درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
۹۶۱.

حمد و عشق الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن حمد عشق حدیث حب عارفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۳
گربرزنی به تیر جفا موی موی ما آید نوای عشق زهر تارموی ما آیا حمد و ستایش الهی را با عشق رابطه و سروکاری هست ؟ عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت لسان الغیب راه وصول به محبوب ازلی را عاشقی و رندی ومستی حقیقی از باده محبت هستی و سرنهادن برعهد ألستی میداند . طفیل مستی عشقند آدمی و پری مستی او در اثر مشاهده جمال یار است که در پی جذبه و وجدی که از ذات دوست رسیده فراهم آمده است . اما پیش از شناخت عشق ‘ شناختن حب و محبت و محبوب لازم مینماید . در قرآن کریم واژه عشق نیامده ‘ ولی در 83 مورد حب و مشتقات آن به کار رفته است . رسول اکرم (ص) و عارفانی بزرک چون قشیری و مولوی و سعدی و حافظ شیرازی و حاج مولی هادی سبزواری و حکیم الهی قمشه ای و انوار شیرازی رضوان الله تعالی علیهم اجمعین در معنای حب و عشق سخنها گفته و درها سفته اند . عشق صلح کل و باقی همه جنگست و جدل عاشقان جمع و فرق جمع پریشانی چند
۹۶۷.

تامل در قرائت و معنی بیتی از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی خرد در شاهنامه خردِ تیره روان روشن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۷ تعداد دانلود : ۵۴۱
دلایل ترجیح قرائتی را بر قرائت های دیگر بتفصیل باز نماید. بدین منظور ابتدا مفهوم تعبیراتی چون کم خرد، بی خرد و پرخرد را که بنا به ضرورت در شرح مفهوم «خردِ تیره» بدان ها نیازمند است، بازمی گوید و سپس به بیان مفهوم «خردِ تیره» و «روانِ روشن» می پردازد و معلوم می کند که در دیگر ابیات شاهنامه، اگر از روشنی روان سخن رفته است، خرد نیز از فروغی نظیر آن بهره مند بوده است. هم چنین نشان می دهد که پذیرش تیرگی خرد با وجود روشنی روان با فضای فکری حاکم بر شاهنامه هم خوانی ندارد؛ زیرا در این مجموعه از یک سو دانش و آگاهی سبب روشنی خرد و جان معرفی می شود و از دیگر سو جان به واسطه خرد از نور دانش بهره می گیرد، پس دانشی که روشنگر است، نمیتواند روان را برافروزد؛ اما خرد را که واسطه رخشندگی جان است، از پرتو خویش محروم دارد. در عین حال شاهنامه شادمانی را قرین روشن روانی می داند؛ یعنی جمع میان ناشادی و روشن روانی با داده های این اثر سازگار نمی آید، بنابراین قرائتی که مرد را ساکن می داند و این مفهوم را القا می کند که وقتی خرد تیره است، آدمی نه تنها روشن روان؛ بلکه شادمان نیز نخواهد بود، ترجیح مییابد.
۹۶۹.

دو تقسیم بندی قدیم از کرامات صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۶۳
کرامات صوفیه از جمله موضوعاتی است که جای بحث بسیار دارد و طبعا اولین قدم در این راه ، تقسیم بندی این کرامات است . در این مقاله ، دو تقسیم بندی قدیم از این کرامات ، معرفی و تلخیص شده اند ؛ اولین تقسیم بندی از سبکی ، حالتی عینی و دارای مصداق است ، ولی تقسیم بندی دوم ، از ابن عربی ، اصولا ذهنی است .
۹۷۱.

سیطره قرآن در معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر عرفانی زبان شاعرانه معارف بهاء ولد تفسیر درون متنی تفسیر ایدئولوژیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۳۰۸ تعداد دانلود : ۷۵۲
در میان متون نثر عرفانی معارف بهاء ولد متنی ادبی ویگانه دانسته می شود. این کتاب مجموعه ای از یادداشتهای بهاء ولد (628) است که به شکلی بدیع و متفاوت از دیگر آثار عرفانی نگاشته شده است .معارف، دربردارنده پراکنده گویی های او در موضوعات مختلف است. با نگاهی گذرا در پاره های ناپیوسته این کتاب ، آنچه مکرر و پیوسته به نظر می آید حضور چشمگیر آیات قرآنی است. بهاء ولد در توجه به آیات قرآنی نوآوریهایی داشته و اگر مهمترین ویژگی نثر معارف را شگردهای بیانی در تحلیل های قرآنی بدانیم هیچ گزاف نمی نماید. این جستار با بررسی ای مختصر از گونه معارف به عنوان شالوده ای برای بررسی منسجم آغاز شده و با نگاهی زبانی و محتوایی خلاصه شده است. بررسی نخست تلقی ای زبانی است که با عنوان زبان شاعرانه به سامان می رسد . بررسی دوم بررسی محتوایی است که در پی یافتن شگردهای درون متنی معارف است که با تجربه های درونی و بیرونی بهاء ولد گره می خورد . در گزارش پایانی ایدئولوژی اشعری بهاء ولد حائز اهمیت دانسته می شود. نویسنده برای تبیین این موارد با ارائه شواهدی مختصر ودر عین حال دقیق از متن کوشیده است دریچه ای تازه به سوی دنیای شگرف این متن بگشاید.
۹۷۳.

مرد را ره به حق، عقل نماید یا عشق؟

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل عشق سعدی رساله عقل و عشق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۸۳۰
تقابل و یا همسویی عقل و عشق امری است که پیوسته در اندیشه متفکران، عارفان و فیلسوفان مورد کنکاش قرار گرفته و بازتاب این تفکرات منجر به پیدایش نحله های فکری گوناگونی در این زمینه گردیده است. با بررسی سیر تاریخی این امر، می توان اهمیّت آن را در نزد صاحبان اندیشه جستجو نمود . مروری بر «رساله های عقل و عشق» موجود، بیانگر میزان اهمیّت آن در نزد بزرگان است. نویسنده ضمن بررسی دیدگاه های مختلف پیرامون این امر به تبیین دیدگاه سعدی در این زمینه پرداخته و معتقد است که رویکرد سعدی به عقل در گلستان و بوستان با دیدگاه وی نسبت به عقل در غزلیات و یا رساله عقل و عشق اندکی متفاوت تر می شود و این امر نیز به مقتضای موضوعات و مفاهیمی است که در هر یک از این آثار گنجانده شده است.
۹۷۵.

نکته سنجی های عرفانی در رساله ای ناشناخته از سده ششم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت تأویل منازل سلوک مجالس رساله عرفانی زبان مرغان شاهدبازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۶۷۶
از جمله نسخه های کتابخانه گرانبهای استاد دکتر اصغر مهدوی، رساله عرفانی ارزشمندی است به زبان فارسی و به گمان بسیار از آغاز سده ششم که به دلیل افتادگی های آغاز و انجام و به دست نرسیدن نسخه دیگری از آن، نه نام رساله شناخته شده است و نه نام نویسنده آن. بررسی این رساله که به گمان بسیار بازنوشت مجالس پیری عارف است نشان می دهد که گوینده عارفی دانشمند از گونه کسانی چون احمد غزالی و عین القضات همدانی بوده که افزون بر آگاهی بسیار از قرآن و حدیث و علوم شریعت با سلوک صوفیانه و تجربه های عارفانه نیک آشنا بوده است. معرفی این رساله و بازنمایی پاره ای از نکته سنجی های ناب و نایاب عارفانه آن، موضوع جستار حاضر است. این نکته های عارفانه نشان آشکاری هستند بر این که آنچه نویسنده گفته از سر تجربه و آزمودگی بوده است و بازگویی سخنان دیگران نیست. این تجربه ها و آزمون ها دل و دید نویسنده را فراخی و روشنا بخشیده اند و او را با گونه دیگری از شور و شعور آشنا ساخته اند و ذهن و زبان او را به نکته سنجی و نغزگویی توانا کرده اند.
۹۷۶.

بررسی عوامل یقظه و انتباه از نظر خواجه عبدالله انصاری و جایگاه آن در شرح حال عارفان در تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیداری عطار نیشابوری تذکره الاولیاء خواجه عبدالله انصاری یقظه منازل السائرین انتباه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۹۹۹
بیداری نخستین گام در سیر و سلوک است و تا بیداری رخ ندهد حرکت در مسیر عرفان آغاز نخواهد شد. بیداری در برخی از متون عرفانی پیش از قرن هفتم، با نام «یقظه و انتباه» ذکر شده است و اولین منزل سیر و سلوک به شمار آمده است. در برخی دیگر از متون بی آن که به اصطلاح یقظه و انتباه اشاره شود، تلویحاً در ضمن مقام توبه به آن پرداخته شده است و در پاره ای از آثار نیز بیداری و جایگاه آن مغفول مانده است. یقظه و انتباه مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در سیر و سلوک است. خط قرمزی است که دوران پیش از توبه و پس از آن را جدا می کند و با توجه به تنّوع و تعدّد عوامل ایجاد آن از جذابیت خاصی برای پژوهشگر مباحث عرفانی برخوردار است. خواجه عبدالله انصاری از نویسندگانی است که در منازل السائرین با موشکافی خاصی به یقظه و انتباه پرداخته، عوامل آن را به دقت دسته بندی کرده است. در این مقاله ضمن بررسی عوامل یقظه و انتباه در منازل السائرین، جایگاه یقظه و انتباه در تحول روحی عارفان تذکره الاولیاء عطار نیشابوری تبیین می شود. بسیاری از حکایت های نقل شده درباره یقظه و انتباه عارفان را در تذکره الاولیاء می توان با دسته بندی خواجه عبدالله انصاری تبیین و تحلیل کرد.
۹۷۷.

وقت حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان نفس حافظ حال وقت وقت خوش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۵
هرچند مفهوم وقت نزد همگان بدیهی به نظر می رسد اما در عرفان اهمیتی فراوان دارد و در عین حال مفهوم آن بسیار پیچیده و نسبت به افراد مختلف امری نسبی است و پی بردن به کنه آن ساده نیست زیرا هر یک از عرفا به اقتضای حالتی که بر آنها عارض می شود، دریافت و بیانی متفاوت از آن دارند؛ حتی عارفی ممکن است در حالات مختلف دریافت ها و بیان های مختلف و متنوعی از آن داشته باشد. این که مفهوم وقت و تعاریف صوفیه از آن چیست و حافظ در قرن هشتم در اوج زیبایی ها و ظرافت های هنری شعر عرفانی فارسی چه دریافت و بیانی از وقت دارد، مسئله ای است که در این مقاله بدان می پردازیم. وقت در متون عرفانیِ مَدرَسی مشهور، اصطلاحی عرفانی است و ذیل الفاظ خاص صوفیه بدان پرداخته شده است. با اینکه درباره وقت بر حسب حال و مقال صوفیان و عارفان در کتب تدوین شده، اشارات و عبارات متفاوتی به چشم می خورد ولی تقریبا معناهای نزدیک به هم دارد. با این حال وقت در نظرگاه حافظ به سبب بهره مندی از آموزه های مشرب عرفانی در شعر و اندیشه اش از ویژگی های منحصر به فردی بر خوردار است. به طوری که وقت در سخن او در طیفی از بیان ها و معانی متنوع و رنگارنگ جلوه کرده است و گستره و ژرفایی شگفت دارد. در این مقاله ابتدا در باره چیستی وقت و رابطه آن با زمان سخن به میان آمده است سپس با رویکردی اصطلاح شناسی که مبنی بر بررسی تاریخ تطور آن است، مقدمه و پیشینه ای فراهم آمده و تحلیل شده است آنگاه درک و دیدگاه حافظ از وقت و عنایت ویژه او به وقت خویش در اندیشه و تجربه عرفانییش تبیین شده است و ضمن طبقه بندی وقت حافظ و مراتب آن با توجه به شواهد شعری دیوان وی نشان داده شده است که راز تفاوت وقت حافظ با دیگران در چیست و کار و بار خوش عاشقی و مستی چگونه شعر و شعور حافظ را در جایگاه و پایگاهی دیگر و برتر نشانده است.
۹۸۰.

شطح و شیوه بیان آن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی معنوی شطحیات روزبهان شطح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۳ تعداد دانلود : ۹۰۵
این پژوهش به منظور بررسی مقوله شطح در مثنوی انجام شده است. برای این منظور به شیوه تحلیلی- توصیفی؛ نخست با مطالعه دو کتاب شرح شطحیات و تذکرة الأولیاء و برخی از کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند، حدود و مصادیق شطح تبیین شده است. سپس با مطالعه مثنوی مولانا آن چه را که می تواند از مصادیق شطح به شمار آید با نمونه های روزبهان و عطار مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به گوناگونی مضامین شطح، ضمن لحاظ بنیان عرفانی آن ها، از طریق یک نمودار دایره ای پیوند این موضوعات گوناگون نیز با یکدیگر مشخص شده است. این نمودار نشان می دهد که پیوند شطحیات مبتنی بر مضمون «فنا و وصال» است و موضوعات شطح در عناوینی مانند محرک وصال، راه وصال، زمینه وصال، موانع وصال، نتایج وصال و زبانِ واصلان قابل تقسیم است. این تحقیق هم چنین نشان می دهد مولانا اغلب مصادیق شطح را در مثنوی مطرح کرده است، اما شیوه بیان او که مبتنی بر تفسیر، قصه و تمثیل است، گفته های او را پذیرفتنی کرده است. بر اساس این روش، شطحیات تند تغییر ماهیت نمی دهند، اما تغییر لحن می دهند و مقبول واقع می شوند. بالأخره اینکه نباید شطح را منحصراً مقوله ای زبانی دانست؛ بلکه بسیاری از شطحیات، رفتاری بوده-اند و نوعی هنجارشکنی یا هنجارگریزی اجتماعی به شمار می آیند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان