فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵٬۱۴۷ مورد.
نوروز در کردستان
منزلت دانش در جهان اسلام و انعکاس آن در ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
دانش به دلیل شرافت ذاتی و گوهریاش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جایگاه عالمان، سخنهای آموزنده و دلپذیر گفته شده است. پارهای از این گفتارهای نغز در ذهن و زبان دانشمندان ادیب و ادیبان فرهیخته راه یافته و از این طریق ابیات و سخنانی زیبا در پاسداشت دانش و بزرگداشت دانشمندان آفریده شده است. در این مقاله کوتـاه بــه انعکـاس بـاورهای اسلامـی در بـاب منـزلت دانش در ادب گـرانسنگ فـارسی خواهیم پرداخت.
رویکرد قرآنی سنایی به قصیده "" ابر""فرخی سیستانی (با نگاهی به نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن ششم در تاریخ شعر و ادب فارسی ، دوره درخشان دگرگونی های فکری و فرهنگی و پیش آمدن مجال روی کردهای تازه شاعرانه ای است که در همه ادوار شعر و تاریخ ادب فارسی شایان یادکردن و بهره برداری های علمی و پژوهشی است.
سنایی غزنوی، شاعری که سهمی عمده در تحولات ادبی شعر قرن ششم دارد، در مرور و مطالعه شعر دوره پیش از خود بهره مندی های هنری و زبانی از آن را منوط به دگرگون ساختن اندیشه و درون مایه شعر می داند.او توفیق یافته است عمده شعر خراسانی پیش از خود را مرور و بررسی کند و سرانجام توانسته است با روی کردی کاملا تازه و سبک مندانه از آزمون این تاثیر پذیری بیرون آید.
در مقاله حاضر قصیده معروف ابر از فرخی سیستانی را که بسیار مورد توجه شاعران بوده است با استقبال سنایی از این قصیده مرور و بررسی کرده ایم.به اعتقاد ما در این مقاله سنایی بر پایه باورهای عمیق آیینی و فکری خود که برآمده از تحولات تازه سیاسی و اجتماعی قرن ششم است، از ابزار روی کرد قرآنی مدد گرفته است و بر اساس آنچه که امروز در نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم مطرح است، خود را از اضطراب تاثیر شعر فرخی رهانیده است. و بی آن که در سایه تاثیر پذیری از شعر فرخی بماند، حرفهای اصلی خود را هنرمندانه بیان کرده است و شکلی تازه از قصیده سرایی را به نمود رسانیده است.
گر شاسب در پیشگاه اورمزد (نمونه ای از داوری در فرهنگ ایران باستان) (تقدیم به استاد مهرداد بهار)
بستى و أمثال و حکم در دیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که امثال و حکم، درگوش هوش مردمان، در بلنداى زمان و دوران، زبان گویاى حقائق روزگارانند. نگارنده بر آن شد که سلسله مقالاتى درباره امثال و حکم، در دیوان حکیم ابوالفتح بستى، شاعر توانا و ذولسانین دوران غزنوى، نگارد و بدست زمانه سپارد. تا به حول و قؤه مفیض دقایق وجود و ملهم رقائق خلود، تعلیم حقائق را به دو زبان عربى و فارسى، در پهنه ادب تطبیقى، بکار آید. از این رو، از آغاز دیوان آغازکارکرد و به نثر و نظم خویشتن شرح و تفسیر امثال و جکم را عرضه داشت. تا گواهى صادق، براى ایجاد علم و هنر معاصر نیز باشد. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
ایران و یونان: نظریه ی اسطوره ای پیدایش عالم در عصر باستان (1)
حوزه های تخصصی:
اندرز اوشنر دانا
شهر کتابخانه ها
خْرَفْسْتَران در اندیشه ایرانیان براساس اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خْرَفْسْتَران موجودات زیان باری مانند اژدها، مار، مور، کژدم، موش، شیر و... هستند که اهریمن آنها را بر ضد جهان نیک آفریده است. در اوستا و متون پهلوی دستورهایی درباره مبارزه با این موجودات اهریمنی و از میان بردن آنها داده شده است. تأثیر فردوسی و شاهنامه بر فرهنگ و زبان ایرانی روشن است، امّا آنچه ضروری می نماید، آشکار کردن این نکته است که اندیشه های او و نگرشش درباره جانوران تا چه اندازه از این متون تأثیر پذیرفته است. نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه آن دسته از موجوداتی می پردازند که در متون دینی زرتشتیان خْرَفْسْتَر به شمار آمده اند و در شاهنامه هم از آنها نام برده شده است. این پژوهش نشان می دهد که در شاهنامه نه واژه خرفستر به کار رفته و نه به اهریمنی بودن جانوری اشاره شده است، امّا گاهی نگرش فردوسی در مورد زیانمند بودن برخی موجودات با آنچه در اوستا و متون پهلوی در این زمینه آمده، مشابه است و گاهی هم با آنها مغایرت هایی دارد. در پایان هر مبحث، به مفاهیم نمادین این جانوران در اسطوره های ملل دیگر نیز اشاره شده و اختلاف دیدگاه یا تشابهات آنها با اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه نموده شده است.
بررسی تأثیر عوامل درون متنی بر ناهمسانی ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، هیچ نوشته و کتابی مانند قرآن، در کانون توجه جوامع بشری نبوده و مورد ترجمه، شرح و تفسیر واقع نشده است. نگاهی گذرا به ترجمه های قرآنی گویای آن است که اختلاف و ناهمگونی بسیاری در جای جای این ترجمه ها دیده می شود. مسلمانان در همه جای دنیا، با قرآنی واحد و متنی یکسان سر و کار دارند؛ اما در ترجمه قرآن، با صدها متن و محتوای گوناگون روبرو هستند. بررسی عوامل و زمینه های ناهمسانی ترجمه های قرانی، ما را به دو دسته عوامل برون متنی و درون متنی رهنمون می سازد. مراد از عوامل درون متنی، اموری هستند که ناشی از ویژگی های ذاتی و درون متنی قرآن کریم بوده و موجب ناهمسانی و گونه گونی ترجمه های قرآنی شده اند. عواملی مانند وجود متشابهات، مجازهای گوناگون همچون کاربرد جمله انشایی در معنای خبری و نام بردن از شیء با نام گذشته اش و نیز انواع مجملات در قرآن همچون اشتراکات لفظی، احتمال ارجاع یک ضمیر به مراجع متعدد، احتمال عطف یا استیناف در واو و... . از تاثیر اینگونه عوامل در ناهمسانی ترجمه های قرآنی که برخاسته از ویژگی های درونی قرآن کریم بوده، گریزی نیست. به خلاف عوامل بیرونی که تا حد بسیاری قابل کنترل و تحدید بوده و در این راستا می توان ترجمه های قرآنی را به یکدیگر نزدیک کرده و از تشتّت محتوایی آنها جلو گیری نمود. این نوشتار ضمن جداسازی عوامل و زمینه های درونی و برونی این امر، به علت گستردگی دامنه بحث، صرفا به بررسی عوامل درون متنی ناهمسانی ترجمه های قرآن کریم پرداخته است.
آموزش انشا
تحلیل روابط برون زبانی در روایت بیهقی از بردارکردن حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد ارتباط از اهداف اصلی زبان است. ارتباط زبانی معمولاً با سایر شیوه های ارتباطی مانند رفتارهای حرکتی همراه می شود که به آن ارتباط غیرکلامی یا برون زبانی می گویند. رفتارهای غیرزبانی افراد سبک ارتباطی و ویژگی های شخصیتی آنان را نشان می دهد، از این رو داستان پردازان و تاریخ نگاران تلاش می کنند تا کمیت و کیفیت ارتباطات غیرکلامی شخصیت ها را در روایت خود بازتاب دهند.
