ها و بدخوانی ها و گزینش و گزارش های نادرست دیوان فرخی سیستانیبیان می شود. هم چنین به نکاتی اشاره می گردد که به خوانندگان کمک می کند به شعر اصیل و حقیقی فرخی دست یابند.
دیوان امیر معزی و لزوم تجدید تصحیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان امیر معزی را برای بار اول استاد عباس اقبال آشتیانی در سال 1318 شمسی از طرف کتابفروشی اسلامیه در تهران تصحیح و به حلیه طبع آراست و بار دیگر ناصر هیری در سال 1362 از سوی نشر مرزبان این اثر را تصحیح و به چاپ رسانده. البته چاپ ناصر هیری بسیار مغلوط و نامستند و غیر علمی است؛ چرا که مصحح هیچ اشاره ای نکرده است که چه نسخه ای را از چه سالی در دست داشته و یا اینکه نسخه اساس و نسخ بدل را از چه نسخه ای برگزیده است. از قراین می توان استنباط کرد که نسخه ایشان بسیار شبیه به نسخه استاد اقبال بوده و لیکن با غلط ها و تصحیف های فراوان تری چاپ گردیده و بسیار نابسامان و بازاری است. دیوان مصحح استاد اقبال نیز همچنان که مصحح در مقدمه بدان اشاره کرده، بر اساس نسخه های متاخر و مغلوط صورت گرفته است. نگارنده با در دست داشتن دو نسخه متقدم از دیوان این شاعر، بسیاری از اغلاط، تصحیف ها، افتادگی ها و ابهام ها این دیوان را با مطابقت این دو نسخه بر طرف ساخته که برخی از این موارد در این مقاله ذکر گردیده است.
نقد و نظری بر شرح و تصحیح ابیاتی از بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله، شرح و تصحیح ابیاتی از بوستان سعدی به تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی را ضمن مطابقت با شرح سودی، شرح بوستان دکتر محمدخزائلی، و شرح و گزارش بوستان از دکتر رضا انزابی نژاد سعید قره بگلو، مورد نقد و بررسی قرار داده، سپس نظر خود را در باره شرح ابیات و ضبط برخی واژه ها بیان می کند.
پژوهشی در اغلاط و منابع ابیات سندبادنامه (بازنگری سندبادنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از متون کهن فارسی، «سندبادنامه» ظهیری سمرقندی است که در سده ششم ه.ق تالیف شده است، اهمیت سندبادنامه در آن است که از متون مهم ادبیات داستانی فارسی به شمار می رود و از این رو در پژوهش های مربوط به ادب داستانی فارسی حایز کمال توجه است. همچنین به سبب تالیف این اثر در سبک فنی، در تحقیقات سبک شناسانه نثر فارسی، جایگاه ویژه ای دارد. سندبادنامه تا امروز دوبار تصحیح انتقادی شده است؛ بار نخست، احمد آتش و بار دیگر محمدباقر کمال الدینی به تصحیح این اثر همت گماشتند. گرچه در چاپ اخیر، پاره ای از اغلاط چاپ نخست تصحیح شده است، اما خود به دور از لغزش نمانده است. هدف این مقاله، بررسی و تصحیح اغلاط غالبا مشترک این دو چاپ است. در تصحیح پاره ای از اغلاط عبارات کتاب، به عبارات کتاب دیگر ظهیری سمرقندی، اغراض السیاسه، و متون هم عصر آن، استناد شده است؛ مثلا در تصحیح «روز نیکوکاران» به «حاصل نیکوکاران» در این عبارت: «او را زنی بود ... روی چون روز نیکوکاران و زلف چون شب گناهکاران» به عبارات کلیله و دمنه، فرائدالسلوک و بیتی از دیوان ابوالفرج رونی استناد شده است. در تصحیح لغزشهای راه یافته به ابیات کتاب، به اصل دیوان های مصحح گویندگان آن ابیات، از جمله دیوان عمادی شهریاری و دیوان ابوالفرج رونی، رجوع شده است. در بخش دیگری از این مقاله، نام سرایندگان پاره ای از ابیات فارسی و عربی کتاب که در حواشی و تعلیقات چاپهای دوگانه مشخص نشده، معلوم گردیده است.
تصحیح چند بیت از دیوان اثیر اخسیکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثیرالدین اخسیکتی، شاعر پارسیگوی اواخر قرن ششم هجری و از شاعران ورزیده طبع و چیره زبان در ایجاد معانی و مضامین نو و از قصیده سرایان معروف زبان فارسی است که در اخسیکت از محال فرغانه ماورالنهر می زیسته است. دیوان این شاعر، تنها یک بار، آن هم در مرداد ماه 1377، توسط استاد رکن الدین همایونفرخ، تصحیح شده و به چاپ رسیده است. این چاپ شامل مقدمه ای در شرح احوال شاعر، روش تصحیح و بازنویسی مطالب تذکره نویسان درباره اثیر اخسیکتی است. با اینکه مصحح چند نسخه خطی را با یکدیگر مقابله و مقایسه کرده و در تصحیح آن زحمات فراوانی کشیده است به دلیل تاخیر نسخه های مقابله شده و نیز بدخوانیها و ناخوانیهای متعدد مصحح از نسخه اساس و نیز حذف و جابه جایی مصاریع، بسیاری از ابیات این دیوان، همچنان مبهم و مشکوک باقی مانده است و بسیاری از اشعار نیز کاستیهای فراوانی دارد. نگارنده با دسترسی به چند نسخه کهن از دیوان این شاعر و مطابقه و مقایسه آن نسخ با نسخه چاپی، شمار فراوانی از تحریفات، تصحیفات، اغلاط، ابهامات، تعقیدات و اختلالات وزنی این دیوان را تصحیح، و برخی از آن ابیات را در این مقاله ارائه کرده است؛ کلماتی چون «مضا»، «وغا»، «غریم»، «اسل»، «نعیب» و «اوبار» که با تحریف و تبدیل به صورت «قضا»، «دغا»، «عظیم»، «عسل»، «به عیب» و «ادبار» درآمده است
بررسی شیوه سعید نفیسی در نقد دیوان نظامی گنجوی
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
در عرصة نظامی پژوهی در ایران، کارهای سعید نفیسی به عنوان یکی از محققانی که آغازگر این راه بوده، درخور توجه است. نفیسی برای نخستین بار نمونهای چند از اشعار نظامی را گردآورد و در همین راستا به نگارش احوال وی پرداخت و با استناد به اشعار خود شاعر نکاتی مبهم را در زندگی و آثار وی روشن کرد. سالها بعد، نیز با جستجو در منابع مختلف، اشعار نظامی را جمعآوری کرد و به تصحیح آن همت گماشت و پژوهشهای قبلی خود را تکمیل کرد. با بررسی نقد و پژوهشهای نفیسی مشخص میشود که تلاش وی در روشن کردن زندگی نظامی بسیار مؤثر بوده و بابی جدید در عرصة تحقیق در زندگی این حکیم گشوده است، به طوری که تمام کسانی که بعد از آن در احوال نظامی تحقیق کردهاند، از مراجعه به آن بینیاز نبودهاند. در این مقاله ضمن نگاهی به پژوهش نفیسی در احوال و اشعار نظامی و مقایسة مختصر آن با پژوهشهای دیگر محققان، شیوهها و شگردهای نفیسی در نقد و تصحیح دیوان نظامی بررسی شده است.
قصاید انوری و لزوم تصحیحی تازه از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند دیوان انوری از مهمترین و دشوارترین متون شعر فارسی است اما تنها دو تصحیح از آن وجود دارد. نخستین بار استاد سعید نفیسی و دومین بار استاد محمدتقی مدرس رضوی این دیوان را به چاپ رسانیده اند. چاپ نفیسی دارای اشکالاتی است و تصحیح تقی مدرس رضوی نیز علی رغم محاسن بسیار، خالی از اشکال نیست. در این مقاله ابتدا تاریخچه و چگونگی این دو تصحیح بیان شده است. آنگاه با معرفی دسته ای از نسخه هایی از دیوان که در دسترس هیچکدام از دو مصحح مذکور نبوده عملا با تصحیح برخی از ابیات نشان داده شده که مراجعه به این نسخ چگونه می تواند به تصحیح بهتری از متن دیوان کمک کند. با این همه، چون مراجعه به این نسخه های نویافته به تنهایی کافی شمرده نشده، بر اهمیت برخورداری از یک روش تحقیق نظام مند نیز تاکید شده است. از این رو فرایند تصحیح استدلالی مورد نظر در قالب شرح مراحل تصحیح یک بیت نمونه از دیدگاه روش شناسانه به اختصار شرح داده شده است.
نقدی بر ترجمه لطائف المعارف ثعالبی نیشابوری از خامه علی اکبر شهابی خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لطائف المعارف، ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل نیشابوری (ثعالبی)، ترجمه و نگارش علی اکبر شهابی خراسانی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1368، 277 صفحه. صحبت درباره کتاب گران سنگ لطائف المعارف ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبی نیشابوری است که علی اکبر شهابی خراسانی، استاد فقید دانشگاه تهران، در سال 1368 ترجمه کرده و، در چاپ آن، از تحقیقات دو دانشمند مصری، ابراهیم ابیاری و حسن کامل صیرفی، بهره گرفته اما، در تحقیق احوال ثعالبی و توضیح مطالب حاشیه، البته گاه گاه، به توضیحاتی به قلم خود پرداخته و همه را مشخص کرده است. این بود قول خود او؛ در عمل، متن دانشمندان مصری حاوی دوازده فهرست هم بوده که استناد شهابی از ترجمه و نشر آنها ابا ورزیده، که ای کاش چنین نمی شد. اغلاط طباعتی و بعضی اشتباهات جزیی- شاید از قلم مترجم - دیده می شود که معترض نشدم. این نقد در سال 1376 ش نوشته شده که تاکنون اقبال چاپ نیافت، به این امید که شخص دیگری نقد کند و یا چاپ دوم انجام شود که از اشتباهات مبرا گردد، اما نشد. پس ناچار شدم این نوشته را به نشر رسانم تا خدمتی به جامعه خود- که معنای نقد نزدش مبهم است - بکنم ...