همواره در تکوین سبک یک نویسنده, علاوه بر انگاره ها و انگیزش های فردی و درونی, شمار زیادی از محرک های مرتبط با محیط اجتماعی و محیط جغرافیایی اثر گذار بوده است. تعداد سبک های اقلیمی در ایران, ناشی از تنوع موجود در محورهای زیست محیطی است. وجود کوه های صعب العبور, جنگل انبوه و دریایی با افق های دور در شمال و متقابلاً حضور همان دریا در جنوب و در جوار گرمای سوزان, نبود باران, خشکی و خشونت فراوان در مکان , دو نوع موقعیت محیطی و زیستی متفاوت را ایجاد کرده است. گسترش کویر و دشت های لوت در مرکز و مشرق, کثرت کوه ها در مناطق غرب, مسدود بودن مرزهای تجاری و ارتباطی با همسایگان در آن ها و در مقابل, وجود بندرهای بازرگانی در جنوب و شمال و حضور نیروهای روس و انگلیس در پیشینه سیاسی, اجتماعی, و فرهنگی بعضی مناطق در مرکز, شمال غرب و شمال شرق و درخشش تاریخی آن ها در بعضی دوره ها نیز در کیفیت و کمال یافتگی سبک آن ها نقش اساسی داشته است.
بسیاری از ویژگی های باروک در رمان معاصر متجلی است، به خصوص در رمان های نیمه دوم قرن بیستم. با توجه به این زیبایی شناسی جلوه های باروک نو، آیا می شود باروک را یک مکتب خاص پایان قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم در فرانسه شمرد یا باید آن را گرایشی ادبی تلقی کرد که در دوره های مختلف در ادبیات جریان داشته و در قرن بیستم حضورش پر رنگ تر گشته است؟
در این مقال نخست به شرح حال زندگى توفیق الحکیم پرداخته، سپس انگیزهء علاقه ى او نسبت به نمایش و نمایش نامه نویسى را از نظرگذرانده و در این رهگذر به انواع نمایش هم دورهء او در مصر اشارت مى کنیم و آنگاه تحولات و ابتکارات فکرى او را در نمایش نامهء عربى به ویژه نمایش نامهء مصرى مورد پژوهش قرار مى دهیم و در ادامه ى گفتار، سیر نمایش نامه نویسى وى را به مراحلى چند دسته بندى نموده و آثار او را بر مى شمریم.