این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و نگاهی میان رشته ای، به بازخوانی ماجرای بردارکردن حسنک وزیر از تاریخ بیهقی بپردازد و نشان دهد که چگونه بیهقی با دقت در رفتارهای برون زبانی و روایت آن ها، موفق به مجسم سازی، عینیت بخشی و تصویر گری رویدادهای دوران غزنویان شده و بر ظرفیت نمایشی متن تاریخی افزوده است. این تحقیق نشان می دهد که بیهقی ارتباطات غیرکلامی را بیشتر برای کامل کردن پیام ارتباطات کلامی به کار گرفته است، اما آن ها در بسیاری از موارد جایگزین رفتار کلامی می شوند یا رفتارهای کلامی را کنترل می کنند.
ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در شهر ایرانی از دریچه متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاملات اجتماعی، روابط و علقه های محله ای، مشارکت و بسیاری مفاهیم اجتماعی دیگر که همگی تحت عنوان سرمایه اجتماعی مطرح هستند از جمله مهم ترین دلمشغولی های طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری است که نقش به سزایی را در آفرینش و تقویت حس مکان، دلبستگی مکانی، رضایتمندی سکونتی، هویت مکانی و بسیاری کیفیت های مکانی دیگر عهده دار است. بر همین اساس چنانچه تقویت این عوامل اجتماعی را که در این تحقیق از آنها تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شود به عنوان یکی از اهداف طرح ها و برنامه های شهری در نظرگیریم، نگاه به گذشته جامعه ایرانی، نقاط قوت و ضعف بسیاری را در توانایی ارتباطات اجتماعی ایرانیان در جهت همسایگی اجتماعی، مشارکت شهروندی و زندگی جمعی نشان خواهد داد که می تواند روشنی بخش جامعه امروز در نیل به اهدافش باشد. در این بین ادبیات نیز به عنوان میراثی مکتوب از گذشتگان می تواند نقش مهمی در شناسایی روندها و رویه ها عهده دار باشد. در واقع همواره بخشی از ادبیات به اجتماعیات اختصاص دارد و بیانگر راز و رمزهای نهفته در مناسبات میان مردم است.
از این رو پژوهش حاضر با هدف واکاوی مناسبات اجتماعی در جامعه سنتی ایران با مروری بر تعاریف سرمایه اجتماعی به ارزیابی مؤلفه های سه گانه آن در متون کهن پارسی پرداخته است. بر این اساس در یک سامانه پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد پژوهش تفسیری- تاریخی، با استفاده از روش تحلیل محتوا تلاش شده تا به بررسی هر یک از مؤلفه های سه گانه سرمایه اجتماعی در متون کهن ادبی ایران همچون خمسه نظامی، مثنوی معنوی و گلستان سعدی پرداخته شود. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که محلات به عنوان مهم ترین تجلی شبکه های اجتماعی در زندگی شهری جامعه ایرانی مهم ترین عامل تعیین کننده دیگر مؤلفه های سرمایه اجتماعی روابط و تعاملات اجتماعی، هنجارهای همیاری و اعتماد هستند. بر این اساس برخلاف جوامع غربی که تعاملات میان شهروندان عمدتاً به صورت میان گروهی، در مقیاس شهر و در فضاهای شهری صورت می پذیرفته است، تعاملات ایرانیان به صورت درون گروهی و در مقیاس محلات تحقق می یافته است به گونه ای که در شکل گیری شبکه های اجتماعی، ارتباطات افقی بسیار قویی تر از ارتباطات عمودی( آوندی) بوده است. همچنین در حالی که هنجارهای همیاری و اعتماد در دو سطح خرد و میانه از سطح مطلوبی برخوردار است لیکن اعتماد در سطح کلان سست و شکننده است. علاوه بر این به نظر می رسد مشارکت دادن مردم در مدیریت فضاهای شهری از طریق شکل گیری و اولویت دادن به سازمان های مردم نهاد به مثابه حلقه واسطه عرصه عمومی و دولتی نقش به سزایی در تقویت سرمایه اجتماعی بین گروهی می تواند عهده دار باشد.