هفت دیوان محتشم کاشانی، کمال الدین محتشم کاشانی، با مقدمه، تصحیح و تعلیقات عبدالحسین نوائی و مهدی صدری، میراث مکتوب، تهران 1380 ، 2 جلد، 1752 صفحه. هفت دیوان محتشم کاشانی را مرحوم دکتر عبدالحسین نوائی، محقق تاریخ صفویه، و مهدی صدری ، یکی از فضلای کاشان، در سال 1380 به چاپ رسانده اند. این اثر دو جلدی، مثل دیگر آثاری که به همت انتشارات میراث مکتوب به اهل ادب تقدیم شده، از جهت چاپ، آراسته و مقبول است. ارزش کار مصححان گرامی خوشبختانه از دید اهل نظر دور نمانده و «حامیان نسخ خطی» آن را مورد تقدیر قرار داده اند. این اثر، گویا، واپسین خدمت فرهنگی درکارنامه علمی مرحوم عبدالحسین نوائی نیز هست که به انتشار رسیده است ..
در این مقاله ابتداکلیاتى درباره روش تصحیح متون در دوره قاجار ذکر شده، سپس تعدادى از مهمترین متون چاپ شده در این دوران معرفى و بررسى شده اند. هدف این مقاله نشان دادن اولین نمونه هاى تصحیح متون در ایران است.
نویسنده در این مقاله، شرح و تصحیح ابیاتی از بوستان سعدی به تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی را ضمن مطابقت با شرح سودی، شرح بوستان دکتر محمدخزائلی، و شرح و گزارش بوستان از دکتر رضا انزابی نژاد سعید قره بگلو، مورد نقد و بررسی قرار داده، سپس نظر خود را در باره شرح ابیات و ضبط برخی واژه ها بیان می کند.
پس از چاپ حروفی بیاض تاج الدین احمد وزیر (قم، 1381 شمسی)، نقدی بر آن نوشتم که در نامه فرهنگستان (شماره 21، تیر1382) به چاپ رسید. استاد ارجمندی آقای دکتر سلیم نیساری در آن نوشته به دیده عنایت نگریستند و «تبصره ای» بر آن نوشتند که در شماره بعدی نامه فرهنگستان (شماره 22، بهمن1382) چاپ شد. افاضات ایشان را با اشتیاق تمام خواندم و از نکته سنجی های ایشان مستفیض و منت پذیر شدم. اما توضیح چند نکته مندرج در آن نوشته را ضروری یافتم که امیدوارم بار دیگر با حسن نظر ایشان و خوانندگان گرامی تلقی شود ...
چاپ عسکی نسخه خطی مثنوی مولانا جلال الدین محمّد بلخی، محفوظ در موزه قونیه (667 هـ) که به خط محمّد بن عبدالله قرنوی و زیر نظر حسام الدین چلبی و سلطان ولد، کتابت شده است، فرصت تازه ای برای مثنوی شناسان، پدید آورد. این نسخه هنگامی به دست نیکلسون رسید که دفترهای سوّم و چهارم را به مطبعه سپرده بود. با این حال وی در تصحیح مثنوی از بیت 2835 دفتر سوّم تا پایان دفتر ششم از این نسخه به عنوان اساس، استفاده کرد. برخورد دوگانه نیکلسون با نسخه قونیه متضمن نکات آموزنده ای برای مصححان متون است. در این مقاله، پس از نقد آراء او دربارة اعتبار نسخه قونیه و مقایسه و بررسی خطاهای او - که احتمال آن برای هر مصححی وجود دارد - در دفترهای اول،دوّم تا نیمه دوّم دفتر سوّم مثنوی، در غیبت نسخه معتبر، با نسخه قونیه، پرداخته شده و پس از آن، موارد عدول نیکلسون از ضبط نسخه قوانیه در بقیه دفتر سوّم تا آخر دفتر ششم بررسی شده است. اختلافات چاپ نیکلسون با نسخه قونیه در تمام موارد با متن مصحح آقای دکتر محمّد علی استعلامی، سنجیده شده است.
مینوی، در مجموعه خود، شش اثر را آورده است که یکی از آنها کتاب السعاده و الاسعاد (به عربی) منسوب به ابوالحسن عامری است و مینوی آن را، مستقلا و از روی خط خود، در سال 1336 شمسی چاپ کرده است. یک اثر دیگر رساله «ملخص جامع الحکمتین» (به فارسی) است که از روی نسخه 2669 متعلق به کتابخانه بادلیان در آکسفورد نوشته شده است. چهار اثر دیگر رساله هایی است به فارسی که از روی مجموعه خطی شماره 134 متعلق به کتابخانه چستربیتی استنساخ شده است. این چهار رساله عبارت اند از:
1) «رساله چنگ»، از سراج الدین قمری یا کمال الدین مراغی؛
2) «نزهه العاشقین»، از محمد زنگی بخاری؛
3) «مناظره گل و مل»، از ابوسعید ترمذی؛
4) «مناظره شطرنج و نرد»، از حسام بن (یا حسام الدین) محمد رشید صراف خوارزمی.
«رساله چنگ» را، که اثری است زبان حالی، هم به سراج الدین قمری نسبت داده اند و هم به کمال الدین مراغی. نگارنده این رساله را در جای دیگر معرفی کرده است. محمود طیار مراغی هم آن را از روی نسخه کتابخانه دانشگاه استانبول چاپ کرده است. رساله «نزهه العاشقین» را نیز ایرج افشار از روی دو نسخه دیگر چاپ کرده است. رساله سوم را هم حسن عاطفی از روی نسخه خطی دیگری که متعلق به خود وی بوده است چاپ کرده است. چهارمین رساله که «مناظره شطرنج و نرد» است تاکنون به چاپ نرسیده بوده و نسخه خطی دیگری از آن پیدا نشده است و ما آن را از روی همین نسخه مینوی تصحیح کرده ایم که در اینجا چاپ می شود...
فرهنگ فارسی مدرسه سپهسالار، منسوب به قطران تبریزی، تصحیح علی اشرف صادقی، انتشارات سخن، تهران1380، 18+244+30 صفحه.
در سفر نامه ناصر خسرو (ص7) آمده است:
در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک می گفت، اما فارسی نیکو نمی دانست. پیش من آمد. دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد، و پیش من بخواند، و هر معنی که او را مشکل بود، از من بپرسید. با او گفتم، و شرح آن بنوشت. و اشعار خود بر من خواند.
در مقدمه بعضی نسخه های لغت فرس اسدی طوسی (ص1) آمده است:
دیدم شاعران را که فاضل بودند، ولیکن لغات پارسی کم می دانستند. و قطران شاعر کتابی کرد. و آن لغت ها بیشتر معروف بودند.
در مقدمه صحاح الفرس (ص8) آمده است:
اول کسی که به تربیت لغت فرس مشغول شد، و آن را به قید کتابت مقید گردانید، حکیم قطران ارموی بود. اما او بیش از سیصد لغت ذکر نکرد. (نخجوانی، ص8)
معلوم می شود که حکیم قطران تبریزی، گوینده قرن پنجم هجری، فرهنگی حاوی سیصد لغت مشهور فارسی داشته است که، در مقدمه فرهنگ جهانگیری میر جمال الدین حسین انجو شیرازی (انجو شیرازی، ص5)، از آن به صورت «فرهنگ حکیم قطران»، و در کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون (حاجی خلیفه، ص327) به صورت «تفاسیر فی لغه الفرس» یاد شده و مسلم است که تا قرن یازدهم هجری در دسترس اهل علم قرار داشته است، اما امروزه نشانی از آن به دست نیست ...