فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۹۲۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
تخلّص در غزل، ذکر نام شعری شاعر، در پایان غزل است که بعد از دوره مغول رواج یافت، گرچه پیش از آن نیز، بعضی از شاعران، تخلّص خود را در غزل ذکر می کردند. شاعران دوره بازگشت در سرودن غزل، از سعدی و حافظ پیروی می کردند و می خواستند در هر مورد، روش استادان خود را کاملاً تقلید کنند؛ از این رو، در ذکر تخلّص غزل نیز، از این دو استاد غزل پیروی می کردند. معمولاً تخلّص در آخرین بیت غزل ذکر می شود؛ اما گاه غزلسرایان، به دلایلی، از جمله مدح و نیز آوردن تمثیل، تخلّص را در بیت ماقبل آخر ذکر کرده اند. بندرت شاعران بنا به دلایلی چون ناتمام ماندن غزل و نیز به سبب آن که نخواسته اند نام شعری خود را در کنار نام ممدوح بیاورند، تخلّص خود را ذکر نکرده اند و اغلب ضمیر «من» را جایگزین تخلّص خود ساخته اند. در این مقاله، همچنین به زاویه دید در تخلّص، ایهام در تخلّص، صفت های تخلّص و مضامینی که در کنار تخلّص
می آید، پرداخته می شود. علاوه بر این در این مقاله، تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت با تخلّص در غزل سعدی و حافظ مقایسه می گردد تا جنبه های خاص کاربرد تخلّص در غزل این دو استاد غزلپرداز مشخص شود و میزان تقلید نظیره سرایان در کاربرد تخلّص روشن گردد.
صور خیال در دیوان عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری از بزرگ ترین شاعران زبان فارسی در نیمه دوم قرن ششم و ربع اول قرن هفتم هجری است. وی با آثاری چون منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، تذکره الاولیا، مختار نامه و دیوان اشعار مشتمل بر غزلیات، قصاید و ترجیعات در زمره شاعران و عارفان کثیرالاثر است. محور تحقیقات بیشتر محققان در اشعار و احوال عطار مثنوی های او بوده است و کمتر به دیوان اشعار او پرداخته اند.
نگارنده، به منظور تعیین میزان ابداع و ابتکار عطار در شعر فارسی، صور خیال دیوان وی را به دو بخش تصویرهای تکراری و تصویرهای تازه و ابتکاری تقسیم کرده است و در هر بخش نشان داده است که چه عاملی سبب شده عطار تصویرهای دیگران را در شعرش بیاورد یا آنکه تصویرهای تازه بیافریند..
مراعات نظیر و ارزش هنری آن
حوزه های تخصصی:
نگاهی تازه به مراعات النظیر و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراعات النظیر تا قرن پنجم هجری در کتاب های بلاغی اسم و رسم مستقلی ندارد و برپایه اسناد و مدارک موجود، نخست رادویانی از این آرایه نام برد، سپس بلاغیان دیگر آن را بیشتر مورد بحث قرار دادند و کم کم جایگاه این آرایه میان مباحث علم بدیع تعیین و تبیین شد. پیش تر، ضمن مباحثی مانند «ائتلاف»، «تقسیم» و «مقابله»، طرح کم رنگی از مبحث مراعات النظیر را ملاحظه می کنیم که چندان گویا نیست. در ادامه، به پیشینة بحث اشاره می کنیم.
در مقاله حاضر، پس از بررسی پیشینه بحث مراعات النظیر، تعریف این آرایه را «تشکیل رابطه معنایی تناظر میان اجزای کلام برای ایجاد مضمون ادبی» دانسته ایم و همین رابطه باعنوان «علاقه» بنیاد مجاز را نیز می سازد.
مطالعه دقیق آمیغ های مراعات النظیر و کارکردهای تصویرآفرینی، مضمون پردازی، فضاسازی، مبنادهی و انسجام بخشی این آرایه، و معیارهای صحت، ابداع، وضوح و اعتدال برای ارزیابی آن، از دیگر دستاوردهای این مقاله است. این بحث ها در بلاغت اسلامی معمولاً راجع به مباحثی مانند مجاز، تشبیه و استعاره هم سابقه دارد.
بررسی دلالت های ضمنی گفت وگو در داستان رستم و اسفندیار از دیدگاه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بلاغت سنتی، دو سطح معنایی واژه ها و گزاره ها با اصطلاحاتی چون معنای ظاهری و باطنی، معنای حقیقی و مجازی، معنای اولیه و ثانویه، و دلالت صریح و دلالت ضمنی شناخته می شوند. علم معانی که در کنار بیان و بدیع، یکی از اصلی ترین شاخه های علوم بلاغی است، کارکرد مج ازی جملات و دلالت های ض منی آن را بازمی شناسد. مب انیِ این علم نشان می دهد گاه افق معنایی متن از طریق دلالت های ضمنی جملات حاصل می شود. ازآنجاکه در علم معانی دلالتمندی سخن با توجه به حال مخاطب و اقتض ای موضوع دریافت می شود، با دسته بندی گروه ه ای هم سخن و تحلیل گفت وگوهای آنان در موقعیت های مختلف داستان می توان به طور مشخص و مستدل به معانی مجازی گفت وگوها و کارکرد هنری آن دست یافت؛ چنانکه در داستان رستم و اسفندیار می توان استدلال کرد: 1. پردازش درونمایه و تأثیر عاطفی داستان رستم و اسفندیار بر معانی مجازی گفت وگوها استوار است. 2. گفت وگوهایی که در معنای حقیقی و اولیه فهمیده می شوند، یا کارکرد داستانی دارند و به نقاط فصل و وصلی شبیه هستند که رویدادها را به یکدیگر متص ل می کنند یا کارکرد عاط فی دارند و احساسات شخصیت ها را به صورت مستقیم بیان می کنند. 3. طیف دلالت های ضمنی می تواند درونمایة داست ان، کانون عاطفی روایت، وضعیت تراژیکی داست ان و ویژگی های شخصیت ها را در داده های کمّی و عینی بازنماید؛ چنانکه زیربنای مشترک معانی مجازی کلام اسفندیار، اعتراض و انتقاد از دو قدرت مسلم شاهنامه رستم و گشتاسب است و ایستادگی او را در برابر سنت حماسی فاش می کند؛ یا بسامد تقریباً یکسان معانی «مقاومت» و «سازش» در گفت وگوهای رستم از یک سو شخصیت پیر و با تجربه او را نشان می دهد و از سوی دیگر جایگاه برزخی او را در داستان مشخص می نماید.
تشخیص در شعر کمال الدین اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است خلاقیت هنری کمال الدین اسماعیل (ف 635 ق) در حوزة تشخیص که یکی از زیباترین عناصر جمال شناسی شعر است، بررسی شود. نخست تشخیص به دو نوع اجمالی و گسترده تقسیم شده و نوع اجمالی آن از جهت محتوا یعنی اسناد صفات و خصایص انسانی به عناصر طبیعی، انتزاعی و اشیاء بررسی شده و از نظر ساختمان نیز به سه صورت تشخیص فشرده، نیمه فشرده و گسترده تقسیم گردیده است و تشخیصهای فشرده این شاعر که حاصل ترکیبهای اضافی (مضاف و مضاف الیه و موصوف و صفت) است به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان برای نشان دادن قدرت تصویر سازی و مهارت کمال الدین اسماعیل در ایجاد مضامین متعدد، تصویر نرگس که بن مایه بسیاری از تصاویر شعری اوست، درقالب یک هاله تصویری ترسیم شده است.
تاثیر ایجاز و اختصار در خواندن و درک مطلب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر ایجاز و اختصار در خواندن و درک مطلب فارسی است. برای دست یابی به این هدف، ابتدا چهار متن روزنامه ای به عنوان متن اصلی انتخاب شد و سپس موارد اطناب و حشو آنها حذف و تعدیل گردید. نتیجه ی این حذف و تعدیل فراهم شدن چهار متن کاهش یافته بود. درگام بعد، آزمون تک (C-Test) برای هر دو متن اصلی و کاهش یافته تهیه شد. آزمودنی های تحقیق، 528 دانش آموز پسر دبیرستان های ناحیه ی 2 آموزش و پرورش شیراز بودند که به نصف آنها آزمون متن اصلی و به نصف دیگر، آزمون متن کاهش یافته داده شد. پس از یک هفته، آزمون گروه نخست به گروه دوم و آزمون گروه دوم به گروه نخست داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین نمرات آزمون اصلی 80 و میانگین نمرات آزمون متن کاهش یافته 85 و تفاوت میانگین ها با 95% اطمینان معنی دار بود. نتیجه اینکه درک متن دارای ایجاز و اختصار، بهتر صورت گرفت.
"
شیوه های کاربرد حسن تعلیل در قصاید انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسن تعلیل یکی از صناعات ادبی است که علت هر پدیده را به صورت ادبی و با زبان هنر و تصویر بیان می کند.
انوری از بزرگترین قصیده سرایان قرن ششم هجری است که به مدح و وصف شاهان و امیران معاصر خویش پرداخته است. او در این شیوه به منظور خلق مضامین و تصاویر تازه، از صنعت حسن تعلیل استفاده چشمگیری کرده است.
در این مقاله، بعد از بیان مختصری از زندگی انوری و تعریف حسن تعلیل ، شیوه های کاربردی حسن تعلیل در قصاید او بررسی شده است؛ در قصاید انوری حسن تعلیل شامل ماه و خورشید، افلاک و ستارگان، منسوبات ستارگان، آب و باد و خاک وآتش، قوانین طبیعت و قراردادهای طبیعی، سنت های ادبی و دلیل تراشیهای غریب و بعضاً غلوآمیز و مبتذل است که در باره هر یک با ذکر شواهدی چند بحث شده است
عناصر غالب بلاغی در طنزهای دیوان خروس لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز، انتقاد غیر مستقیم از پلیدیها و کجرویهای جامعه با بیانی خنده آور است و هدف آن، اصلاح پلشتی ها و تهذیب عیوب. آن را تصویر هنری اجتماع نقیضین و یا ضدین دانسته اند، با دو ارزش اجتماعی و ادبی که مکمل یکدیگرند. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آنها با شگردهای ویژه است. این مقاله به روش آماری و توصیفی به بررسی این عناصر و شگردها در طنزهای دیوان خروس لاری پرداخته است. کنایه شاخصه اصلی طنزهای اجتماعی و سیاسی دیوان مذکور است که بدان صبغه مردمی بخشیده است، اما تشبیه با وجه شبه دوگانه؛ یعنی حقیقی و کتابی، شاخصه دوم طنزهای اجتماعی است و نماد یا سمبل، شاخصه دوم طنزهای سیاسی. علت این رویکرد نیز آزادی نسبی طنزپرداز در تنوع تصویرسازی آماج و مفاهیم طنزهای اجتماعی و محدودیت شدید و ممنوعیت سیاسی او در تصویرگری های استهزاآمیز آماج طنزهای سیاسی است. استعاره و مجاز به علاقه تضاد، عناصری هستند که در طنزهای سیاسی و اجتماعی به اشکال کم رنگ تری نمود پیدا کرده اند و اغراق از عناصری است که صور مختلف خیال از آن مایه گرفته است.
نکته هایی درباره تلمیحات «شاهنامه ای» خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی از نظر پشتوانههای فرهنگی از برجستگان تاریخ شعر پارسی است، براین اساس و به سبب اهمیت شاهنامه فردوسی در غنای فرهنگی ـ ادبی متون پس از خود و نیز چند دلیل و انگیزه دیگر، آثار خاقانی از تلمیحات متنوع شاهنامهای آکنده است. در این میان ، اشاراتی وجود دارد که آنها را میتوان "ظرایف و نوادر تلمیحات" نامید و در دو دسته قابل بررسی است: نخست تلمیحاتی که مأخذ داستانی آنها معلوم است و دیگر، اشارههایی که امروز منبعشان شناخته نیست و اصطلاحاً "تلمیحات سرگردان" است. خاقانی از تلمیحات شاهنامهای به منظورهایی چون : تبیین مسائل حکمی، تصویر پردازی، ساختن کنایه و تمثیل، وصف حال خویشتن و گاه خودستایی، توصیف در غزلیات زمینی و سرانجام ستایش ممدوح استفاده میکند. در مدایح وی بسامد تشبیه ممدوح به شخصیتهای شاهنامهای بسیار بیشتر از ترجیح بر آنهاست که احتمالاً نفوذ و چیرگی فرهنگ ایرانی در محیط عمومی زندگی وی یعنی شهر شروان و ایرانگرایی و تمایلات شاهنامهای ممدوحان شاعر و دربارشان در این برخورد معتدل و احترام آمیز با کسان و عناصر شاهنامهای موثر بوده است. بیشترین نمود تلمیحات شاهنامهای در آثار خاقانی به ترتیب در دیوان، منشآت و مثنوی تحفه العراقین است.
صور خیال در اشعار فروغ فرخ زاد (قسمت اول)
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۰ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
تاملی در تعریف بلاغت و مراحل تکامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله بلاغت و زبان آوری و دانش بلاغت دو امر متفاوت از یکدیگر است. بلاغت راپیشینه ای طولانی است، و در زبان عربی سالها پیش از ظهور اسلام شاعران و خطیبان از آن بهره مند بوده و به آن عنایت داشته اند ولی دانش بلاغت پس از اسلام در تمدن اسلامی نشو و نما یافت.در آغاز تعاریفی ابتدایی از بلاغت مطرح گردید و بتدریج همگام با تحول و تطور علم بلاغت، تعاریفی دقیق تر و علمی تر از آن ارائه گردید که با تعاریف نخستین تفاوت داشت. سیر تحول این تعریف ها و تفاوت آنان موضوعی است که این مقاله عهده دار آن است.
نگاهی انتقادی به مبانی نظری و روشهای بلاغت سنّتی
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
این مقاله مبانی نظری و مسائل روششناختی بلاغت سنتی را بررسی میکند، و بر آن است تا نقاط ضعف و قوت این نظام بلاغی را در تحلیل زیبایی سخن ادبی و قدرت تأثیر بررسی کند. برای این منظور در بخش نخست مبانی نظری این بلاغت را به بحث میگذارد: قائل شدن به دو قطب حقیقی و مجازی برای جهان و زبان، تفکیک نقش لفظ و معنی، جستجوی معانی قطعی، ترجیح وضوح بر ابهام، محدودیت تخیل در قلمرو ادراک حسّی، بنیاد ایدئولوژیک، غفلت از بافت و جزئینگری در سطح کلمه و جمله، و نوشتارمحوری از اصول تئوریک بلاغت سنتی است. در بخش دوم مسائل ناشی از روش کار بلاغیون را به بحث میگذارد. این روشها که منجر به محدود شدن این دانش شدهاند عبارتاند از: ترجیح شعر بر دیگر شکلهای سخن، بیاعتنایی به تحول زبان و ذوق زمان، عدم تحقیق در متون ادبی، مدرسی شدن علم بلاغت، رونویسی و عدم نقد آراءِ پیشینیان. در پایان نتیجه میگیرد که بلاغت مبتنی بر این مبانی از همسویی با تحول ذوق ادبی و دگردیسی تخیل و خلاقیت ادبی درمیماند و باید برای تدوین نظام بلاغی کارآمد، روشها و انتظارات بلاغت را تغییر داد.
تصویرپردازی شعری در شعر عاشورایی فارسی و عربی (تصویر استعاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرپردازی یکی ازمباحث اساسی زیباییشناسی در کلام است که از دیر باز مورد توجه اهل ذوق و فن بوده است. شاعران، تصویر را جزء جدایی ناپذیر شعر خود می دانستند و ناقدان از این منظر به تحلیل و ارزیابی آثار ادبی پرداختند. نقد تصویری، به ویژه در دوران معاصر، بسیار مورد توجه اهل ادب قرار گرفته است.
از طرفی شعر عاشورایی به عنوان بخش عظیمی از میراث ادبیات متعهد ملل همواره تصویرگر عاشورا بوده و هست. این هنر ادبی همواره با شکل و محتوا به دنبال ترسیم زیبا و در عین حال روشن حوادث و آرمان های این نهضت عظیم بوده است.
روشن کردن این بخش از زیبایی های ادبی در شعر عاشورایی معاصر هدفی است که در این پژوهش تلاش می کنیم با در پیش گرفتن روش توصیفی- تحلیلی و براساس اصول مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی و از طریق بررسی شعر بیش از چهل شاعر از شاعران صد سال اخیر دو ملت، به آن دست یابیم؛ لذا پس از استخراج تصویرهای استعاری از اشعار گزیده شدة دو زبان که به میزان برابر از دو شعر انتخاب شده اند، از جدول ها و نمودارهای مورد نیاز استفاده کردیم تا خواننده دیدی آماری نیز به دست آورد.
وسعت و تنوع تصاویر در شعر فارسی، ابتکار و نوآوری و ارائة تصاویر جدید در این زبان بیش از شعر عربی، حضور برجستة عناصر عاشقانه و عارفانه در شعر عاشورایی فارسی و تنوع و گستردگی عناصر تشکیل دهندة تصاویر در شعر فارسی، بخشی از نتایج این پژوهش به شمار می روند.
نقد و تحلیل پارادوکس در روند و سیر تاریخی و بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی در سخن معصوم (ع) (بررسی آرایه های بلاغی در دعای «صباح» و «خطبه شانزدهم نهج البلاغه»)
حوزه های تخصصی:
"کلام اله مجید سرچشمه همه معارف، پاکی ها و زیبایی هاست. پس از قرآن، زیبایی در سخن معصومین علیهم السلام به سبب اتصال و ارتباط خاصی که میان ایشان و یگانه جمیل برقرار است، برتری و برجستگی ویژه دارد. در کلام امیرالمومنین (ع) که معیار فصاحت و بلاغت به شمار می رود، این زیبایی در اوج خود است. به عنوان نمونه در دعای «صباح» و «خطبه شانزدهم نهج البلاغه» می توان رد پای برخی از آرایه های بلاغی (بدیعی و بیانی) را به وضوح جست و جو کرد. به عنوان نمونه در دعای مبارک صباح، بین کلمات «عیوب ـ غیوب» و «معیوب ـ عیوب» و «کاشف ـ غالب» به ترتیب سجع متوازی، مطرف و متوازن دیده می شود و نیز در جملاتی بسان «الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب» آرایه مماثله یا موازنه وجود دارد. همچنین جناس زاید و جناس مضارع و تکرار حرف و واژه در بدیع لفظی و صنایع طباق و حسن طلب در بدیع معنوی و نیز برخی مسایل علم معانی در این دعا مشهود است.
در خطبه شانزدهم نهج البلاغه، در کنار آرایه های بدیعی مثل مراعات نظیر و ایهام، آنچه بیش از همه در فن بیان به نظر می رسد، مساله تشبیه است که در جملاتی مانند: «الا و ان الخطایا خیل شمس ... الا و ان التقوی مطایا ذلل» خود می نماید.
"
بحثی دربارة «حصر و قصر» در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله بحث های پیچیده در بلاغت فارسی «حصر و قصر» در علم معانی است. دشواری موضوع از یک سو و تقلید و تأثیرپذیری محض از قواعد و شیوه های حصر و قصر زبان عربی و تطبیق آن با نمونه های زبان فارسی از سوی دیگر، همچنین، تفاوت ساختاری و نحوی این دو زبان با یک دیگر، از جمله عوامل پریشانی نوشته های صاحبان این فن در بلاغت فارسی است. برای نمونه، آیا آن چه در آغاز جملات محصور در زبان فارسی می آید مثل زبان عربی همیشه مقصور است؟ یا حصر و قصر فقط در جملات اسنادی است؟ آیا تکرار موجب حصر می شود؟ سؤالاتی از این قبیل ذهن مدرس را هنگام تدریس به خود مشغول می کند. در این مختصر کوشش شده است ضمن نقد آرا و عقاید علمای بلاغت در این خصوص، حدود و حریم موضوع مورد بحث در بلاغت فارسی روشن و مشخص شود.
کاربرد تصاویر شاعرانه در شعر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا محمدتقی، متخلص به بهار، شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و پژوهشگری است که آثاری به نظم و نثر از خود به یادگار گذاشته. اشعار بهار، ساده، پرشور، گرم و صمیمی است که در آنها، شاعر مضامین شعری خود را همراه با تصاویر شاعرانه زیبایی ارایه کرده. نیروی تصویر آفرینی همیشه نشانه شاخص یک شاعر است. بنابراین، مقاله حاضر به بررسی تصاویر شاعرانه (تشبیه و استعاره)، در شعر بهار اختصاص یافته است. در این مقاله، به شعر و خیال (تصویر) اشاره شده است. تشبیه ها و استعاره های شعر بهار از لحاظ بسامد، موضوع (عناصر تصویر ساز)، فشردگی و گستردگی و نیز از جهت هدف شاعر از آوردن این تصاویر بررسی شده اند و در بخش پایانی مقاله درباره تناسب تصویر با موضوع بحث شده است.