فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۸ مورد.
جلوه های خاص موسیقایی تصویری و زبانی در هزاره دوم آهوی کوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه عواملی که زبان شعر را از زبان روزمره به اعتبار بخشیدن آهنگ و توازن امتیاز می بخشند و در حقیقت از رهگذر نظام موسیقایی سبب رستاخیر کلمه ها و تشخص واژه ها در زبان می شوند، گروه موسیقایی نامیده اند. این گروه موسیقایی خود عوامل شناخته شده ای چون موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی دارد که کم و بیش شناخته شده است و عوامل شناخته نشده ای نیز دارد که فقط قابل حس است و گاه تصویری است که علاوه بر لذت شنیداری، حظ دیداری آن نیز نصیب خواننده می گردد. شفیعی کدکنی (م.سرشک)، شاعر برجستة معاصر، توجه خاصی به موسیقی شعر داشته و در انتقال عواطف شعری خود از جلوه های مختلف موسیقی شعر بهره جسته است. با توجه به اینکه شفیعی خود در عرصة موسیقی شعر صاحب نظر است و با عنایت به این مسئله که او به هماهنگی موسیقی با عاطفه و معنای حاکم بر شعر و تأثیر بسزایی که این عوامل بر فهم و ایجاد لذت در خواننده دارد، واقف است، این سؤال مطرح است که علاوه بر عوامل شناخته شدة موسیقی چه عوامل و عناصر دیگری در موسیقی شعر شفیعی مؤثرند؟
ما در این مقال به بررسی این عوامل موسیقایی و عناصر شناخته نشده که در شعر شفیعی قابل حس اند و به نوعی در ایجاد، تقویت و یا تغییر موسیقی شعر شفیعی مؤثرند، اما در حوزة هیچ کدام از انواع چهارگانة موسیقی شعر نمی گنجند پرداخته و تمام اشعار هزاره دوم آهوی کوهی را از این منظر بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که عوامل موسیقایی تصویری چون برش های درون مصراعی و عناصر زبانی چون کاربرد آرکائیک زبان نیز در موسیقی و آهنگین نمودن شعر شفیعی تأثیر بسزایی دارند.
فضای داستان شازده احتجاب از منظر نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف مرکز و منشأ تصویرها و جهت گیری های اصلی تخیل و آگاهی نویسنده، از دستاوردهای اصلی نقد مضمونی است. ژرژ پوله برای دست یابی به آگاهی آغازین نویسنده، از خلال تصاویر، رنگ ها، بعضی اشکال، حرکت ها و عناصر دیگری که در قالب شبکه های کلامی و تصویری در اثر ظاهر می شوند، فضای حاکم بر آثار ادبی را شرح می دهد. در این مقاله با استفاده از روش پوله، شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری را بررسی می کنیم و با جستجوی مضامین تکرارشونده ای چون اشیا، اشخاص، مکان ها، بوها و صداها، به مثابه تصویرهایی برآمده از ناخودآگاه راوی ، فضای این اثر را شرح می دهیم. در این داستان، ذهن راوی با نگاهی به گذشته، اشخاص و اشیا را از طریق قاب هایی مجزا از هم درک می کند که در ارتباط با هم معنا می یابند و تلاش راوی برای بازسازی آنها به صورت یک کل منسجم، نتیجه ای در بر ندارد. درحقیقت تصاویر تکه تکه از جهان، بازتابی از گذشته رو به اضمحلالی است که در آگاهی راوی حضور دارد.
نارساییهای نقد روانشناختی ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار درهفت خان رستم: نقدی بر کهن الگوی سفر قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1949، جوزف کمبل (1987-1904) اسطوره شناس امریکایی، در کتاب قهرمان هزار چهره دیدگاه خود را درباره اسطوره یگانه طرح می کند: قهرمان به زندگی روزمره و روزمرگی زندگی پشت می کند؛ سفری مخاطره آمیز را به جان پذیرا می شود؛ به مقابله با موجودات متخاصم و نیروهای بازدارنده می پردازد؛ بر آن ها فایق می آید و سرانجام در بازگشت، فضل و برکتی را که ره آورد این سفر خطیر است، به یارانش ارزانی می دارد. در این الگو، کمبل به شیوه رایج ساختارگرایان، در پی ارائه نمایه ای بنیادین برای کهن الگوی سفر قهرمان است. به همین منظور، شواهد متعدد ی را از داستان های اقوام و ملل مختلف فراهم می آورد و طرحی جامع را در این زمینه پیشنهاد می کند. در مطالعه حاضر، رابطه بین دو حوزه معیّن در نقد کهن الگویی – تصاویر ازلی و کهن الگوی سفر قهرمان - در روایت داستان هفت خان رستم از شاهنامه فردوسی بررسی شده و در پایان مزایا و کاستی ها ی این الگو نقد شده است.
پژوهشی در معانی واژة «فرش» در اشعار عطار، صائب و بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مانلی""، نشانه سیال؛ بررسی نشانه-معناشناختی شعر ""مانلی"" نیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی که فرآیند تولید معنا با شرایط حسی-ادراکی پیوند می خورد، سیر حضور نشانه از حالت مکانیکی و ثابت خارج شده و تابع فرآیندی پویا، زنده و حسی-ادراکی می گردد. در واقع، نشانه پدیداری شده، از شکل معمولی، رایج و تکراری به نشانه ای نامعمول، نو و نامنتظر تبدیل می شود و بدین صورت، سیالّیت معنا را تضمین می کند. مقاله حاضر در نظر دارد با مطالعه فرآیند گفتمانی شعر ""مانلی"" در ابعاد حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی، چگونگی تولید جریان معنا و شکل گیری بستری که سیالّیت نشانه و معنا را در گفتمان نیما موجب می شود را بررسی نماید. همچنین نشان خواهیم داد که مانلی- نشانه چگونه با قرار گرفتن در یک فضای تنشی و شرایط عاطفی به یک نشانه خاص تبدیل شده و از مسیر همیشگی خود خارج می شود، طغیان می کند و دچار یک تکانه نشانه ای گشته و جریانی زیبایی شناختی را می آفریند.
استعاره ، بدن و فرهنگ: مفهوم پردازی دل، جگر و چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیکاف و ترنر ( 1989 ) مسئلة خلاقیت شاعرانه را در کتاب فراترازاستدلالمحضبررسی، و دو ادعای مهم را در این زمینه مطرح کردند: 1. شاعران اغلب استعاره های مفهومی را که در شعر به کار میگیرند، با مردم عامی شریک اند. 2. خلاقیت استعاری در شعر نتیجة به کارگیری و تغییر استادانة این استعاره های مفهومی مشترک بر اثر بهرهگیری شاعران از چهار ابزار مفهومی ترکیب، پرسش، پیچیدهسازی و گسترش است. هدف اصلی این پژوهش، معرفی این شگردها و بررسی قابلیت کاربرد آن ها در تحلیل شناختی پارهای از استعاره های شعری مبتنی بر واژگان اندام های بدنی دل وچشمدر بوستانسعدی است. تحلیل دادهها نشان میدهد سعدی اغلب از استعاره های مفهومی روزمره در شعرش استفاده کرده است. بنابراین، خلاقیت این شاعر می تواند نتیجة بهره گرفتن از ابزارهای نام برده در به کارگیری استادانة استعاره های مشترک باشد. برپایة تحلیل دادهها، سعدی در آفرینش استعاره های بررسیشده بیشتر از ابزار ترکیب و کمتر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزارهای پیچیدهسازی و گسترش به طور متوسط استفاده کرده است.
مفهوم ذوقی تعریف در ادبیّات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف که در جواب ماهیّت و چیستی اشیاء و پدیده ها می آید، بیش تر در فلسفه و منطق شناخته شده است. امّا در ادبیات نیز از تعریف برای کارکردهای گوناگونی، از جمله تعلیم، طنز و بیان هنری استفاده شده است. تعریف در شعرِ معاصر نوعی اسلوبِ بیان است که در کتاب های بلاغت سنتی و جدید توجّه چندانی بدان نشده است. هر چند تعریف های هنری در شعر معاصر خالی از ارزش زیبایی شناختی و تصویر گری نیستند، امّا اهمیت این شیوه و الگوی بیانی در شعر کلاسیک بیش از آن که زیبایی شناسانه باشد، فکری و محتوایی است. از این رو، تعریف دریچه ای برای درک جهان بینی و افکار شاعر است. در این نوشتار به بررسی انواع تعریف، چه از نظر محتوایی و چه از نظر ساختارِ صوری آن در ادبیات پرداخته می شود. ساختار جملات تعریفی در ادبیات معاصر به صورت «بدل»، «جمله اسنادی» و «سه جزیی بی فعل» نمایان شده است.
چند واژه نادر و نویافته در منظومه پهلوانی زرّین قبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منظومه های پهلوانی تا امروز ناشناخته ادب حماسی ایران، زرّین قبانامه است که سَراینده ای ناشناس آن را احتمالاً در عصر صفویه به نظم کشیده است. این منظومه 23533 بیت دارد. زمان داستان آن روزگار شهریاری کیخسرو در ایران مقارن با پیامبری حضرت سلیمان (ع) است. موضوع اثر با آمدن فرستاده سلیمان(ع) که زرّین قبا نام دارد و بعدها دانسته می شود نواده رستم است، آغاز می شود و در آن روایات گوناگون به شیوه داستان در داستان نقل شده که شخصیتهای اصلی بیشتر آنها غیر از زرین قبا، رستم و دیگر فرزندان و فرزندزادگان او هستند. از زرین قبانامه سه نسخه خطّی شناسایی شده است و در آنها سی لغت یا ترکیب خاص وجود دارد که یا در فرهنگها و سایر متون فارسی نیست یا معنای آنها ویژه این اثر است و یا اینکه در بعضی فرهنگها بدون شاهد ثبت شده است. در این مقاله به طرح و بررسی این واژه ها پرداخته شده است.
ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن پنجم هجری همزمان با اوج گرفتن مباحث عرفانی و به تبع آن رواج روزافزون تألیفات متعدد در حوزه عرفان اسلامی، ابوالقاسم قشیری با دقت نظر خاصی که در اندیشه های عرفانی داشت، اثری برجا گذاشت که از همان زمان تألیف جایگاه خود را به دست آورد و اندکی بعد به فارسی نیز ترجمه شد. نخستین بار حدود نیم قرن پیش ترجمه رساله قشیریه با انتساب به ابوعلی عثمانی، توسط فروزانفر تصحیح و چاپ شد. این اثر بخصوص با توجه به مقدمه و تعلیقات فروزانفر از امتیازات بسیاری برخوردار بود؛ لیکن کاستی هایی در متن و حواشی آن به چشم می خورد و با گذشت زمان، احساس نیاز به وجود متنی منقّح از ترجمه رساله قشیریه بخصوص برای تدریس در مقطع تحصیلات تکمیلی، تصحیح دوباره ترجمه رساله قشیریه را ضروری ساخت. اخیراً تصحیح تازه ای از این اثر توسط مهدی محبتی منتشر شده که پرسش هایی را به دنبال داشته است: آیا تصحیح محبتی از ترجمه رساله قشیریه انتظار خوانندگان را برای روبه رو شدن با متنی منقّح از این اثر برآورده می سازد یا این که ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه به دلیل راه یافتن کاستی هایی مشابه تصحیح پیشین و یا افزون بر آن همچنان ادامه دارد؟ مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش ها تدوین شده است.
نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نقد و تحلیل» آثاری که به نحوی با مباحث و سرفصل های دروس دانشگاهی تناظر و تناسب دارند، از مؤثرترین کوشش های علمی دانشگاهی می تواند به شمار آید و از مصادیق بارز اثربخشی نقد ادبی است که برای جامعه فعال علمی یک ضرورت محسوب می شود.
این «نقد و بررسی ها»، افزون بر آشکارکردن ظرفیت ها، نقاط قوت و کاستی های یک اثر و نشاط فضای علمی را به همراه خواهد داشت. موضوع این نوشتار نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر، تألیف منصور رستگار فسایی، چاپ دوم، 1388، از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.
جستار حاضر نخست، این کتاب را معرفی سپس، پاره ای از ظرفیت ها و نقاط قوت آن را تحلیل می کند. در بخش دوم، به بررسی و نقد کاستی های کتاب می پردازد و پیشنهادهایی را عرضه می دارد که با لحاظ داشتن آن ها ساختار و محتوای کتاب به کمال نزدیک تر می شود و رویکردها، استنباط ها، و مباحث آن از اتقان بیش تری برخوردار می شود.
تحلیل گونه های روایتی و ویژگی های راوی در مجموعة داستانی «قصّه های تازه از کتاب های کهن» مهدی آذر یزدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از میان عناصر داستان به بررسی راوی و ویژگی های آن در قصّه های تازه از کتاب های کهن اثر «مهدی آذریزدی» پرداخته می شود. ابتدا تعریفی از گونه های روایتی بر اساس نظریات «ژپ لینت ولت[1]» ارائه شده است. سپس گونه های روایتی دنیای داستان ناهمسان و انواع آن (متن نگار، کنشگر و بی طرف) و دنیای داستان همسان و انواع آن (متن نگار و کنشگر)، همچنین روایت گیر و انواع آن (روایت گیر برون داستانی و روایت گیر درون داستانی) در قصّه های این کتاب بررسی می شود.
آذر یزدی در روایت داستان های این کتاب به ترتیب از گونه روایتی نا همسان متن نگار، گونه روایتی نا همسان بی طرف، گونه روایتی نا همسان کنشگر و گونه روایتی همسان متن نگار بیشترین استفاده را کرده است. با توجه به اینکه گونه روایتی ناهمسان متن نگار در مجموعه یادشده، بیشترین کاربرد را داشته و نویسنده از ویژگی همه چیزدانی و مفسّری راوی در این گونه روایتی برای شناخت آسان شخصیّت ها و انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی استفاده کرده است، می توان گفت آذریزدی هنگام آفرینش داستان ها به مخاطب کودک توجه ویژه ای داشته است.
بحثی دربارة «حصر و قصر» در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله بحث های پیچیده در بلاغت فارسی «حصر و قصر» در علم معانی است. دشواری موضوع از یک سو و تقلید و تأثیرپذیری محض از قواعد و شیوه های حصر و قصر زبان عربی و تطبیق آن با نمونه های زبان فارسی از سوی دیگر، همچنین، تفاوت ساختاری و نحوی این دو زبان با یک دیگر، از جمله عوامل پریشانی نوشته های صاحبان این فن در بلاغت فارسی است. برای نمونه، آیا آن چه در آغاز جملات محصور در زبان فارسی می آید مثل زبان عربی همیشه مقصور است؟ یا حصر و قصر فقط در جملات اسنادی است؟ آیا تکرار موجب حصر می شود؟ سؤالاتی از این قبیل ذهن مدرس را هنگام تدریس به خود مشغول می کند. در این مختصر کوشش شده است ضمن نقد آرا و عقاید علمای بلاغت در این خصوص، حدود و حریم موضوع مورد بحث در بلاغت فارسی روشن و مشخص شود.
شاعران چگونه در فضای شعر می اندیشند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر به اشاره در باب چیزی می پردازد که نمی توان آن را بیان کرد و اصولاً قابل بیان به نثر و زبان نثر و یا نثر منظوم نیست. در حقیقت، شعر قابل معنی کردن نیست، بلکه قابل تعبیر است.
برخی شاعران برای اندیشه و مسئله یا مناسبتی که در ذهن دارند اقدام به سرودن شعر می کنند. این گونه شاعران را «شاعران مناسبت ها» لقب می دهیم. به گمان ما در این صورت آن چه ساخته می شود در حوزة تمثیل قرار می گیرد و ارتباطی به شعر ندارد، زیرا شعر در مقولة رمز قرار می گیرد. از این جاست که هرمنوتیک (تأویل متن)، که دربارة آثار دینی به کار گرفته می شود، در باب شعر هم مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین هر خوانش (قرائت) از هر شعری خود رمزی تازه است که به سامان شعر افزوده می شود. حوادث بیرونی در برخورد با تجربیات شاعر در ذهن او انعکاس می یابد و شاعر را برابر با ساختار تجربیات او و جهت گیری وی نسبت به آن ها تحت تأثیر قرار می دهد. این تأثیر پذیری به صورت ناخودآگاه انجام می شود و در بیان دوبارة آن از سوی شاعر، به زبان، ترجمه می شود. بیان تأثر شاعر از سائقه های بیرونی عمدی نیست و ناخودآگاه بر مبنای جهان بینی او صورت می گیرد. هرگاه شعر در ذهن او و در ناخودآگاه او برساخته و کامل شد، به دنیای کلمات زاده می شود.
در این پژوهش نحوة اندیشیدن شاعر، و نه ناظم، در فضای شعر ردیابی می شود و نیز این نکته مطرح می شود که نظم محصولی فردی و شعر محصولی اجتماعی است؛ بدین معنا که در شعر فردیتِ هنرمند در هویتِ جمعی حل می شود، به بیان دیگر نظم تک اندیشی و شعر جمع اندیشی است.
خـاقـانی شـروانی و بیـت المقــدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی-همچنان که خود می گوید- در سخن پروری، طریق غریبی دارد. او از نخستین شاعران پارسی است که رفتار هنری ویژه و سازمانمندی را در پیش گرفته و سخنش از بوطیقای مشخصی پیروی می کند. برجسته ترین شاخصِ سطح فکری طریق غریب او، استفاده ی گسترده از یک پشتوانه ی فرهنگی سترگ است. خاقانی با بهره گیری از این پشتوانه به عنوان ماده ی خام، دست به خلق مضامین، تصاویر و تعابیر دیگرگون و بدیعی می زند تا سخن را از دام ابتذال و تکرار برهاند. بخشی از این پشتوانه، آگاهی های شاعر از سرزمین ها و منسوبات و متعلقات آن است. سرزمین بیت المقدس به عنوان یکی از بلاد مبارک در آیین اسلام و همچنین در کیش یهودی و ترسایی جاذبه ی برجسته ای برای سخنور داشته به گونه ای که وی بسیار مشتاق به دیدن آن بوده است. در این جستار برآنیم تا به تحقیق و تحلیل آگاهی های خاقانی در پیوند با این دیار بپردازیم.
«تاریخ گرایی» سهراب سپهری در «مرگ رنگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: