فرخی یزدی دلسوخته ای است که جان و دل فدای آزادی و استقلال کرده و با روغن احساس، چراغ حریت را پر فروغ ساخته است.
شاعر ستم ستیز یزدی، جان مایه های سخن خود را وامدار مردم شهری است که از دیرزمان «دارالعباده اش» خوانده اند و خو گرفته با فرهنگی است که ریشه در اسلام و ایران دارد.
صاحب این قلم بر آن است در این مقاله به بنیان های دینی جاری در اشعار فرخی اشاره کند و تا آنجا که ممکن است سرچشمه های زلال آن را بازشناساند. از این رهگذر مسائلی چون خداشناسی، معاد شناسی، توجه به پیامبران و اولیای الهی، معارف قرآن و اخلاق دینی در اشعار فرخی یزدی بررسی شده است. هر چند نویسنده معتقد است اینها دغدغه های فکری فرخی نبوده که فراوان و همواره خودآگاه بر زبان و قلمش جاری شود، ولی همان اندک نیز نشان از پشتوانه های فرهنگ خودی دارد که در وجود آزادمردی چون او ریشه دوانیده و درخت اندیشه اش را باور کرده است.
هدف از نگارش این مقاله، تاثیر واکه هسته هجا در انتخاب همخوان های خوشه پایانه است. بدین منظور کلماتی که دارای هجای cvcc هستند از فرهنگ لغات زبان فارسی استخراج و مورد مطالعه قرار گرفتند. این تحقیق از جنبه واج آرایی زبان مورد توجه قرار گرفته است. برخی از نتایج این پژوهش عبارتند از:
1.هرگاه همخوان های گرفته در هجای cvcc بعد از واکه های /u،i،a/ قرار گیرند، هر دو همخوان در مشخصه ] ـ واک[ مشترک هستند. مانند: بیست، ریخت، ساخت، یافت، گوشت، پوست. اما این اشتراک در مشخصه ] ـ واک[ بعد از واکه های /o،e،a/ رعایت نمی شود.
2.چنانچه واکه هسته یکی از واکه های /u،i،a/ باشد، همخوان های چاکنایی در خوشه پایانه انتخاب نمی شوند، اما اگر در هسته واکه های ] h، ʔ [ حضور داشته باشد، همخوان های چاکنایی در خوشه پایانه به کار می روند.
3.حضور واکه های /u،i،a/ در هسته مانع حضور غلت های /w،j/ در خوشه پایانه می شود.
4.با وجود واکه های /u،i،a/ در هسته، اصل سلسله مراتب رسایی در هجای cvcc رعایت می شود. اما با حضور واکه های /o،e،a/ این اصل نقض می گردد.
وجود موارد فوق در واج آرایی زبان فارسی موجب می شود که واکه های زبان فارسی دو طبقه طبیعی به شمار روند.