فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۱۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
شعر آمیزه ای از اندیشه و صور خیال است. اندیشه های شاعر، زبان اوست که در قالب شعر بیان شده است و به ذهن مخاطب متبادر می شود. جهان بینی شاعر و کیفیت تبیین امور، در ساخت جمله های او تأثیر می گذارد. در نتیجه هر کدام از سبک ها و ژانرهای ادبی، الگوهای دستوری مشخصی را برمی گزینند. این الگوهای دستوری در واقع بیان کننده نوع دیدگاه و ذهنیت حاکم بر آن سبک و یا موضوع ادبی هستند. عوامل دستوری که تفاوت های دیدگاه و نگرش مؤلّف را نسبت به موضوع یا مؤلّفه ای در متن نشان می دهد، بسیارند اما در این مقاله به دو عامل وجهیّت و متغیرهای زمان در مثنوی ویس و رامین اشاره می شود. هدف این پژوهش، روشن ساختن دیدگاه و نگرش فخرالدین اسعد گرگانی در به کارگیری فعل ها، قیدها، صفت ها و نیز چینش واژگان و انعکاس صدای وی در نحو جمله هاست. نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده بیانگر این است که نگرش شاعر تابعی است از غلبه رویداد محوری، و استفاده وی از قیدهای زمان حال، بیانگر واقع گرایی و اطمینان او درباره موضوع داستان است. صفات و خصوصیاتِ فخرالدین، رویکردی مطلق گرا و برابر دارد و از طریق ارجاع کلام به «لحظه سخن گفتن» و کاربرد زمان مضارع و قیدهای تأکید و ایجاب، باور قطعی و مسلّم شاعر نسبت به موضوع عشق و پیامدهای آن نشان داده می شود.
دراسة علم أسلوب النثر التفسیری والعرفانی فی رسالة ""شرح رباعیات جامی فی وحدة الوجود"" (بررسی سبک شناختی نثر تفسیری ـ عرفانی رساله ""شرح رباعیات جامی در وحدت وجود"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نثر عرفانی فارسی همواره از ساده ترین امکانات زبانی و بیانی برای انتقال مفاهیم دشوار و درونی بهره جسته، و در عین حال غالبا از دل آویزترین گونه های نثر ساده فارسی در همه ادوار به شمار رفته است. نثر جامی نیز در تمام آثار مفسرانه و تعلیمی و عرفانی، در عین بهره مندی از امکانات استحکام بخش نثر کهن فارسی سرشار از لطافت، مهارت و استادی است. نثر رساله ""شرح رباعیات در وحدت وجود"" نیز دارای تمام ویژگی های یاد شده می باشد.
در این مقاله پس از نگاهی اجمالی به زندگی و آثار جامی به معرفی رساله ""شرح رباعیات جامی در وحدت وجود"" پرداخته، سپس به کوتاهی به سبک نثر در عصر جامی اشارت رفته است، آنگاه پربسامدترین ویژگی های سبکی نثر رساله از جمله (ایجاز، کاربردهای سبکی کهن، حذف افعال به قرینه، کاربرد ئیت مصدری، مبحث ایراد مترادفات، مطابقت صفت و موصوف و استناد به آیات قرآن کریم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پایان نیز به جمع بندی و نتیجه گیری مباحث پرداخته شده است.
وحدت «ساختاری واژگانی» جمله های همسانی (پیوسته)، یکی از الگوهای نحوی موسیقی آفرین در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی از شگرف ترین آثاری است که پیوسته مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. یکی از ویژگی های منحصر به فرد این شاهکار ادبی، وحدت «ساختاری واژگانی» جمله های همسانی (توازن نحوی و واژگانی) است. منظور از جمله های همسانی، جمله های مرکبی است که جمله واره هایشان با هم، رابطة همپایگی، تفسیری، بدلی یا تأکیدی دارند و هر یک از این جمله واره ها ممکن است مرکب وابسته باشند. باید اعتراف نمود که به نقش الگوهای نحوی، در ایجاد بلاغت و موسیقی کمتر توجه شده است. اگر صناعاتی مثل موازنه و ترصیع و... که مبتنی بر روش تسجیع و تکرار هستند، از دیدگاه نحوی بررسی شوند، روشن می شود که روش موازنه و ترصیع، جمله های همسانی است که ساختار زبانی و دستوری یکسانی دارند؛ یعنی این الگوی نحوی، بستر آن صناعات است. آنچه که الگوی وحدت «ساختاری واژگانی»، بر صنایع مذکور فزونی دارد، این است که در صنایع مذکور آهنگ واژگان و خصوصاً آهنگ پایانی جمله ها اهمیت دارد و کمتر به وحدت ساختار دستوری و وحدت واژگانی توجه می شود. مولانا به نحو شگفت انگیزی این الگوی نحوی را چه در دیوان و چه در مثنوی به کار می گیرد و از تکرار واژگان و ترکیبات و جمله ها ابایی ندارد. چه بسا همین ساختار یکسان، موجد موسیقی در شعر وی است. این مقاله در عین آنکه نکته ای دستوری را تبیین و توصیف می نماید، به بررسی زبان اثر از حیث زیبا شناختی نیز می پردازد که به سبک شناسی منجر می شود.
دراسةٌ أسلوبیةٌ فی قصیدة ""موعد فی الجنة"" (سبک شناسی قصیدهی ""موعد فی الجنة"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی(stylistices) دانش جدیدی است که به بررسی و تحلیل ساختار تشکیل دهنده ی شعر براساس سه لایه ی صوتی، نحوی، و بلاغی می پردازد و موجب تمایز بین آثار ادیبان از جمله شاعران می شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در قصیده ی ""موعدٌ فی الجنة"" سعاد الصباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر، که در سوگ پسرش ""مبارک"" سروده است، در سه لایه صوتی، نحوی، و بلاغی بررسی شود؛ تا از این طریق، پیوند عاطفه حزن و سبک را در اشعار این شاعر به تحلیل گذارد.
مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد الصباح، نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثا و سبک شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر سبک اشعار سعاد الصباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
فنّاوری در زبان امروز (جستاری در تأثیر تکنولوژی بر شعر احمد عزیزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه علوم و فنون با شتابی روزافزون همه جنبه های زندگی بشر را درنوردیده است. این دگرگونی بر نحوه تفکر انسان ها نیز تأثیر گذاشته و با تغییر تلقّی افراد نسبت به پدیده های پیرامونی، مکالمات و گفتگوها نیز تغییر یافته است. همراه با پیشرفت تکنولوژی، گذشته از آن که واژگان فراوانی وارد زبان فارسی شده و ترکیبات و تعبیرات جدید برای استفاده و کارکرد این علوم و فنون ساخته شده است، بسیاری از معانی و مفاهیم نیز دگرگون گشته است. به طوری که زبان امروز با سرعت بیشتری تغییر مییابد. هدف غایی این مقاله بررسی ساخت این زبان، که آن را زبان امروز می خوانیم، با استفاده از پیکره واژگانی اشعار احمد عزیزی است و طیّ آن شیوه های ساخت واژگان جدید و تغییر معنای واژگان گذشته بررسی می گردد. در این مقاله سؤال اساسی تحقیق این است که نحوه مراوده انسان امروزی با ماشین چگونه در زبان او تأثیر گذاشته است و فرضیه تحقیق نیز بر این اساس شکل گرفته است که ماشین و فنّاوری بر زبان احمد عزیزی مؤثّر بوده است. لذا پس از معرفی برخی واژگان مرتبط با فنّاوری نوین مانند خودرو، تلفن و مظاهر زندگی شهری که احمد عزیزی برای بیان مفاهیم زندگی ماشینی امروز در شعر خود به کار داشته است، در جستجوی میزان تأثیر پذیری شعر عزیزی از فناوری امروز بوده ایم
بررسی و تحلیل نوعی حذف در زبان شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شاهنامه، زبانی شگفت انگیز، خاص و در عین حال ساده و نزدیک و هم جوش با ذهن مخاطب توصیف شده است. راز و رمز این تقرّب، البته پیچیده است و بسادگی نمی توان از همه جوانب آن پرده برداشت. کار درست و شایسته ، در حوزه زبان شاهنامه، بررسی همه ابعاد و زیر و بم آن از جهات گوناگون است، کاری که شگرف است و تنها در سایه تحقیق دقیق و همراه با تجربه ها و دانش های گوناگون، ممکن و میسّر است. هدف نگارنده از ارائه این مقاله، پرداختن به مقوله ای بسیار جزئی و در عین حال با اهمّیّت در زبان شاهنامه است. معرفی و تحلیل نوعی حذف در زبان شاهنامه چیزی است که به گمان ما، دانستنش بر هر شاهنامه خوان و شاهنامه پژوهی، بایسته است. دستاورد شناخت این مقوله از حذف، می تواند دست کم در چهار موضوع نسخه شناسی، معناشناسی، آشنایی با شیوه ای از بلاغت و نحو زبان شاهنامه، مورد استفاده قرار گیرد؛ با این حال هرگاه ما از کم و کیف این تحقیق آگاه گردیم؛ با این که این ویژگی به زبان فردوسی منحصر نبوده است؛ پی خواهیم برد که چگونه شاعر، در سراسر شاهنامه، با کاربرد آن به عنوان یکی از تکنیک های زبانی، زمینه وحدت زیبایی و معنایی را برای متن خویش فراهم آورده است. کثرت نمونه هایی که در این جا ارائه می گردد، از گرایش فردوسی به بیان گفتار، از طریق همین شیوه زبانی خبر می دهد. این مقوله حذف که عجالتاً به «حذفی غریب» نام گذاری می شود؛ پیش از این در هیچ گفتاری نقل نگردیده و این مقاله برای نخستین بار بدان می پردازد
تغییر ساختارهای لغت سازی و اصطلاح یابی از قرن چهارم تا هفتم با تکیه بر شاهنامه (دفتر سوم) و بوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه سازی نیاز همیشگی زبان هاست و این نیاز با پیشرفت روزافزون علوم و فنون، بیشتر احساس می شود؛ زیرا به ازای یافته ها و مفاهیم نو باید لغات جدیدی خلق کرد و یا بار معنایی جدیدی به لغات افزود. یکی از امکانات زبان فارسی برای واژه سازی استفاده از ترکیب و اشتقاق بر اساس الگوهای مشخص صرفی است. از منابع مورد اعتماد برای استخراج الگوهای لغت سازی، متون زبان فارسی است؛ متونی که زاده ی اندیشه و ذوق بزرگانی چون فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و دیگران است. جایگاه فردوسی و سعدی در زبان و ادب فارسی بر کسی پوشیده نیست. دو شاعر زباندان بزرگ که فاصله ی ایشان با هم سه قرن است و در این مقاله، ساختارهای ترکیبی مشترک شاهنامه و بوستان را با چند مثال ذکر کرده ایم و سپس از معدودی از تفاوت ها نیز سخن گفته ایم. در مورد اشتقاق به دلیل محدودیت، تنها به بیان نکات حاصل از مقایسه ی این مقوله در دو متن پرداخته ایم. سپس از تفاوت های معنایی و جایگزینی کلمات سخن گفته ایم و در پایان، فراوانی بخشی از ساختارها را با نمودار نشان داده ایم.
زندان جان (پژوهشی در معنای قفس در متون شعری ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شـاعران و سخنوران در انتقال پیامهای خویش، با توجه به اندیشه و توانایی خود واژگانی را بر می گزینند که هم معنایی مفید و هم قدرت القا و تصویرسازی بـالایی داشته باشد. پــژوهش حاضر به بــررسی یکی از ایـن واژه های پرکاربرد، مـؤثر، نمادین و تصـویری یعنی «قفس» مـی پردازد. بـا تحقیق در منتخب دیـوان شاعران از قرن سوم تا عصر حاضر مشخص می شود که واژه قفس که از زبـان عربی وارد فارسی شده است، پا به پای جریان های شعر فارسی و متناسب بـا مـوضوعات گوناگون در طول تاریخ شعر، معانی گوناگون زبانی و بلاغی به خود گرفته است. شاعران به تناسب موضوعات و روحیه خویش علاوه بر معنی لفظی این واژه، معانی کنایی و استعاری گوناگونی مانند دنیا، تن، جسم، وطن، جامعه و معانی دیگر از این اراده کرده اند. بیشترین استفاده از این واژه در معنی «تن و دنیا» در شعر سنتی و عرفانی به چشم می خورد و در شعر معاصر بیشتر در مفهوم زندان و جامعه به کار رفته است. در مجموع تصویری که از قفس ارائه می شود زندانی برای روح و جان انسان است.
پژوهشی در معانی واژة «فرش» در اشعار عطار، صائب و بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چند واژه نادر و نویافته در منظومه پهلوانی زرّین قبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منظومه های پهلوانی تا امروز ناشناخته ادب حماسی ایران، زرّین قبانامه است که سَراینده ای ناشناس آن را احتمالاً در عصر صفویه به نظم کشیده است. این منظومه 23533 بیت دارد. زمان داستان آن روزگار شهریاری کیخسرو در ایران مقارن با پیامبری حضرت سلیمان (ع) است. موضوع اثر با آمدن فرستاده سلیمان(ع) که زرّین قبا نام دارد و بعدها دانسته می شود نواده رستم است، آغاز می شود و در آن روایات گوناگون به شیوه داستان در داستان نقل شده که شخصیتهای اصلی بیشتر آنها غیر از زرین قبا، رستم و دیگر فرزندان و فرزندزادگان او هستند. از زرین قبانامه سه نسخه خطّی شناسایی شده است و در آنها سی لغت یا ترکیب خاص وجود دارد که یا در فرهنگها و سایر متون فارسی نیست یا معنای آنها ویژه این اثر است و یا اینکه در بعضی فرهنگها بدون شاهد ثبت شده است. در این مقاله به طرح و بررسی این واژه ها پرداخته شده است.
مقاله به زبان عربی: سبک شناسی مقامات حریری (مطالعه موردی: مقامه سمرقندیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
معرفی مثنوی بلقیس و سلیمان، احمدخان صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی غنایی ""بلقیس و سلیمان""، اثر ""احمد خان صوفی""، شاعر هندی قرن دوازدهم و سیزدهم ﻫجری قمری، به تقلید از ""خسرو و شیرین"" نظامی سروده شده است. در این پژوهش، نسخه ی چاپ سنگی این اثر به همراه شرح احوال و آثار دیگر این مؤلف معرّفی شده، ضمن تبیین مستند داستان قرآنی بلقیس و سلیمان به ویژگی های معراجیّه و ساقی نامه ی آن نیز پرداخته و جنبه های ادبی، زبانی و بلاغی متن مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از بررسی زبانی و محتوایی این نسخه، معلوم گشت که شاعر در ایجاد فضای غنایی داستان بلقیس و سلیمان موفّق بوده است. فصاحت و بلاغت منظومه، در حدّ قابل قبولی است و سخن دان پارسی گوی شبه قارّه به زوایا و ظرافت های صورخیال نیز آگاهی و اشراف داشته است.
رابطه خدا و انسان در ادبیات خداشناسی و عرفانی با تأکید بر آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی مناجات نامه
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
این مقاله با بررسی جایگاه خدا، انسان و عشق به عنوان بنیادیترین مفاهیم جهاننگری مولوی با اشاره ای به تاریخ قدسی نخستین تجربه دیدار خدا و انسان و پرسشگریهای دوران تاریخی معاصر در این باب آغاز می شود و موضوعهایی چون ماهیت، آغازگرى و ابتکار عمل، جایگاه شوق و محبت الهی و کارکرد و نقش شفقت و مهرورزی انسانی در رابطه خدا و انسان به شیوه ای تحلیلی دنبال میگردد. جستجوی دو جانبة خدا و انسان برای نزدیکی به یکدیگر و آغازگری رابطه از سوی خداوند، تقدم ارادة خداوند بر خواست آدمی، اشاره به محبت متقابل خدا و انسان و خاستگاه الهی عشق و همچنین نقش و کارکرد شفقت انسانی جهت برقراری ارتباط با خداوند، اجابت دعا، بخشایش الهی و مصونیت از قهر الهی ازجمله نتایج حاصل از این پژوهش است.
مثنوی واله سلطان و سبک شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میر شمس الدّین فقیر عبّاسی دهلوی، نامور به شمس الدّین ناظم، عربی دان، فقیه، متکلم، محدّث، صوفی و فاضل سده ی دوازدهم، زاده شده به سال 1115ﻫ.ق. در دار الخلافه ی شاه جهان آباد دهلی است. او در آغاز، نام هنری مفتون را برگزیده بود.فقیر، مثنوی عاشقانه ی راستین واله سلطان را بر پایه ی زندگانی دوست خویش علی قلی خان واله ی داغستانی و در عشق او به دختر عمویش خدیجه سلطان در 3230 بیت درسال 1160 ﻫ.ق. به رشته ی نظم درآورد. در این جستار، پس ازشناساندن سراینده، شرح احوال، معرفی آثار او و وجوه برتری مثنوی واله سلطان، سبک آن، به روش تحلیل و توصیف متن بررسی خواهد شد.
بررسی تطبیقی «شهرگریزی» و «بدوی گرایی» در شعر سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره شعر شهر گفته می شود ظهور «شهرسروده »های نو در ادبیات جهان و ازآن میان در ادبیات فارسی و عربی متأثر از ادبیات غرب است. ادبیات فارسی و عربی پیوندی دیرینه داشته اند؛ در دوران معاصر نیز تعامل میان این دو همچنان ادامه یافته است. جستار حاضر به بررسی تطبیقی شهرسروده های سهراب سپهری در ادب پارسی و احمد عبدالمعطی حجازی در ادب عربی می پردازد.
این پژوهش، پس از گذری کوتاه بر زندگی و شعر سهراب سپهری، طبیعت سرای برجسته ایران، و با بیان مختصری از زندگی احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر برجسته مصری، در آغاز به معرفی اجمالی بدوی گرایی و اصول و مبانی مطرح در آن می پردازد و سپس با مطالعة جهت گیری سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی، نسبت به شهر و روستا، تبلور و نمود بدوی گرایی و ویژگی های مکتب رمانتیسم در شعر دو شاعر بررسی خواهد کرد. مهم ترین ابعاد مورد توجه در گستره اندیشه های مطرح در سروده های دو شاعر عبارت اند از اظهار غربت و اندوه به دلیل ازمیان رفتن گذرگاه روستا، نکوهش شهر و مظاهر مدنیت موجود در آن، ستایش روستا به عنوان زادگاه نخستین نوع بشر و خانه و کاشانه ای که از دیرگاه شوق وصالش را داشته اند، و آرمان سیاحت و سفر درقالب سفر واقعی یا خیالی؛ بخش پایانی مقاله نیز به بیان چگونگی نمود بدوی گرایی و رمانتیسم در اندیشه دو شاعر اختصاص یافته است.