فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
۴۴۱.

تطبیق پیر مغان دیوان حافظ با کهن الگوی پیر خردمند یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ حافظ کهن الگو پیر مغان پیر خردمند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
  5. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۳۴۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۴۶
شعر حافظ که آینه دنیای خیال انگیز و رازآلود وی است، به دلیل پیچیدگی های معنایی و هنرورزی های زبانی، همواره از متون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، راه را برای ژرف کاوی های بعدی آثار ادبی می گشاید و نشان دهندة جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون حافظ است. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری حافظ نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده است؛ بررسی مقایسه ای چهره پیرمغان با کهن الگوی پیر خردمند یونگ، نشان دهندة شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
۴۴۴.

نقد و بررسی داستانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کُشت از بهر تعصّب» از مثنوی مولوی بر اساس رویکرد بینامتنیّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه کلیله و دمنه تاریخ بلعمی مثنوی مولوی تاریخ طبری بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۲۰
پیروان رویکرد بینامتنیّت معتقدند که هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آنِ واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون بعدی است. در این جستار، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیّت تشریح شده است و آنگاه بر اساس این رویکرد، داستانی از «مثنوی معنوی» با عنوانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کُشت از بهر تعصّب» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. با تحلیل این داستان، روشن شد که چنان که پیروان رویکرد بینامتنیّت تأکید کرده اند که هیچ متنی اصیل نیست، داستان مورد بحث در مثنوی نیز واگویه ای از متون متقدّم خود، از جمله «شغاد و رستم» در شاهنامه، «جزیمة الأبرش» در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایران و شاه هیطالیان» در تاریخ طبری و «بوم و زاغ» در کلیله و دمنه است؛ بدین ترتیب که در هر پنج داستان، بین دو سرزمین دشمنی پدید می آید و یک نفر از پادشاه می خواهد که او را در میان مردم خوار کند و مورد ضرب و شتم قرار دهد. آنگاه فردِ به ظاهر مطرود، به سپاه دشمن رو می آورد و با جلب اعتماد آنها موفّق می شود که دشمن را سخت شکست دهد.
۴۴۶.

روایت شناسی نشانه ها در «افسانه» نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه نشانه شناسی روایت رمزگان نقد ساختاری پاره روایت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر شعر نیمایی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۳۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۴۷
از شکل گیری نشانه شناسی چند دهه ای بیش نمی گذرد. این دانش دارای ظرفیت های فراوانی برای خوانش و نقد آثار ادبی است و اگر به مباحث نقد و تحلیل ادبیات نزدیک شود؛ امکانات علمی دقیق تری، از آنچه تاکنون به عنوان نقد ادبی شناخته شده است، در اختیار منتقدان قرار می دهد. نشانه شناسی، نشانه ها و رمزگان را در چارچوب هایی مشخص و متمایز طبقه بندی می کند و این طبقه بندی، ماده خام اولیه ای برای نقد ساختاری متون ادبی خواهد بود. «افسانه»ی نیمایوشیج، اگرچه اولین شعر غیرسنتی ایران نیست و اگرچه تا رسیدن به قالب اصلی شعر نیمایی هنوز فاصله زیادی دارد، به دلیل پاره ای نوآوری ها؛ بخصوص نوآوری های محتوایی، اغلب به عنوان اولین شعر نو فارسی تلقی می شود. افسانه در واقع، یکی از نخستین شعرهای روایی نیما است که از دو روایت کامل و تعدادی پاره روایت تشکیل شده است. در این تحقیق، جنبه های روایی این منظومه مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا دو روایت اصلی نشانه شناسی می شوند؛ یعنی نوع نشانه ها و رمزگان موجود در آن دو روایت مورد شناسایی و تحلیل قرار می گیرد و سپس با استناد به این تفکیک، میزان فراوانی و نوع عملکرد آن ها، وضعیت روایی شعر تحلیل می شود.
۴۴۸.

شخصیت نقدی ابوالفرج اصفهانی و ارزش انتقادی «الاغانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقد ادبی الاغانی ابوالفرج اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴۹
ابوالفرج اصفهانی (184-356 ه) از چهره های شناخته شده و مطرح در تاریخ علم و ادبیات عرب است . نام او تداعی بخش مجموعه بیست و چهار جلدی کتاب الاغانی است که به گفته خودش در تدوین و تالیف آن نیم قرن رنج برده است . اگر چه ابوالفرج به عنو ان «ناقد» و این دایر؟ة المعارف وی به عنوان «کتاب نقد» شهرت ندارند ، اما این اثر گرانبها ، آکنده از مباحث نغز و شیرین نقدی است . در این مقاله سعی شده به معرفی جنبه جدیدی از شخصیت ادبی ابوالفرج یعنی نقادی وی پرداخته شود .
۴۵۰.

پیشوند نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴۸ تعداد دانلود : ۹۴۷۱
سخن گویان هر زبان، در گفتار روزمره، برای مبادله پیام های گوناگون و افاده معانی، به شیوه های متنوعی متوسل می شوند. بررسی شیوه های استفاده از امکانات حوزه های زبان این واقعیت را نمایان می سازد که سخن گویان همه زبان های به صرفه جویی در گفتار، زمان صرف شده برای آن و صرف حداقل انرژی گرایش دارند که در زبان شناسی به اصل کم کوشی موسوم است. از طرف دیگر، اهمیت سرعت در قرن حاضر و نیاز به ارائه حداکثر اطلاعات با استفاده از حداقل داده های زبانی ایجاب می کند که اهل زبان از صورت های هم سان احتراز کنند. جنسن (1991)، به نقل از کیپارسکی، اصل اجتباب از هم معنایی را مطرح می سازد. به موجب این اصل، هیچ قاعده واژه سازی نمی تواند واژه ای هم معنی با یکی از واژه های موجود زبان تولید کند. اما، با مطالعه زبان فارسی، در می یابیم که برای ساختن واژه های دارای معنای منفی یا متضاد بیش از یک نوع پیشوند نفی در اختیار فارسی زبانان است که به پایه افزوده می شود تا واژه ای نو بسازد و این از اصل کم کوشی و اقتصاد به دور است. از این رو، در این مقاله، در حوزه صرف به مطالعه یکی از اجزای ساختاری موسوم به پیشوند می پردازیم و از بین تمام انواع آن نیز فقط یک نوع، یعنی پیشوند نفی، بررسی خواهد شد. تلاش خواهیم کرد تا، ضمن بررسی انواع پیشوندهای نفی در زبان فارسی، روشن سازیم که چرا برای مدلولی واحد چند وند متفاوت به کار می رود و آیا کاربرد این پیشوندها با هم تفاوت دارد و اگر چنین است هر کدام چه نقشی بر عهده دارند و، بر این اساس، آیا می توان آنها را دسته بندی کرد و بافت و کاربرد هر یک را مشخص ساخت. به این منظور، تک تک وندهای نفی در زبان فارسی معرفی و بافت کاربرد آنها مشخص می گردد...
۴۵۲.

بررسی ادراک واقعیت و پذیرش خود و دیگران در غزلیّات حافظ (براساس نـظریه شخصیّت / خودشکوفایی ابراهام مزلو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظ خودشکوفایی مزلو روان شناسی انسان گرا درک واقعیت پذیرش خود و دیگران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۳۴۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۶۱
از دیرباز، متفکّران دینی و فکری براساس مشرب های خاص خود، انسان حکیم، عاشق، مقتدر، ضعیف، خودشناخته و... را الگوی انسان کامل معرفی کرده اند. در قرن بیستم، با ظهور سه مکتب روان کاوی، رفتارگرایی و انسان گرایی، توجه به شخصیّت انسان، جنبه های عینی تری به خود گرفت. ابراهام مزلو(1908-1970) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا ضمن انتقاد شدید از دو مکتب مذکور، طبیعت انسان را نیک و پاک و خواستار شکوفایی توصیف کرده، به جای بررسی نمونه های معلول و رشدنایافته ، بهترین نمونه های نوع انسان را مورد بررسی قرار داده، آن را شاخصه اصلی روان شناسی خود نموده است. او رفتارهای انسان را برانگیخته نیازها دانسته و برای او پنج سلسله نیاز ذکر کرده: 1. نیازهای فیزیولوژیکی 2. نیازهای ایمنی 3. نیازهای عشق و تعلّق 4. نیاز به احترام 5. نیاز به خودشکوفایی. مزلو خودشکوفایی را تحقّق بخشیدن به خود در بالاترین سطح می داند و ویژگی های متعددی را برای افراد خودشکوفا مطرح می کند که در این مقاله دو ویژگی ادراک بهتر واقعیت و پذیرش خود، دیگران و طبیعت ، در غزلیّات حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه حافظ جهان پیچیده ترین راز و کشف آن بزرگ ترین واقعیت و به تعبیر مزلو شناخت هستی است. او با وجود شناخت ابعاد متعدد جهان و بی اعتباری و بی ثباتی نقش دوران، هرگز آن را به میل خود تفسیر نمی کند و گاه به جای ستیزه با آن، تسلیمش می گردد و زمانی نیز به اقتضای موقعیت، آشفتگی و بی نظمی پیشه می کند. خودپذیری او سه محور: الف) هنر شاعری ب)پذیرش مسؤولیت اعمال پ) امیدواری را شامل می گردد و عدم حالت تدافعی و احساس گناه و شرمساری در مقابل کمبودها و کاستی های قابل اصلاح، مهم ترین موضوعات ویژگی پذیرش خود، دیگران و طبیعت را تشکیل می دهند.
۴۵۵.

شفیعی کدکنی و شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شفیعی کدکنی آشنایی زدایی زبان شناسی شکل گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نظریه های ادبی غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۳۴۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۹۹
مکتب شکل گرایی (فرمالیسم)، مکتبی است در نقد ادبی که در اوایل قرن بیستم میلادی، تحت تاثیر فوتوریسم ایتالیایی و نظریات زبان شناسان جوان روسی به وجود آمد و سپس به اروپا و آمریکا رفت و به تدریج در اکثر کشورهای جهان طرفدارانی پیدا کرد. ادیبان و سخن سنجان معاصر ایران نیز از این تاثیر بر کنار نمانده و کم و بیش در نقد ادبی، نظریات فرمالیست ها را به کار گرفتند. در میان منتقدان معاصر ایران، آقای دکتر شفیعی کدکنی بیش از دیگران از این مکتب نقد تاثیر پذیرفته و در آثار خود از موازین زبان شناسی و شکل گرایی بهره گرفته و کوشیده است تا راز ادبی بودن یک اثر ادبی را کشف نموده و جلوه های آشنایی زدایی و غریبه کردن کلام را از سخن روزمره ی مردم در آثار گذشتگان و معاصران نشان دهد. دکتر شفیعی؛ همچون فرمالیست ها اعتقاد دارد که: «شعر صرفاً حادثه ای است که در زبان اتفاق می افتد.» و زبان شناسی می کوشد تا راز «رستاخیز کلمات» را کشف و اسباب و علل زیبایی کلام ادبی را نشان دهد. به نظر او، ادبیات نوعی کاربرد ویژه ی زبان است که با انحراف از «زبان عملی» و در هم شکستن هنجارهای زبان، از زبان روزمره متمایز می گردد. تاثیرپذیری دکتر شفیعی از مکتب شکل گرایی، تا حد زیادی در سروده های او نیز هویداست
۴۵۶.

قیاس و سماع نحوی از دیدگاه ابوعلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نحو ابوعلی فارسی سماع و قیاس نحوی مطرد و شاذ تاویل نحوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
تعداد بازدید : ۳۴۳۱ تعداد دانلود : ۹۹۱
نحویان از همان آغاز پیدایش نحو، به تدوین قواعد زبان عربی که قرآن به آن نازل گشته بود، همت گماشتند. آنان در این راه، چند اصل را مورد توجه قرار دادند: 1) برای تدوین قواعد نحو، تنها به زبان قبایل فصیح و اصیل عرب و نیز راویان مورد وثوق استناد کردند 2) قواعد نحو را بر لغت « مطرد » و غالب در میان عرب ها بنیان نهادند و هر چه غیر آن را «شاذ» و نادر دانستند و تنها به ثبت آنها اکتفا نمودند و از نمونه های شاذ و نادر پیروی نکردند. 3) با استخراج قواعد زبان از کلام « مطرد » و غالب عرب های فصیح، کلام غیر منقول را بر کلام منقول حمل کردند و از این طریق، کلام منقول را قیاسی برای نظایر و امثال آن نمونه ها قرار دادند. « ابوعلی فارسی » از بزرگان نحو در قرن چهارم، در خصوص سماع و قیاس، بر این قول بود که قواعد نحو را باید تنها از لغت غالب در میان عرب ها استنباط نمود و لغت شاذ را تنها می توان به کار برد ولی از قیاس بر آن باید پرهیز نمود. او همچنین از استشهاد به حدیث پیامبر (ص ) ـ جز در چند مورد خاص ـ و نیز شعر شعرای « مولـد » اجتناب می کرد. « ابوعلی » سماع، برتر و مهم تر از قیاس می شمرد و معتقد بود نباید قیاس را، هرچند درست باشد، بر سماع و لغت غالب، ترجیح داد.
۴۵۷.

واج آرایی و تکرار در شعر خاقانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۹۸۱
این جستار بر آن است آن گروه از آرایه های ادبی در دیوان خاقانی را که هم بسیار پرکاربرد و هم عناصر اصلی سازنده آنها بر تکرار واک ها استوار است، واکاوی و بررسی کند. در آغاز مقاله بر این نکته تأکید شده است که تمامی آنچه را که آرایه های لفظی خوانده می شود، در حقیقت گونه هایی از تکرارهای هنری یا واج آرایی است . زیرا وجه مشترک همه آنها چیزی جز تکرار واک ها نیست که شاعران با شگردهای ویژه ای آنها را در گونه های بسیار متنوع به کار برده اند . در آرایه های "توزیع و تکرار" شاعر واک ها را با آزادی کامل در هر کجای مصرع و بیت که بخواهد تکرار می کند . اما در جناس ها، قلب، اشتقاق، تصدیر، تسمیط و ... واک ها را با قانونمندی ویژه ای به گونه های خاص یا در جاهای ویژه ای از مصرع و بیت به کار می برد. برای نمونه در جناس، واک ها در واژه های قرینه تکرار می شوند، در اشتقاق و باژگونگی یا قلب با جابه جایی به کار می روند، در تصدیر به صورت واژه هایی در جاهای خاصی از ابیات تکرار می شوند و در تسمیط واک های خاص در جاهایی ویژه به صورت واژه هایی خاص به کار می روند. خاقانی با چیرگی شگفت انگیزی که بر حوزه زبان و واژگان دارد، به شیوه ای بسیار هنرمندانه و با بسامد بالا از همه شیوه ها و شگرده ای تکرار، برای آفرینش مضامین و آرایش مظاهر سخن خویش بهره برده است و گفتنی است که هماهنگی بسیاری از این شیوه ها با بافت کلی فضای عاطفی بیت، در خور توجه است و هرچه بیشتر موسیقی درونی و معنوی آن را تقویت میکند.
۴۵۸.

مطابقت فعل با نهاد ، متمم ، مضاف الیه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۴۰۲
در زبانهایی که فعل دارای شناسنامه است مثل فارسی و عربی و آلمانی، منطقا نهاد از نظر شمار باید با فعل مطابقت کند (مفرد با مفرد، جمع با جمع)؛ اما زبانها تابع چنین منطقی نیستند بلکه تابع کاربرد اهل زبان اند، به عبارت دیگر، تابع منطق سخن گویان هر زبان اند. لذا، در زبانهایی که فعل دارای شناسه است در مواردی این مطابقت را نمی بینیم. حتی، در زبان پهلوی، فعل ماضی متعدی به جای مطابقت با نهاد با مفعول مطابقت دارد. مثلا معادل جمله فارسی تو مردان را دیدی در زبان پهلوی چنین است: t? mard?n d?d h?nd (برگردان تحت اللفظی آن: «تو مردان [را] دیدند»). همچنین معادل جمله فارسی او را دیدم می شود: man ?y did (معادل تحت اللفظی: «من او را دید.») در بعضی از گویشهای ایرانی امروز نیز همین پدیده دستوری دیده می شود. در نگاهی سطحی و غیرتوصیفی شاید به نظر برسد که در فارسی امروز نهاد با فعل مطابقت دارد؛ حال آنکه، در بسیاری از موارد، چنین مطابقتی وجود ندارد. آنچه دستورنویسان، اعم از ایرانی و غیرایرانی، درباره مطابقت نهاد با فعل در زبان فارسی آورده اند بیشتر بر اساس استقراری ناقص است نه توصیف دقیق. مثلا در دستور زبان فارسی معروف به دستور پنج استاد چنین آمده است: اگر نهاد جمع و جاندار باشد، با فعل جمع می آید؛ اما، اگر نهاد جمع و جاندار نباشد، فعل می تواند مفرد بیاید یا جمع. اگر به اسم بی جان شخصیت انسانی داده شود، در حکم جاندار قرار می گیرد. گیاهان و اعضای زوج بدن و بعضی از کلمات که در آنها تغییر واقع گردد و زمان را برساند به ها و – ان جمع بسته می شود ...
۴۵۹.

تذکره الاولیاء: تذکره چیست؟ اولیاء کیستند؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان