خزائن الانوار از آخرین تفسیرهای ادبی، عرفانی به زبان فارسی است که دو روش ادبی و عرفانی را یک جا در کنار هم جمع کرده است. و با نثر فارسی بلیغ، آیات الهی را در قالب مباحث عرفانی و معنوی بیان می کند. این تفسیر متعلق به "میر محمدرضا خاتون آبادی" معروف به "مدرس" از علمای قرن دوازدهم هجری است. از آن جا که به شرح حال او در کتب رجال پرداخته نشده است و چنانچه بعضا نامی از او برده اند صرفا به ذکر سیادت و تالیفاتش اشاره نموده اند، نگارنده کوشیده است با مراجعه به آثار او با استناد به شجره نامه ها، نسبت وی را شناسایی نماید و برداشت های نادرست و اشتباهات موجود در معرفی او را تصحیح کرده، به بررسی تفسیر خزائن الانوار و خصوصیات و برجستگی های آن بپردازد.
تشبیه از مباحث اصلی علم بیان است و گونه های پرشماری دارد. برخی از این گونه ها چون تشبیه عقلی عقلی و حسی عقلی با نقش روشنگرانه تشبیه هم خوان نیستند. ازاین رو، کتاب های بیانی نگاه مثبتی به این گونه تشبیه ها ندارند. اما، برخلاف چنین نگاهی، بسامد این گونه تشبیهات در برخی دوره ها و متون ادب فارسی فراوان است. در این مقاله، با نقد و تحلیل مشبهٌ به های عقلی تاریخ وصاف، فلسفه گرایش به این تشبیه ها بررسی شده است. در پژوهش حاضر دلبستگی به سنت شکنی و هنجارگریزی، عطش نوگرایی، محدودیت تشبیه سازی با نگاه محدود قدما، اطناب گرایی و دلبستگی به اشکال مبالغه آمیز صور خیال، از عوامل گرایش وصاف به این تشبیه ها دانسته شده است. نویسنده کوشیده است با بهره گیری از ظرافت های هنری از پیامدهای منفی این تشبیه ها بگریزد، اما کوشش او همه جا سودمند نبوده است، به گونه ای که یکی از عوامل پیچیدگی متن را باید در فراوانی مشبهٌ به های عقلی کتاب جست وجو کرد.