فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
شخصیت باباطاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باباطاهر عارفی سوخته دل، عاشقی سرگشته، و رندی قلندر است. در میان همه عنوان ها، شاید سوته دل مناسب ترین عنوان برای او باشد. او خود نیز بارها خویشتن را با این صفت معرفی کرده است: نوای ناله غم اندوته دونو عیار قلب خالص بوته دونو بوره سوته دلان وا هم بنالیم که قدر سوته دل دل سوته دونو شعر باباطاهر تسکین دهنده دل های بی قرار و ترانه های دلنشین او ورد زبان عامه اهل ذوق به خصوص کسانی است که از درس و مکتب فارغ و کلامشان آسوده از زحمت انگشت کسان است. نغمه های سوزناک و عاشقانه او را بارها از زبان کشت کاران و چوپانان و پیشه وران، از زن و مرد و بزرگ و کوچک، شنیده ایم و شاید دوبیتی بسیار مشهور ز دست دیده و دل هر دو فریاد را، که چه بسا صورت تازه تر سروده او باشد، از زمزمه های شاعرانه اهل ذوق و دل سوختگان محبت بتوان شمرد. مستندترین خبری که از باباطاهر در دست داریم روایتی است در راحه الصدور راوندی که از ملاقات طغرل سلجوقی با وی در همدان حکایت و به توصیه باباطاهر به طغرل در باب عدالت اشاره دارد: شنیدم که، چون سلطان طغرل بک به همدان آمد، از اولیا سه پیر بودند- باباطاهر و باباجعفر و شیخ حمشا - کوهکی است بر در همدان آن را خضر خوانند، بر آنجا ایستاده بودند؛ نظر سلطان بر ایشان آمد. کوکبه لشکر بداشت و پیاده شد و با وزیر ابونصر الکندری پیش ایشان آمد و دست هاشان ببوسید. باباطاهر پاره ای شیفته گونه [= مجنون وار] بودی. او را گفت: ای ترک، با خلق خدا چه خواهی کرد؟ سلطان گفت: آنچه تو فرمایی. بابا گفت: آن کن که خدا می فرماید؛ آیه ان الله یامر بالعدل و الاحسان [نحل: 90]. سلطان بگریست و گفت: چنین کنم. بابا دستش بستد و گفت: از من پذیرفتی؟ سلطان گفت: چنین کنم. بابا سر ابریقی شکسته، که سال ها از آن وضو کرده بود، در انگشت داشت، بیرون کرد و در انگشت سلطان کرد و گفت: مملکت عالم چنین در دست تو کردم، بر عدل باش ...
چند کتاب با ارزش از دکتر محسن ابوالقاسمی
حوزه های تخصصی:
مجمل فصیحی خوافی
آفرین و نفرین در آثار ایرانی باستان و میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرین و نفرین(دعا و لعن) از بن مایه های دینی، فرهنگی، اسطوره ای و ادبی است که از دیرباز، همگام با هم، از ادبیات قبل از اسلام تا شریطه های قصاید مدحی و انواع مختلف ادبی استمرار یافته است. هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، بررسی وجوه مختلف آفرین و نفرین در آثار دوران پیش از اسلام(باستان و میانه) است. از همین منظر، با توجه به آثار ایرانی باستان(اوستا و کتیبه های هخامنشی) و آثار اشکانی و پهلوی دوران میانه(کتیبه های شاهان و رجال ساسانی، کتاب های کارنامة اردشیر بابکان، یادگار زریران و ...)، انواع دعا و نفرین استخراج و از جنبه هایی مانند نقش آن در پیشبرد کارها، اهداف، درخواست کنندگان، بلا یا نعمت های درخواست شده، کارکردها و جنبه های بلاغی آن بررسی شده است. در اوستا این دو مقوله به خصوص آفرین و دعا در بخش های نیایشی آن بسامد گسترده ای یافته که بیشتر در راستای اهداف، تعالیم، اندیشه ها و آموزه های مذهبی قرار گرفته و موجودات اهریمنی نفرین و موجودات اهورایی مورد دعا واقع شده اند. در کتیبه های هخامنشی دعا و نفرین، از یکسو هدف ترغیبی و گاه تحذیری در خصوص پاسداشت کتیبه ها دارد و از سویی دیگر حس وطن دوستیِ پادشاهان را با بسامد فراوان دعاهای نیک نسبت به کشور نشان می دهد. در کتیبه های دوره میانه نفرین دیده نمی شود، اما دعا همچنان استمرار یافته که بیشتر متضمن طلب عمر طولانی و پیرورزی بر دشمنان است. در کتاب های این دوره دعا و نفرین بیشتر کارکردی ادبی داشته و نشان گر حالات عاطفی شخصیت ها در موقعیت های مختلف روایی است.
در عدم هم ز عشق بویی هست (گفتگوی ادبستان با استاد محمد رضا حکیمی استاد مهرداد اوستا دکتر حداد عادل و... ببه مناسبت درگذشت «قدسی» شاعر فرزانه و مبارز معاصر)
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک و نقد آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک یکی از نویسندگان چیره دست معاصر ایران است که پس از شهریور 1320 با تاسی از صادق هدایت و همچنین تحت تاثیر شیوه های نویسندگان آمریکایی به نوع آوری در ادبیات داستانی ایران دست زد . وی در شمار واقع بین ترین داستان نویسان معاصر ایران است که با نگاه بیطرفانه و بی ترحم به فساد و زشتی ، واقعیت زمانه خود را به نمایش گذاشته و زندگی رقت بار مردم جنوب ایران را توصیف می کند . نویسندگی چوبک را می توان به دو دوره مستقل تقسیم نمود . شهرت چوبک به سبب آثار نخست اوست که ویژگی های ممتاز و منحصر به فردی دارد . ساختمان و شکل پرداخت داستانهایش در این دوره قوی و سنجیده و سرشار از وصفهای تازه و همراه با ایجاز و فشردگی است . اما آثار دوره دوم او علی رغم ارائه دیدگاه فردی از معنای زندگی و استفاده از شخصیتهای سطوح پایین جامعه و بکارگیری زبان عامیانه و تصویرگری هنرمندانه از جامعه ایران ، نتوانسته است خوانندگان دوره نخست را قانع و راضی کند . نگارنده در این مقاله کوشیده است نقاط ضعف و قوت آثار چوبک را مورد بررسی قرار دهد .
بررسی مقایسه ای مفهوم خیال از دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر عرفا بر این اعتقادند که عالم خیال، عالم تجسم مثالی است. عالم واسطه، بین عقول محض و محسوسات که در آن ارواح تجسم و اجسام تجرد می یابند. از جمله کسانی که به این مفهوم پرداخته، عالم بزرگ محیی الدین ابن عربی است. مفهوم خیال در تفکر ابن عربی با توجه به دیدگاه وحدت وجودی و تلقی خاص او از ماسوی الله، بسطی عمیق می یابد که از حد واسطه صرف بودن میان محسوسات و عقول محض، فراتر می رود. در نگاه ابن عربی ماسوی الله به مفهوم وسیع خود دارای معنای مثالی است که دلالت بر وجود مطلق می کند. وی معتقد است هر آنچه در بطن خود حقیقتی دارد خیال است. مولانا نیز در مثنوی به خیال و عوالم آن پرداخته است. هرچند مفهوم خیال در مثنوی مولوی کاملاً قابل تطبیق با نظریه خیال ابن عربی نیست، اما ما در این تحقیق برآنیم تا با ارائه شواهد کافی نشان دهیم میان این دو شباهتهایی در باب مبحث خیال وجود دارد، هرچند همان گونه که شیوه همیشگی مولاناست مفهوم خیال در صافی ذهن او تا حدی تغییر یافته است. لذا در این مجال، ضمن بررسی و تحلیل دیدگاه این دو عارف بزرگ، به ذکر شواهدی که نشان دهنده این هماهنگی و مشابهت است، می پردازیم.
رابطه زبان و تفکر
بررسی کارکرد تخیل در اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری بر اساس دیدگاه کالریج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نصاب الصبیان
منبع:
الفبا سال ۱۳۵۶ جلد ششم
حوزه های تخصصی:
بازشناخت نادره زنان در «صفوة الصفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صفوة الصفا» کتابی عرفانی است که «ابن بزّاز» در قرن هشتم آن را در شرح کرامات شیخ صفی الدّین اردبیلی (650- 735 ه.ق) تألیف نمود. این کتاب که در اواخر دوره مغول نگارش یافته، همواره به عنوان یک سند تاریخی به شمار می رفته است؛ زیرا بیانگر ویژگی های عرفان و تصوّف این دوره به ویژه غرب ایران بوده است. احراز هویت شخصیت های این کتاب که برخی تاکنون به هیچ نحو بررسی نشده اند، اطلاعات ما را درباره زنان صوفی و عارف پیش از صفویه افزایش می دهد. در این جستار با غور و استقصایی که مبتنی بر کتاب «صفوة الصفا»ست، نقش موثّر زنان در این دوره نمایانده شده است. زنانی که برخی از آنان جزء عارفان و مریدان شیخ صفی بودند و برخی علاوه بر گرایش های عرفانی به دلیل تأثیرگذاری بر حکومت و اجتماع، در تاریخ این دوره حائز اهمیت اند. در این پژوهش پس از مقدمّه، با ذکر نمونه هایی از حکایت های «صفوة الصفا» که به زنان غالباً ناشناخته اشاره دارد، پانزده زن در دو حوزة عرفان و سیاست شناسانده شده اند و نیز به بررسی جایگاه و نقش زن در آن دوره با توجه به دو مقوله عرفان و سیاست پرداخته شده است.
استاد دکتر محمد مقدم
نامه اهل خراسان
حوزه های تخصصی:
ساعتی با مولف تذکره خیر البیان و کتاب احیاء الملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی ملک شاه حسین سیستانی و آثار او پرداخته است. ملک شاه حسین سیستانی یکی از شاهزادگان صفاری سیستان است که به گفته خود او نسبش به عمر و لیث صفاری می رسد. او در نیمه دوم سده دهم و نیمه اول قرن یازدهم می زیسته است. کتاب تذکره خیر البیان و کتاب احیاء الملوک دو اثر ارزنده به جا مانده از این شاهزاده سیستانی است. تذکره خیرالبیان تذکره ای است عمومی در شرح احوال ادیبان و شاعران از قدیم الایام تا زمان مولف. و ملک شاه حسین آن را در مقدمه و دو فصل و خاتمه و ختم خاتمه تالیف کرده است. بخش خاتمه آن به سبب احتوای بر شرح احوال معاصران مولف از اهمیت ویژه ای برخوردار است. و کتاب احیاء الملوک برای معرفی بزرگان تاریخ سیستان از قدیم ترین ازمنه تا زمان مولف است و در یک مقدمه و سه فصل و خاتمه تالیف شده است و بخش خاتمه آن به سبب حضور مولف در جریان حوادث و وقایع از ارزش بیشتری برخوردار است. در خاتمه مقاله مثنوی های مولف و دیوان او معرفی می شود.
دلیله محتاله
مروری بر اندیشه احمد شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی پدیده نوستالژی در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نوستالژی (حسرت گذشته و غم غربت) را در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار بکاود تا از یک سو خصیصه های برجسته مقوله حسرت گذشته و غم غربت را بیابد و سپس ریشه های مفهومی روانی - اجتماعی آن را در آثار دو شاعر بررسی و مقایسه کند و مشخص نماید که علل حسرت گذشته و غم غربت در شعر گذشته (شاهنامه فردوسی) با شعر معاصر (شهریار) تا حدودی متفاوت بوده است و در شاهنامه جنبه ملی داشته اما در آثار شهریار بیشتر ناشی از احساسات شخصی بوده است.