فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
"موضوع شهید و شهادت، در عرفان اسلامی، موضوعی است تازه و هنوز به طور مستقل و جامع، درباره آن، تحقیقی صورت نگرفته است.با آن که در شریعت مقدس اسلام، جایگاه شهادت و شهید، به خوبی روشن و آشکار است و آیه و حدیث فراوانی در این زمینه وجود دارد؛اما در عرفان اسلامی تنها جملههایی کوتاه، به صورت جسته و گریخته، در لابهلای متون عرفانی و کتابهای صوفیه یافت میشود که به مفهوم شهادت باز میگردد.در این مقاله، سعی بر آن است که پس از روشن کردن جایگاه شهادت و شهید در نگاه شریعت، به شناسایی و بررسی شهادت و شهید، در عرفان پرداخته شود و عاملهای مؤثر در پدید آمدن شهادت در نگاه عرفان، مورد بررسی قرار گیرد."
تصوف و همدلی اجتماعی
شاعر غربت: تأملی در نوستالژی و نومیدی های شعر اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
نکوهش نفس اماره در عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
در مکتب عرفان اسلامی از بدو تالیف وپیدایش آثار عرفانی، همواره نکوهشِ نفس اماره مورد نظر شاعران ونویسندگان عارف بوده است، به گونه ای که در کمتر کتاب عرفانی است که نفس اماره از دیدگاه عرفان مورد نکوهش قرار نگرفته باشد. برای اطلاع بیشتر، در این مقاله مساله مورد بحث را از دیدگاه صوفیانِ صاحبدل وعارفان دلسوخته کامل بررسی می کنیم.
باغ عرفان سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین شعرای معاصر، که شعرش سرشار از عرفانی لطیف و خاص است، (سهراب سپهری) است. سهراب، شخصیتی است که در عرصه نقادی ها، گونه گون با او برخورد می شود؛ بدین معنی که گروهی او را عاری از عرفان، گروهی عارف الهی و برخی دیگر عارفی که عرفانش آمیزه و گلچینی از سایر عرفانهاست، معرفی می کنند. همچنین امر موجب شد که نگارنده به چنین جستاری دست یازد و با نگرشی دوباره در مقام این نوع داوریها بنشیند.در این جستار، ابتدا کلیه سروده های سهراب مورد مطالعه قرار گرفته و از خلال آنها، وجوه مختلف نگرشهای عرفانی وی از جمله مشابهتها و اختلافات عرفانش با عرفان کلاسیک، مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت در این بررسی به این نتیجه دست یافته ایم که گرایش سهراب به عرفان حتمی است، اما نه آن عرفان که از دیر باز شناخته ایم، بلکه عرفانی تازه و مختص به خود او.
زبان عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجلی عرفان در ادب پارسی
حوزه های تخصصی:
حدیث قاهرى و دلبرى در شعر فارسى اقبال (دیدگاه علامه محمداقبال درباره صفات جلال وجمال خداوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح قاهرى و دلبرى درکلیات فارسى اقبال به معناى صفات جلال و جمال خداوند و تجلى این صفات بر مؤمن به کار رفته است. از دیدگاه اقبال، عارف واقعى داراى هر دو صفت جلال و جمال الهى است و فقدان هر یک از این صفات الهى براى عارف نقص محسوب مى شود. اما از آنجایى که جمال خداوند بر جلال او مى چربد، عارف نیز به تبع معشوق خود پیش از آنکه داراى صفات قهرآمیز باشد، داراى صفات مهرآمیز است.
آزادی و تصوف تحلیلی مختصر از مفهوم آزادی در نزد عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادی، مفهومی است که هم مورد عنایت اخلاقیون و عارفان بوده و هم اهل سیاست و فیلسوفان سیاسی، به ماهیت و چند و چون آن پرداخته اند. در آثار عارفان مسلمان، تعبیر آزادی و حریت، به معنای اخلاقی- سلوکی آن، به تکرار ذکر شده، و موانع پیدا و پنهان آن معرفی، و راه رهایی از آن بندها نیز تبیین و تعیین گشته است.نویسنده، ابتدا به معرفی و تبیین انواع آزادی، و تعاریف متعدد عارفان مسلمان از آن مفهوم می پردازد؛ در بخش دوم مقاله نیز سعی می کند، تعاریف مختلف اصطلاح آزادی، با مفاهیم و مقولات مشابه آن، مثل بندگی، تصوف و اباحه، مقایسه و نسبتشان را تبیین نماید. در این بخش نشان داد می شود که از دید عارفان بزرگ، آزادی با بندگی و تصوف، نه تنها مباینتی ندارد، بلکه به معنی هم، و ملازم و مقوم یکدیگرند، به عبارت دیگر، در این مقاله تبیین و تثبیت می گردد که در کلام عارفان مسلمان، تصوف و بندگی حقیقی، جز با نیل به آزادی و آزادگی ممکن نیست؛ اما بین آزادی و اباحه، نزد غالب عارفان، نسبتی برقرار نیست، و عده اندکی که حریت را به معنی رهایی از بند احکام و اوامر خداوند معنا می کرده اند، در نظر و عمل، مورد نقد و طرد عارفان مشهور واقع شده اند.
جایگاه اندیشه های برخی از عارفان جمال پرست در گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" در پیدایش و تکوین تمدن و فرهنگ جهانی، اندیشمندان و جریان های فکری کوچک و بزرگ بسیاری، کم یا بیش، سهم داشته اند. حاصل همه ی دستاوردها، اکنون بنای بسیار گسترده و سهمگینی است که تمدن انسانی نامیده می شود. گذشت سالیان فراوان و توسعه ی همه جانبه، ناگزیر، فاصله ها و چالش های گوناگونی بین انسان ها ایجاد کرده و آینده ی دشواری را پیش روی جهانیان قرار داده است...
"
تجلی عشق در دیوان آقاسی
شعر زنان عارف تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستجو در سرچشمه های عرفانی و آغاز شکل گیری سخن عارفانه از جمله مطالعات ضروری حوزه ادب فارسی و عربی است. محققین و منتفدین بسیاری تلاش کرده اند تا به زمینه های شکل گیری این هنر منظوم دست پیدا کنند. مقاله حاضر در صدد است تا نشان دهد که چگونه زنان عارف شاعر در اولین قرون شکل گیری عرفان اسلامی در سرودن نخستین اشعار عارفانه سهیم بوده اند و چگونه حدیث حب الهی را در حوزه سخن منظوم وارد کرده اند. پس از جست و جویی فراگیر در اکثر کتب تذکره و مقامات، شرح احوال و آثار دوازده زن از قرن دوم و سوم هجری پیدا شد که از ایشان اشعاری هم باقی مانده بود. هر چند انتساب بعضی از ابیات به ایشان مورد تایید است، اما روشن است که اگر فرض کنیم قائل و گوینده ابیات در حدیث حب الهی رابعه نبوده باشد، در قرن دوم هجری در بصره پارسا زنان شاعر دیگری بوده اند که سخن از عشق الهی رانده و آن را در موعظه ها، مناجات ها، دعاها و حالات وجد و شیفتگی خود بیان کرده اند.
عطار در آیینه ی عشق و عرفان
حوزه های تخصصی:
سنت و مدرنیته در عرفان مولانا
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ارتباط عرفانِ مولانا با دیدگاه های سنت گرایانه و تجدد گرایانه و مدرنیته پرداخته شده و ادعا دارد که عرفان نردبان آسمان است اما چنین نیست که هیچ نسبتی با اندیشه های جدید و مدرن نداشته باشد؛ به ویژه درعرفان مولانا که پیامی نوین برای انسان دارد، ازنظر مبانیِ فکری نزدیکی های فراوانی با مدرنیته دیده می شود و بلکه از دیدگاهی با مبانی فراتجددگرایی یا پست مدرنیسم نیز هم اندیشی هایی دارد. مولانا علم گرایی و عقل گرایی به معنای کلی را تبلیغ می کند و از تقلید و تعصب بازمی دارد، به فلسفه عشق و زیبایی معتقد است و از کثرت گرایی، وحدت ادیان، تساهل و تسامح و احترام به مخالفان جانبداری می نماید.
بهاء ولد از نظرگاه فریتس مایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بها ولد، زندگی و عرفان او، تالیف فریتس مایر (10 ژوییه 1912-10 ژوییه 1998)، محقق برجسته آلمانی، اثری است در شرح زندگی و اندیشه ها و آرا پدر مولانا جلال الدین محمد مولوی. تالیف چنین اثری در آیینه تصور نگارنده آن نبود. مایر نخست می خواست کتابی با عنوان و محتوایی دیگر بنویسد و تنها در یک فصل آن کتاب به زندگی و عرفان بها ولد بپردازد. اما، ضمن بررسی منابع به ویژه معارف بها ولد - که در سالهای 1333 و 1338 با تصحیحات و حواشی زنده یاد استاد بدیع الزمان فروزانفر در دو جلد به چاپ رسیده و در 1352 تجدید چاپ شده - به این نتیجه رسید که جهان عرفان بها ولد با عالم دیگر عارفان تفاوت بسیار دارد و می شاید که با تفصیل بیشتری بررسی شود. پس دریافت های خود را از سخنان او و نیز از مطالبی که سپهسالار و افلاکی در باره او آورده اند نخست در یک مقاله بلند مدون ساخت، سپس به صورت کتابی در بیست و هفت فصل درآورد. مولف در توجیه این تفصیل می آورد که نمی توانسته است به نقل استنباطهای خود از سخنان بها ولد اکتفا کند و برای مستند ساختن آنها، به معارف ارجاع دهد و امیدوار باشد که خوانندگان کنجکاو آلمانی زبان خود به این کتاب مراجعه کنند. از این رو، لازم شمرده است پاره های بلندی از آن را به آلمانی برگرداند و در کار تحقیقی خود درج کند...