"این مقاله، به بررسی آثار داستانی صادق چوبک، از جهت عوامل فنی داستانی، مانند طرح، شخصیت، گفت وگو و...اختصاص دارد.هدف اصلی آن است تا شیوه برخورد، چوبک، به عنوان یکی از تواناترین نویسندگان داستان کوتاه، با عوامل مدرن داستاننویسی شناخته و از این رهگذر، سبک نویسندگی وی نیز مشخص شود.میزان تأثیر مکتب ادبی ناتورالیسم و نیز نهضت مدرنیسم، بر شیوه داستاننویسی چوبک، از دیگر اهداف این مقاله است.
"
در این مقاله، پس از اشاره ای کوتاه به شکل های مختلف تمثیل، در باب نخستین و مهم ترین سرچشمه های تکوین و توسعه انواع تمثیل سخن گفته شده است.هر تمثیل می تواند منابع شکل گیری گوناگونی داشته باشد. «اسطوره»، «رویا» و برخی از موضوعات «فرهنگ عامه» همچون قصه ها، ترانه های عامیانه، افسانه های تمثیلی و امثال، ارتباط نزدیکی با تمثیل دارند و در بسیاری از موارد صورت ظاهر تمثیل ها برگرفته از این سرچشمه هاست. بر این اساس، نگارنده، ضمن اشاره به نمونه هایی از آثار ادبی و به ویژه شعر فارسی، چگونگی و نقش این سرچشمه ها را در شکل گیری و گسترش گونه های تمثیل به اجمال کاویده است.
انگلستان عصر ملکه ویکتوریا دچار تضاد است. این دوره از یک سو، دوره شک و بدبینی، و از سوی دیگر دوره توفیق و خوش بینی است. یکی از مصادیق برجسته این آشفتگی، فلسفه اصالت سودمندی است که در زمان چارلز دیکنز، نویسنده رمان روزگار سخت، کاملا دراروپا مطرح بود. اما دیکنز باور ندارد که انگلستان عصر ویکتوریا بتواند بر اساس این فلسفه خود را باز سازی کند. او نسبت به ایده اصالت سودمندی بدبین است و آن را رد میکند، چرا که معتقد است این فلسفه در حد وسیع مورد سوء استفاده قرار گرفته است.مقاله حاضر برای تجزیه و تحلیل فلسفه اصالت سودمندی در انگلستان این دوره، رمان روزگار سخت را، که به گفته بعضی از تاریخ ادبیات نویسان قابل فهمترین نقد جامعه آن زمان است، مورد بررسی انتقادی قرار میدهد. مضرات سوء استفاده از این فلسفه را به لحاظ آموزشی، احتماعی، و اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد و آنطور که در رمان مطرح است، برای هر جنبه مصادیقی و پیامدهایی ذکر میکند. در بخش آموزشی، تاکید بر دو موضوع است که از مصادیق فلسفه اصالت سودمندی در جامعه زمان دیکنز است: نفی کردن کامل منطق دل و اهمیت افراطی دادن به منطق ذهن و نفی کردن شخصیت مستقل افراد. در بخش اجتماعی، دو مقوله تحریف قانون و ازخود بیگانگی بررسی می شود. و در بخش اقتصادی، تاکید برفقر فراگیر و بی مسئولیتی ثروتمندان و اولیا جامعه در قبال فقرا است. در هر بخش، پیامدها و مصادیق دیگری هم مورد بررسی قرار میگیرد.