فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۸ مورد.
حکیم نظامی گنجه ای
حوزه های تخصصی:
نگاه: آیا ریشه فعل مصدر است
حوزه های تخصصی:
سنت، تجدد و پسامدرنیسم در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
داستان پرندگان ؛ نگاهی به کتاب « رویابینان بیدار »
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل و بررسی تناسب در سیر تاریخی و روند دگرگونیها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو قاعده ی فراموش شده در ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
تحلیل مفهومی شعر در صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مؤثر در حالت موسیقایی وزن شعر پارسی
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار ارسال مثل (بحثی در ارسال مثل و تفاوت آن با برخی گونه ها و ساختارهای مشابه آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر و مثل همسایه دیوار به دیوارند، شاعران و نویسندگان همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خود بیفزایند، از مثل بهره جسته اند، بسیاری از مثلها نیز حاصل رواج اشعار معروف شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. این تعامل بر غنای ادب فارسی افزوده و زبان مردم را غنی و پرمایه ساخته است. در این مقاله پس از ارایه تعاریف مثل، ویژگیهایی چون ایجاز، جنبه های تشبیهی و استعاری، کاربرد مردمی و رواج، آهنگ، جنبه های پند و اندرزی، جنبه های تجربی مثلها و رسایی و فصاحت آنها تشریح می شود تا بدین ترتیب شباهت و نزدیکی مثل را به شعر نشان دهیم. برای آنکه جایگاه امثال منظوم و ارسال مثل را میان انواع مثل دریابیم، با انواع مثل از نظر ساخت زبانی، ریشه های داستانی و غیر داستانی، درون مایه و محتوا، زبان و بیان، رواج و قدمت، آشنا می شویم. سپس مثلهای منظوم معرفی و ابعاد گوناگون آن بررسی می شود. پس از آن به کارکرد مثل در شعر شاعران از طریق ارسال مثل اشاره می شود و تفاوت ارسال مثل با تمثیل، اسلوب معادله، تضمین، تلمیح و کلام جامع تبیین می گردد. در این بخش مولف می کوشد شباهتهایی را که موجب برخی اشتباهات شده است، از طریق بیان تفاوتهای باریک میان ارسال مثل و موارد یاد شده نشان دهد. در پایان مقاله شیوه های خاص شاعران در مثل آوری و ارسال بیان می شود.
نقد: درخت انجیر معابد نوشته احمد محمود
حوزه های تخصصی:
اهمیت عناصر و ویژگیهای ساختاری واژه در گزینش واژگان شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به روش کتابخانه ای به بررسی و تحلیل اهمیت و نقش عناصر و ویژگیهای ساختاری واژه به عنوان مهمترین عامل موثر در گزینش واژگان شعر می پردازد. هر واژه در گزینش شاعرانه از دو جنبه مورد توجه قرار می گیرد: از جهت ساختار آوایی واژه و از جهت انتقال و القای معانی. جنبه آوایی واژه، به تنهایی خود دو نقش مهم در شعر دارد: آواهای واژه علاوه بر تقویت موسیقی شعر که از طریق واج آرایی، جناس و دیگر زیباییهای موسیقایی حاصل از تکرار واجها و خوشه های آوایی شکل می گیرد، در القای مفاهیم نیز درخور توجه و در گزینش واژه مؤثر است. وظیفه انتقال و القای معانی دومین نقش مهم واژه در شعر است. علاوه بر این، از نظر معنایی نیز به لحا ظ آن که واژه می تواند سه نوع بار معنایی صریح، ضمنی و مجازی القا کند، تاثیر مهمی در گزینش واژگان شعر دارد.
رابطة نشانهشناسی با پدیدارشناسی با نمونهای تحلیلی از گفتمان ادبی هنری
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی هوسرل سعی دارد تا ما را متوجه این نکته سازد که چیزها حضوری مستقل و خارج از انسان ندارند. در چنین نظامی، مفهوم واقعی چیزها تابع دریافتی است که ما در عمل ارتباط از آنها داریم. نظام پدیدارشناختی هوسرل درصدد است تا ما را متوجه «اصل چیزها» کند. و چنین امری با رجعت به آنچه که «جوهر» چیزها نامیده میشود به دست میآید. بدیهی است که در این حالت، نوع رابطة حسی- ادراکی که ما با چیزها برقرار میکنیم از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه دریافت ما از آنها بدون پیششرط شناختی صورت میگیرد. با توجه به همین دریافت حسی- ادراکی است که نشانهشناسی صورتگرا و ساختارگرا جای خود را به نوعی نشانه- معناشناسی وجودگرا و هستیمدار میدهد که دیگر نشانه را امری مکانیکی و تابع رابطهای متقابل بین دال و مدلول نمیداند، بر این اساس، دیگر نشانهشناسی متکی به ذات خود نیست، چراکه دیدگاه پدیداری در مطالعات مربوط به نشانه سبب میشود تا نشانه، نه آنگونه که هست، بلکه آنگونه که ما آن را دریافت میکنیم، آنگونه که میتواند باشد و با توجه به موقعیت انسان در بافت پدیداری، معنا یابد، و ما چنین تحولی را مدیون آنچه که گرمس آن را نقصان «وجودی» معنا مینامد هستیم. برای جبران این نقصان وجودی است که گفتمان به محل تجربة پدیداری و فوری کنشگر از چیزها آنگونه که بر او تجلی مییابند، تبدیل میگردد. در واقع، هدف اصلی از ارائة این مقاله، تبیین جایگاه پدیدارشناسی در مطالعات مربوط به نشانه و نقش آن در تحول نشانهشناسی کلاسیک به نشانه - معناشناسی سیال و حسّی- ادراکی است.
نشانه شناسی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه های زبان شعر با بهره گیری از توان القایی حیرت انگیز ناشی از توان القایی زبان عادی و توان القایی منبعث از شگردهای هنری و انواع هنر مایه ها، از نشانه های زبان عادی فاصله می گیرند و کارکردی القایی می یابند.در نشانه شناسی القایی،نشانه های زبانی ، درنسبت تنگاتنگ با مصادیق خودو با انتزاع هنری و آفرینشگرانه مختصات معنایی انتزاع نشده از آنها ، خود درحکم دال هایی برای مدلول های قابل آفرینش شعری عمل می کنندو بدین سان دلالت زبانی را از دلات شعری، متمایز می دارند.نشانه های زبانی ، نشانه های آوایی، دلبخواهی یا نا انگیخته ، قراردادی و عهده دار امر ابلاغ پیام اند. در مقابل ، نشانه های شعری، نشانه هایی معنایی ، انگیخته ، غیر قراردادی و عهده دار امر القای پیام هستند.ملاحظات مصادیقی مبنای دال شعری، همانا حوزه تناسبات، انگیختگی ها، گریز ازقرار دادها، آفرینش های معانی برآمده از دل معانی دیگر یا معنای معطوف به معنا، القا و فراروی دال های شعری از نشانه های زبان ارتباطی است.القای شعری ، برعکس ابلاغ زبانی ، راه را بر مکاشفه و آفرینش سویه های غایب پیام و معناها و تعبیرهای ذهنی متلون و متموج درفضای پر ابهام ،پرمعنا و مه آلود و پراشارات و پر رمز و راز تصویر شده درشعر ، هموارمی سازدو شعر را به عرصه ای برای آفرینشگری خواننده تبدیل می کند.