فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۴۲ مورد.
هجای عبید
طنزپردازی مظفرالنواب و علی اکبر دهخدا (عنوان عربی: الفکاهة عند مظفر النواب وعلی أکبر دهخدا)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به موقعیت سیاسی، جغرافیایی و دینی مشابه ایران و عراق، این دو کشور، طی قرن بیستم، سرنوشت مشترکی داشته اند و به عنوان کشورهای نفت خیز همیشه مورد طمع بیگانگان و کشورهای غربی بوده اند. در طول قرن گذشته، همزمان با وقوع تحولات بی سابقه در عرصه جهانی، به ویژه جنگ جهانی اول و دوم و تبعات آن بر روی کشورهای خاورمیانه، رفته رفته، قشر روشن فکر این جوامع درصدد انتقاد از وضعیت سیاسی حاکم بر این کشورها و شرایط اجتماعی مردم برآمدند که باعث شد نقد اجتماعی با مسایل سیاسی درهم آمیخته شود. در این میان، شاعران و ادیبان برجسته ای ظهور کردند که با دست مایه قرار دادن این موضوعات، پیامهای اصلاح گرانه خود را در قالبهای جدیدی به مخاطبان خود منتقل می کردند. از جمله این متفکران و ادیبان اصلاح طلب میتوان از مظفرالنواب ــ شاعر برجسته عراقی ــ و علی اکبر دهخدا ــ ادیب سرشناس ایرانی ــ نام برد.چکیده عربی:اشترک مصیر إیران والعراق طیلة القرن العشرین نظرا إلی حالاتهما السیاسیة والجغرافیة والدینیة المتشابهة ما أدی إلی طمع الأجانب والدول الغربیة فیهما دوما لکونهما من البلدان المنتجة للنفط. فمنذ القرن الماضی وتزامنا مع التطورات الدولیة خاصة الحربین العالمیتین وأثرهما علی بلدان الشرق الأوسط اتجه المثقفون شیئا فشیئا نحو توجیه الانتقادات إلی الوضع السیاسی السائد فی هذه البلدان وظروف الشعب الاجتماعیة ما أدی إلی اختلاط النقد الاجتماعی بالأمور السیاسیة وظهر أثناء ذلک کبار الشعراء والأدباء الذین استغلوا هذه الموضوعات لنقل رسالتهم الإصلاحیة إلی مخاطبیهم بأشکال أدبیة جدیدة.یمکننا أن نعتبر مظفر النواب الشاعر العراقی الکبیر وعلی أکبر دهخدا الأدیب الإیرانی الشهیر ضمن هؤلاء الإصلاحیین من الشعراء والأدباء.
صابری معنای طنز بود
حوزه های تخصصی:
چگونه برای مطبوعات طنز بنویسیم؟
حوزه های تخصصی:
سهشوخ طبع مردم پسند
حوزه های تخصصی:
شوخ طبعی یا چنانچه ارسطو میگوید «گفتوگوهای سرگرمکننده» در آدمیان یک میل طبیعی است اما در اسلام، اعتقاد به نزدیک بودن روزداوری و توجه به جهان دیگر که توسط آموزگاران و واعظان دینی تعلیم میشده، دست به دست هم داده موجب شد که امر شادی و خنده و آثار ناشی از آن را حقیر جلوه دهد که از آن جمله ادبیات شوخ طبعانه را نام میتوان برد. اشارات قرآنی از قبیل این که «آنها باید اندک بخندند و بسیار بگریند، به پاداش آنچه کسب میکردند» (توبه،9/آیه 82) توجه بسیاری از شخصیت های پرهیزگار را به خود جلب کرد، به ویژه صوفیان سادهدلی که روزان و شبان میگریستند و اینان کسانی بودند که غزالی به تعبیر «بکائین» از آنها یاد میکنند.
سکنجبیه و زخاریف و دیوان هزل از کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آقای ذاکرالحسینی در مقاله خود با عنوان «آیا فرهنگ شیرازی طنز می پرداخت؟» (نامه فرهنگستان، سال نهم (پاییز (1386، شماره 3، شماره مسلسل 35، ص (149-126، در انتساب چند اثر به میرزا ابوالقاسم فرهنگ شیرازی، فرزند وصال شیرازی، تشکیک و به دلایلی آن را رد کرده اند. این آثار به شرح زیرند: - قصیده ای در وصف پاریس که سروده حاجی پیرزاده است و به غلط به فرهنگ نسبت داده شده است. - رساله سکنجبیه که در سال 1312 در مجله ارمغان (سال چهاردهم، شماره 6 و 7) چاپ شده و عشرت شیرازی، نوه وصال، آن را از تالیفات فرهنگ شمرده است. آقای ذاکرالحسینی نام نویسنده این رساله را نتوانسته اند به دست آورند. شادروان علی اصغر حکمت، در ابتدای نسخه ای از آن که به خط خود نوشته اند، آن را از میرزا احمد وقار، پدر عشرت، دانسته اند. - رساله زخاریف یا الزخاریف (سال تالیف: 1278 ق) که، در ابتدای آن، مولف خود را ابوهاشم بن الشیخ المفید معرفی کرده است. این رساله به سبک و سیاق رساله سکنجبیه نوشته شده و این هر دو رساله باید از یک مولف باشد. زخاریف هنوز به چاپ نرسیده است. - دیوان هزل که نسخه ای خطی از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است و ناظم آن خود را هاشم یا ابوهاشم یا شیخ ابوهاشم بن مفید معرفی کرده و نام پسر خود، داود، و برادر خود، شیخ تراب یا بوتراب، را در آن ذکر کرده است. پنج شش بیت از این دیوان در مقاله آقای ذاکرالحسینی نقل شده است، ضمنا، در آخر مقاله، اشاره ای به خانواده و فرزندان شیخ هاشم شده و شجره نامه آنها نیز درج شده است برای آنکه نشان داده شود چنین شخصی ساخته و پرداخته ذهنی نیست.
کاریکاتور کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه در عناصر سازنده هر اثر ادبی و کشف قوانین حاکم بر آن، ما را در شناخت ساختارهای درونی متن و تعیین عنصرهای سازنده آن یاری می دهد. در این مقاله با نگاهی ساختارگرایانه به مثنوی، عناصر سازنده طنزهای آن بررسی، و نشان داده می شود که کدام یک از این عناصر، عنصری کاراتر در شکل گیری طنزهای این کتاب به شمار می رود. به علاوه با کشف عامل یا عوامل اصلی زیبایی طنزهای مثنوی، مشخص می گردد که هنر مولانا در آفرینش طنز در کدام گستره از ساختهای چهارگانه زبانی، محتوایی، ساختاری و بلاغی، قویتر است.
فرهنگ طنز
تقلید مضحک و کنایه طنزآمیز (بخش دوم)
حوزه های تخصصی:
کلک کاریکلماتور: کاریکلماتور
منبع:
کلک مرداد ۱۳۷۳ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
بررسی طنز در حکایت های رسالة دلگشا بر اساس الگوی رابرت لیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبید زاکانی شاعر و طنزپرداز قرن هشتم است که حکایت های طنزآمیز شاعر در رسالة دلگشا زبان تند و گزندة او را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی روزگارش به خوبی نمایانده است. نظ ریة «ان گاره معنای ی طن ز» ویکتور راسکین (Victor Raskin) حرکتی اساس ی است که در مقابل رویک رد طبقه بندی سنت ی طن ز قرار می گیرد. این نظریه سرآغاز بررسی های زبان شناسانه و معناشناسانه در حوزة طنز گردید و بر نظریه ها و الگوهای متأخر پس ازخود تأثیر گذاشت که از جملة این الگوها، طرح ارائه شده توسط رابرت لیو (Robert Lew) است. از دیدگاه لیو طنز زبان شناختی از غیر زبان شناختی جداست و آن چه سبب شکل گیری طنز مبتنی بر ویژگی های زبان شناختی می گردد، نوعی ابهام است که در حوزة آوایی، واژگانی و نحوی روی می دهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایت های رسالة دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیر زبانی (طنز موقعیت) بهره برده است. بنا بر این، پژوهش پیش روی با هدف معرفی الگوی رابرت لیو و تبیین طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی بر اساس چارچوب های نظری این الگو در 355 حکایت از رسالة دلگشا انجام شده است که نتایج نشان می دهد، چارچوب نظری این الگو تا حد زیادی قابلیّت تحلیل طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی را دارد.
طنز و هجو در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانِ طنز از قدرتی بس ژرف برخوردار است؛ قدرتی که در سایة آن گوینده می تواند بسیاری از معضلات را بازگو و در بهتر شدن اوضاع تلاش نماید. زمانی که جامعه به بلایا و آشفتگی های فرهنگی و اخلاقی فراوانی دچار باشد، بر دامنة طنز، به ویژه هجو و هزل افزوده می شود. در این مقاله اثبات شد که عطاملک جوینی با طبعِ شوخ و انتقادی خود، همانند بسیاری از شوخ طبعان و منتقدان تاریخ این سرزمین، از این ابزار شگفت و تأثیرگذار به صورت چشمگیر بهره برده است. جوینی بر بسیاری از اعمال، وقایع، افراد، عقاید و غیره نگاهی توأم با نقد و طنز انداخته است و از این طریق، توانسته چون مُصلحی اجتماعی و سیاسی، در بهتر شدن اوضاع و بیان معایب بکوشد. همچنین این پژوهش ثابت کرد که این نگاه منتقدانة او (طنز و هجو) تنها به مغولان اختصاص نیافته، بلکه رعیّت، زنان، شاهان و فرماندگان خوارزمشاهی، شیخ الاسلام و بسیاری از صاحب نامان آن روزگار را نیز در بر می گیرد. با این حال، نباید توقّع داشت که نویسنده ای توانا و ناقد، آن هم در دبار حاکمانی به غایت خشن و بی منطق، نقد و طنز را به صراحت بازگوید و خود را در معرض خطر و تاریخ را از ثبت این وقایع تلخ محروم سازد. نقد و طنزهای جوینی بیشتر در لفّافه زبان پنهان است و پی بردن به این جنبه از نوشتار او، تأمّل ویژه می طلبد.