فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
۳۲۳.

تحلیل دیدگاههای عطار در باره شعر و مقایسه آنها با آرای منتقدان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عطار نیشابوری مثنویها دیدگاه های ادبی نقد و تحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۲ تعداد دانلود : ۸۷۲
از جمله مسائلی که در حوزه نقد ادبی کمتر مورد توجه قرار گرفته است مقایسه دیدگاههای ادبی شاعران و نویسندگان به عنوان خالقان آثار ادبی با نظرات منتقدان و نظریه پردازان این حوزه است. پژوهش حاضر شامل بررسی دیدگاههای عطار نیشابوری درباره مسائل گوناگون شعر مانند وزن، قافیه، ردیف، کذب در شعر، الهام شاعرانه، مخاطب، لفظ و معنی و شعر حکمی و توحیدی است. در این تحقیق چهار مثنوی الهی نامه، اسرارنامه، مصیبت نامه و منطق الطیر به طور کامل بررسی گردیده و تمام گفته های عطار در حوزه های استخراج شده و ضمن شرح و توضیح، با نظرات منتقدان ادبی گذشته و حال مقایسه گردیده است. در پاره ای موارد برای نشان دادن نوآوریهای عطار خصوصاً در حوزه مخاطب و معنی، از غزلیات وی کمک گرفته ایم.
۳۲۴.

آرایش سپاه و فنون رزمی در دوره ساسانی و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساسانیان دیوان سپاه آرایش سپاه فنون رزمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۱۴۸ تعداد دانلود : ۳۵۶۳
دوره ساسانی از درخشان ترین دوره های ایران باستان است که هر چند پیوستگی آن با دوره اسلامی، راههایی را برای بازشناسی بهتر آن پیش روی ما می گشاید ولی از بین رفتن اغلب کتابها و نوشته های مربوط به آن دوره و نیز پراکندگی بازمانده های آنها در متون عربی نخستین سده های اسلامی، شناخت دقیق و موشکافانه آن روزگار را دشوار ساخته است. این دشواری در بازیابی تشکیلات اداری ـ سیاسی ـ اجتماعی دوره ساسانی نمود بیشتری یافته، زیرا قسمت عمده منابعی که می توانست غبار ناشناختگی آن را بزداید از میان رفته اند و ما تنها می توانیم به طور غیرمستقیم و با بهره گیری از کتابهایی که احتمالاً بی واسطه، آگاهیهای خود را از متون پهلوی آن روزگار به دست آورده اند، آگاهی خود را در این باره گسترش دهیم. در این مقاله ابتدا با بهره گیری از کتابهای تاریخی سده های آغازین هجری ـ که اغلب به قلم ایرانیان فرهیخته نوشته شده است ـ و نیز برخی از پژوهشهای معاصران، آرایش سپاه و فنون رزمی به کار گرفته شده در دوره ساسانی را باز کاویده و سپس در مقایسه با شیوه های جنگی به کار رفته در داستانهای شاهنامه، همانندیهای آنها را نشان داده و به این نتیجه دست یافته ایم که شیوه های جنگ و رزم در شاهنامه مانند بسیاری موارد دیگر، برگرفته از فرهنگ دوره ساسانی و سنتهای رایج آن روزگار بوده است.
۳۲۶.

سیمین قلم و تیغ درم در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی تیغ دُژَم تیغ دِرَم سیمین قلم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۹۷
در شاهنامه فردوسی، بیت زیر در توصیفِ زیبایی های رودابه، دختر مهراب آمده است: دو نرگس دژم و دو ابرو به خم ستون دو ابرو چو سیمین قلم تعدادی از دستنویس های شاهنامه به جایِ «سیمین قلم» در این بیت «تیغِ دُژم» یا «تیغِ درم» آورده اند. برخی از محققان ضبط «تیغِ درم» را بر گونه هایِ «تیغِ دُژَم» و «سیمین قلم» (ضبط مختار خالقی مطلق) ترجیح می دهند و معتقد هستند که «تیغ درم» ابتدا به «تیغ قلم» (قلمتراش؟) گشتگی یافته و بعدها گروهی از کُتاب «تیغ قلم» را به کلی مسخ و ساده کرده، به «سیمین قلم» گردانده اند؛ گذشته از این، احتمال داده شده است که لفظ «درم» در این ترکیب ربطی به واژه معروف درم (مسکوک سیمین) ندارد، بلکه در این مورد واژه را باید به فتح اول و دوم، یعنی «دَرَم» خواند و «کارد، چاقو» و یا ابزاری از این دست معنی کرد. از یک سو، قراین زبانی نشان می دهد که وجود واژه ای به صورت «دَرَم» در زبان فارسی غیرمحتمل است و واژه «درم» در ترکیبِ «تیغِ درم» در همان معنی معروف خود، یعنی «مسکوک سیمین» استعمال شده است و استبعادی ندارد که فردوسی به علاقه جنسیت از «درم» معنیِ «نقره» اراده کرده و «تیغ درم» را در معنیِ «تیغی از نقره» به کار برده باشد؛ از سوی دیگر شواهد موجود در خود شاهنامه و متن های دیگر فارسی به خوبی حاکی از آن است که ترکیب «سیمین قلم» در بیت مورد بحث و همچنین در بیتِ دو یاقوت خندان دو نرگس دژم ستون دو ابرو چو سیمین قلم که در شاهنامه در توصیف سودابه آمده است، همانند ترکیبِ «تیغ درم» ترکیبی اصیل و یقیناً از خود فردوسی است.
۳۲۷.

سیر تصوف و عرفان از ایران به شبه قاره و سهم عارفان تبریزی در آن شیخ جلال الدین تبریزی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها عرفا و متصوفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فرقه ها و سلسله ها
تعداد بازدید : ۲۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
شکی نیست که تصوف و عرفان از ایران آغاز گردیده است و نخستین عارفان بزرگ که امروزه نامشان در صفحات روزگار می درخشد ایرانی بودند. زمانی که تصوف وارد اسلام شد، بغداد مرکز خلافت اسلامی بود و همه عارفان در آن شهر زندگی می کردند و مریدان را تربیت کرده و به مناطق دور اعزام می داشتند.پس از یک دوره تکمیلی تصوف در ایران، عارفان آغاز به مهاجرت به کشورهای دیگر کردند و به ویژه به شبه قاره پاکستان و هند رسیدند. علاوه بر علل دیگر، آنچه باعث مهاجرت آنها شد، حملات چنگیزخان بود که شبه قاره را تحت نفوذ قرار داد، زیرا در آن سرزمین پهناور هنوز مناطقی بودند که اسلام به طور کامل در آنجا گسترش نیافته بود و این کار توسط همان صوفیان و عارفان ایرانی و سپس مریدان آنها در شبه قاره به انجام رسید. همه عارفان صلح دوست و صلح جو بودند و با هم زندگانی می کردند.اگر چه همه فرقه های تصوف در یک زمان به شبه قاره رسیدند اما در میان آنها دو فرقه زودتر در آنجا معرفی و معروف شدند یعنی «چشتیه و سهروردیه» و در زمانهای بعدی سلسله چشتیه از همه بیشتر گسترش یافت.شیخ جلال الدین تبریزی مرید شیخ ابوسعید تبریزی یکی از آنها بود که در سده هفتم هجری از ایران به شبه قاره رفت. این شخصیت که در آن سرزمین از شهرت والایی برخوردار است متاسفانه در ایران ناشناخته مانده است. او نخستین عارفی است که به بنگال (بنگلادش کنونی) رسید البته در دهلی به مریدی شیخ خواجه قطب الدین بختیار کاکی اوشی (متوفی 633 هـ) درآمده بود.شیخ نجم الدین صغری در آن زمان قاضی القضاه یا شیخ الاسلام دهلی بود که با شیخ جلال الدین تبریزی اختلافات پیدا کرد و این اختلافات به اتهام زنی منجر شد. سلطان دهلی محضری ساخت که در آن شیخ جلال الدین از همه اتهامات تبرئه شد و دیگر صلاح ندید در دهلی بماند بنابراین راه بنگال را در پیش گرفت.در آنجا به تبلیغ اسلام و عرفان پرداخت. بسیاری از هندوان را مسلمان کرد و مریدان زیادی از میان مسلمانان داشت. پس از چندین سال فعالیت تبلیغی، اسلامی و روحانی بالاخره در سال 642 هجری قمری در همان جا درگذشت. مزار وی در پندوه موجود است که به نام «درگاه بزرگ» نامیده می شود، و آن در نزدیکی قصبه تبریزآباد است. سالگرد شیخ جلال الدین تبریزی هر سال در 21 و 22 ماه رجب بر مقبره وی برگزار می شود و هزاران نفر از مردم آن دیار در آن شرکت می کنند. شیخ جلال الدین تبریزی انسانی وارسته، پاک، وابسته به خدا، دارای کردار و رفتار خوب بود و به همین علت تا امروز مورد احترام مردم می باشد.
۳۲۹.

ﺗﺄثیر بابا فغانی بر جریان های شعری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده: سایر:

کلید واژه ها: غزل بابا فغانی عصر صفوی سب; تتبّع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۲۱۳۲
بابا فغانی شیرازی (م.925ق) از شاعران دوران ساز ادبیات فارسی است. طرز تازه او 200 سال شعر فارسی را به انحای گوناگون تحت ﺗﺄثیر خود قرار داده است. شاعران بسیاری در عصر صفوی دیوان او را تتبّع کرده و در زمین غزل های او غزل سروده اند. بررسی دواوین تنها هفت تن از شاعران عصر صفوی؛ یعنی عرفی، نظیری، شانی تکلو، شاپور تهرانی، شفایی، طالب آملی و صاﺋﺐ حاکی از آن است که این شعرا حدود هزار غزل در جواب اشعار بابا سروده اند و این تعداد با بررسی دیوان سایر شعرای این عصر افزایش خواهد یافت. شعر فغانی به عنوان یک نقطه تحوّل در غزل فارسی نیازمند بررسی است. ما در این مقاله دورنمایی از ﺗﺄثیر او بر شاعران عصر صفوی در ایران و شبه قاره ترسیم کرده از دیدگاه ترکیب و انتخاب شعر او را با شاعران پیش و پس از او مورد مقایسه قرار داده ایم.
۳۳۱.

شرح و بررسى ابیاتى از حدیقه الحقیقه سنایى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بثینه جهینه فتح الباب ماسى عالمى بر پا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۷۴
آشنایى با متون نظم و نثرکهن زبان فارسى وکشف رمزها و اشارات و اصطلاحات و اندیشه هاى موجود در زبان و بیان شاعران و نویسندگان کهن، حلقه پیوندگذشته و حال قوم ایرانى است و موجب غنا، تحول، تنوع و پویایى ادب فارسى در مقطع کنونى اسث، در راستاى همین اندیشه ابیاتى از حدیقه الحقیقه سنا یى مورد بررسى قرارگرفته است. شاعرى که آثارش آینه آغاز و انجام رگه هاى خاص تفکر فرهنگى و اجتماعى و اخلاقى و به تعبیرى مجمع اضداد در جامعه ما بوده است. و خصوصآ حدیقه، که خود سرآغازى مهم در شعر فارسى محسوب مى شود. تأثیر پذیرى بسیار این شاعر گران مایه از قرآن کریم، احادیث، روایات، تاریخ، اشعار و امثال شاعران عرب، به کارگیرى علوم، همراه با قدرت خلق معانى و تعابیر و امثال، ریزنگرى ها و چابک دستى هاى شاعرانه، همراه با عذوبت کلام- هرچندگروهى نپسندند- و ایجاز، هم برگیرایى کلام مى افزاید و هم دریافت کنه معانى را دشوار مى نمایاند و بدین سب شعر سنایى را نیازمند شرح و بررسى مى سازد.
۳۳۵.

عرفان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
تعداد بازدید : ۲۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
نام خاقانی، سخنور بزرگ ادب فارسی، در کنار نام حکیم نظامی، بلافاصله بعد از فحول اربعه ادبیات ایران (فردوسی، مولانا، سعدی و حافظ) در ردیف بزرگترین شاعران سرزمین ما جای دارد و در این مورد اغلب صاحبنظران و ادب شناسان اتفاق نظر دارند.شعر خاقانی به دلیل حجاب رنگین سبک و شیوه خاص شاعری او، تا دیر زمانی چنانکه شایسته اوست، مورد توجه و ارزیابی اهل ادب قرار نگرفته بود و سالیان سال بیشتر ایرانیان این اعجوبه ادب فارسی را تنها با مداینیه مشهور او می شناختند. خوشبختانه در دو دهه اخیر، به دلایل گوناگون، شعر این سخنور بزرگ از جنبه های مختلف و بخصوص صور خیال اعجاب انگیز شاعر، مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما هنوز جای تحقیق در مورد محتوای معنوی و جهان درونی و ذهنی او خالی است و به نظر می رسد که راهی دراز برای دستیابی به اینکه خاقانی چه می گوید، در پیش رو داشته باشیم و این کار تنها با همت جمعی دوستداران و پژوهشگران شعر فارسی امکانپذیر خواهد بود. از جمله این موارد، جایگاه خاقانی در قلمرو عرفان و مباحث معرفتی است. هدف نگارنده در این نوشته این بوده است که پایگاه این شاعر بزرگ را در این زمینه، که از قرن پنجم به بعد، به عنوان بعد پیوسته ادب فارسی شناخته می شود، در حد توان، روشن کند.
۳۳۷.

بازخوانی داستان شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان تاویل عطار داستان شیخ صنعان رمز ( نماد )

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۱۱۶ تعداد دانلود : ۵۱۳۶
سنایی و محمد غزالی دو شخصیت سرنوشت ساز در فرهنگ و ادب این سرزمین هستند که آثارشان نقطه عطفی در میراث گرانقدر عرفانی ماست. پرسش اصلی این مقاله که بررسی است، دقیقا در نقطه تلاقی آراء آن دو شکل « تنزیه » تطبیقی آراء این دو اندیشمند در مبحث می گیرد. آیا سنایی در برخورد با آثار غزالی اصل را بر اقتباس صرف گذاشته یا برخورد خلاق محدود می شود، اما مقاله « تنزیه » را اساس قرار داده است؟ هر چند بررسی ما فقط به موضوع در عین حال می تواند دورنمایی از طرز مکالمه سنایی با آثار غزالی را پیش چشم خوانندگان ترسیم کند. برای رسیدن به پاسخ، ایده های هر کدام از دو شخصیت فوق را به صورت تطبیقی و در ذیل چند عنوان اصلی بررسی کرده ایم: تنزیه و تشبیه، مساله استوا « تنزیه » درباره مفهوم بر عرش، تاویل آیات و احادیث، نسبت خالق با گناهان انسان و تبیین برخورد خلاقانه سنایی با این موضوعات، از جمله بحثهای محوری این مقاله است.
۳۴۰.

کریمان کیست؟ بر پایة دستنویس هفت لشکر گورانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه نریمان کریمان گورانی هفت لشکر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۲۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۹۷
واژة «کریمان» ظاهراً در هیچ یک از داستان های مربوط به گرشاسپ در اوستا، متون پهلوی و متون فارسی زردشتی نیامده است. این واژه در دو بیت از داستان های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» شاهنامه آمده است. فرهنگ نویسان و شاهنامه شناسان دو برداشت متفاوت از این ابیات داشته اند؛ گروهی کریمان را نام پدر نریمان و گروهی دیگر آن را واژه ای عربی و به معنای بخشنده و جوانمرد پنداشته اند. از آن جا که متون حماسی به دیگر زبان های ایرانی نیز یکی از سرچشمه های شاهنامه شناسی است، دستنویس هفت-لشکر به زبان گورانی و دیگر متون زبان و فرهنگ گورانی برای پی بردن به کاربرد واژة کریمان راه گشاست. واژة کریمان و گشتة آن یعنی «قهرمان»، بارها در این دستنویس و دیگر دستنویس ها و متون گورانی به عنوان دو شخصیت، پدر نریمان و پهلوان دوران هوشنگ و تهمورث، آمده است؛ بنابراین با توجه به این متون می توان گفت که در شاهنامه کریمان نام دو شخصیت است: 1- نام پدر نریمان در داستان رستم و سهراب؛ 2- نام فرزند هوشنگ در داستان رستم و اسفندیار و فردوسی در یادکرد واژة کریمان به سرچشمة دیگری غیر از گزارش های خدای نامه و شاهنامة ابومنصوری نظر داشته است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان