فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
۱۶۸۱.

تجلی از نظر علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۸۵۷
اگرچه واژة «تجلی» به معنی «آشکارشدن» و «آشکارکردن» آمده است، این واژه که در قرآن نیز در داستان حضرت موسی(ع) در طور بهکار رفته، درواقع غلبة نور حق برحضرت موسی(ع) بوده و در عرفان با مفاهیم وسیع بهکار گرفته شده است. هجویری تأثیر انوار حق به حکم اقبال بر دل مقبلان را تجلی، و کاشانی آن را دو نوع میداند: تجلی اوّل یعنی تجلی ذات حق به ذات خود و تجلی دوّم یعنی تجلی ذات حق به اعیان ممکنات که مرتبة تعین اوّل به صفت عالمیت و قابلیت اشیا را درنظر میآورد، که مَظْهَرْ و مُظْهِرْ ذات حق اند. شیخ علاءالدوله سمنانی تجلی را در چهار اسم که مظهر حق هستند، بیان میکند: تجلی آثاری حق را «رب»، تجلی افعالی حق را «رحیم»، تجلی صفاتی حق را «رحمان» و تجلی ذاتی حق را «الله» میداند و برای هریک از این اسما مراتب ویژه قائل و آنچه بیشتر مورد توجه او است، تجلی «رحمانی» است که در عالم کون مظهریت آن بیش از دیگر تجلیها است. چون تجلی بدون آینه مفهومی ندارد، عارفان دل انسان کامل را آینه درنظر آورده اند؛ زیرا انسان کامل، مظهر جامع ذات و صفات و اسمای حق است. دربارة تجلّی اگرچه بسیاری از شاعران عارف سخن گفته اند، توان گفت که زیباترین و دل انگیزترین آنها را در غزلی از حافظ میتوان دید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدبررسی تجلی از دیدگاه حافظ، مقاله ای دیگر میخواهد و تنها در این مورد به یک غزل از حافظ اشاره رفته است
۱۶۹۱.

مروری بر آثار احمد محمود (2)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
تعداد بازدید : ۱۰۸۳ تعداد دانلود : ۹۰۰
در مجموعه داستان پسرک بومی (1350) با رویکرد احمد محمود به سبک و مضامین جدید در کنار دغدغه های قدیمی و آشنای او رو به رو هستیم. داستانهایی نظیر «چشم انداز» و «اجاره نشینان» نمونه هایی از این تلاش در نوآوری است. شهر کوچک ما چاه های نفت خوزستان یک یک «دهان نفتی» خود را باز می کنند و دگرگونی های مخربی را در زندگی مردم بومی اطراف خود پدید می آورند، گویی می خواهند «ریزه ریزه شهرها را ببلعند». در ذهن راوی نوجوان داستان، که ناظر بریده شدن نخلهای پشت خانه خود و تبدیل نخلستان به میدانگاهی وسیع و پوشیده از شن و ماسه آغشته به نفت بوده است، چاه نفت موجودی سیری ناپذیر است که قصد دارد خانه های آنها را نیز ببلعد. پدر راوی و دیگر ساکنان شهر کوچک، برای دفاع از خانه های خود و درگیری تن به تن با خارجیانی که قصد تخریب خانه های آنها را دارند. در جلسه ای هم قسم می شوند. اما، با لو رفتن جلسه و دستگیری افراد و ضمانت دادن آنها، دیگر تخریب خانه ها اجتناب ناپذیر است. آفاق، همسر یکی از همسایگان راوی، که، با از بین رفتن نخلستان، محل امن تردد و قاچاق پارچه را از دست داده است، اولین قربانی است که با گلوله های مامورین به قتل می رسد.چند روز بعد، خانواده راوی و همسایگان آنان در حال تخلیه منازل خویش اند که «پوزه»ی بولدوزر به درون خانه های آنان رانده می شود و خانه ها را به تلهایی از خاک تبدیل می کند، در حالی که کبوتر سفید راوی بر فراز خرابه های خانه در جستجوی کبوترخان است...

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان