فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پیآن بوده است تا به تحلیل داستانیو محتوایینمایش نامه سرگذشت مرد خسیس اثر میرزا فتحعلیآخوندزاده که در حقیقت آغازگر نمایشنامه نویسیبه شیوه مدرن در خاورمیانه بوده است بپردازد. نخست طرح (پلات) نمایش نامه که شامل گره افکنیها و گره گشاییهایاصلیو فرعی، کشمکش، تعلیق، بحران، نقطه اوج و پایان بندیاست به دقت بررسیشده؛ سپس چگونگیشخصیت پردازیمورد تحلیل قرار گرفته است. بدین گونه که نویسنده در پرداخت شخصیت ها که از طریق چند روش، کنش و گفتار، صورت ظاهریو نام گذاریافراد صورت میگیرد تا چه اندازه موفق بوده است. هم چنین لحن و گفت وگوینمایش، تحلیل درون مایه و در انجام نتیجه گیریبررسیها آمده است.
سمک عیار : افسانه یا حماسه ؟ ( مقایسه سازه شناختی سمک عیار با شاهنامه فردوسی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت دیرینه، غنی و مردمی قصه گویی شفاهی توسط قصه گویان که نزد همه هندو اروپاییان؛ بخصوص اقوام آریایی ساکن فلات ایران بویژه شرق ایران،خراسان بزرگ ، رواج بسیار داشته، افسانه ها و اساطیر کهن و نیزبسیاری از اخبار حوادث تاریخی را حفظ و منتقل کرده است.در این مقاله ، ضمن بررسی این سنت وتحلیل درزمانی آن،کوشیده ایم نشان دهیم که بسیاری ازآثار داستانی اولیه دورهاسلامی، از رهگذر همین سنت شفاهی پدید آمده است و قسمتهای بسیار از شاهنامه ، ویس و رامین و نیز سمک عیار را راویان و به صورت شفاهی روایت کرده اند. مقایسهسازه شناختی شاهنامه و سمک عیار نه تنها این نظریه را اثبات می کند بلکه آشکار می سازد که سمک عیار به دلیل داشتن عناصر، بنمایه ها و سازه های حماسی بسیار، یک حماسه است نه افسانه.
تحلیل ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) در مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
"زبان ادبی، یکی از گونه های زبانی است که از ساحت تجربی و معنایی ویژه ای سخن می گوید؛ زیرا تنها در قلمرو متون معنایی و روابط کنایی و نمادینی زبان می توان ادبی اشیا را کشف کرد. آنچه حلاوت کلام ادیبانه به شمار می آید از همین لایه های زیرین و ژرف معنایی و احساسی ناشی می شود که در زبان بازتاب یافته است. یکی از دست مایه ها و ابزار کارآمد کلام ادیبانه که ظرفیتی گسترده در بیان نمادین تصاویر و مفاهیم دارد، «تمثیل» است که با بسامدی در خور توجه در مثنوی مولوی نمود یافته است. البته ساختار قصه های مثنوی به روشنی معلوم می دارد گوینده مفهوم نهفته و درونی آنها را مد نظر دارد؛ ترتیب عناصر و توالی حوادث و عبارات در حکایات تمثیلی مثنوی به گونه ای است که در اکثر موارد به دلیل هم سویی میان هنرمند و هنرپذیر، مخاطب را به مفاهیم نهفته در بطن حکایات راه می نماید. این جستار در پی پاسخ گفتن به دو سوال بنیادین است:
1. مفهوم دقیق تمثیل و ادبیات تمثیلی و حوزه های کاربردی این شگرد ادبی چیست؟
2. نحوه بهره گیری مولانا از ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) به چه صورتی بوده است؟
ملاک انتخاب حکایات نیز، برجستگی تمثیل در این گونه حکایات بوده است.
"
سفر به تخت سلیمان
داستان گویی نمایشی در ایران
حوزه های تخصصی:
هر چند داستان گویی نمایشی در سرزمین ها و زمان های مختلف همواره وجود داشته، در ایران روال رو به رشدی نداشته است. پیش از اسلام، گوسان های پارتی و خنیاگران ساسانی، هنگام داستان گویی از موسیقی، رقص و آواز و احتمالا همراهی چند بازیگر بهره می گرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخی ویژگی های خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد. در دوره اسلامی به سبب محدودیت هایی که در پی تفسیر آموزه های دینی برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستان گوییِ نمایشی به روایتی محدود شد که غالبا یک نفره انجام می گرفت و آن را «نقالی» می خواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تاثیر گذاشت. با عزاداری گسترده و نمایش گرایانه ای که در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمایش مصائب (تعزیه / شبیه خوانی) منجر گشت، زمینه اجتماعی مساعدی برای نمایش دادن و تجسم بخشیدن داستان های حماسی و مذهبی فراهم آمد و میراث داستان گویی نمایشی نقالان، این تحول را به کمال رسانید.
مینی مالیسم و ادب پارسی (بررسی تطبیقی حکایت های گلستان با داستان های مینی مالیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش مدرنیزم و آغاز موج سوم (عصر فراصنعتی) به عنوان دست آوردهای فراگیر قرن بیستم همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار داد. هنر و ادبیات نیز چونان نمودهایی از جامعه، در تلاش به سوی همگامی و هماهنگی با آن قرار گرفت. حاصل این هماهنگی و تاثیرپذیری پدید آمدن گونه ای نو در داستان به نام مینی مالیسم است که با تکیه بر ایجاز بیش از حد، سعی در هماهنگی با سرعت سیر زندگی دارد. مینی مالیسم در ادبیات غرب پدیده ای جدید محسوب می شود، با وجود این در ادبیات کلاسیک ایران نمونه های فراوانی می توان یافت که از بسیاری جهات قابل انطباق با این گونه ادبی جدید باشند. در مقاله حاضر کوشش شده این انطباق در گلستان سعدی نموده شود. نتیجه کار نشان می دهد که با این بررسی می توان به درک تازه ای از ساختار داستان ها و حکایات کلاسیک ایران دست یافت.
سیمین دانشور از آتش خاموش تا سووشون و اثرپذیری از آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"جلال آل احمد و سیمین دانشور پیش از رابطه زناشویی دو نویسنده اند با دو دیدگاه و پس از آن، با یک دیدگاه و دو برداشت و دو سبک. در این مقاله تفاوت ها و تشابهات این دو نویسنده بررسی شده است. در بخش تفاوت ها، ابتدا تفاوت تجارب و دیدگاه ها و سپس تفاوت برداشت ها و سبک ها را، و در بخش تشابهات، اتحاد دیدگاه، یگانگی ها و شباهت های مشاهدات و تجارب و همانندی های موضوعات آثار را به تفصیل بررسی می کنیم. همه این مباحث مبتنی هستند بر برداشت ها و سبک های منعکس شده در آثار این دو."
ژانر ادبی «داستانک» و توانمندی آن برای نقد فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابعی که در زبان فارسی راجع به ژانر موسوم به «داستانک» تالیف شده، به نسبت داستان کوتاه، بسیار اندک است. داستان نویسان ما به نوشتن داستانک بسیار کمتر از داستان کوتاه روی آورده اند در این مقاله، پس از تعریف نوع ادبی موسوم به «داستانک» نخست وجوه شباهت ساختار داستانک و داستان کوتاه تبیین گردیده و سپس عناصر این ژانر کمیاب، بر شمرده شده است. در بخش بعدی، تحلیل مبسوطی از داستانک «صفحه حوادث» نوشته داستان نویس معاصر علی قانع، به منزله نمونه ای موفق از این شکل ادبیات داستانی، ارایه گردیده است. در این تحلیل، استدلال شده که نویسنده با بهره گیری از توانمندی های این ژانر، توانسته است از برخی واقعیت های اجتماعی آشنایی زدایی کند و در واقع، این داستانک حکم تفسیری نقادانه از فرهنگ مسلط اجتماعی ما دارد که طی آن، نویسنده خو گرفتن به روزمرگی فاجعه و نیز رفتارهای خودمدارانه را مورد موشکافی نقادانه قرار می دهد.
مقایسه عنصر طرح یا پیرنگ، در منظومه بیژن و منیژه فردوسی و خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش شامل بررسی و مقایسه کاربرد عنصر داستانی طرح یا پیرنگ، در منظومه خسرو و شیرین نظامی و بیژن و منیژه شاهنامه فردوسی است. پس از تعریف مفهوم طرح و بررسی انواع آن از جمله طرح های منطقی و محکم، طرح های سست و غیر معقول، طرح های تاریخی، دینی و اعتقادی و …، به بررسی آن در دو مثنوی مذکور می پردازیم.به دلیل در هم تنیدگی عناصر داستان و توفیق فردوسی در کاربرد برخی عناصر داستانی چون شخصیت پردازی (به سبب ارایه شخصیت های جامع تر، واقعی تر و ملموس تر و با زوایای پنهان و آشکار شخصیتی و جنبه های مختلف انسانی و …)، گفتگو (به جهت ارایه گفتگوهای طبیعی تر، تناسب و هماهنگی بیشتر لحن و گفتار شخصیت ها با روحیات و ذهنیاتشان، عدم امکان حذف گفتگوها و …) و زاویه دید (به دلیل استفاده مناسب و در حد اعتدال از صحنه های نمایشی و فراخ منظر و …) همچنین به هم پیوسته بودن حوادث منظومه بیژن و منیژه و روابط مستقیم حاکم بین آن ها، نسبت به خسرو و شیرین نظامی که داستان را به عرصه ای برای هنرنمایی در بیان و بدیع و تفصیل مطالب مبدل می کند، می توان نتیجه گرفت که فردوسی در کاربرد عنصر طرح، منطبق با معیارهای داستان نویسی معاصر، در مثنوی بیژن و منیژه، توفیق بیشتری نسبت به نظامی در مثنوی خسرو و شیرین دارد.
7970
منبع:
بخارا بهار ۱۳۸۵ شماره ۴۹
حوزه های تخصصی:
سلامان و ابسال
زبان و ادبیات: تمثیل در ادب پارسی
حوزه های تخصصی: